eitaa logo
حسینیه اندیشه و جبهه مقاومت
537 دنبال‌کننده
233 عکس
57 ویدیو
133 فایل
مباحث و یادداشت‌هایی هم‌سو با حسینیه اندیشه در موضوع جبهه مقاومت ✔️آدرس وب سایت: http://hosseiniehandisheh.ir ✔️آدرس کانال رسمی حسینیه اندیشه: https://eitaa.com/HossiniehAndisheh ✅ ارتباط با مدیر کانال: @azn1360
مشاهده در ایتا
دانلود
🔅حسینیه اندیشه منتشر کرد: 📚 کتاب «ساختارهای اجتماعی قاتل امام(ع)، ساختارهای اجتماعی برانداز نظام» 🔰بخشی‌هایی از کتاب «ساختارهای اجتماعی قاتل امام(ع)، ساختارهای اجتماعی برانداز نظام»: ✅ ...در گفتار اول تا سوم، واقعیتی به نام «ساختارهای اجتماعی» را به عنوان عامل اصلی در ایجاد وحدت رویه بین افراد و اقشار مورد توجه قرار می‌دهد و با تقسیم آن بر اساس «کفر، نفاق، ایمان» و اشاره به نقش بزرگ ساختارها در رقم‌خوردن سعادت و شقاوت جوامع و افراد، سرنخ‌هایی برای شکل‌گیری «فقه حکومتی» ارائه می‌نماید و همزمان سهمی اساسی برای این ساختارها، در جنایت عظیمی همانند قتل ذریه رسول خدا (ص) تعریف می‌کند. ✅ از گفتار چهارم، ساختارهایی که موجب پدیدآمدن حادثه بزرگی به نام شهادت اباعبدالله‌الحسین علیه‌السلام شده‌اند، به صورت عینی و در دو عرصه «سیاسی» و «اقتصادی» تبیین می‌گردد. ✅بر این اساس، روشن می‌شود که پیام عاشورا برای امروز نیز باید ناظر به وظایف اجتماعی در مقابله با ساختارهای مادی باشد و اساساً مشکلات فعلی «جامعه شیعه» ـ که بزرگترین دستاورد آن در عصر غیبت کبری، شکل‌گیری نظام مقدس جمهوری اسلامی است ـ نیز ناشی از همین ساختارهاست. ✅در نتیجه، این کتاب با تطبیق قاعده‌مندِ «ساختارهای اجتماعیِ قاتل امام» بر «ساختارهای اجتماعیِ برانداز نظام»، فهمی نوین از پیام عاشورا و تکالیف جدیدِ برخاسته از آن برای این دوره از تاریخ را ارائه می‌کند و پیشنهاداتی برای طراحی ساختارهای الهی مطرح می‌نماید تا مبنای عمل برای حل چالشهای نظام مبارک جمهوری اسلامی قرار گیرد... 📝پیشگفتار کتاب، ص ۴ و ۵ ✅ @hoseiniyehandisheh
🗓 25 اسفندماه: سالروز بیانات مقام معظم رهبری در جمع «مجمع نمایندگان طلاب قم» با موضوع « » 🔰بخش‌هایی از بیانات معظم‌له در این سخنرانی مهم (25 اسفند 1394): 🔸حوزه‌ی قم را بخواهند از تهی کنند، [این] چیز کوچکی است؟! انگیزه‌هایی وجود دارد برای این کار، حرف من این است... حرف من این است که میگویم حوزه‌ی علمیّه‌ی قم بایستی به‌عنوان یک ، به‌عنوان ، به‌عنوان آن کوره‌ی آتشفشانی که همین‌طور دارد انرژی انقلابی را صادر می‌کند از خودش، حضور داشته باشد و ظهور داشته باشد. 🔹طبیعت قم، طبیعت طلّاب، حوزه‌ی علمیّه، طبیعت است، طبیعت تبلیغ است، طبیعت قناعت است، طبیعت حضور مرجعیّت است که مرجعیّت خیلی مهم است؛ اینها همه از خصوصیّات حوزه است و همین موجب میشود که پایه‌ی در اینجا محکم بشود. اگرچنانچه ما دیدیم تلاشهایی دارد انجام می‌گیرد برای اینکه از حوزه‌ی علمیّه‌ی قم کنند، باید احساس خطر کنیم... 🔶 خب، احساس خطر کردن کافی نیست، باید به فکر علاج بود؛ علاج هم تدبیر لازم دارد، فکر لازم دارد؛ این اهمّیّت اجتماع شما را نشان می‌دهد. باید افراد صاحب فکر بنشینند فکر کنند. 🔹با کارهای سطحی، با فریاد کشیدن که احیاناً در یک جلسه‌ای آدم داد بکِشد و به یکی اعتراض کند، با این حرفها مسئله درست نمی‌شود. راه، اینها نیست؛ راه، فکر کردن و و حکمت آمیز برنامه‌ریزی کردن، مجموعه‌های برنامه‌ریزی شده را تهیّه کردن و دنبال کردن است؛ بنابراین در قم بایستی توسعه پیدا کند، حرکت انقلابی باید توسعه پیدا کند. ✅ @hoseiniyehandisheh
🗓 25 اسفندماه: سالروز بیانات مقام معظم رهبری در جمع «مجمع نمایندگان طلاب قم» با موضوع « » 🔰بخش‌هایی از بیانات معظم‌له در این سخنرانی مهم (25 اسفند 1394): «اگر بخواهیم نظام اسلامی -همین نظامی که الان تشکیلاتی دارد، قوای سه‌گانه‌ای دارد، نیروهای مسلّحی دارد، دستگاه‌ها و سازمانهای گوناگونی دارد- انقلابی بماند، اسلامی بماند، حوزه‌ی قم باید انقلابی بماند؛ اگر حوزه‌ی قم انقلابی نمانَد، حوزه‌های علمیّه اگر انقلابی نماندند، نظام در خطر انحراف از انقلاب قرار خواهد گرفت.» ✅ @hoseiniyehandisheh
موضوع بحث حوزه انقلابی.pdf
387.8K
🔅 ◀️ بحثی که در پیش رو می‌خوانید: 📄چکیده‌ی اولیه‌ای است از سلسله مباحث (ره) با موضوع «»؛ 👈که در محرم سال ۱۳۹۴ ایراد گردیده است و به مناسبت سالگرد دیدار مقام معظم رهبری با مجمع نمایندگان طلاب حوزه علمیه قم منتشر می‌گردد. 💥امید است که این تلاش، افق جدیدی برای طلاب دغدغه مند به آرمان های انقلاب اسلامی ایجاد کند. ✅ @hoseiniyehandisheh
◼️ ۲۶ اسفندماه سالروز ارتحال جانگداز مرحوم حجت‌الاسلام و المسلمین استاد مسعود صدوق، و مؤسس تسلیت باد ☑️ شادی روح آن استاد فرزانه، صلوات و فاتحه ختم بفرمائید. ✅ @hoseiniyehandisheh
1_232993315.pdf
756K
« بروشور علمی حجت‌الاسلام و المسلمین مرحوم استاد حاج شیخ مسعود صدوق» ✅ @hoseiniyehandisheh
📣 اطلاعیه 🔆 «حسینیه اندیشه» در لبیک به مقام معظم رهبری نسبت به «بررسی، اصلاح و ارتقای پیش‌نویس سند الگوی پایه پیشرفت» و همزمان با سومین سالگرد اندیشمند انقلاب فرهنگی، مرحوم حجت‌الاسلام و المسلمین سند«» را منتشر و طی نامه رسمی، این اصلاحیه را تقدیم مرکز الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت نمود. ✉️ فایل نامه به دکتر واعظ‌‌ زاده (ریاست محترم مرکز الگو) 📖 فایل اصلاحیه سند الگوی پایه پیشرفت 👇👇👇 @hoseiniyehandisheh
نامه به دکتر واعظ زاده 26-12-98.pdf
283.8K
✉️ متن نامه به دکتر واعظ زاده؛ ریاست محترم مرکز الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت
فعالیت‌های علمی حسینیه اندیشه در سال 1398 (2).pdf
262.4K
📋 همزمان با سومین سالگرد ارتحال حجت‌الاسلام و المسلمین استاد مسعود صدوق، فعالیت‌های حسینیه اندیشه در سال 1398 منتشر گردید ✔️ فایل PDF گزارش سالانه فعالیت‌ها @hoseiniyehandisheh
سه حرف اصلی / هم‌خانواده‌ها انگار انقلاب علمیِ حضرت صادق و پدرش، کارد را به استخوان خلیفه رسانده بود. چون برای اولین بار بود که دستگاه حاکم دستور داده بود امامِ بعدی در همان ابتدای امامتش، شناسایی شود تا سرش را به دربارِ «منصور دوانیقی» ببرند. بعد از شهادت امام ششم، جاسوس‌ها در مدینه به این‌در و آن‌در می‌زدند تا کسی را پیدا کنند که شیعیان به دور او جمع شده‌اند. بخاطر همین، حتی بزرگانی مثل «مومن‌الطاق» و «هشام بن سالم» هم در کوچه‌های شهر پیامبر، سرگردان بودند و گریه می‌کردند و با خودشان می‌گفتند: «معتزلی شویم یا زیدی یا به سوی مرجئه برویم یا به مرام قدریه ایمان بیاوریم؟!». تا پیرمردی دست‌شان را گرفت و به خانه‌ای برد که صاحبش بدون مقدمه فرمود: «به سوی من بیایید؛ نه به سوی مرجئه و قدریه و زیدیه و معتزله...» و بعد از آن‌که قلب هشام بن سالم را پر از یقین کرد، دستور داد: «به هر کسی که خبر امامت مرا دادی، از او پیمان بگیر که آن را فاش نکند و الا ذبح در کار خواهد بود» و به گردنش اشاره کرد. انگار شیعه بعد از سالها داشت سر بلند می‌کرد و دربار عباسی، به خوبی این خطر را فهمیده بود. و الا چرا از همان ابتدا باید به دنبال وصیّ حضرت صادق باشند تا گردنش را بزنند و چرا خبر امامت باید مثل یک راز باقی بماند؟ حتی وقتی آن نصرانی برای رسیدن به حقیقت، محضر «اباابراهیم» را انتخاب کرد، به او گفتند: «شکل و شمایل مسیحیان را حفظ کن و با همان حال، را جستجو کن؛ چون والی مدینه بر او سخت می‌گیرد و خلیفه از والی مدینه نیز سخت‌گیرتر است.» با همه‌ی این فشارهای بی‌سابقه، معرکه‌ی درگیری با «منصور» و «هادی» و «مهدی» و «هارونِ» عباسی را طوری مدیریت کرد که گسترش شیعه، چنین گزارش‌های تاریخی عجیبی را رقم زد: «هفتاد هزار دینار طلا از وجوهات، تنها در دست یکی از وکلای حضرت کاظم باقی مانده بود» و یکی از بدگویی‌هایی که از موسی‌بن جعفر در دربار هارون پیچید، این بود: «دو خلیفه هستند که برای‌شان خراج برده می‌شود: هارون رشید و موسی بن جعفر.» اما من فکر می‌کنم امام قصد نداشت قیام کند چون شیعه هنوز پایی نداشت تا در کنارش بایستد. نشان به آن نشان که وقتی برای اولین بار، رهبر شیعه را به زندان بردند و چهار سالِ تمام او را بین زندان‌بان‌های بصره و بغداد دست به دست کردند، خبری از شیعیان نبود؛ همان‌ها که کرور کرور خمس مال‌‌شان را می‌فرستادند اما بلد نبودند یا نمی‌توانستند جان‌شان را چطور فدا کنند تا حقّ اولیه‌ای مثل حق زندگی آزاد، به امام‌شان بازگردانده شود. شاید به همین خاطر بود که وقتی داشتند موسی‌بن‌جعفر را از مدینه خارج می‌کردند تا به اسارت ببرند، وصیت ویژه‌ای از او نقل نشده غیر از این‌که از فرزندش علی خواست تا زمانی که خبر مرگ او را بشنود، هر شب پشت درب خانه‌ی پدرش بخوابد. همسران و دختران حضرت کاظم هم، تا چهار سال هر شب در راهروی پشت درب خانه ـ که به آن «دهلیز» می‌گویند ـ جای خواب علی‌بن‌موسی را پهن می‌کردند. کسی چه می‌داند؟ لابد از شأن خاندانی به بزرگیِ خانواده‌ی موسی‌بن‌جعفر، دور است که شبها بدون مردی که از آنها حفاظت کند، بخوابند... حالا شما راه کربلا تا کوفه و کوفه تا شام را به رخِ من نکشید. آن یک استثناء وحشتناک بود و قرار نیست که هر چه برای زینب کبری رقم خورد، برای فاطمه‌ی معصومه هم اتفاق بیفتد! ولی خب؛ قبول می‌کنم که شباهت‌هایی هم وجود دارد. مثل آن «سه حرف اصلیِ» شوم که هم در روضه‌های حضرت کاظم پیدا می‌شود و هم در مصیبت‌های حسین. مثلا در وصف امام هفتم گفته‌اند: «ذی الساق *المرضوض* بحلق القیود* » یعنی ساق مبارکش با حلقه‌های زنجیر زندان، کوبیده و خُرد شده بود. چند ده سال قبل هم، یکی از هم‌خانواده‌هایِ «المرضوض» این دفعه به شکل یک فعل ماضی، در قصر ابن زیاد استفاده شده بود: *نحن *رضضنا* الصدر بعد الظَهر...* ما با اسب، سینه را بعد از پُشت، خُرد کردیم.... ر... ض.... ض.... همان سه حرف اصلی است که هم‌خانواده‌هایش برای یک خانواده به کاربرده شده تا همه‌شان را بکوبند و خُرد کنند ... ✅@msnote@hoseiniyehandisheh
هوای همیان؛ ذوق ضرب‌المثل بعضی از این عبارت‌های راوی‌ها، آدم را هوایی می‌کند. مثل همین عبارتی که شیخ مفید در «الارشاد»ش نقل کرده: «کانت صرار موسی مثلاً.. همیان‌ها و بخشش‌ها و هدیه‌ها و عطیه‌های موسی‌بن‌جعفر [این‌قدر گره از کار مردم وا می‌کرد که] تبدیل شده بود به ضرب‌المثل» آخ که امشب چقدر هوس همیان‌های شما را کرده‌ام. همیان‌هایی که گره از کار حاجت‌مندها وا می‌کردند و لطف شما را ضرب‌المثل کرده بودند و اصلا شاید همان‌ها بودند که برایتان لقب درست کردند: «باب‌الحوائج»؛ لقبی که هنوز هم وقتی عراقی‌ها به ضریح شما می‌رسند، کف دست‌شان را رو به شما می‌گیرند و با آهنگ قشنگی، آن را فریاد می‌زنند: «یا یا موسی‌بن‌جعفر». لقبی که ما هم وقتی به حرم دخترتان می‌رویم، علیامخدره را با همان صدا می‌زنیم: «السلام علیکِ یا بنت باب‌الحوائج» یا مشهدی‌ها وقتی به حرم پسرتان میروند.... آخ! گفتم «حرم دخترتان»؛ که چند روز خلوت شده بود و حالا؛ شب شهادت شما بسته شده. شبی که ما قمی‌ها ضریح دختر و ضریح پدر را یکی می‌کردیم و زیارتنامه را کنار مضجع کریمه اهل‌بیت می‌خواندیم: «عائذاً بقبرک لائذاً بضریحک» و حالا شب شهادت شما فقط می‌توانیم از دور ـ سر کوچه ارک یا پیاده‌رو خیابان اراک یا بالای پل نُه دی یا اول بلوار پیامبر ـ به حرمش سلام بدهیم. امشب لطف می‌کنید اگر به ما بفهمانید که دقیقا چه کرده‌ایم که به این بلا مبتلا شدیم و دقیقا باید چه بکنیم که از این وضعیت در بیاییم و دیگر دچارش نشویم. امشب هواییِ همیان‌هایی شده‌ایم که جواب این سوال‌ها را در خود داشته باشد. امشب هوس ضرب‌المثل‌های شما را کرده‌ایم؛ که راویان گفته‌اند: «کانت صرار موسی مثلا» ـ تقدیم به شهید یک و بیست دقیقه‌ی همه شب‌های جمعه، شهیدی که تشییع پرعظمت و رشک‌‌برانگیزش از کاظمینِ موسی‌بن‌جعفر شروع شد و بعد زائرِ دو تا نور دیگری شد که اسم‌شان را در این نوشته بردم. تقدیم به فرمانده بی‌مانند و زائر بی‌نظیر شهید @msnote@hoseiniyehandisheh
🔰 تحلیل تاریخی از نبی‌اکرم(ص) بر محور سه مأموریت: 1ـ برچیدن بساط بت‌پرستی و شرک جلی، 2ـ ختم نبوت، 3ـ تقیه نسبت به حکومت‌های نفاق 💢با نبی‌اکرم(ص) و قیام و مجاهدات بی‌نظیر ایشان، کلمه‌ی توحید و برای اولین بار در برابر هجمه‌های دستگاه کفر پیدا می‌کند و این مهم به‌عنوان اولین مأموریت ایشان تحقق می‌یابد و بساط جلیّ و بت‌پرستی پس از 6800 از کره‌ی زمین برچیده می‌شود. 🔺مأموریت دوم آن پیامبر گرامی، و تعیین تکلیف درباره‌ی راه است که احکام و تناسباتِ این تکامل برای افراد، خانواده‌ها، اصناف، امت‌ها، حکومت‌ها، تمدن‌ها در قرآن کریم تشریع شده و بیان گردیده است. یعنی زندگی آرمانی و حیات طیّبه‌ای که با ظهور حضرت ولی‌عصر(عج) و پس از آن در عالَم رجعت محقق می‌شود، در دوران نبی‌اکرم تشریع شد اما بدلیل عدم پذیرش مردم و سلطه‌ی منافقین تحقق نیافت. 🔺در واقع و به تبع آن، ایجاد برای تقوا و منزوی‌کردنِ کفر و نفاق در تشریع گردید زیرا تمام فراز و فرودهای تاریخی به این دلیل است که بشر در نهایت، با ملاحظه‌ی مظالم و فجایعی که از و دنیاپرستی برمی‌خیزد، از آن شود و به خدای متعال و فرستادگان او ـ که به‌دلیل زهد به دنیا و غنای خود هیچ‌گاه به دنبال استعمار بندگان نیستند ـ رو بیاورد و با طیب خاطر و اختیار خود به دنبال رشد و برود و بر اساس (و نه تطمیع یا خشونت) به تشکیل و ایجاد و ساخت بپردازد و الا قدرت قاهره‌ی الهی به تنهایی بر انجام هر کاری تواناست؛ همان‌گونه که به وسیله‌ی پشه‌ای، نمرود را که صاحب یک حکومت جهانی بود از پای درآورد. ❗️اما با تصرف منافقین در احکام نماز و روزه و حج و تأویل و تغییر و تحریف در این نرم‌افزارهای نورانی که برای پرورش انسان‌ها و امت‌ها و صعود به بالاترین درجات ایمانی نازل شده‌اند، نیروی انسانیِ متناسب با برنامه‌ی الهی تربیت نشد. 📚منبع: کتاب «بررسی سه تئوری تولید «قدرت-اطلاع-ثروت» در سبک زندگی غربی و سبک زندگی اسلامی» اثر (ره) ✅ @hoseiniyehandisheh
💢 به جای این که دغدغه (داشته باشیم) چرا به ما لازم نمی شود، بگوییم که ما چه احترامی به می‌کنیم. این ما را تحت فشار قرار بدهد. ، ، ، قطعا به مراتب سخت تر از تقوای در امور فردی است. شئونش هم بسیار گسترده تر. هوای نفس که در تقوای فردی می آید در تقوای اجتماعی بیشتر می آید. ‼️ زیر بیرق خاصی آمدن است. یعنی چه؟ یعنی زیر بیرق . این را ابلیس که نمی پذیرد به راحتی. ⭕️ ابلیس، حداکثری که شما فشار بیاورید با توسلات و راضی بشود (که) بین دو تقوا یکی(از آن دو را) را شما انتخاب کنید می گوید تقوای فردی. می گوید اقلا خودش تکی باشد(و) دیگر نخواهد بکند. بسیار سخت است برای ابلیس. 📚مباحث اخلاق اسلامی، سال 1373 ✅ @hoseiniyehandisheh
🔰مقام معظم رهبری: فرض بفرمایید در مسائل اقتصادی کشور، ما این‌همه راجع به مسائل اقتصادی حرف میزنیم، همه هم تصدیق میکنند؛ اقتصاد مقاومتی را مطرح کردیم، همه هم از صدر تا ذیل تأیید میکنند، تصدیق میکنند، برایش جلسه و کمیته و کمیسیون و مانند اینها هم تشکیل میدهند، [امّا] آن­چنان­که بایدوشاید کار پیش نمیرود. خب اشکال کجا است؟ یک وجود دارد؛ این را چه کسی باید باز کند؟ شما که در دانشگاه هستید باید باز کنید. 1396/3/31، بیانات در دیدار جمعی از استادان، نخبگان و پژوهشگران دانشگاه‌ها ✅ @hoseiniyehandisheh
💢 بیان این مطلب برای من تلخ است، اما از جمله مسائل ناپسند از سوی پژوهشگران حوزه و دانشگاه و کسانی که لباس تعبد و تعهد را برای زدودن مشکلات از چهره جامعه پوشیده اند این است که: 👈بخواهند را در شکل گیری معضلات بزرگ جامعه مقصِّر اصلی بدانند و خود را در نقص ، و دستگاه های موجود به تجاهل و تغافل بزنند و سهم تأثیر خود را در بازکردن و یافتن راه کارهای بنیادین به فراموشی بسپارند. ⁉️ آیا ما طلاب علوم دینی در نزد خداوند متعال مواخذه نخواهیم شد که را غیر مرتبط با بدانیم و خود را از ارائه به دانشگاه فارغ البال احساس کنیم؟! ⭕️ البته عده ای از ما به تحصیل همان علوم دانشگاهی روی آورده ایم غافل از این که صرفا تبدیل به مترجمان همان مفاهیم غربی، اما به زبان مذهب شده‌ایم. 📚منبع: دفتر از نگاه استاد ص 47 @hoseiniyehandisheh
3524.mp3
5.01M
🎧 قطعه‌ی صوتی از بیانات قابل تأمل مرحوم (6 دقیقه) 🔹توضیح لقبِ « » حضرت سیدالشهداء(ع) 🌹میلاد حضرت اباعبدالله(ع) به تمام مومنین و دوست‌داران حضرتش مبارک🌹 «اللهم وَ هَب لنا فِی هذا الیوم خَیرَ مَوهِبَهٍ و أنجح لنا فیه کُلَّ طَلِبَه کَما وَهَبتَ الحُسَینَ لِمُحَمَّدٍ جَدِّه و عاذَ فُطرُسُ بِمَهدِه » ✅ @hoseiniyehandisheh
🔰 به معنای نظریِ محضش، نداشته است و به معنای عینی آن، آنچه هست مقدم است. 💢 اوضاعی را که شما در جای جای جهان و در مقیاس بین‌المللی می بینید، کاملاً واضح است که آن چیزی که در نظریه ی گفته شد: اولاً در خارج واقعیت پیدا نکرد و در خارج به چهارچوبه‌هایی بود. ثانیاً در جریان هم نتوانسته ناهنجاری های اجتماعی را با بر طرف نکند. خشونت یعنی نفع یک دسته بر علیه منافع دسته ی دیگر. ‼️یعنی ما نظرمان این است که چه در مقیاس بسیارکوچک و چه در مقیاس بسیار بزرگ، به معنای نظریِ محضش، نداشته است و به معنای عینی آن، آنچه هست مقدم است. یا سرمایه داری است که در «دنیا داری» مقدم است یا به نظر ما است که در آخرت {خواهی، مقدم است}. 👈بنابراین اصولاً نظریه ای است که در باید با کلیه ی ابعاد اجتماعی هماهنگ باشد و و ، یک خصلت بریده از خصلتهای دیگر نیست. نوع ، متناسب با نوع است. نوع است که می گوید چه را انجام باید دهی و چهار چوبه یِ چه موضوعاتی بوسیله‌ی چه دسته از مشارکت‌هایی بوجود می آید. 📚منبع: بحث مشارکت اجتماعی از سلسله مباحث «ولایت مطلقه فقیه»؛ از تاریخِ « 77/12/8» تا «78/3/6» @hoseiniyehandisheh
🌐 امروزه و جوامع را به عهده دارد،نظامی که در ارتباط میان انسان و جهان، «بهره‌وری ماده» را اصل قرار می‌دهد. 👈مثلا از رقابت آزاد سخن می‌گویند، اما فقط آپتیمومی که نظام کارشناسی سرمایه داری تنظیم می کند این‌گونه است که اگر به آن گونه گردش نداشته باشد ورشکست خواهد شد و بدون انباشت نیز توسعه و تکنولوژی ممکن نخواهد بود. ♻️لذا رقابت‌ها داخل یک چارچوب منطقیِ بسته و به نحوی هماهنگ می‌شود که چیزی باعث تضعیف تمرکز نشود. 📂🎥حتی بالاتر از این سفارشات و حتی را نیز به گونه‌ای به دست می‌گیرد که نتیجه آن قابل مصرف شدن حساسیتهای جامعه برای باشد. چرا که هرگاه تحقیق به صورت -ونه فردی- انجام شود، در پس آن یک و سپس سرمایه،امکانات و بودجه می‌خواهد و این بودجه را در شرکت‌های بزرگ سرمایه‌داری تأمین می‌کنند. 💚در حتی«عشق» نیز همچون بنزین در توسعه کارخانه مصرف می‌شود. قابل مصرف و برنامه ریزی است؛ و این یعنی قرار گرفتن انسان در منزلت «شیء». ⁉️ آن‌گاه اگر کسی انسان شیء شده را مشاهده کند، سخن گفتن از مضحک نیست؟! 📚منبع: کتاب « کلیاتی پیرامون فلسفه روش» @hoseiniyehandisheh
🔰مساله‌ی «بذکرک» یا توضیحاتی درباره «مناجات شعبانیه» و «معنویت انقلابی» 📝 (صفحه اول) ◀️ چند وقتی بود که وسطِ «و الهمنی ولهاً بذکرک الی ذکرک» گیر می‌کردم؛ همان فراز پر از ناز و نیاز ِ مناجات شعبانیه را می‌گویم که در ادامه، با عبارت عجیب و شاید بی‌نظیر ِ «و همتی فی روح نجاح اسمائک و محل قدسک» تکمیل شده. البته معلوم بود که «وله» در عربی با «الی» متعدی می‌شود و ترجمه این فراز را به همچین چیزی تبدیل می‌کند: «شیدایی و اشتیاق به یاد خودت را به من الهام کن». یعنی تکلیفم با «الی ذکرک» معلوم بود اما سر این گیر کرده بودم که این «بذکرک» اینجا چه کار می‌کند و چه معنایی دارد؟ ◀️ کم‌کم به این نتیجه رسیدم که خیلی از اشتیاق‌های ما به یاد خدا و «ذکر الله»، بخاطر این است که دنیا و لذت‌هایش را از دست می‌دهیم و دل‌مان می‌گیرد و یاد خدا می‌افتیم و ... یعنی دردِ نرسیدن به این شغل و آن مدرک یا نداشتن این سطح از رفاه و آن درآمد و درد دوری از این دختر و آن پسر یا این کالا و آن خدمات است که ما را به وادی حرف زدن با خدا و یاد او و کمک‌خواهی از دستگاهش می‌کشاند. خدا هم گرچه در قرآنش از این وضعیت ما گله کرده که «فاذا رکبوا فی الفلک دعوا الله مخلصین... و اذا نجاهم الی البر اذا هم یشرکون» اما خیلی هم به روی‌مان نمی‌آورد و به احترام خداپرستیِ نصفه و نیمه‌ای که داریم، با ما راه می‌آید. ◀️ اما در کلاس‌های بالاتر ِ خداپرستی که نباید از این خبرها باشد و فرصت‌هایی که در رجب و شعبان و ماه مبارک رمضان قرار داده‌اند، نرم‌افزاری برای عبور از این بچه‌بازی‌ها و حرفه ای شدن ِ امّت پیامبر اکرم (ص) در تهذیب و تکامل و اخلاق و معنویت است. شاید بخاطر همین بوده که این «بذکرک» در وسط این فراز استثنایی گنجانده شده تا بگوید: این اشتیاق به یاد خدا (ولها الی ذکرک) باید مبدأ و علت و موتور محرکه‌ای داشته باشد از جنس یاد خدا (بذکرک) و نه غم از دست‌دادن دنیا و لذتهایش. یعنی نمی‌خواهم «نرسیدن به حاجت‌های دنیایی» باشد که مرا به در خانه تو بیاورد. بیا و کاری کن که «یاد خودت» باعث بشود که من به ذکر و یادت مشتاق شوم. خیلی سخت شد، اصلا شاید دور و تسلسل به راه افتاد؛ نه؟ ◀️ نه! یعنی اگر کسی به یاد «ارکانا لتوحیده» بیفتد و «من اراد الله بدأ بکم» را فراموش نکند و «ذکرنا ذکرالله» را بخاطر بیاورد و بداند که تنها راه واقعی برای توحید و ذکرالله، ائمه معصومین هستند، از خیالِ «دور و تسلسل» نجات پیدا می‌کند و می‌فهمد که در «اشتیاق به ذکر خدا بوسیله ذکر خدا» آن «ذکر خدا»ی دومی، همان یاد ائمه معصومین (ع) است که می‌تواند جای غم‌های دنیا را بگیرد و علت اشتیاق واقعی و نیاز حقیقی به یاد و ذکر خدا شود. ◀️ اما راستش را بخواهید هنوز گیر داشتم. یاد ائمه هدی (ع) چطور می‌توانست علت اشتیاق واقعی و غیردنیایی به ذکر خدا باشد؟ من ِ بدبخت که حتی این راه نجات را هم خراب کرده بودم و توی روضه‌ها هم فقط وقتی خوب گریه می‌کردم که دلم زیر آوار مشکلات زندگی لِه شده بود. پس دنیازدگی در گریه بر اهل‌بیت هم.... اینجا بود که فراز دلربای بعدی _ که انگار داشت جمله قبلی را تفسیر می‌کرد _ به دادم رسید: «و همتی فی رَوح نجاح اسمائک و محل قدسک» همّ و غم و اهتمام و همت من را متمرکز کن در «نسیم پیروزی نام‌هایت» و بعد «اسمائک» را به «نحن الاسماء الحسنی» که امام صادق (ع) گفته بود و «السلام علی اسم الله» که در زیارت علی بن ابی‌طالب (ع) می‌گوییم، اضافه کردم و گفتم: همّ و غم مرا در پیروزی دستگاه اهل‌بیت قرار بده. ✔️ادامه دارد...👇👇👇 ✅ @msnote@hoseiniyehandisheh
👆👆 ادامه: مساله‌ی «بذکرک» یا توضیحاتی درباره «مناجات شعبانیه» و «معنویت انقلابی» 📝(صفحه دوم) ◀️ کسی که زندگیش را صرف این پیروزی کند و هم و غمِ غلبه دستگاه حق را داشته باشد، آن وقت خوب می‌فهمد که دستگاه باطل چه عرض و طولی پیدا کرده و به قول خدا با «مکر اللیل و النهار»ش چگونه حیله‌ی شبانه‌روزی می‌کند و «ظلمات بعضها فوق بعض»ش چه تاریک خانه‌هایی از ضلالت درست کرده و چگونه بارانی از مصیبت و عناد را بر سر انبیا و اوصیا می‌ریزد و آنها را به «زلزلوا زلزالا شدیدا» مبتلا می‌کند و «متی نصرالله»شان را به آسمان می‌فرستد. کسی که شغلش را مبارزه و بت‌شکنی قرار دهد و بتواند در هر عصری آن را به درستی تطبیق بدهد، کسی که گیر دنیا نیفتد و در این درگیری حاضر شود تا «نسیم پیروزی اسماء الهی» بر جهان وزیدن بگیرد؛ آن قدر در فشار و مصیبت و بلا و ابتلا قرار می‌گیرد که واقعا «بذکرک» سراغ «الی ذکرک» می‌رود و از شدت استیصال در برابر قدرت منافقین و کفار، عمیق‌ترین رابطه‌ها را با مبدأ قدرت یعنی خدا آغاز می‌کند و با تمام وجودش، شیدای یاد خدا می‌شود و از او می‌خواهد در برابر معرکه همه‌جانبه‌ی اهل طغیان، نصرت و یاریش را برای اهل ایمان نازل کند. ◀️ قبول دارم که کلماتم کم آوردند و لکنت گرفتند. اصلا چرا راه دور برویم؟ برویم سراغ کلمات سرسلسله‌ی عشّاق ؛ همان کسی که اگر همتش برای دفاع از خداپرستی در قرن بیستم نبود امثال ما از هزار فرسنگی این مناجات عزیز هم رد نمی‌شدیم. همو که عمیق‌ترین ذکرالله و یاد خدا را در شدیدترین مصائبِ درگیری با کفر و پس از پذیرش قطعنامه قلم زد: «خداوندا، تو می‌دانی که ما سر سازش با کفر را نداریم. خداوندا، تو می‌دانی که استکبار و امریکای جهانخوار گلهای باغ رسالت تو را پرپر نمودند. خداوندا، در جهان ظلم و ستم و بیداد، همه تکیه گاه ما تویی، و ما تنهای تنهاییم و غیر از تو کسی را نمی‌شناسیم و غیر از تو نخواسته‌ایم که کسی را بشناسیم. ما را یاری کن، که تو بهترین یاری کنندگانی.» 🔶 تقدیم به ابرمرد تاریخ و بزرگ‌معلمِ «عرفان حماسه محور» و «اخلاق و تهذیب انقلابی» و «معنویتِ جهادبنیان»، آن برپادارنده شور حسینی امام روح الله الموسوی ؛ و تقدیم به شهید یک و بیست دقیقه‌ی همه‌ی شبهای جمعه که با قرار گرفتن در نوک پیکان درگیری با کفر مدرن، قله‌های معنویت جهادی و عرفان انقلابی را در نوردید و دل ملت ایران را با خود بُرد و تقدیم به استاد اخلاقِ حاج و معلم و مرادش در همه نفس‌گیری‌های این درگیری، سید علی حسینی . ✅@msnote@hoseiniyehandisheh
🔰 « » امری غیرقابل اجتناب است، قصد دارد چگونگی جهانی شود؟ (انحلال در غرب،پاسخگویی به مسائل مستحدثه، حضورفعال) 🔺به هر حال در دنیا مردم اعتقادات مختلفی دارند و این گونه نیست که همه شیعه و دوازده امامی و قائل به ولایت مطلقه فقیه باشند. آن‌ها چگونه با متد خودشان دست به تولید مثلا یک شیء می‌زنند و آن‌ها چگونه توسعه پیدا می‌کند و چگونه می‌تواند خودش را توسعه بدهد؟ 🔻به نظر ما یا باید راه حل بالابردن را بپذیرد و یا این که به برود! به بیان دیگر « » امری غیرقابل اجتناب است، قصد دارد چگونگی جهانی شود؟ 1️⃣ آیا می خواهد در جهان منفعل محض باشد که بالتبع در خواهد بود. 2️⃣پاسخ گو به باشد. یعنی نحوه چالشی که مرتبا منتقدانه است و می‌تواند برخی از انرژی‌های متراکم را نیز تخلیه کند. بودن چنین مجموعه ای نیز برای دنیا بد نیست. یعنی این گونه نیست که آمریکا محو و نابودیِ مطلق چنین نظامی را هرچند بر پایه اسلام باشد را بخواهد. چرا که داشتن مخالفانی که در عین حال ابزار تخلیه باشند، برای او لازم است. پس مرحله دوم نیست، اما بودن هم نیست. 3️⃣ می‌خواهد به صورت در نظام جهانی حضور داشته باشد و «جهت» خود را در دنیا بالا ببرد. روشن است که این کار ابزارهای متناسب با خود را می‌طلبد. این سطح از حضور نیز محال است رخ دهد؛ الا این‌که در و زیربنائی ترین امور، (ارتباط به دین)، (عینیت و ارتباط به دنیا و ماده) را به صورت دقیق و تعریف کنید؛ چه در محصولات عینی مثل محصولات اقتصادی و کالاها و چه در محصولات ارتباطی(مفهوم). در غیر این صورت عقب ماندن را بپذیریم. 📚منبع: کتاب « کلیاتی پیرامون فلسفه روش» @hoseiniyehandisheh
📆 به مناسبت سالگرد ولادت حضرت صاحب الامر(عج) ✍🏻رضامحمدآبادی-پژوهشگر حسینیه اندیشه- 🔰نیمه شعبان، ضرورت تأملی عمیق در و عزمی جدید برای 🔸جشن گرفتن به مناسبت سالگرد میلاد شخصی که علم به زنده بودن او داریم ولی از حضور او محرومیم، همراه با یک نگرانی و ویژه ای است؛ خصوصا اگر آن شخص امام و حجت خدا و باشد و خصوصا اگر و عدم حضور ظاهری او خود ما باشیم. 🔹نیمه ماه شعبان هرساله باید ما را به و مطالعه ی جدی تر از گذشته مشغول کند؛ در حجت خدا، مطالعه ای دقیق در و ظهور او. حتی دیگر تأمل شخصی ما نیز کفایت نمی‌کند بلکه باید عظیمی تشکیل گردد و در طول سال به صورت منسجم به در این زمینه مشغول گردند که چطور می توان روز به روز به ولایت عظمی نزدیک گردید؟ چطور می توان به فرج نزدیک شد و از این بلاء و مصیبت رها گردید؟ تا در شب و روز این عید به در سطح فرد و جامعه رسید. 🔸اگر احتمالِ بودن 15 شعبان را نیز لحاظ کنیم ضرورت این مسئله شدیدتر می‌گردد. مگر شب قدر چه شبی است؟ شب قدر همان شبی است که در شأن آن گفته شده است: «‌تنزل الملائکه و الروح فیها بإذن ربهم من کل أمر». شبی که ملائکه و حقیقت روح بر قلب امامِ حیّ و حجت خدا بر روی زمین نازل می گردند و پیش رو معین می‌گردد. 🔹موضوع اصلی ای که در این شب مقدّر می‌گردد، تقدیر به دستگاه ، و است؛ تقدیرمیزان مصائب و بلایایی است که در سال آینده بناست از سوی دستگاه و ایجاد گردد و این مصائب به آن امام حی و حجت ظاهره (عج) عرضه می‌گردد و از آن جا که امت او به علت یا در مقابل این مصائب نمی‌ایستد، حضرت فشار آن مصائب را به جان می‌خرد و می‌پذیرد و حکمت سلام و رحمت الهی که «سلام هی حتی مطلع الفجر» نیز به همین مسئله بازمی گردد چرا که عبور از حجم عظیم و متنوع این که بر وجود امام عصر(ع) وارد می‌آید جز با باران سلام و رحمت و نصرت الهی بر ولی خود ممکن نخواهد بود. 🔸لذا عده ای که در پی بالاترین سهم تأثیر در هستند؛ در این شب به جای طواف حول حوائج شخصی خود بر قبله ی حاجات امامشان و مصائبی که بر وجود ایشان وارد می‌آید می‌گردند و از او شفاعت و دستگیری می‌طلبند تا بتوانند «اجابت» ش نمایند و به میزان ظرفیتشان از حجم مصائب او کم کنند. 🔹مراجعه و مطالعه دقیق زیارات و ادعیه امام زمان(عج) به خوبی می‌تواند افق حاجات ایشان را به ما بفهماند. «أمِت به الجور و أظهر به العَدل»، «وَاقصِم به رؤوس الضَّلالَه و شَارِعَه البِدَع وَ مُمِیتَهَ السّنّه و مُقوِّیه الباطل» «و ذَلِّل به الجَبّارین و أبِر به الکافرین و جَمیعَ المُلحِدین فِی مَشارِقِ الأرض و مغاربها و بَرِّها و بَحرها و سَهلِها و جَبَلِها حَتّی لا تَدَعَ منهم دَیّاراً وَ لَا تُبقِیَ لَهُم آثَاراً» (1) ... 🔸بنابراین اگر خود را در این سطح نمی دانیم از صاحب این شب و روز بخواهیم خود، ما را در این مسیر یاری نماید! مسیری که جز به نصرت خود ایشان قدم را یارای حرکت در آن نیست. مسیری که قلبی تسلیم(قَلبِی لَکُم سُلمٌ)، تبعیت از امام در و (رأیی لکم تبع) و و کوششی فراوان در (نصرتی لکم معدّه) می‌طلبد. (1) پی نوشت : دعا برای امام زمان منقول از امام رضا(ع) و روایت شده از سوی جنابِ یونس بن عبدالرحمن ✅ @hoseiniyehandisheh
1.mp3
16.07M
📻🎙 سال 1398 توسط مقام معظم رهبری مدظله‌العالی به عنوان سال « » نامگذاری شد. به همین مناسبت، شبکه قرآن صدای جمهوری اسلامی با دعوت از ، برنامه‌ای را با عنوان «طنین تلاش» در 21 قسمت پخش کرد که در آن به موضوعِ «» پرداخته شد. گرچه مدت کوتاه برنامه (3 الی 5 دقیقه) موجب اجمال در طرح مباحث شد و شرایط را برای طرح پیشنهادات ایجابی فراهم نکرد، اما به دلیل طرح سرفصل‌های اصلی پیرامون « در جهان و موانع آن در ایران اسلامی» می‌تواند برای مخاطبان محترم قابل استفاده باشد خصوصا با توجه به این که سال 1399 نیز به عنوان سال «» نامگذاری شده است. در این فایل، تمامی 21 قسمت برنامه‌ی «طنین تلاش» تجمیع شده است. ✅ @hoseiniyehandisheh
«عقبه ی تاریخی ِ یک سبابه» وقتی پیامبر، جامعه بت‌پرست مکه را به هم ریخت و مرکز قدرت در حجاز و قوی‌ترین قبیله‌ی عرب را به چالش کشید و فریاد ِ «محمدٌ فرّق جماعتنا»ی قریش را به آسمان رساند، راهی نماند جز این‌که... 👇👇 ✅ @msnote@hoseiniyehandisheh
... در «دار الندوه» جمع شوند و عقل‌های‌شان را روی هم بریزند تا قدرت و حاکمیت‌شان به تصاحب خداپرستان درنیاید. اما ضربه‌های محمّد (ص) آن قدر کاری بود که خِرد جمعیِ روسای شبه جزیره هم به جایی قد ندهد. همین جا بود که ابلیس بعد از سالها مجبور شد مستقیم وارد شود و به قیافه‌ی بزرگی از اهل «نجد» در بیاید و برای آن‌که بزرگان مکه را به سمت قتل پیامبر ببرد، شروع کند به نقد پیشنهادهای سران قریش: ـ او را از سرزمین‌تان تبعید کنید؟!! نه! در این صورت، شما او را که زیباروی‌ترین و سخنورترین و فصیح‌ترین آنهاست، به میان اعراب فرستاده‌اید. او آنان را فریب می‌دهد و با زبانش شیفته خود می‌سازد و قبیله‌ها یکی پس از دیگری او را اجابت خواهند کرد و مدت زیادی نخواهد گذشت که بادیه‌ها را پر از اسب‌ها و مردان جنگی خواهد کرد... ابلیس خیلی خوب بزرگترین دشمنش را و جنس نهضت نبوی را می‌شناخت و می‌دانست که بعثت محمد چه طور جامعه را بر می‌انگیزد و چه خشم و نفرتی بر ضد الحاد و شرک تولید می‌کند و چگونه مردم را بر ضد کفار به حرکت در می‌آورد. خوب می‌دانست که دعوا، دعوای قدرت بین ایمان و طغیان است اما نمی‌توانست قبول کند که تفاوت بین قدرت ایمانی و قدرت مادی از زمین تا آسمان است: مردان و اسب‌های جنگی؟!! ...محمد (ص) با «من یشری نفسه ابتغاء مرضات الله» ِ علیّ، از توطئه‌ی ابلیسی ِ دارالندوه رهید و به مدینه رفت و با نزول «اذن للذین یقاتلون بأنهم ظلموا»، اسب‌ها و مردان جنگی را به سوی قریش سرازیر کرد اما مردان سپاه محمد، «سیصد» نفر بودند در برابر «هزار» مرد جنگی قریش و اسبانش «دو» تا بودند در برابر «چهارصد» اسب قریش؛ نسبتی «یک سومی» در مردان جنگی و «یک دویستمی» در اسب و سواره‌نظام! اوضاع طوری بود که ابوجهل ـ به تعبیر فارسی ما ـ گفت: «این‌ها یک لقمه‌ی چپ هستند» و «بعضی‌ها» بلند شدند و گفتند: «این قریش است و عظمت مادّی‌ش! از زمانی که عزت یافته، هرگز شکست نخورده است» و تا حدی ترسیده بودند که جنگ نه؛ حتی پر کردن مشک‌های آب سپاه از چاه بدر را هم کسی قبول نکرد جز علی. توازن در ساز و برگ نظامی یکسره به نفع قریش بود اما نبیّ طوری غیرتش برای دفاع از پرستش خدا را به میدان آورد و وصیّ طوری قدرت ایمانی‌ش را به رخ لشگر کشید که فرعون ِ پیامبر یعنی ابوجهل کشته شد و ارتش مکه به هم ریخت و خود ابلیس هم گریزان از معرکه فریاد زد و خدا فریادش را در قرآن حکایت کرد: «انی اری ما لا ترون... من چیزی می‌بینم که شما نمی‌بینید» گویا پیامبر مثل همه عرصه‌های دیگر، در جنگ هم بنیان جدیدی را بنا کرد به جای اصالت‌دادن به سخت‌افزار و ساز و برگ نظامی، قدرت روحی و توان ایمانی را مبنا قرار می‌داد و البته ابزار را حذف نمیکرد اما تعریف آن را در تناسب با جامعه مومن و «بنیان مرصوص» تغییر می‌داد. شاید همین بود که وقتی «بعضی‌ها» خواستند مبنای نظامی اسلام را ـ مثل همه چیزهای دیگر ـ تحریف و تأویل کنند، امیرالمومنین به میدان آمد و گفت: «درباره تعداد دشمن سخن گفتی؛ [ولی] ما بر اساس تعداد و کثرت نمی‌جنگیدیم و فقط با کمک یکدیگر و به تکیه بر نصرت الهی به کارزار می‌رفتیم.» این تفاوت‌ها کجا معلوم شد؟ صبح روز عاشورا؛ وقتی سپاه بیست‌هزار نفری کوفه نه فقط در برابر اباعبدالله و ابالفضل و علی‌اکبر و قاسم؛ که در برابر تک‌تکِ یاران حسین کم می‌آوردند و کار را به جایی رساندند که صدای عمربن حجاج درآمد: «احمق‌ها! می‌دانید با چه کسانی می‌جنگید؟! این‌ها گروهی مرگ‌خواه‌ هستند. به خدا قسم اگر فقط سنگ به سوی آنها پرتاب می‌کردید، همه‌شان تار و مار می‌شدند.» اما قدرت ایمانی وقتی به اوج برسد و خطرپذیری برای شهادت وقتی نه یک نفر بلکه یک جمع را با هم هماهنگ کند و ریسک مرگ را برای دنیاپرستان به بالاترین سطح برساند، کفار ِ پناه‌گرفته در پولادی‌ترین سپرها و برنده‌ترین سلاح‌ها در شدیدترین ترس‌ها غوطه‌ور می‌شوند و برای سنگ‌انداختن هم در تزلزل و تشتت و ناهماهنگی دست وپا می‌زنند... ادامه👇👇👇 ✅ @msnote@hoseiniyehandisheh
ـ تقدیم به سرنشینان یازده قایق کوچکی که هفت ناو غول‌پیکر بزرگترین ارتشِ طول تاریخ بشریت را به خفّت انداختند و تقدیم به قهرمان گمنام مبارزه مستقیم با امریکا شهید «نادر مهدوی» که به جای حاکم‌کردن ابزار مادی بر انگیزه ایمانی، تعریف ابزار را در تبعیت از قدرت روحی دگرگون کرد و از ترکیب «شهادت‌طلبی» با «قایقهای موتوری»، ناوگان چندین میلیاردی امریکا را از اریکه کارآمدی به زیرکشید و حاکمیت ایمان بر تاکتیک و تکنیک را عینیت بخشید. و تقدیم به پاسدار رشیدی که تحقیر دنیاپرستان را به اوج رسانید و به جای لوله‌ی مسلسلش، سینه ستبرش را به سمت ناو دشمن گرفت و انگشت سبابه‌اش نماینده یک تاریخ آسمانی و یک وجدان نورانی شد؛ همان تاریخ جاودانه‌ی محمدی و علوی و حسینی که با نفس نامیرای خمینی و استقامت خامنه‌ای، به وجدان عمومیِ ایرانیان تبدیل شده است. پی‌نوشت: این روزهای آخر شعبان، از اواخر مناجات شعبانیه «من لاذ بک غیر مخذول» را زیاد تکرار می‌کنم تا راه تکرار این عظمت‌های عرصه نظامی را در عرصه فرهنگ و اقتصاد هم به ما لطف کنند و نخبگان امت محمد با کنار گذاشتن رخوت‌های حوزوی و دانشگاهی، راه خلاص‌شدن از خذلان فرهنگی و اقتصادیِ کفر را هم بدانند و بتوانند ... ✅ @msnote@hoseiniyehandisheh
🔰سلسله مباحث «فلسفه بلا و مصیبت» براساس فلسفه انبیاء 🔆 مرحوم استاد حجت‌الاسلام و المسلمین مسعود صدوق (ره) 📝 انتشار چکیده این مباحث از امروز در کانال حسینیه اندیشه @hoseiniyehandisheh