فعالیتهای علمی حسینیه اندیشه در سال 1398 (2).pdf
262.4K
📋 همزمان با سومین سالگرد ارتحال #موسس_حسینیه_اندیشه حجتالاسلام و المسلمین استاد مسعود صدوق، #گزارش فعالیتهای حسینیه اندیشه در سال 1398 منتشر گردید
✔️ فایل PDF گزارش سالانه فعالیتها
@hoseiniyehandisheh
سه حرف اصلی / همخانوادهها
انگار انقلاب علمیِ حضرت صادق و پدرش، کارد را به استخوان خلیفه رسانده بود. چون برای اولین بار بود که دستگاه حاکم دستور داده بود امامِ بعدی در همان ابتدای امامتش، شناسایی شود تا سرش را به دربارِ «منصور دوانیقی» ببرند. بعد از شهادت امام ششم، جاسوسها در مدینه به ایندر و آندر میزدند تا کسی را پیدا کنند که شیعیان به دور او جمع شدهاند. بخاطر همین، حتی بزرگانی مثل «مومنالطاق» و «هشام بن سالم» هم در کوچههای شهر پیامبر، سرگردان بودند و گریه میکردند و با خودشان میگفتند: «معتزلی شویم یا زیدی یا به سوی مرجئه برویم یا به مرام قدریه ایمان بیاوریم؟!». تا پیرمردی دستشان را گرفت و به خانهای برد که صاحبش بدون مقدمه فرمود: «به سوی من بیایید؛ نه به سوی مرجئه و قدریه و زیدیه و معتزله...» و بعد از آنکه قلب هشام بن سالم را پر از یقین کرد، دستور داد: «به هر کسی که خبر امامت مرا دادی، از او پیمان بگیر که آن را فاش نکند و الا ذبح در کار خواهد بود» و به گردنش اشاره کرد.
انگار شیعه بعد از سالها داشت سر بلند میکرد و دربار عباسی، به خوبی این خطر را فهمیده بود. و الا چرا از همان ابتدا باید به دنبال وصیّ حضرت صادق باشند تا گردنش را بزنند و چرا خبر امامت #موسی_بن_جعفر باید مثل یک راز باقی بماند؟ حتی وقتی آن نصرانی برای رسیدن به حقیقت، محضر «اباابراهیم» را انتخاب کرد، به او گفتند: «شکل و شمایل مسیحیان را حفظ کن و با همان حال، #موسی_بن_جعفر را جستجو کن؛ چون والی مدینه بر او سخت میگیرد و خلیفه از والی مدینه نیز سختگیرتر است.» با همهی این فشارهای بیسابقه، معرکهی درگیری با «منصور» و «هادی» و «مهدی» و «هارونِ» عباسی را طوری مدیریت کرد که گسترش شیعه، چنین گزارشهای تاریخی عجیبی را رقم زد: «هفتاد هزار دینار طلا از وجوهات، تنها در دست یکی از وکلای حضرت کاظم باقی مانده بود» و یکی از بدگوییهایی که از موسیبن جعفر در دربار هارون پیچید، این بود: «دو خلیفه هستند که برایشان خراج برده میشود: هارون رشید و موسی بن جعفر.»
اما من فکر میکنم امام قصد نداشت قیام کند چون شیعه هنوز پایی نداشت تا در کنارش بایستد. نشان به آن نشان که وقتی برای اولین بار، رهبر شیعه را به زندان بردند و چهار سالِ تمام او را بین زندانبانهای بصره و بغداد دست به دست کردند، خبری از شیعیان نبود؛ همانها که کرور کرور خمس مالشان را میفرستادند اما بلد نبودند یا نمیتوانستند جانشان را چطور فدا کنند تا حقّ اولیهای مثل حق زندگی آزاد، به امامشان بازگردانده شود. شاید به همین خاطر بود که وقتی داشتند موسیبنجعفر را از مدینه خارج میکردند تا به اسارت ببرند، وصیت ویژهای از او نقل نشده غیر از اینکه از فرزندش علی خواست تا زمانی که خبر مرگ او را بشنود، هر شب پشت درب خانهی پدرش بخوابد. همسران و دختران حضرت کاظم هم، تا چهار سال هر شب در راهروی پشت درب خانه ـ که به آن «دهلیز» میگویند ـ جای خواب علیبنموسی را پهن میکردند.
کسی چه میداند؟ لابد از شأن خاندانی به بزرگیِ خانوادهی موسیبنجعفر، دور است که شبها بدون مردی که از آنها حفاظت کند، بخوابند... حالا شما راه کربلا تا کوفه و کوفه تا شام را به رخِ من نکشید. آن یک استثناء وحشتناک بود و قرار نیست که هر چه برای زینب کبری رقم خورد، برای فاطمهی معصومه هم اتفاق بیفتد! ولی خب؛ قبول میکنم که شباهتهایی هم وجود دارد. مثل آن «سه حرف اصلیِ» شوم که هم در روضههای حضرت کاظم پیدا میشود و هم در مصیبتهای حسین. مثلا در وصف امام هفتم گفتهاند: «ذی الساق *المرضوض* بحلق القیود* » یعنی ساق مبارکش با حلقههای زنجیر زندان، کوبیده و خُرد شده بود. چند ده سال قبل هم، یکی از همخانوادههایِ «المرضوض» این دفعه به شکل یک فعل ماضی، در قصر ابن زیاد استفاده شده بود: *نحن *رضضنا* الصدر بعد الظَهر...* ما با اسب، سینه را بعد از پُشت، خُرد کردیم....
ر... ض.... ض.... همان سه حرف اصلی است که همخانوادههایش برای یک خانواده به کاربرده شده تا همهشان را بکوبند و خُرد کنند ...
✅@msnote
✅ @hoseiniyehandisheh
هوای همیان؛ ذوق ضربالمثل
بعضی از این عبارتهای راویها، آدم را هوایی میکند. مثل همین عبارتی که شیخ مفید در «الارشاد»ش نقل کرده:
«کانت صرار موسی مثلاً.. همیانها و بخششها و هدیهها و عطیههای موسیبنجعفر [اینقدر گره از کار مردم وا میکرد که] تبدیل شده بود به ضربالمثل»
آخ که امشب چقدر هوس همیانهای شما را کردهام. همیانهایی که گره از کار حاجتمندها وا میکردند و لطف شما را ضربالمثل کرده بودند و اصلا شاید همانها بودند که برایتان لقب درست کردند: «بابالحوائج»؛ لقبی که هنوز هم وقتی عراقیها به ضریح شما میرسند، کف دستشان را رو به شما میگیرند و با آهنگ قشنگی، آن را فریاد میزنند: «یا #بابالحوائج یا موسیبنجعفر». لقبی که ما هم وقتی به حرم دخترتان میرویم، علیامخدره را با همان صدا میزنیم: «السلام علیکِ یا بنت بابالحوائج» یا مشهدیها وقتی به حرم پسرتان میروند.... آخ! گفتم «حرم دخترتان»؛ که چند روز خلوت شده بود و حالا؛ شب شهادت شما بسته شده. شبی که ما قمیها ضریح دختر و ضریح پدر را یکی میکردیم و زیارتنامه #موسیبنجعفر را کنار مضجع کریمه اهلبیت میخواندیم: «عائذاً بقبرک لائذاً بضریحک» و حالا شب شهادت شما فقط میتوانیم از دور ـ سر کوچه ارک یا پیادهرو خیابان اراک یا بالای پل نُه دی یا اول بلوار پیامبر ـ به حرمش سلام بدهیم.
امشب لطف میکنید اگر به ما بفهمانید که دقیقا چه کردهایم که به این بلا مبتلا شدیم و دقیقا باید چه بکنیم که از این وضعیت در بیاییم و دیگر دچارش نشویم. امشب هواییِ همیانهایی شدهایم که جواب این سوالها را در خود داشته باشد. امشب هوس ضربالمثلهای شما را کردهایم؛ که راویان گفتهاند:
«کانت صرار موسی مثلا»
ـ تقدیم به شهید یک و بیست دقیقهی همه شبهای جمعه، شهیدی که تشییع پرعظمت و رشکبرانگیزش از کاظمینِ موسیبنجعفر شروع شد و بعد زائرِ دو تا نور دیگری شد که اسمشان را در این نوشته بردم. تقدیم به فرمانده بیمانند و زائر بینظیر شهید #قاسم_سلیمانی
✅ @msnote
✅@hoseiniyehandisheh
🔰 تحلیل تاریخی از #بعثت نبیاکرم(ص) بر محور سه مأموریت:
1ـ برچیدن بساط بتپرستی و شرک جلی،
2ـ ختم نبوت، 3ـ تقیه نسبت به حکومتهای نفاق
💢با #بعثت نبیاکرم(ص) و قیام و مجاهدات بینظیر ایشان، کلمهی توحید و #خدا_پرستی برای اولین بار در برابر هجمههای دستگاه کفر #امنیت پیدا میکند و این مهم بهعنوان اولین مأموریت ایشان تحقق مییابد و بساط #کفر جلیّ و بتپرستی پس از 6800 از کرهی زمین برچیده میشود.
🔺مأموریت دوم آن پیامبر گرامی، #ختم_نبوت و تعیین تکلیف دربارهی راه #تکامل_بشریت است که احکام و تناسباتِ این تکامل برای افراد، خانوادهها، اصناف، امتها، حکومتها، تمدنها در قرآن کریم تشریع شده و بیان گردیده است. یعنی زندگی آرمانی و حیات طیّبهای که با ظهور حضرت ولیعصر(عج) و پس از آن در عالَم رجعت محقق میشود، در دوران #بعثت نبیاکرم تشریع شد اما بدلیل عدم پذیرش مردم و سلطهی منافقین تحقق نیافت.
🔺در واقع #نرمافزار_ها_ی_پرورش_اختیار و به تبع آن، ایجاد #امنیت برای تقوا و منزویکردنِ کفر و نفاق در #بعثت تشریع گردید زیرا تمام فراز و فرودهای تاریخی به این دلیل است که بشر در نهایت، با ملاحظهی مظالم و فجایعی که از #فرهنگ_شهوات و دنیاپرستی برمیخیزد، از آن #متنفر شود و به خدای متعال و فرستادگان او ـ که بهدلیل زهد به دنیا و غنای خود هیچگاه به دنبال استعمار بندگان نیستند ـ رو بیاورد و با طیب خاطر و اختیار خود به دنبال رشد و #تکامل_الهی برود و بر اساس#محبت (و نه تطمیع یا خشونت) به تشکیل #جامعه و ایجاد #حکومت و ساخت #تمدن_دینی بپردازد و الا قدرت قاهرهی الهی به تنهایی بر انجام هر کاری تواناست؛ همانگونه که به وسیلهی پشهای، نمرود را که صاحب یک حکومت جهانی بود از پای درآورد.
❗️اما با تصرف منافقین در احکام نماز و روزه و حج و تأویل و تغییر و تحریف در این نرمافزارهای نورانی که برای پرورش انسانها و امتها و صعود به بالاترین درجات ایمانی نازل شدهاند، نیروی انسانیِ متناسب با برنامهی الهی تربیت نشد.
📚منبع: کتاب «بررسی سه تئوری تولید «قدرت-اطلاع-ثروت» در سبک زندگی غربی و سبک زندگی اسلامی» اثر #مرحوم_استاد_صدوق (ره)
✅ @hoseiniyehandisheh
#اندیشه_مرحوم_علامه_سید_منیر_الدین_حسینی_الهاشمی
💢 به جای این که دغدغه (داشته باشیم) چرا به ما #احترام لازم نمی شود، بگوییم که ما چه احترامی به #دین_داری میکنیم. این #دغدغه ما را تحت فشار قرار بدهد.
#تقوا_ی_فرهنگی، #سیاسی، #اقتصادی، #تقوا_در_امور_اجتماعی قطعا به مراتب سخت تر از تقوای در امور فردی است. شئونش هم بسیار گسترده تر.
هوای نفس که در تقوای فردی می آید در تقوای اجتماعی بیشتر می آید.
‼️ #تقوا_ی_اجتماعی زیر بیرق #ولیّ خاصی آمدن است. یعنی چه؟ یعنی زیر بیرق #اقامه. این را ابلیس که نمی پذیرد به راحتی.
⭕️ ابلیس، حداکثری که شما فشار بیاورید با توسلات و راضی بشود (که) بین دو تقوا یکی(از آن دو را) را شما انتخاب کنید می گوید تقوای فردی. می گوید اقلا خودش تکی باشد(و) دیگر #اقامه_ی_تقوا نخواهد بکند. #اقامه_ی_تقوا بسیار سخت است برای ابلیس.
📚مباحث اخلاق اسلامی، سال 1373
✅ @hoseiniyehandisheh
🔰مقام معظم رهبری:
فرض بفرمایید در مسائل اقتصادی کشور، ما اینهمه راجع به مسائل اقتصادی حرف میزنیم، همه هم تصدیق میکنند؛ اقتصاد مقاومتی را مطرح کردیم، همه هم از صدر تا ذیل تأیید میکنند، تصدیق میکنند، برایش جلسه و کمیته و کمیسیون و مانند اینها هم تشکیل میدهند، [امّا] آنچنانکه بایدوشاید کار پیش نمیرود. خب اشکال کجا است؟ یک #گره_علمی وجود دارد؛ این #گره_علمی را چه کسی باید باز کند؟ شما که در دانشگاه هستید باید باز کنید.
1396/3/31، بیانات در دیدار جمعی از استادان، نخبگان و پژوهشگران دانشگاهها
✅ @hoseiniyehandisheh
#اندیشه_مرحوم_علامه_سید_منیر_الدین_حسینی_الهاشمی
💢 بیان این مطلب برای من تلخ است، اما از جمله مسائل ناپسند از سوی پژوهشگران حوزه و دانشگاه و کسانی که لباس تعبد و تعهد را برای زدودن مشکلات از چهره جامعه پوشیده اند این است که:
👈بخواهند #مدیران_و_عناصر_سازمان را در شکل گیری معضلات بزرگ جامعه مقصِّر اصلی بدانند و خود را در نقص #ساختار_ها، #منطق_ها و دستگاه های موجود به تجاهل و تغافل بزنند و سهم تأثیر خود را در بازکردن #گره_ها_ی_کور_مفهومی و یافتن راه کارهای بنیادین به فراموشی بسپارند.
⁉️ آیا ما طلاب علوم دینی در نزد خداوند متعال مواخذه نخواهیم شد که #علوم_انسانی_و_تجربی را غیر مرتبط با #دین بدانیم و خود را از ارائه #پیش_فرضها_ی_اسلامی به دانشگاه فارغ البال احساس کنیم؟!
⭕️ البته عده ای از ما به تحصیل همان علوم دانشگاهی روی آورده ایم غافل از این که صرفا تبدیل به مترجمان همان مفاهیم غربی، اما به زبان مذهب شدهایم.
📚منبع: دفتر از نگاه استاد ص 47
#ساختار_ها
#منطق_ها
#گره_ها_ی_کور_مفهومی
#علوم_انسانی_و_تجربی
#پیش_فرضها_ی_اسلامی
✅ @hoseiniyehandisheh
3524.mp3
5.01M
🎧 قطعهی صوتی از بیانات قابل تأمل مرحوم #علامه_سید_منیر_الدین_حسینی_الهاشمی
(6 دقیقه)
🔹توضیح لقبِ « #ثار_الله » حضرت سیدالشهداء(ع)
🌹میلاد حضرت اباعبدالله(ع) به تمام مومنین و دوستداران حضرتش مبارک🌹
«اللهم وَ هَب لنا فِی هذا الیوم خَیرَ مَوهِبَهٍ و أنجح لنا فیه کُلَّ طَلِبَه کَما وَهَبتَ الحُسَینَ لِمُحَمَّدٍ جَدِّه و عاذَ فُطرُسُ بِمَهدِه »
✅ @hoseiniyehandisheh
#اندیشه_مرحوم_علامه_سید_منیر_الدین_حسینی_الهاشمی
🔰#دموکراسی به معنای نظریِ محضش، #تحقق_خارجی نداشته است و به معنای عینی آن، آنچه #مکتبی هست مقدم است.
💢 اوضاعی را که شما در جای جای جهان و در مقیاس بینالمللی می بینید، کاملاً واضح است که آن چیزی که در نظریه ی #دموکراسی گفته شد:
اولاً در خارج واقعیت پیدا نکرد و در خارج #مشروط به چهارچوبههایی بود.
ثانیاً در جریان #تکامل هم نتوانسته ناهنجاری های اجتماعی را با #خشونت بر طرف نکند. خشونت یعنی نفع یک دسته بر علیه منافع دسته ی دیگر.
‼️یعنی ما نظرمان این است که چه در مقیاس بسیارکوچک و چه در مقیاس بسیار بزرگ، #دموکراسی به معنای نظریِ محضش، #تحقق_خارجی نداشته است و به معنای عینی آن، آنچه #مکتبی هست مقدم است. یا سرمایه داری است که در «دنیا داری» مقدم است یا به نظر ما #مکتب_اسلام است که در آخرت {خواهی، مقدم است}.
👈بنابراین اصولاً #جمهوریت نظریه ای است که در #واقعیت باید با کلیه ی ابعاد اجتماعی هماهنگ باشد و #مشارکت_مردمی و #جمهوریت، یک خصلت بریده از خصلتهای دیگر نیست. نوع #مشارکت، متناسب با نوع #مکتب است.
نوع #مکتب است که می گوید چه #طبقه_بندیِ_موضوعاتی را انجام باید دهی و چهار چوبه یِ چه موضوعاتی بوسیلهی چه دسته از مشارکتهایی بوجود می آید.
📚منبع: بحث مشارکت اجتماعی از سلسله مباحث «ولایت مطلقه فقیه»؛ از تاریخِ « 77/12/8» تا «78/3/6»
#جمهوریت
#تکامل
#مکتب
#مکتب_اسلام
#طبقه_بندیِ_موضوعات
✅ @hoseiniyehandisheh
#اندیشه_مرحوم_علامه_سید_منیر_الدین_حسینی_الهاشمی
🌐 امروزه #نیاز و #ارضاء جوامع را #نظام_سرمایه_داری به عهده دارد،نظامی که در ارتباط میان انسان و جهان، «بهرهوری ماده» را اصل قرار میدهد.
👈مثلا از رقابت آزاد سخن میگویند، اما فقط آپتیمومی که نظام کارشناسی سرمایه داری تنظیم می کند اینگونه است که اگر #سرمایه به آن گونه گردش نداشته باشد ورشکست خواهد شد و بدون انباشت #سرمایه نیز توسعه و تکنولوژی ممکن نخواهد بود.
♻️لذا رقابتها داخل یک چارچوب منطقیِ بسته و به نحوی هماهنگ میشود که چیزی باعث تضعیف تمرکز #سرمایه نشود.
📂🎥حتی بالاتر از این سفارشات #تولید_دانش و حتی #هنر را نیز به گونهای به دست میگیرد که نتیجه آن قابل مصرف شدن حساسیتهای جامعه برای #توسعه_سرمایه باشد.
چرا که هرگاه تحقیق به صورت #سازمانی -ونه فردی- انجام شود، در پس آن یک #سفارش_تولید و سپس سرمایه،امکانات و بودجه میخواهد و این بودجه را در #نظام_سرمایه_داری شرکتهای بزرگ سرمایهداری تأمین میکنند.
💚در #نظام_سرمایه_داری حتی«عشق» نیز همچون بنزین در توسعه کارخانه مصرف میشود. #عاطفه_اجتماعی قابل مصرف و برنامه ریزی است؛ و این یعنی قرار گرفتن انسان در منزلت «شیء».
⁉️ آنگاه اگر کسی انسان شیء شده را مشاهده کند، سخن گفتن از #دموکراسی مضحک نیست؟!
📚منبع: کتاب « کلیاتی پیرامون فلسفه روش»
#نظام_سرمایه_داری
#سرمایه
#تولید_دانش
#هنر
#سازمانی
#سفارش_تولید
#عاطفه_اجتماعی
#دموکراسی
✅ @hoseiniyehandisheh
🔰مسالهی «بذکرک» یا توضیحاتی درباره «مناجات شعبانیه» و «معنویت انقلابی»
📝 (صفحه اول)
◀️ چند وقتی بود که وسطِ «و الهمنی ولهاً بذکرک الی ذکرک» گیر میکردم؛ همان فراز پر از ناز و نیاز ِ مناجات شعبانیه را میگویم که در ادامه، با عبارت عجیب و شاید بینظیر ِ «و همتی فی روح نجاح اسمائک و محل قدسک» تکمیل شده. البته معلوم بود که «وله» در عربی با «الی» متعدی میشود و ترجمه این فراز را به همچین چیزی تبدیل میکند: «شیدایی و اشتیاق به یاد خودت را به من الهام کن». یعنی تکلیفم با «الی ذکرک» معلوم بود اما سر این گیر کرده بودم که این «بذکرک» اینجا چه کار میکند و چه معنایی دارد؟
◀️ کمکم به این نتیجه رسیدم که خیلی از اشتیاقهای ما به یاد خدا و «ذکر الله»، بخاطر این است که دنیا و لذتهایش را از دست میدهیم و دلمان میگیرد و یاد خدا میافتیم و ... یعنی دردِ نرسیدن به این شغل و آن مدرک یا نداشتن این سطح از رفاه و آن درآمد و درد دوری از این دختر و آن پسر یا این کالا و آن خدمات است که ما را به وادی حرف زدن با خدا و یاد او و کمکخواهی از دستگاهش میکشاند. خدا هم گرچه در قرآنش از این وضعیت ما گله کرده که «فاذا رکبوا فی الفلک دعوا الله مخلصین... و اذا نجاهم الی البر اذا هم یشرکون» اما خیلی هم به رویمان نمیآورد و به احترام خداپرستیِ نصفه و نیمهای که داریم، با ما راه میآید.
◀️ اما در کلاسهای بالاتر ِ خداپرستی که نباید از این خبرها باشد و فرصتهایی که در رجب و شعبان و ماه مبارک رمضان قرار دادهاند، نرمافزاری برای عبور از این بچهبازیها و حرفه ای شدن ِ امّت پیامبر اکرم (ص) در تهذیب و تکامل و اخلاق و معنویت است. شاید بخاطر همین بوده که این «بذکرک» در وسط این فراز استثنایی گنجانده شده تا بگوید: این اشتیاق به یاد خدا (ولها الی ذکرک) باید مبدأ و علت و موتور محرکهای داشته باشد از جنس یاد خدا (بذکرک) و نه غم از دستدادن دنیا و لذتهایش. یعنی نمیخواهم «نرسیدن به حاجتهای دنیایی» باشد که مرا به در خانه تو بیاورد. بیا و کاری کن که «یاد خودت» باعث بشود که من به ذکر و یادت مشتاق شوم. خیلی سخت شد، اصلا شاید دور و تسلسل به راه افتاد؛ نه؟
◀️ نه! یعنی اگر کسی به یاد «ارکانا لتوحیده» بیفتد و «من اراد الله بدأ بکم» را فراموش نکند و «ذکرنا ذکرالله» را بخاطر بیاورد و بداند که تنها راه واقعی برای توحید و ذکرالله، ائمه معصومین هستند، از خیالِ «دور و تسلسل» نجات پیدا میکند و میفهمد که در «اشتیاق به ذکر خدا بوسیله ذکر خدا» آن «ذکر خدا»ی دومی، همان یاد ائمه معصومین (ع) است که میتواند جای غمهای دنیا را بگیرد و علت اشتیاق واقعی و نیاز حقیقی به یاد و ذکر خدا شود.
◀️ اما راستش را بخواهید هنوز گیر داشتم. یاد ائمه هدی (ع) چطور میتوانست علت اشتیاق واقعی و غیردنیایی به ذکر خدا باشد؟ من ِ بدبخت که حتی این راه نجات را هم خراب کرده بودم و توی روضهها هم فقط وقتی خوب گریه میکردم که دلم زیر آوار مشکلات زندگی لِه شده بود. پس دنیازدگی در گریه بر اهلبیت هم.... اینجا بود که فراز دلربای بعدی _ که انگار داشت جمله قبلی را تفسیر میکرد _ به دادم رسید: «و همتی فی رَوح نجاح اسمائک و محل قدسک» همّ و غم و اهتمام و همت من را متمرکز کن در «نسیم پیروزی نامهایت» و بعد «اسمائک» را به «نحن الاسماء الحسنی» که امام صادق (ع) گفته بود و «السلام علی اسم الله» که در زیارت علی بن ابیطالب (ع) میگوییم، اضافه کردم و گفتم: همّ و غم مرا در پیروزی دستگاه اهلبیت قرار بده.
✔️ادامه دارد...👇👇👇
✅ @msnote
✅@hoseiniyehandisheh
👆👆 ادامه: مسالهی «بذکرک» یا توضیحاتی درباره «مناجات شعبانیه» و «معنویت انقلابی»
📝(صفحه دوم)
◀️ کسی که زندگیش را صرف این پیروزی کند و هم و غمِ غلبه دستگاه حق را داشته باشد، آن وقت خوب میفهمد که دستگاه باطل چه عرض و طولی پیدا کرده و به قول خدا با «مکر اللیل و النهار»ش چگونه حیلهی شبانهروزی میکند و «ظلمات بعضها فوق بعض»ش چه تاریک خانههایی از ضلالت درست کرده و چگونه بارانی از مصیبت و عناد را بر سر انبیا و اوصیا میریزد و آنها را به «زلزلوا زلزالا شدیدا» مبتلا میکند و «متی نصرالله»شان را به آسمان میفرستد. کسی که شغلش را مبارزه و بتشکنی قرار دهد و بتواند در هر عصری آن را به درستی تطبیق بدهد، کسی که گیر دنیا نیفتد و در این درگیری حاضر شود تا «نسیم پیروزی اسماء الهی» بر جهان وزیدن بگیرد؛ آن قدر در فشار و مصیبت و بلا و ابتلا قرار میگیرد که واقعا «بذکرک» سراغ «الی ذکرک» میرود و از شدت استیصال در برابر قدرت منافقین و کفار، عمیقترین رابطهها را با مبدأ قدرت یعنی خدا آغاز میکند و با تمام وجودش، شیدای یاد خدا میشود و از او میخواهد در برابر معرکه همهجانبهی اهل طغیان، نصرت و یاریش را برای اهل ایمان نازل کند.
◀️ قبول دارم که کلماتم کم آوردند و لکنت گرفتند. اصلا چرا راه دور برویم؟ برویم سراغ کلمات سرسلسلهی عشّاق #مناجات_شعبانیه؛ همان کسی که اگر همتش برای دفاع از خداپرستی در قرن بیستم نبود امثال ما از هزار فرسنگی این مناجات عزیز هم رد نمیشدیم. همو که عمیقترین ذکرالله و یاد خدا را در شدیدترین مصائبِ درگیری با کفر و پس از پذیرش قطعنامه قلم زد: «خداوندا، تو میدانی که ما سر سازش با کفر را نداریم. خداوندا، تو میدانی که استکبار و امریکای جهانخوار گلهای باغ رسالت تو را پرپر نمودند. خداوندا، در جهان ظلم و ستم و بیداد، همه تکیه گاه ما تویی، و ما تنهای تنهاییم و غیر از تو کسی را نمیشناسیم و غیر از تو نخواستهایم که کسی را بشناسیم. ما را یاری کن، که تو بهترین یاری کنندگانی.»
🔶 تقدیم به ابرمرد تاریخ و بزرگمعلمِ «عرفان حماسه محور» و «اخلاق و تهذیب انقلابی» و «معنویتِ جهادبنیان»، آن برپادارنده شور حسینی امام روح الله الموسوی #الخمینی؛ و تقدیم به شهید یک و بیست دقیقهی همهی شبهای جمعه که با قرار گرفتن در نوک پیکان درگیری با کفر مدرن، قلههای معنویت جهادی و عرفان انقلابی را در نوردید و دل ملت ایران را با خود بُرد و تقدیم به استاد اخلاقِ حاج #قاسم و معلم و مرادش در همه نفسگیریهای این درگیری، سید علی حسینی #خامنهای .
✅@msnote
✅ @hoseiniyehandisheh
#اندیشه_مرحوم_علامه_سید_منیر_الدین_حسینی_الهاشمی
🔰 « #جهانی_شدن » امری غیرقابل اجتناب است، #نظام_اسلامی قصد دارد چگونگی جهانی شود؟
(انحلال در غرب،پاسخگویی به مسائل مستحدثه، حضورفعال)
🔺به هر حال در دنیا مردم اعتقادات مختلفی دارند و این گونه نیست که همه شیعه و دوازده امامی و قائل به ولایت مطلقه فقیه باشند.
آنها چگونه با متد خودشان دست به تولید مثلا یک شیء میزنند و #کار_آمدی آنها چگونه توسعه پیدا میکند و #نظام_اسلامی چگونه میتواند #کار_آمدی خودش را توسعه بدهد؟
🔻به نظر ما یا باید راه حل بالابردن #سهم_تأثیر را بپذیرد و یا این که به #انزوا برود!
به بیان دیگر « #جهانی_شدن » امری غیرقابل اجتناب است، #نظام_اسلامی قصد دارد چگونگی جهانی شود؟
1️⃣ آیا می خواهد در جهان منفعل محض باشد که بالتبع #انحلال در #غرب خواهد بود.
2️⃣پاسخ گو به #مسائل_مستحدثه باشد. یعنی نحوه چالشی که مرتبا منتقدانه است و میتواند برخی از انرژیهای متراکم را نیز تخلیه کند. بودن چنین مجموعه ای نیز برای دنیا بد نیست. یعنی این گونه نیست که آمریکا محو و نابودیِ مطلق چنین نظامی را هرچند بر پایه اسلام باشد را بخواهد. چرا که داشتن مخالفانی که در عین حال ابزار تخلیه باشند، برای او لازم است.
پس مرحله دوم #انحلال نیست، اما #فعال بودن هم نیست.
3️⃣ #نظام_اسلامی میخواهد به صورت #فعال در نظام جهانی حضور داشته باشد و #سهم_تأثیر «جهت» خود را در دنیا بالا ببرد. روشن است که این کار ابزارهای متناسب با خود را میطلبد.
این سطح از حضور نیز محال است رخ دهد؛ الا اینکه در #متدلوژی و زیربنائی ترین امور، #حجیت (ارتباط به دین)، #کارآمدی (عینیت و ارتباط به دنیا و ماده) را به صورت دقیق و #عینی تعریف کنید؛ چه در محصولات عینی مثل محصولات اقتصادی و کالاها و چه در محصولات ارتباطی(مفهوم). در غیر این صورت عقب ماندن را بپذیریم.
📚منبع: کتاب « کلیاتی پیرامون فلسفه روش»
#جهانی_شدن
#کار_آمدی
#انحلال
#مسائل_مستحدثه
#فعال
#متدلوژی
#حجیت
✅ @hoseiniyehandisheh
📆 به مناسبت سالگرد ولادت حضرت صاحب الامر(عج)
✍🏻رضامحمدآبادی-پژوهشگر حسینیه اندیشه-
🔰نیمه شعبان، ضرورت تأملی عمیق در #عوامل_ظهور_امام و عزمی جدید برای #تحمل_بلای_او
🔸جشن گرفتن به مناسبت سالگرد میلاد شخصی که علم به زنده بودن او داریم ولی از حضور او محرومیم، همراه با یک نگرانی و #ناراحتی ویژه ای است؛ خصوصا اگر آن شخص امام و حجت خدا و #علت_بقاء_عالم باشد و خصوصا اگر #سبب_غیبت و عدم حضور ظاهری او خود ما باشیم.
🔹نیمه ماه شعبان هرساله باید ما را به #تأمل و مطالعه ی جدی تر از گذشته مشغول کند؛ #تأملی_بنیادین در #علت_غیبت حجت خدا، مطالعه ای دقیق در #موانع_حضور و ظهور او. حتی دیگر تأمل شخصی ما نیز کفایت نمیکند بلکه باید #سازمان_تحقیقاتی عظیمی تشکیل گردد و در طول سال به صورت منسجم به #فقاهت در این زمینه مشغول گردند که چطور می توان روز به روز به #ظهور ولایت عظمی نزدیک گردید؟ چطور می توان به فرج نزدیک شد و از این بلاء و مصیبت رها گردید؟ تا در شب و روز این عید به #تصمیم_جدیدی در سطح فرد و جامعه رسید.
🔸اگر احتمالِ #شب_قدر بودن 15 شعبان را نیز لحاظ کنیم ضرورت این مسئله شدیدتر میگردد. مگر شب قدر چه شبی است؟
شب قدر همان شبی است که در شأن آن گفته شده است: «تنزل الملائکه و الروح فیها بإذن ربهم من کل أمر». شبی که ملائکه و حقیقت روح بر قلب امامِ حیّ و حجت خدا بر روی زمین نازل می گردند و #تقدیرات_سال پیش رو معین میگردد.
🔹موضوع اصلی ای که در این شب مقدّر میگردد، تقدیر #میزان_امداد_خدا به دستگاه #کفر،#نفاق و #ایمان است؛ تقدیرمیزان مصائب و بلایایی است که در سال آینده بناست از سوی دستگاه #کفر و #نفاق ایجاد گردد و این مصائب به آن امام حی و حجت ظاهره (عج) عرضه میگردد و از آن جا که امت او به علت #جاهلی یا #کاهلی در مقابل این مصائب نمیایستد، حضرت فشار آن مصائب را به جان میخرد و میپذیرد و حکمت سلام و رحمت الهی که «سلام هی حتی مطلع الفجر» نیز به همین مسئله بازمی گردد چرا که عبور از حجم عظیم و متنوع این #مصائب که بر وجود امام عصر(ع) وارد میآید جز با باران سلام و رحمت و نصرت الهی بر ولی خود ممکن نخواهد بود.
🔸لذا عده ای که در پی بالاترین سهم تأثیر در #نصرت_ولی_خدا هستند؛ در این شب به جای طواف حول حوائج شخصی خود بر قبله ی حاجات امامشان و مصائبی که بر وجود ایشان وارد میآید میگردند و از او شفاعت و دستگیری میطلبند تا بتوانند «اجابت» ش نمایند و به میزان ظرفیتشان از حجم مصائب او کم کنند.
🔹مراجعه و مطالعه دقیق زیارات و ادعیه امام زمان(عج) به خوبی میتواند افق حاجات ایشان را به ما بفهماند.
«أمِت به الجور و أظهر به العَدل»، «وَاقصِم به رؤوس الضَّلالَه و شَارِعَه البِدَع وَ مُمِیتَهَ السّنّه و مُقوِّیه الباطل» «و ذَلِّل به الجَبّارین و أبِر به الکافرین و جَمیعَ المُلحِدین فِی مَشارِقِ الأرض و مغاربها و بَرِّها و بَحرها و سَهلِها و جَبَلِها حَتّی لا تَدَعَ منهم دَیّاراً وَ لَا تُبقِیَ لَهُم آثَاراً» (1) ...
🔸بنابراین اگر خود را در این سطح نمی دانیم از صاحب این شب و روز بخواهیم خود، ما را در این مسیر یاری نماید! مسیری که جز به نصرت خود ایشان قدم را یارای حرکت در آن نیست. مسیری که قلبی تسلیم(قَلبِی لَکُم سُلمٌ)، تبعیت از امام در #تصمیمسازی و #تصمیم_گیری (رأیی لکم تبع) و #جهاد و کوششی فراوان در #میدان_عمل (نصرتی لکم معدّه) میطلبد.
(1) پی نوشت : دعا برای امام زمان منقول از امام رضا(ع) و روایت شده از سوی جنابِ یونس بن عبدالرحمن
✅ @hoseiniyehandisheh
🎧 باز نشر سخنرانی #حجت_الاسلام__محمد_صادق_حیدری_تهرانی
💥با موضوع: #مناجات_شعبانیه ائمه اطهار(علیهم السلام)
🔸شعبان المعظم سال 1398شمسی
🔹فایل های صوتی را در لینکهای ذیل میتوانید گوش کنید:👇👇
1️⃣https://eitaa.com/hoseiniyehandisheh/369
2️⃣https://eitaa.com/hoseiniyehandisheh/370
3️⃣https://eitaa.com/hoseiniyehandisheh/371
4️⃣https://eitaa.com/hoseiniyehandisheh/372
5️⃣https://eitaa.com/hoseiniyehandisheh/373
6️⃣https://eitaa.com/hoseiniyehandisheh/374
7️⃣https://eitaa.com/hoseiniyehandisheh/375
8️⃣https://eitaa.com/hoseiniyehandisheh/376
9️⃣https://eitaa.com/hoseiniyehandisheh/377
🔟https://eitaa.com/hoseiniyehandisheh/378
1️⃣1️⃣https://eitaa.com/hoseiniyehandisheh/379
✅ @hoseiniyehandisheh
1.mp3
16.07M
📻🎙 سال 1398 توسط مقام معظم رهبری مدظلهالعالی به عنوان سال «#رونق_تولید » نامگذاری شد.
به همین مناسبت، شبکه قرآن صدای جمهوری اسلامی با دعوت از #حجه_الاسلام_حیدری، برنامهای را با عنوان «طنین تلاش» در 21 قسمت پخش کرد که در آن به موضوعِ
«#رابطه_معارف_قرآنی_با_رونق_تولید_و_موانع_تولید_در_ایران_اسلامی» پرداخته شد.
گرچه مدت کوتاه برنامه (3 الی 5 دقیقه) موجب اجمال در طرح مباحث شد و شرایط را برای طرح پیشنهادات ایجابی فراهم نکرد، اما به دلیل طرح سرفصلهای اصلی پیرامون «#چگونگی_رونق_تولید در جهان و موانع آن در ایران اسلامی» میتواند برای مخاطبان محترم قابل استفاده باشد خصوصا با توجه به این که سال 1399 نیز به عنوان سال «#جهش_تولید» نامگذاری شده است.
در این فایل، تمامی 21 قسمت برنامهی «طنین تلاش» تجمیع شده است.
✅ @hoseiniyehandisheh
«عقبه ی تاریخی ِ یک سبابه»
وقتی پیامبر، جامعه بتپرست مکه را به هم ریخت و مرکز قدرت در حجاز و قویترین قبیلهی عرب را به چالش کشید و فریاد ِ «محمدٌ فرّق جماعتنا»ی قریش را به آسمان رساند، راهی نماند جز اینکه... 👇👇
✅ @msnote
✅ @hoseiniyehandisheh
... در «دار الندوه» جمع شوند و عقلهایشان را روی هم بریزند تا قدرت و حاکمیتشان به تصاحب خداپرستان درنیاید. اما ضربههای محمّد (ص) آن قدر کاری بود که خِرد جمعیِ روسای شبه جزیره هم به جایی قد ندهد. همین جا بود که ابلیس بعد از سالها مجبور شد مستقیم وارد شود و به قیافهی بزرگی از اهل «نجد» در بیاید و برای آنکه بزرگان مکه را به سمت قتل پیامبر ببرد، شروع کند به نقد پیشنهادهای سران قریش:
ـ او را از سرزمینتان تبعید کنید؟!! نه! در این صورت، شما او را که زیبارویترین و سخنورترین و فصیحترین آنهاست، به میان اعراب فرستادهاید. او آنان را فریب میدهد و با زبانش شیفته خود میسازد و قبیلهها یکی پس از دیگری او را اجابت خواهند کرد و مدت زیادی نخواهد گذشت که بادیهها را پر از اسبها و مردان جنگی خواهد کرد...
ابلیس خیلی خوب بزرگترین دشمنش را و جنس نهضت نبوی را میشناخت و میدانست که بعثت محمد چه طور جامعه را بر میانگیزد و چه خشم و نفرتی بر ضد الحاد و شرک تولید میکند و چگونه مردم را بر ضد کفار به حرکت در میآورد. خوب میدانست که دعوا، دعوای قدرت بین ایمان و طغیان است اما نمیتوانست قبول کند که تفاوت بین قدرت ایمانی و قدرت مادی از زمین تا آسمان است: مردان و اسبهای جنگی؟!!
...محمد (ص) با «من یشری نفسه ابتغاء مرضات الله» ِ علیّ، از توطئهی ابلیسی ِ دارالندوه رهید و به مدینه رفت و با نزول «اذن للذین یقاتلون بأنهم ظلموا»، اسبها و مردان جنگی را به سوی قریش سرازیر کرد اما مردان سپاه محمد، «سیصد» نفر بودند در برابر «هزار» مرد جنگی قریش و اسبانش «دو» تا بودند در برابر «چهارصد» اسب قریش؛ نسبتی «یک سومی» در مردان جنگی و «یک دویستمی» در اسب و سوارهنظام! اوضاع طوری بود که ابوجهل ـ به تعبیر فارسی ما ـ گفت: «اینها یک لقمهی چپ هستند» و «بعضیها» بلند شدند و گفتند: «این قریش است و عظمت مادّیش! از زمانی که عزت یافته، هرگز شکست نخورده است» و تا حدی ترسیده بودند که جنگ نه؛ حتی پر کردن مشکهای آب سپاه از چاه بدر را هم کسی قبول نکرد جز علی. توازن در ساز و برگ نظامی یکسره به نفع قریش بود اما نبیّ طوری غیرتش برای دفاع از پرستش خدا را به میدان آورد و وصیّ طوری قدرت ایمانیش را به رخ لشگر کشید که فرعون ِ پیامبر یعنی ابوجهل کشته شد و ارتش مکه به هم ریخت و خود ابلیس هم گریزان از معرکه فریاد زد و خدا فریادش را در قرآن حکایت کرد: «انی اری ما لا ترون... من چیزی میبینم که شما نمیبینید»
گویا پیامبر مثل همه عرصههای دیگر، در جنگ هم بنیان جدیدی را بنا کرد به جای اصالتدادن به سختافزار و ساز و برگ نظامی، قدرت روحی و توان ایمانی را مبنا قرار میداد و البته ابزار را حذف نمیکرد اما تعریف آن را در تناسب با جامعه مومن و «بنیان مرصوص» تغییر میداد. شاید همین بود که وقتی «بعضیها» خواستند مبنای نظامی اسلام را ـ مثل همه چیزهای دیگر ـ تحریف و تأویل کنند، امیرالمومنین به میدان آمد و گفت: «درباره تعداد دشمن سخن گفتی؛ [ولی] ما بر اساس تعداد و کثرت نمیجنگیدیم و فقط با کمک یکدیگر و به تکیه بر نصرت الهی به کارزار میرفتیم.» این تفاوتها کجا معلوم شد؟ صبح روز عاشورا؛ وقتی سپاه بیستهزار نفری کوفه نه فقط در برابر اباعبدالله و ابالفضل و علیاکبر و قاسم؛ که در برابر تکتکِ یاران حسین کم میآوردند و کار را به جایی رساندند که صدای عمربن حجاج درآمد: «احمقها! میدانید با چه کسانی میجنگید؟! اینها گروهی مرگخواه هستند. به خدا قسم اگر فقط سنگ به سوی آنها پرتاب میکردید، همهشان تار و مار میشدند.» اما قدرت ایمانی وقتی به اوج برسد و خطرپذیری برای شهادت وقتی نه یک نفر بلکه یک جمع را با هم هماهنگ کند و ریسک مرگ را برای دنیاپرستان به بالاترین سطح برساند، کفار ِ پناهگرفته در پولادیترین سپرها و برندهترین سلاحها در شدیدترین ترسها غوطهور میشوند و برای سنگانداختن هم در تزلزل و تشتت و ناهماهنگی دست وپا میزنند...
ادامه👇👇👇
✅ @msnote
✅ @hoseiniyehandisheh
ـ تقدیم به سرنشینان یازده قایق کوچکی که هفت ناو غولپیکر بزرگترین ارتشِ طول تاریخ بشریت را به خفّت انداختند و تقدیم به قهرمان گمنام مبارزه مستقیم با امریکا شهید «نادر مهدوی» که به جای حاکمکردن ابزار مادی بر انگیزه ایمانی، تعریف ابزار را در تبعیت از قدرت روحی دگرگون کرد و از ترکیب «شهادتطلبی» با «قایقهای موتوری»، ناوگان چندین میلیاردی امریکا را از اریکه کارآمدی به زیرکشید و حاکمیت ایمان بر تاکتیک و تکنیک را عینیت بخشید. و تقدیم به پاسدار رشیدی که تحقیر دنیاپرستان را به اوج رسانید و به جای لولهی مسلسلش، سینه ستبرش را به سمت ناو دشمن گرفت و انگشت سبابهاش نماینده یک تاریخ آسمانی و یک وجدان نورانی شد؛ همان تاریخ جاودانهی محمدی و علوی و حسینی که با نفس نامیرای خمینی و استقامت خامنهای، به وجدان عمومیِ ایرانیان تبدیل شده است.
پینوشت: این روزهای آخر شعبان، از اواخر مناجات شعبانیه «من لاذ بک غیر مخذول» را زیاد تکرار میکنم تا راه تکرار این عظمتهای عرصه نظامی را در عرصه فرهنگ و اقتصاد هم به ما لطف کنند و نخبگان امت محمد با کنار گذاشتن رخوتهای حوزوی و دانشگاهی، راه خلاصشدن از خذلان فرهنگی و اقتصادیِ کفر را هم بدانند و بتوانند ...
✅ @msnote
✅ @hoseiniyehandisheh
🔰سلسله مباحث «فلسفه بلا و مصیبت» براساس فلسفه انبیاء
🔆 مرحوم استاد حجتالاسلام و المسلمین مسعود صدوق (ره)
📝 انتشار چکیده این مباحث از امروز در کانال حسینیه اندیشه
#فلسفه_بلاء
#فلسفه_مصیبت
#وظایف_شیعه_در_دوران_غیبت
✅ @hoseiniyehandisheh
📝 بخشهایی از چکیده مبحث اول «فلسفه بلاء و مصیبت براساس فلسفه انبیا»
🔸معمولاً مصیبت یک مقولهی استثنائی تلقّی میشود و از امور اصلی در زندگی محسوب نمیگردد و از این جهت ممکن است بررسی فلسفی آن، امری غریب به نظر برسد؛ اما توجه به دستهبندیهای ذیل میتواند به تبیین بحث کمک کند:
1️⃣ یک دسته از بلاها و مصائب، بلاهای طبیعی هستند مانند سیل، زلزله، گردباد، سونامی و... که به ندرت اتفاق میافتد؛ یعنی اینطور نیست که شهرها دائماً دچار این حوادث شوند و لذا ابتلاء به این بلایا، به صورت مداوم و مستمرّ نیست.
2️⃣ دستهی دیگری از مصائب، به مرگ و میر مربوط میشود و علّت آن، اموری از قبیل مریضی، کهنسالی و حوادثی مانند تصادف و... است که این دسته نیز از امور استثنائی در زندگی محسوب میشود. یعنی اینطور نیست که خانوادهها دائماً دچار مرگ و میر در حوادث شوند و افراد همواره در بستر بیماری باشند.
3️⃣در مسائل اجتماعی، از «بلا و مصیبتها» با تعابیری همانند «مشکلات و بحرانها» یاد میشود و مواردی مانند گرانی، فقر، عقبماندگیها و... از مصادیق آنهاست. مصیبت و بلا در امور اجتماعی نیز بمثابه یک امر طبیعی و پایهی زندگی محسوب نمیشود بلکه قاطبهی کشورها توانستهاند این مشکلات خود را حلّ نمایند یا در این مسیر قرار گرفتهاند.
4️⃣برخی مصائب نیز مصائب تاریخی هستند که انسانها و ملّتها با آن روبهرو میشوند مانند جنگ جهانی اول و دوم. اما مردم و دولتها مدعی هستند که نمیخواهند جنگ را به عنوان اساس و پایهای در زندگی خود بدانند.
✅ اما مصائب پیامبر اکرم(ص) و اهلبیت عصمت و طهارت و انبیاء علیهمالسلام و جامعه مؤمنین، از سنخ مصائب فوقالذکر نیست.
🔹مضامین آیات و روایات و ادعیه نشان میدهد که بلا و مصیبتِ انبیا و ائمه اطهار و مؤمنین، یکی از پایههای زندگی دینی و یکی از ارکان برنامههای خدای متعال در مدیریت این دنیاست.
🔸اگر مصیبت در یک دستگاه فکری بمثابه پایه و اساس تلقّی شود، فلسفه و علّتیابی آن ضرورت مییابد و تبیینِ «چرایی، چیستی و چگونگی» آن به امری الزامی تبدیل میشود و الا به سردرگمی و تحیّر مبتلا شده و مصیبتها به جبر و فطرت و سایر امور تحلیلناپذیر ارجاع خواهند شد.
🔹مصیبت در فرهنگ انبیاء و ائمّه(ع)، بمثابه شغل آن بزرگواران تلقّی میشود و هویّت آنان بر مبنای «استقبال از بلا» شکل گرفته است.
🔸شب قدر، شب نزول بلایا و مصائب است و «کلّ امر» در آن، ناظر به دنیا به عنوان دار بلاست. در این میان حضرت ولیعصر(عج) است که به تنهایی، تمامیِ مصائب مقدّر شده را میپذیرد و دیگران نیز به میزانی که از بلاهای نازل شده درکی پیدا کنند، حظّ خواهند برد و توفیق نوکری و خدمت خواهند یافت.
🔹حال چگونه میتوان مصائب حضرت ولیعصر(عج) را فهمید و در دوران غیبت، با آن حضرت زندگی کرد و رضای خدا را به دست آورد؟
📋متن چکیده مبحث اول 👇👇👇
✅ @hoseiniyehandisheh
1_293685497.pdf
352.6K
📋متن چکیده مبحث اول «فلسفه بلاء و مصیبت براساس فلسفه انبیا»
📝 بخشهایی از چکیده #مبحث_دوم «فلسفه بلاء و مصیبت براساس فلسفه انبیا»
🔸 گفته شد که مصیبت و بلاء در فرهنگ انبیاء و زندگی دینی، رکن است و هویت آن بزرگواران را تشکیل میدهد و به همین دلیل لازم است قبل از بررسی فلسفه این مصیبتها، توصیفی عینی و تاریخی از مصیبتهای انبیاء ارائه شود.
🔹 در همین راستا این سوال قابل طرح است: کیفیت تبلیغ پیامبر اکرم (ص) چگونه بوده که سران جامعهی عرب و ملأ و مترفین به ترس و وحشت افتادند؟ چرا به عنوان یک مسألهی امنیتی با حرکت ایشان برخورد شده است؟ اگر طبق ادراکات موجود قرار بوده تا اعتقادات و معارف نظری به مردم ارائه شود، آیا این حجم از وحشت و مقابله و توطئه و درگیری معنادار خواهد بود؟!
🔸 گرفتاری و بلای نبیّ اکرم(ص) و سایر پیامبران این بوده که مردم اسیر نظامات اجتماعی کفر شده و به بردگانی برای حاکمان تبدیل شده بودند؛ یعنی به جای انتقال یک سری اعتقادات نظری، مسألهی آزاد کردن یک امّت مطرح بوده که زیر یوغ قدرتمندان به اسارت درآمدهاند و به آنها بیگاری میدهند.
🔹پیامبران برای تحقق کلمهی توحید و مبارزه با کلمهی کفر قائل بودند که نباید از روشهای موجود برای رسیدن به قدرت استفاده کرد. پس تفهیم «تئوری خلافت» به مردم و کفّار و افشای سست بودن «تئوری قدرت» توسط پیامبران، و به صحنه آوردن مردم و وعدهی پیروزی و نابودی قدرت کفر برای تحقق خداپرستی، از مصائب و گرفتاریهای فرهنگ انبیاء بوده است.
🔸 پس گرفتاری انبیاء، مصیبتها و بلایایی بوده که ایجاد یک نهضت در پی داشته است؛ نهضتی که در جهت به باور رساندنِ این حقیقت بوده که میشود جامعه را بر محور قدرت الهی تشکیل داد و نه بر مبنای نیاز و ارضاء مادّیِ اجتماع.
#فلسفه_بلا
#فلسفه_مصیبت
#وظایف_شیعه_در_دوران_غیبت
📋متن چکیده مبحث دوم 👇👇👇
✅ @hoseiniyehandisheh
1_296527485.pdf
358.8K
📋متن چکیده #مبحث_دوم «فلسفه بلاء و مصیبت براساس فلسفه انبیا»
📝 بخشهایی از چکیده #مبحث_سوم «فلسفه بلاء و مصیبت براساس فلسفه تاریخ انبیا»
🔸 در مبحث قبلی به بررسی مصائب از منظر «فلسفهی چیستی» پرداخته شد و حال باید مصائب را از بُعد «فلسفهی چرایی» تبیین کرد: از آنجا که خدای متعال علاوه بر خلقت عالَم، «فاعل منفی» را خلق کرده است و ریشهی مصیبت نیز به خلق فاعل منفی باز میگردد، باید به تشریح «فلسفهی خلقت» پرداخت.
🔹 چرا خداوند فاعلهایی را آفریده که قدرت دارند با طغیان و سرکشی خود به عالم خلقت زهر بپاشند؟ پاسخ آن است که اگر غرض خلقت به رشد و تکامل مخلوق باز میگردد، هر فرضی که از نظر عقلانی برای تکامل قابل تصوّر است باید محقق شود. یعنی گرچه خلق فاعل منفی، منجرّ به «زندگی همراه با مزاحمت» میشود، اما چنین فضایی باعث میشود که ظرفیت مخلوق افزایش یافته و مشمول نعمات جدیدی شود که مقیاسی کاملاً متفاوت دارند؛ نعمات و لذّاتی که دستیابی به آنها با «زندگی در یک محیط بدون مزاحمت» ممکن نمیشد.
🔸اگر فاعل منفی به این دلیل خلق شود و جایگاهی در اصل نظام خلقت و برنامهی خدای متعال برای مدیریت این دنیا پیدا کند و اجازه داده شود تا فعلِ فاعل منفی در این دنیا دارای اثر باشد، منشأ تمام گرفتاریها و مصیبتهای بعدی در تمام بخشهای نظام، به فاعلیت او بر میگردد.
🔹 البته هنگامی که خدای متعال چنین برنامهای را تدارک دید، باز هم آغاز خلقت در این دنیا برای حضرت آدم در «بهشت اول» رقم خورد و این امر نشان میدهد که آغاز خلقت با رحمت الهی شروع شد و مصائب با اختیار انس و جنّ و با زندگی در محیط مصیبت در این دنیا ادامه مییابد و بالمآل به نعماتِ «بهشت دوم» در عالم آخرت دست خواهند یافت.
🔸بر این اساس، یک مرحله از بروز فاعلیت منفی در عالم ذرّ بود و مرحلهی بعدی آن، تمرّد ابلیس از سجده و سپس عزم ضعیف حضرت آدم و حوّا در نخوردن از شجرهی ممنوعه بود.
🔹از سوی دیگر، هر شخص و امّتی در مقطع خاصّی از تاریخ حضور دارد و تاریخ نیز دارای سه سرفصل است که بلاها و مصیبات و امتحانات و همچنین آیات و حجّتهای هر یک از این سرفصلها با دیگری متفاوت است: سرفصل اول از هبوط حضرت آدم تا بعثت نبیّاکرم(ص)، سرفصل دوم از بعثت نبیّاکرم(ص) تا ظهور حضرت ولیعصر(عج) و سرفصل سوم از ظهور تا روز قیامت است.
#فلسفه_بلا
#فلسفه_مصیبت
#وظایف_شیعه_در_دوران_غیبت
📋متن چکیده مبحث سوم 👇👇👇
✅@hoseiniyehandisheh