هدایت شده از تاریخ و سیره اهل بیت علیهم السلام
📌 شهید ایرانی روز #عاشورا
🏴 غلامی که #امام_حسین علیهالسلام همانند #علی اکبرش صورت روی صورت او گذاشت...
🔰در منابع مربوط به قیام امام حسین علیه السلام، از غلامی ترک با تبار ایرانی، سخن به میان آمده است که در #کربلا به #شهادت رسید.برخی او را واضح و برخی دیگر اسلم بن عمرو خوانده اند.
🔰نقل شده است که وی قاری #قرآن، دانای به زبان عربی و در مواقعی کاتب امام حسین علیه السلام بوده است. هنگام هجرت امام حسین علیه السلام از #مدینه به #مکه و از آنجا به کربلا، همراه آن حضرت بود. روز عاشورا از امام علیه السلام اذن میدان گرفت و آهنگ پیکار کرد.
🔰سماوی رجز زیر را به این غلام نسبت داده است:أَمیری حُسَیْن وَنِعْمَ الْامیر • سُرورُ فُؤادَ البَشیرِ النَّذیر.فرمانده من حسین علیه السلام است؛ و چه خوب فرماندهی! -همانا او- مایه شادمانی قلب رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم است.
🔰غلام پس از مبارزه ای شجاعانه و کشتن شماری از آن قوم تبهکار، سرانجام بر اثر فراوانی جراحات بر زمین افتاد و با اندک توانی که در بدن داشت، به سوی امام حسین علیه السلام اشاره کرد. حضرت به بالین وی آمد، و دست در گردنش انداخت، و صورت بر صورت او گذاشت. غلام چشم گشوده، با دیدن امام علیه السلام تبسّمی کرد و گفت: «مثل من -سعادتمند- کیست که فرزند #رسول_خدا صلی الله علیه و آله و سلم صورتش را بر صورتم نهاده است!» و آنگاه به دیدار پروردگار شتافت.
📚 مامقانی، عبدالله، تنقیح المقال، ج۹، ص۳۲۶.
📚 سماوی، محمد بن طاهر، إبصار العین فی أنصار الحسین علیهالسلام، ص۹۵-۹۶.
🆔 @islam_history
📌 به مناسبت یوم الترویه، سالروز حرکت #امام_حسین علیه السلام از #مکه به کربلا
#شیعیان دیگر هوای نینوا دارد حسین
روی دل با کاروان #کربلا دارد حسین
از حریم کعبه ی جدش به اشکی شست دست
مروه پشت سر نهاد، اما صفا دارد #حسین
می برد در کربلا هفتاد و دو ذبح عظیم
بیش ازین ها حرمت کوی منا دارد حسین
پیش رو راه دیار نیستی، کافیش نیست
اشک و آه عالمی هم در قفا دارد حسین
بس که محملها رود منزل به منزل با شتاب
کس نمیداند عروسی یا عزا دارد حسین
رخت و تاراج حرم چون گل به تاراجش برند
تا به جایی که کفن از #بوریا دارد حسین
بردن اهل #حرم دستور بود و سرّ غیب
ورنه این بی حرمتی ها کی روا دارد حسین
سروران، پرانگان شمع رخسارش ولی
چون سحر روشن که سر از تن جدا دارد حسین
سر به قاچ زین نهاده، راه پیمای عراق
می نماید خود که عهدی با خدا دارد حسین
او وفای عهد را با سر کند سودا ولی
خون به دل از کوفیان بی وفا دارد حسین
دشمنانش بی امان و دوستانش بی وفا
با کدامین سر کند، مشکل دوتا دارد حسین
سیرت آل #علی با سرنوشت کربلاست
هر زمان از ما یکی صورت نما دارد حسین
آب خود با دشمنان تشنه قسمت می کند
عزت و آزادگی بین تا کجا دارد حسین
دشمنش هم آب می بندد به روی #اهل_بیت
داوری بین با چه قومی بی حیا دارد حسین
بعد ازینش صحنه ها و پرده ها اشک است و خون
دل تماشا کن چه رنگین سینما دارد حسین
ساز عشق است و به دل هر زخم پیکان زخمه ای
گوش کن عالم پر از شور و نوا دارد حسین
دست آخر کز همه بیگانه شد دیدم هنوز
با دم خنجر نگاهی آشنا دارد حسین
#شمر گوید گوش کردم تا چه خواهد از خدا
جای نفرین هم به لب دیدم #دعا دارد حسین
اشک خونین گو بیا بنشین به چشم شهریار
کاندرین گوشه عزایی بی ریا دارد حسین
👤 شهریار
🆔 @islam_history
هدایت شده از تاریخ و سیره اهل بیت علیهم السلام
📌 مسلم بن عقيل كيست؟
💠 در ميان جوانان برومند «بني هاشم »، «مسلم بن عقيل »، فرزند عقيل يكي از چهره هاي تابناك و شخصيت هاي بارز، به شمار مي رفت. «عقيل » برادر حضرت علي عليه السلام و دومين فرزند ابوطالب بود.
💠 «مسلم بن عقيل »، برادرزاده و داماد اميرالمؤمنين و پسر عموي #حسين بن علي بود. دودماني كه مسلم در آن رشد يافت، دودمان علم و فضيلت و شرف بود و خانداني كه شخصيت انساني و اسلامي «مسلم بن عقيل » در آن شكل گرفت، بهترين زمينه را براي تربيت و تكامل معنوي و حماسي مسلم فراهم كرد.
💠 از آغاز كودكي، در ميان جوانان #بنی_هاشم به خصوص در كنار امام حسن و امام حسين (عليهماالسلام) بزرگ شد و كمالات اخلاقي و بنيان ولايت و درس هاي حماسه و ايثار و شجاعت را به خوبي فرا گرفت. اجداد «مسلم بن عقيل » كساني، چون «ابوطالب » و «فاطمه بنت اسد» بودند كه در فرزندان خويش، شجاعت و ايمان و دلاوري را به ارث مي گذاشتند و «مسلم بن عقيل »، شاخه اي پربار از اين اصل و تبار بود؛ و بنا به اصل وراثت، خصلت هاي برجسته را از نياكان خود به ارث برده بود.
💠 به نقل مورخان، در زمان حكومت #امیرالمومنین (بين سال هاي 36 تا 40 هجري) از جانب آن #امام، متصدي برخي از منصب هاي نظامي در لشگر بوده است، از جمله در #جنگ_صفين، وقتي كه اميرالمؤمنين عليه السلام لشگر خود را صف آرايي مي كرد، #امام_حسن و #امام_حسين عليهماالسلام و عبدالله بن جعفر و «مسلم بن عقيل » را بر جناح راست سپاه، مامور كرد.
💠 شناسنامه «مسلم بن عقيل » را، پيش از آن كه از نياكان و سرزمين و قبيله جستجو كنيم، بايد در فكر، عمل و زندگاني اش بيابيم؛ اين بهترين معرف «مسلم بن عقيل » است. «مسلم بن عقيل »، در دوران خلافت علي عليه السلام در خدمت آن حضرت، مدافع حق بود و پس از شهادت آن امام، هرگز از حق كه در خاندان او و امامت دو فرزندش، حسنين (عليهماالسلام) تجسم پيدا كرده بود جدا نشد و عاقبت هم، جان پاكش را بر اين آستان فدا كرد.
💠 در دوران امامت ده ساله امام حسن مجتبي (عليه السلام) كه از سخت ترين دوره هاي #تاريخ #اسلام نسبت به پيروان #اهل_بيت و طرفداران حق بود، «مسلم بن عقيل » با خلوص هر چه تمام در مسير حق بود و از باوفاترين ياران و از خواص اصحاب امام حسن محسوب مي شد. پس از شهادت امام مجتبي (عليه السلام) كه امامت به حسين بن علي (عليهماالسلام) رسيد تا مرگ معاويه كه يك دوره ده ساله بود؛ باز «مسلم بن عقيل » را در كنار امام حسين (عليه السلام) مي بينيم. در اين دوره بيست ساله، يعني از #شهادت علي عليه السلام تا حادثه #كربلا بسياري از كسان، يا مرعوب تهديدها شدند يا مجذوب زر و سيم و فريفته دنيا و صحنه حق را رها كردند و يا به #معاويه پيوستند و يا انزواي بي دردسر را برگزيدند، ولي آنان كه قلبي سرشار از ايمان و دلي سوخته در راه حق داشتند و مسلماني را در صبر و مقاومت و مبارزه در شرايط دشوار مي دانستند، امامان حق را تنها نگذاشتند و با زبان و مال و جان و فرزند، به فداكاري در راه خدا و جهاد في سبيل الله پرداختند.
ارزش و فضيلت پيروان حق در آن دوره، به خصوص وقتي آشكارتر مي شود كه به شرايط دشوار دينداري و حق پرستي در روزگار سلطه امويان آگاه باشيم.
💠 حضرت علي عليه السلام از #پيامبر اسلام حديثي را در مدح «عقيل » نقل مي كند كه آن حضرت فرمودند:
«من او را (#عقيل ) به دو جهت دوست دارم: يكي، به خاطر خودش، و يكي هم به خاطر اين كه پدرش #ابوطالب او را دوست مي داشت.» و در آخر، خطاب به #علی عليه السلام فرمود:
«فرزند او «#مسلم بن عقيل » كشته راه محبت فرزند تو خواهد شد. چشم مؤمنان بر او اشك مي ريزد و فرشتگان مقرب پروردگار بر او درود مي فرستند.»
برگرفته از:
📚 تاريخ طبري
📚 نفس المهموم شيخ عباس قمي (رحمت الله عليه)
📚 ارشاد شيخ مفيد (رحمت الله عليه)
🆔 @islam_history
⚠️ تشکیک در دستگاه عزاداری #امام_حسین علیه السلام شغل شیاطین
🔹 ابن قولویه قمی رضوان الله علیه روایت کرده است که #حضرت_زینب سلام الله علیها از #امیرالمومنین علیه السلام #روایت کرده است که در هنگام احتضار از وقائع #عاشورا صحبت نمودند و سپس فرمودند:
✍ «... إنّ إبلیس فی ذلک الیوم یطیر فرحاً فیحول الأرض کلّها فی شیاطینه و عفاریته فیقول: یامعشر الشیاطین! قد أدرکنا من ذریة آدم الطلبه و بلغنا فی هلاکهم الغایة و أورثنا هم السوء إلاّ من اعتصم بهذه العصابه فاجعلوا شغلکم بتشکیک النّاس فیهم...»
🔸 «به درستی که #ابلیس در این روز (بعد از واقعه #کربلا) حول زمین پرواز میکند در حالی که شادمان است و تمامی شیاطین و اجنه خبیث را جمع میکند و میگوید: ای گروه شیاطین! همانا که ما انتقام و طلب خود را از ذریه آدم گرفتیم و مردم را اهل #جهنم کردیم مگر کسی که در این مصیبت گریه کند و به دوستی آل #محمد (صلی الله علیه و آله) پایدار باشد. پس تا میتوانید مردم را به شک اندازید و از این مصیبت باز دارید، تا زحمت من به هدر نرود.»
📚 کامل الزیارات، تألیف ابن قولویه قمی، باب ۸۸، حدیث ۱، صفحه ۴۸۸
📃 اسکن روایت:
🌐 http://bit.ly/2yLQdEi
📃 پوستر:
🌐 http://bit.ly/2x2ld0S
‼️ چقدر این روزها حضور این شیاطین در اطرافمان خصوصا در فضای مجازی احساس میشود
#محرم
🆔 @islam_history
📌 ماجرای عنایت #امام_حسين علیه السلام به شاعر ناصبی
✍🏻 علامه امینی(ره) در کتاب «الغدیر» این داستان را چنین نقل میکند:
📝 قاضى شوشترى در کتاب «مجالس المؤمنین» گفته است و سید ما زنوزى در روضه اول «ریاض الجنة» گوید: مادر ابوالحسن خلعی (که ناصبی بود) نذر کرد که اگر خدا به او پسرى روزى نماید او را به راهزنی کاروانهای حسینی و کشتن افراد آنها گسیل دارد! هنگامی که این بچه به دنیا آمد و به حد رشد رسید او را براى اداء نذرش فرستاد و چون او به نواحى مسیّب که در نزدیکى #کربلا است رسید، در کمین زوّار نشست، اما خواب بر او غلبه کرد و قافله و کاروان زوّار گذشتند و گرد و غبارشان بر سر و روی او ریخت.
👈 در همان هنگام این راهزن در خواب دید که #قیامت برپا شده و فرمان آمده که او را به آتش اندازند، ولی آتش او را براى آن غبار پاکى که بر او رسیده نمیسوزاند، از خواب بیدار شد، در حالیکه از آن قصد بدش برگشته و همانجا #توبه کرد و محبّت و ولایت خاندان پاک #پیامبر را به دل گرفت و ترسناک به کربلا و حایر شریف حسینى آمد. میگویند در آن وقت دو بیتى سرود که آنرا شاعر مبتکر حاج مهدى فلوجى (متوفاى 1357ق) تخمیس نمود و آن دو بیت با تخمیسش این است:
أراک بحیرةٍ ملأتکَ رَیناً
و شتَّتک الهوى بیناً فبیناً
میبینم تو را سرگردان و حیران که تو را شک پُر کرده و هوا و هوس تو را پراکنده و پریشان نمود و تو بین بین قرار گرفتهاى.
فطب نفساً و قر باللَّه عیناً
إذا شئت النجاة فزر حسیناً
پس دلت را پاک کن و چشمت را به استعانت از خدا روشن نما و اگر نجات و رستگارى میخواهى پس #زیارت کن #حسین را. [تا آنکه خدا را با روشنى چشم دیدار کنى].
إذا علم الملائکُ منک عزماً
تروم مزارَه کتبوک رسماً
هرگاه فرشتگان اراده جدی تو را برای زیارت او بدانند، نام تو را خواهند نگاشت.
و حُرِّمتِ الجحیمُ علیک حتماً
فإنَّ النارَ لیس تمسُّ جسماً
و آتش دوزخ حتماً بر تو حرام شود؛ زیرا که آتش لمس نمیکند و نمیسوزاند جسمى را [که بر او غبار زائرین #حسین باشد
وى خوى خود را در دوستى خاندان رسالت پاک و خالص کرد تا به عنایت و الطاف خاصه از طرف اهل بیت عصمت و طهارت رسید.
📙 الغدیر فی الکتاب و السنة و الأدب، ج 6، ص 23.
🆔 @islam_history
📌 روز شمار کربلا
🔰با مرگ #معاویه و روی کار آمدن یزید، وی از #امام_حسین علیه السلام درخواست بیعت کرد. #وليد حاكم #مدینه جمعه ۲۷ رجب سال ۶۰ قمری امام را احضار کرد.
🔰امام حسین علیه السلام با روی کار آمدن #یزید خطاب به ولید، فرمودند:
باید با #اسلام خداحافظی کرد.(فاتحه اسلامِ با یزید را باید خواند)
💠 بيرون رفتن امام حسین علیه السلام از #مدینه در ۲۸ رجب سال ۶۰.
💠 ورود به مكّه در ۳ شعبان سال ۶۰.
💠 اقامت در مکّه در ماه #شعبان، #رمضان، شوال، ذىالقعده و ذىالحجه تا روز هشتم سال ۶۰.
💠 رسيدن اولين نامههاى كوفيان به امام حسین علیه السلام در ۱۰ #رمضان سال ۶۰.
تعداد نامه های ارسالی حدود ۱۵۰ نامه بود.(تعداد نفرات مهر کننده ۱۸هزار)
💠 بيرون رفتن #مسلم بن عقیل از مکّه در ۱۵ رمضان سال ۶۰.
💠 ورود مسلم به #کوفه در ۵ شوال سال ۶۰.
💠 #شهادت #مسلم در ۹ ذىالحجه سال ۶۰.
💠 خروج امام حسین علیه السلام از مکّه سهشنبه ۸ ذىالحجه سال ۶۰.
💠رسيدن امام حسین علیه السلام به سرزمين #کربلا در دوم #محرم سال ۶۱.
💠 ورود #عمر_بن_سعد به #کربلا در سوم محرم سال ۶۱.
💠 ساماندهی سپاه از سوى عمر بن سعد و گفتگوهاى او با امام حسین علیه السلام تا ششم محرمالحرام سال۶۱.
💠 عدم پذیرش بیعت و مقاومت در برابر ظلم.
💠 منع سپاه اسلام از دسترسى به آب از ۷محرم ۶۱.
💠 واقعه #عاشورا و #شهادت مظلومانه امام حسین علیه السلام و ۷۲ تن از یاران وی در ۱۰ محرم سال ۶۱.
💠 انتقال اسرا از سرزمين کربلا بعدازظهر روز ۱۱ محرم سال ۶۱.
💠 دفن شهدای کربلا و بدن امام حسین علیه السلام در روز بعد از عاشورا.
📚 جمعی از نویسندگان، مقتل جامع سیدالشهدا.
#محرم
🆔 @islam_history
🏴 #تاسوعا و عاشورا
✍🏻 چون راوی از روزه روز #تاسوعا و عاشورا از #امام_صادق علیه السلام پرسید، فرمود:
🔰در روز نهم #محرم، سواران #ابن_زیاد به #کربلا رسیدند و او و یاران او را سخت محاصره نمودند. و ابن زیاد و ابن سعد به بسیاری سپاه و لشکر خود شاد و مسرور بودند که #امام و یارانش را توانائی ممانعت و دفع ایشان نمانده و از کوفیان کسی به معاونت ایشان نیامده. پدرم فدای آن مظلوم باد که ناتوانش دیدند و غریبش گذاردند.
▪️و در روز دهم، امام و یارانش را کشتند و بر خاک افکندند. مگر چنین روزی را باید #روزه گرفت؟ حاشا، قسم به پروردگار خانه محترم کعبه، هرگز چنین روزه گرفتن در آن سزاوار نیست.
زیرا که آن روز، روز اندوه و عزاداری اهل آسمان و زمین و همه مؤمنان و روز شادی و سرور آل مروان و آل زیاد و مرجانه و شامیان است. خدا غضب کند ایشان و فرزندان و ذریّه ایشان را!
🏴 و آن روز، روزی است که همه بقعه های زمین بر #حسین علیه السلام گریستند مگر بقعه شام. پس کسی که در آن روز، روزه بگیرد و به آن تبرّک جوید، خدا او با آل زیاد محشور می کند در حالتی که دل او مسخ شده، مشمول خشم و غضب خواهد بود، و کسی که در آن روز برای منزل خود چیزی ذخیره کند، برای او مبارک نباشد و فزونی نیاید؛ نه خودش و نه اهل خانه اش و نه فرزندانش و شیطان در همه آنها با او شریک شود.
📚 #کافی، ج 4، ص 147، ح 7
🆔 @islam_history
📌 کسی که نمیتواند در روز #عاشورا به #کربلا برود، به «صحرا» برود و عزاداری کند
✅ جناب علقمة و مالک جُهنی میگویند #امام_باقر علیه السلام فرمودند:
◾️کسى در دهمین روز #محرم، مرقد #حسین علیه السلام را #زیارت کند و روز را تا شب با حالتى گریان نزد آن حضرت بماند، روز #قیامت خدا را ملاقات کند در حالى که خداوند متعال ثواب دو میلیون حج و دو میلیون عمره و دو میلیون جهاد را به وى بدهد، مانند ثواب کسی که با #رسول_خدا صلی الله علیه و آله حج و عمره و جهاد به جای آورده باشد!
👈 مالک گوید از حضرت پرسیدم: فدایت شوم، پس کسی که در شهرهاى دوردست است و نمیتواند در چنین روزى به زیارت حضرت برود، چه بهرهای دارد؟
امام فرمودند: او در چنین روزى به صحرا رفته یا به پشت بام بلندى در خانهاش برآید و با سلام به حضرت اشاره کرده، سپس در نفرین بر قاتلان آن حضرت سعى و کوشش نموده، و پس از آن دو رکعت #نماز بخواند، در وسط روز قبل از ظهر، سپس براى حسین ندبه و گریه نموده، و به کسانى که در خانهاش هستند نیز بگوید که براى حضرت بگریند، و در خانه اش مصیبت حضرت را اقامه کند، با اظهار جزع بر حسین علیه السلام. و در خانهها یکدیگر را با گریه ملاقات کنند. و به یکدیگر تعزیت گویند به جهت مصیبت حضرت. پس در صورتی که چنین کنند، من ضامن هستم که خداوند تمام آن ثوابها را به ایشان اعطاء فرماید.
عرض کردم: فدایت شوم، شما براى ایشان ضامن این ثوابها مىشوید؟!
امام فرمودند: هرکسی که این کارها را انجام دهد، من ضامن آنها هستم(که این ثوابها بهشان برسد).
📚 کامل الزیارات، ص 174.
🆔 @islam_history
🏴 ذکر مصیبت #حضرت_رقیه سلام الله علیها
🔰در حاویه آمد که زنان خاندان نبوّت در حالت اسیرى، حال مردان که در #کربلا #شهید شده بودند، بر پسران و دختران ایشان پوشیده میداشتند، و هر کودکى را وعدهها میدادند که پدر تو به فلان سفر رفته است باز میآید، تا ایشان را به خانه #یزید آوردند، دخترکى بود چهارساله، شبى از خواب بیدار شد و گفت: پدر من #حسین کجاست؟ این ساعت او را به خواب دیدم سخت پریشان، زنان و کودکان جمله در گریه افتادند و فغان از ایشان بر خواست! یزید خفته بود از خواب بیدار شد، و حال تفحص کرد. خبر بردند که حال چنین است! آن لعین در حال گفت که بروند و سر پدر او را بیاورند و در کنار او نهند. ملاعین سر بیاورد و در کنار آن دختر چهارساله نهادند. پرسید: این چیست؟! ملاعین گفت: سر پدر تو است آن دختر بترسید و فریاد برآورد و رنجور شد و در آن چند روز جان به حق تسلیم کرد.
📚 كامل بهايى، ج ۲، ص ۱۷۹.
🆔 @islam_history
📌 اگر نمی توانی #کربلا بروی؛ دلت را با کربلاییان همراه کن...
🔰هنگامی که #امیرالمومنین علیه السلام از #جنگ_جمل مراجعت می نمود، شخصی از اصحاب آن حضرت خدمت ایشان آمد و عرض کرد : یا امیرالمؤمنین دوست داشتم برادرم هم در این جنگ می بود و به فیض درک رکاب شما نایل میشد .
🔰حضرت در جواب وی فرمود : بگو نیّت او چیست ؟ آیا برادر تو معذور بود و نتوانست بیاید و در جنگ شرکت کند؟ یا نه، بدون هیچ عذری از شرکت در جنگ خودداری کرد و نیامد؟ اگر معذور نبود و نیامده ؛ بهتر همان که نیامد و اگر عذری داشته است و نتوانسته بیاید ، ولی دلش و میلش با ما بوده و تصمیم داشته که با ما باشد پس با ما بوده است .
🔰آن مرد عرض کرد : بله یا امیرالمؤمنین اینطور بوده یعنی نیّتش این بود که با ما باشد ، حضرت فرمود :
💠 نه تنها برادر تو با ما بود ، بلکه با ما بوده اند کسانی که هنوز در رحم های مادرانند و افرادی که هنوز درصُلبِ پدرانند و تا دامنه #قیامت ، اگر افرادی یافت شوند که واقعاً از صمیم قلب نیّت وآرزویشان این باشد که«ای کاش #علی را درک می کردیم و در رکاب او می جنگیدیم» ما آن ها را جزو اصحاب خود می شماریم .
📚 گفتار های معنوی – شهید مطهری ص 236
#اربعین
🆔 @islam_history
📌 اولین زائران کربلا
✍ طبری شیعی با سند خود از عطیه عوفی نقل می کند که گفت:
💠 [در روز #اربعین] من با جابر بن عبدالله انصاری به قصد #زیارت قبر #حسین_بن_علی بن ابی طالب بیرون آمدیم. زمانی که به #کربلا رسیدیم، جابر نزدیک ساحل فرات شد و غسل کرد و یک ردا و یک ازار پوشید (همانند افراد مُحرم)، سپس کیسه ای را باز کرد که در آن سدر بود و آن را به بدن خود زد و خود را با آن خوشبو کرد. هر قدم که برمی داشت، ذکر خدای متعال را می گفت؛ تا این که به قبر مطهر حضرت نزدیک شد.
💠 وقتی رسید گفت: دست مرا روی قبر بگذار. من این کار را انجام دادم؛ پس او خود را روی قبر انداخت، در حالی که از هوش رفت. پس من به روی او آب ریختم تا به هوش آمد. سه مرتبه صدا زد یا #حسین و گفت: آیا دوست جواب دوست را نمی دهد؟! و خودش پاسخ داد: چگونه جواب بدهی در حالی که رگ های خونین تو در بالای شانه ات نمایان شده و بین بدن و سر مقدس تو جدایی افتاده است؟!
💠 پس من #شهادت می دهم که تو فرزند خاتم پیامبران و فرزند آقای مؤمنان و فرزند هم قسم تقوا و سلاله هدایت و خامس اصحاب کسا و پسر آقای پاکیزگان و فرزند سرور زنان هستی، و چرا تو چنین نباشی، در حالی که دست آقا و سرور پیامبران به تو غذا داده و در دامن پرهیزکاران تربیت یافته ای و از دستان ایمان شیر خوردی و با اسلام سیراب شدی! پس زندگی و مرگ پاک و زیبا داشتی؛ ولی دل های مؤمنان از فراق تو ناخوش است و کسی را تردیدی در اختیار تو نیست! پس سلام خدا و خشنودی او بر تو باد و شهادت می دهم که تو از دنیا درگذشتی، همان گونه که برادر #یحیی بن #زکریا درگذشت و به فیض شهادت رسید.
💠 سپس نگاهی به اطراف قبر مطهر حضرت سیدالشهدا علیه السلام کرد و گفت: سلام بر شما ای ارواحی که در راه حسین علیه السلام فدا شدید و شهادت می دهم که شما #نماز را به پا داشتید و زکات را پرداختید و امر به معروف و نهی از منکر نمودید و با ملحدان جهاد کردید و خدا را آن قدر عبادت کردید تا به مرحله یقین رسیدید، و قسم به کسی که حضرت #محمد صلی الله علیه و اله را به نبوّت و حق مبعوث کرد، ما در آنچه شما وارد شدید و عمل کردید، شریک هستیم.
🔰عطیه می گوید: به جابر گفتم: ما چگونه در ثواب آنها شریک هستیم، در حالی که ما نه به وادی فرود آمدیم و نه از کوهی بالا رفتیم و نه شمشیر زدیم، ولی ا ین گروه میان سر و بدن های شان جدایی افتاده و فرزندانشان یتیم شده اند و همسرانشان بیوه گشته اند؟!
💠 جابر گفت: ای عطیه! از حبیب خود #رسول_خدا صلی الله علیه و اله شنیدم که فرمود: اگر کسی گروهی را دوست داشته باشد، با آن گروه محشور خواهد شد و کسی که کار گروهی را دوست بدارد، با آنان در کار آنان شریک خواهد شد، و قسم به آن کس که محمد را به پیامبری مبعوث کرد، نیّت من و نیّت یاران بر آن چیزی است که #امام_حسین علیه السلام و اصحاب او بر آن گذشته و رفته اند.
💠 سپس گفت: دست مرا بگیر و به طرف خانه های #کوفه ببر. جابر در بین راه گفت: ای عطیه! آیا می خواهی تو را وصیت کنم؟ زیرا گمان نمی کنم پس از این سفر، دیگر تو را ملاقات کنم. ای عطیه! دوست بدار دوستدار آل محمد را مادامی که او آنها را دوست دارد و دشمن بدار دشمن آل محمد را مادامی آنان را دشمن می دارد؛ اگرچه روزها #روزه دار باشد و شب ها را به زنده داری بگذراند، و با محبّ آل محمد مدارا و نرمی داشته باش؛ زیرا اگر قدم آنها به سبب زیادی گناه بلغزد، قدم دیگر آنان به سبب محبّت آنها ثابت و استوار خواهد ماند. همانا دوستداران آنان به سوی بهشت بازمی گردند و دشمنان ایشان به طرف آتش خواهند رفت.
📚 عمادالدین قاسم طبری آملي، بشارة المصطفی، ص 125، حدیث 72.
🆔 @islam_history
هدایت شده از تاریخ و سیره اهل بیت علیهم السلام
📌 ماجرای عنایت #امام_حسين علیه السلام به شاعر ناصبی
✍🏻 علامه امینی(ره) در کتاب «الغدیر» این داستان را چنین نقل میکند:
📝 قاضى شوشترى در کتاب «مجالس المؤمنین» گفته است و سید ما زنوزى در روضه اول «ریاض الجنة» گوید: مادر ابوالحسن خلعی (که ناصبی بود) نذر کرد که اگر خدا به او پسرى روزى نماید او را به راهزنی کاروانهای حسینی و کشتن افراد آنها گسیل دارد! هنگامی که این بچه به دنیا آمد و به حد رشد رسید او را براى اداء نذرش فرستاد و چون او به نواحى مسیّب که در نزدیکى #کربلا است رسید، در کمین زوّار نشست، اما خواب بر او غلبه کرد و قافله و کاروان زوّار گذشتند و گرد و غبارشان بر سر و روی او ریخت.
👈 در همان هنگام این راهزن در خواب دید که #قیامت برپا شده و فرمان آمده که او را به آتش اندازند، ولی آتش او را براى آن غبار پاکى که بر او رسیده نمیسوزاند، از خواب بیدار شد، در حالیکه از آن قصد بدش برگشته و همانجا #توبه کرد و محبّت و ولایت خاندان پاک #پیامبر را به دل گرفت و ترسناک به کربلا و حایر شریف حسینى آمد. میگویند در آن وقت دو بیتى سرود که آنرا شاعر مبتکر حاج مهدى فلوجى (متوفاى 1357ق) تخمیس نمود و آن دو بیت با تخمیسش این است:
أراک بحیرةٍ ملأتکَ رَیناً
و شتَّتک الهوى بیناً فبیناً
میبینم تو را سرگردان و حیران که تو را شک پُر کرده و هوا و هوس تو را پراکنده و پریشان نمود و تو بین بین قرار گرفتهاى.
فطب نفساً و قر باللَّه عیناً
إذا شئت النجاة فزر حسیناً
پس دلت را پاک کن و چشمت را به استعانت از خدا روشن نما و اگر نجات و رستگارى میخواهى پس #زیارت کن #حسین را. [تا آنکه خدا را با روشنى چشم دیدار کنى].
إذا علم الملائکُ منک عزماً
تروم مزارَه کتبوک رسماً
هرگاه فرشتگان اراده جدی تو را برای زیارت او بدانند، نام تو را خواهند نگاشت.
و حُرِّمتِ الجحیمُ علیک حتماً
فإنَّ النارَ لیس تمسُّ جسماً
و آتش دوزخ حتماً بر تو حرام شود؛ زیرا که آتش لمس نمیکند و نمیسوزاند جسمى را [که بر او غبار زائرین #حسین باشد
وى خوى خود را در دوستى خاندان رسالت پاک و خالص کرد تا به عنایت و الطاف خاصه از طرف اهل بیت عصمت و طهارت رسید.
📙 الغدیر فی الکتاب و السنة و الأدب، ج 6، ص 23.
🆔 @islam_history