#سخنرانی #روز_ششم #ماه_رمضان
موضوع: #تمرد شیطان از دستور الهی، مبدا نگاه #ماتریالیستی و مادیگرایی جهان امروز بر مبنای #استکبار
😇 حاج آقا عابدینی:
😱 «إِنِّي أَعْلَمُ غَيْبَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَأَعْلَمُ مَا تُبْدُونَ وَمَا كُنتُمْ تَكْتُمُونَ» (بقره/ 33) ... آیه اعلام میکند که «وَمَا كُنتُمْ تَكْتُمُونَ» ... خبر میدهد که خدا از این #پنهانکاریها خبر دارد. فکر نکنید از او توانستید پنهان بکنید. از ظاهر دیگران پنهان کردید (اما) از او پنهان نیست ... اگر انسان این را بداند که چیزی از محضر ربوبی پنهان نیست، خیلی #حواس انسان جمع میشود. خیلی عظیم میشود که آدم در محضریتی قرار دارد که آن سرّی ترین لایههای وجودش را که حتی برای خودش گاهی مخفی است هم، خداوند (مربیحق) خبر دارد ... بعضی از اساتید اخلاق ما میگفتند گاهی انسان در عمق وجودش #متعفن است، ولی بویش بیرون نیامده! جنازه یا جسدی که زیر خاک دفن میکنند، یک متر خاک رویش میریزند، بوی تعفنش بیرون نمیزند. اما گاهی #ده متر زیر خاک است، (اصلا) تعفنش #آشکار نیست، اما متعفن است. عمق وجودِ (دانی) انسان که وقتی که امر به سجده شد، تازه این تعفن، خودش را در ابلیس 👺 نشان داد ...
📝 لذا ابتلاء شیطان و ملائکه به #آدم ایجاد شد! قبل از این که آدم بیاید، هیچ ابتلائی در کار نبود. ملائکه و شیطان در یکجا عبادت میکردند و حتی عبادت شیطان، گاهی عظیمتر از ملائکه نشان داده میشد؛ چهار هزار سال یک نمازش طول کشیده است. کجا ابتلاء #آشکار میشود؟ در #آزمایشها و #سختیها. وقتی به سختیها میرسد، انسان آن جاها است که #نشان میدهد که اینها (یعنی عبادت هایش) درست بوده یا نه.
📿 یک عابدی بود در بنی اسرائیل، هفتاد سال عبادت حق کرده بود. هیچ از خدا چیزی نخواسته بود. بعد هفتاد سال عبادت، یک روزی حاجتی برایش پیش آمد. به خدای تعالی عرض نیاز کرد. #اجابت نشد ... بعد هفتاد سال عبادت!!! آن جا به نفسش عرض کرد: یا نفس! با خودت چه کرده بودی در این هفتاد سال که #لایق نبودی #اجابت بشود حاجتت؟ ما یک روز نماز بخوانیم، یک کاری بکنیم، اگر حاجتمان اجابت #نشود، میگوییم: خدایا! چرا نشد؟ بعد به او خطاب شد که این لحظهی تو که خودت را مورد #عتاب قرار دادی که چه کرده بودی که لایق نبودی، از آن هفتاد سال عبادتت #برتر بود؛ یعنی نشان میداد هفتاد سال (عبادتش) #درست بوده! #منیت (😏) ایجاد نشده! اگر در عبادتهای ما، در رفتار ما، در ارتباطات ما، #منیت بیاید، آن عمق وجود ما دارد #متعفن میشود ...
🙇♂ «فَإِذَا سَوَّيْتُهُ وَنَفَخْتُ فِيهِ مِن رُّوحِي فَقَعُوا لَهُ سَاجِدِينَ» (حجر/ 29) وقتی که او را تسویه کردم و روحم را در او دمیدم، #همه بر او به سجده بیفتید ... «فَسَجَدَ الْمَلَائِكَةُ كُلُّهُمْ أَجْمَعُونَ» (حجر/ 30) ... همهی ملائکه سجده کردند ... حقیقت #سجده معنایش غایت #خضوع و انقیاد است. وقتی که انسان نسبت به آن حقیقت عظیم، غایت خضوع را به خرج بدهد، میگویند سجده کرده! لذا سجده ممکن است گاهی #تعظیم کردن باشد که میگویند سجده کرده! لذا سجده به معنای پیشانی بر خاک گذاشتن، مصداق #تامّ سجده است، #یک مصداقی از سجده است ... نه به معنای #پرستش ... چون مَلَک پیشانی ندارد. ملک وضعی به معنای این که ایستاده باشد، نشسته باشد (را) ندارد. منظور تواضع و خضوع است... روایت میفرماید که سجدهی ملائکه برای انسان طاعتا بود (یعنی) #عبودیتا نسبت به #خدا و نسبت به #آدم اکراما و #طاعتا بود؛ یعنی در #خدمت انسان قرار گرفتند ...
⚔ در کنار سجدهی ملائکه #تمرّد شیطان مطرح میشود ... شیطان اِبا کرد از سجده و سجده نکرد ... یعنی شیطان و ابلیس در #طریق کمال انسان قرار نگرفت، بلکه در #مقابل انسان قرار گرفت! قبل از این که انسان به عنوان خلق، در عالم مطرح بشود، عالم یک طریق کمالی داشت (که) همه بر آن اساس حرکت میکردند. تا پای انسان وسط آمد، عدهای مخالف و عدهای موافق مطرح شدند! خط #هدایت و خط #ضلالتی مطرح شد ... خط #عداوت 🗡 و دشمنی، با خط شیطان آغاز شد، خط #محبت 💖 و #هدایت با خط #ملائکه آغاز شد ... لذا انسان باید #حبّ به آن کمالات و #بغض به بدیها، در وجودش دائما شدید باشد. لذا خدای تبارک و تعالی از همان ابتدا شیطان را به عنوان #دشمن انسان معرفی کرد که این #عدوّ تو است از این (شیطان) #پرهیز بکن ...
🖇 ... (قسمت اول)
📚 منبع: جلسه 94/11/24 سمت خدا.
................................................
✅ @javananaliakbar1386
#سخنرانی #روز_شانزدهم #ماه_رمضان
موضوع: ادامه #تمرد شیطانی در نسل آدم
😇 حاجآقاعابدینی:
😱 شیطان خیلی #انسانشناس خوبی است، چون میداند چطوری هستیم. میداند اگر #مستقیم در مقابل ما بخواهد بگوید فلان بدی را انجام بده ما به عنوان #غیرخودی او را میشناسیم و مقابله میکنیم. سعیاش بر این است که در وسوسه هایش طوری انجام بدهد که ما احساس بکنیم که این خطور ذهنی خودمان است، انگار که کسی به ما نگفته این کار را بکن که بعدش #مقاوت بکنیم. انسان وقتی یک چیزی را به او میگوید اول در مقابلش #موضع میگیرد که بپذیرم یا نپذیرم. اما وقتی این از #درون خودش یک چیزی برای دیگران گفت حتی اگر #غلط باشد چون در مقابل #دیگران گفته دنبال این است که آن را #اثبات بکند، #فلسفهتراشی بکند، برایش #استدلالتراشی بکند. این کار خطرناکی است که شیطان از این راه استفاده میکند.
👿 شیطان وقتی که گفت «أَنَا خَيْرٌ مِّنْهُ خَلَقْتَنِي مِن نَّارٍ وَخَلَقْتَهُ مِن طِينٍ» (اعراف/ 12) وقتی که در مقابل آدم سجده نکرد، خداوند گفت چرا سجده نکردی گفت من #بهتر از او هستم. بعد وقتی خدا #عتابش کرد، گفت «قَالَ لَمْ أَكُن لِّأَسْجُدَ لِبَشَرٍ» (حجر/ 33) اصلا هیچگاه سجده نخواهم کرد. اما آدم وقتی که «أَلَمْ أَنْهَكُمَا» را شنید خداوند گفت مگر من شما را نهی نکرده بودم؟ #بلافاصله گفتند «قَالَا رَبَّنَا ظَلَمْنَا أَنفُسَنَا» #رجوع کردند، #برگشتند یعنی اصرار نکردند بر خطا.
💭 گاهی شیطان در درون آدمهایی که قوی هستند یک مسئلهی سادهای را به صورت #خطور ایجاد میکند، خود این انسان این خواسته ی شیطانی را پر و بال میدهد. #استدلال برایش درست میکند، لذا میگویند شیطان از او یاد میگیرد آدم معلم شیطان میشود. چون قدرت عقلی که انسان دارد استدلالی که انسان دارد شیطان ندارد انسان باعث میشود پر و بال پیدا بکند.
🤲 بعد از این که آدم خواست از خدای تبارک و تعالی درخواست توبه بکند، یاد آن #کلماتی که در مرتبه تعلیم اسماء یاد گرفته بود افتاد. با #توسل به آن #کلمات خواست توبه اش محقق شود. این کلمات همان پنج تنی بودند که نور آنها آن جا متلألع بود. فأنا المحمودُ وهذا محمّد، وأنا العالي وهذا عليّ، وأنا الفاطر وهذه فاطمة، وأنا الإحسانُ وهذا الحسن، وأنا المحسنُ وهذا الحسين (فرائد السمطين، ج 1، ص 36) آدم از خدا سوال کرد اینها چه کسانی هستند. گفت اینها فرزندان تو هستند که
اگر آنها نبودند تو را خلق نمیکردیم. اینها #پنج نفری هستند که اسماء اینها از پنج #اسم من نشأت گرفته است. بعد میفرماید قسم خوردم به عزتم که اگر کسی با کمترین #بغض اینها بر من وارد شود، قطعا فقط در #آتش من داخل میشود و همهی نجات و هلاکت همه دائر مدار #ارتباط با این هاست. لذا آدم سلام الله علیه با اینها #متصل شد.
👬 بحث دیگر مربوط به فرزندان آدم پیش میآید. دو فرزند آدم_هابیل و قابیل_قرار شد قربانی پیش خدا ببرند تا ببینند که کدام یک از اینها #قربانی شان #قبول میشود. خدای تبارک و تعالی قربانی را از #یکی از اینها قبول کرد و از دیگری قبول نکرد. در مورد این داستان دو چیز نقل شده: یکی این که وقت #ازدواج اینها رسید. حضرت آدم به امر الهی با توجه به این که فرزندانی از او آنهم دو به دو به دنیا آمده بودند، به صورت ضربدری امر شد از جانب خدای تعالی که آن دو قلوها هر کدام با قل دیگری_نه قل خودشان_ازدواج بکنند. غیر از اینها هم کس دیگری در کار نبود، امر #تشریع هم هنوز محقق نشده که #حرمت بیاید. لذا شرایط #اضطرار است.
🖇 ... قسمت اول
📚 منبع: جلسه 95/01/21 سمت خدا.
................................................
✅ @javananaliakbar1386