eitaa logo
عاشقان ثارالله مشهد و قم مقدس
751 دنبال‌کننده
26 عکس
2 ویدیو
63 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
به تماشای من خسته همه می مانند نَفَس آخر من شد ، همگی می دانند ای به قربان سرت ، از همه سرگشته ترم در و دیوار به سرگشتگی ام حیرانند سنگ دلها همه در دامنشان سنگ بود میزبانان به خدا منتظر مهمانند گر بیاری تو به همراه ، عزیزانت را با عزیزان ، حرمت را ، همه می سوزانند امشب ای کعبه ی من! سوی مدینه برگرد برنگردی ته گودال ، برت گردانند تا به حالا، سر بازار ، نرفته زینب سر بازار ، همه خارجی اش می خوانند با رقیه تو میا ، جانِ رقیه برگرد همه آماده ی سیلی زدن طفلانند ترسم آن است ز سیلی ، سر او برگردد او اگر تار ببیند ، همه در می مانند حرمله خنده کنان تیر سه شعبه برداشت همگی منتظر کودک نیمه جانند ترسم آن است که شش ماهه ، دو شش ماهه شود به جدا کردنش از هم ، همه هم پیمانند
بند اول: سلام یابن فاطمه سلام یابن مرتضا سلام صاحب الزمان سلام صاحب عزا ماه غم  رسیده و ماه عزاداری صبح و شب خون دل از چشمای تو  جاری این شبا برا حسین روضه کجا داری؟ تو صاحب این عزایی تو شاهد روضه هایی خیمه به خیمه میخونم مهدی زهرا کجایی؟ بند دوم: کجا گریه میکنی کجا سینه می زنی کجا روضه خون برا شهید بی کفنی تو حرم نشستی با چشمای بارونی پای شیش گوشه داری ناحیه میخونی یا کنار قتلگاهی و پریشونی تو صحن صاحب لوایی یا اینکه پایینه پایی ای زائر دل شکسته مهدی زهرا کجایی بند سوم: بیا ختم الاوصیا بیا جان انبیاء میگه عمه زینبت بیا  منتقم بیا انتقام لاله ی پرپرو میگیری انتقام حنجر اصغرو میگیری انتقام اون تن بی سرو میگیری تو شاهد ماجرایی گریون مصیبتایی جدت میگه بین مقتل مهدی زهرا کجایی؟
آه ، زیر نور ماه میگم صلی الله علی اباعبدالله لعنت به دنیایی که کارمو به جایی انداخت…! گریه میکنم از اینک بین ما جدایی انداخت من دلم برات تنگه پسرعمو کوفه شهر نیرنگه پسر عمو اینجا صحبت مهمونی دیگه نیست اینجا صحبت جنگه پسرعمو  از حال میبرن مهمون و اینا ته گودال میبرن خیرات میکنن روخاکا مقطع الاعضات میکنن برگرد یاحسین… آه ، روی این پرتگاه وصیت کردم نیا اباعبدالله روی دارالعماره گریه میکنم به حالت من نگرانم از اینک میای با اهل و عیالت کوفه شهر آزاره پسر عمو شمر و حرمله داره پسر عمو چهارهزارتا تیرانداز آماده ی قامت علمداره پسر عمو پیرت میکنن با داغ جوون زمین گیرت میکنن راحت میزنن سه شعبه به گلوی شش ماهت میزنن برگرد یاحسین… آه ، مشکله این راه رقیه جان و نیار اباعبدالله کاش جای تو عزیزم پیرهنم بره به غارت جای دختر سه سالت دخترم بره اسارت کارم آه و افسوسه پسرعمو بدتر از یه کابوسه پسر عمو از غروب عاشورا دیگه به بعد روضه های ناموسه پسر عمو دشوار میبرن مخدرات و کوچه و بازار میبرن بی یار میبرن عقیله رو به مجلس اغیار میبرن برگرد یاحسین…
بوی محرم آمد و غرق عزا گشتم بار دگر من راهی کرب وبلا گشتم ماه غم وماه عزاست شال عزای من کجاست مولاحسین جانم مولا حسین جانم ای کعبه ی توحید من، ای قبله ی رازم رخصت بده تا درغمت خیمه به پا سازم ماه غم وماه عزاست شال عزای من کجاست مولاحسین جانم مولا حسین جانم مثل همیشه درغمت ،غرق ملالم کن گرنوکری بد بوده ام ،مولا حلالم کن ماه غم وماه عزاست شال عزای من کجاست مولاحسین جانم مولا حسین جانم گر آفرینش از غمت با غم هم آغوش است پیش ازهمه در سوک تو زهرا سیه پوش است ماه غم وماه عزاست شال عزای من کجاست مولاحسین جانم مولا حسین جانم ای یوسف بی پیرهن مولای محبوبم با یاد زخم سینه ات بر سینه می کوبم ماه غم وماه عزاست شال عزای من کجاست مولاحسین جانم مولا حسین جانم از شیعتی مهما شربتم...  دائماً جوشم بی یاد تو ای تشنه لب آبی نمی نوشم ماه غم وماه عزاست شال عزای من کجاست مولاحسین جانم مولا حسین جانم وقتی سر ببریده ات مهمان دختر شد ناله کنان پرپر زد و یک باره پرپر شد ماه غم وماه عزاست شال عزای من کجاست مولاحسین جانم مولا حسین جانم
از کعبه کاروانی        رود به میهمانی امّا چرا مهیّاست       برای جان‌فشانی؟ آواره شد به صحرا  حسین عزیز زهرا این کاروان به هم‌ره       ماه و ستاره دارد هم پیر و هم جوان و     هم شیرخواره دارد این کاروان به هم‌ره         آورده بلبل و گل امّا عطش رباید              از غنچه‌ها تحمّل این کاروان به هم‌ره        آورده باغ لاله کنار عمّه دارد            یک دختر سه‌ساله این کاروان به هم‌ره       عطر بهار دارد چون از سفیر کوفه        یک یادگار دارد این کاروان که سوی     قبله‌گه دل آید از چه اجل پی او      منزل به منزل آید؟
این اشک رهایت از دل خاک کند بالت بدهد راهی افلاک کند تو اشک غم حسین را پاک نکن بگذار که این اشک تو را پاک کند
من به غم‌های تو محتاج‌تر از لبخندم من به این ناله به این اشک، ارادتمندم کوچه پس کوچه خیابان به خیابان همه تو قطره‌ام باز به دریای تو می‌پیوندم دائماً ذکر تو‌ را زیر لبش می‌گوید هم‌صدا با همۀ سینه‌زنان سربندم عشق دنیای عجیبی‌ست؛ که با بودن آن از غم و سوختن و آه شدن خرسندم پای داغت همۀ هستی من می‌سوزد و چه خوش‌بختم اگر دانه‌ای از اسپندم «یَومَ تَبیَضُّ وُجوهٌ» اثر روضۀ توست با همین آیه چه خوب‌ است که بشناسندم ✍
بند اول: رو دارالاماره ام / بزن یک سری به من سفیر غریبتم / امام غریب من نفسای آخرم یاد تو گریونم من میخوام کاری کنم اما نمیتونم با لب خونی برا تو روضه میخونم آقا به جان سکینه برگرد برو به مدینه تا زینب تو یه وقتی داغ اسیری نبینه یا سیدی یا حسین جان بند دوم: لبم خشکیده ولی / فدا خشکیه لبات شدم جون به لب ولی/ بازم میزنم صدات حرمله برا علی سه شعبه می یاره دخترت توی بیابون میشه آواره جای زینب وسط کوچه و بازاره پیش چشه خواهر تو رو نیزه میره سر تو می بینه که میشه غارت انگشت و انگشتر تو یا سیدی یا حسین جان