eitaa logo
عاشقان ثارالله مشهد و قم مقدس
937 دنبال‌کننده
31 عکس
6 ویدیو
79 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
یکی این سان، یکی این گونه باید که شام و کوفه را رسوا نماید ببین پیشانی زینب شکسته بگو اخت المصائب لب گشاید ###### به حق بر فاطمه بوده است، نائب که یک لحظه نشد در صحنه، غائب در این عالم به غیر از «امّ‌کلثوم» برادر را که شد اخت المصائب؟ ####### کسی نشناختت، ‌ای دخت مظلوم! نباشد قدر تو بر خلق، معلوم اگر زینب بُوَد امّ المصائب تویی اخت المصائب، «امّ‌کلثوم»!
خوشا سری که شود خاک پای حضرت هادی خوشا دلی که پرد در هوای حضرت هادی به چشم بسته خدا را به روی باز ببیند به دیده هر که نهد خاک پای حضرت هادی ز قبر و برزخ و فردای محشرش نَبُود غم کسی که زاد رهش شد ولای حضرت هادی به سیم و زر نکند اعتنا کسی که به عالم طلب کند نظر کیمیای حضرت هادی به سعی بنده نیاید به دست، قرب خداوند مگر که درک کند دل، صفای حضرت هادی کسی که جان جهان بود، داد جان به غریبی هزار جان مقدّس فدای حضرت هادی ندانم این که به دوران چه‌ها رسید به جانش ز کینۀ متوکّل، دغای حضرت هادی به یاد بزم شراب یزید سفله فتادم که بزم خمر شد از کینه، حضرت هادی به یاد چوب و لبان حسین گریم و گویم نبود چوب جفا از برای حضرت هادی چه خیر بهتر از این «رستگار» را که ز توفیق رسید بر در سلطان، گدای حضرت هادی
✴️: عقل بشر از درک تو مات است، حسین نام تو کلید مشکلات است، حسین در شأن تو این بس که رسول اکرم فرمود: سفینة النّجاة است، حسین ✴️: شیرازه‌ی دفتر حیات است، حسین محبوب قلوب کائنات است، حسین از قصّه‌ی فطرسِ مَلَک شد معلوم کوتاه‌ترین راه نجات است حسین ✴️: من نرد غم لیلی لیلا زده‌ام دل‌خونم و چون لاله به صحرا زده‌ام آن جا که سفینة النّجاة است، حسین دریا، دلِ عشق و من به دریا زده‌ام ✴️: ای زنده‌ی عشق! ای قتیل عبرات! آزاده‌ی کربلا! اسیر کربات! ما ظلمت محضیم و تو مصباح هدی ما غرق گناهیم و تو کشتی نجات ✴️: محبوب تمام کائنات است حسین مصباح هدی، فُلک نجات است حسین دین نبوی زنده شد از کشتن او احیاگر ذکر صلوات است حسین ✴️: آیینه‌ی حق‌نمای عشق است حسین در نای زمان، نوای عشق است حسین بر فُلک نجات، آن دُر بحر شرف فرهیخته ناخدای عشق است حسین ✴️ شاهنشه کلّ کائنات است حسین بر خلق خدا، پُر برکات است حسین در بحر وجود، شیعیان را ز کرم هم لنگر و کشتی نجات است حسین ✴️: مصباح هدی به کائنات است، حسین فیاض جمیع ممکنات است، حسین کان کرم و بحر عطا و احسان یعنی که سفینه‌ی نجات است حسین ✴️: شاهی که سفینة النّجاتش خوانند مصباح هدای کائناتش خوانند آلوده به خاک ماتم اوست هنوز آن آب که چشمه‌ی فراتش خوانند ✴️: خاک قدمش آب حیات است حسین مهریه‌ی مادرش فرات است حسین غرقیم به دریای معاصی امّا شادیم که کشتی نجات است حسین ✴️: حلّال جمیع مشکلات است حسین شوینده‌ی لوح سیئات است حسین ای شیعه! تو را چه غم ز توفان بلا؟ جایی که سفینة النّجاة است حسین ✴️ (محمّدرضا کوزه‌گر کالجی): محبوب خدا چشمه‌ی جاری حیات خورشید رسل که بر روانش صلوات، فرمود به امّت که حسین بن علی مصباح هدایت است و کشتیّ نجات ✴️: از روی حسین تا نقاب افکندند در کشور عشق، انقلاب افکندند تبریک به توفان‌زدگانِ غم و درد کشتی نجات را به آب افکندند ✴️: من در بر کشتی نجات آمده‌ام در ساحل چشمه‌ی حیات آمده‌ام تا زودتر از زود گناهم بخشند قبل از عرفه در عرفات آمده‌ام ✴️: سرچشمه‌ی خیر و برکات است حسین معراج صلات‌ و صلوات است حسین فرمود نبی: نوشته بر ساقه‌ی عرش مصباح هدی، فُلک نجات است حسین ✴️: سالار جمیع ممکنات است حسین فرمانده دین، اصل حیات است حسین دنیا ز بلیات بود بحر عظیم بر دوست چو کشتی نجات است حسین ✴️: هر چند که چشمه‌ی حیات است، حسین لب‌تشنه، لب آب فرات است، حسین غم نیست اگر غرق گناهیم همه چون بحر کرم، فُلک نجات است، حسین ✴️: اسباب نجات کائنات است، حسین فیاض جمیع ممکنات است، حسین چون کشتی چار موجه شد در شط خون با آن که سفینة النّجاة است حسین ✴️: در وحدت حق، مظهر ذات است، حسین مستجمعِ افرادِ صفات است، حسین یک سرّ شهادتش، از آن دان که به حشر عنوانِ صحیفه‌ی نجات است، حسین
صهبای ولایت از ولی می‌خواهیم سرمستیِ جام ازلی می‌خواهیم در عید ولادت علی‌ّبن حسین عیدی ز حسین‌بن‌علی می‌خواهیم
صهبای ولایت از ولی می‌خواهیم سرمستیِ جام ازلی می‌خواهیم در عید ولادت علی‌ّبن حسین عیدی ز حسین‌بن‌علی می‌خواهیم ...... سجاده و تسبیح  فرستد صلوات آیینه به تلمیح  فرستد صلوات میلاد صحیفه های سجادیه است قرآن و مفاتیح  فرستد صلوات
جاری به تن زمان چو روح است علی در موج بلا ناجی نوح است علی حلاّل تمام مشکلاتش خواندند شک نیست که مفتاح فتوح است علی قرآن ز علی مدح به هر آیه کند آن آیه ،جمال خویش پیرایه کند تا ذره ای از مهر علی در دلِ ماست قرآن همه جا بر سرِ ما سایه کند ظلم است به سوی ظلمت از نور شدن در دایره ی گناه محصور شدن هر چند شفاعتش به ما نزدیک است انصاف نباشد از علی دور شدن حق چون به وجود از عدم آورد مرا در دوستیِ فاطمه پرورد مرا چون دید نمک گیر غمِ فاطمه ام مهمان،سرِ سفره ی علی کرد مرا ماه است و به هر آینه دیدن دارد مهرش ز دو کون برگزیدن دارد احمد که به معراج شده میداند وصف علی از خدا شنیدن دارد
از کوی تو ای قبلۀ عالم! نرویم با دست تهی و دل پُر غم نرویم از درگه تو که کعبۀ امّید است نومید کسی نرفته، ما هم نرویم ..... نزدیکیِ این کویر،آبادی هست از عالم غیب،دست امدادی هست روزی که پزشکها جوابت کردند لبخند بزن؛ پنجره فولادی هست .... این بــار گُنه حــال مــرا بـَدکـــرده انگـــار کـه اربــاب مــرا رَدکـــرده یارّب دلِ من پیش حسین است ولی بـدجــور دلـم هـوای مَشهدکـــرده ....... ما سوی تو از روز الست آمده ایم با جلوه و جان حق پرست آمده ایم ما  را به کرامتی  دگر  مهمان  کن امروز همه کاسه به دست آمده ایم
در طوف کعبه ی تو صفا موج می‌زند در زمزم تو آب بقا موج می‌زند شاها! ز لطف توست که روز و شب اين همه بر آستانه ی تو گدا موج می‌زند دست نوازشت به سر زائرت گواست اين جا عطا به روی خطا موج می‌زند کس نارضا نرفته از اين آستان برون در چشم زائر تو رضا موج ميزند دارالشّفاست کوی تو، جای شگفت نيست اين جا اگر که شهد شفا موج می‌زند اين جا اگر دعا به اجابت نمی‌رسد تا عرش از چه دست دعا موج می‌زند از هر دل شکسته صدا ميرسد به گوش در اين حرم هميشه صدا موج می‌زند با دست خالي از حرمت کس نمی‌رود تا روي گنبد تو طلا موج می‌زند کويت بهشت ماست که هرجا رويم باز در ديده اشک حسرت ما موج می‌زند دادی به «رستگار» هم اذن حضور را زآن بر لبش سپاس خدا موج می‌زند
از کوی تو ای قبلۀ عالم! نرویم با دست تهی و دل پُر غم نرویم از درگه تو که کعبۀ امّید است نومید کسی نرفته، ما هم نرویم ..... نزدیکیِ این کویر،آبادی هست از عالم غیب،دست امدادی هست روزی که پزشکها جوابت کردند لبخند بزن؛ پنجره فولادی هست .... این بــار گُنه حــال مــرا بـَدکـــرده انگـــار کـه اربــاب مــرا رَدکـــرده یارّب دلِ من پیش حسین است ولی بـدجــور دلـم هـوای مَشهدکـــرده ....... ما سوی تو از روز الست آمده ایم با جلوه و جان حق پرست آمده ایم ما  را به کرامتی  دگر  مهمان  کن امروز همه کاسه به دست آمده ایم
. موسایی و صد جلوه به هر طور کنی هر جا گذری، حکایت از نور کنی تو باب حوائجیّ و ما حاجتمند ما را نکند ز درگهت دور کنی زیر علم امام کاظم بودن غرق کرم امام کاظم بودن خوب است ولی عجب صفایی دارد یک شب حرم امام کاظم بودن فیض تو به ما ز والدینت برسد از مشهد و قم، دو نورعینت برسد دلتنگ زیارت تو هستم چه شود! دستم به ضریح کاظمینت برسد طور من است مرقدِ موسای کاظمین قربان آن دو گنبدِ زیبای کاظمین بعداز غدیر و جلوه ی مستانه نجف تعظیم می کنیم به آقای کاظمین بر آینه ی جمال داور صلوات بر نور دو‌ دیده ی پیمبر صلوات بفرست تو با امام صادق امشب ناز قدم موسی جعفر صلوات بر احمد و آلش صلواتی بفرست بر جمله خصالش صلواتی بفرست اندر شب میلاد امام کاظم بر ماه‌ جمالش بفرست بر خنده ی خورشید مشارق صلوات بر آینه ی جمال خالق صلوات از مکه و از مدینه گل می بارد بر دسته گل امام صادق صلوات
. موسایی و صد جلوه به هر طور کنی هر جا گذری، حکایت از نور کنی تو باب حوائجیّ و ما حاجتمند ما را نکند ز درگهت دور کنی زیر علم امام کاظم بودن غرق کرم امام کاظم بودن خوب است ولی عجب صفایی دارد یک شب حرم امام کاظم بودن فیض تو به ما ز والدینت برسد از مشهد و قم، دو نورعینت برسد دلتنگ زیارت تو هستم چه شود! دستم به ضریح کاظمینت برسد طور من است مرقدِ موسای کاظمین قربان آن دو گنبدِ زیبای کاظمین بعداز غدیر و جلوه ی مستانه نجف تعظیم می کنیم به آقای کاظمین بر آینه ی جمال داور صلوات بر نور دو‌ دیده ی پیمبر صلوات بفرست تو با امام صادق امشب ناز قدم موسی جعفر صلوات بر احمد و آلش صلواتی بفرست بر جمله خصالش صلواتی بفرست اندر شب میلاد امام کاظم بر ماه‌ جمالش بفرست بر خنده ی خورشید مشارق صلوات بر آینه ی جمال خالق صلوات از مکه و از مدینه گل می بارد بر دسته گل امام صادق صلوات
موسایی و صد جلوه به هر طور کنی هر جا گذری، حکایت از نور کنی تو باب حوائجیّ و ما حاجتمند ما را نکند ز درگهت دور کنی