هدایت شده از شـــهــیــدانـــه🌱
❤️پدرانمان خرمشهر را آزاد کردند👌
⚠️ما قدس را آزاد خواهیم کرد.💪✌️
#خرمشهر_ها_در_پیش_است
🕌🌤
❤️ ایها العشق،
✋🏻 سلام از طرفِ نوكرِ تو
🍃 برگ سبزیست که هر روز رسد مَحضرِ تو
✨ أَلسَّلامُ عَلى ساکِنِ کَرْبَلآءَ
سـلام بر ساکنِ كربلاء ✨
#صبحتونحسینی🌿
#شـــهــــیــدانـــه
@karbala_ya_hosein
AUD-20210812-WA0021.mp3
1.22M
دعای عهد با صدای دلنشین استاد فرهمند🌿"
اللهم ارنۍ الطلعھ الرشیده و الغره الحمیده . . خدایا آن جمال با رشادت و پیشانی ستودھ را به من بنمایان🌼.
+ عھدۍتازھکنیم^^؟
#دعای_عهد
#شـــهــــیــدانـــه
@karbala_ya_hosein
🍁🍂🍃🍁🍃🍂🍁🍂🍁🍂🍃🍁🍂🍃
🍁🍁🍂🍁🍃🍂 #پارت26🍁🍃🍂🍁
⚡️مـسـیـراشتـبـاه⚡️
به محض ورودمون پیام با کلافگی از روی مبل بلند شد و به ساعت روی دیوار اشاره کرد و طلبکار رو به سمیه گفت:
_اصلا حواست هست ساعت چنده، انقدر سرگرم خریدن و دیدن بازار شدی یادت رفته قبل از تاریکی هوا برگردی خونه
سمیه سر به زیر شد و آروم لب زد
_ببخشید
پیام صداش رو بلند تر کرد و عصبانی گفت:
_سمیه چی رو ببخشم؟ هزاربار گفتم هر جا میخوای بری برو ولی قبل از تاریکی هوا خونه باش، مگه مجبور بودی بری مسیر دور خرید کنی؟
سمیه شرمنده نگاهی به پیام کرد
_حق با تو، درست میگی معذرت میخوام
چقدر از این اخلاق سمیه حرصم میگیره
چرا نمیگی مسیر دور نرفتیم، زن ها خودشون باعث میشن مردا بهشون زور بگن و تو سری خور بشن
نگاهی به سمیه انداختم
_مگه ما مسیر دور رفتیم که عذرخواهی می کنی؟
آروم به پهلوم زد و لب زد
_هیچی نگو بزار پیام آروم بشه بعد حرف میزنیم
پیام عصبانی نگاهم کرد
_اگر مسیر دور نرفتید پس چرا دیر برگشتید؟ ها
مامان از آشپزخونه بیرون اومد و سمت پیام رفت
_عزیزمن چرا انقدر حرص و جوش میخوری، حالا که چیزی نشده، خداروشکر هردوتاشون صحیح و سالم برگشتن خونه، به جا بحث کردن و سوال جواب کردن صلوات بفرست آروم بشی
_مامان چرا باید حرص و جوش نخورم، از دیشب کلی سفارش کردم سمیه دیر برنگردید، الانم پریاخانم میگه مسیر دور نرفتیم اگر مسیر دور نرفتید چرا دیر برگشتید ها؟
سمیه خواست جواب بده دستش رو گرفتم
_میخواستیم مسیر دور بریم ولی نرفتیم چون قبل از اینکه بریم سمیه خواست بهت زنگ بزنه گوشی از دستش افتاد شکست، بعدشم رفتیم داخل آژانس زنگ زدیم بهت و برگشتیم
به جا اینکه بیایی دنبالمون طلبکارم هستی
پیام با اخم نگاهم کرد
_اولا من تا اونجا می اومدم باید تو و سمیه یک ساعت تو خیابون میموندید، بعدشم چرا گوشی مامان رو با خودت نبردی ها؟
_والا خوبه به جا اینکه من طلبکار باشم که چرا گوشیم رو گرفتی تو طلبکاری، اگر گوشیم باهام بود میتونستیم با گوشی من زنگ بزنیم، بعد میگی چرا گوشی مامان رو نبردم؟ گوشی مامان رو چرا ببرم؟ مگه خودت نگفتی فقط حق دارم برای پرسیدن سوال درسی زیر نظر مامان با گوشیش به بچه ها پیام بدم، بعدشم من هم بیسیم نداشتم بگم مرکز مرکز بگو پیام گوشی سمیه شکسته بیا دنبالمون
سمیه و مامان از مثالی که زدم خندشون گرفته بود ولی به خاطر عصبانیت پیام جلوی خندشون رو گرفته بودن
پیام با اخم چند قدمی به سمتم اومد
با قدم برداشتن پیام ترسیدم و کمی به عقب رفتم
مامان و سمیه قبل از اینکه پیام بهم نزدیک بشه جلوش وایسادن
مامان دست پیام رو گرفت
_پیام جان مادر پریا از رو بچگی یه چیزی گفت اشتباه کرد
_مادر من به من اجازه بده این رو ادبش کنم تا یاد بگیره چطور حرف بزنه و بلبل زبونی نکنه، هم به درد الانش میخوره هم وقتی شوهر کنه
مامان دست پیام رو گرفت و به سمت مبل ها هدایتش کرد
_دورت بگردم بیا بشین یه چای گل محمدی بیارم بخوری آروم بشی
پیام نفسی کشید و سرش رو به حالت تاسف تکون داد و روی مبل نشست، چپ چپ نگاهم کرد و با اشاره مامان به سمت مبلا رفتم و نشستم
زیر چشمی نگاهی به پیام کردم
من مگه دیونه ام بشم زن یه گند اخلاق و زوگویی مثل تو...
🍁🍃
🍁🍃
"نـــــویـــسنـــده: هـــ. مــ"
⚡️براساس واقعیت⚡️
▪کُپی حَرام اَست▪ و پیگرد الهی و قانونی دارد
🍁🍃🍂🍁🍃🍂🍁🍂🍃🍁🍃🍂
🍁🍃🍂🍁🍃🍂🍁🍃🍂🍁🍃🍂🍁🍂
♥السلام علیک یا ابا صالح المهدے♥
❣#قرار_شبانہ❣
✨بسماللهالرحمنالرحیم✨
🕊اِلـهی عَظُمَ الْبَلاءُ،وَبَرِحَ الْخَفاءُ،وَانْكَشَفَ الْغِطاءُ،وَانْقَطَعَ الرَّجاءُ وَضاقَتِ الاْرْضُ،وَمُنِعَتِ السَّماءُواَنْتَ الْمُسْتَعانُ،وَاِلَيْكَ الْمُشْتَكى،وَعَلَيْكَ الْمُعَوَّلُ فِي الشِّدَّةِوالرَّخاءِ؛اَللّـهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّدوَآلِ مُحَمَّد ،اُولِي الاْمْرِ الَّذينَ فَرَضْتَ عَلَيْناطاعَتَهُمْ ،وَعَرَّفْتَنابِذلِكَ مَنْزِلَتَهُم،فَفَرِّجْ عَنا بِحَقِّهِمْ فَرَجاًعاجِلاً قَريباًكَلَمْحِ الْبَصَرِاَوْهُوَاَقْرَبُ؛يامُحَمَّدُياعَلِيُّ ياعَلِيُّ يامُحَمَّدُ اِكْفِياني فَاِنَّكُماكافِيانِ،وَانْصُراني فَاِنَّكُماناصِرانِ؛
يامَوْلاناياصاحِبَ الزَّمانِ؛الْغَوْثَ الْغَوْثَ الْغَوْثَ،اَدْرِكْني اَدْرِكْني اَدْرِكْني،السّاعَةَ السّاعَةَ السّاعَةَ،الْعَجَلَ الْعَجَلَ،الْعَجَل،يااَرْحَمَ الرّاحِمينَ،بِحَقِّ مُحَمَّدوَآلِهِ الطّاهِرين🕊
#شـــهــــیــدانـــه
@karbala_ya_hosein
🕌🌤
❤️ ایها العشق،
✋🏻 سلام از طرفِ نوكرِ تو
🍃 برگ سبزیست که هر روز رسد مَحضرِ تو
✨ أَلسَّلامُ عَلى ساکِنِ کَرْبَلآءَ
سـلام بر ساکنِ كربلاء ✨
#صبحتونحسینی🌿
#شـــهــــیــدانـــه
@karbala_ya_hosein
AUD-20210812-WA0021.mp3
1.22M
دعای عهد با صدای دلنشین استاد فرهمند🌿"
اللهم ارنۍ الطلعھ الرشیده و الغره الحمیده . . خدایا آن جمال با رشادت و پیشانی ستودھ را به من بنمایان🌼.
+ عھدۍتازھکنیم^^؟
#دعای_عهد
#شـــهــــیــدانـــه
@karbala_ya_hosein
☘ صبــــح ڪہ نہ
تمام عمرمان بہ خیــر مے شود
اگر سایہ اے
از خلوصتان بر اعمالمان افتد...
#شهدا
🍁🍂🍃🍁🍃🍂🍁🍂🍁🍂🍃🍁🍂🍃
🍁🍁🍂🍁🍃🍂 #پارت27🍁🍃🍂🍁
⚡️مـسـیـر اشتباه⚡️
پیام چای گل محمدی خوش عطری که مامان درست کرده بود رو خورد و گلوش رو صاف کرد
با همون کلافگی که توی صورتش موج میزد گفت:
_پریا گوشیت رو بهت میدم ولی کافی یه اشتباه ازت سر بزنه اون وقت تا زمانی که توی این خونه باشی گوشی رو توی رویاهات هم نمیبینی، چه برسه به واقعیت
تا وقتی خط برات میخرم اگر اون دوستای ناباب قبلیت بهت زنگ زدن جواب نمیدی
به خاطر پس گرفتن گوشیم لبخندی روی لبم نشست و با ذوق گفتم:
_نه قول میدم جوابشون رو ندم دیگه کاری باهاشون ندارم
_خدا کنه، ببینیم و تعریف کنیم
شکستن گوشی سمیه برای من سبب خیر شد که پیام گوشیم رو بهم پس بده، دیگه اینطوری راحت تر میتونم با مازیار در ارتباط باشم، دیگه احتیاج به گوشی قایم کردن و یواشکی حرف زدن هم نیست
پیام با همون دلخوری که داشت رو به سمیه گرفت:
_بلند شو بریم بالا
مامان از آشپزخونه با صدای بلندی گفت:
_کجا مادرجان غذا درست کردم بعد از شام میرید
_دستت دردنکنه مامان یه چیزی میخوریم
_تا شام نخورید نمیزارم برید
وای از دست مامان، خب بزار برن من هم راحت باشم تا پیام کم من رو چپ چپ نگاه کنه و امر و نهی کنه، کاش برن خونه شون تا بتونم به مازیار زنگ بزنم
پیام به سمت آشپزخونه رفت
_مامان گوشی پریا رو بهش پس بده یه خودشم گفتم یه اشتباه دیگه ازش ببینم دیگه دست گرفتن گوشی میشه آرزو براش
_باشه پسرم میدم بهش برو یه کم استراحت کن شام آماده بشه بخورید بعد میرید خونه
_پس میرم بالا استراحت کنم، میز رو چیدید صدام کنید بیام
_باشه عزیزم برو
پیام به سمت سمیه اومد و خیلی خشک و جدی گفت:
_اون پاکت های خرید رو بده ببرم
سمیه پاکت ها رو از کنار مبل برداشت و به دست پیام داد و پرسید:
_خوبی؟
_اره چایی رو خوردم بهترم
به محض بیرون رفتن پیام به آشپزخونه رفتم
_مامان گوشیم کجاست؟
_برو لباسات رو عوض کن برات میارمش
🍁🍃
🍁🍃
"نـــــویـــسنـــده: هـــ. مــ"
⚡️براساس واقعیت⚡️
▪کُپی حَرام اَست▪ و پیگرد الهی و قانونی دارد▪
پارتاول
🍁🍃🍂🍁🍃🍂🍁🍂🍃🍁🍃🍂
🍁🍃🍂🍁🍃🍂🍁🍃🍂🍁🍃🍂🍁🍂
🍁🍂🍃🍁🍃🍂🍁🍂🍁🍂🍃🍁🍂🍃
🍁🍁🍂🍁🍃🍂 #پارت28🍁🍃🍂🍁
⚡️مـسـیـراشـتـبـاه⚡️
به اتاقم رفتم و لباسم رو عوض کردم، گوشی که قایم کرده بودم رو توی جیبم گذاشتم و به بهانه شستن دست و صورتم به سرویس رفتم
در رو بستم و آب رو باز کردم و گوشی رو بیرون آوردم، برای مازیار نوشتم
_کجایی؟
گزینه ارسال رو زدم و سریع شماره اش رو گرفتم و بهش تک زنگ زدم
بعد از چند ثانیه پیامش روی صفحه گوشی افتاد
_سلام چه عجب چقدر دیر برگشتی، مغازه ام میخوام برم خونه چطور؟
باید به مازیار حالی کنم من خوشم نمیاد کسی بهم گیر بده و تو کارم دخالت کنه، آخه به تو چه دیر برگشتم
شماره ام رو براش تایپ کردم
_چند دقیقه دیگه با این خط بهت پیام میدم
_پس این شماره کیه؟
_اینم شماره خودمه ولی باید فعلا خاموشش کنم
اون خطم روشن، فعلا باید برم بای
_باشه منتظرتم بای
گوشی رو خاموش کردم و توی جیبم گذاشتم آبی به دست و صورتم زدم و از سرویس بیرون رفتم
مامان با دیدنم به میز عسلی اشاره کرد
_بیا دستمال بردار صورتت رو خشک کن چایی برات ریختم تا سرد نشده بخور، گوشیتم برات گذاشتم روی میز
به سمت اتاق رفتم
_دستت دردنکنه گوشیم رو بیارم الان میام چایی رو میخورم
گوشی رو از روی میز تحریرم برداشتم و به داخل هال برگشتم، نگاهی به جای خالی سمیه انداختم و گفتم:
_مامان سمیه رفت بالا؟
_نه عزیزم داره نماز میخونه...
🍁🍃
🍁🍃
"نـــــویـــسنـــده: هـــ. مــ"
⚡️براساس واقعیت⚡️
▪کُپی حَرام اَست▪ و پیگرد الهی و قانونی دارد▪
پارتاول
🍁🍃🍂🍁🍃🍂🍁🍂🍃🍁🍃🍂
🍁🍃🍂🍁🍃🍂🍁🍃🍂🍁🍃🍂🍁🍂
#یاشیخ_الائمہ_ع🌷
سلام من بہ مدینہ، بہ غربٺ صادق♡
سلام من بہ بقیع و بہ تربٺ صادق♡
سلام من بہ مدینہ، بہ آستان بقیع♡
سلام من بہ بقیع و ڪبوتران بقیع♡
#السلامعلیکیاجعفربنمحمد
🕌🌤
❤️ ایها العشق،
✋🏻 سلام از طرفِ نوكرِ تو
🍃 برگ سبزیست که هر روز رسد مَحضرِ تو
✨ أَلسَّلامُ عَلى ساکِنِ کَرْبَلآءَ
سـلام بر ساکنِ كربلاء ✨
#صبحتونحسینی🌿
#شـــهــــیــدانـــه
@karbala_ya_hosein
AUD-20210812-WA0021.mp3
1.22M
دعای عهد با صدای دلنشین استاد فرهمند🌿"
اللهم ارنۍ الطلعھ الرشیده و الغره الحمیده . . خدایا آن جمال با رشادت و پیشانی ستودھ را به من بنمایان🌼.
+ عھدۍتازھکنیم^^؟
#دعای_عهد
#شـــهــــیــدانـــه
@karbala_ya_hosein
#ختمصلوات
هدیه به
امام جعفرصادق(ع)
به نیت سلامتی وتعجیل درفرج امام زمان عج
سلامتی حضرت آقا
عاقبت بخیری جونا
شفای مریضا
حاجت روایی همگی
تعدادختم👇👇👇👇👇
@Karbala15
🕌🌤
❤️ ایها العشق،
✋🏻 سلام از طرفِ نوكرِ تو
🍃 برگ سبزیست که هر روز رسد مَحضرِ تو
✨ أَلسَّلامُ عَلى ساکِنِ کَرْبَلآءَ
سـلام بر ساکنِ كربلاء ✨
#صبحتونحسینی🌿
#شـــهــــیــدانـــه
@karbala_ya_hosein
AUD-20210812-WA0021.mp3
1.22M
دعای عهد با صدای دلنشین استاد فرهمند🌿"
اللهم ارنۍ الطلعھ الرشیده و الغره الحمیده . . خدایا آن جمال با رشادت و پیشانی ستودھ را به من بنمایان🌼.
+ عھدۍتازھکنیم^^؟
#دعای_عهد
#شـــهــــیــدانـــه
@karbala_ya_hosein
در وصیت نامه اش نوشت:
در زندگی هیچ گونه آرزویی ندارم؛ جز آرزوی شهادت!
شهادتی که بتواند مستضعفین را روی زمین حاکم کند؛ همان طور که خداوند وعده داده است.
امیدوارم هیچ وقت به من ناکام نگویید؛ چون من به آرزوی خودم رسیدم...!
#شهید_براتعلی_سیاهکالی_مرادی🕊🌷