eitaa logo
خانه طلاب جوان
8هزار دنبال‌کننده
4.6هزار عکس
1.4هزار ویدیو
304 فایل
﷽ 🌀کانال رسمی «خانه طلاب جوان» پویشی برای ترسیم #طلبه_عصر_انقلاب 💎صاحب امتیاز: ☑️ نشریه خط: @KHAT_NASHRIYE ☑️ نشریه عهد: @NASHRIYEAHD ☑️ رادیو روایت: @RADIOREVAYAT ☑️ سیر صراط: @SEIR_SERAT 👨🏻‍💻 ادمین: @admin_kht 🌐 سایت: www.khanetolab.ir
مشاهده در ایتا
دانلود
🔘 فقه مردم سالار (قسمت اول) 🔘 📃 مقاله ای از حجةالاسلام علی مهدیان ، پژوهشگر و استاد مدارس حوزه علمیه قم 🔶 حضرت امام (ره) در پیامی که در 12 فروردین 58، روز اعلام جمهوری اسلامی صادر نمودند، نکاتی را متذکر شدند که بیان آن‌ها از یک فقیه ، می‌توانست سرنخ‌های بسیاری را برای حوزویان به ارمغان آورد. امام (ره) پیام خود را با این آیه آغاز می‌کنند: «وَ نُریدْ انْ نَمُنَّ عَلَی الَّذینَ اسْتُضْعِفُوا فِی الْارْضِ وَ نَجْعَلَهُمْ ائِمَّةً وَ نَجْعَلُهُمُ الْوارِثینَ».این آیه برای فهم جمهوری اسلامی، آیه ای کلیدی خواهد بود. امام راحل در این پیام تاریخی می‌فرمایند: « صبحگاه 12 فروردین- که روز نخستین است- از بزرگترین اعیاد مذهبی و ملی ماست... سلطه شیطانی برای همیشه رخت بربست و که حکومت خداست به جای آن نشست». 🔶 توصیف جمهوری اسلامی به و همین طور در زمین؛ بسیار قابل تأمل است. اساساً روش امام (ره) به عنوان یک فقیه عالی رتبه در به رأی گذاشتن حکومت الله نیز مسأله ای نیست که بتوان از کنار آن به آسانی عبور کرد. او می‌گوید: «سرنوشت ما در این تحقق پیدا می‌کند؛ یا اسلام انشاءاللَّه و یا- خدای نخواسته- غیر اسلام... «آری» اسلام است و «نه» خلاف اسلام... شما می‌توانید هر فرمی را که می‌خواهید در «نه» بگنجانید. لازم نیست که همان «نه» باشد؛ شما دارید و می‌توانید که در آن ورقه بنویسید «جمهوری دمکراتیک»، بنویسید «رژیم سلطنتی» هر چه خواستید بنویسید مختار هستید». 🔶 این چه نگاهیست که اجازه می‌دهد مردم دین را به رفراندوم بگذارند؟! در عین حال حفظ جمهوری اسلامی را بر همه انسان‌ها واجب بداند: «این تکلیف برای همه دنیاست. حفظ دینِ حق، یک حکمی است برای همه دنیا و در رأس واجبات برای همه دنیا واقع شده ... آن مسلمی که در آفریقاست، حفظ برایش واجب است». 🔶 حضرت امام (ره)، راه صدور انقلاب اسلامی را -که یک تحول معنوی، الهی و توحیدی است- رأی مردم می‌داند: «باید اساس را مردم و فکر مردم قرار داد و باید به فکر مردم بود، نه دولتها، زیرا مردم و توده‌ها با حق موافقند...اگر بخواهیم انقلاب را صادر کنیم، باید کاری کنیم که مردم خودشان حکومت را به دست گیرند تا مردم- به اصطلاح- طبقه سه روی کار بیایند». این‌ها همه سؤال برانگیز است که در کنار آن اندیشه‌ی تند و غلیظ عرفانی که غیر از را نمی‌پذیرد و را برای فقیه جامع الشرائط قائل است، چطور حاضر می‌شود مردم‌سالاری را به عنوان یک بعد جدیِ اندیشه‌ی سیاسی خود مورد تأکید قرار دهد؟! 🔶 عموماً طرح حکومتِ امام (ره) با زاویه نگاه فقهی از دریچه مسئله‌ی ولایت مطلقه فقیه مورد توجه واقع شده، اما سؤال این است که اساساً سالار بودن مردم چگونه از بستر فقه اسلامی سر برآورده است؟ مکتب فقهی حضرت امام (ره) را عناصر کلیدی سامان داده‌اند که در کنار یکدیگر بطور هماهنگ نشسته‌اند. یک رکن قطعی این مکتب مسئله‌ی است و رکن دیگر آن بحث و همین طور مسائلی از قبیل طرح مراتب حکم بر اساس دو لایه انشاء و فعلیّت، با تعریف ویژه ایشان و همین طور طرح بحث تجدّد موضوعات و مسئله‌ی تعلق حکم به طبایع است که در کنار یکدیگر یک طرح ویژه را سامان می‌دهند. 🔶 در این میان پرسش از این نکته که سالار بودن مردم چگونه از تراث فقهی، توسط حضرت امام (ره) به چشم آمد، قطعاً مسأله ای کلیدی خواهد بود خصوصاً که طرح مردم‌سالاری دینی بر این اساس است که شکل گرفته است. این پرسش وقتی مسئله‌ی جدی‌تری خواهد بود که نسبت آن را با که در نگاه توحیدی مخصوص خداوند است و همین طور حق حاکمیت ولی‌فقیه، مشخص کنیم. 🗞 مصاحبه از نشریه ص24 خانه طلاب جوان @khaneTolab
مردم سالاری دینی در عرفان نظری (قسمت چهارم) 🎤 گفتگو با استاد امینی نژاد ، استاد سطوح عالی فلسفه و عرفان اسلامی 📣 انسانی که همه خداخواه و اند؛ همه به طرف خیر می روند؛ غلبه خیر بر شر؛ اینکه عاقبت کار از آن است؛ این نگاه‌ها وجود دارد.[اما] چندین عامل باعث می‌شود بسیاری از عرفا به طرف بالفعل شدنش نروند. بخشی به استعدادهای خودشان بر می‌گردد. یک بحثی است که ریشه قرآنی دارد و حضرت علامه هم بحث کرده اند، بحث صراط و سُبل، که سبل متعدد در بستر است. ریشه‌اش هم مسئله استعدادهای متعدد است. بسیاری از کسانی که در فضای عرفانی قدم برمی‌دارند به لحاظ استعدادی بیش از آنکه مثلاً در سفر دوم بخواهند سیر کنند از آن‌ها بر نمی‌آید. این‌ها فقط نباید مزاحم راه باشند، ولی همین که همراهی عمومی دارد، این مقدار برایش کافی است. از جمله بحث‌های دیگری که در این مسئله داریم، مظهریت اسماء الهی است. بنا بر تحلیلهای عرفانی، ریشه تفاوت عرفا به مظهریت اسماء الهی برمیگردد. تنها عده‌ای از عارفان هستند که به لحاظ مظهریت اسماء نسبت به دیگر اسماء الهی ترند. 📣 به لحاظ تاریخی واقعاً درست نیست بگوییم عرفا دخالت‌های اجتماعی نداشته اند. قیام صفویه ریشه واضح از دل عرفا و متصوفه دارد که منجر به تسلط حکومت شیعی در ایران شد. این خیلی مهم است. باید نشست و تحلیلش کرد. چطور کردند، دست به اسلحه بردند با توجه به اینکه نگاه‌های عرفانی خانقاهی داشتند اما یک دفعه به این فضا کشیده شدند و هیچ هم احساس نکردند از فضای خودشان دور شدند. بنا به گزارش‌های موجود، ریشه های نهضت سربداران یک سری شیوخ عرفانی بودند. پس طبیعت عرفان یک بحث مفصل‌تر می‌خواهد. واقعا طبیعت انزوا و عزلت و گوشه گیری و عدم دخالت اجتماعی نیست. یکی از کسانی که توجه جدی به این فضا کرده و بحث مظهریت اسماء در ایشان قابل تأمل است، حضرت امام است. 📣 به نظرم نقطه ثقل عرفانی امام، محوری است یعنی بحث معرفت نفس نیست، نه اینکه اصلاً در کارش نباشد، نقطه ثقل روی آن نیست، بلکه روی مسئله توحید است. آن چیزی که از طبع کار عرفانی امام برمی‌آید، جریان دادن حقیقت توحید در تمام ساحت‌ها است. در بحث اینکه آیا انسان به لحاظ سلوک به درجات طریقت و حقیقت که رسید نیاز به شریعت دارد یا ندارد؛ جواب امام، جواب خاصی است. من حتی در خیلی آثار و کتاب‌ها ندیدم. ایشان می‌گوید وقتی کسی به مراتب بالا رسید، آیا نباید آن حقیقت را به تمام ساحت‌های وجودی خودش تمشی بدهد؟ این یعنی رعایت و عبودیت در تمام سطوح حتی اعضا و جوارح. امام همین اندیشه را می‌خواهد بسط اجتماعی هم بدهد. این‌ها اصول عرفانی است، در این معنا تمرکز کرده است. 📣 اسلام بسط در ابعاد هم هست. نمی‌تواند ظلم را قبول کند و لذا اینجا نزاع بین و درمی‌گیرد و ما دائم باید این فضا را بسط بدهیم و جلو ببریم. فکر می‌کنم این مسئله در امام خیلی جدی شده است، مثلاً ممکن است بسیاری از عرفا اصلاً به اندیشه اجتماعی نرسیده باشند، اندیشه اجتماعی نکته مهمی است. امام به این اندیشه اجتماعی رسیده است حالا که به اندیشه اجتماعی رسیده، میخواهد اصول و عرفانی که بسط توحید در همه ساحت‌ها است را جریان بدهد. و اتفاقاً احساس می‌کنند انبیاء و ائمه معصومین هم همین گونه عمل می‌کردند، مثل تفاوتی که بین امام و دیگر فقها در بحث ولایت فقیه است. ولایت فقیه قبلاً بوده اما خیلی با نگاه امام فرق می‌کند. یک نگاه تعبدی خاص در دیگران است. ولی امام در یک ساختار کاملاً معقول ولایت فقیه را می‌بیند لذا از کسی که ولایت فقیه را قبول نداشته باشد تعجب میکنند. ایشان قائلند چارچوب اسلام یعنی ولایت فقیه. من احساس می‌کنم تلقی حضرت امام در فضای عرفانی هم به همین شکل است که حرکت انبیا را برای تشکیل حکومت می بینند. بارها حضرت امام روی این تأکید کرده است. تشکیل حکومت یعنی جریان دادن ارزش‌های انسانی و الهی به همه ساحت‌ها. 🗞 مصاحبه از نشریه ص46 متن کامل مصاحبه👇 http://www.khanetolab.ir/content/9647 خانه طلاب جوان @khanetolab
🔔 در این روز های گرم چه خوب است اول به یاد در برخی مناطق کشور باشیم و قدر نعمتها را بدانیم. سپس به برخی سخنان مقام معظم رهبری پیرامون تأمل کنیم. 📢 سخنان مقام معظم رهبری: ✅ سه تا مانع ممکن است دشمن طراحی کند: یکی پراکندن یأس، یکی منحرف کردن استعدادها، یکی هم برخورد سخت و خشن؛ یعنی تحمیل تهاجم نظامی و از قبیل اینها. در مورد این مسئله‌ی اول که پراکندن نومیدی و یأس است، من اصرار دارم شما جوانها بیشتر فکر کنید، تأمل کنید و نشانه‌هایش را ببینید. همین الان دارند این کار را میکنند؛ یک عده‌ای هم برای آنها و از زبان آنها و از حنجره‌ی آنها به نفع آنها حرف میزنند. یکی از آنها مسئله‌ی است. در داخل کشور خودمان جنجال راه انداختند که آقا انرژی هسته‌ای هزینه‌ی بدون سود است؛ چرا دارید این کار را میکنید؟ حالا تبلیغات جهانی که این مسئله را کاملاً دنبال میکرد و هنوز هم میکند؛ اما در داخل کشور خودمان از اولی که این مسئله‌ی هسته‌ای مطرح شد، از پنج شش سال قبل از این تا حالا مرتباً این مطلب را گفته‌اند و تکرار کرده‌اند. حتّی عده‌ای نامه نوشتند و گفتند آقا ما فیزیکدانیم. اینکه میگویند ما توانسته‌ایم دستگاه‌های سانتریفیوژ را راه بیندازیم، اصلاً واقعیت ندارد! به قدری قرص ،این را گفتند که ما مجبور شدیم افرادی را بفرستیم و بگوئیم بروند بازرسی کنند، درست ببینند؛ نکند که همینی که اینها میگویند، باشد. این، مال پنج شش سال قبل است. رفتند، آمدند گفتند نه آقا! کار، بسیار خوب، صحیح، علمی و محکم دارد انجام میگیرد. اول گفتند نمیشود، نمیتوانیم؛ بعد که دیدند توانستیم، گفتند آقا این هزینه‌ای است که سود ندارد، فایده‌ای ندارد. بنده در سخنرانی عمومی عید نوروز سال گذشته مفصل درباره‌ی این صحبت کردم و نمیخواهم تکرار کنم. چطور فایده‌ای ندارد؟ ما برای بیست سال دیگر حداقل بایستی از انرژی هسته‌ای به دست بیاوریم. برآوردی که برای مصرف انرژی در کشور و مورد نیاز کرده‌اند، حداقل بیست هزار مگاوات باید از طریق انرژی هسته‌ای باشد؛ والّا ما باید برق را از دیگران کنیم؛ یا اگر نتوانستیم گدائی کنیم، یا ننگمان آمد، یا به ما ندادند، از خیر چیزهائی که با نیروی برق میچرخد، باید بگذریم؛ از کارخانه، از تولید، از بسیاری از ابزارهای پیشرفت. خب، ما کِی شروع کنیم تا بتوانیم بیست هزار مگاوات را بیست سال دیگر به دست بیاوریم؟ الان اگر دیر هم نشده باشد، قطعاً زود نیست. ممکن است دیر هم شده باشد. (۸۶/۱۰/۱۲) ✅ ابوجهل‌های زمان که همچون لات‌های بی‌مغز، فقط به بازوی خود نگاه می‌کنند و عربده می‌کشند، می‌دانند که ملت ایران به دنبال استفاده از برای است، اما می‌گویند چون این کار به شما توانایی می‌دهد ما نخواهیم گذاشت. البته ملت ایران با اتکا به تجارب مفید و فواید قابل اتکای ۳۰ سال استقامت، به این حرف‌ها اعتنایی نمی‌کند و به راه خود ادامه می‌دهد.(۸۷/۰۵/۰۹) ✅ بر اساس برآورد کارشناسی و دقیق متخصصان، کشور تا چند سال آینده برای خود، نیازمند حداقل #۲۰_هزار_مگاوات برق تولیدی از نیروگاه‌های هسته‌ای است، و بر همین اساس ملت ایران برای تأمین نیاز خود، به‌دنبال یک مسیر علمی و عملی و یک اقدام مشروع و صحیح و بی‌خطر رفت اما آمریکا که مخالف پیشرفت علمی ملت ایران و دیگر ملت‌ها است، در مقابل این حرکت مشروع ایستاد و ظالمانه را تحمیل کرد. مسئولان کشور به این نتیجه رسیدند که مذاکره کنند و از بخشی از خود نیز صرف‌نظر کنند تا برداشته شود اما امروز می‌بینیم علی‌رغم همه‌ی قرارها و تعهدها و بحث‌های فراوان در مذاکرات، برخورد آمریکا با این مذاکرات و نتیجه‌ی آن، کاملاً ظالمانه، قلدرمآبانه و زورگویانه است. مسئولان باید به سردمداران فاسدِ رژیم ایالات متحده‌ی آمریکا اثبات کنند که به مردم خود متکی هستند و ملت ایران که ملتی مقتدر است، به برکت اسلام، زیر بار زور نمی‌رود و کُرنش نخواهد کرد.(۹۶/۰۶/۲۶) خانه طلاب جوان @KhaneTolab
🔆 (۴) 🔆 🔴 عامه مردم، بالقوه طرفدار سخن حق اند...رهبر خوب رهبری است که...🔴 💠 عامّه‌ی مردم هرجا هستند، آنجا قابل پیاده شدن و تأمین شدن است و رهبران اسلامی این را همیشه به ما توصیه کرده‌اند. ❌ نمی گویم عامّه مردم هیچ وقت در طول تاریخ نشدند؛ نمی گویم هیچ وقت توده های مردم دور و بر یک پیغمبر را نگرفتند که سنگ به او بزنند؛ چرا اتفاق هم افتاده. ⭕️💢 ما در چهره نگاری طبقات اجتماعی، طبقه ی عامّه مردم را داریم که طرفدار همه ی سخن های است، اما گاهی می تواند روی او اثر بد بگذارد. 🔴 یک ، آن رهبری است که عامّه ی مردم را هدف و خودش قرار می دهد، روی آنها کار می کند، آنها را می کند، از هم استفاده می کند؛ کمااینکه در انقلاب خود ما این کار انجام گرفت. همه معتقد بودند که مردم نمی آیند، معتقد بود که می آیند. همه از مردم و نیروی مردم و اجابت مردم مایوس بودند، امام بود. خیلی ها سراغ رفتند؛ امام از سال چهل و یک گفت: ((مردم)). 📗قرارگاه های فرهنگی/صص۲۴و۲۵ 📚📗📚📕کانال حوزه و تمدن سازی⬇️⬇️⬇️⬇️ @khaneTolab
🔴 خاک بر سر آن عالِم و اَفقهی که...🔴 💠 آقایان! اگر کسی پیدا کند، شود، به مقامات بالا برود، اما حاضر نباشد را بپذیرد؛ بر او غالب باشد و خواستها و تمایلاتِ شخصی، واضحات را از او مخفی کند، چنین کسی به عالَم اسلام نه تنها هیچ مفید نیست، بلکه و گاهی است. ❌اگر کسی و هم باشد، اما نتواند بفهمد و ببیند که نظام اسلامی، امروز در ایران اسلامی، چطور بر قیام کرده و چطور نظام جاهلىِ مبنی بر گناه و فسق و فجور و ظلم را از بین بُرده - طوری که امروز هم همه نظامهای مبنی بر فسق و فجور، از شیطان بزرگ امریکا تا اعوان و انصارش، و همه فاسدهای دنیا با این نظام میجنگند - و حتی با آنها هم صدا شود و برای آنها درست کند و از این‌که آنها تحریکش کنند خوشحال شود، خاک بر سرِ آن عالم اعلم و افقه! 🔴خاک بر سرِ آن عالِمی که قلباً خوشحال شود از این‌که ببیند ، در مقابل نظام اسلامی، از او و میکنند! باید گریه کند! حالا گیرم از لحاظ فقاهت و علم هم خیلی بالا باشد، که آن هم نیست، است. نیست، است. والّا اگر نور بود، اوّل خودِ این نوع افراد را هدایت میکرد. این نوع افراد - که اگر هم باشند، بحمدالله، خیلی نادر و در اقلیتند - به خاطر خود، حاضرند را زیر پا بگذارند. حتی با نظام اسلامی همراهی نکنند. یا بالاتر - خدای ناخواسته - کنند. اگر چنین کسانی را دیدیم، باید بیشتر به نقش اهمیت دهیم. اگر دیدیم درحوزه‌های علمیه، شورِ علمی هست، اما این شورِ علمی و کار علمی، را چنان که باید، پر نمیکند، باز باید به مسأله توجه کنیم. برای این‌که اگر و در حوزه‌ها باشد و ناشی از آن پیدا شود، هر کلمه‌ای که خوانده شود، باید به باشد. 🔆۱۳۷۳/۰۶/۲۰ ✳️❇️✴️✴️کانال خانه طلاب جوان⬇️🔰⬇️🔰 @KhaneTolab
⁉️ آیا امیرالمومنین (علیه السلام) برای گرفتن حکومت تلاش کردند ⁉️ 🔴 ما معتقدیم آن کسی که از طرف پیغمبر به حکومت برگزیده و منصوب شد، و جهاتی را که برای حکومت لازم است پیغمبر در او دید، و او را به این منصب گماشت و زمام جامعه اسلامی را در مُشت او قرار داد و به مردم هم او را معرفی کرد و توصیه او را هم کرد و گفت باید از او اطاعت کنید، او اگر یک وقتی از حق خودش دور افتاد ناچار باید کند که به خودش برسد؛ برای خاطر اینکه این حق یک حقی نبوده که بخواهند تعارفی به او بدهند. ❌ ... حکومت سالم برای دورانی که نزدیک به آغاز انقلاب اسلامی است، یک است، یک داروی لازم است. جامعه اسلامی حق ندارد بگوید من این دارو را نمی خواهم. آن کسی هم که خازن (نگه دارنده) این دارو است و دارو در آستین اوست، حق ندارد بگوید خب، حالا که دارو نمی خواهی، بنده هم قهر می کنم؛ نه، این نیست. مگر است؟ سعی می‌کند خودش را به آن حق برساند، سعی می کند دارو را به مریض بخوراند. مگر این که ببیند اگر چنانچه به این مریض خیلی فشار بیاورد مریض اصلاً خواهد مُرد. بله، در اینجا موقتاً دست نگه می دارد تا این مریض از آن حال بی جانی از آن حال قریب الموتی از آن حال احتضار بیرون بیاید. وقتی که مریض از آن حال بیرون آمد و آماده شد که روی او فعالیتی انجام بگیرد و این دارو به او خورانده شود، در ابتدا دارو را رندانه و زیرکانه به او می خورانند و اگر نشد، به زور در حلقش می ریزند، اینطوری است. ♨️ [حضرت] فعالیت کرد، تلاش کرد، واقعیت و حقیقت را اظهار کرد، هم خودش هم همسر پاک و پاکیزه و مطهرش... امیرالمومنین (علیه السلام) می رفت در خانه ها و مردم را دعوت می‌کرد که با او بیعت کنند و در خانه او بیایند تا او بتواند برود از یک اقلیت رقیب دیگر -چون اصحاب سقیفه اقلیّت بودند- از یک اقلیت مستأثر(ویژه خوار، کسی که چیزهای نیکو را برای خود و نه برای یارانش برگزیند) دیگر، که نظر اکثریت توده مردم را جلب کرده، حق خود را بگیرد. در رأس جامعه اسلامی قرار بگیرد و آن شغلی را که پیغمبر (صلی الله و علیه و آله) و خدا و قرآن برایش معین کرده است، ادامه دهد و جامعه اسلامی را به سوی ، به سوی ، به سوی همان راهی که پیغمبر سوق می داد، بِکِشد. ⭕️ اما آن وقتی که دید دیگر دفاع فایده ای ندارد و ادامه این جنجال و بگو مگو ممکن است که به تمام بشود با اینها بیعت کرد و در تمام مدت بیست و پنج سال در کنار خلفای سه گانه ماند. منبع: انسان۲۵۰ساله/حلقه سوم/صص ۹۰و۸۹ 📖📖📖📖 خانه طلاب جوان 🔰🔰🔰🔰 @khaneTolab
🔴 عامه مردم، بالقوه طرفدار سخن حق اند...رهبر خوب رهبری است که...🔴 💠 عامّه‌ی مردم هرجا هستند، آنجا قابل پیاده شدن و تأمین شدن است و رهبران اسلامی این را همیشه به ما توصیه کرده‌اند. ❌ نمی گویم عامّه مردم هیچ وقت در طول تاریخ نشدند؛ نمی گویم هیچ وقت توده های مردم دور و بر یک پیغمبر را نگرفتند که سنگ به او بزنند؛ چرا اتفاق هم افتاده. ⭕️💢 ما در چهره نگاری طبقات اجتماعی، طبقه ی عامّه مردم را داریم که طرفدار همه ی سخن های است، اما گاهی می تواند روی او اثر بد بگذارد. 🔴 یک ، آن رهبری است که عامّه ی مردم را هدف و خودش قرار می دهد، روی آنها کار می کند، آنها را می کند، از هم استفاده می کند؛ کمااینکه در انقلاب خود ما این کار انجام گرفت. همه معتقد بودند که مردم نمی آیند، معتقد بود که می آیند. همه از مردم و نیروی مردم و اجابت مردم مایوس بودند، امام بود. خیلی ها سراغ رفتند؛ امام از سال چهل و یک گفت: ((مردم)). 📗قرارگاه های فرهنگی/صص۲۴و۲۵ 📚📗 خانه طلاب جوان ⬇️⬇️ http://eitaa.com/joinchat/2731802626C6597703c2f
🔴 خاک بر سر آن عالِم و اَفقهی که... 💠 آقایان! اگر کسی علم پیدا کند، شود، به مقامات بالا برود، اما حاضر نباشد را بپذیرد؛ بر او غالب باشد و خواستها و تمایلاتِ شخصی، واضحات را از او مخفی کند، چنین کسی به عالَم اسلام نه تنها هیچ مفید نیست، بلکه و گاهی است. ❌ اگر کسی و هم باشد، اما نتواند بفهمد و ببیند که نظام اسلامی، امروز در ایران اسلامی، چطور بر قیام کرده و چطور نظام جاهلىِ مبنی بر گناه و فسق و فجور و ظلم را از بین بُرده - طوری که امروز هم همه نظامهای مبنی بر فسق و فجور، از شیطان بزرگ امریکا تا اعوان و انصارش، و همه فاسدهای دنیا با این نظام میجنگند - و حتی با آنها هم صدا شود و برای آنها درست کند و از این‌که آنها تحریکش کنند خوشحال شود، خاک بر سرِ آن عالم اعلم و افقه! 🔴 خاک بر سرِ آن عالِمی که قلباً خوشحال شود از این‌که ببیند ، در مقابل نظام اسلامی، از او و میکنند! باید گریه کند! حالا گیرم از لحاظ فقاهت و علم هم خیلی بالا باشد، که آن هم نیست، است. نیست، است. والّا اگر نور بود، اوّل خودِ این نوع افراد را هدایت میکرد. این نوع افراد - که اگر هم باشند، بحمدالله، خیلی نادر و در اقلیتند - به خاطر خود، حاضرند را زیر پا بگذارند. حتی با نظام اسلامی همراهی نکنند. یا بالاتر - خدای ناخواسته - مقابله کنند. ❇️ اگر چنین کسانی را دیدیم، باید بیشتر به نقش اهمیت دهیم. اگر دیدیم درحوزه‌های علمیه، شورِ علمی هست، اما این شورِ علمی و کار علمی، را چنان که باید، پر نمیکند، باز باید به مسأله توجه کنیم. برای این‌که اگر اخلاق و تهذیب نفس در حوزه‌ها باشد و ناشی از آن پیدا شود، هر کلمه‌ای که خوانده شود، باید به باشد. 🔆۱۳۷۳/۰۶/۲۰ ✴️✴️ خانه طلاب جوان 🔰🔰 http://eitaa.com/joinchat/2731802626C6597703c2f
4⃣ ✅ برای جهاد تبیین باید چه کرد؟زمان مطالعه: ۳ دقیقه 1⃣ مخاطب جهاد تبیین چه کسانی هستند؟ گذشت دوران انحصار رسانه های مرجع. هرچند هنوز هم صداو سیما و خبرگزاری ها نقش محوری دارند اما در این جهاد همه باید فعال شوند. نبرد جبهه ای است و جبهه متشکل از فرد فرد. نباید تکلیف شخصی را به جای دیگر حواله داد. فرمود هرکس به اندازه خود اطرافش را روشن کند. 2⃣ گام اول چیست؟  گام اول فهم است. اهریمن بیرونی و درونی را همراه با نقشه اش بیابیم. هرجریانی که ۲ کار می کند شیطان است. آنکه راه طی شده ۴۰ ساله را سیاه و آینده را ناامیدانه تحلیل می کند است. چه داخلی و چه خارجی؛ چه عالمانه  و چه جاهلانه. 3⃣ با خطاهاباید چه کرد؟ خطاها و نقدها را باید فریاد کرد و تذکر داد اما جای فرع و اصل را نباید جابجا کرد. اصل اصیل جنگ حق و باطل است. دشمنی امپراطوری امپریالیسم در مقابل پرچم عدالت خواهی جهانی در . خطا را ببینیم اما جنگ اصلی را فراموش نکنیم. 4⃣ نقشه عملیاتی دشمن چیست؟ تغییر نگرش. مردم ایران رشد کردند و دشمنی ها نیز عمیق تر شده است. دشمن از تغییر ارزش و گرایش به تغییر نگرش رسیده است. تغییر نگرش یعنی تغییر واقعیت ها. کاریکاتور کردن واقع و بزرگنمایی و تعمیم دادن و جابجا کردن اصل و فرع و تحریف واقعیت و قلب حقیقت ... خلاصه اینکه جنگ، جنگ روایت است. نگرش ها تغییر کند، ارزش نیز تغییر می کند و از عزت نفس ملی به خودتحقیری ها می رسیم. 5⃣ هدف نهایی چیست؟ روشنگری. روایتِ حقیقت. باید ابرها کنار روند تا خورشید تابان شود. من و شما باشیم یا نباشیم، خورشید نمایان خواهد شد؛ اما تاخیرها هزینه زاست. قربانی از روح و ذهن مردم می دهیم. ❓ و اما به چه طریق؟ 🔹حق خواهی: قبل از هرکار نیازمند یک عزم درونی هستیم. قبل از قدم گذاشتن در خیز حق طلبی برداریم. هوشیار در فضای مجازی ظاهر شویم و اوقات فراغت به سرگرمی سپری نکنیم. 🔸 حق طلبی: آنجا نیست که بیشتر لایک بگیرد و دست به دست شود. حق را باید با محاسبه و استدلال و از مرجع معتبر گرفت. وقت بگذاریم برای فهم حقیقت. حق را بپذیریم ولو تلخ باشد. 🔹حق گوئی: هرجا متن حقی دیدیم برای توزیع آن تلاش کنیم. خود را مقید کنیم به توزیع حق. اگر توان نوشتن داریم حتا در حد یک متن کوتاه دریغ نکنیم. هر کس شبهه داشت نسبت به او احساس مسوولیت کنیم؛ ولو یک نفر در یک گروه فامیلی. 🔸ناحق گریزی: هرجا ناحق دیدیم اعلام تنفرو برائت کنیم. هزینه دهیم. از فحش و ناسزا نهراسیم. مارپیچ سکوت را بشکنیم؛ ولو در حد یک کامنت. خیلی ها مثل ما هستند و منتظر خط شکن اند. حداقل اینکه اجازه ندهیم احساس اقلیت کنند. 🔹 حق آرائی: حق را به زبان ساده بگوئیم. قول محکم و مستدل و اما با توجه به احساسات و عواطف مخاطب. حق را باید به تناسب مخاطب گفت. ابلاغ پیام به قلب مخاطب مهم است نه ایصال و رساندن به دستش. با مخاطب مدارا کنیم. 🔹 حق نمایی: حق نما یعنی نمایش حق، یعنی جلوه دادن حق. نیکی ها و فضائل پیرامون خود را ببینیم و سر دست بگیرم. هرکس در پیرامون خود هر خیر و فضلی از هر کس دید بیان کند. از همسایه و دوست و آشنا و مسؤولین. چه کار خوب و چه آدم خوب. اولا تمرین کنیم خوبی ها را ببینیم و بعد از آن فریاد کنیم. توزیع خوبی ها چشم دشمن را کور می کند. 🔺 دشمن تلاش می کند نه فقط از حاکمیت، بلکه از مردم نیز تصویر سیاه نشان دهد. تصویر سیاه، سیاهی ساز است. این تصویر مخدوش و موهوم را بشکنیم. ✏️ نویسنده: محسن مهدیان 🌀🌀 خانه طلاب جوان 🔰🔰 http://eitaa.com/joinchat/2731802626C6597703c2f
خانه طلاب جوان
#پای_درس_تفسیر_رهبر 2⃣1⃣ "... وَضُرِبَت عَلَيهِمُ الذِّلَّةُ وَالمَسكَنَةُ وَباءوا بِغَضَبٍ مِنَ ال
3⃣1⃣ 🔻 در اصطلاح قرآن -که شاید تعبیر «حق» بیش از دویست مرتبه در قرآن تکرار شده؛ خیلی چیز عجیبی است- یک معنای عمیقِ وسیعی دارد؛ که حالا آنچه به طور خلاصه و مجمل در دو کلمه شاید بشود یک معنای سطحی از آن داد، به معنای است. 🔻 خدای متعال در آیات متعددی از قرآن میگوید: همه‌ی عالم وجود بر حق آفریده شده؛ «ما خلقناهما الّا بالحقّ»،(۱) «خلق اللّه السّماوات و الأرض بالحقّ»؛(۲) یعنی این دستگاه عالم وجود و دستگاه آفرینش -از جمله وجود طبیعی انسان، منهای مسئله‌ی اختیار و اراده در انسان- یک دستگاهِ ساخته و پرداخته و به هم پیوندزده‌ی متصل به یکدیگر و دارای نظام و دارای هدف است. 🔻 بعد عین همین مسئله را درباره‌ی بیان می‌کند. در مورد تکوین، به برخی از آیات اشاره کردم. در مورد تشریع میفرماید: «نزّل الکتاب بالحقّ»،(۳) «ارسلناک بالحقّ بشیرا و نذیرا»،(۴) «لقد جائت رسل ربّنا بالحقّ».(۵) این حق، همان حق است؛ آن در است، این در است. این معنایش این است که عالم تشریع، به حکمت الهی، صددرصد منطبق با عالم تکوین است. 🔻 اراده‌ی انسان میتواند یک گوشه‌هائی از آن را خراب کند. البته چون منطبق با عالم تکوین است و جهت، جهت حق است لذا در نهایت، آن حرکت عمومی و کلی غلبه پیدا می‌کند بر همه‌ی این کارهای جزئی‌ای که تخطی و تخلف و انحراف از این راه است؛ بنابراین تخلف‌هائی ممکن است انجام بگیرد. 🔻 این عالم هستی است، این هم تشریع است. خب، یکی از مواد این عالم، اراده‌ی انسان است؛ یکی از مواد این تشریع، آزادی انسان است؛ پس این حق است. با این دید به مسئله‌ی آزادی نگاه کنیم، که آزادی حق است در مقابل باطل. ۱. دخان؛ ۳۹ ۲. عنكبوت؛ ۴۴ ۳. جاثية؛ ۲۲ ۴. بقرة؛ ۱۱۹ ۵. اعراف؛ ۴۳ 🗓 ۱۳۹۱/۰۸/۲۳ 🌀🌀 خانه طلاب جوان 🔰🔰 🆔 @Khanetolab
خانه طلاب جوان
#جهاد_تبیین 0⃣2⃣ #یادداشت ❓چند خط درباره این پرسش که چرا تاکنون مساله #جهاد_تبیین حل نشده باقیمانده
1⃣2⃣   ✅ تولد نظمی نوین در جهان؛ ، شرط موفّقیّت   🔰 رهبر انقلاب در پیام چند روز پیش به نشست اتحادیه انجمن‌های اسلامی دانشجویان در اروپا، مجدداً موضوع بسیار مهمی را مطرح کردند: 🔹 «رویدادهای سیاسی و نظامی در این روزها، تشکیل‌دهنده‌ی بخشی از همان پیچ تاریخی جهان است که گمان آن رفته بود. نخبگان و زبدگان ملّت بزرگ ما در این مرحله، حامل مسئولیت‌های ویژه‌اند. شناخت جبهه‌بندی‌ها و صف‌آرائی‌ها و انتخاب موضع درست، مسئولیت کوته‌مدت، و آمادگی برای نقش‌آفرینی در تحوّلات به سود ، وظیفه‌ی میان‌مدت آنان است.» 🗓 ۱۴۰۰/۱۲/۱۲ 🔰 ایشان از ده سال پیش بارها بر این نکته تأکید کردند که دنیا در حال تحوّل است و سرمنشأ این تحوّل، است و باید نقش خودمان را برای این اتّفاق مهم ایفا کنیم. (هرچند این موضوع به درستی درک نشد و لذا جدّی گرفته نشد). 🔰 البته فرموده بودند که اگر از بین برود، به خودی خود جای آن را نمی‌گیرد، بلکه نیاز به و داریم:  «گمان نکنید که اگر باطل به خاطر زوال‌پذیری‌اش از بین رفت، به‌خودی‌خود و بدون تلاش، در دنیا عَلَم خواهد شد؛ ابداً، باطل دیگری سر جایش می‌آید؛ مگر آن وقتی‌که حق، خود را آن‌چنان که هست، عرضه کند. این باطل‌ها مرتب پشت سر هم می‌آیند و می‌روند؛ مرتب به وجود می‌آیند و از بین می‌روند. طبیعت باطل، زایل شدن و از بین رفتن است. گمان نشود که اگر باطل از بین رفت، ممکن است اسلام یا حق، بدون تلاش و مجاهدت، بدون تعریف و تبیین‌، بدون زحمت کشیدنِ من و شما، در دنیا جایگزین باطل‌ها بشود؛ نه، بسته به این است که من و شما چه کار کنیم.» 🗓 ۱۳۷۰/۱۰/۰۵   🔰 لذا توجّه جدّی به این مهم، وظیفه‌ی تاریخی ماست؛ ، یک کار عملی است و چه بسا تلاش امروز ما، تاریخ آینده را تغییر دهد. در این راستا چند جمله‌ی مهم از نکات مطرح شده توسط رهبر انقلاب در دیدارهای گذشته را مرور کنیم:   🔹 «دنیا در حال یک است. ملّت عزیز ما، ملّت‌های مسلمان، امت عظیم اسلامی، می‌توانند نقش ایفاء کنند. اینجاست که اسلام، تعالیم اسلام، روش اسلام به کار نیاز مردم دنیا می‌آید؛ و اینجاست که نظام جمهوری اسلامی می‌تواند الگو بودن خودش را برای همه‌ی مردم دنیا اثبات کند.» 🗓 ۱۳۹۰/۰۷/۲۰   🔹 «اسلام در حرکت عظیم خود به یک نقطه‌ی حساس رسیده است. نسل‌های آینده خیلی چیزهای بزرگ و مهمی را مشاهده خواهند کرد، دنیا از این رو به آن رو خواهد شد. این سیاست‌های مسلطِ مادیِ مستکبرانه که ملّت‌ها را به بند کشیدند، این‌ها به تدریج مضمحل خواهد شد، آب خواهد شد، نابود خواهد شد؛ این آینده‌ی دنیاست. کانون اصلی هم این‌جاست، جوشش اوّلی هم از این‌جا شروع شده است و این ملّت ایستاده است. نکته‌ی این، ایستادگی و استقامت است.» 🗓 ۱۳۹۰/۱۱/۲۶ 🔹 «شرائط گیتی حساس و جهان در حال گذار از یک پیچ تاریخی بسیار مهم است. انتظار می‌رود که در حال تولّد یافتن باشد. مجموعه‌ی غیرمتعهدها حدود دو سوم اعضاء جامعه‌ی جهانی را در خود جای داده است و می‌تواند در شکل‌دهی آینده نقشی بزرگ ایفاء کند.» 🗓 ۱۳۹۱/۰۶/۰۹ 🔹 «وضعیتی که امروز در دنیا هست، وضعیت تحول است. اوضاع جهان در حال تبدیل به یک شکل جدید و هندسه‌ی جدید است. اگر بخواهیم در گذشته‌های نزدیک -مثلاً در حدود یکی دو قرن- نظیری برای این پیدا کنیم، تقریباً شبیه اوضاعِ بعد از جنگ بین‌الملل اول، البته در جهت عکس آن است؛ آن روز هم هندسه‌ی سیاسی و اقتصادی دنیا تغییر اساسی و بنیادی کرد. یا قبل از آن، در دورانی که اروپایی‌ها را شروع کردند؛ یک وضعیت جدیدی در دنیا به‌وجود آمد، شکل عمومی دنیا عوض شد. تحولاتی که امروز مشاهده می‌شود، از این جنس است؛ جنس تغییر شکل عمومی دنیا؛ البته در جهت عکس آن دو مثالی که زدم... پیداست که به سوی ای داریم پیش می‌رویم... وضع دنیا که در آستانه‌ی یک تحول یا در حال یک تحول است، قابل انکار نیست؛ موقعیت ویژه‌ی کشور هم قابل انکار نیست. حالا این‌جا یک سؤالی مطرح می‌شود. سؤال این است که آیا کشور -و نیز البته - در قبال این حوادثی که در دنیا دارد اتفاق می‌افتد، مسئولیتی دارد یا نه؟ ... در یک چنین شرایط به این اهمّیّت و حساسیت، دانشگاه یا حوزه می‌توانند برای خودشان یک مسئولیتی تعریف نکنند و نقش تماشاچی داشته باشند؟ چه برسد به این‌که خدای نکرده بخواهند نقشی در حمایت از جبهه‌ی مقابلِ جبهه‌ی حق به عهده بگیرند.» 🗓 ۱۳۹۱/۰۵/۲۲ ✏️ نویسنده: حجت‌الاسلام 🌀🌀 خانه طلاب جوان 🔰🔰 http://eitaa.com/joinchat/2731802626C6597703c2f
❗️تفاوت مخرج مشترک نداشتن با صورت مشترک داشتن در دیدار اخیر با دانشجویان، معیار بسیار مهمّی در نوع انقلابی بیان فرمودند با عنوان نداشتن مطالبات با ! ⚠️ امّا در فهم این معیار، برای برخی کج فهمی صورت گرفته و دچار ابهام شده‌اند و متأسفانه در برخی موارد بعضی افراد دست به تأویل و تفسیر نادرست این سخن دقیق برده‌اند، تا بلکه بتوانند مطلوب خودشان را از این کلام برداشت کنند. خصوصا اینکه در این چند روز، انتقادات مختلفی بر علمکرد در ماجرای حذف از سوی جناح‌های مختلف صورت گرفته است. ⛔️ در جناح انقلابی انتقادات از جانب برخی، حسابی تند و تیز و از طرف گروهی دیگر خیلی محتاطانه بیان شده است؛ یک گروه به دیگری تذکر می‌دهد که سخنت با کلام دشمن پیدا کرده و دیگری هم به وی می‌گوید مخرج مشترک نداشتن به معنای نیست و باید حرف را واضح و شفّاف زد و چون دولت انقلابی است، نباید عملکرد را توجیه کرد و به اصطلاح کرد!!! 👈🏻 بنابراین لازم است تا صحیحی از این مطالبه‌گری صورت گیرد تا دچار انحراف و تفسیر و تأویل در معنای آن نشویم. ⌨️ نداشتن یعنی چه؟! در وقتی دو یا چند کسری که مخرج مشترک ندارند را بخواهیم جمع کنیم، نیازمند گرفتن مخرج مشترک هستیم. مثلا برای جمع ¾+⅔ لازم است تا میان عدد چهار و سه مخرج مشترک گرفته شود تا بتوان این دو کسر را جمع نمود که در این مثال، مخرج مشترک عدد 12 است؛ ➕ بنابراین بدون مخرج مشترک گرفتن، امکان جمع این دو عدد وجود ندارد. 🔹قبل از بیان نکته‌ی مثال بالا، دانستن دو مطلب لازم است: اینکه اولا لازم است و اساسا یکی از بازوهای اصلاح امور مختلف، نقد و مطالبه‌گری است خصوصا در نظام سیاسی اسلام چنین مسئله‌ای جزئی از به شمار می‌آید؛ و ثانیا نقد، دولت انقلابی و غیر انقلابی ندارد و صرف اینکه یک عنوان در اینجا وجود دارد نباید مانع از بیان مشکلات باشد چرا که برای ما با موضع‌اش شناخته می‌شود نه با جناح‌ها و طیف‌های سیاسی! (علیه‌السلام): حقّ به شخصيت‌ها شناخته نمى‌شود؛ خودِ حقّ را بشناس تا پيروان آن را بشناسى. 💎 نکته طلایی دقیقا همین جاست! نکته‌ای که فرمودند مبنی بر اینکه مطالبه، مخرج مشترک با سخن دشمن نداشته باشد یک معنای بسیار دقیق و ظریف دارد! دشمن می‌گوید فلان مشکل در دولت وجود دارد، فلان ایراد و اختلال در آن نهاد وجود دارد و .... امّا علت و پایه همه این‌ها را بر این می‌گذارد که این نظام نمی‌تواند، دیگر کارها اصلاح شدنی نیست، دیگر امیدی وجود ندارد، این‌ها هم کاری از دست‌شان بر نمی‌آید، همه مسئولین خائن و دزد هستند، ایران تبدیل به ویرانه شده و هزاران نتیجه دیگر از این همین قبیل. 🔺 دقت کنید که آن نقد و اختلال که دشمن می‌گوید، صورت است و چه بسا یک فرد انقلابی و متدیّن هم چنین نقدی داشته باشد و این هیچ ایرادی ندارد، ولی نکته آنجاست که اگر فرد انقلابی هم، مبنا و مخرج حرف خود را بر و عدم کارآمدی و عدم توانمندی در حل مشکلات و خیانت تمام مسئولین بگذارد، اینجاست که سخن‌اش با دشمن مخرج مشترک پیدا می‌کند و سخن او با دشمن قابل جمع می‌شود و اینجا دیگر فرقی میان دشمن و انقلابی نمی‌ماند!!! 💡 بنابراین اشتراک در صورت کسر هیچ ایرادی ندارد، یعنی بیان ایرادات و اختلالات و مشکلات، اتفاقا لازم است و رهبری و هر مسئول شایسته‌ای، اصلا چنین کاری را از ما می‌خواهند و مانعی ندارد همان حرف را دشمن هم بزند؛ مثل اینکه حذف ارز ترجیحی فلان تبعات را دارد و در نحوه اجرای آن فلان نواقص وجود دارد؛ امّا مبنا و مخرج سخن انقلابی آن است که این مشکلات و مسائل را می‌توان حل کرد و مامی‌توانیم و آینده روشن است و باید کمر همّت ببندیم تا مشکلات را حل کنیم و مسئولین پاکدست را یاری کنیم!ب 🔦 این همان ظرافت معنایی است که در کلام حکیم انقلاب وجود دارد! پس باید نقدها را مطرح کرد اما با مخرج امیدواری و تفکر و اینکه هیچ بن بستی وجود ندارد. 📣 یادمان نرود این روزها، عرصه بیش از هر وقت دیگری نیازمند فرمانده و رزمنده است! ✍️ نویسنده: 🌐 @negashteh 🌀🌀 خانه طلاب جوان 🔰🔰 http://eitaa.com/joinchat/2731802626C6597703c2f
☑️ خروش حسین، خاموشی مردم: مرگ محافظه‌کاری، ماندگاری انقلابی‌گری 1⃣ نمی‌توان از عاشورا گفت و روضۀ جزئیّات گدازنده را شنید اما از «تنهایی» و «» حسین‌بن‌علی -علیه‌السلام- پرسش نکرد. مردمانِ مسلمان آن روزگار از قیام حسین، بی‌خبر نبودند؛ نه از او، نه از حقانیّت و فضیلت او. شاید راه او را باور نداشتند و شاید با وجود باور به انتخاب دشوار او، نتوانستند مخاطرۀ همراهی با او را بپذیرند و در منازعۀ میان عقل این‌جهانی و عشق آن‌جهانی، هودار هوس خویش شدند. هرچه که هست، حسین در طول دوران امامت خویش، تنها توانست هفتاد و اندی را با خود در کربلا همراه کند. دیگران یا در جبهۀ مخالف او بودند یا بی‌طرفان و خاموشانی بودند که سر به مرداب زندگی خویش فرو بردند و او را در آن معرکۀ تاریخی، تنها و بی‌یاور نهادند. اما چرا حسین، «تنها» ماند؟ چرا جامعۀ اسلامی که پنجاه سال بیشتر با رحلت رسول اکرم فاصله نداشت، جانب او را نگرفت؟ اگرچه پس از کربلا، غوغاها و قیام‌ها و طغیان‌ها برخاست، امّا مسأله این است که چرا در آن «» که او پرچم اعتراض و مقاومت برافراشت، نه فریادی به حمایت از او، سکوت سنگین را شکست و نه شمشیری در کنار او از نیام سر بر کشید؟! درد و داغ غربت و تنهایی حسین، کمتر از شهادت او نیست. 2⃣ در میانۀ این ابتلاء عظیم، بسیارند آنان که نه در این سو بودند و نه در آن سو، امّا در آن زمانه بودند و می‌توانستند حسین را در کربلا تنها نگذارند؛ حتّی به بهای جان خویش، امّا چنین نکردند و اندکی بیش زندگی‌کردن را بر این «» ترجیح دادند. آنان، سالیانی بیشتر زیستند و طعم لذایذ دنیا را چشیدند، امّا حیات‌شان، بی‌اثر و خنثی بود. مردگانی بودند که زندگی را در «تنفّس در اکنون» می‌دیدند و شهامت دست‌کشیدن از اکنون را برای آفریدن یک «» نداشتند. کوته‌اندیشانی که خواسته‌ها و تمنیّات‌شان، از زندگی روزمرّه‌اشان فراتر نمی‌رفت و دین‌داری را به بازی دنیا گرفته بودند و تاب زیان را نداشتند. نبرد نابرابر کربلا، حاصل کناره‌گیریِ انبوهِ مردمانِ مسلمان از این نزاع تاریخی بود، وگرنه تقدیر دیگری رقم می‌خورد و عالَم اسلامی به سوی دیگری روانه می‌شد. مردمان، را شنیدند، امّا به یاری‌اش نشتافتند و باطل را دریافتند، امّا در برابر آن صف نکشیدند. همگان، نظاره‌گر و خاموش ماندند و حسین در تراکم سکوت اینان، به مسلخ رهید و جرعۀ زهرآگین غربت را نوشید و زخم‌های بسیار چشید. 3⃣ عاشورا، آداب شوریدن است و ازاین‌رو، نقطۀ مقابلِ «بی‌تفاوتی» و «انفعال» و «نظاره‌گری» است. ، رسم خروشیدن و جوشیدن می‌آموزد و «» و «» را بدنام و منفور می‌سازد. در منطق عاشورا، باید از همه‌چیزِ خویش گذشت و فانی در حقّ شد؛ باید به بیابان بلا رفت و در گرداب خون، غوطه‌ور شد؛ باید تمام محاسبه‌های معطوف به خود را کنار نهاد و به حکمِ عقل سرخ، دل به دریای شمشیر سپرد؛ باید آداب عافیّت را نادیده انگاشت و هزینۀ گزاف را پراخت؛ باید میان تسلیم و مرگ، از جان گذشت و با زندگی در سایۀ حقارت، بدرود گفت. عاشورا، یک قاعده است نه یک استثناء؛ یک منطق است نه یک مورد؛ یک فلسفه برای حیات است نه یک داستان گزنده برای گریستن؛ یک تاریخ مستمر است نه یک امر تاریخی‌شده. 4⃣ سرانجام، حسین در سال شصت‌ویک هجری رفت و اینان –مردمانِ مسلمان آن روزگار- ماندند، امّا نه! اگر همۀ زمان‌ها عاشورا و همۀ زمین‌ها کربلاست، پس باید گفت حسین ماند و اینان رفتند. قافلۀ حسین از حرکت بازنایستاده است و همچنان در متن تاریخِ «حیاتِ باطنیِ انسان»، سیر می‌کند و تکرار می‌شود و حماسه‌ها و خیزش‌ها و صیرورت‌های قدسی می‌آفریند. این او بود که به تاریخ، معنای تازه بخشید و در این امتداد، خوبان هر نسل و عصر را از تاریک‌خانۀ تعلّقاتِ زندگی برگزید و به قافلۀ جریان‌مند خویش افزود. او در دل تاریخ قدسی، جاری‌ست؛ همچون چشمه‌ای زلال، می‌جوشد و جان اصحابِ حقیقت را سیراب می‌کند. تاریخ حسین، تاریخِ در سایه نیست، بلکه معنی حیات است و غایت آن. غیر از آن، هرچه که هست، بیش از لایه‌های ظاهری و نمودهای پوشالی نیست. و این مقاومت و ایستادن و انقلابی‌گری و دل به دریای موّاج حادثه سپردن است که تاریخ می‌آفریند، نه محافظه‌کاری و مصلحت‌اندیشی و تسلیم و هراس. محافظه‌کاران از زمانۀ خویش فراتر نمی‌روند و در فردای تاریخ، به شمار نمی‌آیند. ✍ نویسنده: مهدی جمشیدی •┈••✾🔹✾••┈• 🌀🌀 خانه طلاب جوان در "ایتــا" "بلــه" "روبیـکا"