eitaa logo
مجمع الذاکرین مداحان کشوری و بخش پیربکران شهرستان فلاورجان اصفهان
3هزار دنبال‌کننده
7.5هزار عکس
9.4هزار ویدیو
1هزار فایل
مجمع ذاکرین مداحان بخش پیربکران بسیج مداحان آموزش مداحی امام حسین(ع)محل کلاس پایگاه بسیج کرافشان حوزه شهید بهشتی چهارشنبه شبه ساعت ساعت ۱۹/۳۰ مداح اهل بیت مهدی عباسی شماره تماس مجتبی موسوی ونهری: 09130857625 لینک کانال: @madahanpirbakran
مشاهده در ایتا
دانلود
. اینان که به راه حفظ دین هَم‌‌قَسَم اند در بین زمین و آسمان محترم اند در دست، شرفنامه‌ی غیرت دارند مردان خدا، مدافعان حَرَم اند سیدهاشم وفایی✍ .
فراق رمضان یارب نظر ائت فصل کرامت گئدیر الدن افسوس اولا که ماه عبادت گئدیر الدن مین آیدان اولان قدریده افضل شب قدری الله آیی ایام هدایت گئدیر الدن سیراب ائله دی قلبلری چشمه ی قران قرانیله چون جهل و جهالت گئدیر الدن شهر رمضان آچدی گوزل سفره سین اما قویدی بیزی بیر ایل یئنه حسرت گئدیر الدن به به واریدی ذکر و مناجات و دعاسی صبحونده اولان عطر و طراوت گئدیر الدن باشدان باشا عاصی لره اومّید آییدی نومید ائلمه نعمت و قسمت گئدیر الدن عزت واریدی وقت اذان سفره باشیندا ائولرده اولان شور و حلاوت گئدیر الدن یارب نظر ائله نظر لطفیوی کسمه چون عشقیویله کبر و منیت گئدیر الدن درگاهیوه مین دفعه ده شکر ائیلسم آزدی توفیقین اگر اولماسا عزت گئدیر الدن عفو ائیله بیزی پنج تن آلعبایه تا واردی بو آی رحم ائله فرصت‌ گئدیر الدن بایرام گلیری ائیلمه هیچ بیر کسی نومید لطفونله اورکدن غم و حسرت گئدیر الدن یارب بیزه دنیا بویی وئر صبر و بصیرت صبر اولماسا هر قلبیده طاقت گئدیر الدن هر شام و سحر روحیمی مدهوش ائله یارب غفلت ده عجب عمر موقت گئدیر الدن
حسینین گل یوزی جنت دی والله وجودی خلقته زینت دی والله حسین عالملره روح و رواندی صفای گلشن خلقت دی والله حسین قانیله تفسیر ائتدی عشقی که بیعت ظلمیله ذلت دی والله قیام ائتدی کی قران زنده قالسین بیزه آزاده لیق اورگتدی والله بو مکتبده اولان ظلمه باش ایمز سراپا مکتبی غیرت دی والله حسینین نوحه سی ذکر و دعادور عزاسی درس حیثییّت دی والله بو بزم عشقه هر کس یول تاپانماز گلر بیر کیمسه کی دعوت دی والله قرا پرچم بیزه نام و نشاندی قرا کوینک بیزه عزت دی والله بو درگهده بیری شرمنده اولماز نه احسان اولسا بی منت دی والله اولور تکرار اگر هر ایل عزاسی بیزه برنامه وحدت دی والله مریض عشقه وار دارالشفاسی دواسی قان اولان تربت دی والله گوزلدی هر مکاندان کربلاسی مزاری قبله حاجت دی والله هاچان دعوت ائدر "" بیرده بیلیر قلبیم دولی حسرت دی والله منه لطف ائیله سه آخر نفسده نه غم، جان وئرماقیم راحت دی والله
. |⇦•چشمی که آلوده... و با خدا ویژهٔ ماه مبارک رمضان اجرا شده رمضان ۱۴۰۳به نفسِ حاج‌ محمد بذری ●━━━━━━─────── چشمی که آلوده شده باران ندارد بی توبه این آلودگی پایان ندارد دیگر حجاب افتاده روی چشمهایم از بس که اُنسی دیده با قرآن ندارد هاتف ندا داده دُعیتُم ایهاالناس کاری خدا انگار جز احسان ندارد حالا که در باز است پس درهم بیایید اینجا کَرَمخانه است این و آن ندارد تا آمدم داخل مرا طوری بغل کرد احساس کردم غیر من مهمان ندارد جز با توسل گریه کردن توبه کردن پرواز کردن تا خدا امکان ندارد راه شهادت نیمه شب اشک است اشک جامانده هرکس دیده ی گریان ندارد این سرزمین نذر امیرالمونین است بیهوده حیدر عشق بر سلمان ندارد ما با دعای فاطمه عبدالحسینیم کی گفته زهرا لطف بر ایران ندارد سرتاسر عالم چو ایران سرزمینی مثل علی موسی الرضا سلطان ندارد راه نجف تا کربلا راه بهشت است جز کربلا عاشق سر و سامان ندارد دلداده ی آوارگی در اربعینم درد جدایی جز حرم درمان ندارد .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ 👇
Shab 06 Ramazan 1403 Bazri [Mohjat_Net] (1).mp3
4.88M
|⇦•چشمی که آلوده ... و ویژهٔ ماه مبارک رمضان اجرا شده رمضان ۱۴۰۳ به نفسِ حاج محمد بذری
. |⇦•فدای جود کسی که... مجتبی علیه السلام اجرا شده ماه مبارک رمضان به نفسِ حاج‌محمد رضا بذری ●━━━━━━─────── فدای جود کسی که هر آنچه را بخشید فقط به خاطر خشنودی خدا بخشید از ابتدا پدرش فکر ما گداها بود که سفره ی کرمش را به مجتبی بخشید غریب بود، اگرچه گدا فراوان داشت کریم بود، بدون سر و صدا بخشید کریم کار ندارد به اسم و رسم کسی غریبه را چه بسا بیش از آشنا بخشید ملامتش نکنید آن که را مدینه نرفت مدینه زائر خود را به کربلا بخشید گمان کنم که دگر مادری زمین نخورَد خدا فقط به حسن این چنین بلا بخشید گمان دیگرم این است که دم آخر به غیر قاتل مادر بقیه را بخشید خونِ جگر داد زد غریبی من را زهر بهانه‌ست کوچه کشت حسن را وای از آن مسجد و مرور بلایا بر سر منبر مغیره بود خدایا سبِّ علی می‌کنند و فکر بهشتند نامه ی بیعت به عمرو عاص نوشتند کشت مرا داغ کوثری که شکسته خاطره‌ی بغض مادری که شکسته حق بده هرروز زارزار‌ کنم من خاطره‌ی کوچه را چکار کنم من؟ آی کسی که سوال می‌کنی از من تا به کنون دیده‌ای کتک بخورَد زن؟! دست پلیدی به ظرف کوثر من خورد بشکند آن دست که به مادر من خورد *مناقشه است تو مجلس معاویه، همه بلند میشن یکی این میگه یکی اون میگه، همه دارن حرف میزنن جبل الصبر امام حسن ،دریای صبره، کوه صبره، عالم صبره،اما همین امام حسن که صبر وجودشو گرفته، صبر شاگرد مکتب امام حسن مجتباست. این عظمت صبردیدن یه جا بلند شد طاقت نیاورد اونم تا دید تو این جمع ،مغیره بلند شد. صدا زدتو دیگه چیزی نگو..انقده مادر مارو زدی محسن ما جان داد، سر و روی مادر ما رو خونی کردی...* .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ 👇
14011025eheyat-bazri-roze.mp3
9.52M
|⇦•فدای جود کسی که.... وتوسل به کریم اهل بیت مجتبی علیه السلام اجرا شده ماه مبارک رمضان به نفسِ حاج‌ محمد رضا بذری
👌 در تقدیم به مادران و و همراهانش مادرم .................... دلخوشم تنها به لبخند و دعای مادرم هرچه دارم، دارم از شبْ گریه های مادرم فاطمیه آمده، کوچه... دلش تنگِ عزاست ابریِ ابری شده، حال و هوای مادرم من هم ای ارباب، حساسم به نام فاطمه فاطمه، شام است و کوفه! کربلای مادرم! کوچه کوچه گشتم این شهرِ بدون عشق را مادرت را دیدم آخر در صدای مادرم از قنوتش زندگی می گیرم، او هم فاطمه ست! گاه می ترسم ولی از ربّنای مادرم مرگ می خواهد میان روضه های مادرت کوچه ها پُر می شود از وای وای مادرم ما نمک گیرِ شماییم و سرِ این سفره ایم ریخته زهرا نمک ها... در غذای مادرم با مُحرم رنگ و بوی دیگری دارد دلم دسته ها می آید و من هم عصای مادرم کربلا آتش به جانم می زند، نی می شوم نوحه می خوانم برایت - همنوای مادرم کربلا را باید از مشهد گرفت، اما چطور!؟ گفته سلطان جهان: من خاک پای مادرم می روم تا پنجره فولاد، امضایم کند قبل از آن اما رضایم با رضای مادرم از حرم سوغات باید برد، سوغاتم دل است دل که باشد جایگاه و جانفدای مادرم در مُحرم، دیدنِ هر چیز در من روضه است می روم بازار و درگیر حنای مادرم یاد جسم تو می افتم زیر سُمّ اسب ها زعفران وقتی که می گیرم برای مادرم تربتت، قرصی ست که زیر زبان باید گذاشت چیست غیر از این دوای من، شفای مادرم مادرم می ترسد و می لرزد از بازار شام می روم امسال سوریه به جای مادرم
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🖤چه کردکوفه که حیدربی احترام شد؟ کسی نبود که بر قلبش التیام شود 🖤امام مظهرصبرخداست ای کوفه چه کرده‌ای توکه صبرخداتمام شود؟! 🖤نبود،شأن علی با کوفیان باشد که بااهالی این شهر همکلام شود 🖤مگرمرام علی بین شهر شهره نبود؟ چه میشودکه چنین کوفه بی‌مرام شود؟ 🖤حرامزاده نبودند کوفیان امّا امان ازاینکه شکمها پرازحرام شود 🖤امان ازاینکه سخن‌های شبهه‌دار خواص دلیل اصلی گمراهی عوام شود 🖤زبیرفکر نمی‌کرد بعدپیغمبر بسوی فتنه رود،دشمن امام شود 🖤به جز ابوذر ومقدادوچندتن دیگر کسی نبود که آماده قیام شود 🖤 عجیب نیست بدون علی، ابوموسی بمکرووسوسه عمروعاص خام شود 🖤نخواست کوفه برای خداجهادکند که خواست تیغ علی نیزدرنیام شود 🖤کسی مقابل دشمن سپرنخواهد شد تمام کوفه اگرهم که قتل عام شود 🖤 این دلیل به حق بودن معاویه نیست اگر که دور و بر باطل ازدحام شود 🖤به منصبی نرسددرحکومت علوی کسی بخواهد اگر صاحب مقام شود 🖤کسی بدون علی عاقبت به خیر نشد اگرچه معتکف مسجد الحرام شود 🖤خوشا کسی که علی می‌شود خریدارش به خانه‌اش رودوبنده وغلام شود 🖤خوشابه حال هرآنکه شهیدراه علی است ودفن درنجف و وادی السلام شود 🖤رسیدکاربه جایی که روزعاشورا حسین،کشته وغارت زده خیام شود 🖤رقابت است سرش راکه زودتر ببرد رقابت ست سرش قسمت کدام شود 🖤رسید کار به جایی که اهل بیت علی اسیر و راهی بازار شوم شام شود 🖤نشسته‌ایم که یک روز منتقم برسد نشسته‌ایم فقط وقت انتقام شود
. |⇦•وقتش شده داداش... و توسل به سلام تلله علیها اجرا شده ماه مبارک رمضان به نفسِ سید رضا نریمانی ●━━━━━━─────── *برا این روضه امام زمانم صبح و شام گریه می کنه..کدوم روضه، کدوم‌مصیبت؟ راوی میگه از امام زمان سؤال کردم آقاجان! برا مصیبت جد غریبتون حسینه؟ فرمود:نه! اگه جد غریبمم بود برا این روضه گریه می کرد.نکنه برا مصائب عموتون عباسه؟فرمود:اگه عمومم بود برا این روضه گریه می کرد. برا روضه ی علی اصغره؟ فرمود: اگه علی اصغرم بود برا این روضه گریه می کرد. کدوم روضه است آقاجان؟! آقا گریه کردن فرمودن: روضه ی عمه ام زینب ..* وقتش شده داداش باید برم پاشو ببین چی اومده سرم جونم میره برای معجرم من اون اسیر آزاد توام وقتشه راهی شم من انعکاس فریاد توام وقتشه راهی شم راهی که مونده پابست منه وقتشه راهی شم پیام کربلا دست من وقتشه راهی شم می بینم  حواست از رو نی به دختراته می بینم چه غصه ای داداش توی چشاته دشمن ما رو با تازیونه زد هی بین راه با هر بهونه زد روزا زد و بازم شبونه زد با کعبِ نی میزد خواهرت و کاشکی نمی دیدی چه بی هوا میزد دخترت و کاشکی نمی دیدی ما رو توو کوچه ی یهودیا کاشکی نمی دیدی میون اون همه نامحرما کاشکی نمی دیدی غمگینم  برا خودم که نه برا رقیه کاش میشد  که جون بدم داداش به جا رقیه دلخون شدم واسه غم رباب غم پشت غم اومد چه بی حساب ما رو چیکار به مجلس شراب باور نمی کنم سنگ بلا ببوسه لبهات و باور نمی کنم چوب جفا ببوسه لبهات و باور نمی کنم که لخته خون ببوسه لبهات و باور نمی کنم که خیزرون ببوسه لبهات و درد داره ما رو جلو چشِ یهودیا زد درد داره یه بی حیا ما رو کنیز صدا زد .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ .👇
Fadaeian_Ramazan1400_Shab24_05 (1).mp3
14.91M
|⇦•وقتش شده داداش.... سلام الله علیها اجرا شده ماه مبارک رمضان به نفسِ سید رضا نریمانی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
مجموعه نقاشی روز قدس برای کودکان کودکان رنگ آمیزی کنند و در راهپیمایی شرکت کنند و در پایان را هپیمای روز قدس پیربکران تحویل دهید ودر قرعه کش شرکت کنید 🌺🌺🌺راهپیمای روز قدس جمعه۱۷فروردین ماه ساعت ۱۰/۳۰صبح از فلکه سردار سلیمانی (شهرداری سابق) انجام می شود
30.09M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
باغ بهشت منتظرم 🎥 سینه زنی طوفانی حاج در شب ۲۳ ماه رمضان در هیأت آیین حسینی 🔺حضرت زهرا (س) در بهشت منتظر رسیدن امیرالمؤمنین (ع) 🌹به یاد ی روز ۲۱ ماه رمضان سوریه؛ شهید زاهدی و همرزمانش... باغ بهشت منتظرم، تا برسه همسفرم قدرِتو این زمونه نَدونست ولی همدمت منتظر اینجاست مطلع الفجر من دیدن روی تو لیله القدر تو زهراست صوتِ فزت و رب الکعبه آسمونا رو می لرزونه نزد پهلو شکسته امشب فرقِ بشکسته ای مهمونه السلام علیک یاحیدر ....... مینویسه دست خدا اسم کیو با شهدا خوشبحال شهیدایی که عهدشونو خدا بسته با حیدر وقت قرآن به سر گفتن ای کاش فدائیِ قرآن بشه این سر شور طوفان الاقصی با ماست ما شهیدای راه قدسیم خون ما رمز پیروزی شد ما همه از سپاه قدسیم ذکرمون یا علی یا حیدر راهمون سوی فتح خیبر السلامُ علیک یا حیدر
. حضرت ابراهیم و پیر مرد کافر حضرت ابراهیم(ع) تا مهمان برسر سفره اش نمی نشست، غذا نمی خورد. یک روز پیرمردی را پیدا کرد و به او گفت:امروز بیا تا به خانه ی من برویم و با هم غذا بخوریم. پیرمرد دعوت ابراهیم را قبول کرد و به خانه ی آن حضرت آمد. ابراهیم(ع) فرمود سفره گستردند و چون اول باید میزبان دست به طعام دراز کند، حضرت خلیل، بسم الله الرحمن الرحیم گفت و دست به طعام دراز کرد؛ اما آن پیرمرد بدون اینکه نام خدا را ببرد،به خوردن طعام مشغول شد. ابراهیم فهمید که پیرمرد کافر است و روی خود را ترش کرد؛ یعنی اگر از اول می دانستم کافر هستی،دعوتت نمی کردم. پیرمرد هم غذا نخورده، بر شترش سوار شد و به راه افتاد و به سوی مقصد خود روانه شد. دراین هنگام خطاب رسید: ای ابراهیم! بهترین نعمت ها را که جان است، به این پیر گبر دادم و صد سال است او را که کافراست، روزی می دهم. اما تو یک لقمه ی نان را از او دریغ داشتی؟ برو و او را بیاور و از او عذر بخواه تا با تو غذا بخورد.ای ابراهیم! نباید انسان طوری رفتار کند که مهمان غذا نخورده از سر سفره اش برخیزد و برود. ابراهیم(ع) به دنبال پیر گبر رفت و از او عذرخواهی کرد و گفت:بیا برویم. من گرسنه ام و تا تو نیایی، غذا نمی خورم. می خواهی بسم الله بگو، می خواهی نگو. پیرمرد پرسید: تو اول مرا راندی.حالا چه باعث شد که آمدی و مرا بدین حال به منزل دعوت می کنی؟ ابراهیم(ع) گفت:خدای تعالی مرا عتاب کرد و درباره تو فرمود: من صد سال است او را روزی داده ام و باز هم می دهم؛ ولی تو یک ساعت تحمل او را نداشتی و او را رنجاندی؟ برو و او را راضی کن و به منزل بیاور و از او توقع بسم الله گفتن نداشته باش. پیرمرد اشکش جاری شد و گفت:عجب! آیا خدا اینگونه با من معامله می کند. بعد هم گفت: ای ابراهیم! دینت را برمن عرضه کن. پیرمرد در آن روز توبه کرد و خداپرست و موحد شد. منبع : محجه البیضاء، ج 7، ص 267
12_3_MohamdAli_Karimkhani_(Monajat)_(www.rasekhoon.net).mp3
8.58M
🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹 من آمـدم ای خـدا درد خود دوا کنم رخصت بده در زنم هی خدا خدا کنم ماه من شاه من مــهربان اله من جان مـولـا عـلـی ، بگـذر از گـناه من شـرمـنـده رحـمــت و نـعـمـت الهـیم عصیان شده موجب آه و روسیاهیم گـشـته اشـکـم روان بر رخ سیاه من جان مـولـا عـلـی ، بگـذر از گـناه من گرچه ازاین بنده ات جزخطا ندیده ای روی گناهان من پرده ها کشیده ای آبـرویـم نـبـر چـون تـویی پـنـــاه من جان مـولـا عـلـی ، بگـذر از گـناه من ذکـر زبـانـم بـود یـا عـلـی یـاعـظـیــــم بـنـما هـدایـت مـرا بر صراط مستقیم عاصـیـم نادمـم اشـک مـن گـواه مــن جان مـولـا عـلـی ، بگـذر از گـناه من