#پ_بهروزی
(مامان #محمد ۳ سال و ۹ ماهه و #علی ۱ سال و ۸ ماهه)
محمد آقا اولین باری که چشماشو باز کنه و ببینه هوا تاریک نیست، ما رو بیدار میکنه که پاشید، خورشيد خانوم بیدار شده!🌅
داداش علی👦🏻 هم با سر و صدای محمد بیدار میشه و روزمون رسماً شروع میشه.
اول اقدامات مربوط به سرویس بهداشتی جفتشونو ردیف میکنم و میرن حیاط.
۵ دقيقهای خونه رو جوری که به حد قابل قبولی برسه مرتب میکنم و صبحانه رو میبرم تو حیاط قاطی مرغ و جوجهها میخوریم.
تا هوا خنکه تو حیاطیم، خاک بازی و آب بازی و جوجه🐥 بازی و توپ بازی و ...
خورشید خانوم که میاد بالای سرمون میایم تو خونه.
یه میان وعده و بساط اسباببازیها که یکی پس از دیگری به جمعمون اضافه میشن.
تمام این مدت، تا دوتایی سرگرم میشن میرم سراغ کارای خودم تا دوباره بگن مااااامااااان بيييااااا بااااازی!😁
از بازی نشستنی حوصلهشون سر میره،
به این امید که خسته بشن نیم ساعتی به بدو بدو و بپر بپر و جیغ و داد میگذرونيم.
بچهها که نه، ولی من خسته میشم.
ناهار و میخوریم و تاب رو وصل میکنم به بارفیکس، نوبتی تاب میخورن.
خیلی زود سر نوبت دعواشون میشه!😫
چوبها رو میذارم رو مبل تا یکیشون با سرسره مشغول بشه و دعوا تموم بشه.
بهانه گیریها شدت میگیره، یعنی دیگه خوابشون مياد، اگه خدا بخواد.
من و محمد و علی و کتابها میريم تو اتاق.
نیم ساعت بعد:
من و محمد و کتابها برمیگردیم تو هال😒
بازیهای بیسر و صدا شروع میشه.
نقاشی🎨 و کاردستی و خونهسازی و حبوبات بازی و...
علی که بیدار میشه، محمد با هیجان میره استقبالش.
هوا دوباره خنک شده و میريم تو حیاط،
گاهی هم میزنیم به کوچه و خیابون به قصد قدری خرید.
آقای همسر که برسن، همون دم در با نوای گاوداری گاوداری🐄 بچهها مورد استقبال واقع میشن و دبه به دست میزن گاوداری،
تا هم به گاوا علف بدن،
و هم ازشون شیر تازه بگیرن.
سر شب بازیهايی با دوز هیجان بالا که من از پسش بر نميام با بابا انجام میدن و شام میخوریم.
حالا همهی این ماجراها رو کنار اومدم باهاش...
شما بگید نالههای قبل از خواب محمدو کجای دلم بذارم؟!
بااااباااا
😟😭😵از صبح هيشکيييييی با من بازی نکرده😭😭😭
😐😑😶😶😶
پ.ن: امام کاظم (علیهالسلام) فرمودند:
"بازیگوشی بچه در خردسالی، پسندیده است، برای اینکه در بزرگسالی بردبار شود.
شایسته نیست که کودک ،حالتی جز این داشته باشد."
#مادران_شریف_ایران_زمین
#روز_نوشت_های_مادری
🍀🍀🍀
کانال مادران شریف ایران زمین
@madaran_sharif
بنیاد شهید پالیزوانی(ره) برگزار میکند:
🔷 *دوره طلیعه حکمت*
سیر مطالعاتی آثار شهید مطهری(ره)
🔸دوره مجازی برخط(آنلاین)
ویژه خواهران
گروه ١: دوشنبهها ١۶:٣٠ الی ١٩:۵٠
گروه ٢: سهشنبهها ١۶ الی ١٩:٢٠
.
🔸دوره فشرده مجازی برخط(آنلاین)
ویژه برادران
پنجشنبههای دوم هرماه ١٣ الی ١۶:٢٠
🔸دوره مجازی برونخط(آفلاین)
خواهران و برادران
هفتهای یک جلسه
جلسه افتتاحیه پنجشنبه ٣ مهر ٩ الی ١٢ (برخط)
شرکت در جلسه افتتاحیه الزامی است.
🔷 *دوره طلیعه نور*
تفسیر قرآن کریم
دوره مجازی برخط(آنلاین)
چهارشنبهها ١۶ الی ١٩:٢٠
ویژه خواهران
🔷 *مدرس: دکتر علی غلامی*
رئیس دانشکده حقوق دانشگاه امام صادق علیهالسلام
مهلت ثبت نام: شنبه ٢٩ شهریور
اطلاعات بیشتر و ثبت نام:
www.shahidpalizvani.ir
#پ_شکوری
(مامان #عباس ۲سال و ۱۰ماهه و #فاطمه ۱سال و ۴ماهه)
یادمه بعد به دنیا اومدن عباس تا چندین ماه کتاب خاصی نخوندم. به جز یکی دو تا داستان و رمان.
اونم نصفه موند آخرش.😢
شرایط جدیدی بود برام و فکر میکردم دیگه با بچهی کوچیک نمیشه کتاب خوند.
البته عباس هم تقریبا شبا بد میخوابید و تا نیمههای شب بیدار بود و منم حسابی بدخواب و بیخواب شده بودم و تو وقتای آزاد فقط به خواب فکر میکردم.😅🙈
شاید ۵ یا ۶ ماهی به همین منوال گذشت
ولی حس بدی داشتم از اینکه نتونستم تو این مدت کتاب بخونم!
حس میکردم دیگه از دوران دانشجویی و کتابخوانی به کلی فاصله گرفتم و ناراحت بودم برای خودم...😓
تا اینکه یه سری اتفاق خوب توی زندگیم افتاد.
از طریق دوستام با چندتا دورهی مطالعاتی آشنا شدم.
اولش فکر میکردم که اینم احتمالا مثل بقیهی کتابای بعد تولد عباس، قراره نصفه و نیمه ول بشه وسط راه.🤭
ولی خداروشکر سختگیری مسئولین دورهها به قدر کافی بود و انگیزهم رو برای ادامهش بیشتر میکرد.
روزی حدود ۲۰ دقیقه مطالعه بود فقط.
البته گاهی عقب میموندم از برنامه و آخر هفتهها یا توی تعطیلات جبران میکردم.
بعد یک سال دیدم که به همین بهونه، کلی کتاب خوب خوندم.
کتابایی که همیشه دوست داشتم بخونم ولی انگیزهی کافی براش نداشتم و فکر میکردم با بچه نمیشه اینهمه کتاب خوند.
خلاصه راهش رو پیدا کردم👌🏻
اگر بخوام یه مجموعه کتاب که بهش علاقه و نیاز دارم رو بخونم، باید دنبال یک دورهی مطالعاتی باشم.😁
دورههای رسمی یا حتی دورههای دوستانه.
که مثلا با پنج نفر از دوستای پایه قرار بذاریم و روزانه یه مقدار مشخصی از کتاب رو بخونیم و به هم گزارش بدیم از مطالعاتمون.
بعد از یه مدت هم آدم عادت میکنه به منظم و روزانه کتاب خوندن.
یعنی حتی میشه تکنفره هم یه کتاب رو با برنامهی منظم روزانه یک ربع، در عرض کمتر از یک ماه تموم کرد.
و این خیلییی حس خوبی میتونه داشته باشه برای یک مامان.😍
حس رشد،
حس پویایی،
حس افزایش معلومات و دانش،
و...
احوالات کتابخونی شما چطوره مامانا؟
قبل مامان شدن بیشتر کتاب میخوندید یا بعد از مامان شدن کتابخونتر شدید؟😇
ترجیح میدید تکی کتاب بخونید یا جمعی؟
تا حالا دورههای مطالعاتی رو تجربه کردید؟
چیا خوندید؟
دورههایی که شرکت کردید رو به ماهم معرفی کنید.
پ.ن: کتابای توی عکس بخشی از کتابهای دورههای مطالعاتی هست که تونستم شرکت کنم.😍
#کتابخوانی
#دوره_مطالعاتی
#روزنوشت_های_مادری
#مادران_شریف_ایران_زمین
🍀🍀🍀
کانال مادران شریف ایران زمین
@madaran_sharif
#ط_اکبری
(مامان #رضا ۶ساله، #طاها ۴/۵ساله، #محمد ۲ساله)
یادم میاد مغزم سوت میکشه❗️
که برای انتخاب #مدرسه_دولتی خوب یا #مکتب_اسلامی یا #مدرسه_در_مسجد و از طرف دیگه، انتخاب محل زندگی، مدتهاااا درگیر و بلاتکلیف بودیم❗️
اما دیگه بعد از ثبتنام، خیالم راحت بود! پسرم در حد خواندن و نوشتن کلاس اول بلده.👌🏻
پس دیگه سال سختی پیش رو نداریم.☺️
(هدفم از ثبتنام، #مؤدب، #مقید و #منظم شدن پسرم بود.)
همه در تکاپوی سفارش روپوش و خرید کیف و... و من همچنان خیالم راحت بود میخوام مجازی شرکتش بدم.😉
روز پنجشنبه خبردار شدیم از شنبه کلاسها دایر هست و حضوری❗️البته ما موافق با شرکت حضوری نبودیم و قرار شد نبریمش.
روز شنبه فرا رسید و من با گل پسر کلاس اولیم صحبت میکردم و براش خاطره مینوشتم.☺️
که یکهو دیدم از گروه مجازی کلاس، فیلم پشت فیلم! پیام پشت پیام! متن و صوت، رسید❗️
حقیقتا دستپاچه شدم.😱
هیچی آماده نبود به جز مداد، پاک کن، تراش، دفتر و کتاب!
بابا آخه یه «آب» و «بابا» این همه قر و فر و سرود و نمایش میخواد؟
نمیدونم حتما معلم محترم با سابقه ۲۸ سال تدریس یه چیزی میدونه دیگه.👌🏻
اول باید خودم همممه فیلمها رو میدیدم، توصیهها رو به خاطر میسپردم و بعد برای پسرم میذاشتم و از نحوه حضور در کلاس و پاسخگوییش فیلم بازخورد میگرفتم و همراه تکالیف میفرستادم.
سعی کردم مسلط بنمایم😌
_پسر گلم رضا جان! بیا خانم معلم مهربونت درس داده😍
اتاق رو مرتب کردم میز و دفتر و... آماده!
_پیراهن بپوش! شونه بزن به موهات! مرتب و منظم سر کلاس حاضر شو.😊
کلاس درس رسما آغاز شد اما نه با یه گل پسر بلکه با سه قند و عسل❗️
تیله و توپ رنگی، نقاشی و کتاب، خاک بازی، آب بازی، اسباببازیهای نهفته در انبار و... هیچکدوووم جذابیت کلاس درس رضا رو نداشتند😄
طاها جان! رضا نیاز به تمرکز داره حواسش پرت بشه باسواد نمیشه ها!
رضا جان به سروصدا توجه نکن! سرت رو ثابت نگهدار فقط خوب به خانم حکیم گوش کن! اینجوری تمرکزت زیاد میشه👌🏻
طاها: رضا من اصلا واسه این اومدم اتاقت که تمرکزت زیاد بشه😜
نه! انگاری باید باهاشون به توافق میرسیدم.🤔
رفتم یه کاغذ بزرگ از باطلهها آوردم و زدم رو دیوار و گفتم: بفرمایید نقاشی😍 ولی بی سروصدا!
انگار جواب داده!
منم شعر و مطالب رو مرتب با هیجان برای رضا تکرار میکردم، فیلم میگرفتم و موقع نوشتنش هم کتاب خودمو میخوندم😃
آخرشم برای تشویق زیر هر تکلیف یه نقاشی خوشگل میکشیدم😚
الان، محمد ۲ساله حین بازیهاش میخونه:
از اون بالا بکشم پایین پامو نکنی تو زمین (سرود حرف ا)
پ.ن: رضا از حدود دو سال پیش وقتی خاطرهنویسی من رو میدید، خیلی به نوشتن و خواندن علاقهمند شد و اصرار داشت بهش یاد بدم. منم خیلی آهسته و پیوسته تا جایی که خودش راغب بود، حروف، صداها و کلمات رو یادش دادم. البته سعی داشتم طبق اصول باشه تا بعد به مشکل نخوره.
#مدرسه_مجازی
#روزنوشت_های_مادری
#مادران_شریف_ایران_زمین
🍀🍀🍀
کانال مادران شریف ایران زمین
@madaran_sharif
#ز_م
(مامان #علی آقا ۲سال و۱۰ ماهه و #فاطمه خانم ۱ سال و ۸ ماهه)
من یه مشکل بزرگ دارم...
بلد نیستم با پسری بازی کنم🙄
تو بازی به تفاهم نمیرسیم😒
بازیهایی که علی آقا دوست داره برای من خیلی بیمزه است.
هر کاری میکنم نمیتونم با شوق و ذوق باهاش بازی کنم.
بازیهایی هم که من دوست دارم گل پسر موافقت نمیکنه…🤦🏻♀️
من دوست دارم باهاش قایم موشک بازی کنم، بدوبدو کنیم🏃🏻♀️ بپربپر کنیم، ولی آقا بیشتر وقتا میخواد بشینه ماشین بازی و حیوون بازی کنه.
منم بعد دو تا هل دادن به ماشین و چهار تا تکون دادن حیوون خوابم میگیره و چرت میزنم.😴
حالا اگه باباش باشه صدای قهقهه و جیغ و دادشون هوا میره...🧐
از اون طرف گاهی پیج مادرای موفقی رو میبینیم که در اوج شادی و خلاقیت، مشغول بازی کردن با بچههاشونن…
بیشتر اون بازیها رو هم امتحان کردم و پسری ۵ دقیقه هم مشغول نشده...
کمکم داشتم وارد فاز (من مادر بدی ام) میشدم،
که یادم اومد از جایی شنیده بودم:
مدل هر بچهای فرق داره و بگردین مدل بچتونو پیدا کنید🤔
خلاصه که رفتم دنبال مدلی که بهتر بتونیم باهم ارتباط بگیریم.
پس از اندکی تفکر🧐 به ذهنم رسید که پسر من عاشق حرف زدن و داستان شنیدنه…
از این راه وارد شدم،
داستان بازی😎
گاهی یه کلمه من میگم و اون براش داستان میسازه و بالعکس،
گاهی هم از روی دفتر برچسبش، عکس انتخاب میکنیم و درموردش داستان میگیم.
فعلا که تو این بازی به تفاهم رسیدیم...😄
باید برم رو مدل پسری بیشتر کار کنم بلکه بازیهای دیگهای اختراع بشه🤪
تا بازی یابیهایی دیگر خدانگهدار✋🏻
پ.ن: دفتر برچسب چیست؟
دفتر برچسب دفتریست که کودکان برچسبهای خود را در آن میچسبانند تا درو دیوار اندکی در امان بماند🙄
#روزنوشت_های_مادری
#مادران_شریف_ایران_زمین
🍀🍀🍀
کانال مادران شریف ایران زمین
@madaran_sharif
#ف_قربانی
(مامان #روحالله ۱سال و ۸ماهه)
بعد از یه روز پر چالش با پسری🤯 وقتی باباش رسید، هنوز لباس عوض نکرده🧔🏻 شروع کردم خطاهای پسری رو شمردن و تعریف کردن اینکه چه کرد و چه نکرد!!!😠
خلاصه انگار نفسم میخواست با چغلی کردن و اثبات شیطنتهای پسری، یه خودی نشون بده و بگه چه شقالقمری کرده از صبح تا حالا😄
بعد از ظهرش فرصت شد و رفتم سراغ کتاب دعا📖 و دعای پر مفهوم و زیبای عرفه😍
رسیدم به اون فراز که:
طوری خطاها و عیوبمو پوشاندی که اگر هرکس دیگری بفهمد با من قطع رابطه میکند😔
و کلی از عیب و خطاهای بنده و عیب پوشیهای خدا نوشته بود...
یاد اتفاقات ظهر و گزارش اذیتها و اشتباهات گل پسری افتادم...🤔
چقدر من عیب پوش و خطاپوشم؟🧐
در ذات ربوبیت چشم پوشی و خطا پوشیه تا روح فرصت رشد و بالندگی داشته باشه و من چقدر این فرصت رو برای فرزندم فراهم کردم؟🤔
یادش به خیر بچه که بودیم گاهی که مامان و بابا میخواستن تو مهمونی یا جلو دیگران خطا یا کار بدمونو بگن چقدر سرخ و سفید میشدیم و چقدر تو نگاهمون و دلمون التماس میکردیم که مامان توروخدا نگو....بابا نگوووو...😥
به قول یکی از اساتید تربیتمون، بچه کرامت نفس داره، با گفتن عیبها و خطاهاش و بردن آبروش، کرامت نفسش از بین میره...😔
پ.ن: البته گفتن اتفاقات روز و شیطنت بچهها به پدرشون (البته فقط به پدر دیگه😉) مشکلی نداره، چون هم باعث همدردی پدر و همکاری بیشترش میشه و هم باعث همفکری و پیدا کردن راهکارهای تربیتی😁
اما به نظرم همین هم نباید حالت شکوه و شکایت کردن پیدا کنه و نباید جلوی خود بچهها باشه، چون به کرامت و آبروی بچهها آسیب میزنه😊
میشه درباره این مسائل توی زمانهایی که بچهها خوابن یا نیستن، با پدرشون گفتگو کرد.
بخشی از اشتباهات بچهها رو هم اصلا نیازی نیست بگیم و میتونیم ازش چشمپوشی کنیم و آبروی بچهها رو جلوی پدرشون حفظ کنیم.
#سبک_مادری
#عارفانه_های_مادری
#مادران_شریف_ایران_زمین
🍀🍀🍀
کانال مادران شریف ایران زمین
@madaran_sharif