eitaa logo
مادرانه های مشترک
12.5هزار دنبال‌کننده
3.4هزار عکس
151 ویدیو
32 فایل
نکات تربیتی کاربردی انجام کارهای روزمره در کنار فرزندان تبدیل کارهای خانه به بازی مشارکت بچه ها و مسئولیت پذیری بازیهای خانگی قصه های کاربردی و ... شرافت هستم یک مادر *در حد توانم برخی از سوالات را پاسخ میدم* @Sherafat518
مشاهده در ایتا
دانلود
✨به نام خدا✨ 💐سلام، وقت همگی بخیر💐 ✅ پسر بزرگم از اول از گربه 🐈 و‌ سگ 🐕 میترسید، به هیچ‌وجه سمتشون نمیرفت، اگر هم در موقعیتی قرار میگرفت که فاصله ی کمی با یک گربه یا سگ داشت، دست من یا و یا پدرش را محکم میگیرفت 🤝 و‌ تمایل داشت سریعتر از اون محل دور بشه. ✅ اما فرزند دوم دقیقا برعکس، ذره ای ترس از سگ و گربه نداره و حتی دوست داره لمسشون کنه، و هر گربه 🐱 و یا سگی🐶 که ببینه به سرعت به سمتشون میره.☹️ ✅ در شرایط کرونا هم که بیشتر بچه ها را به مکانهای خیلی خلوت و یا طبیعت میبرم، توجهشون به حیوانات بیشتر جلب میشه. حالا تصور کنید مادری که فرزند پنج ساله اش وقتی یک گربه میبینه تمایل داره سریع از اون مکان دور بشه، و پسر ۱۸ ماهه اش تمایل داره سریع به گربه نزدیک بشه، و طبق نظر هرکدام هم که عمل کنی اون یکی قشقرق به پا میکنه.😭😭 به پسر بزرگم باید بگم گربه ترس نداره و آسیبی به تو‌ نمیزنه، به کوچیکه بگم نه کثیفه نباید بهش دست بزنی. یکی را باید تشویق کنم به گربه نزدیک بشه، یکی را از نزدیک شدن به گربه نهی کنم.🤔🙄 ✅ خیلی هم برای من مهم بود که اعتماد به نفس پسر بزرگم را له نکنم، و از راه تحقیر وارد نشم. نگم: ببین داداش کوچولو از گربه نمیترسه، اون وقت تو که سه سال بزرگتری میترسی!!! از داداشت یاد بگیر نصف تو هست!!!🤐 ✅ واقعا مدت زمان زیادی ذهنم درگیر روشی برای حل این مسئله بود. واقعا حتی در حیاط مجتمع هم که میبردمشون مستأصل میشدم. کافی بود یک گربه🐈 ببینیم، هر کدام یکی از دستهای من را به یک طرف میکشیدند، یکی به سمت گربه و اون یکی فرار از گربه، بعد هم گریه و جیغ و قهر و ناراحتی و...😭😡😠 ✅ دنبال راه حلی بودم که از شجاعت داداش کوچولو برای رفع ترس پسربزرگم استفاده کنم. 🤔 ✅ با پسر بزرگم در شرایط آرام، صحبت کردم. گفتم مامان ببین تو دوست نداری به گربه ها نزدیک بشی اما داداشت دوست داره. هر دو پسر من هستید و هر دو شما را دوست دارم. پس دلم میخواد وقتی میبرمتون گردش به هر دو شما خوش بگذره. وقتی رفتیم گردش، اولین بار که گربه 🐈 دیدیم سمتش نمیریم به خاطر تو، و تو به من کمک کن تا حواس داداش را پرت کنیم. ولی دومین بار که گربه 🐈 دیدیم بهش نزدیک میشیم به خاطر داداش، و من دست تو را میگیرم🤝 و مطمئن باش که نمیگذارم گربه به تو آسیب بزنه، و به همین ترتیب پیش میریم. ✅ مدتی این روش را اجرا کردیم. خوشبختانه به لطف خداوند، بعد از مدت کوتاهی به تدریج ترس پسر بزرگم هم از بین رفته. البته مثل داداشش علاقه نداره ولی ترس هم نداره، میگه مامان من دیگه فهمیدم گربه ها به من کاری ندارند. من الکی از گربه ها میترسیدم.😍😍 🌺 کانال مادرانه های مشترک👈 https://eitaa.com/madaranehayemoshtarak
سلام خانم شرافت جان خوبین دخترم دو سال و ۹ماهشه بچه ی پر تحرک و باهوش و پر حرفیه 😅همش در حال شعر و حرف و رفت و آمد و خرابکاری و کنجکاویه 😞 دیشب ساعت ۴حدودا از خواب بیدارشد با گریه بعد گفت گرسنمه بردم غذا دادم زیاد نخورد آب خواست داستان براش گفتم همش میگفت نخوابیم اومد تو هال چراغ روشن کرد همش دستاشو نگاه میکرد و میگفت پروانه میاد گاز میگیره هی اینور اونورو نگاه میکرد میگفت اون چیه کمی تاریک بود ولی نه خیلی کلا ترسیده بود بار اولش نبود اوایل ماه رمضون هم اینطوری شد یه شب ۳ بیدار شد باز همین بهونه ها و نخوابیم و چراغ روشن کن و پروانه میاد رو دستم تا ساعت ۸صبح که با غر و کمی داد خوابوندمش 😔 نگرانشم نمیدونم چشه و چه رفتاری کنم که عادت نشه براش هر شب بیدار بشه ممنون میشم اگه تجربه یا اطلاعی دارین راهنماییم کنیم 👆 یکی از مادران عزیز کانال ✅ لینک کانال مادرانه های مشترک👈 @madaranehayemoshtarak
سلام خانم شرافت عزیزم، دختر من۸سالشه و کلاس دوم هست، خیییلی زیاد ترس داره، از اینکه تنها بخوابه، تنها بره بیرون ، تنها بره مدرسه و... خودم خیلی رو کارهاش حساس نیستم ولی پدرش همیشه تذکر میدن که مثلا یواش ، مواظب باش و... شبها چندین بار از خواب بیدارم میکنه ومیرم پیشش میخوابم، وقتی میخواد بره مدرسه میگه باید همراهش باشم وگرنه نمیره مدرسه ، بیرون هم که میریم میگه مامانم باشه خییلی براش نگرانم ، لطفا راهنمایی بفرمایید 👆 یکی از مادران عزیز کانال ✅ لینک کانال مادرانه های مشترک👈 @madaranehayemoshtarak
سلام خانم شرافت عزیز با ترس بچه ها باید چطوری رفتار کنیم پسرم 5سال و 3ماهش هست حتی روز تنها می‌ترسه بره دستشویی ما تو سالن باشیم تنها می‌ترسه بره تو آشپزخونه تنها نمی خوابه از تو اتاقش وسایل نمیاره و ببره همش هم میگه یکی با من بیاد یکی پیشم باشه بعضی وقتا قشنگ میگه مامان من میترسم هرچی میگم از چی فقط میگه میترسم من واقعا نمیدونم باید با ترس بچه ها چجوری برخورد کنم ممنون میشم راهنماییم کنید 👆 یکی از مادران عزیز کانال ✅ لینک کانال مادرانه های مشترک👈 @madaranehayemoshtarak
زمان: حجم: 3.42M
👆 این مادر عزیز ❌❌ لطفا صوتها را از کانال خارج نفرمایید. ✅ لینک کانال مادرانه های مشترک👈 @madaranehayemoshtarak
1⃣ لیست اول: مسائل کلی تربیت فرزند #رنج #ایده_آل_گرایی #دغدغه_های_مادرانه #وابستگی #صبر #نیاز_ارتباط #نیاز_توجه #نیاز_کنجکاوی #نیاز_یادگیری #نیاز_کشف #نیاز_خلاقیت #نیاز_نوآوری #نیاز_احترام #نیاز_محبت #نیاز_عزت_نفس #نیاز_اعتماد_بنفس #نیاز_شخصیت #نیاز_امنیت #نیاز_به_تعلق_و_دوست_داشته_شدن #نیاز_به_احساس_تعلق_و_دوست_داشته_شدن #نیاز_امنیت #نیاز_پوشاک #حق_انتخاب #پذیرش #کمالگرایی #راهکارها #تعادل_در_نیازها #نحوه_تذکر_به_همسر_و_دیگران #تفاوت_رفتار_والدین #باج_دادن #حرف_دل_مادرانه #حرف_زشت #تجربه_های_بارداری #مستقل_شدن_در_طهارت #تفکر_و_شخصی_سازی #مواجهه_با_ترس_و_استرس #نصیحت_در_عمل #فرزندآوری #روز_ملی_جمعیت #روابط_فرزندان #نقش_مادر_در_تربیت_فرزند #صرفه_جویی #راهنمای_استفاده_از_هشتگها 🌺لینک کانال مادرانه های مشترک👈 @madaranehayemoshtarak
✅ نشر فقط با نام و لینک کانال مادرانه های مشترک👈 @madaranehayemoshtarak
به نام خدا چند روز پیش پسر کوچیکه در بریدن خیار ، دستش را کمی برید. دیروز که میخواستم فلفل دلمه خورد کنم باز داداشها سریع پیداشون شد، که ما هم می‌خوایم خرد کنیم. همین که نشست یکهو چشمش به انگشتش افتاد، من بر هر کدام، کاردی که میتونن باهاش کار کنند آورده بودم، گفت من با این کارد نمیتونم،دستم را میبرم باید کارد نَبُر بیارم. یعنی میخواست برگرده یک مرحله عقب تر😢 گفتم: چرا فکر میکنی نمیتونی ؟ گفت: خوب دفعه قبل دستم را بریدم گفتم: بریدن دست درد داره درسته ،منم هفته قبلش دستم را بریدم یادته ؟ ببین حتی ناخنم را هم بریدم هنوز خوب نشده ( ) ولی من هر روز دارم کلی با کاردهای مختلف کار میکنم، اگر یکبار دستم را بریدم که دلیل نمیشه هر دفعه این اتفاق بیفته. فقط وقتی یکبار اشتباه میکنیم دفعه بعد با دقت بیشتری انجام میدم. گفت پس منم با دقت بیشتر انجام بدم دستم نبره. البته قشنگ مشخص و محسوس با دقت خیلی خیلی بیشتری کار میکرد، که طبیعیه.😉 ✅ گاهی همچین اتفاقاتی برای کودک میفته ما به جای اینکه کمک کنیم از اون ترس خارج بشه، اتفاقا رفتاری میکنیم که در اون ترس ماندگار بشه !! مثلا کودک یکبار از پله ها می افتد، دفعات بعد میگیم دستت را بده من، مثل دفعه قبل نیفتی!! یکدفعه لیوان از دستش میفته و میشکنه، ما از دفعه بعد میگیم تو نمیتونی لیوان را بشوری یا برداری، می‌شکنی!! ✅ البته که توانایی سنی کودک را در نظر میگیریم. اما اگر میدانیم که کودک توانایی حداقلی را دارد اما به هر حال خطا یا اتفاقی رخ داده که سبب ترس او شده ، ما باید کمک کنیم به عبور کودک از آن ترس، البته به روش صحیح و مراقبت نامحسوس😉چون با هر اتفاق ناخوشایند کودک پتانسیل ماندن در آن ترس یا ناتوانی را پیدا خواهد کرد. ما نباید اجازه دهیم که این پتانسیل فعال بشه. باید با صبوری کمک کنیم برای عبور کودک از ترس ایجاد شده. البته در مواردی این عبور زمان بر خواهد بود و نیاز به صبوری و همراهی طولانی مدت دارد. ✅ نشر فقط با نام و لینک کانال مادرانه های مشترک👈 @madaranehayemoshtarak