مداحی آنلاین - قلب لیلا شیدای علی اکبر - وحید شکری.mp3
3.34M
#شور
#وحید_شکری
#شور
#شب_هشتم
#محرم
قلب لیلا شیدای علی اکبر
قلب مجنون رسوای علی اکبر
هردوبین صحرای علی اکبر
محو قد رعنای علی اکبر
الله اکبر علی اکبر جلال حیدر علی اکبر
خود پیمبر علی اکبر سیدو سرور علی اکبر
موذن خوش آوای کربلا
دلاور خوش سیمای کربلا
سرو بلند طوبای کربلا
علی اکبر زیبای کربلا
مولانا علی اکبر
من قتیل گیسوی علی اکبر
سر فدای ابروی علی اکبر
قبله خال دلجوی علی اکبر
کعبه خال نیکوی علی اکبر
خدای غیرت علی اکبر علی ابهت علی اکبر
خدای قدرت علی صلابت علی اکبر
ذکر دل انگیز لبهای حسین
ماه منور شبهای حسین
جوان رعنای زیبای حسین
عصای پیری فردای حسین
مولانا علی اکبر
یا حسین جان سالار علی اکبر
قسمت ما کن دار علی اکبر
ما غلام دربار علی اکبر
روسیاه بازار علی اکبر
صفای جنت علی اکبر شفیع امت علی اکبر
ولای حیدر علی اکبر صدای حیدر علی اکبر
نوای زیبای عاشقان علی
صدای قدسی عارفان علی
دعا و تسبیح عرشیان علی
کعبه آمال مؤمنان علی
مولانا علی اکبر
#بسماللهالرحمنالرحیم
#ویژه_ایام_محرم
@majmaozakerine
مداحی_آنلاین_افتادی_از_نفس_افتادم_از_پا_نریمان_پناهی.mp3
9.64M
🔳 #شور #شب_هشتم #محرم
🌴افتادی از نفس افتادم از پا
🌴ای ماه لیلا
🎤 #نریمان_پناهی
👌بسیار دلنشین
@majmaozakerine
#امام_زمان_عج_مناجات_ماه_رمضان
#حضرت_علی_اکبر_ع_شهادت #زمزمه #شب_هشتم #محاوره
من این شبا مهمونتم آقا
راهم دادی بازم تو این خونه
باید خودت فکری کنی واسم
حال دلم خیلی پریشونه
بار گناهم گرچه سنگینه
برگشتم امشب با پشیمونی
آی مهربون جان علی اکبر
از نوکرت رو برنگردونی
🌴🌴
هر وقت گناه کردم خودم دیدم
حال بکاء و گریه هام میره
خیلی خجالت می کشم وقتی
تو روضه ها گریه ام نمی گیره
روزی دو وعده روضه می گیرم
هم صبح و هم هنگام افطارم
وقتی که ظرف آب می بینم
یاد لب خشک علمدارم
دست منو خیلی گرفتی و
خیلی بهت نوکر بدهکاره
آقا بیا امشب کنار ما
با تو ابوحمزه صفا داره
بازم شب هشتم دلم بدجور
خورده گره با روضه ی اکبر
امشب می خوام با هم بخونیم از
اون روضه ای که دوست داره مادر
جونم فدای اون جوونی که
شد اربا اربا پیکر پاکش
لشکر می خندید و پدر گریون
افتاد کنار جسم صد چاکش
🌴🌴
جونم فدای اون غریبی که
داغ جوونش قدشو تا کرد
تا که صداشو بشنوه، آقا
راه گلوی اکبرو وا کرد
اینقدر این تن ارباً اربا بود
توی تموم دشت میدیدش
آقای ما تنها با چه حالی
تیکه به تیکه رو عبا چیدش
شاعر: #وحید_محمدی
#کانال_نوحه_مجمع_الذاکرین
🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴
کانال متن روضه مجمع الذاکرین اهل بیت علیه السلام🎤
ادامه مطالب ⏫⏫⏫⏫⏫ شب های محرم حاج محمد رضا طاهری👇
ادامه مطالب ⏫⏫⏫⏫⏫
شب های محرم
مداحی حاج محمد رضا طاهری👇
#شب_هشتم👇
#رباعی های مهدوی
شروع جلسه ۱۰ شب محرم
😢شب اول
من آمده ام تا که امانم بدهی
دلمرده رسیده ام که جانم بدهی
امشب شب اول است و من منتظرم
تا اذن عزا به دیدگانم بدهی
😢شب اول
با اشک شما بزم عزا برپا شد
طومار شریف نوکری امضا شد
با ناله ی مادر تو زهرا امشب
پرونده ی شبهای محرم وا شد
____
😢شب دوم
من خسته کبوترم هوایی ام کن
مهمان حریم آشنایی ام کن
با قافله آمدم شب دوم ماه
همراه عقیله کربلایی ام کن
😢شب سوم
ای آرزوی هر شب مهتاب بیا
ای صبر و قرار دل بی تاب بیا
یک سفره ی بغض و گریه آوردم با
غم های رقیه جان ارباب، بیا
😢شب چهارم
بر سینه ی خسته ام کمی آه بده
بر قلب شکسته سوز این ماه بده
شبهای محرم است و دستم خالیست
این حرّ پشیمان شده را راه بده
_
😢شب چهارم
دنبال توأم ای نفسم پس برگرد
سخت است به کویت برسم پس برگرد
حساس به نام زینبی می دانم
بر عمه ی سادات قسم پس برگرد
_
#شب_پنجم😢
من منتظرم که خاک پایت بشوم
لبریز ترنم صدایت بشوم
امشب غم قتلگاه دارم به دلم
لب تر کن از این روضه فدایت بشوم
_
#شب_ششم😢
ای یوسف فاطمه بیا گریه کنیم
با زخم عمیق روضه ها گریه کنیم
امشب تو بیا کنا هم مهدی جان
با داغ یتیم کربلا گریه کنیم
_
#شب_هفتم😢
دنیای بدون تو عذاب است عذاب
بی تو دل عاشقان خراب است خراب
ما تشنه دیدار و تماشای توأیم
مانند لب تشنه ی نوزاد رباب
_
#شب_هفتم😢
ای منتقم خون خدا روضه بخوان
برگرد برای کربلا روضه بخوان
جانسوزترین روضه غم شش ماهه است
ای صاحب عزا خودت بیا روضه بخوان
#شب_هشتم😢
برگرد که در سرم تب عاشوراست
امشب شب اشک و ناله های لیلاست
من دل نگران چشم زخمی توأم
این روضه فقطعوهُ ارباً ارباست
__
#شب_تاسوعا😢
ای کاش که نذر گریه های تو شویم
یک جمعه پر از شور صدای تو شویم
آقا تو دعا کن که شب تاسوعاست
برگردی و ما همه فدای تو شویم
____
#شب_عاشورا😢
در سینه ی من قیامت عاشوراست
برگرد که فصل غربت عاشوراست
دنبال دوای درد هجران تا کی؟
زخم دل من به وسعت عاشوراست
____
#شام_غریبان😢
با آتش هجران تو تنها شده ایم
دلخسته ترین تبار دنیا شده ایم
آقا تو بیا بدون تو این شب ها
آشفته تر از زینب کبری شده ایم
___
صابر عابدی
rasouli-roze_8.mp3
1.67M
|⇦•گمان مدار که گفتم برو...
#روضه و توسل به امام رضا سلام الله علیه اجرا شده #شب_هشتم ماه مبارک رمضان ۱۴۰۱ به نفس حاج مهدی رسولی •✾•
@majmaozakerine
#کانال_نوحه_مجمع_الذاکرین
|⇦•گمان مدار کهگفتم برو ...
#روضهوتوسل به امام رضا علیه السلام اجراشده#شب_هشتم ماه مبارک رمضان سال ۱۴۰۱به نفس حاج مهدی رسولی •✾•
●━━━━━━───────
⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻
ددی اباصلت گدرم ایچری،قیدندگوردون عباموباشوما چکمشم منی دیندیرم.اباصلت دیی ساعتی منتظر اوتوم گوردوم قاپی آچیلدی آقام قاپودان خارج اولدو .گوردوم عبانی علی بن موسی الرضا چکیب باشینه، آقامی دیندیرمدم ،گوردومگوجودن یول گدیر اما نامتعادل یول گدیر،اووقارینن یول یرین آقا هردم دایانی،اوتورور،دیی آقا گلده یتیشدی قاپونو آشدوم وارد اولدو، اله حجره گچنده سسلدی ابا صلت قاپلاری باقلا گینان.من قاپولارو باقلایانا گوردوم اوحالینن حصیر خانه انی یقیشدریر آقا نی الیسیس؟ ابا صلت! جان ورررم، اباصلت جان ورن لحظه امدی ،اباصلت ایستیرم جدیمحسین تکی قورو یرده جان ورم. گوردوم آقاحالدان منقلب او لحظهرد باشیمی دولاندوردوم گوردوم بیر آقا زاده ای وارد حجره اولدو. چیخدیم قاباقونا آقاسیز، کیم سیز؟بویوردو من جواد الائمه ایم. آقا بوردا نی ایلیسیس ؟ قاپولار باقلودونجه وارد اولدیز؟ بیر منه باخدو بویوردو ابا صلت ایمانین کامل اله.بواللهی که بیر گوز ووراندا منی مدینَدَن بورا یتیریب، قاپلارودا اوزون آچوب،اله دانشاندا بیردن گوردوم گوزلرین آشدی اباصلت یوباندورما جوادمی.گوردوم آقازادهگلدی دیزلرینی وردی یره بابانی باشونوآلدو دیزینه جواد الائمه ال آتوب امام رضانی محاسینه. امام رضا زحمتینن اللرنی گتریب جواد الائمه چکیر اوزونه، عزیزیم..
"لَا یَوْمَ کَیَوْمِکَ یَا اَبا عَبْدِالله"امام رضا آتانیریر باشی بالانی گوجاقینده ..نهگولن وار، نه هولیان وار، سلام اولا اوآقاما علینی باشینی زحمتینن یردن آلدی قوجاقینه، النی آتو بالانینن باشونا،باشونو.گویدودیزینه
گمان مدار که گفتم برو دل از تو بریدم
نفس شمرده زدم هم رمق پیاده دویدم
محاسنم به کفِ دست واشک به چشمم
گهی به خاک فتادم، گهی زجای پریدم
دو چشم خود بگشا و سؤال کنکه بگویم
ز خیمه تا سرجسمِ تو من چگونه رسیدم
نه تیغ شمر مرا میکُشد نه نیزه ی خولی
زمانه کُشت مرا لحظه ای که داغ تودیدم
@majmaozakerine
#کانال_نوحه_مجمع_الذاکرین
.
سحر هشتم و ایوان طلایت عشق است
کاظمین و حرم و شاه و گدایت عشق است
به جوادت قسم ارباب دلم تنگ شده
مشهد و صحن و رواق و نگاهت عشق است
#شب_هشتم
#یا_غریب_الغربا❤️
#کانال_نوحه_مجمع_الذاکرین
#غزل
#شب_هشتم محرم
#داردازجامولایت
#مرضیه_عاطفی
#حلقه_ادبی_ریان
دارد از جام ولایت باده میریزد زمین
ذره ذره داغِ فوق العاده میریزد زمین
شبه پیغمبر(ع) ندارد جای سالم در تنش
عضو عضوِ این پیمبر-زاده میریزد زمین
إرباً إربا یعنی آنجا که گلاب از برگ گل
قطره قطره میشود آماده میریزد زمین
پاره کرده ضربهٔ نیزه نخ تسبیح را
دانه دانه از دلِ سجاده میریزد زمین
از نفس افتاده و چشمش سیاهی رفته است
جویِ خون از پیکری افتاده میریزد زمین
گل که پرپر شد همه گلبرگهایش بی رمق
با نسیمی، با تکانی ساده میریزد زمین
میرساند با سرِ زانو خودش را یک پدر
اشک از چشمانِ یک دلداده میریزد زمین
میرود با دست لرزان...دارد از بین عبا
تکه تکه پیکرِ شهزاده میریزد زمین!
#حلقه_ادبی_ریان
#زمزمه
#شب_هشتم
#حضرت_علی_اکبر.ع
#تواینشلوغیبابا
#مجید_رضایی
#حلقه_ادبی_ریان
#بند_اول
تو اونشلوغی بابا
افتادنت رو دیدم
پاهام که کم توون شد
با زانوهام رسیدم
گم کردمت علی جان / دوباره/ خوش صدای حرم صدام کن
بابات داره میمیره / پاشو باز / فکری برای غصه هام کن
باید که تنهایی خودم
فکری برا غمت کنم
با قد خم از رو زمین
دونه دونه جمت کنم
هرجا که میبینم تویی
رو خاک گرم کربلا
فکر منم میکردی خب
این همه پخش شدی چرا
#بند_دوم
هر جا که پا میذارم
تنت جلو پاهامه
کنار پیکر تو
زینبمم با هامه
نیزه به نیزه گشتم / که آخر / تنت تو دستشون نمونه
بردن عمه با من / ولیکن / تورو کی خیمه میرسونه
ببین که آخر عمری به
چه روزگاری افتادم
خودت پاشو مارو ببر
این همه که قسم دادم
خوردم زمین تا جم شدی
هی پشت هم قدم قدم
برای پیدا کردنت
به عمو عباس رو زدم
#بند_سوم
جوونا دم گرفتن
با اشک گاه و بیگاه
به عزت و شرف
لااله الا الله
کلی سفارش کردم / که آروم / تنت رو تو عبا بزارن
یکی دوتا که نیستی / باید که / بازم برات عبا بیارن
خداروشکر عبایی بود
تا که تنت رو جم کنه
انقد که کم شدی ، خدا
رحمی به دخترم کنه
عبای من شد تابوتت
درد میون جونمه
چند سالی میشه علی جان
تابوت تو رو شونمه
#حلقه_ادبی_ریان
#روضه علی اکبر سلام الله علیه
زبانحال امام
@majmaozakerine
▪️اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا اَباعَبْدِاللَّهِ وَ عَلَى الاَرْواحِ الَّتى حَلَّتْ بِفِناَّئِكَ عَلَيْكَ مِنّى سَلامُ اللَّهِ اَبَداً ما بَقيتُ وَ بَقِىَ اللَّيْلُ وَ النَّهارُ وَ لاجَعَلَهُ اللَّهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنّى لِزِيارَتِكُمْ ...
* یعنی ما یه بار دیگه حرمتو می بینیم آقا؟!! یا دیدار ما به قیامت؟!!یعنی یه شب جمعه ی دیگه میام حرمت یا نه؟!!* اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَيْنِ ...
وَ عَلى عَلِىِّ بْنِ الْحُسَيْنِ ...
وَ عَلى اَوْلادِ الْحُسَيْنِ ...
وَ عَلى اَصْحابِ الْحُسَيْنِ ...▪️
*اومد بالاسر علی اکبرش ، همه دارن نگاه می کنن ، ببینن ابی عبدالله چه جوری میاد ؛ ای جوونها تا حالا دیدی کسی اینجوری بیاد بالاسر جوونش؟!! مرحوم شیخ حرعاملی مینویسد ، هنوز از رو مرکب پیاده نشده بود ، اول خودشو رو زمین انداخت ... نتونست رو پاهاش راه بیاد ... همه دیدن رو زانوهاش داره راه میره ... یاالله ... دو دستش رو گذاشت بر طرفین بین علی اکبر ... آخ صورت به صورت علی گذاشت ... دلش آرام نشد ، نوشتن یه نگاه کرد دید لخته های خون همه ی دهان علی رو پر کرده ... هر چی گفت ولدی علی ... جوابی نیومد ... با انگشت مبارک این لخته های خونو بیرون آورد ، به این خیال که بلکه لخته های خون جلو تکلم علی رو گرفته ... این لخته ها رو بیرون آورد ، بازم گفت ولدی علی ، بازم دید جواب نمیاد ... گفت بزار دهان به دهان بزارم به قول ما نفس بدم بلکه این دم و بازدم باعث بشه رمقی به بدن بیاد ... همین که لب ها رو آورد نفس بده خودش از نفس افتاد ..." دیگه نتونست بلند شه ... همه گفتن حسین جان داده ،کی به ابی عبدالله جون دوباره داد؟!! راوی میگه دیدم یه زنی از خیمه ها داره میاد هی زمین میخوره ، هی بلند میشه ... هی میگه : "يا اُخَيَّةُ وابن اُخَيَّةُ" اول نگران جان حسینه ، پرسیدن این خانم کیه؟ گفتن : "هذه زینب" فقط زینب میدونه شدت علاقه ی ابی عبدالله به علی اکبرو ، تا نفس زینب به مشام حسین رسید ، بلافاصله از بدن جوانش جدا شد زیر بغل خواهر و گرفت ، خودش با احترام ناموسش رو به خیمه برگرداند ... یعنی من نمی تونم ببینم ناموسم بین نامحرمه ... آخ بمیرم چیزی نگذشت ، عصر روز یازدهم شد ... همین زینب آمد کنار گودال ... همه نامحرما دورش حلقه زدن ... "یا صاحب الزمان" یه نگا کرد دید دیگه محرمی باقی نمانده " صدا زد داداش :*
نیست عباس و علی اکبرت
مانده تنها بین دشمن خواهرت
لطف خود را باز یارم کن حسین
خیز از جا و سوارم کن حسین ...
*چه جوری زینب و بردن از گودال ؟!! فقط همین قدر بگم ، دیدن سکینه داره میگه بابا ... بابا ... بابا ... «انظر الي عمتی المضروبه» بابا ببین عمه مو دارن میزنن ...*
نزنیدم که در این دشت مرا کاری هست
گل اگر نیست،ولی صفحه ی گلزاری هست
*همه شهدا رو مهمان کن ، امام راحل فیض ببره شهدای پانزده خرداد فیض ببرن همه پیر غلاما، روضه خوانها ، گریه کن ها که زیر خاک خوابیدن ، همشون رو به این نغمه ی نورانی مهمان کن ...*
حسین جان ...
#روضه
#شب_هشتم
@majmaozakerine
#کانال_متن_روضه_مجمع_الذاکرین
#غزل
#شب_هشتم محرم
#داردازجامولایت
#مرضیه_عاطفی
#حلقه_ادبی_ریان
دارد از جام ولایت باده میریزد زمین
ذره ذره داغِ فوق العاده میریزد زمین
شبه پیغمبر(ع) ندارد جای سالم در تنش
عضو عضوِ این پیمبر-زاده میریزد زمین
إرباً إربا یعنی آنجا که گلاب از برگ گل
قطره قطره میشود آماده میریزد زمین
پاره کرده ضربهٔ نیزه نخ تسبیح را
دانه دانه از دلِ سجاده میریزد زمین
از نفس افتاده و چشمش سیاهی رفته است
جویِ خون از پیکری افتاده میریزد زمین
گل که پرپر شد همه گلبرگهایش بی رمق
با نسیمی، با تکانی ساده میریزد زمین
میرساند با سرِ زانو خودش را یک پدر
اشک از چشمانِ یک دلداده میریزد زمین
میرود با دست لرزان...دارد از بین عبا
تکه تکه پیکرِ شهزاده میریزد زمین!
#حلقه_ادبی_ریان
#زمزمه
#شب_هشتم
#حضرت_علی_اکبر.ع
#تواینشلوغیبابا
#مجید_رضایی
#حلقه_ادبی_ریان
#بند_اول
تو اونشلوغی بابا
افتادنت رو دیدم
پاهام که کم توون شد
با زانوهام رسیدم
گم کردمت علی جان / دوباره/ خوش صدای حرم صدام کن
بابات داره میمیره / پاشو باز / فکری برای غصه هام کن
باید که تنهایی خودم
فکری برا غمت کنم
با قد خم از رو زمین
دونه دونه جمت کنم
هرجا که میبینم تویی
رو خاک گرم کربلا
فکر منم میکردی خب
این همه پخش شدی چرا
#بند_دوم
هر جا که پا میذارم
تنت جلو پاهامه
کنار پیکر تو
زینبمم با هامه
نیزه به نیزه گشتم / که آخر / تنت تو دستشون نمونه
بردن عمه با من / ولیکن / تورو کی خیمه میرسونه
ببین که آخر عمری به
چه روزگاری افتادم
خودت پاشو مارو ببر
این همه که قسم دادم
خوردم زمین تا جم شدی
هی پشت هم قدم قدم
برای پیدا کردنت
به عمو عباس رو زدم
#بند_سوم
جوونا دم گرفتن
با اشک گاه و بیگاه
به عزت و شرف
لااله الا الله
کلی سفارش کردم / که آروم / تنت رو تو عبا بزارن
یکی دوتا که نیستی / باید که / بازم برات عبا بیارن
خداروشکر عبایی بود
تا که تنت رو جم کنه
انقد که کم شدی ، خدا
رحمی به دخترم کنه
عبای من شد تابوتت
درد میون جونمه
چند سالی میشه علی جان
تابوت تو رو شونمه
#حلقه_ادبی_ریان
#روضه علی اکبر سلام الله علیه
زبانحال امام
@majmaozakerine
▪️اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا اَباعَبْدِاللَّهِ وَ عَلَى الاَرْواحِ الَّتى حَلَّتْ بِفِناَّئِكَ عَلَيْكَ مِنّى سَلامُ اللَّهِ اَبَداً ما بَقيتُ وَ بَقِىَ اللَّيْلُ وَ النَّهارُ وَ لاجَعَلَهُ اللَّهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنّى لِزِيارَتِكُمْ ...
* یعنی ما یه بار دیگه حرمتو می بینیم آقا؟!! یا دیدار ما به قیامت؟!!یعنی یه شب جمعه ی دیگه میام حرمت یا نه؟!!* اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَيْنِ ...
وَ عَلى عَلِىِّ بْنِ الْحُسَيْنِ ...
وَ عَلى اَوْلادِ الْحُسَيْنِ ...
وَ عَلى اَصْحابِ الْحُسَيْنِ ...▪️
*اومد بالاسر علی اکبرش ، همه دارن نگاه می کنن ، ببینن ابی عبدالله چه جوری میاد ؛ ای جوونها تا حالا دیدی کسی اینجوری بیاد بالاسر جوونش؟!! مرحوم شیخ حرعاملی مینویسد ، هنوز از رو مرکب پیاده نشده بود ، اول خودشو رو زمین انداخت ... نتونست رو پاهاش راه بیاد ... همه دیدن رو زانوهاش داره راه میره ... یاالله ... دو دستش رو گذاشت بر طرفین بین علی اکبر ... آخ صورت به صورت علی گذاشت ... دلش آرام نشد ، نوشتن یه نگاه کرد دید لخته های خون همه ی دهان علی رو پر کرده ... هر چی گفت ولدی علی ... جوابی نیومد ... با انگشت مبارک این لخته های خونو بیرون آورد ، به این خیال که بلکه لخته های خون جلو تکلم علی رو گرفته ... این لخته ها رو بیرون آورد ، بازم گفت ولدی علی ، بازم دید جواب نمیاد ... گفت بزار دهان به دهان بزارم به قول ما نفس بدم بلکه این دم و بازدم باعث بشه رمقی به بدن بیاد ... همین که لب ها رو آورد نفس بده خودش از نفس افتاد ..." دیگه نتونست بلند شه ... همه گفتن حسین جان داده ،کی به ابی عبدالله جون دوباره داد؟!! راوی میگه دیدم یه زنی از خیمه ها داره میاد هی زمین میخوره ، هی بلند میشه ... هی میگه : "يا اُخَيَّةُ وابن اُخَيَّةُ" اول نگران جان حسینه ، پرسیدن این خانم کیه؟ گفتن : "هذه زینب" فقط زینب میدونه شدت علاقه ی ابی عبدالله به علی اکبرو ، تا نفس زینب به مشام حسین رسید ، بلافاصله از بدن جوانش جدا شد زیر بغل خواهر و گرفت ، خودش با احترام ناموسش رو به خیمه برگرداند ... یعنی من نمی تونم ببینم ناموسم بین نامحرمه ... آخ بمیرم چیزی نگذشت ، عصر روز یازدهم شد ... همین زینب آمد کنار گودال ... همه نامحرما دورش حلقه زدن ... "یا صاحب الزمان" یه نگا کرد دید دیگه محرمی باقی نمانده " صدا زد داداش :*
نیست عباس و علی اکبرت
مانده تنها بین دشمن خواهرت
لطف خود را باز یارم کن حسین
خیز از جا و سوارم کن حسین ...
*چه جوری زینب و بردن از گودال ؟!! فقط همین قدر بگم ، دیدن سکینه داره میگه بابا ... بابا ... بابا ... «انظر الي عمتی المضروبه» بابا ببین عمه مو دارن میزنن ...*
نزنیدم که در این دشت مرا کاری هست
گل اگر نیست،ولی صفحه ی گلزاری هست
*همه شهدا رو مهمان کن ، امام راحل فیض ببره شهدای پانزده خرداد فیض ببرن همه پیر غلاما، روضه خوانها ، گریه کن ها که زیر خاک خوابیدن ، همشون رو به این نغمه ی نورانی مهمان کن ...*
حسین جان ...
#روضه
#شب_هشتم
@majmaozakerine
#کانال_متن_روضه_مجمع_الذاکرین
#زمینه
#شب_هشتم
چه بیرمق خوابیده
تو خون رو خاک صحرا
نفس دیگه نداره
علی جوون لیلا
پیکر علی اکبرم شد پاشیده
باورم نمیشه که جلو من خوابیده
پاشو دلاور لیلا پاشو علیجونم
عصایِ پیری بابا پاشو علیجونم
نکش پاهاتو رو خاکا پاشو علی جونم
جانم علی جوون لیلا
&&&&&&&&
تنت رو با چه حالی
توی عبا میچینم
چشام نداره سویی
تنت رو تار میبینم
باباجون سرمو روی سینهت میزارم
زخمای روی تنت رو دارم میشمارم
ببین که عمه داره از غم تو میمیره
ببین که مادر تو توی خیمه دلگیره
ببین که روز من از داغ تو شده تیره
جانم علی جوون لیلا
&&&&&&&&
به هرجا دست میزارم
تنت به هم میریزه
تنت شد ارباً اربا
چقدر شمشیرا تیزه
با دل پر غم و با چشمای گریون
میگیرم از این لب تو بابا لخته خون
تموم صحرا پر از طرّههای گیسوته
جای یه نیزهی تیزی به روی پهلوته
نشون شمشیر دشمن به روی ابروته
جانم علی جوون لیلا
#مصطفی_فروردین
الهی یا الهی یا الهی
نگاهی کن؛ نگاهی کن؛ نگاهی
خالیه دستم؛ تسلیمت هستم
به رحمت تو خدا دلبستم
یا ربّی العفو روی لبامه
تنها سلاح من خدایا گریههامه
خجالت میکشم؛ خیلی بد کردم
برای بندگی، راهو سد کردم
جز تو خدایا، یاری ندارم
چشم امیدم به توئه؛ چشمانتظارم
شنیدم مهربونی و میبخشی
شنیدم بندهی بد رو میبخشی
چشمام بارونی از درد سرشارم
میبخشی منو که بیچارم
من رو نسوزون؛ من بیپناهم
رحمی بکن به نالهها و اشک و آهم
#شب_هشتم
#مناجات
➖➖➖➖➖➖➖➖➖
#کانال_متن_روضه_مجمع_الذاکرین
شهیدم کاکلش در خون غلتونه
شهیدم خفته بین خاکوخونه
دستام لرزونه؛ چشمام گریونه
حالم رو فقط خدا میدونه
زخماتو قربون؛ چشماتو قربون
افتادی رو خاک ای قدوبالاتو قربون
بمیرم غصّهی من روو سینش بود
بمیرم تا دم آخر تشنش بود
مردم یا زندم؟! با تو جون کندم
زخماتو با بوسههام میبندم
حالا که رفتی، کارم تمومه
مردن دیگه بعد از تو بابا، آرزومه
بمیرم من؛ لب زخماش وا مونده
تووی میدون، کلاخودش جامونده
ای وای! بد حالم؛ از درد مینالم
عمّه خودش اومده دنبالم
زینب دعا کن طاقت بیاره
تا خیمهها با این گلوی پارهپاره
#شب_هشتم
#نوحه
➖➖➖➖➖➖➖➖
#کانال_متن_روضه_مجمع_الذاکرین
هدایت شده از کانال ادعیه وگریز
✨﷽✨
#نماز_شب_هشتم ماه مبارک رمضان-نمازی با فضیلت و ثواب زیاد
✅ به نقل از آقا امیر المومنین علی علیه السلام:
مَنْ صَلَّى فِی اللَّیْلَهِ الثَّامِنَهِ مِنْ شَهْرِ رَمَضَانَ رَکْعَتَیْنِ
یَقْرَأُ فِی کُلِّ رَکْعَهٍ الْحَمْدَ مَرَّهً وَ قُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَدٌ عَشْرَ مَرَّاتٍ وَ سَبَّحَ أَلْفَ تَسْبِیحَهٍ فُتِّحَتْ لَهُ أَبْوَابُ الْجِنَانِ الثَّمَانِیَهُ یَدْخُلُ مِنْ أَیِّهَا شَاء
✅هر کس در #شب_هشتم ماه رمضان دو رکعت نماز بخواند:
در #هر_رکعت بعد از حمد ده بار سوره توحید بخواند و بعد از نماز، هزار مرتبه بگوید (سبحان الله)، هشت در از درهای بهشت برای او باز می شود و داخل می شود از هر دری که بخواهد.
✅ وقت خواندن این نماز در کل شب است(یعنی از بعد از خواندن نماز مغرب تا قبل از اذان صبح)
.
سحر هشتم و ایوان طلایت عشق است
کاظمین و حرم و شاه و گدایت عشق است
به جوادت قسم ارباب دلم تنگ شده
مشهد و صحن و رواق و نگاهت عشق است
#شب_هشتم
#یا_غریب_الغربا❤️
#کانال_متن_روضه_مجمع_الذاکرین
. #سبک_زمینه_حضرت_علی_اکبر_ع
#شب_هشتم
#محرم
🏴بند اول:
داری میری میدون، ولی یکم آروم برو
بذار خوب تماشا کنم روی ماه تو رو
دلم خیلی آشفته و بی قراره برات
نمیشه نگاهم جدا لحظه ای از نگات
دعا میکنم که بری زود بیای پیش ما
الهی نیفته واست اتفاقی بابا
میدونی میمیره بابات از غمت اکبرم
نذار دق کنم موقع ماتمت اکبرم
اکبرم، مراقب باش ای نور چشم ترم
اکبرم، خدا همراهت ای گل اطهرم
اکبرم، میمونم برات منتظر تو حرم
اکبرم
اکبرم علی اکبرم اکبرم اکبرم
🏴بند دوم:
پاشو چشماتو واکن ای لاله ی پرپرم
دوباره یه تکبیر بگو شبه پیغمبرم
ببین عمه چشم انتظار تو مونده علی
رقیه برات آیة الکرسی خونده علی
چقدر داره اکبر وجب به وجب، کربلا
چجوری تورو جمع و جورت کنم، مه لقا
یه حرفی بزن قلبم آروم بشه دلبرم
نذار پیش دشمن بشم خون جگر اکبرم
ای خدا، ببین حال زار و پریشون من
ای خدا، نگاه کن به این ماه گلگون من
ای خدا ،ببین اربا اربا شده جون من
ای خدا
اکبرم علی اکبرم اکبرم اکبرم
🏴بند سوم:
پاشو داره عمه میاد پیش تو اکبرم
پاشو تا نبینه سر زخمیتو، خواهرم
میبینه که از داغ تو من شدم محتضر
میشه از سفیدی موی سرم خون جگر
باید واسه ی بردن پیکرت تا حرم
تن پاره پارت رو روی عبا ببرم
ببین موقع چیدن پیکرت رو عبا
داره هلهله میکنه دشمن بی حیا
وای من، چه جوری ببینه تو رو مادرت
وای من، ببینه شده خونی فرقِ سرت
وای من، ببینه که پاره شده پیکرت
وای من
اکبرم علی اکبرم اکبرم اکبرم
🎵📝: #یاحسین(طاها تحقیقی)
#علی_مهدوی_نسب(عبدالمحسن)
#وحید_زحمتکش
#سبک_شور_حضرت_علی_اکبر_ع
#شب_هشتم
#محرم_
🏴بند اول:
اَشْبَهُ الناس به پیغمبر، خَلْقَاً و خُلْقَاً
مثل تو دیگر ندارد، این جهان اصلا
شیر جنگاوره دشت، کربلا هستی
بی گمان نیست کاره هرکس، با تو جنگیدن
چنان مردانه زدی به قلب لشکر
همه ترسیدند که آمده پیغمبر
ولی فهمیدند علیِ اکبر هستی
همینکه نعره زدی أنا بن الحیدر
علی علی علی اکبر، با وقاری علی
علی علی علی اکبر، اصل بی بدلی
علی علی علی اکبر، غرقِ ذات خدا
علی علی علی اکبر، نور لم یزلی
علی اکبر یا مولا
🏴بند دوم:
در کرامت مجتبای، دیگری هستی
در شجاعت، یکّه تازِ، محشری هستی
روی بازو بند تو حک، شده یا زهرا
می زنی جار بین میدان، حیدری هستی
شکوهت را من کنم چگونه تعبیر
که بر دشمن حمله میکنی همچون شیر
همین که بیرون کشی تو شمشیرت را
کند قلب لشکر عدو را تسخیر
علی علی علی اکبر، شهریار حسین
علی علی علی اکبر، افتخار حسین
علی علی علی اکبر، حافظ حرم و
علی علی علی اکبر، ذوالفقار حسین
علی اکبر یا مولا
🏴بند سوم:
شهسوارِ بی قرینِ و شهِ بی همتا
مرد پیکار، چه بی باک و، ثانیِ سقا
قاتل یوسف مصری، آن رخ ماهت
تیغِ چشمت در میادین، میکند غوغا
تو هستی فوت و فن جدل را از بَر
میان دستِ تو میمنه و میسر
زمانی که تو غضب کنی، در آنی
عدو کنده میشود سرش از پیکر
علی علی علی اکبر، فارس العربی
علی علی علی اکبر، فاطمی نسبی
علی علی علی اکبر، وقته رزم و نبرد
علی علی علی اکبر، بح چه با جذبی
علی اکبر یا مولا
🎵📝: #یاحسین(طاها تحقیقی)
#علی_مهدوی_نسب(عبدالمحسن)
#محمد_جواد_رودی
#سبک_زمزمه_واحد_حضرت_علی_اکبر_ع
#شب_هشتم
#محرم_۱۴۰۰
🏴بند اول:
آروم قدم بردار ای آروم جونم
میخوام که خوب نگات کنم اما نمیتونم
راه نگام بسته شده از چشم گریونم
سخته واسم از تو دل کندن ولی برو
میدونم راه تو میبندن ولی برو
میدونم به گریم میخندن ولی برو
خسته نمیشم از تماشات
بابا فدای قدوبالات
علی برو خدا به همرات
🏴بند دوم:
بابا رو با زخمات به گریه میندازی
دشمن هزار تا ضربه زد اما نشد راضی
ریخته تنت تو کربلا چه روضه ی بازی
با این تسبیح دونه دونه چیکارکنم
با این جسمی که غرق خونه چیکار کنم
با اعضایی که جا میمونه چیکارکنم
چیکارکنم بهم نریزی
نمونده از تن تو چیزی
نداره این روضه گریزی
🏴بند سوم:
مثل گل لاله پریر شد بابا
یک تنه یک لشکر شدی بیشتر شدی بابا
اکبر به میدان رفتی و اصغر شدی بابا
جسمتو رو عبا میچینم یکی یکی
علی اکبرهامو میبینم یکی یکی
میبوسم میزارم رو سینم یکی یکی
این جور شاید آروم بگیرم
بی تو از این زمونه سیرم
ای کاش کنار تو بمیرم
#شعر: ایمان عاقل و احسان نوری
#سبک: محمدرضا محمدی و احسان نوری
➖➖➖➖➖➖➖
#کانال_متن_روضه_مجمع_الذاکرین
#شب_هشتم
#واحد_سنگین(سبک ثابت ده شب)
بند1⃣(امام زمانی ثابت ده شب)
صاحب عزای محرمها، سرت سلامت
سینه زن داغ عاشورا، سرت سلامت
برای خون گریه کردنهات، بمیرم آقا
(سرت سلامت ۲)
توو این شبهای پریشونی، آقا جانم
توی کدوم روضه مهمونی، آقا جانم
کجا داری نوحه میخونی، آقا جانم
یوسف تنهای زهرا
یه سر بیا امشب اینجا
قدم بذار رو چشم ما
بند2⃣
صحرا مث آسِمون، تَنِت مثل ستاره
هر کسی از یک طرف باید، تو رو بیاره
از تو برام یک نخ تسبیح مونده که دیگه
(دونه نداره ۲)
تو بَغَلَم جا میشی حالا مثل اصغر
انداخته پهلوی تو منو یادِ مادر
فَرقِ سَرت وا شده مثلِ، بابام حیدر
هر گوشه ی این صحرایی
هم اینجایی هم اونجایی
گُم شدی اما پیدایی
بند3⃣
رو تَنِ تو مثل أبرایِ بهار میبارم
وقتی میخندن به اشک من طاقت ندارم
باید تو رو قطعه قطعه با دست خودم رو
(عبا بذارم ۲)
چه جوری اینقد جراحت، رو جسمت جا شد
تا خواستم از خاک بَرِت دارم زخمات وا شد
قامت بابای مظلومت از غم تا شد
میریزی از دستم بابا
ای پیکر إرباً إربا
تنها شدم با این تن ها
شعر: #سید_مرتضی_پیرانیان
سبک: #امیر_آهمند
شعر بند ثابت امام زمانی:
#جمعی_از_شاعران_تکیه_نوکری
🔳#سینه_زنی_حضرت_علی_اکبر_ع
🔳#آقای_میرداماد
🔳#شب_هشتم
سلام ای قرار دل بی قرار
سلام ای غمت در دلم یادگار
به عشقت شدم شکر لله دچار
حسین یا حسین
دو دنیا با تو بهشت اعلا
بدون تو اما عذاب است دنیا
ای عشق جاودان
دریای بی کران الغوث و الامان
🔳لبیک یا حسین
من از ال طاها من از کوثرم
من از نسل زهرا من از حیدرم
فدای ولی تا دم اخرم
علی اکبرم
شهادت عشق دل آگاهم
کجا از نامردان امان می خواهم
بی تاب رفتنم
سر می دهم دل از مولا نمی کنم
🔳لبیک یا حسین
تو می خواستی آرام بابا شوی
قرار دل خسته ما شوی
نه این که چنین اربا اربا شوی
علی یا علی
ببین چشمانم ز داغت دریاست
تو بر خاکی دنیا چرا پا بر جاست
جلوی چشمم زدی بال و پر
عصای پیری ام شکستی آخر
ای جان من علی
خونین بدن علی حرفی بزن علی
🔳لبیک یا حسین
#کانال_متن_روضه_مجمع_الذاکرین
سینه زنی علی اکبر.بیت ایت الله میبدی.m4a
2.8M
شبه پیغمبرمنم /زاده حیدر منم...
#سینه_زنی_حماسی
#حضرت_علی_اکبر_ع
#شب_هشتم
#محرم
#بیت_الحسین
#حاج_علی_شریفی_گرگان