#پیامبر_اکرم
#امام_صادق
#میلادیه
امشب به ملایک خبری تازه رسیده
لبخند نجات از نفس صبح دمیده
شیطان عوض جامه دل خویش دریده
اوصاف خدا از دهن بت که شنیده
یک صبحدم و این همه اعیاد که دیده
اعیاد خدا گشته از این صبح پدیدار
ای بحر تجلا! گهرت باد مبارک
ای طور نبوت! شجرت باد مبارک
ای مکه! نسیم سحرت باد مبارک
ای آمنه! قرص قمرت باد مبارک
میلاد گرامی پسرت باد مبارک
دامان تو تا حشر بود مطلع الانوار
ای گمشدگان! گمشدگان! راهبر آمد
در عرصه ی بیدادگری، دادگر آمد
تکبیر بگویید که هجران به سر آمد
تهلیل برآرید که پیغامبر آمد
پیغامبر از بهر نجات بشر آمد
آمد به جهان قافله را قافله سالار
توحید بود لاله ی بستان محمد
جبرییل بود مرغ گلستان محمد
تهلیل بگویید به فرمان محمد
خلقت همه گشتند ثناخوان محمد
ذکر همگان آیه ی ما کان محمد
از قول خدای احد قادر دادار
این نور جمال ازل، این خالق نور است
این هم سخن موسی، در وادی طور است
این روی صحف، صورت زیبای زبور است
این روح عدالت به محیط زر و زور است
این منجی آن دخترک زنده به گور است
این است که گل سبز کند از شرر نار
این است که او بود و همه خلق نبودند
این است که با نام خوشش نامه گشودند
این است که خیل ملکش سجده نمودند
وصفش همه گفتند و شنیدند و سرودند
گفتند و شنیدند و سرودند و ستودند
با این همه کردند به عجز سخن، اقرار
این است که توحید از او نام گرفته
این است که خورشید از او وام گرفته
این است که از روح بشر، دام گرفته
این است که دل از دمش آرام گرفته
این است که از دست خدا جام گرفته
سر تا قدم از علم الهی شده سرشار
ای جان همه عالم و آدم به فدایت
ای هستی هستی کمی از لطف و عطایت
گلبوسه ی فردوس، به خاک کف پایت
روییده مسیح از نفس روح فزایت
کار ملک و ذکر خداوند، ثنایت
این ذکر الهی است که دائم شده تکرار
ای چرخ کهن خاک ره طفل صغیرت
روشنگر بزم ازلی روی منیرت
تا حشر، بزرگان جهانند حقیرت
حتی به جنان اهل بهشتند فقیرت
پیغامبران یکسره بودند بشیرت
پیوسته نمودند به آقاییات اقرار
اوصاف تو چون وصف خدا فوق حساب است
قرآن تو را سلطه بر این چار کتاب است
حب تو ثواب است، ثواب است، ثواب است
بغض تو عقاب است، عقاب است، عقاب است
تو آب حیاتی و جهان بی تو سراب است
تو مهری و روز همه بیتوست شب تار
ما امت وحی و تو پیام آور مایی
تا هست خدایی خدا، رهبر مایی
تو جان همه عالمی و در بر مایی
تو سایه ی لطف ازلی بر سر مایی
تا شام ابد مشعل روشنگر مایی
بینور تو، توحید محال است، نه دشوار
بی دست تو حق بر روی کس در نگشاید
بی دوستی ات حمد خداوند نشاید
بی حسن تو یوسف ز کسی دل نرباید
بی نام تو زنگ غمی از دل نزداید
📚نخل میثم
@marsieha
#امام_صادق
#ولادت
مولای بزرگ طایفه بود و کریم بود
در اعتلای نهضت جدّش سهیم بود
مسند نشین کرسی تدریس علم ها
شایسته ی صفات حکیم و علیم بود
نوح و خلیل جمله مریدان مکتبش
استاد درس حکمت و پند کلیم بود
بر مردمان تب زده ی شهر شرجی اش
عطر مبارک نفسش چون نسیم بود
زحمت کشید و باغ تشیّع شکوفه داد
مسئول باغبانی باغی عظیم بود
قلبش شبیه شیشه ی تُنگ بلور بود
عمری به فکر نان شب هر یتیم بود
از ابتدای کودکی اش تا دم وفات
نزدیکی محله ی زهرا مقیم بود
منّت نهاد و آمد و ما پیروش شدیم
امروز اگر نبود، شرایط وخیم بود
تازه سروده ام غزل مدحتش ولی
یادش میان قافیه ها از قدیم بود
🖋وحید قاسمی
@marsieha
#پیامبر_اکرم
#میلادیه
عیـــد میــــلاد محمّــد آمد
گل برافشانید که محمد آمد
آمنــه محــو جمــالش مکـه مبهـوتِ جلالـش
صلـــــوات صلـــــوات بـه محمّـد و بـه آلش
یــا محمّـد یــا محمّـد عیــد میـلادت مبارک
آمنه از حق گوهر گرفتی
کل قـرآن را در بر گرفتی
بین جمال ذوالمنن را از لبش بشنو سخن را
با فروغش کن تماشا قصر شامـات و یمـن را
یــا محمّـد یــا محمّـد عیــد میـــلادت مبـارک
اختران امشب شبزندهدارند
بــا رســـولالله زمزمــه دارند
مه شده شب زندهدارش آسمــان دل بـیقـرارش
لحظه لحظه هـر ستاره اینسخن باشد شعارش:
یـــا محمّـد یــا محمّـد عیــــد میـــلادت مبــارک
مکه میگـردد دور محمّد
سجده آرد بر جمال احمد
@marsieha
#پیامبر_اکرم
#مدح
تو نازنین دو عالم فرشته یا بشری
ستاره ای به زمین، آفتاب یا قمری
به خوبی همه خوبان روزگار قسم
که هر چه خوب کنم وصف تو، تو خوب تری
رواق دیده و محراب ابرویت گویند
که هم تو کعبۀ دل هم تو قبلۀ نظری
نماز نافله ی شب به رؤیت تو خوش است
که عاشقان خدا را ستارۀ سحری
چگونه وصف تو را با زبان شعر کنم
که از تغزل و از قطعه و قصیده سری
تو را مقایسه با دلبران روا نبود
که دلبران جهان دیگرند و تو دگری
به لاله زار نبوّت که باغ سبز خداست
تو اوّلین شجر استیّ و آخرین ثمری
تو پیشتر ز رسولان رسول حق بودی
تو تا خداست خدا همچنان پیامبری
📚نخل میثم
@marsieha
ورود حضرت معصومه (س) به قم
۱۲۴۲ سال پیش در چنین روزی بیست و سوم ربیع الاول سال ۲۰۱ هجری قمری حضرت معصومه (س) خواهر امام رضا علیه السلام پیشوای هشتم به شهر قم وارد شد.
یک سال پس از سفر تبعید گونه امام رضا (ع) به شهر مرو، حضرت معصومه (س)، خواهر آن امام، به همراه عده ای از برادران خود برای دیدار برادر و تجدید عهد با امام زمان خویش راهی دیار غربت شد. در مسیر راه به شهر ساوه رسیدند، ولی در آنجا عده ای از مخالفین اهل بیت با مأموران حکومتی همراهی نموده و با همراهان حضرت به نبرد و جنگ پرداختند که عده ای از همراهان حضرت در این حادثه غم انگیز به شهادت رسیدند. حضرت در حالی که از غم و حُزن این واقعه، بسیار مریض بود با احساس ناامنی در شهر ساوه فرمود: مرا به شهر قم ببرید، زیرا از پدرم شنیدم که فرمود، شهر قم، مرکز شیعیان ما می باشد. سپس به طرف قم حرکت نمود. بزرگان قم وقتی از این خبر مسرت بخش مطلع شدند به استقبال آن حضرت شتافتند و حضرت معصومه (س) در حالی وارد شهر گردید که شور و احساسات مردم قم، پذیرای وجود شریف آن عزیز بود. آن بزرگوار هفده روز در شهر ولایت و امامت به سر برد و سپس جان به جان آفرین تسلیم کرد.
#حضرت_معصومه
#قم
#مدح
ای دختر و خواهر ولایت
آیینه ی مادر ولایت
بر ارض و سما ملیکه در قم
آرام دل امام هفتم
معصومه به کنیه و به عصمت
افتاده به خاک پات، عفّت
در کوی تو زنده، جان سپرده
بر خاک تو عرش، سجده برده
حاجت نبود مرا بر آن در
قم باشدم از بهشت بهتر
قم قبلة خازن بهشت است
اینجا سخن از بهشت، زشت است
قم شهر مقدّس قیام است
قم خانه ی یازده امام است
قم شهر مدینه تو بتولش
صحنین تو مسجد الرسولش
قم تربت پاک پیکر توست
اینجا حرم مطهّر توست
گر فاطمه دفن شد شبانه
نَبوَد ز حریم او نشانه
کی گفته نهان ز ماست آن قبر
من یافتهام کجاست آن قبر
آن قبر که در مدینه شد گم
پیدا شده در مدینة قم
مریم به برت اگر نشنید
این منظره را مسیح بیند
سازد به سلام سرو و قد، خم
اوّل به تو بعد از آن به مریم
روزی که به قم قدم نهادی
قم را شرف مدینه دادی
آن روز قرار از ملک رفت
ذکر صلوات بر فلک رفت
تابید چو موکبت ز صحرا
شهر از تو شنید بوی زهرا
در خاک رهت ز عجز و ناله
میریخت سرشک همچو لاله
با گریة شوق و شاخة گل
بردند به ناقهات توسّل
دل بود که بود محفل تو
غم گشت به دور محمل تو
آن پیر که سیّد زمان بود
رویش همه را چراغ جان بود
گردید به گرد کاروانت
شد، پای برهنه ساربانت
بردند ترا به گریه هودج
تا خانة موسی ابن خزرج
از شوق تو ای بتول دوّم
قم داد ندا به مردم قم
کای مردم قم به پای خیزید
از هر در و بام گل بریزید
آذین به بهشت قم ببندید
ناموس خدا مرا پسندید
قم شام نبود تا که در آن
دشنام دهد کسی به میهمان
قم شام نبود تا که از سنگ
گردد رخ میهمان ز خون، رنگ
قم کوفه نبود تا که خواهر
بیند سر نی سر برادر
حاشا که قم این جفا پذیرد
مهمان به خرابه جای گیرد
بستند به گرد میهمان صف
قم با صلوات و شام با کف
قم مهمان را عزیز خواند
کی دخت او را کنیز خواند؟
📚نخل میثم
@marsieha
#حضرت_معصومه
دوباره آمده ام تا به من بها بدهی
مرامریض کنی و مرا شفا بدهی
گره به کار من افتاده ای کلید بهشت
خدا کند که به من فرصت دعا بدهی
من از زیارت قبلی خراب تر شده ام
خدا کند به من بی پناه جا بدهی
من از زبان رضا با تو درد دل دارم
مگر که پاسخ این «اشفعی لنا» بدهی
تو آمدی و مقام رضا مشخص شده
تو خواستی که کلیدی به دست ما بدهی
دلم برای محرم چه زود تنگ شده
مگر که باز تو امضای کربلا بدهی
هزار عید فدای دو روز ماتم تو
اگر اشاره کنی، رخصت عزا بدهی
تمام سال برای تو روضه می گیریم
هزار مرتبه هم در عزات می میریم
🖋مجید تال
@marsieha
#امام_حسین
#شب_جمعه
چشم خود را باز کردم ابتدا گفتم حسین
با زبان اشک های بی صدا گفتم حسین
یاد تو شرط قبولی نمازم بوده است
در قنوت خویش قبل از ربنا گفتم حسین
در مناجات شب جمعه نمی دانم چه شد
خواستم بر لب برم نام خدا گفتم حسین
ماند هل من ناصرت بی پاسخ اما بارها
آمد از کرب و بلا لبیک تا گفتم حسین
نام زهرا را شنیدم هر کجا گفتم علی
نام زینب را شنیدم هر کجا گفتم حسین
کل ارض کربلا من تازه می فهمم چرا
در خراسان در نجف در سامرا گفتم حسین
عاشقی گفت آنچه می خواهد دل تنگت بگو
با دلی غمبار گفتم کربلا گفتم حسین
🖋علی ذوالقدر
@marsieha
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
این هم روزی امشب شما همراهان
یاحسین
#حضرت_معصومه
#مدح
صحن های حرمت وادی طورند همه
خادمانت مَلِک و مریم و حُورند همه
پدرت نور، خودت نور، حریمت نور است
خاندانت ز ازل، منشاء نورند همه
خشت خشت حرمت، پنجره فولاد است
سنگ های حرمت، سنگ صبورند همه
گره ای نیست که با یک نظرت وا نشود
زائرانت چقدر غرق سرورند همه
غیر شب هیچ کسی پشت به خورشید نکرد
منکرانِ تو یقینا همه کورند همه
جمکرانی شده هرکس که به قم آمده است..
اهل قم منتظر وقت ظهورند همه
🖋حسین ایزدی
@marsieha
پس فردا ۲۶ ربیع الاول سالروز صلح امام حسن مجتبی علیه السلام با معاویه بن ابی سفیان علیه اللعنه در سال ۴۱ ه.ق است .
حضرت تنها یکسال بعد شهادت امیرالمومنین مجبور به صلح شد .
#صاحب_الامر🌻🌹
خیرِ بیمار زمین خورده اگر تسکین است
بغلم کن که مرا مرهم و تسکین، این است
مهربانیِ بقیه، به مذاقم تلخ است
جان به قربان تو، دعوای تو هم، شیرین است
کنده ام از همه جا تا که به تو رو بزنم
بده در راه خدا پشت درت مسکین است
بِشِکن بغض مرا تا که سبک تر بشوم
بُغضِ مانده به گلویم، چقَدَر سنگین است
همه جا خیر دعای تو نجاتم داده
گرچه این نوکرِ بد، مستحق نفرین است
باز هم پیش تو شرمنده می آیم آقا
باز هم پیش تو ای دوست سرم پایین است
هرکسی کرببلایی ست تو امضا کردی
کربلا رفتن من از کرمت تضمین است
من اگر کافر و گمراهم اگر شیخ طریق
قبله ام روی حسین است و همینم دین است
@marsieha
#صاحب_الامر🌻🌹
دلتنگم و حال دل من نیست مناسب
در مسجد و محرابِ تو ای حاضرِ غائب
صد مرتبه «إیاکَ» و صد مرتبه «نَعبد»
با چشم ترم نذرِ تو شد حضرت صاحب
می خوانمش و معتقدم سورۂ یوسف
از عشق تو دارد به خدا سجدۂ واجب
این سائلِ هر هفته رسیده ست گداتر
پس «أوفِ لَناالکیلْ» به کوریِ اجانب
می دیدمت ایکاش زمانی که گرفتم...
از دستِ پر از برکتِ تو جیره مواجب
شرمندۂ سنگینیِ پروندۂ خویشم
شرمنده ام از این همه عصیان و معایب
هر بار به یادت گرهی کور گشودم
شد بیشتر از پیش حضورت به مراتب
برگرد که چشمانِ به راهم شده کم سو
کمرنگ شده تابش ِ خورشید و کواکب
🖋مرضیه عاطفی
#صاحب_الامر🌻🌹
دلم تنگ است و یارم برنگشته
خوشی روزگارم بر نگشته
چه خاکی بر سرم باید بریزم
که صاحب اختیارم برنگشته
از او شرمندگی تقدیر من شد
نبودم سربه راهش پیر من شد
دوباره توبههایم را شکستم
نیامد بازهم تقصیر من شد
لبم با او دلم با دیگران است
زمان ما زمان امتحان است
شفای زخم سینه کی میاید
قد زهرا ز هجرانت کمان است
زمین خوردم عصای من کجایی
تمامی دعای من کجایی
غریبم بین این مردم غریبم
نگار آشنای من کجایی
بیا دل را از این غصه رها کن
میان نافله من را دعا کن
بیا و اربعین سینه زنان را
پیاده راهی کربلا کن
بیا آرام جان ما تو باشی
دوباره همزبان ما تو باشی
همه پایین پا جمعیم امشب
بیا تا روضه خوان ما تو باشی
#عبدالعظیم_حسنی
این مقدّس وادی ری یا زمین کربلاست
یا بقیع است و مزار چار نجل مصطفی است
این زمین باشد صدف ، ری را یگانه گوهر است
کآفرینش با بهایش سنگ بی قدر وبهاست
نام نیکویش ابوالقاسم لقب عبدالعظیم
نجل احمد زاده ی زهرا عزیز مجتبی است
حلقه های مرقدش حبل المتین اهل دل
آستان با صفایش قبله اها دعاست
چرخ از آن بالد که می گردد به دور قبر او
ری ازاین نازدکه درآن تربت این مقتداست
ری چه قدری داشت قبر وی اگر در آن نبود
آری آری کی صدف رابی گهرقدروبهاست
هر که هستی با وضو بگذار پا در این حرم
کاین حرم بیت الحرام دیگر اهل ولاست
هر که شد زوّار این نجل حسن در ملک ری
زائر قبر حسین بن علی در کربلاست
زائرین این مجتبای دیگر از نسل علی است
اهل ری این زاده زهراست مهمان شماست
گرچه روح او به غربت از بدن پرواز کرد
هر غریبی با غریب مردم ری آشناست
خشت خشت این حرم گویند دائم این سخن
آنچه در دار فنا باقیست وجه کبریاست
چند روزی ملک جولانگاه باطل می شود
دوراین جولان تمام وحقّ هماره پابه جاست
ای کریم ابن کریم ابن کریم ابن کریم
ای که تامحشرکرامت برسرکویت گداست
هر که دارد درد در این آستان گیرد دوا
هرکه داردحاجتی دراین حرم حاجت رواست
قبر تو در شهر ری چون کعبه در قلب حجاز
قبّه تو در زمین چون مهر در اوج فضاست
آسمان دور مزارت گردد و گوید مدام
قدرت عباسیان کو شوکت مأمون کجاست
پایه تخت ستمکاران بود چندی به گل
دولت آل علی را تا صف محشر بقاست
دین خود را عرضه کردی بر امام خویشتن
با همه علم و مآل وفضل وایمان که توراست
در جوار مرقد پاک و شریفت جلوه گر
قبر حمزه قبرطاهر آن دو مه برج هماست
گشه مدفون در کنار قبر پاکت بوالفتوح
آنکه با تفسیر قرآنش بشر را رهنماست
من کیم تا مدح تو گویم امامت مدح گفت
قول او قول نبی قول خداست
گرچه فرزندان دیگر داشته جدت حسن
حُسن تو آیینه ی حُسن امام مجتبی است
📚نخل میثم
@marsieha
#عبدالعظیم_حسنی
کریم هستی و حاجات دل روا کردی
طبیب هستی و درد مرا دوا کردی
میان چشم شما معجزه فراوان است
مس وجود مرا سر به سر طلا کردی
تویی که واسطه ی فیض چار معصومی
رسیدی و دل مارا پراز خدا کردی
روایت از کرم بی شمار تو کم نیست
چه روزها که تفقّد به این گدا کردی
چه خوب شد که شما قبله گاه تهرانی
به ری رسیدی و یک کربلا بنا کردی
سلام سیّدنا شاه واجب التعظیم
درود حق به تو ای صاحب مقام عظیم
امام زاده ی عشقی مقام تو والاست
به روی گنبد دوّار؛ پرچمت بالاست
حسن ترینی و حُسن حسین را داری
درون سینه ی تو شوق حیدرو زهراست
مدینه با قدمت غرف نور رحمت شد
چقدر با تو زمین مثل جنّت الاعلاست
دوباره زائر دلخسته آمده آقا
حضور قطره در این موج عاشقی زیباست
هر آنکه پیش شما ماند کربلایی شد
مسیر صحن تو از صحن سیدالشهداست
هزار شکر مسلمان نسل سلمانیم
میان صحن شما یاحسین میخوانیم
شکوه روح خدا در مدار تن آمد
نسیم عشق به پابوسی چمن آمد
برای دیدن سرسبزی هوای شما
عقیق سرخ سفر کرد و از یمن آمد
خوشی حرام ، که تو جدّ بی حرم داری
دوباره کنج حرم حرفی از حسن آمد
به سمت مرقدتان زائری که می بینی
برای ناب شدن با خدا شدن آمد
همینکه چشم ترم با ضریحتان خو کرد
کلام حضرت هادی ع به یاد من آمد
"کسی که تا حرم قدسی شما رفته
به شهرری که نه انگار کربلا رفته"
کبوترانه رسیدم به آستان حرم
همیشه روی سرم سایه ی امان حرم
شکسته دل که بیایی همیشه جا داری
میان صحن ه پر از خیر آستان حرم
خدا کند که به حقّ دعای خیر رضا
به دست ما برسد برکت عیان حرم
دوباره از حرم شهرری به مشهد رفت
کسی که رفت به دنبال کاروان حرم
ثواب طوف حریم تو هدیه ای از ماست
به آستان رفیع "مدافعان حرم"
همیشه و همه جا نوکر ابالفضلیم
فدایی حرم خواهر ابالفضلیم
🖋اسماعیل شبرنگ
@marsieha