#حضرت_زهرا
#مدح
دختر فکر بکر من، غنچه لب چو وا کند
از نمکین کلام خود حق نمک ادا کند
طوطی طبع شوخ من گر که شکر شکن شود
کام زمانه را پر از شکر جانفزا کند
بلبل نطق من ز یک نغمه عاشقانه ای
گلشن دهر را پر از زمزمه و نوا کند
خامه مشکسای من گر بنگارد این رقم
صفحه روزگار را مملکت ختا کند
مطرب اگر بدین نمط ساز طرب کند گهی
دائره وجود را جنّت دلگشا کند
شمع فلک بسوزد از آتش غیرت و حسد
شاهد معنی من ار جلوه دلربا کند
وهم به اوجِ قدسِ ناموس اله کی رسد؟
فهمِ که نعتِ بانوی خلوت کبریا کند؟
ناطقه مرا مگر روح قدس کند مدد
تا که ثنای حضرت سیده نسا کند
فیض نخست و خاتمه نور جمال فاطمه
چشم دل از نظاره در مبدأ و منتهی کند
صورت شاهد ازل معنی حسن لم یزل
وهم چگونه وصف آیینه حق نما کند
مطلع نور ایزدی مبدأ فیض سرمدی
جلوه او حکایت از خاتم انبیا کند
بسمله صحیفه فضل و کمال معرفت
بلکه گهی تجلّی از نقطه تحت «با» کند
دائره شهود را نقطه مُلتَقی بود
بلکه سزد که دعوی لو کشِفَ الغطا کند
حامل سرّ مستمر حافظ غیب مستتر
دانش او احاطه بر دانش ماسوی کند
عین معارف و حکم بحر مکارم و کرم
گاه سخا محیط را قطره بی بها کند
لیله قدر اولیا، نور نهار اصفیا
صبح جمال او طلوع از افق عُلا کند
بَضعه سید بشر امّ ائمه غُرَر
کیست جز او که همسری باشد لافتی کند؟
وحی نبوّتش نسب، جود و فتوّتش حسب
قصّه ای از مروّتش سوره «هل اتی» کند
دامن کبریای او دسترس خیال نی
پایه قدر او بسی پایه به زیر پا کند
لوح قدر به دست او کلک قضا به شست او
تا که مشیت الهیه چه اقتضا کند
در جبروت، حکمران، در ملکوت، قهرمان
در نشئات کن فکان حکم به ما تشا کند
عصمت او حجاب او عفت او نقاب او،
سرّ قدم حدیث از آن ستر و از آن حیا کند
نفخه قدس بوی او جذبه انس خوی او
منطق او خبر ز «لا ینطق عن هوی» کند
قبله خلق، روی او، کعبه عشق کوی
او چشم امید سوی او تا به که اعتنا کند
بهر کنیزیش بود زهره کمینه مشتری
چشمه خور شود اگر چشم سوی سُها کند
مفتقرا متاب رو از در او بهیچ سو
زانکه مس وجود را فضّه او طلا کند
🖋آیت الله محمد حسین غروی اصفهانی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔷 فیلمی دیده نشده و فوق العاده با صفا از حاج قاسم و صحبت های شهید آوینی در خصوص قاسم های وطن
@ravayatefathavini
21.43M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔴 اکثر آموزشهای دینی ما به درد نمیخورد!
⚠️تربیت دینی ما در آموزش و پرورش، مساجد و منابر اکثرا صحیح نیست
👈🏻 با اعتقاد به بهشت و جهنم نمیشود حجاب را درست کرد
➕سخن ۵۰سال قبل نابغۀ ناشناختۀ قرن در اینباره
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 کلیپی از از تشرّف رهبر انقلاب به آستان امامزاده علیبنمحمدباقر(ع) مشهد اردهال کاشان در سال ۱۳۹۵
🔷🔷امروز ۲۷ جمادی الثانی روز شهادت مظلومانه و غریبانه علی بن امام محمد باقر علیه السلام است.
#امام_هادی
#مدح
نام تو را در دفتر خاتم نوشتند
هادی نسل حضرت آدم نوشتند
ما راه و رسم نوكری را برگزیدیم
چون كه شما را رهبر عالم نوشتند
یك قطره از مدح تو را كه ثبت كردند
دیدند بالاتر ز صدها، یم نوشتند
هر كس كه از نام شما یك بار دم زد
نام ورا مداح عیسی دم نوشتند
جزو ارادتمندهای روضۀ تو
شكر خدا كه نام ما را هم نوشتند
خوشبخت آن هایند كه مست تو هستند
بدبخت آن هایی كه از تو كم نوشتند
از داغ مظلومیتت آقای عالم
چشمان ما را چشمۀ زمزم نوشتند
نام تو را پروردگارت گفته هادی
چون در كرامت مثل بابایت جوادی
قطعاً مسیحا هم به فرمان تو باشد
پای كلاس درس عرفان تو باشد
ذكر دعای جامعه زیباست اما
زیباترش اینكه در ایوان تو باشد
پای دعای جامعه می خواهم آقا
ابواب ایمان وا به دامان تو باشد
با یك نگاهت صاحب ملك زمین است
آن كس كه یك لحظه پریشان تو باشد
وقتی محالّ معرفت الله هستی
باید همه عالم سر خوان تو باشد
حتی مسیحی ها ارادت بر تو دارند
این هم ز الطاف فراوان تو باشد
آقا سلاطین جهان را بنده كردی
با یك نگاهت بردگان را زنده كردی
#امام_هادی
#مدح
ای کعبه دل کوی تو یا حضرت هادی
وی قبلۀ جان روی تو یا حضرت هادی
ای چشم همه سوی تو یا حضرت هادی
ای خلق ثنا گوی تو یا حضرت هادی
آئینۀ اجلال نبی کیست توئی تو
سوم علی از آل علی کیست توئی تو
تو اختر برج نبوی شمس هدائی
ماه علوی آینۀ حسن خدائی
فرماندۀ ملک قدر و جیش قضائی
آری تو علی ابن جواد ابن رضائی
خوبان جهان نور هدایت ز تو دارند
ارواح رُسُل روح ولایت ز تو دارند
ای گوهر توحید به درج دهن تو
روئیده به هر سو گل وحی از چمن تو
انوار خدا در تو و حُسن حَسن تو
ما جامعه داریم ز فیض سخن تو
زین جامعه دل سوی تولای تو راهیست
هرجمله آن جلوه ای از وحی الهیست
تو آیۀ تطهیری و رجس از تو بدور است
دل جای خدا و دهنت چشمۀ نور است
وای از متوکل که چه بی شرم و جسور است
مست می و مست ستم و مست غرور است
با آن شرف و عزتت ای روح معانی
می خواست که در محفل او شعر بخوانی
خواندی دو سه بیتی که بهم ریخت سرورش
بر خاک فکندی ز بر تخت غرورش
گفتی سخن از آدمی و تنگیِ گورش
افتاده به تن لرزه بدان قدرت و زورش
لرزید ولی در پی اظهار ندامت
می زد همه دم تیشه به طوبای امامت
فریاد که زد زهر ستم شعله بجانت
افسوس که مسموم شدی چون پدرانت
اوخ که ز تن رفت برون تاب و توانت
سوزد جگرم بر تو و غم های نهانت
هرکس که به دل سوز و به سر شور تو دارد
باشد که به خاک حرمت چهره گذارد
من آبرو از خاک درِ سامره دارم
من خاطره ها از سفر سامره دارم
من جلوۀ طور از شجر سامره دارم
من عشق دو قرص قمر سامره دارم
هر جا که روم مرغ دلم در حرم توست
چشمم به تو و لطف و عطا و کرم توست
#امام_هادی
#شهادت
آه در سینه ام از زهر شراری برپاست
آتشی بر جگر و رویِ لبم واویلاست
سوختم سوختم آبی که نفس می سوزد
حجره ام از جگر سوخته ام کرببلاست
مادرم آمده بالین منِ چشم به راه
تا بگویم غم خود را که دلم پُر غوغاست
دستِ من بست و مرا نیمه شب از خانه کشید
بی حیایی که نمی گفت غریب و تنهاست
گاه می رفتم و گاهی به زمین می خوردم
مثل آن طفل که مبهوت دو چشم باباست
مثل آن دخترکی که نفسش بند آمد
راه می آمد و می دید سری بر نی هاست
سنگ بود و سری که ز لبش خون میریخت
خیزران بود و یتیمی که شبیه زهراست
#اعمال_لیله_الرغائب
#اولین_شب_جمعه_ماه_رجب
✍کیفیت این نماز چنین است:
◾اولین پنجشنبه ماه رجب را روزه میگیری، چون شب جمعه در آید،
⏰بین نماز مغرب و عشاء،
🔸️۱۲ رکعت نماز میخوانی، هر دو رکعت با یک سلام (یعنی ۶نماز دورکعتی مثل نماز صبح) به این ترتیب که:👈 در هر رکعت
👈«۱ مرتبه - سوره حمد»
👈«۳ مرتبه - سوره قدر»
👈«۱۲ مرتبه - سوره توحید»
میخوانی
🔴 بعد از اتمام نماز : «۷۰مرتبه» میگویی:
👈اللّٰهُمَّ صَلِّ عَلَیٰ مُحَمَّدٍ النَّبِیِّ الْأُمِّیِّ وَ عَلَیٰ آلِهِ.
خدایا! بر محمّد پیامبر درس ناخوانده و خاندانش درود فرست.
🔴بعدش به سجده میروی و «۷۰ مرتبه» میگویی:
👈سُبُّوحٌ قُدُّوسٌ رَبُّ الْمَلائِکَةِ وَالرُّوحِ
پاک و منزّه است پروردگار فرشتگان و روح.
🔴 سر از سجده برمیداری و «۷۰ مرتبه» میگویی:
👈رَبِّ اغْفِرْ وَارْحَمْ وَتَجاوَزْ عَمَّا تَعْلَمُ، إِنَّکَ أَنْتَ الْعَلِیُّ الْأَعْظَمُ.
پروردگارا! مرا بیامرز و بر من مهرورز و از آنچه از من میدانی بگذر، تو خدای برتر و بزرگتری.
🔴 دوباره به سجده میروی و «۷۰ مرتبه» میگویی:
👈سُبُّوحٌ قُدُّوسٌ رَبُّ الْمَلائِکَةِ وَالرُّوحِ
پاک و منزّه است پروردگار فرشتگان و روح.
💚سپس حاجت خود را بخواه که به خواست خدا برآورده خواهد شد.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
آیت الله جوادی آملی حفظه الله:
اون طلبه روضه خوان برای بچه ها ازخیلیها جلوتراست
#امام_جواد
#ولادت
سر تا به قدم آینۀ حسن خدایی
کارش ز همه خلق جهان عقدهگشایی
جان همگان در قدمش باد فدایی
جود آمده بر درگه او بهر گدایی
در وسعت ملک ازلی نور ببینید
ای چشم بد از ماه رخش دور! ببینید!
ای ماه رجب بوسه بزن بر سر و رویش
ای مهر ببر سجده به خاک سر کویش
ای لیلۀ قدر این تو و این طرۀ مویش
ای خلق خدا روی بیارید به سویش
این باب کرم، باب دعا، باب مراد است
والله جواد است جواد است جواد است
ای چشم رضا محو تماشای جمالت
جبریل، پرش سوخته در سیر کمالت
خورشید بَرَد سجده به ایوان جلالت
میراث محمّد شرف و خُلق و خصالت
بالیده رضا لحظهبهلحظه به وجودت
مشهورتر از کل امامان شده جودت
#امام_جواد
#ولادت
امشب به شبستان ولایت قمر آمد
خورشید جمالات خدا جلوهگر آمد
طوبـای تمنـای رضـا را ثمـر آمد
در بیت رضا بـاز رضای دگـر آمد
میـلاد جـوادبـن جـوادبـن جـواد است
این باب مراد است مراد است مراد است
****
خیزید که امشب شب شادی و سرور است
خیزیـد کـه میــلاد تجلیگــه نــور است
هر لحظه هزاران شب شوق و شب شور است
از پـا ننشینیـد شـب صبـح ظهــور است
رخسـار خداونـد، عیان آمده امشب
یا باز، محمّد به جهان آمده امشب؟
این موهبت و لطف خداداد، مبارک
بر آل محمّـد شـب میـلاد، مبارک
این عید بود بر همه اعیاد، مبارک
میـلاد جـوادبـنرضا بـاد، مبارک
جود و کرم و لطف حق آغاز شد امشب
قرآن به روی دست رضا باز شد امشب
****
سـر تـا بـه قدم آینـۀ حسن خدایی
کارش ز همه خلق جهان عقدهگشایی
جان همگـان در قـدمش باد فدایی
جود آمـده بـر درگـه او بهـر گدایی
در وسعـت ملـک ازلـی نـور ببینید
ای چشم بد از ماه رخش دور! ببینید
****
ای ماه رجب بوسه بزن بر سر و رویش
ای مهر ببـر سجده به خاک سر کویش
ای لیلۀ قـدر این تـو و این طرۀ مویش
ای خلـق خـدا روی بیـارید بـه سویش
این باب کرم، باب دعا، باب مراد است
والله جواد است جواد است جواد است
****
ای چشم رضا محـو تماشای جمالت
جبریل، پرش سوخته در سیر کمالت
خورشید بـرد سجده به ایوان جلالت
میراث محمّد شرف و خُلق و خصالت
بالیده رضا لحظهبهلحظه به وجودت
مشهورتر از کـل امامان شده جودت
****
داده است خداوند به فضل تو گواهی
در کودکیات سینـه پـر از علـم الهی
دادی خبـر از ابـر و هوا و یم و ماهی
مأمون که نبودش به درون غیر سیاهی
گویی که شراری شد و یکباره برافروخت
در آتش بغض و حسد و کینۀ خود سوخت
****
در سن طفولیتت ای عالِم عالَم
علم ازل و علـم ابد بود مجسم
زانو زده در محضر تو زادۀ اکثم
نه زادۀ اکثم که تمام علما هم
تـا زنگ ز آینـۀ دلهـا همه شوید
قرآن به زبان تو سخن گفته و گوید
****
من سائل لطف و کرمت بودم و هستم
هرجا که روم در حرمت بودم و هستم
یک قطرۀ کوچک ز یمت بوده و هستم
موری سـر خاک قدمت بودم و هستم
با آن که گناهم را دانستی و دانی
آنی ز دل خویش نراندی و نرانی
هرچنـد کـه دائم خجلم از گل رویت
سوگند بـه رویت نـروم از سـر کویت
امـروز دگـر گشتـم ریـگ تـه جویت
ای لطف و کرم عادت و احسان همه خویت
تنها نه ز رأفت به روی دوست بخندی
بر دشمن خـود هم در این خانه نبندی
****
من شاخۀ خـاری به گلستان شمایم
هرجا بنشینم بـه سـر خوان شمایم
یک عمر نمکگیـر نمکدان شمایم
از لطف شمـا نیـز ثنـاخوان شمایم
ای چشم تـو چشم کـرم و لطف الهی
باشد که به «میثم» کنی از لطف نگاهی
#امام_جواد
#ولادت
کههان تمامیهفت آسمان نظاره کنید
فلک به دامن خورشیدتان قمر داده
کسی که وارث پیغمبر است؛ ابتر نیست
خدا دوباره به این خاندان پسر داده
پسر نه، کوثر قرآن، ضامن آهو
جواد آل علی، جان ضامن آهو
همان که سجدگهش آسمان عیسی شد
همان که خاک درش کوه طور موسی شد
همان که آرزویش بر دل زکریا ماند
همان که دیدن او آرزوی یحیی شد
همان که ذره شد از لطف چشم او خورشید
همان که قطره ز شوق نگاش دریا شد
همان که روشنی چشم آسمانیهاست
ستاره سحر آسمان بابا شد
همان که در وسط طعنهها و تهمتها
رسید و قصه کوثر دوباره احیا شد
مدینه مکه و ریحانه هم خدیجه آن
رضا، رسول خدا و جواد، زهرا شد
رسید سیب بهشت خدا، خدا را شُکر
رسید یوسف یعقوب ما، خدا را شُکر
به شیوه پدر این چشم مهربان شده است
همان نگاه همان عاطفه همان شده است
همان صمیمیت و گرمیو صفای سبز
همان پناه که آهو دخیل آن شده است
اگر غلط نکنم بوی یاس میآید
اگر درست بگویم؛ رضا جوان شده است
جواد، جود خداوند آسمانها هست
که با زبان زمینی او بیان شده است
#امام_جواد
#ولادت
سلام حضرت باران سلام یا مولا
امام زاده ی سلطان سلام یا مولا
گدا برای تو بودن بهانه می خواهد
ظهور معرفتی عاشقانه می خواهد
شکوه حسن تو را آسمان نمی داند
سرود اوج تو را جز ملک نمی خواند
نگاه لطف تو را عالمی گدا بوده
فقیر منّت آیات هل اتی بوده
سحاب رحمت و رافت ، عطای بی منّت
جواد جود و کرم ، نور ذاتی عصمت
قنوت صبح دعا در نگاه شبهایت
نشسته خیره به هر لحظه ی تماشایت
به جان خریده ام آقا مدال دینت را
شکوه صبح طلایی کاظمینت را
رفیق نیمه شب از آسمان دعایم کن
برای صبح زیازت مرا صدایم کن
صدا کن ای تو مرا مقتدای زیبایی
سرود آبی گلواژه های دریایی
مدام معتکفم در حریم احسانت
نشسته ام به گدایی روح ایمانت
نشسته ام که امام الهدی مرا بخری
مرا خریده و تا وادی فنا ببری
شبیه رقص کبوتر کنار آینه ها
طواف می کنم این لحظه ها به دور شما
کنار شمع وجودت که حرف سرما نیست
تو هستی از چه بترسم که نار بر ما نیست
#امام_علی
#ولادت
گفتم : «علی مدد» , قلمم ذوالفقار شد
مضمون، اسیر لشکر زلف نگار شد
حرف از نجف که شد , دلِ پیمانه ام گرفت
آهی کشید و … قافیه دیدم «خمار» شد
من پایِ آن « یَمُت یَرنی » رگ گذاشتم
تیغت کجاست !؟ وقت قرارو مدار شد
اثبات این جنون به قیامت نمی رسد
پرونده ام به خال لبت واگذار شد
کفران نعمت است , اگر کم طلب کنم!
قنبر به لطف بندگی ات شهریار شد
اجداد ایل من , همه معشوق مذهب اند
سلمان اگر نشد نسبم ! مهزیار شد
میثم به چین زلف تو تبعید دار شد
مالک که چین ندید , سیاستمدار شد
از بس که وصله های عبایت شُکوه داشت
سلطانی از مقام خودش برکنار شد
رنگ اُحد پرید , همین که نگاه کرد
تیغی دو دَم به گرده ی طوفان سوار شد
گاهی مرا به چوب محبت بزن علی !
دل سربه راهِ ترکه ی آموزگار شد
فکر رفو پیرهن کهنه ات نباش!
پیراهن تو پرچم پروردگار شد
سر در تنور خانه ی بدکاره ها نکن !
ای پرده پوش ! صبر خدا آشکار شد
با این که پای درد تو صفین گریه کرد
دامان کوفه تا به ابد لکه دار شد
وقتی کلون در , پرِ شال تو را گرفت
عالم دچار گریه ی بی اختیار شد
رفتی و … تا قیام قیامت , امام عشق
پیراهنی سیاه تنِ روزگار شد
وحید قاسمی
#امام_علی
#ولادت
تویی جناب سلیمان و عالمی مورت
پیمبران الهی مطیع دستورت
زیادی است زیادی به روی سر آقا
همان سری که نباشد میان آن شورت
برای مدح تو تنها تواضعت کافی است
تویی همان که حکومت نکرد مغرورت
تمامی حرکاتت علی عبادت بود
به جز رضای الهی نبود منظورت
در اوج قدرت و شوکت چه مهربانی تو
به ناتوان و ضعیفان نمی رسد زورت
خدا همیشه تو را سربلند می خواهد
همیشگی است علی جان درخشش نورت
محمد حسین رحیمیان
#امام_علی
#ولادت
بیت نخستم مثل تیغی آبدار است
چون بر لبم لاسیف الاّ ذوالفقار است
باید به وجد آیند ابیاتم در این شعر
وقتی شروع این غزل نـام نگار است
با قوّت و قدرت نوشتن یک وظیفه ست
از آن کسی که قدرت پروردگار است
باید بیـــاموزم که من هم مرد باشم
وقتی که شاهم شیرمرد روزگار است
سلمان شدن مالک شدن امری طبیعی ست
وقتی امیرالمؤمنین , آموزگار است
ای دوستان از شیعه ی شاه ولایت
وَ اللهِ , نامردی به دور از انتظار است
بامرتضی,بی مرتضی,نکته همینجاست
انسان همیشه بین جبر و اختیار است
یک عدّه حالا رهسـپار اعتکافند
امّا دل ما سمت صحنش رهسپار است
دل با نوایی معنوی پیوند خورده
وقتی غزل با مثنوی پیوند خورده
ای دل بیا از اهل معنا دلبری کن
حال و هوای مثنوی را حیدری کن
آنان که ما را پای این سفره نشاندند
ماه رجب را ماه کسب فیض خواندند
در عین شیرینی ولی شورآفرین است
ماه رجب , ماه امیرالمؤمنین است
چون درک کردی ماه پُر فیض رجب را
در اوج غم , ای دل ببین در خود طرب را
دل مست شد تا حرف میلاد علی شد
پس چند بیتی صرف میلاد علی شد
از روشنای آب , پاکی را بیاموز
از کعبه رسم سینه چاکی را بیاموز
کعبه هزاران سال با سختی محک خورد
تا پیش پای حضرت حیدر ترک خورد
دیوار را کِی حیّ داور گفت : بشکاف ؟
حیدر درون بطن مادر گفت : بشکاف
آری لسان اللهِ ناطــق حرف می زد
با لهجه ی زیبای خالق حرف می زد
می گفت مادر این منم حصن حصینم
یعسوب دین , حبل المتین حقّ الیقینم
می گفت مادر من همان اسلام نابم
می گفت مادر من اصول الدّین دینم
من نایب بر حقّ ختم الانبـیایم
من از همان اوّل امیرالمؤمنیـنم
نصر ُمِنَ اللّهم َ که با فتحٌ قریبم
پیروز هر میدانم و فتح المُبیــنم
قرآن که نازل شد پس از این میشود فاش
لا رَیب فیه اَستم , هُدیً للمُتّقینم
هر چند مصنوع خُدایم نور مَحضم
هر چند مخلوقم ولی عرش آفرینم
آموزگاریِ ملک در شأن من نیست
هرچند که استاد بر روح الامینم
عرش آستان,جان جهان,کهف امانم
پشت و پناه انبیا در هر زمانم
با دست من زیباست حق را لمس کردن
هر جا که لازم بود ردّ الشّمس کردن
من دشمن “لامذهبی”بودم از اوّل
یک نور واحد با نبی بودم از اوّل
از عالم انوار هر جا بوده , هستم
عقد اخوّت با نبی در عرش بستم
تا قدر من روشن شود حق کوثر آورد
منصوره ی خود را به عقد من در آورد
من وجه ذات ذوالجلالم باقی استم
من بر سقاهم ربّهم هم ساقی استم
با دست من رزق خلایق می شود پخش
مستی درون جان عاشق می شود پخش
من برگ را از شاخه می رویانم , آری
من می کنم حال زمستان را بهاری
عمری به عزرائیل امر و نهی کردم
من بر قلم با امر یزدان وحی کردم
آن خالقی که آب و خاکم را سرشته ست
نام مرا بر روی هر شِیئی نوشته است
من کیستم ؟ مَنْ عندهُ حُسنُ الثّوابم
من کیستم ؟ مَنْ عندهُ عـلْمُ الکِـتابم
میزان اعمال تمام بندگانم
با اینکه من خود قاضی یوم الحِسابم
خورشید از شرم جمالم میشود آب
گر لحظه ای آنگونه که باید بتــابم
شأنم ولی , یعنی که من والا مقامم
اسمم علی , یعنی که من عالی جنابم
قلب خدا , نفس خدا , وجهُ الّلَهَم من
در جسم ناسوتی اگر پُشت نقابم
سوگند بر ربّم که ربّ الارض هستم
هر چند می خوانند مردم بوترابم
یا فاطمه بنت اسد ای دختر شیر
امروز دیگر می شوی تو مادر شیر
کعبه خودش را باخته از شوکت من
بُت را به خاک انداخته از هیبت من
از بُت شکستن در حرم دلشادم امروز
بیت الشّرف شد کعبه با میلادم امروز
محمد قاسمی
#امام_علی
#ولادت
کعبه سنگیست که آیینه سرای تو شده
حال از شش جهت انگشت نمای تو شده
پردهی بیت که بر دامن او چنگ زنند
به امیدی متمسک به ولای تو شده
قامت نوح ز عشقت که کمان شد تازه
حلقهی درب ورودی سرای تو شده
ناز بر ناس کن ای حمد که در بسم الله
اسم اعظم ز کرم نقطهی بای تو شده
خوش بر احوال غلامی که شدی مولایش
خوش بر احوال خدایی که خدای تو شده
طبق لولاک, به زهرا همگی مدیونیم
چون همین آینه بانی بنای تو شده
هم تو راضی به رضای دل مرضیه شدی
هم دل مرضیه راضی به رضای تو شده
آنچه رخ داده و در آتیه رخ خواهد داد
همه منقوش در ایوان طلای تو شده
در دل سنگ من افتاده هوای نجفت
مثل آن چاه که دلتنگ صدای تو شده
میلاد حسنی
شرحی برای عشق ندیدیم جز علی
از هرچه هست و نیست بریدیم جز علی
گشتیم ذره ذره به دنبال معرفت
بر هیچ چشمه ای نرسیدیم جز علی
دنبال راه مستقیم خداوند تا ابد
خطی به هر چه راه کشیدیم جز علی
شکر خدا که در همه ی عمر، سربلند
بودیم و ناز شخص، نخریدیم جز علی
تاریخ، با نبی خدا را ورق زدیم
مدحی از آن لبش نشنیدیم جز علی
در روشنای صبح غدیرش تمام عمر
از نام هر خلیفه رمیدیم جز علی
#امام_علی
#ولادت
خدا در کعبه مهمان دارد امشب
حرم در سینه قرآن دارد امشب
زمین خورشید تابان دارد امشب
محمّد (ص) یک جهان جان دارد امشب
درون بیت، جانان دارد امشب
فلک اسرار پنهان دارد امشب
نوشته بر در و دیوار کعبه
که امشب بخت گشته یار کعبه
الا عیدت مبارک باد کعبه
خدا امشب امامت داد کعبه
علی در تو قدم بنهاد کعبه
تولّد یافت عدل و داد کعبه
مبارک باد این میلاد کعبه
چه شوری در وجود افتاد کعبه
بتان هم یا علی گفتند امشب
سخن ها با علی گفتند امشب
خداوند حرم را مظهر است این
محمّد (ص) را چو جان در پیکر است این
تمام هستی پیغمبر است این
زمین و آسمان را محور است این
یم و طوفان و موج و لنگر است این
چه گویم حیدر است این حیدر است این
تمام افتخار کعبه این است
خدا گفته امیرالمؤمنین است
مه برج اسد امشب اسد زاد
اسد، آری اسد، بنت اسد زاد
ازل را جلوۀ حسن ابد زاد
جمال قل هو الله احد زاد
بگو مرآت الله الصّمد زاد
خدا را چشم و گوش و وجه و ید زاد
رخ صاحب حرم تا شد هویدا
حرم گمگشته اش را کرد پیدا
جهان یک سایه از دیوار مولاست
زمان هم مست و هم هشیار مولاست
فضا لبریز از انوار مولاست
حرم محو گل رخسار مولاست
خدا در کعبه مهمان دار مولاست
محمّد (ص) عاشق دیدار مولاست
که دیده بزم الله الصّمد را؟
خدا و حیدر و بنت اسد را
مرا مولا و سرور کیست؟ حیدر
دل و دلدار و دلبر کیست؟ حیدر
امیر دادگستر کیست؟ حیدر
امام عدل پرور کیست؟ حیدر
صراط الله اکبر کیست؟ حیدر
محمّد (ص) را اگر پیغمبری بود
خدا داند که او هم حیدری بود
علی مرآت ربّ العالمین است
علی استاد جبریل امین است
علی سرّ خداوند مبین است
علی آیینۀ حقّ الیقین است
علی مولای اصحاب الیمین است
علی کلّ ولایت کلّ دین است
همین است و همین است و جز این نیست
کسی جز او امیرالمؤمنین نیست
علی ذکر و علی حمد و علی دم
علی بیت و مقام و رکن و زمزم
علی یعنی صراط الله اعظم
علی یعنی کتاب الله محکم
علی یعنی تمام دین آدم
علی یعنی امام کلّ عالم
علی در عالم خلقت یکی بود
محمّد (ص) هم به مهرش متّکی بود
تو در جسم نبی جانی علی جان
تو اصل اصل ایمانی علی جان
تو روح روح قرآنی علی جان
تو نوحِ نوح طوفانی علی جان
تو میزانی تو فرقانی علی جان
تو روز حشر ساطانی علی جان
لوای حمد در دست تو باشد
تمام حشر پابست تو باشد
تو جا بر دوش پیغمبر گرفتی
تو در از قلعۀ خیبر گرفتی
تو از عَمر دلاور سر گرفتی
تو چون جان مرگ مرگ را در بر گرفتی
تو از ختم رسل کوثر گرفتی
تو دل از انبیا یکسر گرفتی
تو قاتل را ز رأفت شیر دادی
تو خصم خویش را شمشیر دادی
تو روی خاک، معراج نمازی
تو بال طایر راز و نیازی
تو درد عالمی را چاره سازی
تو وقت جان فشانی پیشتازی
تو دل بشکسته گان را دلنوازی
تو بین انبیا نشکفته رازی
اگر چه با خلایق زیستی تو
خدا می داند و بس کیستی تو
به جز تو کیست با آن اقتدارش
زند وصله به کفش وصله دارش
فلک خورشید گردون خاکسارش
کند اشک یتیمی بی قرارش
📚نخل میثم
@marsieha
#امام_علی
#مدح
من کویرم لب من تشنه ی باران علی ست
این لب تشنه ی پر شور، غزلخوان علی ست
این که گسترده تر از وسعت آفاق شده است
به یقین سفره ی گسترده ی دامان علی ست
منّت نان و نمک نیست سر سفره ی او
پس خوشا آن که در این دنیا مهمان علی ست
آتش اشکی اگر در غزلم شعله ور است
بی گمان قطره ای از درد فراوان علی ست
لحظه ای پرتو حسنش ز تجلی دم زد
که جهان، آینه در آینه حیران علی ست
کعبه یکبار دهان را به سخن وا کرده است
تا بدانیم کلید در این خانه علی ست
از دم صبح ازل نام علی را می خواند
دل که تا شام ابد دست به دامان علی ست
محمد حسین صفاریان
#امام_علی
💐اختصاص داشتن عنوان «امير المؤمنين» به على علیه السلام
🔷🔷🔷قال رسول اللّه صلى الله عليه و آله: لَمّا اسرِيَ بي إلَى السَّماءِ كُنتُ مِن رَبّي كَقابِ قَوسَينِ أو أدنى، فَأَوحى إلَيَّ رَبّي ما أوحى، ثُمَّ قالَ: يا مُحَمَّدُ، اقرَأ عَلِيَّ بنَ أبي طالِبٍ أميرَ المُؤمِنينَ السَّلامَ؛ فَما سَمَّيتُ بِهذا أحَدا قَبلَهُ، ولا اسَمِّي بِهذا أحَدا بَعدَهُ.
🔶🔶🔶پيامبر خدا صلى الله عليه و آله: آن گاه كه شبانه به آسمان برده شدم و ميان من و پروردگارم فاصلهاى جز به اندازه دو سرِ كمان يا كمتر از آن نبود، پروردگارم آنچه كه بايد به من وحى كند، وحى كرد و سپس فرمود: «اى محمّد! به على بن ابى طالب، امير مؤمنان، سلام برسان، كه پيش از او هيچ كس را به اين نام نناميدهام و پس از او نيز كسى را به اين نام نمىنامم».
📚امالی طوسی ص ۲۹۵
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔻حاج قاسم سلیمانی
🔻ای آسمان گواه باش که من علی را دوست دارم!
#حضرت_زینب
#وفات
جان و دلم فدای تو ای دلبرم، حسین
دیگر رسیده است دم آخرم حسین
من رو به کربلای تو خوابیده ام اخا
دیدار من بیا، پسر مادرم حسین
چیزی نماند از تو بجز کهنه پیرهن
این یادگار توست کنون در برم حسین
یک سال و نیم رفته ز عمر و نمی شود
درد نبودنت بخدا باورم حسین
یک سال و نیم مثل رباب تو می زدم
بر صورتم، ز داغ علی اصغرم حسین
پیچیده است وقت اذان توی گوش من
” الله اکبر ” علی اکبرم حسین
یادم نمی رود که صدای تو قطع شد
افتاد دلهره به میان حرم حسین
بالای تل دویدم و دیدم که، می خوری…
…شمشیر و نیزه، پیش دو چشم ترم حسین
چهره کبود بود شب غارت حرم
هر دختری که بود به دور و برم حسین
در کربلا زدند به پیشانی تو سنگ
در شام سنگ خورد همه پیکرم حسین
هر چه گذشت بین محل یهودیان
با خود به زیر خاک سیه می برم حسین …
رضارسول زاده
#حضرت_زینب
#وفات
هنگامۀ وصال من و دلبرم شده
این الحسین زمزمۀ آخرم شده
چشمم به راه مانده کجایی عزیز من
پیراهن تو گرمی بال و پرم شده
از گریه پینه بسته دگر چشم های من
عالم سیاه پیش دو چشم ترم شده
موی سپید و قد کمانم چه دیدنی ست
غم های کربلاست چنین یاورم شده
من پیر سالخورده ام و دست های من
محتاج شانه های علی اکبرم شده
از خاطرم نمی رود آن لحظۀ فراق
ناله زدی که وقت وداع از حرم شده
من بین قتلگاه تو جان دادم ای حسین
این چند ماهه جان تو درد سرم شده
می خواستم بغل کنمت جان تو نشد
نیزه شکسته زحمت این پیکرم شده
من پا به پای پیکر تو ضربه خورده ام
سرتا به پا تمام تنم پُر ورم شده
دشمن همینکه پا به روی چادرم گذاشت
گفتم به خویش ارثیۀ مادرم شده
قاسم نعمتی
#حضرت_زینب
#وفات
و قبل از این که مرا هم از این سرا ببرید
کمک کنید مرا سمت کربلا ببرید
تمام قامت من را شکسته داغ حسین
کمک کنید مرا دست بر عصا ببرید
در آن غروب فدایش شدم قبول نکرد
اگر که قابلم اکنون مرا فدا ببرید
کمی ز خون دل عمه رنگ بردارید
برای موی سفیدم کمی حنا ببرید
به خیمه سوختم اما دوباره می سوزم
در آفتاب اگر بستر مرا ببرید
کنار بستر من روضه ای بخوانید و
مرا میان همین اشک و گریه ها ببرید
همان که خون سرم پای نیزه اش می ریخت
مرا به دیدن خورشید نیزه ها ببرید
همان کسی که سرش زیر دست و پا افتاد
مرا به شِکوه از آن شام پر بلا ببرید
مرا لباس اسیری کفن کنید و سپس
حسین حسین بگویید و کربلا ببرید
رحمان نوازنی