فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
اسفند میدهد بوی شیر مردان بیشه خیبر...
#شهدای_اسفندماه
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✨ خوشبختی یعنی...
#حدیث_روز
#امام_علی_علیه_السلام
به خدا قسم ، اگر تمام آسمانها و زمین را به من بدهند تا پوست دانه ی جوی را به ستم از مورچه ای بگیرم ، هرگز چنین نخواهم کرد .
📚 نهج البلاغه ، حطبه224
🕊🥀🌹🌴🌹🥀🕊
#پیامکی_از_بهشت 💐
از تمام برادران و خواهران و تمام برادران دینی و خواهران مسلمان می خواهم که امام را تنها نگذارید و از آنها می خواهم که جلوی هر گونه عمل غیر اسلامی را بگیرند و از ولایت فقیه پشتیبانی نموده و از اسلام بدون ولایت فقیه دوری نمایند و آنرا نپذیرند .
🌹 #شهید_والامقام
🌴 #اکبر_پورسعیدی
#سلام_به_دوستان_شهداء🌹
#روزتان_شهدایی🌹
🕊 🌹🌴
🕊🌹🌴🥀🌴🌹🕊
#مثل_شهدا
#سرش_رفت
#زبون_باز_نکرد
#شهید_والامقام
#عباسعلی_فتاحی
#قسمت_اول
عباسعلی بچه دولت آباد اصفهان بود ، حدود ۱۷ سال سن داشت.
سال شصت به شش زبان زندهی دنیا تسلط داشت ، تک فرزند خانواده هم بود .
زمان جنگ اومد و گفت : مامان میخوام برم جبهه
مادر گفت : عباسم! تو عصای دستمی، کجا میخوای بری ؟
عباسعلی گفت : امام گفته .
مادرش گفت : اگه امام گفته ، برو عزیزم ...
عباس اومد جبهه
خیلی ها می شناختنش
گفتند بذاریدش پرسنلی یا جای بی خطر تا اتفاقی براش نیفته
اما خودش گفت : اسم منو بنویس میخوام برم گردان تخریب
فکر کردند نمی دونه تخریب کجاست .
گفتند : آقای عباسعلی فتاحی! تخریب حساس ترین جای جبهه است و کوچکترین اشتباه، بزرگترین اشتباهه...
بالاخره عباسعلی با اصرار رفت تخریب و مدتها توی اونجا موند .
یه روز شهیدخرازی گفت : چند نفر میخوام که برن پل چهل دهنه روی رودخونه دوویرج رو منفجر کنن ، پل کیلومترها پشت سر عراقیها بود...
پنج نفر داوطلب شدند که اولینشون عباسعلی بود .
قبل از رفتن ، حاج حسین خرازی خواستشون و گفت : به هیچوجه با عراقیها درگیر نمیشید . فقط پل رو منفجر کنید و برگردید . اگر هم عراقیها فهمیدند و درگیر شدید حق اسیر شدن ندارین که عملیات لو بره...
#ادامه_دارد...
#مردان_مرد
🌹 🕊🥀
🌴🌹🕊🥀🕊🌹🌴
#عارفانه_های_شهدا
#ﺷﻬﯿﺪ_والامقام
#عباس_ﺻﺎﺣﺐ_اﻟﺰﻣﺎﻧﯽ
گفت : میشه ساعت ۴ صبح بیدارم کنی تا داروهام رو بخورم؟
ساعت ۴ صبح بیدارش کردم، تشکر کرد و بلند شد از سنگر رفت بیرون.
بیست الی بیست و پنج دقیقه گذشت اما نیومد! نگرانش شدم، رفتم دنبالش و دیدم یه قبر کنده و نمازشب میخونه و زار زار گریه میکنه!
بهش گفتم : مرد حسابی تو که منو نصفجون کردی، میخواستی نمازشب بخونی چرا به دروغ گفتی مریضم و میخوام داروهام رو بخورم؟!
برگشت و گفت : خدا شاهده من مریضم، چشمای من مریضه، دلم مریضه، من ۱۶ سالمه، چشام مریضه، چون توی این ۱۶ سال امام زمان(عج) رو ندیده؛ دلم مریضه بعد از ۱۶ سال هنوز نتونستم با خدا خوب ارتباط برقرار کنم؛ گوشام مریضه، هنوز نتونستم یه صدای الهی بشنوم!
#روحش_شاد
#یادش_گرامی
#راهش_پر_رهرو
🌹🕊🥀
🥀🕊🌹🌷🌹🕊🥀
#یاد_یاران
#خاطرات_شهدا
#سردار_دلها
#سپهبد_شهید
#حاج_قاسم_سلیمانی
#حکایتی_آشنا
همانطوریکه رهبر معظم انقلاب اسلامی ایران پیام ترامپ راکه توسط نخست وزیر ژاپن با خود به ایران آورده بودند را حتی تحویل نگرفتند چه برسد به مطالعه و خواندن و جواب دادن آن. کار مشابهی توسط #شهید_قاسم_سلیمانی انجام شد که رئیس دفتر مقام معظم رهبری این گونه بازگو کردند :
همین اواخر، زمانی که #قاسم_سلیمانی در بوکمال بود، رئیس سازمان سیا به وسیله ی یکی از رابطان خود در منطقه، نامه ای برای #سردار_سلیمانی فرستاد اما ایشان گفتند : " نامه ی تو را نمی گیرم و نمی خوانم و اصلا با این افراد صحبتی ندارم ."
اینها چه کسانی هستند که با استکبار اینگونه برخورد می کنند؟
امثال #قاسم_سلیمانی، محصول و تربیت شده ی انقلاب اسلامی هستند ؛ اوست که به رهبری نامه می نویسد و می گوید :
#فرزند_و_سرباز_شما
#قاسم_سلیمانی
📚 من#قاسم_سلیمانی هستم
🥀 🕊🌹
🌹🕊💐🌴💐🕊🌹
#اخلاق_شهدایی
#صیاد_دلها
#سپهبد_شهید
#علی_صیاد_شیرازی
بعد از اتمام جلسہ گفت :
امروز همہ جلسہ اداری نبود
حرف شخصی هم زدیم
هزینہ جلسہ رو بذار بہ حساب من
و فاڪتورش رو بیار برام ...
🌹 #مسئولین
🌹🕊 #بی_ادعا
#روحش_شاد
#یادش_گرامی
#راهش_پر_رهرو
🥀 🌴🌹
🥀🌴🌹🕊🌹🌴🥀
#شهیدانه
#مثل_شهدا
#سردار_شهید
#حاج_حسین_خرازی
#حاج_حسین_خرازی به #شناسایی رفته بود .
بعد از #شناسایی نقشه عملیات را پهن کرد
#نقطه_ای را نشان داد و گفت :
اگر من #شهید شدم اینجا از روی چند #خوشه_گندم رد شدم .
به صاحبش بگویید #راضی باشد .
#بیت_المال
#مردان_بی_ادعا
#مردان_خدا
🌹 #سالروز_شهادت🕊
شادی روح #امام_راحل و #شهدا
#صلوات
#اللهم_صل_علی_محمد_و_آل_محمد
#و_عجل_فرجهم
قـرارگـاه شـهـداء🇮🇷🇱🇧🇵🇸
🕊🌹🌴🥀🌴🌹🕊 #مثل_شهدا #سرش_رفت #زبون_باز_نکرد #شهید_والامقام #عباسعلی_فتاحی #قسمت_اول عباسعلی بچه
🕊🌹🌴🥀🌴🌹🕊
#مثل_شهدا
#سرش_رفت
#زبون_باز_نکرد
#شهید_والامقام
#عباسعلی_فتاحی
#قسمت_دوم
تخریبچی ها رفتند... یه مدت بعد خبر رسید تخریبچی ها برگشتند و پل هم منفجر نشده، یکی شونم برنگشته... اونایی که برگشته بودند گفتند : نزدیک پل بودیم که عراقیها فهمیدن و درگیر شدیم ، تیر خورد به پای عباسعلی و اسیر شد... زمزمه لغو عملیات مطرح شد . گفتند ممکنه عباسعلی توی شکنجه ها لو بده
پسر عموی عباسعلی اومد و گفت : حسین! عباسعلی سنش کمه اما خیلی مرده، سرش بره زبونش باز نمیشه برید عملیات کنید...
عملیات فتح المبین انجام شد و پیروز شدیم. رسیدیم رودخانه دوویرج و زیر پل یه جنازه دیدیم که نه پلاک داشت و نه کارت شناسایی ، سر هم نداشت ، پسر عموی عباسعلی اومد و گفت : این عباسعلیه! گفتم سرش بره زبونش باز نمیشه...
اسرای عراقی میگفتند : روی پل هر چه عباسعلی رو شکنجه کردند چیزی نگفته... اونا هم زنده زنده سرش رو بریدند...
جنازه اش رو آوردند اصفهان تحویل مادرش بدهند .
گفتند به مادرش نگید سر نداره ، وقت تشییع ، مادر گفت : صبر کنین این بچه یکی یه دونه من بوده تا نبینمش نمیذارم دفنش کنین!
گفتن مادر بیخیال . نمیشه...
مادر گفت : بخدا قسم نمیذارم .
گفتند : باشه! ولی فقط تا سینه اش رو می تونین ببینین
یهو مادر گفت : نکنه میخواین بگین عباسم سر نداره
گفتند : مادر! عراقیها سر عباست رو بریدند.
مادر گفت : پس میخوام عباسمو ببینم...
مادر اومد و کفن رو باز کرد.
شروع کرد جای جای بدن عباس رو بوسیدن تا رسید به گردن ، پنبه هایی که گذاشته بودن روی گلو رو کنار زد و خم شد رگهای عباس رو بوسید .
مادر شهید عباسعلی فتاحی بعد از اون بوسه دیگه حرف نزد...
#مردان_مرد
#روحش_شاد
#یادش_گرامی
#راهش_پر_رهرو
🌹 🕊🥀
🌼#داستانکوتاه #هواینفس
✍روزی پسری از پدرش پرسید: چرا هر آنچه که در دنیا لذتی در آن نهفته است هوای نفس و حرام است؟!
🗣 پدر گفت: پسرم! خداوند هر لذتی را برای استفادۀ مورد نیاز انسان آفریده است که اگر بیش از آنچه که نیاز است استفاده شود به آن هوای نفس گفته میشود. اگر هوای نفس خوب بود مردی را که بر سر سفرۀ غذا چند پرس غذا میخورد و شکم بزرگ میکند باید مردم عزیزش میداشتند در حالی که کسی را عزیز میدارند که به اندازۀ نیازش و کم بخورد. اگر هوای نفس خوب بود کسی را که همیشه در خواب است باید مردم عزیز و ارزشمندش میداشتند، اگر هوای نفس خوب بود مردانی که در زندگی خصوصی خود زنان زیادی وارد میکنند و زنانی که مردان بسیاری در زندگی خصوصی خویش وارد میکنند باید با شخصیتترین و محترمترین افراد در دید ما میشدند.
پس بدان! ما در درون خویش هم از هوای نفس متنفریم هر چند طالب آن هستیم.
🌹 #الحمدللهحمدادائما #شکرنعمت
🔹 بالاترین مرتبهٔ شکر آن است که نعمات خدا را آنچنان در حق خود زیاد و بزرگ ببینیم که خود را از شکرکردن عاجز بدانیم و زمانی که کار نیکی در راه خدا کردیم، منتظر گرفتنِ پاداش آن نباشیم بلکه بدانیم پاداش آن را از قبل گرفتهایم و خود را بدهکار خدا بدانیم.
🔹پیرمردی هفتاد ساله را دیدم که به علت قند خون بالا، چشمانش نابینا شده بود و پیوسته خدا را شکر و استغفار میکرد. پرسیدم: شکرت برای چیست؟ گفت:
شکر میکنم که از کودکی نابینا متولد نشدم، و استغفار میکنم که قدر نعمت چشم را ندانستم و قرآن زیاد نخواندم.
🌹 (وَمَا بِكُمْ مِنْ نِعْمَةٍ فَمِنَ اللَّهِ ۖ ) اللهم اعف عنا وعن تقصيرنا في حمدك وشكرك
✨﷽✨
✨ #پندانـــــــهـــ
از سختی ها نترس.↯
سختی آدم را سرسخت می کند،
⇦میخهایی در دیوار محکمتر هستند
که ضربات سختتری تحمل کرده باشند.🌱
#کرامات_شهدا♥️🕊
مادر در خواب پسر شهیدش را میبیند!
پسر به او میگوید:
توی بهشت جام خیلی خوبه...چی میخوای برات بفرستم؟
مادر میگوید:
چیزی نمیخوام؛ فقط جلسه قرآن که میرم، همه قرآن میخونن و من نمیتونم بخونم خجالت میکشم...
میدونن من سواد ندارم، بهم میگن همون سوره توحید رو بخون!!😔
پسر میگوید:
نماز صبحت رو که خوندی قرآن رو بردار و بخون!
.
بعد از نماز یاد حرف پسرش میافتد!
قرآن را بر میدارد و شروع میکند به خواندن...
خبر میپیچد!!😳
پسر دیگرش، این را به عنوان کرامت شهید، محضر آیت الله نوری همدانی مطرح میکند و از ایشان میخواهد مادرش را امتحان کنند...
.
حضرت آیتالله نوری همدانی نزد مادر شهید میروند!
قرآنی را به او میدهند که بخواند!
به راحتی همه جای قرآن را میخواند؛
اما بعضی جاها را نه!
.
میفرمایند: «قرآن خودتان رو بردارید و بخوانید!»
مادر شهید شروع میکند به خواندن از روی قرآن خودش؛ بدون غلط...
آیت الله نوری با گریه، چادر مادر شهید را میبوسند و میفرمایند:
«جاهایی که نمیتوانستند بخوانند متن غیر از قرآن قرار داده بودیم که امتحانشان کنیم...»
#شهید_کاظم_نجفی_رستگار🌷🌿
⬅️عقد صدیقه و محمود در آسمان ها 💖
#شهیده صدیقه رودباری برای انجام فعالیتهای جهادی به شهر بانه کردستان اعزام شد آنقدر فعال بود که منافقین برایش پیغام فرستادند که "اگر دستمان به تو بیفتد ،پوستت را از کاه پر می کنیم".
🥀وقتی صدیقه در سپاه بانه بود، فرمانده اطلاعات سپاه بانه، #شهیدمحمودخادمی کم کم به او علاقهمند شد.💞
🥀۲۸ مرداد سال ۵۹، صدیقه ودوستانش خسته از مداوای مجروحین ،در اتاقی دور هم نشسته واستراحت می کردند.در همین هنگام دختری وارد جمعشان شد.صدیقه او را می شناخت گاهی او را در کتابخانه دیده بود.آن دختر به بهانه ای اسلحه صدیقه را برداشت ومستقیم گلوله ای به سینه اش شلیک کرد🕊
🥀پاسداران با شنیدن صدای شلیک گلوله به سرعت به سمت اتاق دویدند.محمود خادمی خود پیکر نیمه جان صدیقه را به بیمارستان رساند.😔
🥀پس از چند ساعت که از آن اتفاق دلخراش می گذشت،محمود با چهره ای غمگین وبرافروخته به جمع سپاهیان برگشت و خبر شهادت صدیقه را اعلام کرد ودر آن جمع اظهار داشت"بچه ها من هم دیگه عمری نخواهم داشت.شاید خواست خدا بود که عقد ما در دنیای دیگری بسته شود..."💔
🥀حدود دو ماه بعد، در ۱۴ مهر سال ۵۹، محمود خادمی توسط ضدانقلاب هدف حمله قرار گرفت و به شهادت رسید.🕊
🌟یادشان با ذکر صلوات 🌟
─━━━⊱❅✿•❅•✿❅⊰━━━─
40.27M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
"🥀"
توخوبباش!
مهمهمینه!
توخوبباشیجاتخوبباشه...
دیگهمهمنیست...
مهمنیستکهصبحها
کسینیستزنگبزنهبیدارمکنه
مهمنیستکهکسیروندارمباهاش
ازعمقوجودمبگم
کسینیستسراینکهچیبپوشهباهاش
کَلکَلکنم!
مهمنیستدانیال
مهمنیستکهتنهاشدیم...
مهمنیستکهمنِ۱۷سالهپیرشدم...
توخوبباشیهیچیمهمنیست!
فقطخودمونیم...
یکمحواستبهاینپایینیهاهمباشهکه
ازنبودتتامرز،دقکردنرفتن...(: ✍دلنوشتههمسرشهید #شهیددانیالرضازاده ─━━━⊱❅✿•❅•✿❅⊰━━━─
﷽یاد خاطرات عاشقان خدا﷽
• روز عملیات،
∘ وقتی که حاجاحمد
• از ناحیه پهلو تیر میخوره🧨
∘ حدود یک کیلومتر
• خودش رو عقب میکشونه😢
∘ چند روز تویِ
• بیمارستان حلب بستری میشه🏩
∘ و کلّیّههاش رو از دست میده
• شب آخری گفت
∘ قربون حضرت زهـرا برم
• چه دردی کشیدی مــــادرجان!💔
∘ تا لحظه آخر،
• داشت زیارت عاشورا میخوند📖
∘ احمد و برادر شهیدش، امیر
• به فاصله ۳۰سال، هر دو✌️
∘ روز شهادت حضرت زهرا علیهاالسلام
• به شهادت رسیدند🕊🥀
•|🌹|• #شهیداحمداسماعیلی
•|🌹|• #شهیدامیراسماعیلی
🌟هدیه به روح مطهر شهید صلوات
💐اللهُمَّصَلِّعَلَىمُحمَّـدٍوآلمُحَمَّد💐
🦋🦋🦋
─━━━⊱❅✿•❅•✿❅⊰━━━─