💯ذهن خوانی بلد هستید؟
✅حواسمان باشد همسر ما ذهن خوانی بلد نیست! و از دل ما خبر ندارد.
🔘نباید انتظار داشته باشید که بر طبق احساسات درونی شما عمل کند.
🔘تا وقتی که شما چیزی را به زبان نیاورده اید و در خصوص آن به توافق نرسیده اید، نمی توانید توقع داشته باشید به خواسته تان عمل کند.
🔘 هر موقع همسرتان بعد از توافق کردن، باز کوتاهی کرد او را سرزنش نکنید ؛ بلکه با آرامش و جملات زیبا و مثبت به او یادآوری کنید.
#همسرداری
#ایستگاه_فکر
#به_قلم_افراگل
🆔 @tanha_rahe_narafte
✨آخرین همسرانه شهید عباس بابایی
🌷لباس احرام تنم بود و آماده رفتن به عرفات.
🌱گفتند: عباس زنگ زده. تا رفتم دم تلفن دیدم صف ۱۶-۱۵ نفره ای برای صحبت با عباس درست شده که آخرینش من بودم.
🌟بعد از سلام و احوال پرسی گفت: برای خودت از خدا صبر بخواه. دیگر مرا نخواهی دید. مبادا برگشتنی گریه کنی و ناراحت شوی. تو به من قول داده ای. ارتباطت را با امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف) بیشتر کن.
🌻دیگر در حال خودم نبودم. گوشی تلفن از دستم افتاد. رفتم اتاق مثل دیوانه ها سرم را به دیوار می کوبیدم. طاقت نیاوردم. هنوز برخی با عباس مشغول صحبت بودند.
🔸به زور گوشی را گرفتم. گفتم: عباس! به دادم برس. من نمی توانم از تو خداحافظی کنم. دیگر نه او می توانست چیزی بگوید نه من.
🌿وقتی گفتم خداحافظ. با گوشی تلفن با هم افتادیم روی زمین.
📚آسمان؛ بابائی به روایت هسر شهید، علی مرج، صفحه ۴۳-۴۲
#سیره_شهدا
#همسرداری
#شهید_بابایی
#عکسنوشتهحسنا
🆔 @tanha_rahe_narafte
💞بگو دوستم داری
🌹رسول خدا صلی الله و علیه و آله و سلم فرمود:
این سخن مرد که به همسر خود بگوید «دوستت دارم» هیچ گاه از دل زن بیرون نمی رود.
📚وسائل الشیعه، ج۲۰، ص۲۳
#همسرداری
#محبت
#زندگی_بهتر
#عکسنوشتهولایت
🆔 @tanha_rahe_narafte
✍️حسرت
🌸سعیده وارد خانه شد. مثل همیشه سلام بلندی گفت و سه قل هوالله خواند. چادرش را که به سر چوبرختی، آویزان کرد، لباسهای آویزان همسرش را دید. به اتاق همسرش رفت، تقی روی در قهوه ای رنگ کوبید و وارد شد. همسرش برای چند دقیقه سرش را از روی لبتاب بالا گرفت، لبخندی زد و سلامی تحویلش داد.
🌺« سلام، خسته نباشی خانومی»
🌼«ممنون عزیزم. شما هم همینطور.»
🍁سعیده همانطور که چهره اش را در تصویر تاریک لپ تاپ، نگاه میکرد تا شلخته و خسته به نظر نیاید، بغضش را قورت داد. ماه ها بود از کمحرفی همسرش، به ستوه آمده بود. کار همسرش پای لپ تاپ بود و در خانه. اما سعیده سعی میکرد به بهانه ای ازخانه بیرون برود تا حضورش درخانه، باعث سرزدنهای مداوم و در نتیجه عصبانیت همسرش، نشود.
🍂با این وجود هیچ وقت نتوانسته بود با کم حرفی شوهرش کنار بیاید. هربار هم که تلاش کرده بود زمینهی مشترکی ایجاد کند، بیشتر از سه چهارجمله از او نشنیده بود.
🙃هر چقدر چانهی سعیده برای هم صحبتی گرم بود، فرید ترجیح میداد، غیر از صحبت های کاری، صحبت دیگری نکند. گاهی حتی از شدت کم حرفی همسرش، به گوشه ای پناه میبرد و در تنهایی خودش، گریه میکرد. گاهی سعی میکرد بتواند با خواهرانش، حرف بزند تا نیازی به شوهرش نداشته باشد، اما هربار باز به این نتیجه میرسید که هیچ چیز صحبت بین زن و شوهر نمیشود.
🍀امروز هم پیش مشاور رفته بود. حالا میخواست به آنچه آموخته، عمل کند. به آشپزخانه رفت. چایساز را روشن کرد. بستهی نسکافه را در فنجان ریخت. آن را درون سینی طلایی گذاشت.
📚از بین طبقات کتابخانه دفتر خاطرات طلایی ازدواج و آلبوم را بیرون کشید. در زد و گفت:«جناب همسر، نسکافه میل ندارند؟!»
☕️فرید گفت:«البته که میل دارم، خدمت می رسم.»
😢سعیده بغضش را فرو داد. انگشت فرید را که حالا کنارش نشسته بود، روی خیسی پای چشمش گذاشت و با لحنی شبیه به گلایه اما پر از عشق گفت:«می بینی اینها کلماتی است که می خواهد به زبان بیاید اما چون زبان ندارند، اشک میشوند و روی صورتم قل میخورند.»
😔فرید قلبش فشرده شد. انگشتش را به سمت لبش برد. بوسه ای روی آن زد و گفت:«عزیزم! شرمنده ام. سعی میکنم یاد بگیرم. می دانم زیاد تنهایی میکشی.»
💞دقایقی بعد فرید و سعیده روی مبل در آغوش هم نشسته بودند و مشغول تعریف خاطرات شیرین ازدواجشان و بعد از آن تصمیم برای اضافه کردن عضو جدید به خانوادهی دو نفرهشان بودند. بگو بخند میکردند و مشغول برنامهریزی برای سفرهای کم هزینه و بیرون رفتن های باهم شدند.
⏰این بار سعیده وقتیبه ساعت نگاه کرد، متوجه شد حدود دو ساعت با فرید مشغول خوش و بش بوده، اتفاقی که تا آن روز بیشتر رنگ حسرت داشت.
#داستان
#به_قلم_ترنم
#همسرداری
🆔 @tanha_rahe_narafte
هدایت شده از نامه خاص
از :میرآفتاب
به: منجی عالم
🌿آقا جان
امروز مطلبی از شیخ اسماعیل شاگرد درجه یک مکتب شما می خوندم که می فرمودند: هیچ چیز مثل ادب و تواضع و فروتنی، انسان را رشد نمیده.
ادب داشته باشیم، در صحبت کردن ها، در راه رفتن، نشستن، غذاخوردن، نماز خوندن ، خوابیدن خلاصه هر کار می کنیم خودمون را در محضر خدا و اهل بیت ببینیم تا بیشتر مواظب باشیم و حواسمون رو جمع کنیم .
🌸آقا جون
دقت می خوام ، توجه و ادب می خوام. می دونم خیلی بی ادبم ولی تنها کسی که می تونه مؤدبم کنه شمایی.
🌹مولا جان
دستم را به دست شما می سپارم برای همیشه تا بی نهایت.
🍀🌸🍀🌸🍀🌸🍀🌸
شما هم می توانید به خداوند ، امام زمان و بقیه معصومین علیهم السلام یا شهدا نامه بنویسید و آن را با هشتگ #نامه_خاص در محیط های مجازی تان منتشر کنید. با نشر نامه هایتان در ثواب ارتباط گیری با انوار مطهر شریک شوید.
#نامه_خاص
#امام_زمان ارواحناله الفداء
#مناجات_با_منجی
🆔 @parvanehaye_ashegh
✨ماه رحمت شده پیدا لکَ لبّیک خدا
✨«استجابت» شده معنا لکَ لبّیک خدا
✨ماه ها در پی ماه رمضانت بودیم
✨شد روا حاجت ماها لکَ لبّیک خدا
✨وقت آن است کمی خانه تکانی بکنیم
✨تا شوی در دل ما جا لکَ لبّیک خدا
🌙حلول ماه مبارک رمضان مبارک
#ماه_رمضان
#عکس_نوشته_حسنا
🆔 @tanha_rahe_narafte
💠 زندگی سالم
✅زندگی سالم در گرو رفتار سالم است. یکی از عوامل بسیار مهم در به وجود آمدن رفتار سالم، #عزت نفس است.
🔘هرگاه عزت نفس در نوجوان و جوان ضعیف باشد به #رفتارهای ناسالم روی می آورد.
🔘عزت نفس همان احساس #ارزشمند بودن است. این احساس از مجموع افکار، عاطفه ، احساس و تجربه ها در زندگی حاصل می شود.
🔘فرزندان زمانی از عزت نفس #بهره مند می شوند که بتوانند احساسات و عواطف مثبتی را تجربه کند.
✅بنابراین والدین نقش مهمی در ایجاد عزت نفس در فرزندانشان دارند؛ پس باید در این خصوص تلاش کنند و در زندگی شرایط مناسب را برای تجربه احساسات #مثبت فراهم کنند.
#ارتباط_با_فرزندان
#ایستگاه_فکر
#به_قلم_افراگل
🆔 @tanha_rahe_narafte
✨اهمیت تعلیم دعا به فرزندان
🌺امام حسین علیه السلام مي فرمایند:
« پدرم مرا به خواندن دعای جوشن كبیر و حفظ و بزرگداشت آن توصیه نمودند و سفارش كردند كه در هنگام وفاتشان آن را بر كفنشان بنویسم و آن را به خانواده ام تعلیم دهم و آنان را بر خواندن آن برانگیزانم.»
📚بحارالانوار، ج۹۱، ص۳۸۴
#سیره_معصومین
#ارتباط_با_فرزندان
#امام_علی علیه السلام
#عکسنوشتهحسنا
🆔 @tanha_rahe_narafte
🌹چطور به گلهای باغچه زندگی مان برسیم؟
⭕️برای پرورش گلهای یک باغچه باید به آن رسیدگی کرد و وقت گذاشت.
✅بازی با کودک ، کتاب خواندن برای او ، و نوازش آن از روشهای پرورش عزت نفس و خلاقیت کودک است.
✅اولیاء باید یاد بگیرند که به حرفهای کودک گوش دهند ، البته باید توجه کنند که ادای گوش دادن را در نیاورند. بلکه با احترام قائل شدن به او تمام حرفهای او را به دقت گوش دهند و حتی اگر نیاز باشد کار خود را تعطیل نمایند.
#ارتباط_با_فرزندان
#عزت_نفس
#عکسنوشتهسوری
🆔 @tanha_rahe_narafte
داستان امین و دوچرخه🙋♂️🚲
✍️دوستت دارم خوش رکابم
دوچرخه:🚲
امین جان دیدی دوچرخه علی چه خوشگل و کم سن تر از من بود؟!
امین: 🙍♂️
آره خوش رکابم تازه سه روزه اون رو خریده.
دوچرخه: 🚲
آخه من فکر کردم با دیدن اون دوچرخه، دیگه من و دوست نداشته باشی و بخوای من و عوض کنی!
امین: 🙍♂️
این چه حرفیه خوش رکابِ من. مگه هر کی هر چی داشت منم باید بخوام یا داشته باشم!
دوچرخه: 🚲
خُب اون خیلی خوشگل بود. من غبطه خوردم بهش. گفتم: کاش من مثل اون بودم.
امین: 🙍♂️
هیچ وقت از این فکرا نکن. من دوستت دارم و عوضت نمی کنم. خوش رکابم بابام یک سخنی از حضرت علی(علیه السلام) بهم یاد داده که هیچ وقت فراموش نمی کنم. همش برا خودم تکرار می کنم. بابا گفت:
🌺امام على عليه السلام فرموده است: طمع نداشتن به آنچه در دست مردم است، [نشانِ ]عزّت نفْس و بزرگى همّت است.(1)
دوچرخه: 🚲
وای چه حرف قشنگی گفته!
امین:🙍♂️
آره خوش رکابم می خوام بزرگ همت باشم.
🍀🍀🍀🍀🍀🍀
🔹 1. حضرت علی عليه السلام :الكَفُّ عمّا في أيدي النّاسِ عِفَّةٌ و كِبَرُ هِمَّةٍ .
📚غرر الحكم، ح ۱۳۷۸
#ارتباط_با_فرزندان
#داستان
#به_قلم_افراگل
🆔 @tanha_rahe_narafte
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✨السلام علیک یا اباصالح المهدی
🌺آقاجان خوش به حال آن هایی که از ماه رجب توشه اندوخته اند.
خوش به سعادت آن هایی که ماه شعبان را قدر دانستند و بهره ها بردند.
🍀دو دست خالی ام را نگاه کن ! گدای در خانه ات را ببین!
🌸آقاجان می شود با این حال خرابم به ماه رمضان بیایم ؟ آقاجان عنایتی کن.
🍀🌸🍀🌸🍀🌸🍀🌸
شما هم می توانید به خداوند ، امام زمان و بقیه معصومین علیهم السلام یا شهدا نامه بنویسید و آن را با هشتگ #نامه_خاص در محیط های مجازی تان منتشر کنید. با نشر نامه هایتان در ثواب ارتباط گیری با انوار مطهر شریک شوید.
#نامه_خاص
#امام_زمان ارواحناله الفداء
#مناجات_با_منجی
🆔 @parvanehaye_ashegh
🌼بهترین تکیه گاه
🍀پدرجان ای بهترین تکیه گاه زندگی ام
🌺لحظه لحظه تلاشت را می بینم
دستهای پینه بسته ات را می بوسم
خدا را به داشتنت سپاس می گویم
🌸دوستت دارم ای هدیه زیبای خدا
#صبح_طلوع
#به_قلم_افراگل
#عکس_نوشته_میرآفتاب
🆔 @tanha_rahe_narafte
💠تصور کردن
✅کافی است لحظه ای تصورکنیم دیگر قرار نیست آنها را ببینیم.
🔘اگر مجرد هستیم،لحظه ای فکر کنیم که دیگر نمیتوانیم هروقت که خواستیم،به دیدنشان برویم.
🔘اگر متأهلیم به این بیندیشیم که همیشه دراختیار خودمان نخواهیم بود و همانطور که با ازدواج از آنها اندکی دور شدیم ، در خطر مرگ و دوری دائمی از آنها هستیم.
🔘آن وقت بیشتر از عمق وجود، عاشق پدر و مادرمان خواهیم بود وهراشتباه و برخودشان، موجب دلشکستگی و ناراحتی ما، ازآنها نخواهد شد.
#ارتباط_با_والدین
#ایستگاه_فکر
#بهقلمترنم
🆔 @tanha_rahe_narafte
✨رسیدگی به مادر
🌸محمد نسبت به پدر و مادرش کمال محبت و احترام را داشت. وقتی پدرش از دنیا رفته بود، خیلی گریه می کرد. می گفت: من رفیقم را از دست داده ام.
🌟برش اول:
وقتی فرمانده سپاه ماهان بود، مادرش بیمار شده بود و نیاز به مراقبت های پزشکی داشت. مادر را روی دوش خود سوار می کرد و از این اتاق به آن اتاق در بیمارستان می رفت. پرستارها باور نمی کردند که این جوانی که این طور مادرش را از این به اتاق می برد، فرمانده سپاه ماهان است.
🌟برش دوم:
محمد آزمونی داشت که برایش سرنوشت ساز بود. به همین خاطر یک هفته مرخصی گرفت تا خوب بخواند. اتفاقا این ایام مصادف شد با عود بیماری قبلی مادرش که نیاز به بستری داشت. محمد همه اولویت هایش را کنار گذاشت. مرخصی دوباره گرفت و مادرش را مرتب تا یک ماه و نیم به بیمارستان می برد. وقتی هم بستری شد خودش پیشش می ماند و کارهایش را انجام می داد. وقتی هم مرخص شد، ویلچری گرفت و مدام او را به فضای سبز می برد.
می گفت: اگر قرار باشد مادرم بستری باشد، تا هستم اجازه نمی دهم شما کارهایش را انجام دهید.
صندلی می گرفت و مادر را روی آن می نشاند و از پله های بیمارستان بالا می برد.
گاهی با حسرت می گفتم: یعنی می شود فرزندم علی نیز مثل تو به من رسیدگی کند.
محمد می گفت: اگر فرزندت را مؤمن تربیت کنی بقیه مسائل حل است.
راوی: ناصر ابوالحسنی و مهری ایازی(همسر شهید)
📚کتاب دل دریایی ؛ الهه بهشتی. ص۵۳
#سیره_شهدا
#ارتباط_با_والدین
#شهید_محمد_گرامی
#عکسنوشتهحسنا
🆔 @tanha_rahe_narafte
🔸عاق والدین
✨ عَن اَبِى عَبْدِاللّهِ عليه السلام قالَ: اَلذُّنُوبُ الّتِى تَظْلِمُ الْهَواءَ عُقُوقُ الْوالِدَيْنِ.
🌼امام صادق عليه السلام فرمودند: از گناهانى كه هوا را تيره و تار مى كند عاقّ والدين شدن است.
📚بحارالأنوار، ج ۷۴، ص ۷۴
#حدیث
#ارتباط_با_والدین
#عکسنوشتهحسنا
🆔 @tanha_rahe_narafte
✍️خانه_سالمندان
🌸خورشید با گذر از زیر درختان به چشمانش چشمک میزد. صدای بوق و هیاهوی خیابان مثل پیچش باد در گوشش میپیچید و میگذشت. قدم به قدم پشت سر پدرش راه می رفت. خیره به موهای خاکستری پدر، خاکستر خاطراتش را زیرورو کرد.
🍃هر روز با صدای آخ و سوزش گردن خود از خواب می پرید. فریاد پدر او را می لرزاند: «مگه نگفتم صبح زود باید بری در مغازه، پاشو تنبل!» یاد آن روزها دوباره به ذهنش هجوم آورد و تمام وجودش را مثل شب، سیاه کرد. خیره به دست پدر شد و دندان هایش را برهم فشرد. ضرب دست پدر بارها و بارها برق چشمان امیر را پرانده بود.
🌺 نفس عمیقی کشید: «چرا تمومش نمیکنی پسر؟ راهتو جدا کن، از همین حالا.» چرخید. صدای غرولند پدر را می شنید: «مردک پول منو بالا میکشه، حال... » صدای جیغ ترمز ماشینی و فریاد پدرش او را در جایش میخکوب کرد. ضربان قلبش اوج گرفت. لحظهای نگذشته، جمعیت دور پدرش جمع شدند. جمعیت را شکافت و بالای سر پدر رفت. دستش را پیش برد، دست استخوانی پدر را گرفت. تمام خاطرات بچگی اش را دور ریخت و فریاد زد: «آمبولانس خبر کنین.» اشک از چشمانش جاری شد.
🍃در تصادف نخاع پدر آسیب دید و دیگر نتوانست از تخت بلند شود. چند ماه خواهر و برادرها مثل پروانه دور پدر چرخیدند؛ اما آرام آرام همه خسته شدند. صابر، برادر بزرگترش از اتاق پدر خارج شد و رو به امیر گفت: «یِ جلسه باید بگیریم، اینطوری نمیشه.» صابر به فرید و فریبا هم زنگ زد تا بیایند. همه دور تا دور اتاق نشستند و به همدیگر نگاه میکردند. صابر سرش را خاراند و گفت: «همتون که میدونین برای چی اینجایین؟ خوب میخواین چی کار کنین؟»
🌸 فریبا دست هایش را به هم مالید و با اخم گفت: «شوهرم نمیگذاره دیگه بیام. میگه وسایلتم ببر دیگه کلا همونجا بمون.» فرید دست فریبا را گرفت و گفت: «غصه نخور، همه مردا مثل همن. سلمانم به من همینو میگه.» صابر گفت: «منم از کار و زندگی افتادم، بابا رو پس ببریم سالمندان؟» امیر به چهره تک تک خواهر ها و برادرش نگاه کرد و گفت: «نظر منو نپرسیدین.»
🍃صابر یک تای ابرویش را بالا انداخت و گفت: «مگه مخالفی؟ با اون بلاهایی که بابا تو دوران کودکی سرت و سرم آورد، گفتم اولین موافق تویی.»
🌸امیر خیره به چشم های صابر گفت: «اون خطا کرد، منم باید خطا کنم؟ با زهرا حرف زدم، می برمش خونه خودم. کاراشو خودمو زهرا انجام میدیم. شماها هم به زندگیتون برسین.»
#داستان
#ارتباط_با_والدین
#به_قلم_صبح_طلوع
🆔 @tanha_rahe_narafte
🤔آیا دوست دارید زمان قائم آل محمد علیه السلام را درک کنید و از یارانش باشید؟
🌹 امام صادق علیه السلام فرمود:
هر کس سوره اسراء را در هر شب جمعه بخواند نمی میرد تا آنکه زمان قائم آل محمد علیه السلام را درک کند و از یاران او بشود.
📚 البرهان فی تفسیر القران،ج۸، ص۲۱۵
#حدیث_مهدوی
#عکس_نوشته_میرآفتاب
🆔 @tanha_rahe_narafte
هدایت شده از نامه خاص
💌شما
از: نگار
به: منجی عالم بشریت
🌺 السلام علیک یا اباصالح المهدی الغوث و ادرکنی 🌺
✨سلام برمولایم!
☘ای مولای من! شرمسارم از این همه گناه و غفلت. یاریم ده و دستم را در این لجن زار نفس بگیر و مگذار که غوطه های گناه و هواهای نفسانی قلبم را فرابگیرد.
🌻ای سرور من! من گناهکاری هستم که به سمت خانه ی شما روی آورده ام مگرنه اینکه خصلت آباء و اجدادی شماست، بخشش و عفوکردن و طلب مغفرت برای ما در درگاه خدای حق تعالی، پس یاریم ده.
🌟ای یاری کننده ی درماندگان! یاریم ده که در این حوض شفاف رمضان خود را به بهترین نحو شست و شو دهم و تطهیر کنم و رضای پروردگارم را به دست بیاورم و آماده ی رزم با نفس و دشمنانت باشم.
💐به امید آمدنت حجت ابن الحسن
🌹🌿🌹🌿🌹🌿🌹🌿🌹
شما هم می توانید به خداوند ، امام زمان و بقیه معصومین علیهم السلام یا شهدا نامه بنویسید و آن را با هشتگ #نامه_خاص در محیط های مجازی تان منتشر کنید. با نشر نامه هایتان در ثواب ارتباط گیری با انوار مطهر شریک شوید.
#نامه_خاص
#امام_زمان ارواحناله الفداء
#مناجات_با_منجی
🆔 @parvanehaye_ashegh
🌸
🌸💫🍃🌸❣💫💕
💫💛
💕
يادت نرود هميشه فردايي هست
در قلب كوير آب گوارايي هست
گر موج زند جهان ز نامردي ها
نوميد نباش عزيز زهرايي هست
🌼 اللهم عجل لوليك الفرج 🌼
#صبح_طلوع
#مهدوی
#عکس_نوشته_میرآفتاب
💕
💫💛
🌸💫🍃🌸❣💫💕
🍃 @tanha_rahe_narafte
✨منتظرتر از ما
🌸سلام آقا جان
🔸شنیدم بزرگی گفت: مردم! امام زمان صبح ها به عشق شما چشم باز می کند.
تازه فهمیدم چرا شما از ما منتظرترید.
منتظر نگاهی که لبیک گوی اشتیاقتان باشد و نیست.
#ارتباط_با_امام
#مهدوی
#بهقلمرهگذر
#عکس_نوشته_میرآفتاب
🆔 @tanha_rahe_narafte
✍️امید در گرو انتظار
🌺بیایید در مورد بهترین و بدترین صفت یک انسان سخن بگوئیم. به نظرتان آن چه ویژگی است که اگر در انسان پرورش یابد سایر ویژگی های خوب در او به وجود می آید؟ یا کدام صفت است که اگر در انسان باشد او را خوار و ذلیل می کند تا جایی مانند یک مرده متحرک می شود؟
🍀اگر در آیات و روایات دقت کنیم به این نتیجه خواهید رسید که" امیدواری " انسان را به تلاش و تکاپو وامی دارد. همین پویا بودن او، سبب می شود که در سایر زمینه ها رشد کند. برخلاف آن می توان از " ناامیدی" نام برد که بدترین ویژگی است که انسان را منفعل و غیرفعال می کند. علتی می شود برای سایر گناهان.
🌸دوست داری این صفت زیبا را در خود پرورش دهید و صفت زشت را از خود دور کنید؟ حضرت امیرالمومنین علی(علیه السلام) در این زمینه نسخه ای را برای ما نوشته است که عمل به آن می تواند به ما کمک کند. حضرت فرموده است: (برای از بین بردن ناامیدی)همواره در انتظار فرج باشید.(1)
بنابراین بیایید به این نسخه حضرت عمل کنیم تا امیدواری را در وجودمان پرورش دهیم.
☘️🌸🌸☘️☘️🌸🌸☘️
🔹(1) قال علی بن ابیطالب(علیه السلام): انْتَظَرُوا الْفَرَجَ وَ لَا تَيْأَسُوا مِنْ رَوْحِ اللَّه
🌼حضرت علی (علیه السلام) فرمودند: همواره در انتظار فرج (و ظهور صاحب الزمان علیه السلام) باشید و از رحمت خدا مایوس و نا امید نباشید
📚بحار، ج ١٥، ص ١٢٣
#حدیث
#مهدوی
#امام_زمان ارواحناله الفداء
#به_قلم_افراگل
🆔 @tanha_rahe_narafte
💡#انتظار یعنی «آمادهباش» باشید.
🔹🔸ما مأمور به #انتظاریم؛ #انتظار یعنی چه؟ انتظار به معنای مترصّد بودن است. در ادبیّات نظامی یک چیزی داریم به نام «آمادهباش»؛
🔹🔸 #انتظار یعنی «آمادهباش»! باید «آمادهباش» باشیم. انسان مؤمن و منتظر، آنکسی است که در حال «آمادهباش» است.
🔹🔸 اگر امام شما که مأمورِ به ایجاد عدالت و استقرار عدالت در کلّ جهان است، امروز #ظهور بکند، باید من و شما آماده باشیم.
🔹🔸 این «آمادهباش» خیلی مهم است؛ #انتظار به این معنا است. #انتظار به معنای بیصبری کردن و پا به زمین کوبیدن و چرا دیر شد و چرا نشد و مانند اینها نیست، #انتظار یعنی باید دائم در حال «آمادهباش» باشید.
📚بیانات مقام معظم رهبری در دانشگاه افسری و تربیت پاسداری امام حسین علیهالسلام،۱۳۹۶/۰۲/۲۰
#نکته
#مهدوی
#عکس_نوشته_میرآفتاب
🆔 @tanha_rahe_narafte
✍️ طفل دلبندش
🌺دل توی دلش نبود، نگرانی درتمام وجودش هویدا بود.
از استرس قلبش تند به سینه می کوبید. خدا را در دل صدا می زد تا جواب آزمایش مثبت باشد. بدن طفلش به دارو جواب دهد تا پزشک قید عمل جراحی را بزند. فقط یک مادر می دانست او چه می کشد.
✨با خدا و امام زمانش عهدی بسته و بر سر عهد و قرارش مانده بود. طبق همان قرار هر روز بعد از اینکه طفل دلبندش می خوابید به سراغ اتاق های دیگر می رفت. به تازه مادران، آموزش فرزند داری می داد. تب کودکان را پایین می آورد. لباس هایشان را عوض می کرد. از هیچ کاری دریغ نمی کرد.
خستگی برایش معنا نداشت. تمام ده روزی که در بیمارستان بود با عشق و محبت در کنار طفل دلبندش و کمک به مادران دیگر گذرانده و ته قلبش شیرینی زیبایی نشسته بود.
🍀 وقتی نوبت او شد، آزمایش را به دست پزشک سپرد. تمام حواسش را جمع کرد. لحظه ای چشمش، خط اخمی در ابروان پزشک را شکار کرد که لبخندی بر روی لبهای پزشک نشست و گفت: تبریک می گم جواب آزمایش مثبت است.
#مهدوی
#داستانک
#بهقلمخادمالمهدی
🆔 @tanha_rahe_narafte
هدایت شده از نامه خاص
از:ترنم🌸
به:مولای عالم🌸
🌿مولاجان، درد بی کسی را نیامده ام که نجوا کنم.
🌻آمده ام از نبود تو بخوانم: اللَّهُمَّ إِنَّا نَشْكُو إِلَيْكَ فَقْدَ نَبِيِّنَا صَلَوَاتُكَ عَلَيْهِ وَ آلِهِ وَ غَيْبَةَ وَلِيِّنَا [إِمَامِنَا] وَ كَثْرَةَ عَدُوِّنَا وَ قِلَّةَ عَدَدِنَا وَ شِدَّةَ الْفِتَنِ بِنَا ...
🌸مولا جان
🌿این روزهای سرنوشت ساز، تو مراقب دل های مردم باش که با هر فریبی نلرزند و از اقتدار و ایمانشان پایین نیایند.
🌷و بهترین فرد که موجب تعجیل فرج شما میشود، انتخاب کنند.
🌱تا تلخی ها همه به شیرینی نگاهت، پایان یابد.
🌹🌿🌹🌿🌹🌿🌹🌿🌹
شما هم می توانید به خداوند ، امام زمان و بقیه معصومین علیهم السلام یا شهدا نامه بنویسید و آن را با هشتگ #نامه_خاص در محیط های مجازی تان منتشر کنید. با نشر نامه هایتان در ثواب ارتباط گیری با انوار مطهر شریک شوید.
#نامه_خاص
#امام_زمان ارواحناله الفداء
#مناجات_با_منجی
🆔 @parvanehaye_ashegh
🚶بگذار و بگذر
✨روزها در پی هم می گذرند و در تب و تاب شب و روز
باید گذاشت و گذر کرد تا به بیکرانه ها و فرداها رسید؛
🌱باید گذر کرد تا فریاد خسته زمان را به گوش جهان رساند؛
🌟باید گذر کرد و خود را از قفس و تن محبوس شده رهایی داد؛
🌻باید حرکت کرد، حرکتی تا بلندای اوج و ابدیت .
🔸باید حرکت کرد و رفت و رفت تا به خدا رسید.
#صبح_طلوع
#بهقلمآلاله
#عکس_نوشته_حسنا
🆔 @tanha_rahe_narafte