eitaa logo
مباحثه فقاهت
7.6هزار دنبال‌کننده
1.2هزار عکس
6 ویدیو
41 فایل
کانال مباحثه فقاهت وابسته به مدرسه عالی فقهی امام محمد باقر عليه السلام با هدف کمک به تعمیق فقه و اصول و ايجاد فضاي علمی و تخصصی در حوزه ایجاد شده است کانال مباحثه فقاهت در تلگرام https://t.me/+h9HkTrDUB4ViMWY0 🌐ارتباط با مدیر کانال 🆔️ @mobahathah
مشاهده در ایتا
دانلود
🔸 💠حیثی یا فعلی بودن ترخیص در اوامر 👤 با توجه به اينکه مفاد امر ترخيص در تطبيق مامور به، بر هر کدام از حصص طولي و عرضي است اين ترخيص، يک ترخيص حيثي است يا فعلي؟ از نظراستاد... 📚درس خارج اصول،17آبان 1401 ✅ادامه این مطلب و مباحثه علمی در این موضوع را در تالار علمی فقاهت دنبال کنید👇🏽👇🏽👇🏽 🌐http://mobahathah.ir/showthread.php?tid=2708 ┄══•ஜ۩🌹۩ஜ•══┄ 🌐 کانال "مباحثه فقاهت" 🆔 @mobahathah_ir
🔸 💠حلّ شبهه عدم جواز تمسک به اطلاقات در مسائل مستحدثه با توضیح صحیح متعلق اوامر 👤 اگر در مسئله تعیین متعلق اوامر(طبیعت یا فرد) منظور از فرد، حصه باشد در مقابل طبیعت که منظور از آن «کلی حتی بدون لحاظ حصه» است. در صورتی که متعلق اوامر با معنای فوق باشد کما هو الصحیح بر همین اساس هم شبهه اساسی در تمسک به اطلاقات در مسائل مستحدثه حلّ می‌شود؛ چرا که متعلق حکم همان طبیعت است بدون اینکه هیچ کدام از خصوصیات حتی مورد التفات مقنن باشد. ترتب حکم بر یک عنوان یعنی فقط همان طبیعت و عنوان، محقق غرض او است و هیچ چیزی غیر از آن و حتی حصص همان طبیعت برای او اهمیتی ندارد و دخالتی در غرض ندارد. مقنن همان دخیل در غرض را به عنوان موضوع و متعلق حکم قرار می‌دهد و چیزی دیگر را در کنار آن لحاظ نمی‌کند و در نتیجه همه افراد آن طبیعت مشمول آن حکم خواهند بود حتی اگر این در زمان قانون گذاری وجود نداشته و بلکه برای او قابل تصور هم نبوده باشد و برای جعل حکم بر طبیعت به لحاظ حصص و افراد نیازی نیست بلکه خود طبیعت به خودی خود و بدون لحاظ هیچ حصه و فرد قابل تصور است. 📚درس خارج اصول،مهر ۱۴۰۲ ✅مشاهده ادامه مطلب در لینک تالار مباحثۀ فقاهت ┄══•ஜ۩🌹۩ஜ•══ 🌐 کانال "مباحثه فقاهت" https://eitaa.com/joinchat/3251961862Cb591c8b8aa
🔸 💠 موضوع له" ال" جنس و عهد نیست 👤 🔻ما لفظی را نپذیرفتیم چون موضوع له از حاقی به دست می آید در حالی که ذکری را از می فهمیم یا مثلا ، از الف و لام به ذهن نمی آید بلکه مثلا در روایت ، با تعلیلی که وجود دارد جنس بودن به ذهن می آید. پس این معانی برای ظرف هستند و از جمله فهمیده می شوند و چیزی که برای ظرف استعمال است نباید در موضوع له بیاید چرا که موضوع له باید از لفظ به ذهن بیاید. مثلا اگر می گوییم موضوع له دفتر این است، یعنی وقتی دفتر را شنیدم، این طبیعت به ذهنم می آید در حالی که وقتی ألف و لام را می شنویم، نه و نه و نه ، هیچکدام به ذهن نمی آید. لذا ما تعریف حقیقی را نپذیرفتیم و گفتیم حداکثر چیزی که الف و لام می دهد، آن است که پس از این کلمه محلی به الف و لام، صفت معرفه می آید که دال بر تعریف لفظی است و همچنین اهتمام در مدخول خود را هم نشان می دهد. علاوه بر آن که حتی اگر کسی اشتراک لفظی را بپذیرد، ما گفتیم که اصل بر جنس بودن را نمی توان قبول کرد چون اگر بپذیریم که استعمال مفرد محلی به الف و لام در جنس زیاد است، نمی توانیم ندرت طرف مقابل را بپذیریم تا کثرت در یک طرف و ندرت طرف مقابل بشود و بسازد. 📚 درس خارج فقه،۳ بهمن ۱۴۰۳ ✅ ادامه مطلب و مباحثه👇🏼 🌐http://mobahathah.ir/showthread.php?tid=3850 ┄══•ஜ۩🌹۩ஜ•══┄ 🌐 کانال "مباحثه فقاهت" 🆔 @mobahathah_ir