eitaa logo
مغنی و بلاغت - تدریس 99 راسل
190 دنبال‌کننده
87 عکس
64 ویدیو
72 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
از فردا سه شنبه 26 آذر 98 ان شاء الله تدریس بحث خواهد بود. منابع دسوقی، 1، 231 دمامینی، 1، 374 شمنّی، 1، 235 شرح الخطیب، 2، 117 مهدی الاریب، 2،465 مغنی الاریب، 92 جنی الدانی، 36
⭕️ آثار قوی حوزه بر اثر لجبازی دیده نمی‌شوند 🔻آیت الله علیدوست در درس خارج: ◽️در چهل سال گذشته حوزه‌های علمیه درخشش زیادی داشته اند، اما متاسفانه از گوشه و کنار زمزمه‌هایی می‌شنویم که با بی انصافی تمام، سعی دارند همه خدمات علمی و پژوهشی را کمرنگ کنند. البته چون الان تولیدات علمی زیاد است، ممکن است شاهد تولید آثار ضعیف هم باشیم اما مساله این است که بسیاری داریم که متاسفانه گاهی بر اثر لجبازی و کینه‌توزی یا عدم اطلاع، دیده نمی‌شوند. ◽️در باید با تبادل نظرات، حرف‌های همه را بشنویم و نقد کنیم. البته در این مساله هم برخی افراد که هیچ شناختی از حوزه‌ها و ضوابط آن ندارند، ادعاهایی مطرح می‌کنند که اشتباه است. بنده معتقدم که علم اصول مسئله زائد ندارد، مباحث زائد دارد. مثلا ممکن است یک بحثی مثل مشتق، کاربردش کم باشد و بحث دیگری مثل حجیت خبر واحد، کاربرد زیادتر داشته باشد. حالا اگر من نفهمیدم که کاربرد مشتق کجاست، نباید فورا ادعا کنم که این بحث زائدی است و آنرا به عنوان زوائد علم اصول، لیست کنم». @HawzahNews | خبرگزاری‌حوزه
فردا پنجشنبه آخرین فرصت خرید با تخفیف بالا از به مناسبت هفته پژوهش نرم افزار های مرکز تحقیقاتی نور: اداره کل فناوری و مدیریت اطلاعات مرکز خدمات حوزه‌های علمیه، در راستای گسترش خدمات فناوری به طلاب و روحانیون معزز، طی تفاهم‌نامه‌ای با شرکت نور رایانه سپهر(وابسته به مرکز تحقیقات کامپیوتری علوم اسلامی)، به ارائه نرم‌افزارهای علوم اسلامی و حوزوی در بستر وب (بر روی سامانه سخا) با شرایط ویژه و اقدام نموده است. استفاده از این ویژگی: ویژگی‌های برتر «قاصدک نور» دیگر مجبور نیستید هزینه هر نرم‌افزار را به‌صورت جداگانه پرداخت کنید، بلکه به‌صورت رایگان می‌توانید از تمام نرم‌افزارهای نور استفاده نمایید. برای استفاده از این قابلیت می‌توانید در بستر وب و از تمامی دستگاه‌های خود استفاده کنید؛ تلفن همراه، لب تاپ، تبلت یا هر دستگاه دیگر می‌تواند ارائه‌دهنده این سرویس به شما باشد. در این سرویس می‌توانید چند نرم‌افزار به‌صورت هم‌زمان استفاده نمایید. از نصب نرم‌افزارها بی‌نیاز می‌شوید. فضای دستگاه شما اشغال نمی‌شود. محدودیت کاربر، زمان و مکان برای شما از بین رود. نمایشگاه دستاوردهای پژوهشی و فناوری مرکز تحقیقات کامپیوتری علوم اسلامی تخفیف تا %۹۰ ۲۵-۲۸ آذرماه قم بلوار جمهوری اسلامی
💠 بیانات حضرت آیت الله خوشوقت ره 🔃 همراهی علم و عمل مسیح علیه السلام روز اول به عنوان معجزه فرمود: «وَ جَعَلَنی‏ مُبارَكاً»: من طوری خلق شده‌ام که هر جا باشم، وجودم و است. هم خیر و برکت مادی و هم خیر و برکت معنوی. اگر انسان با عمل را کنار هم شروع کرد، وجود او پر از خیر و برکت می‌شود. در تمام شؤون زندگی مسلمان‌ها وجود او خیر است. این فرد اگر در برود، روستا، شهر، هر کجا باشد، چیزی جز خیر و برکت و از وجود او دیگران نمی‌فهمند، این را خدا می‌خواهد. خدا می‌خواهد آدم اینجوری باشد تا بتواند کند. چون خدای متعال همانگونه که ارزاق مادی بشر را به وسیله خود بشر بهم می‌رساند، روزی هدایتِ معنوی را هم خواسته با خود بشر بهم برساند، یک آدمی خوب درس می‌خواند، را هم خوب مراعات می کند، این از آنهایی است که خدا به وسیله او می‌خواهد را به دیگران منتقل کند. او هر کجا باشد مردم را به تقوا و معنویت دعوت می‌کند، اگر همه هم گوش ندهند باز عده‌ی زیادی گوش می‌دهند این خیر و برکت است. 🔰کانال رسمی حضرت آیت الله خوشوقت تهرانی (ره) 🆔 @Khoshvaght_ir
امروز جمعه 29 آذر 98 در پاسخ به یک سؤال رایج و متداول بین طلاب در اینگونه نگارش شد:
یک در : با سلام خدمت شما استاد عزیز، یه عده ای هستن تو قم نظرشون اینه که این کتابایی که الان تو حوزه می خونن مارو به اهداف حوزوی نمی رسونه و یه سیر مطالعاتی کتابای قدیمی و سنتی برای هر علم دارن مثلا تو علم صرف ۶-۷ تا کتاب به ترتیب صرف میر، امثله و... می خونن و با روش این ها ادبیات شاید ۵-۶سال طول بکشه و می گن شهید مطهری و حضرت اقا و... کتابایی مثل مطول خوندن به جایی رسیدن پس ما هم همون کتابارو باید بخونیم.... ۱_نظر شما در مورد سیر سنتی چیه؟ ایا تحصیل سنتی رو شما تایید می فرمایید که بخونم؟ ۲_ ایا این گروه ها که عنایتی به درسای فعلی حوزه ندارن رو می شناسید و قابل اعتماد هستن؟ می ترسم منحرف بشم لطفا راهنماییم کنید.
پاسخ ارائه شده به این سؤال در این سایت در تاریخ 28 آذر 98:
باسمه تعالی سلام بر شما دوست عزیز وقتی ترس از انحراف است، راه عاقلانه این است که به نظام حوزه که برخواسته از خرد جمعی بزرگان حوزه است(شورای عالی، مدیر و معاون آموزش حوزه که در نهایت زیر نظر مراجع عظام حوزه به تصویب می رسد) اعتماد کنید. چراکه هیچ آسیبی برای یک طلبه، بالاتر از عدم اعتماد به نظام آموزش و روش کهن حوزه در تحصیل علم نیست. تلاش بر این باشد که همین کتاب ها با دقت و عمق خوب خوانده شود، و از همه مهم تر «مباحثه» و «تقریر نویسی» شود. بعد از اتمام دوره سطح، که خود طلبه به یک هوشمندی و توانایی کافی رسیده است و می تواند بین نظرات مختلف، داوری کند، زمان تدارک و استفاده از کتب دیگر است که می تواند در قالب مباحثه یا تدریس متجلی شود. موفق باشید
استدراک بر متن فوق: یک وقت طلبه ای تحت نظر عالِمی بزرگ، راهی را در پیش می گیرد و کاملاً می داند که چه کار می کند و برایش روشن است که منتهای راهی که می رود به کجاست، در این صورت اساساً مطلب فوق ناظر به او نیست. همانطور که از سؤال و جواب فوق روشن است، این متن درباره طلابی است(که عددشان هم کم نیست) که فرزند عالِم نیستند تا راه را از پدر بیاموزند یا دسترسی به بزرگان ندارند یا به هر حال، از گفته سایرین به قطع نمی رسند. یعنی همیشه مردد هستند که: صرف ساده یا تصریف و صرف میر؟ سیوطی یا ابن عقیل؟ مغنی یا جنی الدانی؟ اصول مظفر یا حلقات؟ شرح لمعه یا دروس تمهیدیه؟ و ... . این دسته از طلاب باید دقت کنند که تا وقتی که از آب و گل در نیامده اند و به قوه تشخیص نرسیده اند(که معمولاً بعد از اتمام دوره سطح به دست می آید) مراقب باشند که این بحث ها آنها را نسبت به نظام و ساختار اصلی و متداول حوزه بی اعتماد نکند؛ چراکه کم نبوده اند طلابی که بعد از آنکه اعتمادشان به حوزه سلب شد، یا اساساً از حوزه رفتند(!) یا وقتی که مدتی پای در راه جدید گذاشتند به همان هم بی اعتماد شدند و بعد از مدت کوتاهی از حوزه رفتند(!)
و در امروز در کلاس مغنی بحث از تفاوت و شد و به عرض رسید که بار معنایی منفی دارد(انس گیرنده به امور حقیر مثل دنیا و اهل نسیان خدا و آخرت) و بار معنوی مثبت دارد(موجود مبشَّر به بهشت). به عرض رسید که به لطف خدای متعال این موضوع را با اساتید بحث هم کرده ام و تمام استعمالات انسان و بشر را در قرآن بررسی شد. ممکن است در ظاهر تصور شود که در برخی آیات این قاعده رعایت نشده باشد که آنها هم توضیحاتی دارد که در تحقیق آمده. تقدیم به شما:
امام خامنه ای حفظه الله: طلاب ما بايد قرآن و يا لااقل بخشى از قرآن را حفظ كنند، يا حداقل با آن مأنوس باشند. چقدر مفاهيم اسلامى در قرآن هست كه اگر ما بخواهيم در فقه بحث كنيم، به فكر آن‏ها نمى ‏افتيم. اين انزواى قرآن در حوزه‏ هاى علميه و عدم انس ما با قرآن، براى ما خيلى مشكلات درست كرده است و بعد از اين هم خواهد كرد(31 شهریور 70). از قرآن
امام خامنه ای حفظه الله: هر كلمه ‏اى از اين كلمات قرآن مى ‏تواند يك انقلابى در دل هاى ما به وجود بياورد؛ البته براى كسى كه مأنوس با قرآن باشد. به حسب تجربه، آدمى كه مأنوس با قرآن نباشد، بهره‏ زيادى هم از قرآن نمى ‏برد(3 تیر 88).
جناب آقای از طلاب کلاس مغنی خواستار انتشار این پست بودند👇
⚠️ آیا در دفاع #مستدل از انقلاب اسلامی دچار مشکل هستید؟ ⚠️ آیا در مواجهه با #شبهات ناکارمدی نظام، منفعل می شوید؟ ♨️ به شما توصیه می کنیم کارگاه تخصصی تربیت #فرمانده_جهاد_امیدبخشی را از دست ندهید❗️ 💎 کارگاهی برای پر کردن دست شما از اسناد معتبر #بین_المللی از پیشرفت های خیره کننده کشورمان در عرصه های اقتصادی، علمی، امنیتی، رفاهی و... 🔺 حضور برای #عموم خواهران و برادران آزاد است. 🔹شماره پیامک ثبت نام: 09371655075 🌿 @jehadeomid
حال که بحث در به لطف خدای متعال به اتمام رسید به عنوان تمرین خوب است آیه ۳۱ لقمان را بنگرید و تلاش کنید ۳ احتمال در معنای باء بدهید. سپس را ذیل این آیه شریفه بنگرید.
🌒 فردا؛ خورشید گرفتگی در ایران + احکام نماز آیات ⏱ مدت زمان خورشید گرفتگی در تهران، 2 ساعت و 12 دقیقه است و در ساعت ۸ و ۲۳ دقیقه پایان می‌یابد و پایان خورشید گرفتگی در سایر نقاط ایران با تهران متفاوت است. ◽️ یکی از اسباب شرعی وجوب نماز آیات، خورشید گرفتگی است. ◽️ وقت ادای نماز آیات از هنگام شروع گرفتگی خورشید تا زمان شروع به باز شدن است. ◽️ چون خورشید گرفتگی به صورت کامل نیست کسانی که بعداً مطلع شوند، خواندن نماز آیات بر آنها واجب نخواهد بود. ◽️ خواندن نماز آیات به جماعت، مستحب است. ◽️اسباب شرعی وجوب نماز آیات: در غیر از کسوف و خسوف و زلزله، باید آن حادثه موجب ترس و وحشت بیشتر مردم شود. hawzahnews.com/news/877687
در قم احتیاط آن است که از لحظه طلوع آفتاب(۷:۱۲) تا قبل از شروع به باز شدن(۷:۱۶) در همین ۴ دقیقه نماز آیات اقامه شود.
عدم کتاب نیست بلکه است نام این کتاب آسمانی است نه سوره اگر در متن ذیل به خوبی تأمل شود و روزنامه وار خوانده نشود پاسخ بسیاری از شبهات در خصوص توسط صحابه داده می شود مسأله حل می شود و ...👇
هدایت شده از روح الله راسل
🌧🌧🌧🌧🌧🌧🌧🌧🌧🌧 إِنَّا نَحْنُ نَزَّلْنَا الذِّكْرَ وَ إِنَّا لَهُ لَحافِظُونَ (9) تفسیر و علوم و تاریخ قرآن-سخنی درباره «حفظ قرآن در سینه ها» چرا در این آیه شریفه سخن از «ذکر» است نه «قرآن» یا «کتاب» یا ...؟ یک سؤال اساسی چند سال ذهنم را درگیر کرده بود و آن اینکه چرا در این آیه شریفه که دالّ بر تحریف ناپذیری قرآن کریم است از «قرآن» که نام اصلی این کتاب است یاد نشده نیز از «کتاب» یا ... بلکه از آن به «ذِکر» تعبیر شده. پاسخ: ظاهر آن است که نام این کتاب «قرآن» است و قوام آن به این است که دائماً بر رسول خدا ص خوانده می شده(فاذا قرأناه فاتّبع قرآنَه) و ایشان دائماً بر مردم می خوانده اند(و أن أتلوَ القرآنَ) و مردم هم بر همدیگر می خوانده اند و نیز در نمازها می خوانده اند، لذا قوام این کتاب آسمانی، به کتابت آن نیست(به خلاف الواح تورات که به صورت نوشته بر موسی ع فرود آمد: القی الالواح ...) و سیاهه و کتابت قرآن فقط گزارشی از قرآن است. لذا نام این کتاب اینگونه قرار گرفت: قرآن(خواندنی) که البته برای این کتاب اوصافی هم موجود است: ذکر، مبارک، کتاب، فرقان، نور، هدی، بشری و ... . - پیامبر والامقام خدا ص همواره به حفظ این کتاب توصیه می فرمودند(ذکر) تا همواره در «ذکر» یعنی حافظه ها بماند. - از آنجا که کتابت قرآن فرع قرآن و گزارش آن است نه اصل آن، لذا برای آنکه این کتاب فراوان خوانده شود و نیز برای اینکه از تحریف در الفاظ مصون بماند، توصیه های پیامبر ص مبنی بر حفظ قرآن کریم فراوان است و سیره دائمی مسلمین بر حفظ این کتاب در حافظه ها بوده است به طوری که بعد از پیامبر ص در جنگ یمامه(در زمان خلافت غاصب اول) حدود صد نفر از حافظان قرآن شهید شدند و بعد از آن بود که خلیفه اول به فکر گردآوری قرآن افتاد(به جای گسترش سریع حفظ قرآن در سینه ها!). - لذا اینکه فرمودند: انّا نحنُ نزّلنا الذکر و انا له لحافظون: معنایش این است که ما این قرآن را که «ذِکر» است، یعنی برای «حفظ کردن در سینه ها» است، نازل کردیم و خود به وسیله همین جریان «ذکر» یعنی «حفظ آن در سینه ها» آن را محافظت می کنیم. - یعنی محافظت قرآن از تحریف، راهی دارد که همانا «حفظ قرآن توسط مؤمنین» است. - لذا درست است که خدا فرموده است که ما این قرآن را حفظ می کنیم، اما «ابی اللهُ اَن یَجرِیَ الامورَ الاّ باسبابِها» بنابراین با این آیه شریفه (9 حجر) در صدد است که «سبب حفظ قرآن را تحریف» را هم بیان کند که همانا «حفظ قرآن در سینه ها» است. - البته در حال حاضر در ایران ما(با 80 میلیون جمعیت در سال 97 حدود 50 هزار حافظ قرآن داریم!) وقتی گفته می شود «قرآن» ذهن ها به سمت «مصحف» می رود ولی واقع آن است که در عصر نزول قرآن آن هم با آن تعداد محدود کاتبان وحی، کاملاً بر همگان روشن بوده که «قرآن» همان بوده که در سینه ها و السنه جاری بوده و در واقع «قرآن» چیزی است غیر از «کتابت و مصحف» آن بوده، و کتابت فقط گزارش آن حقیقت است. 🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺 از این مطلب نکات مهمی در تاریخ و علوم قرآن به دست می آید 1️⃣ قرآن همان چیزی است که سینه به سینه منتقل و قرائت و حفظ می شده نه سیاهه قرآن(مصحف) لذا این جمله معنا ندارد: «قرآن حسب آیه 9 حجر از تحریف در لفظ حفظ شده ولی چون در عصر نزول قرآن، قرآن را بدون نقطه و حرکات می نوشتند(چون خط در مراحل ابتدایی بوده) لذا آنچه وعده حفظ آن داده شده فقط همان سیاهه قرآن(بدون نقطه و حرکت) است لذا اختلاف قرائات پدیده ای طبیعی است و ربطی به حفظ قرآن از تحریف ندارد»! ✅ در پاسخ می گوییم: قرآن همان است که خوانده می شده و سیاهه آن فقط گزارشی مکتوب از آن بوده نه اصل قرآن؛ لذا اگر در این آیه وعده داده شده که آنچه قرائت می شده و در حافظه ها می سپردند حفظ می شود لذا «قرائت نبی اکرم ص» حتماً حفظ شده که همانا همین قرائت رایج میان مسلمانان عصر امامان معصوم ع و عصر حاضر است(که قرائت حفص از عاصم منطبق بر آن است). لذاست که وقتی در عصر ائمه ع هم از ایشان پرسیده شد(آن هم به صورت محدود نه روایات متعدد) که قرآن را چگونه بخوانیم پاسخ فرمودند: اقرءوا کما یقرءُ الناس. معلوم می شود که در عصر ایشان هم اختلاف قرائت هیچ شیوعی نداشته کما اینکه امروزه نیز 97 درصد دنیای اسلام(حسب تحقیق جامع مرکز طبع و نشر قرآن کریم جمهوری اسلامی) قرآن را به همین صورت متداول قرائت می کنند.
هدایت شده از روح الله راسل
در هرحال اگر اصل قرآن «سیاهه» آن بود جا داشت که پیامبر ص و ائمه ع بر ارتقاء وضعیت خط و نگارش قرآن، اهتمام جدی می کردند تا حق ثقل اکبر را ادا کرده باشند و در حفاظت از آن کوشیده باشند حال آنکه چنین نشد. اتفاقاً علی ع وقتی که حاکم جامعه اسلامی شدند، از بیت المال مسلمانان برای «حافظان قرآن» مقرری خاص کنار گذاشتند(به جای نَقط و اِعجام سیاهه قرآن) که خود حاکی از این است که روش «حفظ قرآن از تحریف» را همین حفظ قرآن در حافظه ها می دانسته اند، نه آن کاری که خلیفه اول به آن اندیشید و خلیفه ثالث کرد(و اگر هم علی ع در عصر خلیفه اول قرآن را نگاشتند، در واقع به غرض نگارش «تفسیر حقیقی قرآن» بوده است نه نوشتن خود قرآن. لذاست که بار بر شتر کردند وگرنه اگر همین قرآن بود که حجمی نداشت که بار شتر شود). 2️⃣با توجه به اینکه اصل قرآن همان است که «قرائت» می شده و سیاهه آن فقط گزارشی از آن بوده است این جمله بی معناست: «قرآن تواتر ندارد چراکه در عصر خلیفه(=غاصب) سوم، وی گفت که هرچه از قرآن در کتبه ها دارید بیاورید و هر آیه را با داشتن لا اقل دو کتیبه از آن آیه که کاتبان نوشته بودند ثبت کردند و دو آیه آخر توبه فقط یک کتیبه داشت ولی باز هم ثبت شد! لذا روشن می شود که قرآن تواتر ندارد»! ✅ در جواب باید گفت: قرآن همان «مقروء» است و «ذکر»؛ نه آن سیاهه ها؛ و کاملاً روشن است که وقتی در کل شبه جزیره فقط 17 تا 40 نفر قدرت کتابت داشته اند، تعداد محدودی از آنها ایمان آورده باشند و کتابت چندانی از قرآن موجود نباشد. لذا اگر هم خلیفه ثالث گفت که کتبیه ها را بیاورید یک کار تشریفاتی انجام داده بود به این معنا که: حال که قرار است آن «سیاهه» قرآن را که حاکی از قرآن است گرد آوریم، خوب است که برایش «مستندسازی مکتوب» هم داشته باشیم. وگرنه اگر برای آیاتی از قرآن هم حتی سیاهه یافت نمی شد هیچ تأثیری در قرآن بودن آن نداشت چراکه در سینه ها بود و مردم آن را دائماً در نماز و غیر آن می خواندند و حفظ می کردند و آموزش می دادند. و الحمد لله رب العالمین روح الله راسل- طلبه حوزه مبارکه قم
امید است یکی از ثمرات این بحث ها این باشد که به کریم در حافظه خود اهتمام بیشتری کنیم و بدانیم حقیقت قرآن آن است که در باشد نه در حفظ قرآن هم اقسامی دارد که از جمله آن است. برای این مهم می توانید از یکی از دو کانال ذیل کمک بگیرید: https://eitaa.com/masoumieh_qoran یا: https://eitaa.com/ahya_samadeye98
برای رفع و دفع فتنه های دشمنان بالخصوص در ایران و عراق و لبنان امروز و امشب همه عزیزان اهتمامی کنند به ۱. دعای ۴۹ صحیفه سجادیه(در دفع فتنه دشمنان) ۲. ذکر شریف استغفار به نیت خود و نیز از طرف همه غافلان و اهل معصیت ... .
امروز پنجشنبه 5 دی 98 در کلاس درس در بحث «بلی» یک روایت از ام سلمه آمده بود که عرض کردم قبل از کلاس فرصت نکردم روی آن کار کنم. الان نکاتش را تقدیم می کنم:
أم 2مقروناً بالاستفهام 2-1حقیقیاً کان، نحو قول اُم سلمة: «قلتُ یا رسولَ اللهِ! ألستُ مِن أهلِکَ؟ قال: «بلی». شرح تمام حدیث در «مسند احمد بن حنبل، ج44، ص173و174» چنین است: 26550- حَدَّثَنَا أَبُو النَّضْرِ هَاشِمُ بْنُ الْقَاسِمِ، حَدَّثَنَا عَبْدُ الْحَمِيدِ يَعْنِي ابْنَ بَهْرَامَ، قَالَ: حَدَّثَنِي شَهْرُ بْنُ حَوْشَبٍ، قَالَ: سَمِعْتُ أُمَّ سَلَمَةَ، زَوْجَ النَّبِيِّ ص حِينَ جَاءَ نَعْيُ[: اِذاعةُ خبرِ مَوتِ المیِّتِ(وسیط)] الْحُسَيْنِ بْنِ عَلِيٍّ؛ لَعَنَتْ أَهْلَ الْعِرَاقِ فَقَالَتْ: قَتَلُوهُ قَتَلَهُمُ اللَّهُ: غَرُّوهُ وَذَلُّوهُ‏، لَعَنَهُمُ اللَّهُ، فَإِنِّي رَأَيْتُ رَسُولَ اللَّهِ ص جَاءَتْهُ فَاطِمَةُ غَدِيَّةً بِبُرْمَةٍ، قَدْ صَنَعَتْ لَهُ فِيهَا عَصِيدَةً تَحْمِلُهُا فِي طَبَقٍ لَهَا، حَتَّى وَضَعَتْهَا بَيْنَ يَدَيْهِ، فَقَالَ لَهَا:" أَيْنَ ابْنُ عَمِّكِ؟" قَالَتْ: هُوَ فِي الْبَيْتِ. قَالَ:" فَاذْهَبِي، فَادْعِيهِ، وَائْتِنِي بِابْنَيْهِ". قَالَتْ: فَجَاءَتْ تَقُودُ ابْنَيْهَا، كُلُّ وَاحِدٍ مِنْهُمَا بِيَدٍ، وَعَلِيٌّ يَمْشِي فِي أَثَرِهِمَا، حَتَّى دَخَلُوا عَلَى رَسُولِ اللَّهِ ص، فَأَجْلَسَهُمَا فِي حِجْرِهِ، وَجَلَسَ عَلِيٌّ عَنْ يَمِينِهِ، وَجَلَسَتْ فَاطِمَةُ عَنْ يَسَارِهِ. قَالَتْ أُمُّ سَلَمَةَ: فَاجْتَبَذَ مِنْ تَحْتِي كِسَاءً خَيْبَرِيًّا كَانَ بِسَاطًا لَنَا عَلَى الْمَنَامَةِ فِي الْمَدِينَةِ، فَلَفَّهُ النَّبِيُّ ص عَلَيْهِمْ جَمِيعًا، فَأَخَذَ بِشِمَالِهِ طَرَفَيِ الْكِسَاءِ، وَأَلْوَى بِيَدِهِ الْيُمْنَى إِلَى رَبِّهِ عَزَّ وَجَلَّ، قَالَ:" اللَّهُمَّ أَهْلِي‏، أَذْهِبْ عَنْهُمُ الرِّجْسَ، وَطَهِّرْهُمْ تَطْهِيرًا، اللَّهُمَّ أَهْلِي أَذْهِبْ عَنْهُمُ الرِّجْسَ وَطَهِّرْهُمْ تَطْهِيرًا اللَّهُمَّ أَهْلُ بَيْتِي أَذْهِبْ عَنْهُمُ الرِّجْسَ وَطَهِّرْهُمْ تَطْهِيرًا". قُلْتُ: يَا رَسُولَ اللَّهِ، أَلَسْتُ‏ مِنْ‏ أَهْلِكَ‏؟ قَالَ:" بَلَى، فَادْخُلِي فِي الْكِسَاءِ." قَالَتْ: فَدَخَلْتُ فِي الْكِسَاءِ بَعْدَمَا قَضَى دُعَاءَهُ لِابْنِ عَمِّهِ عَلِيٍّ وَابْنَيْهِ، وَابْنَتِهِ فَاطِمَةَ. اقول 1. با این کلیدواژه ها این حدیث در «جامع احادیث نور» یافت نشد. 2. در هامش همین حدیث محقق مسند احمد بن حنبل نوشته که این روایت از حیث سند ضعف دارد: إسناده ضعيف لضعف شهر بن حوشب، وبقية رجاله ثقات رجال الشيخين، غير عبد الحميد بن بَهْرام- وهو صاحب شهر بن حوشب- فقد روى‏ له البخاري في" الأدب المفرد" والترمذيُّ وابنُ ماجه، وهو ثقة، لكنهم عابوا عليه كثرة روايته عن شهر بن حوشب. أبو النَّضْر: هو هاشم بن القاسم. وأخرجه‏ الطحاوي في" شرح مشكل الآثار" (770)، والطبري في" تفسيره" 7/ 22، والطبراني في" الكبير" (2666)، و/ 23 (785) و (786)، من طرق عن عبد الحميد بن بَهْرام، بهذا الإسناد. وقد سلف نحوه بإسناد صحيح برقم (26508)، فانظره لزاماً. 3. شبیه این حدیث در منابع شیعه از قول شواهد التنزیل(حسکانی) نقل شده که وقتی «امّ سلمه» می پرسد: آیا من از اهل شما نیستم، در جواب می شنود که «بر خیر هستی». شواهد التنزيل لقواعد التفضيل، ج‏2، ص: 97 722- حَدَّثَنِي أَحْمَدُ بْنُ عَلِيٍّ الْأَصْبَهَانِيُّ قَالَ: أَخْبَرَنَا أَبُو الْقَاسِمِ جَعْفَرُ بْنُ مُحَمَّدٍ الرَّازِيُّ قَالَ: حَدَّثَنَا عَبْدُ الرَّحْمَنِ بْنُ أَبِي حَاتِمٍ قَالَ: حَدَّثَنَا أَبُو شَيْبَةَ إِبْرَاهِيمُ بْنُ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ أَبِي شَيْبَةَ الْعَبْسِيُّ قَالَ: حَدَّثَنَا عَلِيُّ بْنُ ثَابِتٍ قَالَ: أَخْبَرَنَا أَسْبَاطٌ، عَنِ السُّدِّيِّ، عَنْ بِلَالِ بْنِ مِرْدَاسٍ عَنْ شَهْرِ بْنِ حَوْشَبٍ عَنْ أُمِّ سَلَمَةَ قَالَتْ‏: دَخَلَ عَلَيَّ رَسُولُ اللَّهِ فَأَتَتْهُ فَاطِمَةُ بِخَزِيرَةٍ- فَوَضَعَتْهَا بَيْنَ يَدَيْهِ فَقَالَ: ادْعِي لِي زَوْجَكِ وَ ابْنَيْكِ. فَدَعَتْهُمْ فَطَعِمُوا وَ تَحْتَهُمْ كِسَاءٌ خَيْبَرِيٌّ- فَجَمَعَ الْكِسَاءَ عَلَيْهِمْ ثُمَّ قَالَ: اللَّهُمَّ هَؤُلَاءِ أَهْلُ بَيْتِي وَ حَامَّتِي- فَأَذْهِبْ عَنْهُمُ الرِّجْسَ وَ طَهِّرْهُمْ تَطْهِيراً. فَقَالَتْ أُمُّ سَلَمَةَ: أَ لَسْتُ مِنْ أَهْلِ بَيْتِكَ قَالَ: إِنَّكِ عَلَى خَيْرٍ وَ إِلَى خَيْرٍ. خلاصه آنکه اگر حدیثی که مسند احمد، گفته صحیح باشد، در ادامه اش آمده که پیامبر ص فرمودند: از اهل من هستی، لکن وقتی زیر کسا رفته است که دعاها تمام شده لذا درست است که از «اهل» است ولی از «اهل بیت معهود در این ادعیه» که مصداق آیه تطهیر(33 احزاب) باشند، نیست. و اگر حدیث منقول از حسکانی صحیح باشد که روشن است که «اهل بیت معهود» نیست.