eitaa logo
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
1.6هزار دنبال‌کننده
641 عکس
6 ویدیو
0 فایل
بررسی اثار احوال ونظرات مفسرفقیه فیلسوف وعارف کبیر محمدحسین طباطبایی وسایر علما
مشاهده در ایتا
دانلود
□○مراقبه‌ی عبادی شب نیمه‌ی شعبان○□ □○روز چهاردهم ماه شعبان، هنگامی که شب فرا میرسد، سالک الی الله و مؤمن اهل مراقبه به شب عظیمی وارد میشود. ، شب عظیمی است که پهلو به پهلوی میزند و بنابه روایات بسیار متعدّد و متوافری که داریم، شبی است که بخشی از مقدّرات انسان در سال رقم میخورد و تقدیر میشود. □○شب عبادت، احیا و مناجات با خداست. شب معاشقه با محبوب ازلی، دعای کمیل و صلوات شعبانیه است. شب دعاهای بسیار لطیف و عمیقی است که از پیامبرصلی الله عليه و آله و ائمّه عليهم السلام برای این شب روایت شده است. شب سجده های خالصانه و فوق العاده ای است که از پیغمبراکرم صلی الله علیه وآله روایت شده است. □○خوشا بر احوال کسانی که توفیق شب زنده داری و احیا در نصیبشان میشود. امیدواریم خدا این توفیق را نصیب ما هم بفرماید و بتوانیم از فیوضات فوق العاده این شب بهره ببریم. □○شب نیمه شعبان جدای از اینکه شب _ارواحنافداه است، دارای منزلت بالایی است. مثل شب بیست و یکم ماه مبارک رمضان که جدای از اینکه شهادت حضرت امیر عليه السلام است، به عنوان لیلةُ القدر قدر و منزلت و جایگاه ویژه ای دارد. @mohamad_hosein_tabatabaei
■●عارف بالله مرحوم حاج اسماعیل ●■ ■نه انتظار ما طوری است که آنها پهلوی ما بیایند و نه حرکت ما جوری است که ما به آن طرف برویم و آنها را ببینم. اگر به راستی منتظری، چرا لاغر و خانهنشین نشدهای؟ به محض اینکه حقیقتاً منتظر بشوی، او رسیده است. ■آیا خوب است آدم این‌قدر بیرگ باشد؟ دوستت یک ساعت دیر از سفر بیاید، این همه تقلاّ میکنی. اگر انتظار داری، آثارش کو؟ اگر انتظار داری، باید غم دنیا برود. حتّی اگر خود امام هم دیر آمد، با او دعوا نکنی و هی نگویی عَجِّل. ■البته طلب تعجیل ظهور برای افراد مبتدی خوب است، ولی بالاتر از آن هم هست و آن وقتی است که از تقلاّی خودت مأیوس شدی و در خانهات نشستی و چشم و گوش به در ماندی. از آن بالاتر وقتی است که منتظرِ در هم نیستی و از آن هم مأیوس شدی. چنین فردی خود حضرت ولیِّ عصر عجّل‌الله‌‌تعالی‌‌فرجه پهلویش نشستهاند و همهی ملائکه نگاهش میکنند. کسی که میتواند خدمت حضرت برسد، ولی معرفت حضرت چنان همهی وجودش را پر کرده است که میتواند طاقت بیاورد و خدمت ایشان نرود، چنین کسی به حضرت علیه السّلام راه دارد. ■او میبیند که دلش تا دیروز غنچه بود، در خودش فرو رفته و بسته و گریان، ولی امروز باز و شکفته شده و عطر آن همهی وجودش را گرفته است. از اینجا میفهمد که آقا تشریف آوردهاند. ■● - تألیف استاد مهدی طیّب●■ @mohamad_hosein_tabatabaei
: □انتظار فرج انسان را به صورت سربازی در می آورد که مطمئن است فرضا خودش از میان برود، ایده اش و هدفش قطعا در آینده پیروز است. □○یادداشت های استاد مطهری، ج ۹، ص ۳۹۵○□ @mohamad_hosein_tabatabaei
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
آیات 242-228 بقره قسمت چهارم بخش چهارم2⃣ وَ لا تَعْزِمُوا عُقْدَةَ النِّكاح حَتى يَبْلُغَ الْكِتَ
آیات 242-228 بقره قسمت چهارم بخش چهارم3⃣ وَ لا تَعْزِمُوا عُقْدَةَ النِّكاح حَتى يَبْلُغَ الْكِتَب أَجَلَهُ ● معناى (عزم ) و وجه اينكه در آيه شريفه عقده نكاح به عزم وابسته شده است لا جُنَاحَ عَلَيْكمْ إِن طلَّقْتُمُ النِّساءَ مَا لَمْ تَمَسوهُنَّ أَوْ تَفْرِضوا لَهُنَّ فَرِيضةً كلمه مس كه در لغت به معناى تماس گرفتن دو چيز با يكديگر است و در اينجا كنايه است از عمل زناشوئى ، و منظور از فرض كردن فريضه اى براى زنان ، معين كردن مهريه است . و معناى آيه اين است كه انجام نگرفتن عمل زناشوئى و همچنين معين نكردن مهريه مانع از صحت طلاق نيست . وَ مَتِّعُوهُنَّ عَلى المُْوسِع قَدَرُهُ وَ عَلى الْمُقْترِ قَدَرُهُ مَتَعَا بِالْمَعْرُوفِ كلمه ((تمتيع )) كه مصدر فعل امر ((متعوا)) است به معناى آن است كه به كسى چيزى دهى كه از آن بهره مند گردد، و كلمه متاع و نيز متعه عبارت از همان چيز است ، و در آيه مورد بحث كلمه متاعا مفعول مطلق براى متعوهن است ، هر چند كه جمله ((على الموسع قدره و على المقتر قدره ))، بين اين مفعول و فعلش فاصله شده است . 🔹🔶🔸🔷🔹🔶🔸🔷🔹🔶🔸 🔹💠کانال کیش,مهر💠🔹 🔺درمحضرعلامه طباطبایی ره🔺 ▶️: https://telegram.me/mohamad_hosein_tabatabaei
(در ذيل آيات گذشته ) ● رواياتى به نقل از ابن عباس در خصوص آيه (و عسى ان تكوهوا شيئا) و بيان مفاد روايت | در الدر المنثور است كه ابن جرير از ابن عباس روايت كرده كه گفت من پشت سر رسول خدا (صلى الله عليه و آله و سلم ) سوار شده بودم ، فرمود: اى ابن عباس از خدا به آنچه برايت مقدر كرده راضى باش هر چند كه مخالف خواسته و آرزويت باشد، براى اينكه مقدرات تو از پيش در كتاب خدا ثبت شده ، عرضه داشتم : يا رسول الله اين در كجاى قرآن است ، با اينكه من قرآن را خوانده ام (چنين چيزى بياد ندارم ؟) فرمود: آيه : ((و عسى ان تكرهوا شيئا و هو خير لكم ، و عسى ان تحبوا شيئا و هو شر لكم ، و الله يعلم و انتم لا تعلمون )). @mohamad_hosein_tabatabaei
۱ □●به هر حال علامه طباطبایی بعد از مدتی اقامت در تبریز تصمیم می گیرد تا به قم عزیمت نماید و بالاخره این تصمیم خود را در سال ۱۳۲۵هـ.ش عملی می کند. فرزند علامه طباطبایی در این مورد می گوید: □●« همزمان با آغاز سال ۱۳۲۵هـ.ش وارد شهر قم شدیم... در ابتدا به منزل یکی از بستگان که ساکن قم و مشغول تحصیل علوم دینی بود وارد شدیم، ولی به زودی در کوچه یخچال قاضی در منزل یکی از روحانیان که هنوز هم در قید حیات است اتاق دو قسمتی، که با نصب پرده قابل تفکیک بود اجاره کردیم، این دو اتاق قریب بیست متر مربع بود. طبقه زیر این اطاقها انبار آب شرب منزل بود که، در صورت لزوم بایستی از درب آن به داخل خم شده و ظرف آب شرب را پر کنیم. @mohamad_hosein_tabatabaei
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
#هجرت۱ □●به هر حال علامه طباطبایی بعد از مدتی اقامت در تبریز تصمیم می گیرد تا به قم عزیمت نماید و
۲ □●چون خانه فاقد آشپزخانه بود پخت و پز هم در داخل اطاق انجام می گرفت - در حالی که مادر ما به دو مطبخ (آشپزخانه) ۲۴ متر مربعی و ۳۵ متر مربعی عادت کرده بود که در میهمانیهای بزرگ از آنها به راحتی استفاده می کرد ـ پدر ما در شهر قم چند آشنای انگشت شمار داشت که یکی از آنها مرحوم آیت الله حجت بود. اولین رفت و آمد مرحوم علامه به منزل آقای حجت بود و کم کم با اطرافیان ایشان دوستی برقرار و رفت و آمد آغاز شد. @mohamad_hosein_tabatabaei
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
#هجرت۲ □●چون خانه فاقد آشپزخانه بود پخت و پز هم در داخل اطاق انجام می گرفت - در حالی که مادر ما به
۳ □●لازم به ذکر است که علامه طباطبایی در ابتدای ورودشان به قم به قاضی معروف بودند، چون از سلسه سادات طباطبایی هم بودند، خود ایشان ترجیح دادند، که به طباطبایی معروف شوند. □●ایشان عمامه ای بسیار کوچک از کرباس آبی رنگ و دگمه های باز قبا و بدون جوراب با لباس کمتر از معمول، در کوچه های قم تردد داشت و در ضمن خانه بسیار محقر و ساده ای داشت. » @mohamad_hosein_tabatabaei
□○ ○□ □○ائمّه(عليهم السّلام)هرگاه بخواهند چيزى را تعريف كنند، طوبا مى گويند. طوبا درختى است در خانه ى زهرا(سلام الله عليها) كه هر شاخه اش در خانه ى يك مؤمن است و او از آن شاخه هرچه اشتها دارد بهره مى برد. □○اين روايت اهل بيت(عليهم السّلام) است. به عقل خود مراجعه كنيد، شايد آن محبّتى كه داريد طوبا است. اين را مى گويم تا در باره ى آن فكر كنيد. من بايد حديث بخوانم و شما هم فكر كنيد. آيا آن محبّتى كه به خوبان دارى، طوبا نيست؟ □○اگر خدا را دوست داريد مال اين شجره است. هرچه ميل داريد از آن مى گيريد. هر وقت يادش مى كنى از هر غمى راحت مى شوى. آيا اين حلّال مشكلات، اين قاضى الحاجات و اين منجى الهلكات طوبا نيست؟ بله، طوبا است و خوب طوبايى است ؛ طوبٰى لَهُم و حُسنُ مَأبٍ*. □○يعنى محبّت خوبان و اهل بهشت، هم طوبا است و هم حُسن مأب. يعنى هر كس بر آنها وارد شود به زيبايى وارد مى شود. *سوره ى رعد، آيه ٢٩ □○ مجالس حاج محمّد اسماعيل كتاب يك، مجلس پانزدهم صفحه ى ١٦٦○□ @mohamad_hosein_tabatabaei
□●شباهت‌های ارواحنا‌ فداه‌ با برخی انبيای الهی - بخش اوّل●□۱ : □●فِی الْقٰائِمِ مِنّٰا سُنَنٌ مِنْ سُنَنِ الْاَنْبِيٰاءِ؛ سُنَّةٌ مِنْ آدَمَ وَ سُنَّة مِنْ نُوحٍ وَ سُنَّةٌ مِنْ اِبْرٰاهِيمَ وَ سُنَّة ٌمِنْ مُوسىٰ وَ سُنَّـﺔٌ مِنْ عِيسىٰ وَ سُنَّة ٌ مِنْ اَيُّوبَ وَ سُنَّة ٌ مِنْ مُحَمَّدٍ‌. فَاَمّٰا مِنْ آدَمَ وَ مِنْ نُوحٍ فَطُولُ الْعُمُرِ وَ اَمّٰا مِنْ اِبْرٰاهِيمَ فَخَفٰاءُ الْوِلٰادَﺓِ وَ اعْتِزٰالُ النّٰاسِ وَ اَمّٰا مِنْ مُوسىٰ فَالْخَوْفُ وَ الْغَيْبة وَ اَمّٰا مِنْ عِيسىٰ فَاخْتِلٰافُ النّٰاسِ فِيهِ وَ اَمّٰا مِنْ اَيُّوبَ فَالْفَرَجُ بَعْدَ الْبَلْوىٰ وَ اَمّٰا مِنْ مُحَمَّدٍ‌ فَالْخُرُوجُ بِالسَّيْفِ □●در قائم ما اهل‌بيت‌‌‌ (علیهم السّلام) چند سنّت (خصوصیت) از خصایص پيغمبران است؛ يک سنّت از آدم ابوالبشر علیه السّلام و يک سنّت از نوح نبی علیه السّلام‌ و يک سنّت از ابراهيم خليل علیه السّلام‌ ‌و يک سنّت از موسای كليم علیه السّلام ‌‌و يك سنّت از عيسى‌ بن‌ مريم‌ علیهما السّلام و يك سنّت از ايّوب ‌نبی علیه السّلام‌ ‌‌و يك سنّت از محمّد‌ صلّی الله علیه و آله و سلّم؛‌‌‌‌ امّا شباهت او با آدم و نوح علیهما السّلام در طول عمر است؛‌‌ شباهت او با ابراهيم علیه السّلام در پنهان بودن ولادتش و دورى گزيدن وى از مردم است ‌و شباهت او با موسى علیه السّلام در ترس و غيبت از مردم است و شباهت او با عيسى علیه السّلام‌ ‌در اختلاف‌ نظرى است كه مردم درباره‌ی او دارند. خصوصيّت مشترک او با ايّوب علیه السّلام‌‌‌ فرج بعد از تحمّل شدّت و سختی است و امّا سنّت او از محمّد صلّی الله علیه و آله و سلّم قيام مسلّحانه (عليه ستمگران جهان) است.‌ .... @mohamad_hosein_tabatabaei
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
□●شباهت‌های #حضرت_مهدی‌ ارواحنا‌ فداه‌ با برخی انبيای الهی - بخش اوّل●□۱ #امام_سجّاد‌_علیه_السّلام_
□●شباهت‌های ارواحنا‌ فداه‌ با برخی انبيای الهی - بخش اول●□۲ ☑️در حديثی ديگر است که‌ امام صادق علیه السّلام فرمودند‌‌: □●اِنَّ فِی صٰاحِبِ هذَا الْاَمْرِ سُنَنٌ [سُنَناً] مِنَ الْاَنْبِيٰاءِ‌: سُنَّة ًمِنْ مُوسَى بْنِ عِمْرٰانَ وَ سُنَّة ًمِنْ عِيسىٰ وَ سُنَّة ً مِنْ يُوسُفَ وَ سُنَّة ًمِنْ مُحَمَّدٍ. فَاَمّٰا سُنَّتُهُ مِنْ مُوسَى بْنِ عِمْرٰانَ فَخٰائِفٌ يَتَرَقَّبُ وَ اَمّٰا سُنَّتُهُ مِنْ عِيسىٰ فَيُقٰالُ فِيهِ مٰا قِيلَ فِی عِيسىٰ وَ اَمّٰا سُنَّتُهُ مِنْ يُوسُفَ فَالسِّتْرُ يَجْعَلُ اللّٰهُ بَيْنَهُ وَ بَيْنَ الْخَلْقِ حِجٰاباً يَرَوْنَهُ وَ لٰا يَعْرِفُونَهُ وَ اَمّٰا سُنَّتُهُ مِنْ مُحَمَّدٍ‌ فَيَهْتَدِی بِهُدٰاهُ وَ يَسِيرُ بِسِيرَتِهِ □●در صاحب اين امر (حضرت مهدی علیه السّلام) خصوصيّاتی (سنّت‌هایی) از انبياء وجود دارد؛ سنّتى از موسى‌ بن‌ عمران علیهما السّلام و سنّتى از عيسى علیه السّلام و سنّتى از يوسف علیه السّلام و سنّتى از محمّد صلّی الله علیه و آله و سلّم. امّا سنّت او از موسى‌ بن‌ عمران علیهما السّلام آن است كه ترسان و تحت تعقيب است. و سنّت او از عيسی علیه السّلام آن است كه در حقّ او همان می‌گويند كه در‌باره‌ی عيسى علیه السّلام گفتند ‌‌(كه او مرده است در‌حالی كه زنده بود‌‌)؛ و سنّت او از يوسف علیه السّلام پنهان بودن است. خداوند بين او و خلق حجابى قرار می‌دهد‌؛ به‌ گونه‌ای كه مردم او را می‌بينند؛ امّا نمی‌شناسند‌. (برادران یوسف او را دیدند؛ امّا نشناختند) و سنّت او از محمّد صلّی الله علیه و آله و سلّم آن است كه به همان راه و دین پیامبر صلّی الله علیه و آله و سلّم مردم را هدایت می‌کند (دین تازه‌ای نمی‌آورد) و به سيره‌ و شیوه‌ی او حركت می‌كند‌.‌ .... @mohamad_hosein_tabatabaei
آیات 242-228 بقره قسمت چهارم بخش پنجم1⃣ ● معناى (موسع ) و (مقتر) و آيه شريفه ((و متعوهن على الموسع قدره ...)) و كلمه ((موسع ))، اسم فاعل از باب افعال است كه ماضى آن اوسع مى باشد و موسع به كسى گويند كه داراى وسعت مالى باشد، و گويا اين فعل ازآن افعال متعدى است كه هميشه مفعولش به منظور اختصار حذف مى شود، تا ثبوت اصل معنا را برساند و به همين جهت بر خلاف ظاهر لغوى اش فعل لازم شده ، و كلمه ((مقتر)) نيز اسم فاعل از همان باب است ، و مقتر به كسى گويند كه در ضيق مالى قرار داشته باشد، و كلمه قدر به فتح دال و سكون آن به يك معنا است . و معناى آيه اين است كه : واجب است بر شما كه همسر خود را طلاق مى دهيد در حالى كه در حين عقد ازدواجش مهرى برايش معين نكرده بوديد، اينكه چيزى به او بدهيد، چيزى كه عرف مردم آن را بپسندد، (البته هر كسى به اندازه توانائى خود، ثروتمند به قدر وسعش يعنى بقدرى كه مناسب با حالش باشد، بطورى كه وضع همسر مطلقه اش بعد از جدائى و قبل از جدائى تفاوت فاحش نداشته باشد)، و فقير هم به قدر وسعش ، البته اين حكم مخصوص مطلقه اى است كه مهريه اى برايش معين نشده باشد، و شامل همه زنان مطلقه نيست ، و نيز مخصوص زنى است كه شوهرش با او هيچ نزديكى نكرده باشد، و دليل اين معنا آيه بعدى است كه حكم مساله ساير زنان مطلقه را بيان مى كند. ترجمه تفسير الميزان جلد 2 صفحه 368 🔹🔶🔸🔷🔹🔶🔸🔷🔹🔶🔸 🔹💠کانال کیش,مهر💠🔹 🔺درمحضرعلامه طباطبایی ره🔺 ▶️: https://telegram.me/mohamad_hosein_tabatabaei
□خداوند متعال گاه‌گاهى، اعمال بد را «خبائث» شمرده و فرموده است:{«وَ يَجْعَلَ الْخَبِيثَ بَعْضَهُ عَلى‌ بَعْضٍ فَيَرْكُمَهُ جَمِيعاً فَيَجْعَلَهُ فِي جَهَنَّمَ» «۱» و نيز{«الْخَبِيثاتُ لِلْخَبِيثِينَ وَ الْخَبِيثُونَ لِلْخَبِيثاتِ وَ الطَّيِّباتُ لِلطَّيِّبِينَ وَ الطَّيِّبُونَ لِلطَّيِّباتِ» «۲». □هم‌چنين خداوند، كفر و نفاق و شرك را در زمره پليدى‌ها و ناپاكى‌ها خوانده است و فرموده: {«وَ أَمَّا الَّذِينَ فِي قُلُوبِهِمْ مَرَضٌ فَزادَتْهُمْ رِجْساً إِلَى رِجْسِهِمْ وَ ماتُوا وَ هُمْ كافِرُونَ» «۳» و{«إِنَّمَا الْمُشْرِكُونَ نَجَسٌ» «۴». □و بعضى از مراتب ايمان را شرك شمرده است:{«وَ ما يُؤْمِنُ أَكْثَرُهُمْ بِاللَّهِ إِلَّا وَ هُمْ مُشْرِكُونَ» «۵». □بنابراين كسى ذاتش از شرك پيراسته است كه ايمان به غير خدا نداشته باشد و به كسى جز او آرامش نيابد؛ يعنى هيچ شريكى براى خداوند نبيند: نه در وجودش، نه در صفاتش و نه در افعالش هيچ يك. . @mohamad_hosein_tabatabaei
□{«مَنْ جاءَ بِالْحَسَنَةِ فَلَهُ خَيْرٌ مِنْها وَ هُمْ مِنْ فَزَعٍ يَوْمَئِذٍ آمِنُونَ* وَ مَنْ جاءَ بِالسَّيِّئَةِ فَكُبَّتْ وُجُوهُهُمْ فِي النَّارِ هَلْ تُجْزَوْنَ إِلَّا ما كُنْتُمْ تَعْمَلُونَ» «۳». □در{تفسير} قمّى درمورد{«مَنْ جاءَ بِالْحَسَنَةِ فَلَهُ خَيْرٌ مِنْها»*} از قول امام عليه السلام آمده است: □«به خدا قسم «حسنه» همان عليه السلام است و «سيئه» همان پيروى از دشمنان او».ص ۱۲۱ □و در{كافى‌} از امام صادق عليه السلام و ايشان هم از پدرش از اميرالمؤمنين عليه السلام نقل مى‌كند: □«حسنه همانا و ما اهل‌بيت است و سيّئه نسبت به ما اهل‌بيت». سپس حضرت آيه مزبور را تلاوت نمود. ص۱۲۲ @mohamad_hosein_tabatabaei
... □○کوتاه‌نوشته‌ای از سیره و سبک زندگانی آیت‌الله بهجت قدس‌سره:○□ □○همراه آقا می‌رفتیم درس. چشمم افتاد به نعلین‌شان. قسمتی از کفه‌اش جدا شده بود. □○می‌دانستم خودشان وقت نمی‌کنند. اهل زحمت‌دادن به دیگران هم نبودند؛ حتی به من که سال‌ها در کنارشان بودم. □○بعد از درس، به آقا گفتم: «کف نعلینتون جدا شده، اگه اجازه بدید، بدم درستش کنن.» آقا سرش را به‌طرف من چرخاند. با لبخند گفت: «خودم را هم بلدی درست کنی؟» □○همیشه وقتی شوخی می‌کردند، می‌خندیدم. این‌بار هم مثل همیشه؛ ولی یک‌دفعه دلم هُری پایین ریخت: «او با این‌همه عبادت و بندگی، هنوز هم به‌فکر درست‌کردن خودش است، اما من...». □○(در خانه اگر کس است، ص١۶؛ بر اساس خاطرۀ یکی از شاگردان معظم‌له)○□ @mohamad_hosein_tabatabaei
□●عارف بالله مرحوم حاج اسماعیل ●□ □سلام از بزرگ به کوچک است؛ خدا به پیامبران، پیامبران به امّت . □سلام از جانب خدا خطاب به پیغمبر ما آمد و از پیغمبر به همهی ماسوی پخش شد. □پیغمبر اکرم صلّی الله علیه و آله و سلّم که نور محض بود، از دنیا که وادی ظلمات است، با سلام عبور کرد. □دو نفر که وقتی به هم میرسند، سلام میکنند، هر عیب و کدورتی که در آنها باشد، از بین میرود. □از در خانه که وارد شدی، به زن و بچّهات سلام کن. □بشر چون جاهل بود و کارش بازیگری و کلک بود، با سلام هم بازی کرد؛ هر جا بهرهی دنیوی داشت، سلام کرد و هر جا نداشت، گفت بیا برویم، سلام کردن نمیخواهد. □میگوید سلام عرض کردم، معلوم نیست کی عرض کرد. یا میگوید سلام عرض میکنم، معلوم نیست کی میخواهد سلام کند. شخص جاهل کارش اینگونه است. □● - تألیف استاد مهدی طیّب●□ @mohamad_hosein_tabatabaei
■●انسان کامل مظهر اسم اعظم حقّ متعال●■۱ ■●هریک از اسماء الهی طالب مظهری در عالم آفرینش است و هیچ اسمی از اسماءالله نیست مگر آنکه نمود و مظهری در این عالم دارد. ■●در تفکّر عرفانی، مظهر تامّ اسم اعظم حقّ متعال است. آفرینش و ظهور جهان خلقت چیزی جز تجلّیات حقّ متعال نیست و مراتب این تجلّیات نامیده می شود. ■●ذات مقدّس حقّ متعال که غیب مطلق و عنقاء مُغرِب است، اسم و رسم و تعیّن تشخّصی ندارد؛ لذا چه برای انسانهای عادّی و چه برای انبیاء و اولیاء هیچ راهی برای معرفت آن وجود ندارد. ذات الهی، چه در عرصه معرفت عقلانی و چه در وادی شهود باطنی، منطقه ممنوعه است. ■● ، مهدویّت در عرصه عرفان، ص٧٠ -٧٢●■ @mohamad_hosein_tabatabaei
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
■●انسان کامل مظهر اسم اعظم حقّ متعال●■۱ ■●هریک از اسماء الهی طالب مظهری در عالم آفرینش است و هیچ اس
■●انسان کامل مظهر اسم اعظم حقّ متعال●■۲ ■●اوّلین تعیّن ذات مقام احدیّت میباشد که قائم مقامی ذات را در تجلّیّات عهده دار است. اوّلین تجلّیّ مقام یا حضرت احدیّت نامیده میشود. ■●در اثر این تجلّی، در حضرت علم الهی اسماء و صفات الهی پدیدار شدند که اوّلین جلوه از جلوات حضرت حقّ می باشند. اسماء الهی سلسله مراتبی دارند و برخی از آنها مادر و منشاء اسماء متعدّد دیگری هستند؛ همانند اسم عالم یا علیم که بسیاری از اسماء خداوند متعال در شعاع این اسمها به وجود آمده اند. ■●برای مثال، اسماء سمیع و بصیر از شؤونات علم حضرت حق هستند؛ علم به شنیدنی ها سمع است و علم به دیدنی ها بصر؛ از این رو ریشه اسماء سمیع و بصیر در اسم علیم نهفته است. ■●بسیاری از اسماء دیگر حضرت حقّ نیز در زیر مجموعه خود اسماء دیگری دارند. اگر این سلسله مراتب را به شکل یک هرم در نظر بگیریم، در راس آنها اسم اعظم حقّ متعال است که همه اسماء دیگر را تحت پوشش قرار می دهد. ■●در شعاع اسماء الهی طرح جهان خلقت در علم حضرت حقّ و پدید آمد که خوانده می شود؛ همانند یک نقّاش که قبل از کشیدن نقّاشی بر روی بوم طرح آن را در ذهن خود ایجاد می كند. ■● ، مهدویّت در عرصه عرفان، ص٧٠ -٧٢●■ @mohamad_hosein_tabatabaei
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
آیات 242-228 بقره قسمت چهارم بخش پنجم1⃣ ● معناى (موسع ) و (مقتر) و آيه شريفه ((و متعوهن على الموس
آیات 242-228 بقره قسمت چهارم بخش پنجم2⃣ ● معناى (موسع ) و (مقتر) و آيه شريفه ((و متعوهن على الموسع قدره ...)) حَقاًّ عَلى المُْحْسِنِينَ كلمه ((حقا)) مفعول مطلق است براى فعلى كه حذف شده ، و تقدير آن ((حق الحكم حقا)) است ، و از ظاهر اين جمله هر چند به نظر مى رسد كه وصف محسن بودن دخالت در حكم دارد، و چون از خارج مى دانيم احسان واجب نيست ، نتيجه مى گيريم كه پس احسان مستحب است و حكم در آيه حكمى است استحبابى ، نه وجوبى ، و ليكن روايات صريح از طرق ائمه اهل بيت (عليه السلام ) حكم در آيه را واجب دانسته ، و شايد وجه در آن همان باشد كه در سابق فرمود: ((الطلاق مرتان فامساك بمعروف او تسريح باحسان ...)) كه در آن آيه احسان بر زنان مطلقه ((مسرحه )) را واجب كرد، پس در اين آيه نيز حكم احسان بر محسنين كه همان مردان طلاقگو باشند محقق و واجب شده است ، و خدا داناتر است . 🔹🔶🔸🔷🔹🔶🔸🔷🔹🔶🔸 🔹💠کانال کیش,مهر💠🔹 🔺درمحضرعلامه طباطبایی ره🔺 ▶️: https://telegram.me/mohamad_hosein_tabatabaei
: □اهم مقدمات انتظار فرج را که توبه و طهارت از گناهان است، تحصیل کنیم.□ □○درمحضر بهجت، ج٣، ص٢٨٠○□ @mohamad_hosein_tabatabaei
□●عارف بالله مرحوم حاج اسماعیل ●□ □●زمین ظهور حضرت ولیِّ عصر عجّل ‌الله ‌‌تعالی ‌‌فرجه غیر از زمین دنیاست: یَومَ تبدّلُ الاَرضَ غَیرَ الاَرضِ: روزی که زمین به زمین دیگری مبدّل میشود. □●حضرت حجّت علیه السّلام پس از ظهور میفرماید: یا اَهلَ العالَمِ مَن اَرَادَ اَن یَنظُرَ اِلى آدَمَ، نُوحٍ، اِبراهیمَ، مُوسی، عیسی، مُحمَّدٍ، عَلیٍّ، حَسَنٍ، فَلیَنظُر اِلَی: ای اهل عالم هر کس میخواهد به آدم و نوح و ابراهیم و موسی و عیسی و محمّد و علی و حسن نظر کند، پس به من بنگرد. تا کسی حق‌بین نشود، یعنی حضرت را نبیند، وارد قیامت نمیشود. □●هر وقت حاجتی داشتی، برای حضرت ولیِّ عصر عجّل ‌الله ‌‌تعالی ‌‌فرجه عریضه بنویس و بده به آب نهرهای جاری یا به نسیم صبا و باد صبحدم؛ آن را به حضرت میرسانند. □●در همه ی زمانها سیصد و سیزده نفر ابدال وجود دارند که اصحاب امام زمان عجّل ‌الله ‌‌تعالی ‌‌فرجه هستند و میخهای خیمه ی زمینند. اَلمُؤمنُ کَالجَبَلِ الرّاسِخِ: مؤمن مانند کوه استوار است. وَ الجِبالَ اَوتاداً: و خداوند کوهها را میخ های زمین قرار داد. □●امام زمان عجّل ‌الله ‌‌تعالی ‌‌فرجه اگر دست بر سر ما بکشند، علم و حلم را به درون ما میریزند. □● - تألیف استاد مهدی طیّب●□ @mohamad_hosein_tabatabaei