eitaa logo
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
1.5هزار دنبال‌کننده
641 عکس
6 ویدیو
0 فایل
بررسی اثار احوال ونظرات مفسرفقیه فیلسوف وعارف کبیر محمدحسین طباطبایی وسایر علما
مشاهده در ایتا
دانلود
آیات 274-261 بقره قسمت چهارم بخش اول ● ترك انفاق از گناهان كبيره است و چون حق الناس است كفاره و توبه پذير نيست نكته دومى كه جمله : ((و ما للظالمين من انصار)) بر آن دلالت دارد اين است كه ظلم مورد بحث در آيه ، يعنى ترك انفاق ، كفاره نمى پذيرد، پس معلوم مى شود ترك انفاق از گناهان كبيره است ، چون اگر از گناهان صغيره بود كفاره مى پذيرفت ، و نيز توبه هم نمى پذيرد، چون حق الناس ‍ است ، و مويد اين معنا رواياتى است كه فرموده : توبه در حقوق الناس ‍ قبول نيست ، مگر آنكه حق را به مستحق برگردانند، و نيز شفاعت در قيامت هم شامل آن نمى شود، به دليل اينكه در جاى ديگر فرمود: ((الا اصحاب اليمين فى جنات يتساعلون ، عن المجرمين ، ما سلككم فى سقر؟ قالوا لم نك من المصلين ، و لم نك نطعم المسكين ... فما تنفعهم شفاعه الشافعين )). نكته سوم اينكه : اين ظلم در هر كس يافت شود يعنى هر كس نافرمانى خدا را بكند و حق فقرا را ندهد چنين كسى مورد رضايت خدا و مصداق ((الا لمن ارتضى )) نخواهد بود، چون در بحث شفاعت گفتيم كسى كه خدا دين او را نپسندد، در قيامت شفاعت نمى كند، از اينجا پاسخ اين كه چرا فرمود: ((ابتغاء مرضاة الله )) و نفرمود: ((ابتغاء وجه الله )) روشن مى شود. نكته چهارم اينكه : امتناع ورزيدن از اصل انفاق بر فقرا، در صورتى كه فقرائى باشند و احتياج به كمك داشته باشند از گناهان كبيره مهلك تر است ، و خداى تعالى بعضى از اقسام اين خوددارى را شرك به خدا و كفر به آخرت خوانده است ، مانند امتناع از دادن زكات ، و فرموده : ((و ويل للمشركين ، الذين لايوتون الزكوة ، و هم بالاخرة هم كافرون )). دليل بر اينكه منظور از اين مشركين مسلمانانى هستند كه زكات نمى دادند، و يا به عبارت ديگر صدقه نمى دادند، اين است كه سوره مدثر در مكه نازل شده ، و زكات به معناى اسلاميش در مكه و در هنگام نزول اين سوره واجب نشده بود. ترجمه تفسير الميزان جلد 2 صفحه 610 إِن تُبْدُوا الصدَقَتِ فَنِعِمَّا هِىَ... كلمه ((ابداء)) كه مصدر ((تبدوا)) است ، به معناى اظهار است ، و كلمه صدقات جمع صدقه است ، و چون قيدى در آن نيامده به معناى مطلق انفاقهائى است كه در راه خدا بشود (چه واجب و چه مستحب ) و چه بسا بعضى گفته باشند كه اصل در معناى اين كلمه ((انفاق مستحب )) است . 🔹🔶🔸🔷🔹🔶🔸🔷🔹🔶🔸 🔹💠کانال کیش,مهر💠🔹 🔺درمحضرعلامه طباطبایی ره🔺 ▶️: https://telegram.me/mohamad_hosein_tabatabaei
□○«از اصلاح نفس، نمی‌شود دست برداشت!» حضرت آیت‌الله بهجت قدس‌سره○□ □○ممکن نیست بدون کاری [از] پیش برد، [یا] برای جامعه‌ کاری بکنیم، همان رفیق نیمه‌راه خواهیم بود، خداحافظی می‌کنیم با هم، در وقت وقتش. □○بالأخره، حالا چه کار باید بکنیم؟ همان کاری که گفتیم؛ از اصلاح نمی‌شود دست برداشت. □○خیلی خوب، حالا اصلاحِ فعلی ما در چیست؟ همان در برگشت از کارهایی را که ما می‌دانیم [ غلط است]، در داخل یا در خارج انجام می‌دهیم؛ با خارجی‌ها ارتباط پیدا می‌کنیم، ارتباطی که بر لَهِ (به نفع) آنها است، نه ارتباطی که بر لَهِ ما باشد. □○والاّ با این «قرآن» واضح، با این اشباه «» [یعنی] «» و «»، با این‌ها دیوار اگر مأذون بود (اجازه داشت)، تصدیق می‌کرد حرف ما را، با ما می‌شد. [حالا] چطور شده ما اینجا مانده‌ایم، دست گدایی به یک [عده] وحوش، حیوانات، درنده‌ها، دراز می‌کنیم؟! میل داریم به ما قرض بدهند. □○فلهذا [این کارها] کارهایی است که خودمان کردیم. نیست غیر از اینکه نکنیم، فی ما بعد نکنیم. بشناسیم! خودمان را بشناسیم، خودمان نگذاریم [عده‌ای] از داخله ما در بیایند و علیه ما کارهایی بکنند. @mohamad_hosein_tabatabaei
! □○مرحوم علامه طباطبایی رضوان الله علیه می فرمودند ما با سنی ها یک وجه مشترک داریم، یک وجه افتراق. وجه مشترک ما این است که هر دوی ما یک چیز را گرفتیم و دیگری را رها کردیم و اما وجه افتراق ما این است که آنها قرآن را گرفتند عترت را رها کردند، ما عترت را گرفتیم، قرآن را رها کردیم! این صحیح نیست. □○متن‌جلسات‌«مبانی سیر و سلوک الی‌الله ص٣٩٩»○□ @mohamad_hosein_tabatabaei
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
#ادامه..... #شرح_دروس_معرفت_نفس □● #وجود همتا ندارد؛ وجود، همسنگ دیگری ندارد که بیاید در عرض وجود
□●عمده این است که بیابیم که هستیم؟ و بعد می بینیم ک حقیقتی هستیم بسیار عجیب! هیچ نمی شود آن را به لفظ در آورد. هیچ نمی شود او را معرفی کرد. وقتی جهات گوناگون را در نظر می گیری آنچنان غیب می شود مثل اینکه اصلا نمی شود او را شناخت. □●ما اولین دید و اولین شعوری که یافتیم خود متن بود و متن وجود هم یعنی . ☑️ ، مساوق با حق است. □●حالا کا ما همان لحظه ی اول، بینشمان حقانی شد و اولین بینشمان هم حق شد و اولین سفرمان را هم از حق به سوی خلق آغاز کردیم قطعا از این به بعد هرچه در خلق مسافرت می کنیم قهراً مسافرت ما مسافرت حقانی است. مسافرت حق است و هرگز مسافرت باطل نخواهیم داشت. □●شرح دروس معرفت نفس استاد صمدی آملی●□ @mohamad_hosein_tabatabaei
□○ظلم به فلسطین و ظلم به مکتب و اسلام ناب، دو خطر بدخیم معامله قرن○□ □آیت الله العظمی جوادی آملی ضمن شرکت در راهپیمایی روز قدس بیان داشتند: سلام بر انبیا و اولیا که بنیانگذار کعبه قدس هستند و سلام بر پیروان انبیا و اولیا که پیروان آن بزرگان هستند. سلام بر ملت بزرگ اسلامی که پیام الهی امام راحل را مغتنم شمردند. □جریان قدس و جریان ننگین معامله قرن دو خطر بدخیم را در پی دارد؛ یکی ظلم به فلسطین و دیگر ظلم به مکتب و اسلام ناب است که به هر دوی آنها ظلم شده است. □بر همه ما لازم است هم حق مسلم فلسطینی‌ها را حفظ کنیم و هم حق مسلم اسلام را که قدس از آن اسلام و مسلمین است و باید از آن پاسبانی کنیم. @mohamad_hosein_tabatabaei
□●می‌روی، اما فقدانت دردناک است...  استاد علی صفایی حائری●□ □...اين ماه با ما به خوبى رفتار كرد. سحرها و شب‌هايش را در اختيار ما گذاشت و طلوع و غروبش را براى ما داشت. □«قَدْ أَقَامَ فِينَا هَذَا الشَّهْرُ»؛ مدتى با ما همراه شد و با ما اقامتى كرد. □«مُقَامَ حَمْدٍ»؛ خيلى حميد بود و پَستى نداشت. □«وَ صَحِبَنَا صُحْبَةَ مَبْرُورٍ»؛ و با خوبى با ما رفتار كرد. □«وَ أَرْبَحَنَا»؛ و به ما سود رساند. □«ثُمَّ قَدْ فَارَقَنَا»؛ حالا او دارد از ما جدا مى‌شود. □«عِنْدَ تَمَامِ وَقْتِهِ وَ انْقِطَاعِ مُدَّتِهِ وَ وَفَاءِ عَدَدِهِ. فَنَحْنُ مُوِدِّعُوهُ»؛ و ما هم داريم با او وداع و خداحافظى مى‌كنيم. □«وِدَاعَ مَنْ عَزَّ فِرَاقُهُ عَلَيْنَا»؛ به گونه‌اى داريم توديع و خداحافظى مى‌كنيم، كه جدايى از او براى ما سنگين است. □هنوز عطشش را داريم، هنوز كوزه‌اى را آب نكرده‌ايم، هنوز حتى دست‌هايمان را هم نشسته‌ايم و آبى به سر و صورتمان نزده‌ايم. □«وَ غَمَّنَا وَ أَوْحَشَنَا انْصِرَافُهُ عَنَّا»؛ به گونه‌اى داريم وداع مى‌كنيم كه جدايى از او براى ما سنگين است و برگشت او از ما، مغموم و مستوحشمان كرده است. □«وَ لَزِمَنَا لَهُ الذِّمَامُ الْمَحْفُوظُ وَ الْحُرْمَةُ الْمَرْعِيَّةُ وَ الحَقُّ الْمَقْضِىُّ»؛و حال كه دارد از ما جدا مى‌شود، ما در جدايى و فراق او، حقوقى را كه او بر ما داشته را به عهده گرفته‌ايم. ذمه او را بر خودمان واجب و لازم مى‌دانيم و گردنمان را در گروى او گذاشته‌ايم. □اگر ما از ماه رمضان داريم جدا مى‌شويم، به گونه اى جدا نمى‌شويم كه پشت سر او خوشحال باشيم و به گونه اى جدا نمى‌شويم كه در جدايى از او به يادش نباشيم و آنچه را كه در ما سبز كرده و در ما كاشته است را بكنيم و دور بريزيم، بلكه اين ماه براى ما «ذمام محفوظ» و «حرمة مرعية» و «حق مَقضّى» و انجام داده شده دارد. . □● ، ص ۱۴۱●□ @mohamad_hosein_tabatabaei
□حضرت اميرالمؤمنين علي عليه السّلام فرمودند: دنيا آفريده نشده كه سراى ماندن شما باشد، بلكه آفريده شده، كه گذرگاه شما باشد تا از آن براى سراى ماندگارىتان توشه عمل برگيريد. پس، در دنيا همواره مهيّاى سفر باشيد و مَركبها را براى رفتن ، آماده سازيد. □إنَّ الدُّنيا لَم تُخلَق لَكُم دارَ مُقامٍ ، بَل خُلِقَت لَكُم مَجازا لِتَزَوَّدوا مِنهَا الأَعمالَ إلى دارِ القَرارِ . فَكونوا مِنها عَلى أوفازٍ ، وقَرِّبُوا الظُّهورَ لِلزِّيالِ (لِلزَّوالِ). @mohamad_hosein_tabatabaei
○سخنم به دیگران و به تو صحبتم نهانی ○همه یارِ رهگذار و تو حریفِ بزمِ جانی السلام‌علیڪ‌یاسیدی‌‌ابا‌عبدالله @mohamad_hosein_tabatabaei
☑️شادی روح علامه طباطبایی(ره) @mohamad_hosein_tabatabaei
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
○وَ خُزَّانَ الْعِلْمِ○ □○ از خدمه است. مظاهر اسرافیل بسیار است، یکی از این مظاهر، جناب مؤذن است. او در شیپور می‌دمد و بیان توحید و ولایت می‌کند. جناب از عُمال است. جناب زارع می‌کارد و به جامعه و خانواده می‌دهد. نیز از مظاهر حضرت است. می‌خواهی جناب جبرائیل را ببینی به سراغ معلم خود برو، به سراغ استادت برو، به سراغ برو! کتاب نیز مظهر اوست. جبرائیل شناس باش! را بشناس. اعتقاد به ملائکه از مسلمات اعتقادی ما است. ما ملائکه را چگونه می‌دانیم؟ مشتی خانم زیبارو! همین؟! این شد شناخت ملائکه؟! وقتی آیه شریف «تَنَزَّلُ الْمَلَائِكَةُ وَالرُّوحُ فِيهَا بِإِذْنِ رَبِّهِم مِّن كُلِّ أَمْرٍ» را می‌شنود، تصورش این است که تعدادی خانم یا آقای زیبارو دارند به پایین می‌آیند و چیزهایی به زیر بغل دارند!! به خدا اعتقاد نسبت به ملائکه در اذهان مردم همین است!! □○ است. انسان را می‌دهد‌. انسان با علم، عالَمِ عقلیِ مضاهی عالَمِ عینی می‌شود‌. این از جملات عرفای ما است. می‌فرماید «الحکمة هی صیرورة الانسان عالما عقلیا مضاهیا للعالم العینی». انسان با حکمت به عالَم عقلی صیرورت پیدا می‌کند. این مضاهی یعنی شبیه، یعنی انسان شبیه عالَم می‌شود. هرچقدر علم پیدا کنی به همان میزان به تشبه پیدا می‌کنی. گفتند علم چیست؟ پاسخ دادند «علم معرفت به مصنف کتاب هستی و کلمات وجودی است». چطور باید معرفت پیدا کنم؟ باید شبیه عالَم شویم. عالَم باید در تو پیاده شود. با علم تو خودت جهانی می‌شوی بنشسته در گوشه ای... ○أَتزعم أَنَّكَ جِرْمٌ صَغِيرٌ ○وَ فِيكَ انْطَوَى الْعَالَمُ الْأَكْبَرُ □○اگر تمام نظام هستی را در قلب تو بگذارند گوشه‌ای از قلب تو را اشغال نمی‌کند. بیانی از این زیباتر وجود ندارد که انسان با علم، عالَم می‌شود. عالِم، عالَم می‌شود و در او پیاده می‌شود. چطور؟ می‌گویند هر شیء به آن است نه به ماده‌اش. جناب شمشیر ماده‌ای دارد تحت عنوان آهن و یک صورتی دارد تحت عنوان تیزی و برندگی. شمشیر بودنِ شمشیر به این آهن است یا به این تیز بودن؟ به تیزی... اگر تیز نباشد شمشیر نیست. این تیزی شمشیر صورت و کمال شمشیر است. کمال هر چیزی به صورت آن است. کمال آتش سوزاندن است. کمال آب آشامیدنی، خنک کردن و رفع عطش است. اگر آبی باشد ولی رفع عطش نکند چه کمالی دارد؟! کمال دین نیز به صورتش است. صورت دین چیست؟ است، اگر ولایت نباشد دین ناقص است لذا فرمود «الْيَوْمَ أَكْمَلْتُ لَكُمْ دِينَكُمْ» (مائده/۳). کمال دین به ولایت است...