eitaa logo
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
1.6هزار دنبال‌کننده
641 عکس
6 ویدیو
0 فایل
بررسی اثار احوال ونظرات مفسرفقیه فیلسوف وعارف کبیر محمدحسین طباطبایی وسایر علما
مشاهده در ایتا
دانلود
«اَللّهُمَّ اِنّی اَسئَلُکَ بِحَقِّ وَلِیَّکَ عَلِیِّ بْنِ اَبِی‌طالِبٍ اَلَّذِی ما اَشْرَکَ بِکَ طَرْفَةَ عَینٍ اَبَداً اَنْ تُعَجِّلَ فَرَجَ وَلِیِّکَ الْقائِمِ الْمَهْدِیِّ وَ تُصْلِحَ اَمْرَهُ فِی هذِهِ السّاعَةِ» @mohamad_hosein_tabatabaei
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
آیات 18-10 آل عمران ، قسمت پنجم بخش سوم ● خلود و جاودانگى انسان در آخرت به معناى ابطال وجود او نيس
آیات 18-10 آل عمران، قسمت پنجم بخش چهارم ● انسان علاوه بر نقص و كمال طبيعى ، نقص و كمالى نيز دارد كه به اختيار و اعمال او بسته است و كوتاه سخن اينكه زندگى دنيا عبارت است از وجود دنيوى انسان ، به ضميمه آنچه از خوبيها و بديها كه كسب كرده ، و آنچه كه به نظر خودش ‍ خيبت و خسران است . در نتيجه در آخرت يا لذائذى كه كسب كرده به او مى دهند، و يا از آن محرومش مى كنند. و يا به نعمتهاى بهشت برخوردارش مى سازند، و يا به عذاب آتش گرفتارش مى كنند. و به عبارتى روشن تر، آدمى در بقايش به حسب طبيعت ، سعادت و شقاوتى دارد، هم بقاى شخصيتش و هم بقاى نوعش ، و اين سعادت و شقاوت منوط به فعل طبيعى او، يعنى اكل و شرب و نكاح او است ، و همين فعل طبيعى به وسيله لذائذى كه در آن قرار داده اند آرايش و مشاطه گرى شده ، لذائذى كه جنبه مقدميت دارد. اين به حسب طبيعت آدمى و خارج از اختيار او است . و اما وقتى مى خواهد با فعل اختيارى خود طلب كمال كند، و شعور و اراده خود را به كار بيندازد، موجودى مى شود كه ديگر كمالش منحصر در لذائذ طبيعى نيست ، بلكه همان چيزى است كه با شعور و اراده خود انتخاب كرده است . پس آنچه خارج از شعور و مشيت او است (از قبيل خوشگلى و خوش ‍ لباسى ، و بلندى و خوش صورتى ، و خوش خطى ، و سفيدى ، و لذت بخشى غذا، و خانه ، و همسرش و امثال اينها) كمال او شمرده نمى شود، هر چند كه نوعى كمال طبيعى هست ، و همچنين عكس آن نقص خود او شمرده نمى شود، هر چند كه نقص طبيعى هست ، همچنان كه خود را مى بينيم كه از تصور لذائذ لذت مى بريم ، هر چند كه در خارج وجود نداشته باشد. مثلا مريض با اينكه بهبودى ندارد اما از تصور بهبودى لذت مى برد، پس همين لذائذ مقدمى است كه كمال حقيقى انسان مى شود، هر چند كه از نظر طبيعت ، كمال مقدمى است حال اگر خداى سبحان اين انسان را بقايى جاودانه بدهد، سعادتش همان لذائذى است كه در دنيا مى خواست ، و شقاوتش همان چيزهائى است كه در دنيا نمى خواست ، حال چه لذت به حسب طبيعت ، و خلاصه لذت مقدمى باشد، و چه لذت حقيقى و اصلى باشد، چون اين بديهى است كه خير هر شخص و يا قوه مدركه و داراى اراده عبارت است از چيزهائى كه علم بدان دارد، و آن را مى خواهد، و شر او عبارت است از چيزى كه آن را مى شناسد ولى نمى خواهد. ترجمه تفسير الميزان جلد 3 صفحه : 174 پس به دست آمد كه سعادت انسان در آخرت به همين است كه به آنچه از لذائذ كه در دنيا مى خواست برسد، چه خوردنيش ، و چه نوشيدنش ، و چه لذائذ جنسيش ، و چه لذائذى كه در دنيا به تصورش نمى رسيد، و در عقلش نمى گنجيد، و در آخرت عقلش به آن دست مى يابد، و رسيدن به اين لذائذ همان بهشت است ، و شقاوتش به نرسيدن به آنها است ، كه همان آتش است ، همچنان كه خداى تعالى فرموده : ((لهم ما يشاون فيها، و لدينا مزيد)). ((الذين يقولون ربنا اننا آمنا فاغفر لنا ذنوبنا و قنا عذاب النار)) اين آيه شريفه توصيف متقين است ، كه در آيه : ((للذين اتقوا)) سخن از ايشان رفت ، و ايشان را اينطور توصيف مى كند كه مى گويند: ((ربنا)) و در اين كلمه با ذكر ربوبيت خدا اظهار عبوديت نموده ، از او كه پرورش دهنده ايشان است مى خواهند به حالشان رحم كند، و حاجت شان را برآورد ((اننا آمنا...)). در اين جمله منظورشان اين نيست كه بر خدا منت نهند، كه ما به تو ايمان آورده ايم ، چون بفرموده خدا در آيه : ((بل اللّه يمن عليكم ان هديكم للايمان )) همه منت ها را خدا بر ما دارد، كه به سوى ايمان هدايتمان كرد، بلكه منظورشان اين است كه از خدا بخواهند وعده اى كه به بندگانش داده كه ((و امنوا به يغفر لكم )) به وى ايمان آوريد تا شما را بيامرزد در حق آنان منجز و عملى سازد، و به همين جهت جمله ، ((فاغفر لنا ذنوبنا...)) را با آوردن حرف ((فا)) بر سر آن متفرع بر گفتار قبلى خود كردند، و در اينكه گفتار خود را با حرف ((ان )) تاكيد كردند، براى اين بود كه بر صدق و ثباتشان در ايمان دلالت كند. 🔹🔶🔸🔷🔹🔶🔸🔷🔹🔶🔸 🔹💠کانال کیش,مهر💠🔹 🔺درمحضرعلامه طباطبایی ره🔺 ▶️: https://telegram.me/mohamad_hosein_tabatabaei
□○«الکاسب حبیب الله»○□ ○قوله تبارک و تعالی: «لَها ما كَسَبَتْ وَ عَلَيْها مَا اكْتَسَبَتْ»○ □کسب در تحصیل اعمال خیر است که به وفق اقتضای فطرت است. اکتساب در به دست آوردن چیزی از روی حیلت شیطانی بر خلاف سیرت و سنت خلقت است که اقتضای باب افتعال است. لذا در آن فرمود «لها» و در این فرمود «علیها». □کسب، استعمال در خیر می‌شود که بر اساس فطرت الهی و بدون سختی و مشقت و بر اساس توان و قابلیت هر شخص بوده و موافق طبع فطری خدادادی است اما اکتساب، استعمال در شر می‌شود. باب افتعال دلالت بر کوشش و جدیت دارد. یعنی نفس همواره مایل به کسب اموری است که برخلاف جریان صحیح و مطلوب است که از مسیری خلاف فطرت عارض بر نفس می‌شود لذا کسب «لها» است که بالذات نفس آن را داراست، اما در اکتساب «علیها» است که ضرر و عارض شدن و تحمیل از بیرون بر خلاف سیرت و سنت را می‌رساند. □مولوی در مثنوی، امور آخرتی را کسب و امور اکتسابی دنیوی و حتی امور کسبی این سویی را در مقابل کسب دین، لعب کودکان و کسب خَس و کسب تَن معرفی می‌کند: پیشه‌ای آموختی در کسب تن چنگ اندر پیشه دینی بزن پیشه‌ای آموز کاندر آخرت اندر آید کسب دخل مغفرت آن جهان شهریست پر بازار کسب تا نپنداری که کسب اینجاست حسب حق تعالی گفت کاین کسب جهان پیش آن کسب است لعب کودکان کسب دین عشق است و جذب اندرون قابلیت نور حق دان ای حرون کسب فانی خواهدت این نفسّ خس چند کسب خس کنی بگذار بس نفس خس گر جویدت کسب شریف حیله و مکری بود آنرا ردیف □کسب، عشق و جذبات ربوبی است و اکتساب کسب خس و حیله و مکر نفسانی نفوس خس می‌باشد. کسب، مطلوب و محبوب بالذات نزد خداوند متعال است لذا کاسب حبیب اوست... □الکاسب، یعنی کسی که جامع و دارای همه کمالات و خیرات و علوم است چنین کسی که حبیب الله است انسان کامل_ معدن و منبع علوم و کمالات_ نامیده می‌شود. از این رو حضرت ختمی مرتبت صلی الله علیه و آله از طرف ذات اقدس اله به لقب شریف حبیب الله ملقب گردید و چون فقط حضرت محمد صلی الله علیه و آله و اهل بیت معصوم ایشان علیهم السلام صاحب مقام «أُوتِيتُ جَوَامِعَ اَلْكَلِمِ» هستند لذا حبیب خدا تنها این ذوات نوری‌اند «لا حبیب إلا هُو و أهلُه». و سایرین اگر بر قِدَم او باشند از این حب الهی بهره مند می‌گردند «إِنْ كُنْتُمْ تُحِبُّونَ اللَّهَ فَاتَّبِعُونِي يُحْبِبْكُمُ اللَّهُ». □وجود، خیر محض است و انسان کامل عالم ناسوتی و قرآن تکوینی می‌باشد؛ «ز نیکو هر چه صادر گشت نیکوست» لذا در متن هستی جز خیر و کسب نیست پس حقیقت محمدیّه صلی الله علیه و آله از آن حیث که تجلی اعظم ذات احدی است کسب اوست و از آن وجه که جمله مخلوقات شئون و ظهور اویند کسب آن حقیقت اند و او تنها کاسب عالم وجود است لذا «الکاسب حبیب الله» مساوق حبیب اللّهی حضرت محمد مصطفی و خاندان طاهرینش علیهم السلام می‌باشد «لَهُ مُلْكُ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ»، مالک مطلق همه موجودات عرشی و ارضی اوست و این جمله کسب ولایت تامه الهیه‌اند. □○کتاب «علی، نقطه آغاز وجود»○□
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
#غدیریه7⃣ 🍀ولایت، تأویل قرآن🍀 □«وَهُوَ الَّذِي خَلَقَ مِنَ الْمَاءِ بَشَرًا فَجَعَلَهُ نَسَبًا وَص
⃣ 🍀ولایت، تأویل قرآن🍀 □«عَمَّ يَتَسَاءَلُونَ عَنِ النَّبَإِ الْعَظِيمِ الَّذِي هُمْ فِيهِ مُخْتَلِفُونَ» (نباء/۱تا۳)□ 🍀ولایت نباء عظیم است. در تفسیر کنز الدقائق از عیون الاخبار حدیث است که حضرت رسول الله صلی الله علیه و آله به حضرت علی علیه السلام فزمود: یا علی أنت حجة‌الله و أنت باب‌الله و أنت الطریق الی الله و أنت النباء العظیم و أنت الصراط المستقیم و أنت المثل الاعلی. □«فَأَوْحَىٰ إِلَىٰ عَبْدِهِ مَا أَوْحَىٰ» (نجم/۱۰)□ 🍀«ما اوحی» حقیقت ولایت مرتضویه است. □«لَقَدْ رَأَىٰ مِنْ آيَاتِ رَبِّهِ الْكُبْرَى» (نجم/۱۸)□ 🍀ولایت علوی آیت اکبر الهی است. □«وَقِفُوهُمْ إِنَّهُم مَّسْئُولُونَ» (صافات/۲۴)□ 🍀«قال عن ولایة علی بن ابی طالب» و آخر دعوانا ان الحمدلله و رب العالمین.
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
بخش سوم: ☑️اعلان رسمی ولایت و امامت دوازده امام علیهم السلام5⃣ ▪️مَعاشِرَالنّاسِ، إِنَّ عَلِیّاً وَ
بخش چهارم: ☑️بلند کردن امیرالمومنین علیه السلام بدست رسول خداصلی الله علیه و آله ▪️مَعاشِرَالنّاسِ، هذا عَلِی أخی وَ وَصیی وَ واعی عِلْمی، وَ خَلیفَتی فی اُمَّتی عَلی مَنْ آمَنَ بی وَعَلی تَفْسیرِ کِتابِ الله عَزَّوَجَلَّ وَالدّاعی إِلَیْهِ وَالْعامِلُ بِمایَرْضاهُ وَالُْمحارِبُ لاَِعْدائهِ وَالْمُوالی عَلی طاعَتِهِ وَالنّاهی عَنْ مَعْصِیَتِهِ. إِنَّهُ خَلیفَةُ رَسُولِ الله وَ أَمیرُالْمُؤْمِنینَ وَالْإمامُ الْهادی مِنَ الله، وَ قاتِلُ النّاکِثینَ وَالْقاسِطینَ وَالْمارِقینَ بِأَمْرِالله. یَقُولُ الله: (مایُبَدَّلُ الْقَوْلُ لَدَی). بِأَمْرِکَ یارَبِّ أَقولُ: اَلَّلهُمَّ والِ مَنْ والاهُ وَعادِ مَنْ عاداهُ (وَانْصُرْ مَنْ نَصَرَهُ وَاخْذُلْ مَنْ خَذَلَهُ) وَالْعَنْ مَنْ أَنْکَرَهُ وَاغْضِبْ عَلی مَنْ جَحَدَ حَقَّهُ. ▪️هان مردمان! این علی است برادر و وصی و نگاهبان دانش من. و هموست جانشین من در میان امّت و بر گروندگان به من و بر تفسیر کتاب خدا که مردمان را به سوی او بخواند و به آن چه موجب خشنودی اوست عمل کند و با دشمنانش ستیز نماید. او پشتیبان فرمانبرداری خداوند و بازدارنده از نافرمانی او باشد. همانا اوست جانشین رسول الله و فرمانروای ایمانیان و پیشوای هدایتگر از سوی خدا و کسی که به فرمان خدا با پیمان شکنان، رویگردانان از راستی و درستی و به دررفتگان از دین پیکار کند. خداوند فرماید: «فرمان من دگرگون نخواهدشد.» پروردگارا! اکنون به فرمان تو چنین می گویم: خداوندا! دوستداران او را دوست دار. و دشمنان او را دشمن دار. پشتیبانان او را پشتیبانی کن. یارانش را یاری نما. خودداری کنندگان از یاری اش را به خود رها کن. ناباورانش را از مهرت بران و بر آنان خشم خود را فرود آور. ▪️اللهمَّ إِنَّکَ أَنْزَلْتَ الْآیَةَ فی عَلِی وَلِیِّکَ عِنْدَتَبْیینِ ذالِکَ وَنَصْبِکَ إِیّاهُ لِهذَا الْیَوْمِ: (الْیَوْمَ أَکْمَلْتُ لَکُمْ دینَکُمْ وَأَتْمَمْتُ عَلَیْکُمْ نِعْمَتی وَ رَضیتُ لَکُمُ الْإِسْلامَ دیناً)، (وَ مَنْ یَبْتَغِ غَیْرَالْإِسْلامِ دیناً فَلَنْ یُقْبَلَ مِنْهُ وَهُوَ فِی الْآخِرَةِ مِنَ الْخاسِرینَ). اللهمَّ إِنِّی أُشْهِدُکَ أَنِّی قَدْ بَلَّغْتُ. ▪️معبودا! تو خود در هنگام برپاداشتن او و بیان ولایتش نازل فرمودی که: «امروز آیین شما را به کمال، و نعمت خود را بر شما به اتمام رساندم، و اسلام را به عنوان دین شما پسندیدم.» «و آن که به جز اسلام دینی را بجوید، از او پذیرفته نبوده، در جهان دیگر در شمار زیانکاران خواهد بود.» خداوندا، تو را گواه می گیرم که پیام تو را به مردمان رساندم. @mohamad_hosein_tabatabaei
▪️هرکسی یک دایره دانسته‌ها دارد و می‌داند چه چیزهایی را می‌داند و چه چیزهایی نمی‌داند. ▪️چیزهایی را هم می‌خواهید. شما «خواسته‌ها» و «دانسته‌ها» دارید. آیا هرچه شما بخواهید خداوند هم آن را می‌خواهد؟ (حتما خیر) اما آیا هرچه شما بدانید، خداوند هم آن را می‌داند؟ حتما بله. ▪️حال خواسته‌ها بیشتر است یا دانسته‌ها؟ (منشأ) تمام شرور و بدبختی‌ها این است که خواسته‌ها بیشتر از دانسته‌ها می‌شود. شاید اگر به اندازه دانسته‌ها می‌خواستیم، مشکلی پیش نمی‌آمد. اما اگر خواسته‌هایی دارید که از دانسته‌ها بالاتر می‌رود چه اتفاقی می‌افتد؟ @mohamad_hosein_tabatabaei
▪️در آیه‎ی اِنّا عَرَضنَا الاَمانَةَ عَلَی السَّمواتِ وَ الاَرضِ وَ الجِبالِ فَاَبَینَ اَن یَحمِلنَها وَ اَشفَقنَ مِنها وَ حَمَلَهَا الاِنسانُ: ما امانت را بر آسمان‎ها و زمین و کوه‎ها عرضه کردیم؛ از متحمّل شدن آن سر باز زدند و از آن ترسیدند و انسان حامل آن شد، مقصود از امانت، ولایت است. با عرض ولایت، همه‎ی موجودات وجود پیدا کردند، ولی این تنها مؤمن بود که آن را پذیرفت و حامل بار ولایت شد. ▪️خداوند در آخرت از آب و نان از مؤمن بازخواست نمی‎کند، بلکه از محبّت بازخواست می‎کند که آن را کجا مصرف کردی. لَتُسئَلُنَّ یَومَئِذٍ عَن النَّعیمِ (اَلوِلایَةِ): همانا در آن روز از نعیم (ولایت و محبّت) مورد بازخواست قرار می‎گیرید. ▪️مرحوم حاج اسماعیل دولابی▪️ ◾️مصباح الهدی تٱلیف استاد مهدی طیّب◾️ @mohamad_hosein_tabatabaei
□میلاد با سعادت حضرت باب الحوائج، امام موسی بن جعفر الکاظم علیهما‌السلام بر تمامی شیعیان و محبین آل الله مبارک و فرخنده باد□ □صلوات خاصه جناب ابن العربی حضرت موسی بن جعفر الکاظم علیهما‌السلام□ □صلوات الله وملائکته و رسله وجمیع خلقه من ارضه وسمائه علی شَجَرَةِ الطُّورِ ، و الکتابِ المَسطُورِ ، و البَیتِ المَعمورِ ، و السِّرِ المَستورِ ، و آیةِ النُّور ، کَلیم أیمَنِ الإمامة ، مَنشأِ الشَّرَفِ و الکَرامةِ ، نُور مِصباحِ الأرواح ، جَلاء زُجاجةِ الأشباحِ ، ماء التَّخمیرِ الأربعینَ ، غایةِ مِعراجِ الیَقین ، إکسیرِ فِلِزّاتِ العُرفاء ، مِعیارِ نُقُودِ الأصفِیاءِ ، مَرکَز الأئمَّة العَلَویَّة ، مَحوَرِ الفَلَکِ المُصطَفَویّة ، الآمِرِ للصُّوَرِ و الأشکال بِقَبول الإصطِبارِ و الإنتِقال ، النُّور الأنور،موسَی بن جعفرٍ ، علیه صلوات الله العَلیِّ الأکبر. @mohamad_hosein_tabatabaei
□○بخشیدن فدک به حضرت زهرا علیهاالسّلام- ۱۴ ذی‌الحجّه سال ۷ ه.ق○□ ○وَآتِ ذَا القُربى حَقَّهُ ○دفاع از فدک، دفاع از کلیت حقّانیت اهل بیت علیهم‌السّلام @mohamad_hosein_tabatabaei
▪️پروردگار متعال کلام را به اسم خویش آغاز فرمود تا معانیِ آن، علامتِ اسم او را داشته و با اسم او مرتبط باشد ▪️و بندگان را در مورد اعمال و گفتارشان تربیت کند که با اسم او سخن بگویند و هر کار را با اسم او شروع کنند، تا همۀ کارهایشان نشانِ اسم خدا را داشته و صفت خدایی پیدا کند و بخاطر او انجام شود. ▪️در این صورت کارها از بین رفتنی و پوچ و ناقص نخواهد بود چرا که به اسم خدایی است که هلاکت و نیستی به او راه ندارد. ◾️ (المیزان، ج۱، ص۱۸)◾️ @mohamad_hosein_tabatabaei
▪️قله ادراکات خاتم الانبیاء صلی الله علیه وآله، «بسم الله الرحمن الرحیم» است، که قرآن از آن سرچشمه گرفته است. ▪️قرآن یعنی خیر کثیر؛ ذکر کثیر. قرآن یعنی همه حقیقت و هدایت. «بسم الله الرحمن الرحیم» نوری است که در آینه قرآن تکثیر می‌شود و خیر کثیر می‌گردد. به بیان بهتر: خیر کثیری که در بسم الله، پنهان و مجمل بود، در قرآن مفصل گشته، و کثیر بودن آن آشکار می‌گردد. ▪️و خداوند به پیامبرش مژده می‌دهد که خیر کثیر (=کوثر) را به تو اعطا کرده‌ایم. کوثر همان «بسم الله الرحمن الرحیم» است که در قرآن شرح و تکثیر شده است. ▪️آدم وقتی بسم الله را دریافت نمود، بسم الله نیز صادر می‌کند؛ یعنی افعال او، مجرای اوامر الهی است. و خلقیات او مَحالّ صفات حسنای خداوند است. و ذات او فانی در حقیقت نامحدود هستی است. ▪️اینچنین است که خداوند «اسم» را نازل می‌کند، و باز «اسم» را به معراج می‌کشد تا این خیر، تکثیر و کثیر گردد. پیامبر خاتم ص، مجلای چنین کوثر بی‌انتهایی است که هرکس به هرمقدار بنوشد، به همان اندازه تطهیر شده و «اسم» می‌گردد. ◾️ (با تصرف و تلخیص)◾️ @mohamad_hosein_tabatabaei
▪️مویدالدین جندی می‌گوید: از استادم صدرالدین قونوی شنیدم که شیخ بزرگ محیی‌الدین عربی را با خضر علیه السلام اتفاق ملاقات افتاد. ▪️[و خضر] گفت: از برای موسی بن عمران صلوات الرحمن علیه هزار مسئله از آن‌چه از آغاز ولادت تا زمان ملاقات بر وی گذشته بود، آماده کرده بودم. اما او بر سه مسئله از آن صبر نتوانست کرد. ◾️ (نفحات الأنس من حضرات القدس، ص۶۴۹)◾️ @mohamad_hosein_tabatabaei