#در_محضر_ولایت
#زن و #شوهر باید #اسرار هم را حفظ کنند، زن راز شوهرش را پیش کسی بازگو نکند. مرد هم پیش رفقایش در باشگاه یا مثلاً فلان مهمانی راز همسرش را بازگو نکند. ⇦۷۸/۱/۲۴
@mojaradan
💟
#در_محضر_ولایت
مقام معظم رهبری'مدظله العالی' : حفظ
#اسرار ، رمز استحکام زندگی مشترک 😌
....تا ان شاالله زندگی شیرین و مستحکم شود 😍
@mojaradan
💟
🌸🍃🌸🍃
#داستان_شب
#باريدن_طلا_از_آسمان
در #حكايات الصالحين آورده اند كه :
#فقيرى محتاج و عيالوار، براى طلب پول از خانه بيرون آمد، نمى دانست كه به كجا برود.
ناگاه گذارش به كنار #مجلس واعظى افتاد كه حاضران را به فرستادن صلوات ترغيب مى فرمود.
آن فقير در آن جا ايستاد و شنيد كه واعظ مى گفت :
در فرستادن #صلوات ، تقصير مكنيد كه اگر توانگر بر آن سرور صلوات فرستد، در #مالش بركت به هم مى رسد و اگر فقير صلوات فرستد، حق تعالى از آسمان روزى بر او مى فرستد.
آن فقير از آن مجلس بيرون رفت و به فرستادن صلوات #مشغول شد؛ بعد سه روز، از ويرانه اى مى گذشت ، پايش به سنگى خورد. آن سنگ كنده شد و #سبوى پر از زر، در زير آن سنگ ظاهر گرديد.
آن مرد گفت :
# وعده روزى من از آسمان است ، و روى زمين را نمى خواهم ،
و آن سنگ را در جاى خود گذاشت و به خانه آمد، #صورت حال را با زن گفت . آن مرد، همسايه اى داشت كه #يهودى بود و از قضا در بام خانه خود بود؛ و حكايت آن مرد را كه با زنش مى گفت ، شنيد. و فى الحال ، از بام فرود آمده
، به ويرانه رفت ، آن #سبو را برداشته ، به خانه آمد. وقتى سر آن را گشود، ديد كه سبو، پر از مار و عقرب است . به اطرافيان خود گفت :
اين #همسايه ي مسلمان ، دشمن ما است . وقتى كه من در بام بودم ، فهميد، و آن سخن را براى اين گفت كه در طمع افتم ، و آن سبو را به خانه آورم ، و از آن ضررى به من رسد. پس #بهتر آن است كه آن را به بام برده از راه ، روزنه ، در خانه او ريزم ، تا آن كه #ضررى را كه براى من مى خواست ، به خودش برگردد.
به بام آمد،
وقتى كه آن زن فقير، به شوهر خود مى گفت :
روا باشد كه تو سبوى پر از زر بيابى و آن را بگذارى و ما در #فقر و تنگدستى باشيم ؟
آن مرد مى گفت :
من اميدوارم كه روزى ما از آسمان نازل شود.
ناگاه يهودى ، #سر سبو را گشود و آن را سرنگون ساخت ؛
آن مرد، آوازى شنيده سر را بالا كرده ديد كه از #روزنه خانه او، زر فرو ريخت . فرياد زد: اى زن ! اين زر است كه از آسمان فرو مى ريزد،
و آن زرها را بر مى داشت ، و صلوات مى فرستاد.
وقتى يهودى ديد كه از سبو زر مى ريزد، آن را برداشت ، در آن مكان ، ديد كه همان #مار و عقرب است .
باقى را نيز، در خانه درويش ريخت ، و همه زر سرخ بود. آن يهودى دانست كه اين سرى است از #اسرار غيبى كه به ظهور مى رسد.
در خاطرش گذشت كه اين همان حكم #آب نيل دارد، كه در زمان حضرت موسى على نبيا و آله و عليه السلام
در #نظر قبطى خون مى نمود، و در نظر سبطى آب بود. و فى الحال ، آن درويش را به بام طلبيده
، به دست او #مسلمان شد و از بركت صلوات بر آن حضرت ، مسلمان را دولت غناء، و يهودى را #سعادت اسلام روزى
#پایگاه_اجتماعی_مجردان_انقلابی
🆔
@mojaradan
💕 #داستان_شب
حکمت و عدالت
روزی #حضرت موسی (علسه السلام) به پیشگاه خداوند عرضه داشت خدایا، امروز من را به برخی #اسرار و امور نهفته آگاه کن.
خداوند #خطاب به او فرمود به کنار چشمه برو، خود را در میان گیاهان مخفی کن و نگاه کن چه #حوادثی در آنجا رخ می دهد.
حضرت موسی (ع) این کار را کرد و به #نظاره چشمه پرداخت.
در همان #لحظه سواری به کنار آب آمد، لباس خود را در آورد و آب تنی کرد و سپس #لباس بر تن کرد و رفت، اما #کیسه پول های خود را جا گذاشت.
#کودکی کنار چشمه آمد و کیسه پول را #برداشت و رفت.
حضرت موسی (ع) شاهد بود که در همان #لحظه کوری به کنار چشمه آمد و آنجا نشست.
در همین #لحظه سوار به دنبال کیسه خود بازگشت و چون کیسه را نیافت، از کور پرسید آیا تو #کیسه پول مرا ندیدی؟
کور که از هیچ #چیز اطلاع نداشت اظهار بی خبری کرد.
سوار باچند #ضربه، کور را از پا در آورد و او را #کشت و گریخت.
حضرت موسی (ع) بعد از این واقعه عرض کرد خدایا، این چه #حادثه ای بود که به من نشان دادی؟
حکمت هر چه بود این گونه بود که فرد #بی گناه کشته شد.
خداوند فرمود ای موسی (ع)، #پدر این کودک مدت ها نزد مرد اسب سوار کار کرده بود و #دقیقا آنچه در کیسه بود حق او بود که مرد اسب سوار از پرداخت آن #خودداری کرده بود.
اینک کودک #وارث پدر است که از این راه به حق خود رسید.
اما آن کور که تو دیدی، در #جوانی پدر آن سوار کار را به قتل رسانده بود و اکنون با #حکمت و عدالت به سزای عمل خود رسید.
اینست گردش و چرخش روزگار👍
دلی رو بشکنی ....دلت میشکنه
حقی رو بخوری ...حقت خورده میشه
آبرویی رو بریزی.....آبرویت ریخته میشه
و و و .......
#پایگاه_اجتماعی_مجردان_انقلابی
@mojaradan
••✾🌻🍂🌻✾••
✨﷽✨
#داستان_شب
✅تو گناه را #ترک کن، خدا تربیتت می کند
✍رجبعلی خیاط می گوید: «در ایّام #جوانی دختری رعنا و زیبا از بستگان، دلباخته مَنْ شد و سرانجام در #خانه ای خلوت مرا به دام انداخت، با خود گفتم: «رجبعلی! خدا می تواند تو را خیلی امتحان کند، بیا یک بار تو #خدا را امتحان کن! و از این حرام آماده و لذّت بخش به خاطر خدا #صرف نظر کن. سپس به خداوند عرضه داشتم: «خدایا! من این گناه را برای تو #ترک می کنم، تو هم مرا برای #خودت تربیت کن!»
آن گاه یوسف گونه پا به فرار می گذارد و نتیجه این ترک گناه، باز شدن دیده #برزخی او می شود؛ به گونه ای که آنچه را که دیگران نمی دیدند و نمی شنیدند، می بیند و می شنود و برخی #اسرار برای او کشف می شود
📚کیمیای محبت، محمدی ری شهری،
دار الحدیث، چاپ سوم، ص۷۹
#پایگاه_اجتماعی_مجردان_انقلابی
@mojaradan
📚 #داستان_شب
میگویند روزی #مرد کشک سابی نزد #شیخ بهائی رفت و از بیکاری و درماندگی #شکوه نمود و از او خواست تا #اسم اعظم را به او بیاموزد، چون شنیده بود کسی که اسم اعظم را بداند درمانده نشود و به تمام آرزوهایش برسد.
شیخ مدتی او را سر گرداند و بعد به او میگوید اسم اعظم از #اسرار خلقت است و نباید دست نااهل بیافتد و ریاضت لازم دارد و برای این کار به او #دستور پختن فرنی را یاد میدهد و میگوید آن را پخته و بفروشد بصورتی که نه #شاگرد بیاورد و نه دستور پخت را به کسی یاد دهد.
مرد کشک ساب میرود و #پاتیل و پیاله ای میخرد شروع به پختن و فروختن فرنی میکند و چون #کار و بارش رواج میگیرد طمع کرده و شاگردی میگیرد و #کار پختن را به او میسپارد. بعد از مدتی شاگرد میرود #بالا دست مرد کشک ساب دکانی باز میکند و مشغول فرنی فروشی میشود به طوری که کار مرد کشک ساب #کساد میشود.
کشک ساب دوباره نزد شیخ بهائی میرود و با ناله و زاری طلب اسم اعظم میکند. شیخ چون از چند و چون #کارش خبردار شده بود به او میگوید: «تو راز یک فرنیپزی را #نتوانستی حفظ کنی حالا میخواهی راز اسم اعظم را حفظ کنی؟ #برو همون کشکت را بساب.»ه
#پایگاه_اجتماعی_مجردان_انقلابی
@mojaradan
🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃
❤️
#پسا_مجردی
🔰با خانواده همسر چطور رفتار کنیم؟
#قسمت_اول
🔵وقتی ما #ازدواج می کنیم، اکثرا توجه نمی کنیم که با یک خانواده دیگر وصلت کرده ایم. ممکن است این خانواده #رسم و رسوم، رفتارها، و عادتهایی برخلاف ما داشته باشند.
زمانی که این #اختلاف نظرها یا اختلاف در زمینه رسم و رسوم و غیره وارد خانواده شما شد، #کشمکش و درگیری شروع می شود. بنابراین یک قاعده کلی درمورد خانواده شوهر این است که از #احساساتتان به عنوان یک راهنما کمک بگیرید.
✅***رودربایستی همیشه ضروری است!***
برای بیشتر افراد، ارتباط برقرار کردن با خواهرشوهر و'# مادرشوهر بسیار سخت است. حتی اگر مادرشوهرشان را به عنوان بهترین دوستشان بدانند. بسیاری از مادرشوهرها نگران نحوه رفتار کردن عروسشان با پسرشان هستند. ابتدا ممکن است ارتباط برقرار کردن با #مادرشوهر کمی سخت باشد اما با مشخص کردن حد و حدودی بین شما و او مشکل حل می شود.
هرگز نباید# مسائل مالی تان را با خانواده همسر در میان بگذارید، نباید بدگویی همسرتان را نزد خانواده اش بکنید و مهم تر از همه آنها نباید از اختلافاتی که داشته اید پیش خانواده شوهرتان حرفی بزنید. نیازی به گفتن ندارد که اختلافات شما با پدر، مادر و خواهر و برادر خودتان هم جزو #اسرار مگو است که هرگز نباید پیش خانواده شوهرتان آنها را فاش کنید. خانواده شوهر هر قدر هم #مهربان باشند، هر قدر به آنها اعتماد داشته باشید و حتی هر قدر آشنای شما و خانواده تان باشند، باز هم شما را به چشم فرزندانشان نمی بینند. آنها دوستتان دارند اما در جایگاه دوم؛ بعد از فرزندانشان. درست در جایگاه عروسی که به تازگی وارد خانواده شان شده است. پس #حرمت ها را رعایت کنید.
#ادامه_دارد.....
#پایگاه_اجتماعی_مجردان_انقلابی
@mojaradan
#انتخاب_همسر
👇#معیارهایی برای یک #ازدواج_موفق
✅ #کفویت: در #ازدواج با توجه به تفاوتهایی که میان زن و مرد وجود دارد، به هر میزان زمینههای اشتراکی و #شباهت یا همان #کفویت بین آنها بیشتر باشد، ازدواج استوارتر و محکمتر خواهد بود. این کفویت در ازدواج ابعاد مختلفی ازجمله: #ایمان و عقاید مذهبی، #اخلاق، تناسبات خانوادگی، ادراک و تحصیلات، نگرش، هوش سیاسی- اجتماعی، شرایط #اقتصادی، ویژگیهای جسمی (زیبایی) و روحی، سن، شرایط شخصیتی ( #درونگرا، برونگرا و...) مطرح میشود و در تشکیل یک زندگی درست مهم وتأثیرگذارخواهد بود.
✅شناخت #دقیق از خود: طرفین باید قبل از زندگی مشترک نقاط #قوت یا ضعفی خود را درست شناخته و با کار کردن روی آنها درصدد اصلاح یا #تقویت آنها برآیند.
✅کنار گذاشتن #فردیت: افرادی که مبتلابه فردیت هستند ، قادر به تقسیم #شادی، غصه و از همه بالاتر زندگی خود نیستند. درحالیکه زن و شوهر محرم #اسرار، شریک زندگی هم و مکمل خوشی و ناخوشی یکدیگر هستند.
#پایگاه_اجتماعی_مجردان_انقلابی
😍 @mojaradan