eitaa logo
مدرسه نهج البلاغه (۲)
1.7هزار دنبال‌کننده
1هزار عکس
83 ویدیو
196 فایل
کانال رسمی آقای دکتر شهاب الدین ذوفقاری (حفظه‌الله) مدیریت محترم گروه نهج البلاغه و عضو هیأت علمی دانشگاه معارف قرآن و عترت علیهم السلام / تاسیس کانال : ۱۳۹۹ ارتباط با جناب استاد ⬅️ @DrZoofaghari ادمین ⬅️ @M_sahraei_nahj
مشاهده در ایتا
دانلود
1_4344214908.pdf
1.11M
"جلوه‌های اخلاق نبوی در قرآن" 💠 پرده بیست‌ و‌ هفتم : "شجاعت و صراحت در بیان حق" https://eitaa.com/joinchat/3543859252Cf20d3b8609 https://splus.ir/joingroup/AAHXeJa7GOJ9ltkIAh0Klw آرشیو ↙️ https://eitaa.com/joinchat/110821701Cf5b1df470f 📚📚📚
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
با سلام ان‌شاء‌الله امروز ساعت ۱۱ کلاس شرح نهج‌البلاغه برقرار است.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
1_4313854660.mp3
951.8K
✨زیارت امیرالمومنین علیه‌السلام ✨ 🔈 با صدای جناب استاد ذوفقاری
1_4401423060.m4a
24.04M
📖 خطبه ۸۴ (مقدمه) جلسه سی‌ام _حضوری ۵ اردیبهشت ۱۴۰۲ 🎙جناب استاد شهاب الدین ذوفقاری https://eitaa.com/joinchat/3543859252Cf20d3b8609 📚📚📚
خطبه ۸۴ / مقدمه "و من خطبة له عليه‌السلام في ذكر عمرو بن العاص..." 👈مقدمه‌ای در معرفی ابن‌النابغة: در ابتدای این خطبه لازم است به مواردی اشاره شود که دانستن این موارد اهمیت دارد: کسی که به عنوان "عمروعاص" یا "عمروبن العاص" معروف است، شهرتش در حقیقت به "ابن‌النابغة" بوده است و گویا هیچ‌جا امیرالمؤمنين علیه‌السلام از او به "عمروعاص" یادنکرده‌اند. (تاآنجایی که دیده‌ شده) آنچه که در کتب سِیَر(سیره) نوشته شده، این است‌که او به "عاص‌بن‌وائل سهمی" منسوب است. عاص‌بن‌وائل در واقع همان کسی است‌که دشمن سرسخت پیامبر اکرم ﷺ بود و قرآن او را دشمن پیامبر نامیده است؛ چراکه او به پیامبر لقب ابتَر داد و به همین مناسبت سوره کوثر نازل شد و خداوند فرمود: " انّ شانئک هو الأبتر" یعنی دشمن تو ابتَر است. عاص‌بن‌وائل از قریشیانی بودکه بسیار در دشمنی پیامبر سرسختی نشان می‌داد.(این از پدرعمروعاص) مادرش نیز همانطور که در این لقب مشهود است، "نابغة" نام داشته است. زنی بوده به نام "سَلمی" که از مشاهیر زنان قریش در بدکاره‌گی و گناهکاری بوده و اینکه به او لقب نابغة داده‌اند از نبوغ گرفته شده به معنای شهرت. او به فساد شهرت داشته است. عمروعاص خود نیز این مسئله را ذکر کرده‌است. زمانی بر منبر بود، کسی از او سوال کرد که تو فرزند کیستی؟ مادرت کیست؟ و او در پاسخ گفت: "امیّ سلمی بنت حرملة ملقب بِالنّابغة" مادرم سلمی دختر حرمله است‌که لقب او نابغه است. او ولادت ناپاکی داشته و ناپاکی‌اش نیز به شکل وحشتناکی بوده است؛ به‌طوری‌که نوشته‌اند پنج نفر با آن زن همبستر شدند؛ از جمله: ابوسفیان و عاص‌بن‌وائل. این فرزند متولد شد و بین آنان اختلاف افتاد که این نوزاد متعلق به کدامیک است. در این‌جا بود که نابغة خود گفت فرزند از آنِ عاص‌بن‌وائل است؛ چراکه او به من توجه بیشتری داشته و پول بیشتری به من می‌داده و کمک بیشتری می‌کرده است‌. همچنین گفت شباهت کودک نیز به او بیشتر است؛ درحالیکه ابوسفیان می‌گفت: من شک ندارم که این پسر فرزند من است؛ ازاین‌رو به "ابن‌النابغة" معروف شد. البته چون آن زن اقرار کرد که البته اقرار او هیچ حجیتی ندارد؛ لیکن فرزند را عمروعاص خواندند. به همین جهت عمربن‌عاص خواندن او یک نسبت صحیح و مسلّمی نیست؛ چون گذشته از آنکه او ناپاک متولد شده، این نسبت هم، نسبت درستی نیست و همان درست می‌باشد. 🔻دراین میان شاید این سوال برای عده‌ای پیش بیاید که اگر فرزندی به‌طور نامشروع متولد شد، خودِ آن فرزند که گناهی ندارد و نمی‌شود خود او را به‌خاطر این ولادتِ نامشروع سرزنش کرد. بله همینطور است. به هیچ عنوان نمی‌شود چنین فردی که ولادتش نامشروع است را به خاطر گناه دیگران سرزنش کرد؛ لیکن قضیه فقط این نیست؛ بلکه چنین شخصی👇 _کارنامه سیاهی درطول عمرش داشته _دربرابر شخصیتی چون ایستاده است. _معاویه را بر کرسی نشانده و از شکست و نابودی نجات داده‌است. _ ودشمنی‌ها و مخالفت‌های زیادی کرده‌است. اینطور نبود که فقط نَسَبَش نامطلوب باشد! عمروعاص یا همان ابن‌النابغة کمی پیش از فتح مکه اسلام آورد، یا به تعبیر دقیق‌تر کرد؛ یعنی اسلام را به ظاهر پذیرفت، و آن‌ وقتی بود که نوشته‌اند در جنگ خندق یا احزاب که هنوز مشرک بود، وقتی درگیری را مشاهده کرد با یکی دوتن از دوستانش به حبشه گریخت و پیش نجاشی پادشاه حبشه رفت و این درحالی بود که ما می‌دانیم پیش از هجرت مسلمانان به مدینه گروهی از مسلمانان به رهبری جعفربن ابیطالب به حبشه رفته بودند و آنجا بود که عمروعاص با چندنفردیگر به نزد نجاشی رفتند تا از او بخواهند مسلمانان را وادار به بازگشت به مکه کند که موفق نشدند. این‌بار با مقداری هدیه به حبشه رفت و از نجاشی درخواست کرد که این جعفر در میان ما بوده، طغیان کرده، از دین ما بیرون رفته، او را بدهید تا من گردن بزنم. نجاشی ناراحت و برآشفته شد و گفت برای اینکه شخصی به خدای یکتا ایمان دارد، تو می‌خواهی این‌کار را بکنی؟! دورشو! عمروعاص وقتی که دید نجاشی هم از مسلمانان حمایت می‌کند، داد و گفت اگر اینطور است و نظر شما نسبت به اسلام و پیامبراسلام مساعد است، من هم می‌خواهم مسلمان شوم و آنجا اظهار اسلام کرد و به مدینه بازگشت (سال هشتم هجری، اندکی پیش از فتح مکه) 🌴🌴🌴
او در مدینه خدمت پیامبر رسید و البته پیامبر با کسی که اظهار اسلام می‌کرد با روی گشاده برخورد می‌نمودند. بنابراین از او نیز استقبال نموده و او را به فرماندهی یک جنگ کوچکی به‌نام ، منصوب کردند. بعدها عمروعاص به معاویه در شام پیوست و معاویه نیز پس از رحلت پیامبر اکرم ﷺ در زمان خلیفه دوم او را برای فتح مصر به آنجا فرستاد و او را فرمانده لشکر مسلمانان کرد. پس از فتح مصر نیز خودش(عمروعاص) حاکم مصر شد. در زمان عثمان او برکنار شد و همین سبب شد عمروعاص کینه عثمان را به‌دل بگیرد، از مخالفان عثمان شود و در مدینه به مخالفت با عثمان بپردازد. بعد از قتل عثمان مجدداً درزمان امیرالمؤمنین با درخواست معاویه برای دستیاری و مشاوره او اقدام کند. این همکاری ادامه داشت تا بالاخره بعد از آن ماجرای رسوای حَکَمیت بنابر قولی که معاویه به عمروعاص داده بود، او را مجدداً حاکم مصر کرد و پنج شش سالی حاکم مصر بود، تا اینکه در ۹۰ سالگی در سال ۴۳ هجری در مصر از دنیا رفت و همانجا به خاک سپرده شد. 👈این کارنامه شخصی است به‌نام . خوب است که در این رابطه به سایتهای مخالفین هم سری بزنید؛ چون اینها سعی‌ِشان براین است‌که این افراد را تطهیر کرده و شخصیتشان را ترمیم و بازسازی کنند. وقتی که موجی در مقابل دشمنان امیرالمؤمنین در جامعه ایجاد می‌شود، دشمنان می‌کوشند تا آن را اصلاح کنند و یا ابعادی از شخصیتشان را به نمایش بگذارند تا آنها را جلوه دهند. علتش هم این است‌که اهل سنت معتقدند صحابه پیامبر همه عادلند و اگر خدشه‌ای به یکی از آنها وارد شود (حتی اگر معاویه باشد یا شخصی مثل عمروعاص) می‌کوشند که او را به شکلی مدد برسانند و ترمیم کنند تا در نظر مردم چنان معیوب جلوه نکند. حتماً بروید و ببینید تا بدانید اینطور نیست که مخالفان ساکت بنشینند؛ بلکه به زبان فارسی در کشور خودمان تلاشهای جدی می‌کنند و درجاهای دیگر هم همینطور. ⭕️ توجه داشته باشید که معیار تشخیص حق و باطل برای ما گزارشهای تاریخی به آن شکل نیست؛ بلکه ما یک معیار داریم و آن بودن است؛ نه رو در روی علی‌بن‌ابیطالب بودن! ❓اما چرا پیامبر به این افراد روی خوش نشان‌می‌دادند؟ علت اینکه پیامبر با این افراد با ملایمت رفتار می‌کردند به این خاطر بود که ایشان پیامبر رحمت بودند و وقتی شخصی اسلام می‌آورد، کاری به گذشته‌اش نداشتند؛ چون پیامبر دشمن بسیار داشتند. خود پیامبر فرمودند: " الاسلام یَجُبّ ما قَبلَه" این همان است که اسلام گذشته را می‌پوشاند. حال از شخصی مثل عمروعاص هم که به خاطر مادرش معیوب جلوه داده شده و بدنام تلقی می‌شد، پیغمبر دلجویی کرده بودند. ایشان پیامبر رحمت هستند💚 البته نمی‌شود انکار کرد که عمروعاص یک زیرکی خاصی داشته که معاویه از او کمک می‌گرفته ؛ اما نه در آن حدی که تبلیغش را می‌کنند. 🌴🌴🌴
🚩 اما آن چیزی که مهم و جالب است، قضاوتی است که افراد خودشان درباره خود می‌کنند؛ یعنی کارنامه ای‌ است‌که خودشان امضاء می‌کنند و ارائه می‌دهند. ✍ هم در تاریخ یعقوبی ج ۲، ص۲۲۲ نقل شده است‌ و هم مرحوم علامه امینی در الغدیر خود مفصل درباره عمروعاص بحث کرده‌اند و به این نکته اشاره کرده‌اند که وقتی عمروعاص می‌خواست از دنیا برود، به فرزندش می‌گوید: «لودَّ أبوک أنّه کان مات فی غزاة ذات السلاسل؛ إنّی قد دخلت فی اُمور لا أدری ما حجّتی عندالله فیها. ثمَّ نظر إلى ماله فرأى کثرته، فقال: یا لیته کان بعراً، یا لیتنی متُّ قبل هذا الیوم بثلاثین سنة، أصلحتُ لمعاویة دنیاه وأفسدتُ دینی، آثرتُ دنیای و ترکتُ آخرتی، عَمِی علیَّ رشدی حتّى حضرنی أجلی، کأنّی بمعاویة قد حوى مالی وأساء فیکم خلافتی»؛ (پدر تو دوست داشت که در جنگ هاى «ذات السلاسل» مرده بود، من دست به کارهایى زدم که نمى دانم نزد خدا چه دلیل و عذرى براى آن بیاورم. سپس به مال فراوانش نگاه کرد(حاکم مصر بود و مقید به حلال و حرام هم که نبودند) و گفت: اى کاش این ثروت من سِرگینِ شتر بود، و اى کاش سى سال پیش از این مرده بودم. دنیاى معاویه را آباد کردم و دین خود را فاسد نمودم، دنیا را بر آخرت برگزیدم، نسبت به طریق هدایتم کور بودم تا وقتى که زمان مرگم فرا رسید. گویا مى بینم که معاویه مال و ثروت مرا در اختیار خود گرفته و با شما پس از من بد رفتارى مى کند). اینها سخنان خودِ عمروعاص است‌. او خودش را اینگونه می‌کند. حال بعضی اصرار دارند بگویند او عادل است (چون معتقدند صحابه پیامبر همه عادلند) خودش اذعان دارد به اینکه من دینم را باختم ، من معاویه‌ را سرکار آوردم و... به هرحال یک چنین چیزی درباره عمروعاص هست. ❌ عمروعاص دو کار مهم برای معاویه انجام داد؛ اینکه در بین مردم شام، به راهنمایی او بود که معاویه پیراهن عثمان را عَلَم کرد و برای عثمان عزاداری کرد. با این کارش در مخالفت با علی‌بن ابیطالب نظر مردم شام را به سوی عثمان برگرداند. طرح او بود که معاویه پیراهن خونینی را بر بالای منبر بیاویزد و اشک بریزد و اظهار نگرانی کند و شورشی در مردم شام علیه علی‌بن‌ابیطالب ایجاد کند. هم بحث برسرنیزه کردن قرآنها بود. این دوکار قبل از حکمیت بود. در حکمیت هم که دیگر جنایت بزرگ تاریخی را، حتی برخلاف قولی که به ابوموسی اشعری داده بود مبنی بر اینکه هردو به بالای منبر بروند و علی‌بن‌ابیطالب و معاویه را خلع کنند و مردم را به حال خودشان واگذار کنند. آن‌وقت ابوموسی ساده‌لوح رفت و علی را خلع نمود؛ اما عمروعاص معاویه را نصب کرد. هرچند این رویداد تاثیر چندانی نداشت و رسواتر از آن بود که پایه‌ای برای حکومت معاویه تلقی شود؛ لکن عمروعاص خباثت خودش را به ظهور رساند. اینها مسائل ساده‌ای نیست. گاهی اوقات ما افرادی را می‌بینیم که به خاطر یک بی‌توجهی کوچک، کینه شخصی را به دل می‌گیرد و تا آخر عمر با خودش همراه دارد. (مثال: دو فرد متشخص و متدیّن واقعاً در سطح عالی را سراغ داریم که یکی از آن دو به خاطر یک مسئله کاریِ سالها قبل، دیگری را اذیت می‌کرد و هنوز کینه او را به دل دارد) گاهی یک دشنام، یک حرف، یک آسیب، یا ضرر مالی، یا گرفتن موقعیتی که دیگری برای ما ایجاد کرده است، از خطای او نمی‌گذریم. یک دلایلی برای خودمان داریم و سخت است از آن چشم‌پوشی کنیم، آنوقت چگونه از آن‌همه ظلم که درباره اهل‌البیت شده که یک میلیاردم آن اگر نسبت به ما شده بود، از آن نمی‌گذشتیم، به راحتی می‌گذریم و در مورد دشمنانِ آن بزرگواران بذل و بخشش می‌کنیم. ما اینها را برادران خود و صحابه پیامبر به حساب می‌آوریم؟! 👈اینها به آن محبت می‌زند. واضح است‌که هیچ‌وقت کسی که دشمن شما را دوست می‌دارد، دوست شما نیست. حتی در رابطه بین مادر و فرزند، اگر دیدید فرزند شما به خانه آمد و از دشمن شما تمجید می‌کند، دیگر برای او مادر نخواهید بود. ⛔️ چطور بعضی‌ها دشمنان اهل‌البیت را خیلی راحت می‌بخشند؟! پس باید مراقب باشیم؛ چراکه ایمانمان در گرو این و است. این بیانگر آن است‌که اگر امیرالمؤمنین علیه‌السلام مُصرّ هستند عمروعاص را ابن‌النابغة بخوانند، گذشته از برخی خصلت‌های ناروایی که داشته، برای این است‌که او سیاه‌کاری را ادامه داد. 🌴🌴🌴
1_4401427500.m4a
26.8M
📖 خطبه ۸۴ جلسه سی‌ام_ حضوری ۵ اردیبهشت ۱۴۰۲ 🎙جناب استاد شهاب الدین ذوفقاری https://eitaa.com/joinchat/3543859252Cf20d3b8609 📚📚📚