eitaa logo
نوحه سرایان سنتی مشهد مقدس
10.8هزار دنبال‌کننده
348 عکس
10 ویدیو
1.8هزار فایل
ارائه دهنده: نوحه_ذکر_دم بازاری_پاره دم_اشعار_سرود مدیریت: رئوف (مشهدالرضا «ع») ۰٩٣٨٣۰٧۰۰٣٢ ارتباط با ادمین @A_Rauof
مشاهده در ایتا
دانلود
بسم الله الرَّحمن الرَّحیم إِنَّا لِلَّهِ وَإِنَّا إِلَیْهِ رَاجِعُون السلام علیک یا اباعبدالله الحسین علیه السلام مجمع الذاکرین صفایش رفت رونق افزای جمعه هایش رفت مؤبدی پر کشید تا ملکوت پیش ارباب باوفایش رفت عاشقی دلسوخته بال و پر زنان با سینه‌ای مالامال از عشق محمد و اهل بیت ایشان، به سوی معبود پرواز کرد. عمر شریفش را در غلامی خاندان نبوت سپری کرد و غلامی این خاندان، تاج زرّین زندگانی این بزرگمرد بود. استاد مرحوم حاج محمّد علی مؤبدی که عمری در رثای حضرت عشق، سرود و خواند و گریست و گریاند، درگذشت. مردی که یک یا حسینش دل‌های عاشقان سیدالشهدا علیه السلام را زیر و رو می‌کرد. این مصیبت وارده را از طرف تمامی نوحه سرایان و خادمین آستان الله به هیئات محترم کاشان و خانواده محترم این مرحوم تسلیت عرض می‌نماییم. یاد و خاطره این بزرگمرد را با ذکر فاتحه ای گرامی می داریم. روحش شاد و یادش گرامی نوحه سرایان سنتی مشهد مقدس @nohe_sonnati
چشم هایم دوباره بارانیست حال و روزم پر از پریشانیست هر تپش آه می کشم با درد نفسم بین سینه زندانیست در دلم شوق پر زدن دارم ولی امشب هوا چه طوفانیست دلم از سنگ غم ترک خورده لحظه لحظه به ویرانیست بی قرار و خراب و دلتنگم آنقدر که دلم به دنیا نیست کوچه کوچه اسیر و شبگردم کار و بارم همیشه حیرانیست خسته و زار و پر تبم امشب مرثیه خوان ِ زینبم امشب   بانوی عشق حضرت زینب بی کران‌ست رحمت زینب همه عالم به دست من باشد می کشم باز منت زینب دختر فاطمه و زین اَب است به به از این هُویت زینب تاقیامت شود که درس گرفت لحظه لحظه ز نهضت زینب باورش هم برای ما سخت است روزگار ِ مصیبتِ زینب   السلام علیکِ یا زینب با غم و درد آشنا زینب با تو زنده است نام عاشورا تویی رکن قیام عاشورا ضامن ماندگاری عشقی اعتبار و دوام عاشورا در نماز شبت دعایم کن به تو گفته امام عاشورا خطبه خوانی تو در اوج وقار مرتضای نیام عاشورا استوار و همیشه پا برجاست با کلامت تمام عاشورا   حضرت صبر ، قهرمان بلا سر فرازی در امتحان بلا آمدی تو اگر،خدای حسین آفریده تو را برای حسین همه ی عمر لحظه هایت را سپری کرده ای به پای حسین از جوانی خود گذشتی تو همه چیزت شده فدای حسین اولین زائر تن و زخم و پیکر بر زمین رهای حسین سپر در برابر دشمن حامی و یار بچه های حسین   بانوی غرق نور یا زینب در مصیبت صبور یا زینب با دل درد پرورت چه شده؟ با نگاه ز خون ترت چه شده؟ نفست در شماره افتاده بگو با قلب مضطرت چه شده؟ از چه دور و برت شده خلوت قاسم و عون و اکبرت چه شده راستی از رقیه ات چه خبر؟ یادگار برادرت چه شده یاد عصر دهم مزن بر سر مگر آنروز معجرت چه شده؟   ای عزادار روضه های حسین چادر توست بوریای حسین @nohe_sonnati
مربع_ترکیب زینبم نائبة الزهرایم مادرم گفته که بی همتایم بشنوید ارض و سما! آوایم این حسینی که بُوَد، آقایم ... ... تا که دیده به روی من وا کرد مهر خود را به دل من جا کرد کوثر حضرت کوثر هستم زین اَب هستم و زیور هستم زیور فاتح خیبر هستم خطبه ام گفت: که حیدر هستم همه دیدند هنر دارم من مثل عباس، جگر دارم من ذوالفقار سخنم برّان است یکی از لشکر من طوفان است دشمن از «مردی» من حیران است بی سبب نیست که سرگردان است... ... دیده هر بار، حریف همه ام پروش یافته ی فاطمه ام ای برادر! به دلم غم دارم دل سوزان و قدی خم دارم دم آخر شده ماتم دارم خاطراتی ز محرّم دارم لرزش دستم اگر جلوه نماست همه اش زیر سر عاشوراست همه جا پای به پایت بودم دائماً زیر لوایت بودم مثل یک کوه برایت بودم شاهد کرب و بلایت بودم من که بازیچه ی تقدیر شدم از غم تو به خدا پیر شدم روضه ی باز شنیدن سخت است بار بر دوش کشیدن سخت است تلخی آه چشیدن سخت است سوی گودال دویدن سخت است دیدم آن جا که چه غوغا کرده بی حیا، کار خودش را کرده حنجری سوخته شد بعد از آن ... جگری سوخته شد بعد از آن ... مادری سوخته شد بعد از آن ... معجری سوخته شد بعد از آن ... زیر و رو شد بدنت با نیزه تا که شد در تن تو تا نیزه وای از آن سفر شام، حسین! وای از آن ملأ عام، حسین ! وای از طعنه و دشنام، حسین ! وای از سنگ لب بام، حسین ! آن دیاری که پر از بیداد است شام نه، کشور کُفر آباد است ذرّه ای رحم در آن ناس نبود بینشان عاطفه بشناس نبود حرفی از غیرت و احساس نبود کاش آن جا سر عبّاس نبود ... ... تا نبیند سر بی معجر را پای پر آبله ی خواهر را @nohe_sonnati
ای برادر، من جهانی را به خود دیوانه کردم سوختن در عشق را تعلیم هر پروانه کردم دید چون پروانه از من عاشقی، در حیرت آمد زان فداکاری که در راه تو ای فرزانه کردم آن زنم من کز اسارت با دلیری و شهامت بهر تکمیل شهادت همّتی مردانه کردم بهر اثبات حقیقت با بیان آتشینم تا ابد رسوا به عالم زاده مرجانه کردم تا که آثاری بود از نهضتت در شام ویران گنج پر اجر تو پنهان گوشه ویرانه کردم گر به خون اصغرت معلوم شد مظلومی تو من هم اثبات صبوری را بدان دُردانه کردم گر چه در ظاهر به زندان و خرابه جای گرفتم لیک در معنی درون سینه ها کاشانه کردم گوید «انسانی» که من خادم به دربار حسینم فخر بر شاهان من از این منصب شاهانه کردم @nohe_sonnati
راحت شدی زمحنت دنیا سفربخیر راهی شدی به عالم بالا سفربخیر دیگر تمام شدغم هجران واشک وآه حالا که میروی تو زدنیا سفربخیر خلوت نشین حجلۀ غم، بعد کربلا بانوی صبر ومظهر تقوا، سفربخیر یکسال ونیم ماندی و این غربت وفراق عمری گذشت برتو وحالا ، سفربخیر یادت نمی رود که تو گفتی حسین من آهسته تربرو سوی صحرا، سفربخیر ای با خبر زلحظۀ سخت وداع گُل گل می چکد زدیدۀ گل ها، سفربخیر ای وارث مصیبت گودال قتلگاه ای بوسه داده حنجرگل را ، سفربخیر چشم انتظار توست حسین عزیز تو ای نور چشم حیدرو زهرا ، سفربخیر هرگز جدا نشد زتو پیراهن حسین ای داغدار آن گل رعنا، سفربخیر در زمزمی زاشک «وفایی» شب وداع می گفت دل به زینب کبری سفر بخیر @nohe_sonnati
زلفِ عفاف، رشته ی دامان زینب است آیات صبر، پایه ی ایمان زینب است ایثار و پـاکدامنی و عزم و اقتدار این چار، درسِ طفلِ دبستان زینب است حبل المتینِ قافـله سالار عاشقان تا روز حشر، موی پریشان زینب است گل زخم‌های پیکر صد پاره ی حسین آیـات بی‌شماره ی قرآن زینب است سرهای نوک نیزه همه دسته‌های گل تن‌های پاره پاره، گلستان زینب است آن نیزه‌ای که خصم به قلب حسین زد زخمش هنوز بر دل سوزان زینب است بـا یـاد صبح یازدهم، صبح بی حسین هر روز صبح، شام غریبان زینب است وقتی که گفت بـا سپه کوفـه "اُسکُتوا" دیـدند کائنات بـه فرمان زینب است وقتی رقیـه را بـه ره شام می‌زدنـد دیدم حسین، دست به دامان زینب است یاللعجب مگر که قیامت بـه پا شده بر نیزه آفتاب درخشان زینب است روز جزا بـهانـه ی شیعه بـرای عـفو خون حسین و دیده ی گریان زینب است هر کس که پا نهد به عزا خانه ی حسین بر او کرم کنید که مهمان زینب است تـا آفتاب بـذل کند نـور خویش را "میثم" همیشه بنده ی احسان زینب است @nohe_sonnati
دوبیتی تو دیدی شاه را در زیر خنجر تو دیدی روی نیزه هیجده سر چه کردی با خودت بانو که حتّی تو را نشناخت عبدالله جعفر @nohe_sonnati
کربلا بیت الحرام زینب است رکن آن مات مقام زینب است در کتاب عشقبازی با حسین بعد بسم الله ، نام زینب است زندگی یعنی حسینی زیستن با حسین بودن پیام زینب است آیه های صبر در قرآن تمام شرح صبر ناتمام زینب است حافظ دین است شمشیر علی تیغ حیدر در کلام زینب است پیش پایش سرور هفت آسمان در قیام از احترام زینب است آن هلال پشت ابر خون به نی آفتاب روی بام زینب است @nohe_sonnati
چشم امید حیدر و زهرا به زینب خورده گره تفسیر عاشورا به زینب مثل پیمبرها ملائک می فرستند صدها سلام از جنت الاعلی به زینب او زینت دوش امیرالمؤمنین است زینب به بابا نازد و بابا به زینب گر می رسد "صدیقه ی کبری" به زهرا پس می رسد "صدیقه ی صغری" به زینب ام النجابت آنقدر پاک و زلال است عمری حسادت می کند دریا به زینب " عالِمَةٌ غَیرُ مُعَلَّمَة " ست یعنی داده خدا علم لَدُّنی را به زینب عون و محمد آیه های سجده دار اند در سوره ی زیبای " اعطینا به زینب..." پیش از تولد نوکر این خانه بودیم وابسته ایم از عالم زر ما به زینب این خانواده به خدایم می رسانند دل می دهم یا به رقیه یا به زینب مثل همیشه حاجتش رد خور ندارد شیعه توسل می کند هرجا به زینب " اولسون مؤذن زاده لر قربان بو یولدا " این است عشق اردبیلی ها به زینب امر شفاعت را گمانم می سپارد روز جزا انسیه الحورا به زینب حرف از صبوری های امُّ الصّابرین است در مصرعی که می رسد "حلما" به "زینب" "امُّ المَصائب" را میان جمع القاب باری تعالی می دهد تنها به زینب در پاسخ غم ؛ ما رایت الّا جَمیلا ما هکَذَا القَولِ السَّدید الّا بِزینب در هر نماز شب برای من دعا کن هی عرض حاجت می کند آقا به زینب از خیمه تا گودال دست حق تعالی گویا سپرد امر امامت را به زینب در سایه ی لطف خداوندی عَلَم را بعد از شهادت می دهد سقا به زینب او به اسیری رفته ما آزاد باشیم خیلی بدهکاریم در دنیا به زینب اشکی نمانده تا شود جاری ز چشمش خون گریه دارد می کند صحرا به زینب پا جای پای مادر خود می گذارد روی کبود ارثیه ی زهرا به زینب نان شبش را بی گمان مدیون بی بی ست پیرزنی که می دهد خرما به زینب تنها رباب از حرمله دلخور نباشد ملعون جسارت می کند حتی به زینب سر های روی نیزه را رفته نشانه سنگ ملامت می زند اما به زینب منزل به منزل در بیابان ها رقیه هرشب پناه آورده از سرما به زینب شمری که خنجر از قفا زد عصر دیروز با تازیانه می زند فردا به زینب سرهای روی نیزه می بارند وقتی خولی نظر اندازد از بالا به زینب @nohe_sonnati
هست ساحل زینب و تفسیر دریا زینب است غم ز طوفان نیست در دل های ما تا زینب است اولین ام ابیها حضرت صدیقه بود شک ندارم دومین ام ابیها زینب است هست ناموس علی بی شبهه ناموس خدا کیست ناموس علی و حق تعالی، زینب است هر قدم لحظه به لحظه در تمام زندگی ذکر زینب یا علی ذکر علی یا زینب است منعکس گردیده مادر در وجود دخترش حق و الانصاف باید گفت زهرا زینب است اوست جان حیدر و زهرا و پیغمبر لذا مؤمنون و کوثر و اخلاص و طاها زینب است نَقل یک روح و دو پیکر هست زینب با حسین او سراپایش حسین و این سراپا زینب است جان عالم از حسین و جان او خواهر بُود پس تو دنبال چه می گردی مسیحا زینب است کوفه را لرزاند با صوت رسای حیدری شیر زن تر از تمام شیرزن ها زینب است ارث حیدر را به میدان برده در میدان شام لا فتی الّا علی مُنجر به الّا زینب است مرقدش هیهات آسیبی ببیند در دمشق چون که خط قرمزِ طوفان سقا زینب است " لیس للانسان الّا ما سعی " پس سعی کن دامن او را بگیری حشرِ ما با زینب است @nohe_sonnati
دوبیتی از غربت زینب دل من بی تاب است از غصه ی اوست دیده ام پر آب است امشب شده ام اگر غمین زینب از لطف دعای حضرت ارباب است @nohe_sonnati
ای زینب ای که بی‌تو حقیقت زبان نداشت خون آبرو، محبّت و ایثار، جان نداشت آگاه بود عشق که بی‌تو غریب بود اقرار داشت صبر، که بی‌تو توان نداشت در پهن‌دشت حادثه با وسعت زمان دنیا، سراغ چون تو زنی قهرمان نداشت یک روز بود و این همه داغ، ای امام صبر پیغمبری به سختی تو امتحان نداشت گر پای صبر و همّت تو در میان نبود اسلام جز به گوشه ی عزلت مکان نداشت... روزی به زیر سایه ی پیغمبر خدای روزی به جز سر شهدا سایه‌بان نداشت؟ محمل درست در وسط نیزه‌دارها یک ذرّه رحم در دل خود ساربان نداشت زینب اگر نبود، شجاعت یتیم بود زینب اگر نبود، شهامت روان نداشت زینب اگر نبود، وفا سرشکسته بود زینب اگر نبود، تن عشق جان نداشت زینب اگر کمر به اسارت نبسته بود آزادی این چنین شرف جاودان نداشت «میثم» هماره تا که به لب داشت صحبتی حرفی به‌جز مناقب این خاندان نداشت @nohe_sonnati