عشق را؛ با من، بیا از سر بگیر
نوکرت را؛ باز هم، در بَر بگیر
آن جهان؛ لبهای خندانم بده
این جهان؛ یک جفت، چشمِ تر بگیر
تا بفهمم خوب، شأنت را، زِ من
چشمِ نابینا و گوشِ کَر بگیر
ای دلِ عاشق برو پشتِ درش،
هرچه میخواهی، زِ پشتِ در بگیر
در میانِ روضه، با ذکرِ حسین...
جانِما را اینچنین، آخر بگیر
تشنهلب بودی و گفتی، زیرِ تیغ:
"بارالها، از تنِ من، سر بگیر
از تنم، تنها نه سر، همراهِ آن
قاسم و ششماهه و اکبر بگیر"
....گفتمش: کرب و بلایم را بده
گفت: این را، شخصاً از مادر بگیر
#عادل_حسین_قربان
#امام_حسین_ع
@nohe_sonnati
در بساطِ عشق هرکس زحمتش بالاتر است
پیشِ زهرا مادرش شخصیتش بالاتر است
هرکه محضِ احترامت معصیت کمتر کند
روزیِ اشک میانِ هیأتش بالاتر است
احترامِ پیرها هر چند بر ما واجب است
پیر پایِ پرچمِ تو حُرمَتش بالاتر است
قول دادی روزِ محشر لنگ مگذاری مرا
ساکنِ بیتُ الحُسين امنیتش بالاتر است
خیمه ی تو جایِ کبر و کینه و منصَب که نیست
هر کسی خاکی تر آمد عزتش بالاتر است
نقص هایِ هر نمازش زود کامل می شود
هرکه انسِ سجده رویِ تربتش بالاتر است
کربلا رفتن کجا، از کربلا گفتن کجا
دیدنِ شش گوشه ات از صحبتش شیرین تر است
داغ تو دیده به فکرِ غصه ی دنیا که نیست
مبتلایِ اشکِ تو ظرفیتش بالاتر است
از شهيدانِ تو فهمیدم که پایِ عشق تو
هر کسی گمنام تر شد شهرتش بالاتر است
گریه در هیأت تفاوت می کند با هر کجا
اشک دسته جمع باشد قيمتش بالاتر است
وسع ما این است اما خوب می دانیم ما
خیلی از اين نوکری ها ساحَتَش بالاتر است
تشنگی، زخم زبان، داغِ جوان، هتک حرم
از تمام این مسائل غربَتش بالاتر است
آب مهرِ مادرش بود و به رویش بسته شد
حجم نیزه آمد و راهِ گلویش بسته شد
#رضا_دین_پرور
#امام_حسین_ع
@nohe_sonnati
عمری از دیدن تو محرومم
گله از چه؟ ندارم استحقاق
از گناهِ زیاد، خسته شدم
شده پرونده ام پُر از اوراق
اشک چشمِ مرا دو چندان کن
چونکه محتاجِ گریه اند عشاق
نمکِ روضه ی مرا بفرست
روزی ام دست توست یا رزّاق
سحری، روبروی شش گوشه
دست من را بگیر بین رواق
ای ضریح حسین؛ دلتنگم!
برسان ناله ی مرا به عراق
#رضا_دین_پرور
#امام_حسین_ع
@nohe_sonnati
پیش پای تو اشک می ریزم
در هوای تو اشک می ریزم
هرکسی هرچه داشت داد به تو
من برای تو اشک می ریزم
چای ریز تو مادرم شد من
در عزای تو اشک می ریزم
من خودم لایقش نبودم که
با دعای تو اشک می ریزم
دلم هر جا شکست بودی، با
رد پای تو اشک می ریزم
با همان روضه های جانسوز
کربلای تو اشک می ریزم
در عبای تو اربا اربا ریخت
بر عبای تو اشک می ریزم
زیر نیزه لبت تبسم داشت
من به جای تو اشک می ریزم
#امیر_فرخنده
#امام_حسین_ع
@nohe_sonnati
برای روضه نشستیم و روضه خوان آمد
صدا گرفته و غمگین و ناتوان آمد
نشست و گفت سلامٌ علیکَ یا عطشان
سلام حضرت لب تشنه روضه خوان آمد
سلام حضرت شیب الخضیب، مقتل ها
نوشته اند چه بر روزگارتان آمد
نوشته اند مقاتل که ظهر روز دهم
چه روضه ها که از این داغ بر زبان آمد
سه سیب را سه هدف را سه تیر کافی بود
سه بار حرمله هربار با کمان آمد
نوشته اند که شاهی ز صدر زین افتاد
اگر غلط نکنم عرش در فغان آمد
نوشته اند مقاتل که عصر عاشورا
بلند مرتبه ای خسته، نیمه جان آمد
بلند مرتبه شاها! همین که افتادی
بریده باد زبانم ولی سنان آمد
بلند مرتبه شاها! همین که افتادی
به قصد حنجره ات شمر همچنان آمد
بلند مرتبه شاها! همین که افتادی
میان هروله زینب دوان دوان آمد
یکی به دشنه تو را زد یکی به نیزه ولی
یکی به قصد تبرک عصازنان آمد
هنوز داخل گودالی و تنت بر خاک
رسید خولی و در دشت بوی نان آمد
برای بردن انگشتر غنیمتی ات
همین که غائله خوابید ساربان آمد
#محسن_ناصحی
#امام_حسین_ع
@nohe_sonnati
ای خسته از جماعتِ غرقِ ریا حسین
ای دل بریده از همه ی رنگ ها حسین
بر قتلِ تو فقیهِ دروغین بداد رأی
ای کشته ی شیوخِ مقدس نما حسین
سَمتِ تو از تمامی مردم فراری ام
ای با غریب های جهان آشنا حسین
ای بی کفن رها شده ی دشتِ کربلا
ما را به حالِ خود تو نکردی رها حسین
در حقِ دشمنانِ خودَت هم تو سال ها
کردی به جای لعنت و نفرین دعا حسین
امیدِ عابدان شده بعد از نماز حج
امیدِ عاشقان شده بعد از خدا حسین
آری برای یاری او استخاره ها
کردند مؤمنان و نماندند با حسین
معیار اگر که پینه ی پیشانی است و ریش
تنها نبود این همه اربابِ ما حسین
ننگا به ما که بی ادبانه برایِ مان
گشته خلاصه در عطش و کربلا حسین
من از حسینِ مُختَصِ هیئت گریختم
از این حسین راهِ زیادی است تا حسین
او را اگر که زنده شود باز می کُشند
یک عِدّه زاهدانه و با ذکرِ یا حسین!
ای کشته ی حسادت دنیا حسین جان
ای تشنه ی مُقطَع الاعضا حسین جان…
#محسن_کاویانی
#امام_حسین_ع
@nohe_sonnati
اصلا حسین جنس تنش فرق میکند
ارباب بی کفن کفنش فرق میکند
بوسیدنی است قاری قرآن لبش ولی
ارباب ما لب و دهنش فرق میکند
زینب علم به دوش و ابالفضل غرق خون
اردوی عشق مرد و زنش فرق میکند
حر و حبیب و عابس بی دل، زهیر و جون
اصحاب عشق پنج تنش فرق میکند
در زیر قبه هیچ نمازی شکسته نیست
مهمان کربلا وطنش فرق میکند
با عمه گفت دخترک زجر دیده ای
این زجر سنگدل زدنش فرق میکند
#سید_روح_الله_مؤید
#امام_حسین_ع
@nohe_sonnati
ماییم و فقط روضه ی ارباب و دگر هیچ
چشمان پر آب و دل بی تاب و دگر هیچ
چون روزنه ای چشم فرو بسته از عالم
وابسته ی خورشید جهان تاب و دگر هیچ
اندوخته جز اشک نداریم به دنیا
ماییم و همین گوهر نایاب و دگر هیچ
اندازه ی یک قطره اگر اشک فشاندیم
شد کوه گنه شسته به سیلاب و دگر هیچ
راه دل ما را به حرم ختم نمودند
هر راه به جز این شده گرداب و دگر هیچ
چون پرچم سیار عزا خانه به دوشم
چون ابر سبک بارم و بی خواب و دگر هیچ
"در حشر چو پرسند که سرمایه چه داری"
گویم که غم حضرت ارباب و دگر هیچ
#حسن_کردی
#امام_حسین_ع
@nohe_sonnati
لطف کن این قطره را تا رود و دریا هم ببر
ابرهای رحمتت را سمت صحرا هم ببر
سوی کنعان بوی پیراهن خبر را میبرد
یک خبر از جانب خود به زلیخا هم ببر
عاقبت بار گناهانم زمینم زد، بیا
دستهایم را بگیر و یکقدم راهم ببر
بار من بر روی دستم مانده آقا میخری؟!
لطف کن یکجا بخر آقا و یکجا هم ببر
من که هرشب نامتان را بردهام پس خواهشا
صبح محشر که میآید نام من را هم ببر
اربعین پای پیاده از نجف تا کربلا
التماست میکنم این جمع را با هم ببر
در قیامت هم به دنبال غذای روضهام
ای ملک، آب و غذایت را نمیخواهم ببر
#رضا_قربانی
#امام_حسین_ع
@nohe_sonnati
بر من بتاب و جان مرا غرق نور کن
از مشرق دلم به نگاهی ظهور کن
چشم امید من به دوتا قطره اشک بود
این چشمه خشک مانده، تو آن را نمور کن
هرشب بساط ساز من آماده بوده است
امشب بساط سوز مرا جفت و جور کن
فرزند هیاتی مرا زیر پرچمت
از چشم شور مردم بی روضه دور کن
ما مُرده ایم بی تو و بی کربلای تو
فکری به حال مردم اهل قبور کن
کردی سفارش آن دو ملک را ولی حسین
گاهی هم از کنار مزارم عبور کن
پرونده ام پُر است از اعمال بد ولی
تو صفحه های نوکریم را مرور کن
#محسن_ناصحی
#امام_حسین_ع
@nohe_sonnati
قبلهام روىِ تو و خانه ى تو جاىِ من است
ياحسين وِردِ زبانِ منو لبهای من است
مُرده آرند به هر مجلسِ تو ، زنده شَوَد
محفلِ روضه ى تو وادىِ سيناىِ من است
كودكى بيش نبودم ، به تو وابَسته شُدَم
اين هَم از مَرحَمَتِ مادرِ مولاىِ من است
هَر زَبانى كه"سه"بار عَرضِ سلامَت گويد
بارِ سِوّم نَشُده اَشك به سيماىِ من است
همه ى دِلخوشىِ من به تو و مادرِ توست
گريه كردن به شُما لَذّتِ دُنياىِ من است
#سعید_خرازی
#امام_حسین_ع
@nohe_sonnati
دوباره دست به روی سر گدا بکشید
دوباره پرده به روی گناه ما بکشید
بی آبرو و خطاکار و مست عصیانم
کشان کشان دل من را سوی خدا بکشید
اگر ببیند علی خیلی آبروریزی است
حسابِ بی سر و پا، بی سر و صدا بکشید
مریض گریه ام و تشنه ی سبوی حسین
به خشکی لب من خاک کربلا بکشید
جنازه ام به زمین ماند جان مادرتان...
مرا حوالی شش گوشه زیر پا بکشید
#رضا_دین_پرور
#امام_حسین_ع
@nohe_sonnati
در پیکرِ رنجورِ عاشق، جان چه میخواهد؟
تقدیم دلبر میکنم، هر آنچه میخواهد
من چترِ خود را بستهام، رحمت سرازیر است
حالا ببینم، حضرتِ باران چه میخواهد
هنگامِ مرگم، سر به دامانش گذارم، کاش،
نوکر، زِ اربابش، دمِ پایان، چه میخواهد؟
من شک ندارم، کربلا را میدهی اینبار،
ورنه دلِ شب، دیدهی گریان، چه میخواهد
از خیرِ این دنیا، مرا کرب و بلا کافیست
من حاجتم را خواستم، سلطان چه میخواهد
#عادل_حسین_قربان
#امام_حسین_ع
@nohe_sonnati
شادی جهان هیچ است عشق است همین غم را
هرثانیه میخواهیم این عالم ماتم را
همدست ملائک شد شد آبرویش تضمین
دستی که در این شبها برداشته پرچم را
کشتی حسین افتاد یکبار دگر بر آب
از دست نباید داد هر فیض فراهم را
هرجا که حسین آمد احسان خدا آمد
از برکت آقا بود بخشید اگر آدم را
در ماه خدا حتی ما با دهن روزه
هرروز طلب کردیم شبهای محرم را
هر وقت دو دم دادیم هر مردهای احیا شد
آقا تو نگیر از ما دمهای دمادم را
نذری حسینیه از بس به همه چسبید
انداخته از رونق آوازهی حاتم را
یا مثل رسول ترک یا اینکه چنان طیب
از لطف زیادش کن این معرفت کم را
اسلام حسینی شد اسلام حسینی ماند
مدیون خودت کردی پیغمبر اکرم را
ای وای از آن دم که با قامت خم زینب
دارد به روی دستش یک پیکر درهم را
چه با سر و چه بیسر احیاگر زینب شد
دیدند همه بر نی عیسای معظم را
#سید_پوریا_هاشمی
#امام_حسین_ع
@nohe_sonnati
ساکتم امّا مپنداری که راحت نیستم
خوب می دانی زیادی اهل صحبت نیستم
با زبان اشک با تو دردِدل کردم که من
با زبان دیگری وللهِ راحت نیستم
شیعه با حُبِّ وِلای تو تَشَخُّص یافته است
پس ببین آنقَدر ها هم بی هُویَّت نیستم
عُمر خود را می فروشم در دکُان روزگار
بی بها بردار..،دنبال تجارت نیستم
جانِ جُون ات بیشتر با این فقیرت کار کن
در گدایی کردن از تو بامهارت نیستم
دوستانم بیشتر از من پریشان تو اند
غبطه گاهی می خورم..،اهل حسادت نیستم
مادرت قطعاً صدایم کرده،هیئت آمدم
من نخواهم رفت آنجایی که دعوت نیستم
پیش جاکفشیِ روضه جا بگیرم..،کافی است
جانِ فرزندان تو راضی به زحمت نیستم
چشمهایم را دو سیلاب تلاطم خیز کن
وقت اوج گریه دلخوش به رطوبت نیستم
▪️
بعد پیراهن به معجرها..،زبانم لال باد
من که مرد روضه ی دُشوار غارت نیستم
#بردیا_محمدی
#امام_حسین_ع
@nohe_sonnati
مجنونم و این عشق تدبُّر شدنی نیست
دیوانه ی کوی تو تمسخُر شدنی نیست
گفتند بهشت است ولی بهتر از آن است
بین الحرمین تو تصوُّر شدنی نیست
وصل تو میسّر شدنی هست ولی تا
من دور نگردم ز تکبُّر ، شدنی نیست
رزق تو کم و بیش به من می رسد ارباب
نانی که به من می دهی آجر شدنی نیست
آبم بدهی یا ندهی ، هرچه تو خواهی
این تشنه لب از دست تو دلخور شدنی نیست
از خانه ی خود دور نینداز گدا را
این کاسه ی خالی همه جا پُر شدنی نیست
این ظرف نجس پاک نشد ای همه پاکی
با بی ادبی هیچ کسی حُر شدنی نیست
باید بپذیریّ و بخواهی تو ، وگرنه
این سنگ سیه دل بخدا دُر شدنی نیست
خاک کف پای تو شدن می شد اگرچه
حالا که شدم اهل تظاهر ، شدنی نیست
می شد دل من نرم شود بشکند اما
وقتی نخورَد شیشه تلنگُر ، شدنی نیست
#محسن_ناصحی
#امام_حسین_ع
@nohe_sonnati
دلتنگ کربلای توأم اى حسین جان
مشتاق یک عطای توأم ای حسین جان
با دست خالی ام به تو رو می زنم فقط
محتاجم و گدای توأم ای حسین جان
دردم زیاد هست و شفایم زیارت است
من طالب شفای توأم ای حسین جان
با اینکه پر گناه شدم از هوای نفس
پیوسته در هوای توأم ای حسین جان
ای آفتاب، ذرّه ی بیچاره را ببین
در زیر دست و پای توأم ای حسین جان
تا آخرین نفس همه وقف توییم و بس
تا آخرش برای توأم ای حسین جان
ای لنگر زمین و زمان روضه های تو
دلتنگ روضه های توأم ای حسین جان
عالم فدای خواهر دلخسته ات که گفت:
دلبسته ی صدای توأم ای حسین جان
قربانِ کودکانِ به صحرا دویده ات
گریان ماجرای توأم ای حسین جان
#مجتبی_شکریان
#امام_حسین_ع
@nohe_sonnati
خواب بودم، در میانِ خواب دستم را گرفت
وقت غفلت "حضرت توّاب" دستم را گرفت
قبلِ توبهکردنم دل را به سوی خود کشید
من نگفتم که مرا دریاب، دستم را گرفت!
سر به زیر و دلشکسته، از همه رانده شدم
دید تنهایم خودش بیتاب دستم را گرفت
روز... نه... میخواست شرمنده نباشم پیش خلق
صبر کرد و در شبِ مهتاب دستم را گرفت
معصیت کردم... قساوت در دلم آمد ولی
اشک، این سرمایهی نایاب دستم را گرفت
وقتِ معصیت عبایش را به دورِ من گرفت
آبرویم را خرید ارباب... دستم را گرفت
گفتنِ یک بار ذکر دلربای "یاحسین"
بیشتر از سجده در محراب دستم را گرفت
تشنه بودم، با لب تشنه به سویم آمد و...
...قبل از آنی که بگویم آب دستم را گرفت
روضهخوان بالای منبر از سر بر نیزه خواند
روضهی خورشید عالمتاب دستم را گرفت
#محمد_جواد_شیرازی
#امام_حسین_ع
@nohe_sonnati
نام حسین آغاز شیرین سخن هاست
شیرین ترین واژه برای کوه کن هاست
امنیتی که در غذای نذری اش هست
بالاتر از امنیت این واکسن هاست
سرخی روی سینه ی ما، داغ یار است
ممنون اربابیم، مُهرش بر بدن هاست
رنگی که با آن نزد زهرا روسپیدیم
رنگ سیاه شال ها و پیرهن هاست
در لحظه های سخت دنیا، در بلایا
زهرا دعاگوی تمام سینه زن هاست
ما دور ماندیم از وطن، از کربلایش
گریه دوباره قسمت دور از وطن هاست
دلتنگ صحن کربلا، باید بداند
کرب و بلا در قبضه ی ابن الحسن هاست
بر پرچم مشکی قسم، نزد خداوند
بالاترین طاعت، همین سینه زدن هاست
قاسم... علی اکبر... ابوفاضل... کجایید؟!
تکیه به نیزه داده آقا... بس که تنهاست
سهم محبانش کفن شد، من بمیرم
سهمش فقط یک بوریا بین کفن هاست
وای از دل زینب، پس از داغ برادر
دیگر اسیر و هم مسیر بد دهن هاست
#محمد_جواد_شیرازی
#امام_حسین_ع
@nohe_sonnati
چند روزی ز عمر ما باقی است
همه را خرج یار باید کرد ...
دلبر ما اگر چه سخت پسند...
دل او را شکار باید کرد
گر به دردت نمی خوریم بگو
غیر گریه چکار باید کرد؟
کار تو ناز و کار ماست نیاز
همه شب را هوار باید کرد
روی دستم گرفته ام جان را
تو بگو کی نثار باید کرد؟
راه وصل تو بذل جان من است
پس فقط فکر دار باید کرد
دل من را اگر بدون تو شد
یکسره غرق نار باید کرد
از همه خلق از زمانه ی پست
بسوی تو فرار باید کرد
سالیانی است غرق پاییزم
با تو جان را بهار باید کرد
هر که دنبال ساحل امن است
به حسینش دچار باید کرد...َ
#حسین_ایزدی
#امام_حسین_ع
@nohe_sonnati
دلم گرفته برای غمی که می دانی
برای وسعتِ آن ماتمی که می دانی
دوباره آمده ام سر به زیر و شرمنده
دچار حال بد و مبهمی که می دانی
چقدر گریه کنم تا به من محل بدهی
قبول کن! منم آن محرمی که می دانی
مرا به حال خودت واگذار کن آقا
دعا بکن نشوم آدمی که می دانی
دوباره بغض دلم را گره زدم محکم
به روی حاشیهٔ پرچمی که می دانی
فراق کرب و بلا جان سپردن محض است
تو را خدا برسان مرهمی که می دانی
سکوتِ کنج ضریحت چه عالمی دارد
مرا ببر به همان عالمی که می دانی
به پای بوسی شش گوشه ات مرا بطلب
نخواه جان بدهم از غمی که می دانی!
#مرضیه_عاطفی
#امام_حسین_ع
@nohe_sonnati
اگر مرا نظر لطفت انتخاب کند
مرا که ذره ام عشق تو آفتاب کند
رهین منت عالم نمی شوم هرگز
اگر حسین مرا نوکرش خطاب کند
چه راحت است عروج شکسته بالانت
چرا که با تو خدا آه را ثواب کند
دلش اسیر زمانه نمی شود هرگز
هر آنکه نام تو در قلبش انقلاب کند
اگر چه کس به حسابم نیاورد اما
خدا کند که نگاهت مرا حساب کند
به سنگ تیره اگر اشک نوکرت افتد
"به آسمان رود و کار آفتاب کند"
به قلب تیره اگر نقش مهر تو افتد
زهیر گونه جهان را دگر جواب کند
در این زمانه ی بن بست و بی سرانجامی
مگر شمیم خوشِ روضه فتح باب کند
در آن سیاه شب ناگزیر تنهایی
امید آمدنت رفع اضطراب کند
#حسن_کردی
#امام_حسین_ع
@nohe_sonnati
سنگ هم باشم نگاه تو مرا دُر می کند
لطف تو هر طِیبی را عاقبت حُر می کند
زمزم و کوثر میان چشم من جوشیده است
پس گلابِ این گُلِ پژمرده را کُر می کند
رزق چشمم کربلا را دیدن است ، اما فراق
نان چشمان مرا هربار آجر می کند
یک سلام از پشت بام خانه دادم ، فطرست
جای خالی مرا در کربلا پُر می کند
در زیارت بُعد منزل نیست، پس هر عاشقی
پشت بام خانه را مرقد تصور می کند
آسمان، روضه گرفت و ابر گریه میکند
رعد سینه می زند ، زهرا تشکر می کند
مهر تربت را که بوسیدم دلم آرام شد
سنگ هم باشم نگاه تو مرا دُر می کند
#احمد_ایرانی_نسب
#امام_حسین_ع
@nohe_sonnati
مرا در عالم ذَر حضرت مادر سوا کرده
برایم آبرودار آبرویی دست و پا کرده
کنیز روضهات میخواست من هم نوکرت باشم
دعای مادرت حاجات مادر را روا کرده
شبیه طبل تو خالی؛ نه طبل روضههای تو
منم آن پوچی مطلق که عمری ادعا کرده
صدایت میزنم با بغض، مثل «کودکیهایم»
که در بازار غربت دست مادر را رها کرده
به تو امّید دارم مثل آن من، آن پسربچه
که هر باری زمین افتاده بابا را صدا کرده
دلم قیمت گرفته با شکستن، مثل آن قلّک
که هر چه داشت را خرج عزادارِ شما کرده
فقیرم؛ آن فقیری که غنیتر از سلاطین است
خدا خیرش دهد هرکس مرا اینجا گدا کرده
شبم روز است، با عکسی که از دیوار میتابد
خدا رحمت کند هر کس که گنبد را طلا کرده
کبوتر نیستم اما فقط یک آرزو دارم
کلاغ قصهی غربت هوای کربلا کرده
#رضا_قاسمی
#امام_حسین_ع
@nohe_sonnati
زمزمه ی عاشقانه نام حسین است
مستی اهل ولا ز جام حسین است
مکتب او معرفت شهادت و ایثار
غیرت و آزادگی مرام حسین است
در رگ اسلام ، خون او جریان یافت
دین خدا زنده با قیام حسین است
دولت توحیدی اش زوال ندارد
سکه ی فضل و شرف به نام حسین است
تا به قیامت در اهتزاز بماند
پرچم تکبیر ، روی بام حسین است
عزت دنیا و آخرت همه از اوست
هر که به رسم ادب غلام حسین است
شیفته ی خود کند زمین و زمان را
شور و شعوری که در کلام حسین است
توبه ی آدم که شد قبول خداوند
از قِبَل فیض و لطف عام حسین است
رحمت گسترده ی خداست و این هم
گوشه ای از جلوه ی مقام حسین است
#کمیل_کاشانی
#امام_حسین_ع
@nohe_sonnati