eitaa logo
افسران جنگ نرم خادمین پیروان شهدای بجنورد
4.5هزار دنبال‌کننده
34.2هزار عکس
15.9هزار ویدیو
133 فایل
#افسران_جنگ_نرم_خادمین_پیروان_شهدای_بجنورد_دلتنگ_شهادت https://eitaa.com/piyroo جهت ارتباط با خادمین شهدا 🌷 خواهران 👇 @sadate_emam_hasaniam @labike_yasahide @shahid_40 کپی بنر و ریپ کانال ممنوع
مشاهده در ایتا
دانلود
✅عزت از آن خداست! 🔸سردار سلیمانی: اگر از من تعریف کردند و گفتند «مالک اشتر» و من باورم شد؛ سقوط می‌کنم، اما اگر در درون خودم ذلیل شدم خداوند مرا بزرگ می‌گرداند. ❤️ 🌷🌷🌷🌷🌷 https://eitaa.com/piyroo
⭕️فضای‌مجازۍ‌ࢪا‌دوست‌ندارم! -آمده‌بودیم‌بجنگیم پاتک‌خوردیم! -آمده‌‌بودیم‌مفیدباشیم دچاࢪِسࢪگࢪدانی‌شدیم -آمده‌بودیم‌خوبی‌هاࢪا‌جاࢪبزنیم اسیࢪبدی‌هایش‌شدیم -آمده‌بودیم‌بࢪای‌مهدۍ(عج) یاࢪگیری کنیم! واࢪدِارتش‌شیطاטּشدیم! -آمده‌‌بودیم‌ندانسته‌ها‌ࢪایادبگیریم ! داࢪیم‌فࢪاموش‌مۍکنیم‌هماטּدانسته‌ها‌را! -آمده‌بودیم،که‌بگوییم:آࢪی،ما‌هم‌هستیم! دࢪگیࢪدیده‌شدن‌شدیم‌و‌نیت‌ها،یادماטּ رفت. -آمده‌بودیم‌و‌آمده‌بودیم، خوب‌آمدیم...بد‌نࢪویم! .🌱 🌷🌷🌷🌷🌷 https://eitaa.com/piyroo
🔰 رهبر انقلاب پیش از ظهر امروز (جمعه) یکم مرداد ماه، نوبت دوم واکسن ایرانی کرونا را دریافت کردند. 🌷🌷🌷🌷🌷 https://eitaa.com/piyroo
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
مقام‌معظم‌رهبرۍ : باید واستید🌱 شما بچه‌هایِ انقلابید باید پایِ انقلاب واستید..! 🌷🌷🌷🌷🌷 https://eitaa.com/piyroo
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 مراسم عزاداری مقابل منزل شهید ضرغام پرست 🔹شهید ماهشهری نیروی انتظامی که در شب عید قربان توسط آشوبگران به شهادت رسید. 🌷🌷🌷🌷🌷 https://eitaa.com/piyroo
‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ بعضۍوقٺاهم‌بایدبشینی سرسجاده،بگۍ:خداجونم لذت‌گناه‌ڪردن‌روازم‌بگیر میخوام‌باهاٺ‌رفیق‌شم... یارَفیقَ‌مَن‌لارَفیقَ‌لَه❤️ خدایالذت‌گناه‌رو‌ازمون‌بگیر🌱⁦ خدایا‌لذت‌عبادت‌وشیرینی‌خودت‌رو‌بده⁦ 🌷🌷🌷🌷🌷 https://eitaa.com/piyroo
امروز چادر بانواݩ، از عباے منݩ با ارزش‌ٺراسٺ! بانواݩ با حفظ حجاݕ برٺر خود، مروج‌ دیݩ‌اسݪام‌هسٺند. 🌿آیت‌ا..گلپایگانی 🌷🌷🌷🌷🌷 https://eitaa.com/piyroo
مقام‌معظم‌‌ࢪهبرۍ : شهید برونسی تحصیلات عالیه که نداشت ، توی جبهه کسانی که او را دیده بودند ، می‌گفتند: وقتی می‌ایستاد و سخنرانی می‌کرد برای این رزمندگان ، تأثیر حرفش از آدم‌های تحصیل کرده بر مراتب بیشتر بود ؛ آنچنان زیر نفوذ درمی‌آورد این بسیجی ها را ؛ کاملا تحتِ‌تأثیر قرار می‌داد و منطقی با آنها حرف می‌زد ، گویی تحصیلات عالیه دارد ؛ روحیه انقلابی این است .💪🏻 🕊 🌷🌷🌷🌷🌷 https://eitaa.com/piyroo
🌻🌼🌻🌼🌻🌼🌻🌼🌻 🌼🌻🌼🌻🌼🌻🌼🌻 🌻🌼🌻🌼🌻🌼🌻 🌼🌻🌼🌻🌼🌻 🌻🌼🌻🌼🌻 🌼🌻🌼🌻 🌻🌼🌻 🌼🌻 🌻 🌟 -من حالم خوبه. ولی می خوای کمک کنی دستت درد نکنه چون مهربان امشب نیست مامان حسابی به کمک احتیاج داره. کسرا به شال ترنج پوزخندی زد و سینی را از دستش گرفت. اخمهای ارشیا ناخودآگاه توی هم رفت. از حرکت کسرا هیچ خوشش نیامده بود. هنوز یادش بود که با ترنج چه آتش ها که نسوزانده بودند. یعنی هنوزم همینقدر صمیمی هستن؟ ترنج با دسته بشقابی برگشت و مشغول چیدنشان شد. ماکان بلند شد و گفت: -بده من. -نه تو برو ظرف میوه رو بیار بذار اینجا سنگینه من نمی تونم. ماکان رفت و ترنج به کارش ادامه داد. وقتی جلوی ارشیا خم شد. دل ارشیا تکان خورد. ترنج بی خیال گذشت. از ماجرای امشب خبر داره؟ پس چرا اینقدر خون سرده. یعنی براش هیچ مهم نیست؟ نگاه گریزانش ترنج را تعقیب کرد. ترنج رسیده بود جلوی شایان که توی مبل ولو شده بود و با تمسخر او را تماشا می کرد وقتی بشقاب را جلویش گذاشت شایان دستی به دنباله شال ترنج که از یک طرف صورتش آویزان شده بود زد و گفت: 🌻 🌼🌻 🌻🌼🌻 🌼🌻🌼🌻 🌻🌼🌻🌼🌻 🌼🌻🌼🌻🌼🌻 🌻🌼🌻🌼🌻🌼🌻 🌼🌻🌼🌻🌼🌻🌼🌻 🌻🌼🌻🌼🌻🌼🌻🌼🌻
🌻🌼🌻🌼🌻🌼🌻🌼🌻 🌼🌻🌼🌻🌼🌻🌼🌻 🌻🌼🌻🌼🌻🌼🌻 🌼🌻🌼🌻🌼🌻 🌻🌼🌻🌼🌻 🌼🌻🌼🌻 🌻🌼🌻 🌼🌻 🌻 🌟 -آخه تو چطور ایرانی هستی که از چیزی که اعراب بهت تحمیل کردن استفاده میکنی؟ جمع برای یک لحظه ساکت شد. ترنج آخرین بشقاب را هم گذاشت جلوی کسرا و گفت: -دلم می سوزه که این حرفا مال خودت نیست. نه اونی که این حرفارو زده اطلاعات داشته نه تو که داری تکرارشون می کنی. شایان که احساس می کرد داره به عقاید و اطلاعاتش توهین می شود براق شد که: -خودتم می دونی که جواب نداری. عمه هاله اعتراض کرد: - شایان مامان تو رو خدا شروع نکن. شایان ولی سفت و سخت روی حرفش ایستاده بود.: -خوب یک کلمه بگو جواب نداری و تسلیم. ترنج لیون بلندی که کاردهای دسته صدفی مورد علاقه سوری خانم تویش بود را از روی میز کنار سالن برداشت و گفت: -جوابم دارم براتون آقا شایان ولی امشب اصلا وقت مناسبی برای این بحث نیست. و کاردی از توی لیوان بیرون کشید و جلوی مهرناز خانم که اولین نفر بود گذاشت. کسرا هم در پشتیبانی از شایان گفت: -طفره می ری دختر عمو. فرهنگ ایرانی رو دارن با همین چیزا نابود میکنن والا زن در ایران باستان خیلی احترام داشته. ولی الان چی؟ به میمنت دینی که اصلا به ما هیچ ربطی نداره زن شده کنیز. 🌻 🌼🌻 🌻🌼🌻 🌼🌻🌼🌻 🌻🌼🌻🌼🌻 🌼🌻🌼🌻🌼🌻 🌻🌼🌻🌼🌻🌼🌻 🌼🌻🌼🌻🌼🌻🌼🌻 🌻🌼🌻🌼🌻🌼🌻🌼🌻
🌻🌼🌻🌼🌻🌼🌻🌼🌻 🌼🌻🌼🌻🌼🌻🌼🌻 🌻🌼🌻🌼🌻🌼🌻 🌼🌻🌼🌻🌼🌻 🌻🌼🌻🌼🌻 🌼🌻🌼🌻 🌻🌼🌻 🌼🌻 🌻 🌟 عضلات ارشیا سفت شده بود. و دسته مبل استیل توی دستش فشرده میشد. می ترسید چیزی بگوید و احساساتش نسبت به ترنج لو برود. به ترنج نگاه کرد تنها یک لبخند کج روی لبش بود. خونسردی اش برای ارشیا عجیب بود.گذاشتن کارد ها را متوقف کرد و به جمع نگاهی انداخت و رو به عموو پدرش گفت: -ببینین باز این دوتا دارن می پیچن به پر و پای من باز نگین تقصیر ترنجه. شدای ماکان اجازه هیچ حرفی به دیگران نداد: -خوب اگه جواب داری یک بار برای همیشه بگو و خلاص. و ظرف بزرگ میوه را روی میز گذاشت.: -آخه امشب وقت این حرفاست؟ شیوا هم به حرف اومد.: -منم بدم نمیاد بدونم جواب داری یا نه چون این چیزا برای خودمم سوال بود.. ولی عمه هاله رو به شایان گفت: -راست میگه مامان جان دنیایی حرف می تونین بزنین. چکار دارین به این بچه. اخم های ترنج کمی توی هم رفت که لبخند به لب ارشیا آورد. هنوزم بدش میاد یکی بهش بگه بچه. 🌻 🌼🌻 🌻🌼🌻 🌼🌻🌼🌻 🌻🌼🌻🌼🌻 🌼🌻🌼🌻🌼🌻 🌻🌼🌻🌼🌻🌼🌻 🌼🌻🌼🌻🌼🌻🌼🌻 🌻🌼🌻🌼🌻🌼🌻🌼🌻
۱مرداد ماه ، دانشمند هسته ای گرامی باد.🥀 ✅ جوان انقلابی و نخبه علمی، مهندس شهید 🌷 داریوش رضایی نژاد فرزند مشهدی غلامرضا 🗓 ولادت : ۲۹ بهمن ۱۳۵۶ (استان ایلام، شهرستان آبدانان) 👈 دیپلم رشته ریاضی فیزیک (۱۳۷۳) 👈 متأهل 👈 دارای یک فرزند دختر 👈 کارشناس مهندسی برق، گرایش قدرت از دانشگاه صنعتی مالک اشتر اصفهان (۱۳۷۳ تا ۱۳۷۷) 👈 رتبه اول 👈 کارشناس ارشد مهندسی برق، گرایش قدرت، از دانشگاه دولتی ارومیه 👈 قبولی در مقطع دکتری مهندسی برق در دانشگاه صنعتی خواجه نصیرالدین طوسی تهران (۱۳۹۰) 👈 محقق ارشد و از مسئولان سازمان انرژی اتمی ایران 🗓 شهادت : ۱ اول مرداد ۱۳۹۰ 🔹 ترور توسط عوامل موساد اسرائیل با شلیک گلوله در مقابل همسر و دختر خردسالش 📌 محل شهادت: تهران، در مسیر به سمت منزل (همراه خانواده) 📍 مزار اصلی : استان ایلام، گلزار شهدای آبدانان 📍 مزار یادبود : تهران، میدان تجریش، گلزار شهدای امامزاده صالح، مجاور مزار شهدای گمنام، دانشمند شهید پروفسور مجید شهریاری و دانشمند شهید محسن فخری زاده https://eitaa.com/piyroo
افسران جنگ نرم خادمین پیروان شهدای بجنورد
۱مرداد ماه ، #سالروز_شهادت دانشمند هسته ای #شهید_داریوش_رضایی‌نژاد گرامی باد.🥀 ✅ جوان انقلابی و نخ
شهید دکتر داریوش رضایی نژاد در صبح چهارشنبه 29 بهمن سال1356در شهرستان آبدانان در استان ایلام به دنیا آمد. ایشان از همان اویل کودکی در سخن گفتن و دیگر اعمال خود، نبوغ خود را به اطرافیان نشان داد. وی همچنین به واسطه ی اینکه جثه اش ظریف تر و کمی ریزتر از هم سن و سالانش بود، همراه با متولدین 1357وارد دوره ابتدائی شد و همیشه با هوش و توانایی خود، معلم و دانش آموزان را تحت تأثیر قرار می داد. ایشان کلاس سوم ابتدائی را طی تابستان گذراند و دیگر سال های دوره ابتدائی شاگرد اول و نماینده کلاس بود. در دوره راهنمایی با توجه به ظرفیت هوشی بسیار بالای داریوش، مقطع دوم را نیز در تابستان گذراند و با توجه به این سرعت بالا در کسب مدارج علمی توانست پیش از همکلاسی های خود دوره متوسطه را به پایان رساند و در تیرماه1373دیپلم خود را در رشته ریاضی دریافت نمود. دکتر داریوش رضایی نژاد چندین بار در مسابقات علمی استان ایلام مقام اول را کسب کرد. وی همچنین در مهر ماه 1373در رشته مهندسی برق، در گرایش قدرت، در دانشگاه پذیرفته شد. با وجود این که در برخی از رشته های مهندسی در دانشگاه های معتبر تهران، اصفهان، شیراز و... پذیرفته شده بود، اما بنابر انتخاب خود وارد دانشگاه صنعتی مالک اشتر اصفهان شد. شهید والا مقام دکتر داریوش رضایی نژاد با وجود نبوغ ذاتی در امور کارگاهی و آزمایشگاهی که از ویژگی های تمامی نوابغ و مخترعان است، در تحصیل و پذیرش و اجرای آکادمیک نیز بسیار منظم و کوشا بود. ایشان ضمن فراگیری و کسب تجربه در رشته خود، در زمینه استفاده از رایانه و علوم کامپیوتری بسیار توانا بود. با داشتن چنین توانایی هایی، توانست در مدت هفت ترم و با رتبه اول، به عنوان دانشجوی برتر دانشگاه خود فارغ التحصیل شود. شهید دکتر داریوش رضایی نژاد به محض فارغ التحصیلی به عنوان پژوهشگر در مراکز مهم تحقیقاتی و علمی کشور مشغول به کار شد. در عرصه ای که فعالیت داشت، توانایی فراوانی داشت و نبوغ و تلاش خود را در مسیر خدمت به وطن خویش قرارداد. در همان نخستین سال شروع به کار، در آزمون کارشناسی ارشد سال 1378در رشته مهندسی برق، گرایش قدرت، در دانشگاه دولتی ارومیه پذیرفته و مشغول به ادامه تحصیل در دوره کارشناسی ارشد شد. وی در تیر ماه سال 1379 ازدواج نمود و صاحب یک فرزند دختر به اسم آرمیتا گردید که قبل از 5 سالگی و در برابر دیده گانش شاهد پرپر شدن پدر عزیزش بود. شهید گرانقدر در طول خدمت پربار خود چندین مقاله در حوزه تخصصی خود نگاشت و بسیاری ازطرح های تحقیقاتی را رهبری و اجرا نمود. در پی همین فعالیت های علمی از دانشگاه های متعدد اروپایی جهت ادامه تحصیل و فعالیت پژوهشی از وی دعوت به عمل آمد. این دانشمند به رغم همه این فرصت ها به واسطه عشق به این آب وخاک و روحیات خاص خود که همیشه خود را نمونه یک ایرانی وطن پرست می دانست، به همه آنها نه گفت. در چند سال اخیر ضمن تدریس و انجام فعالیت های تحقیقاتی و مسئول اجرای بسیاری از طرح های تحقیقاتی در دانشگاه های تهران،شهید بهشتی و خواجه نصیرالدین طوسی، بود در 34 سالگی معاونت انژری اتمی ایران را به عهده داشت. تخصص اصلی وی، بررسی سیستم انفجار در کلاهک های هسته ای بود. لازم به توضیح است شهید رضایی نژاد با قبولی در تمام مراحل آزمون دکترا سال 1390در دانشگاه خواجه نصرالدین طوسی پذیرفته شد، اما با تأسف بسیار فرصت به پایان رساندن این مقطع تحصیلی نشد و در تاریخ اول مرداد 1390 توسط سرویس جاسوسی اسرائیل (موساد) به شهادت رسید. https://eitaa.com/piyroo
همسر شهید : 🔸نمی‌دانم بگویم خوشبختانه یا متأسفانه ما با داریوش در زمان بود🌷 من و آرمیتا همراه داریوش از محل کار به خانه باز می‌گشتیم که کنار درب منزلمان دو نفر تروریست منتظرمان بودند و به محض رسیدنمان به جلوی یکی از آن دو نفر به سمت ماشین ما آمد و را به گلوله بست و با شش گلوله داریوش را به شهادت رساند🕊 🔹آخرین دیدار من و با دردناک ترین💔 خاطره در ذهن من و دخترم نقش بسته شده است. همسرم بی گناه و ناجوانمردانه در مقابل دیدگان من و به رگبار گلوله بسته شد و حتی فرصت هم پیدا نکردیم 🔸آرمیتا همیشه میگه که آرزویم این است که را ادامه بدم و مثل بابا بشم. من به او می‌گویم که مامان جان پس من چی⁉️ من بمونم؟ و او جواب می‌دهد: «مگه شما نمیگی و ما نمی‌تونیم اونا رو ببینیم ولی اونا ما رو می‌بینند؟ هر وقتی که منم همیشه میام بهت سر میزنم و تنهایت نمی‌گذارم!». 🌷 https://eitaa.com/piyroo
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا