eitaa logo
راه روشن
73 دنبال‌کننده
2.1هزار عکس
971 ویدیو
37 فایل
اهداف و مباحث این کانال: آشنایی و تبیین جریانات فکری، سیاسی، مباحث تاریخ اسلام، تاریخ تحلیلی سیره و زندگانی معصومین(ع)، اخبار روز منطقه وجهان، ویژه طلاب خواهر و فعالین عرصه فرهنگی از میان دانشگاهیان، دبیران، مربیان عرصه فرهنگی ادمین: @Yaskabood10
مشاهده در ایتا
دانلود
📝 | دلایل لزوم سیاسی بودن حوزه و روحانیت 🔺 دلایل لزوم سیاسی بودن حوزه و روحانیت چیست و چه ضرورتی بر این امر مترتب است. طبق آنچه می‌توان از دیدگاه مقام معظم رهبری در این مورد بیان کرد، ۶ علت مهم است که ذیلا به آن می‌پردازیم: 1️⃣ وابستگی این نظام به 🔺 یکی از مهمترین دلایل لزوم سیاسی بودن حوزه‌های علمیه، وابستگی نظام جمهوری اسلامی به روحانیت و علمای دین است. بر همین اساس لازم است تا روحانیان نسبت به مسائل سیاسی آگاهی کامل داشته باشند: 🔸 «نظام جمهوری اسلامی به طبیعت خود، نظامی وابسته به علمای دین است؛ و علمای دین، هم از این حیث که در پدید آوردن این نظام سهم وافر را داشته‌اند و هم از این جهت که مردم درباره نظام به آنها مراجعه می‌کنند و هم از این جهت که خود از جهات مختلف و در مشاغل مختلف، در نظام مسؤولند … 🔸 باید از وضعیت و موجودیت نظام، آن چنان که هست، مطلع باشند؛ نقایص را بشناسند و پیشرفت‌ها را بدانند؛ آن جا که کمک لازم است، آن را تشخیص بدهند؛ آن جا که دشمن به آن توجه پیدا کرده و هدف گرفته است، آن را شناسایی کنند تا بتوانند نقش صحیح خود را در تداوم این نظام ایفا کنند. حوزه علمیه و علمای دین و جوامع دینی و روحانی نمی‌توانند از وضع نظام بی خبر باشند و بی‌خبر بمانند و این بی‌خبری را تحمل کنند.» 2️⃣ نیاز نظام به روحانیت 🔺 همانگونه که این نظام وابسته به روحانیت است، به این نهاد نیز نیاز دارد. به اعتقاد مقام معظم رهبری: «علت فعّالیت حوزه‌های علمیّه……. نیاز حکومت اسلامی است که در طول تاریخ بعد از حکومت امیرالمؤمنین و امام مجتبی علیهم الصّلاة والسلام، دیگر حکومتی با این خصوصیّات، متکّی بر احکام و مقرّرات دینی تا امروز تشکیل نشده است. 🔸 این اوّلین بار است که حکومتی بر اساس قرآن تشکیل می‌شود و جامعه‌ای اسلامی -با همه مشکلات و زحماتی که این کار داشته و دارد- به وجود آمده است. این نظام و حکومت الهی، برای عمل، اوّلاً به معارف و مقرّرات اسلامی احتیاج دارد. ثانیاً در برخی از جاها به اشخاصی برای اداره بعضی از امور این نظام نیاز است که بایستی این دو نیاز را حوزه‌ها تأمین کنند.» ✍️ حجت الاسلام علی اکبر عالمیان ادامه دارد ... 🇮🇷🏴 @rahroshaan ▪️▪️▪️▪️▪️
روحانیت ▪️📎چکیده محتوا: 🔻درك صحيح از تحولات - اجتماعى ايران از جمله نيازهای مبرم نسل كنونى است، اين مقصد زمانى كه با پيوند های دينى آحاد جامعه هم افق شود ضرورتى دو چندان مى يابد. 🔹از آنجا كه در دوران شكوهمند اسلامى، ايران به عنـوان يكـى از اقشـار متخصص و معمار جامعه در زمينه های دينى، علمى، سياسى و اجتماعى قلمـداد مى شـوند، بى شك جريان های فكـری درون ايـن سـازمان كـه در سرنوشـت نظـام سياسـى اجتمـاعى نقش آفرين بوده، موجـب شـناخت صـحيح تری نسـبت بـه مسـائل مختلـف جامعـه و نـوع مواجهه با رخداد های علمـى، سياسـى و اجتمـاعى خواهـد شـد. 🔸اگرچـه شـناخت دقيـق و روايت واقع بينانه از اين جريان های فكـری بـه طور دقيـق و كامـل ميسـر نيسـت؛ زيـرا ايـن ها دارای اصول مكتوبى نيستند كه بتـوان بـه توصـيف كامـل آن هـا پرداخـت، بلكـه فرايندی هستند كه در برابر تحولات و رويداد های گونـاگون عكس عمـل نشـان داده انـد. البته، با قدری تسامح مى توان جريان های فكری كنونى در حوزه های علميه ايران را از زاويه های مختلفى گونه شناسى كرد. 🔹 اين مقاله جريان های مزبور را از پنج منظر مورد بررسى قرار داده است كه هر يك از منظر ها خود دارای تكثر های گوناگونى انـد. لازم بـه ذكر است به جهت روشن نبودن دقيق تمامى زوايای جريان های برشمرده شده در مقاله، و همچنين جهت رعايت اختصار، از ذكر نام افراد فعال در هر يـك از هـا خـودداری شده و تنها به توصيف اصول فكری و رويكردهای اساسى آنها بسنده شده است. ✏️"سید حسین فخر زارع" مقاله جریان اجتماعی سیاسی روحانیت 🇮🇷🏴 @rahroshaan ▪️▪️▪️▪️▪️
🔻روحانيت و در رأس آن ، نهادی فرهنگى اجتماعى اسـت كـه پيشـينه ای طـولانى در جهان تشيع دارد كه چهار وظيفه عمده پژوهش، آمـوزش، تبليـغ و اجـرای شـريعت و ديـن را عهده دار است. 🔹 اين نهاد، از تاريخ شكل گيری خود تـاكنون بـا گونـاگونى روبـه رو بـوده كـه ايـن تحـولات بـه تـدريج در صـورت بندی سـازمان اجتمـاعى اش تأثيرگذاشــته و موجب گرايش ها و عكس العمل های مختلف شده است. سـاختار اجتمـاعى كـه در درون گفتمان دينى و بر مبنای نگرش معرفت شناسـانۀ اجتمـاعى مشخصـى شـكل گرفتـه، در دوران انقلاب اسلامى ايران شكل بارز تری در آگاهى بخشى آحـاد جامعـه در برابـر اسـتعمار خارجى و استبداد داخلى به خود گرفت و از آن جهت كه ، از طرفى رهبران جامعـه و از سويى به عنوان حاملان و مفسران دين نيز قلمداد مى شوند، بى شك، جهت گيری آنان در جهت گيری های جامعه - در قالب جريان های گوناگون - تأثير گذار بوده و هسـت. 🔸 روحانيـت شيعه به لحاظ آزادی عمل، پيوند های مستحكم با توده مردم، اقتصـادی و سياسـى و گــزينش طبيعــى مــردم، همــواره در خــط الــرأس واكنش هــای اجتمــاعى در رويــارويى بــا های فرهنگى و در جامعه بوده اسـت. پيونـد های سـاختاری ايـن سـازمان بـا نهاد های اجتماعى جامعه و تأثيرات متقابل آنهـا موجـب صـورت بندی های زير شـاخه ای و بـه عبارت ديگر، شكل گيری جريان های مختلف - شده است
🔻روشن است كه جبهه گيری های گوناگون درون سازمانى به جهت آن كه نسبت به جريان های ، اجتماعى و فرهنگى نقش متغير مستقل دارد احتمال بـروز واكنش هـای مختلف نسبت به شرايط زمانى و مكانى وجود داشته و از اين رو، با حفظ آرمان هـای اساسـى دينى، موضع گيری مختلفى را مى توان شاهد بود؛ از اين رو كـه اولاً، افـراد انسـانى بـه حسـب طبيعت خود ابعاد شخصيتى متفاوت يا حتى متعارض دارند و ثانياً، اينكـه انسـان - بـر مبنـای حركت جوهری - شخصـيتى سـيال و متحـرك دارد. 🔹 بنـابراين، ممكـن اسـت در طـول زمـان رفتار های خود را تغيير داده و يا خود بازتابى از تناقضات يا مواجهات مختلف اجتماعى شود. 🔹كلمۀ جريان شناسى، اصطلاحى نوپديد و بـدون ديرينـۀ آكادميـک اسـت، ولـى تعبيـر و كاربرد جريان های فكری پيشـينه ای فنـى و علمـى دارد و آثـار علمـى و در مراكـز علمى از سوی انديشمندان در حوزه جريان شناسى و شناخت های فكری، انجام گرفتـه و تدوين و ارائه شده است (نک، بومر، ۱۳۸۰) اما با انـدكى تسـامح مى تـوان گفـت كـه منظـور از جريان شناسى در اينجا، پديده تاريخى و سياسى است كه با خصلت جريانى يعنـى پديـد های كه از يك تاريخ و دوره معين آغاز شده، عينيت يافته و در مـدت يـا دوره مشـخص و معينـى استمرار داشته و جاری بوده و به پايان رسيده يا ادامه دارد. 🔸( احمدی حاجیکلایی، ۱۳۸۷: ۳۵) و يـا بـه تعبير ديگر، عبارت از شناخت منظومه و گفتمان، چگونگى شـكل گيری، معرفـى موسسـان و چهره هـای علمـى و تأثيرگـذار در گروه هـای فكـری، فرهنگـى، و اقتصـادی اســت. (خسرو پناه، ۱۳۸۹ : ۲۱)
🔻با رشد و شكل گيری جريان ها، تشكل ها و عموما انديشه های مختلفى كـه در جامعـه بـروز مى يابد، مطالعات جريان شناسانه نيز بايد پـا بـه پـای آن انجـام شـود و موضـوع شناسـى به عنوان يك روزگار معاصر تلقى شود تا با تبيـين شـبكه های توليـد ايـن جريان هـا، فعاليت ها و عملكرد ها، به نقد و بررسـى و آسيب شناسـى آن بپـردازد. 🔹 ايـن ضـرورت، دربـاره جريان های انديشه ساز و حركت آفرينى چون نهاد كه پيوند های ريشه دار و شبكه وار با آحاد جامعه دارد بيشتر احساس مى شود؛ اما متأسفانه جز مطالعاتى پراكنده و ضمنى، چندان ادبيات مكتوبى در اين زمينه به انجام نرسيده اسـت. 🔸 ايـن آثـار و پژوهش هـا اغلـب بـه كليـت جريان های و فرهنگى جامعه پرداخته و به طور ضمنى به تحليـل و بررسـى عملكـرد و نقش نهاد حوزه و پرداخته اند. برخى از اين آثار رويكـردی كـاملا سياسـى دارنـد ، برخـى نـاظر بـه جريانهــای فرهنگـى و ضـد فرهنگـى انــد و برخـى ديگـر بـه خيزش هــا و حركت های مذهبى و ای كه از ميان آنها، پديده انقلاب اسلامى رشد يافت پرداخته اند و مقطع خاص سى ساله ای را مورد تحليل قرار مى دهند ، برخى ديگر نيز به بررسى جريان های فرهنگى پس از اسلامى پرداخته اند و در نهايت برخى ديگر تنها يك جريان خاص ، يا يكى از وجوه تكثر روحانيت را بررسى و تحليل كرده اند ، اما از اين ميان جز تعداد اندكى ها از پژوهش ها ، نهاد روحانيت را به عنوان يك جريان تأثير گذار و تنها جمعيت آماری تحقيـق مورد بررسى قرار نداده اند كه به نظر مى رسد اين مطالعه كوتاه گامى در اين مسير باشد. 🔸روحانى نيز، در اين مطالعه به كسى اطلاق می شود كه آگاه از دانـش ديـن بـوده و مشـى طلبگى خود را در كسوت ، در حد مناسب و مطلـوبى حفـظ كـرده باشـد و كـاركرد ذاتى اش تبيين و تبليـغ آموزه هـا و ارزش هـای دينـى در جهـت تحقـق عينـى ديـن در سـطوح مختلف جامعه است. 🔹بنابراين، منظور ما از روحانى نه فقط منحصر به كسى است كه ملبس بـه لباس روحانيت و نه كسى كه به معنای واقعى است كه به رغم خواهش هـای نفسـانى در جهت فهم درست دين و عمل به آن گام بر مى دارد؛ اگرچه اينها حد مطلـوب و لازم يـک روحانى است، اما برای مطالعه ای جريان شناختى با فراغت ارزشـى، همـان مـلاك پيش گفتـه كافى است.
🔻وقتى بحث از شناسى در يك مطالعه مد نظر قرار مـى گيـرد، نخسـت توقـع و تبـادر ذهن مخاطب اين اسـت كـه در دانـش جامعه شناسـى كـه شـاخه ای از جامعه شناسـى به عنوان يكى از علوم اجتماعى است (نک بروس کوئن، ۱۳۷۹: ۹۳) و به پيدايى، تطور، نقش آفرينى، ساختار و بنياد های فكری گروه هـای سياسـى مـى پـردازد، چـه تحليلـى از آن ارائـه مى شـود؛ چرا كه در جريان شناسى، عمده مباحث معطوف به اين حوزه و بى شک نيازمنـد وام گيـری از اين دانش است. 🔸اصولاً برای پى بردن به تكوين، خيزش و حركت جريان های ، نقـش، آثار و نتايج كاركرد های آن ها بر سطوح مختلف فردی، جمعـى و سـاختاری و نهـادی بايـد از جامعه شناسى سياسى مدد گرفت ( نک بشریه، ۱۳۷۳) 🔹اما در اين مطالعه گرچـه از ايـن منظـر نيـز غافل نيستيم، اما بحث گسترده تر ازآن است كه ذكر شد. در واقع، چـون نسـبت بـا وقايع وگرايش های سياسى، رويكرد های آنان با دانش و روش های تحليـل و كشـف معرفـت دينى، چگونگى مواجهه با مدرنيته و تجدد و مسائل دنيـای جديـد، تـرابط آنهـا بـا ، تعامل با اهل سنت و توجه به امر سياسى و نسبت آن با سياست، بررسى مى شود، اين مطالعه مى تواند زمينه ها و از جمله تكثر های مختلفى را مد نظر قرار داده و فعـال در حوزه هـای علميـه را در سـنخ های گونـاگون طبقه بنـدی كنـد؛ ضـمن اينكـه بـه اصـلى ترين مشكلات و آسيب های فعلى حوزه ها نيز توجه لازم را خواهد داشت. 🔹 در واقع، از آنجا كه بسياری از حركت های اجتماعى و فرهنگى در تـاريخ اسـلام و ، بر عهده نهاد روحانيت بوده و اين نهاد، هدايت كننده حركت ها و جريان ها بوده اند، از ايـن رو پژوهشگران و تحليل گران نيز از منظرهای مختلف به شناخت، بررسى و تكثر بنـدی ايـن قشـر پرداخته اند تا به كشف روابط اين قشر با ديگر اقشار جامعه و نوع آنهـا در درون جامعه بپردازند. 🇮🇷🏴 را به دوستان خود معرفی کنید. @rahroshaan ▪️▪️▪️▪️▪️
🔻ادامه مبحث 🔹از آنجا كه شناخت، گونه ها و اَشكال مختلفى همچون توصيف، تبيين، تحليـل، تفسـير، سنخ شناسى و پيشينه شناسى دارد، نخست در اين تحقيق بايد مشخص شـود مـراد از شـناخت، در كلمۀ تركيبى جريان شناسى چيست؟ 🔸 اگرچه ممكن اسـت در چنـين مطالعـه ای تمـام ايـن شناسايى ها مد نظر باشد، اما در اين جستار كوتـاه تـلاش بـر ايـن اسـت كـه تنهـا توصـيفى از ويژگى ها، اشتراك ها و همانندی های طيف ها، جريان های فكری رايج در حوزه علميۀ معاصر مد نظر قرار گيـرد از. ايـن رو، مهم تـرين هـدف در ايـن تحقيـق شـناخت و توصـيفى كلـى از جريان های فكری رايج در حوزه علميۀ پس از پيدايش انقلاب اسـلامى - در سـه دهـۀ اخيـر است. اگر چه هيچ جريان و انديشـه ای را نمى تـوان بـدون در نظـر داشـتن پيشـينه و خاسـتگاه اصلى اش مورد مطالعه قـرار داد، امـا از آنجـا كـه ايـن نوشـتار مـوجز در پـى تبيـين و انديشه های جريان های مختلف نيست، به توصيف آنهـا در طيف هـای گونـاگون و بـه حسـب ترابط و تعامل های آنها با پديده های انديشه ای اين سه دهه بسنده شده است. 🔹 اين مقاله حاصل يك مطالعۀ علمى روشمند است كه با مشاركت و همكاری پژوهشـگران حوزوی و علوم اجتماعى و سياسى به روش كيفى و با بهره گيری از ديدگاه های ايشان در طى مصاحبه های مختلف كه مفيد به نظر مى رسد، اجرا شده و تجميع نظرات افراد شاخص در هـر يك از جريان های سازمان ، با بهره گيـری از مصـاحبۀ عميـق و نيـز بررسـى اسـنادی انجام شده است. 🔸 در مصاحبۀ عميق، رويكرد پژوهشگر كما بيش خاصـيت هـدايت كننـدگى دارد؛ چـرا كـه موضوع مورد عميق از سوی او پيشـنهاد مى شـود و پژوهشـگر آزادی كـاملى در اداره مصاحبه دارد، همان طور كه مصاحبه شونده نيـز در پاسـخ هـايش از كامـل برخـوردار است. در تكنيک مصاحبه عميق، كه در اين جا عمدتاً بر فرد متمركز است، پژوهشگـر تـلاش مى كند محتوای پنهان مصاحبه را مشاهده كرده و آن را به شيوه ای كيفـى تحليـل كنـد. بـرای نمونه، در اين پژوهش ـ برای يافتن انگيزه ها - پژوهشگر در پـى آن اسـت كـه از دلايـل نـوع رويكرد مصاحبه شـونده بـا موضـوعات متفـاوت آگـاه شـود و همـۀ چيزهـايى كـه از دور يـا نزديك به موضوع مربوط است را در نظـر بگيـرد؛ امـا تنهـا بـه همـين امـر بسـنده نمـى شـود؛ پژوهشگر با شيوه ای كما بيش هدايت كننده مصاحبه شونده را به سوی هدف خود مى رانـد تـا از تداعى ها و نظرات او در هنگام انتخاب و اظهاراتش آگاه شود.
۱-منطق فهم دين مراد از منطق ، سامان های به هم پيوسته و منسجم برای كشف قضايا و روش شناسـى معرفت دينى است. در واقع منطق فهم دين دانش كاربرد معرفتـى امتزاجـى بـه ديـن، براى كشف و فهم گزاره ها و آموزه هاى آن و سنجش و آسـيب شناسـى معرفـت دينـى اسـت ( نک، رشاد، علی اکبر، ۱۳۹۳، ۴۲_۴۳) در وضعيت كنونى حوزه های علميه، مى توان موضع و نگـرش روحانيـت بـه ايـن مسـئله و شيوه كشف قضايای دينى و روش معرفت شناختى آنان را ذيل سه گروه صورت بندی كرد: الف) معتقدان به منبع عقل و نقل در كشف معرفت دينى 🔸گروه زيادی از به هماهنگى عقل و نقـل- بـه عنـوان منبـع كشـف ديـن - اعتقـاد دارند. اين گروه عقل نظری، عقل عملى، عقل تجربى و عقل تجريـدی و عقـل اشـراقى را در كشف معرفت دينى مؤثر مى دانند و معتقدند همچنان كه تعـارض ميـان احاديـث را بـه وسـيلۀ تعادل و تراجيح، عام و خاص و مطلق و مقيد مورد ارزيابى قرار مـى دهـيم، لازم اسـت همـين شيوه را به هنگام تعارض ميان و نقل به كار گيريم. رو از اين ، عقل، نزد اين گروه، نه تنها در كشف موضوعات بلكه در كشف احكام نيز كارگر است. ب) استناد محدود عقل 🔹گروهى ديگر از حوزويان، عقل را در يك محدوده خاص به رسميت شناخته و خطـوط و حدودی را فراروی داوری های عقلى قـرار مى دهنـد و عقـل را از داوری در بـاره فراتـر از آن حدود منع مى كنند. اين گروه ضمن آن كه عقل نظری را مستند به بديهيات مى داند، به اعتبـار عقل عملى در كشف پارهای از جزئيات و اعتبار عقل عرفى در كشف موضوعات معتقدند. تفاوت اين گروه با گروه قبل، آن است كه گروه قبل، تحميل هيچ محدوديتى را بـر عقـل نمى پذيرد و هرگونه محدوديتى را كه برای عقل باشد، ذاتى آن مى داند؛ و لكن اين گـروه از عقل استفاده كلامى و جدلى مى كنند. 🔸شايد بتوان گفت قائلين به اين دو گفتمان، بـه عنـوان متـدولوژی منسـجم، شـاكلۀ اساسـى تفكر حوزه و را تشكيل مى دهد. ج) معتقدين به عقل استنباطى 🔹اين گروه برای عقل هيچ گونه داوری قائل نبوده و اگر داوری ای را بپذيرند بـرای اسـتنباط از نقل مى باشد؛ در واقع در اين مرتبه، عقل به دليل اينكه عهده -دار اسـتنباط از نقـل اسـت بـه عنوان عقل استنباطى از آن ياد مى شود (نک: پارساییان ۱۳۸۸، برنجکار، ۱۳۹۱) اين گروه از ، افزون بر نقل، به عقل نيز بها مى دهند، اما عقل برای آنها منبع كشف ديـن نيسـت. بـه عبـارتى ديگر، آنان عقل پيشينى و عقل منبعى مستقل از نقل را قبول ندارند و از آن تنها به عنوان ابزار پسينى ما بعدا ايمان استفاده مى كنند. ايـن گـروه كـه در پـى تأسـيس فلسـفه شـدن اسـلامى هستند از ميراث دانشى مسلمانان يعنى فلسفۀ ما صدرا، منطـق ارسـطويى و اصـول فقـه گـذر مى كنند و به جز فقه ترميم شده، دانش ديگری از ميراث قبل را قبول ندارند. 🇮🇷🏴 را به دوستان خود معرفی کنید. @rahroshaan 🔸🔹🌿🔸🔹 ▪️▪️▪️▪️▪️
ادامه مبحث 🔻روحانيت وحقوق بشر 🔸حقوق بشر به يكى از مناقشه آميز ترين مسائل مدرن در سـال های اخيـر تبـديل شـده است؛ اين مسئله كه همواره با نگاه سنتى به انسان همـراه بـود بـا ورود مسـائل چنـد ديدگاه را به همراه خود به وجود آورده است كه به تبع آن، را نيز از درون بـه چنـد گروه تقسيم كرده است: 1⃣جدايى ميان الاهى و حقوق بشر: به اين معنا كه ساحت، مبانى و عناصر اصـلى حقوق بشر اومانيستى و بى اعتبار است و با ساحت حقوق اساامى متمايز است به همين دليل حقوق بشر اسامى بر آن برتری دارد؛ 2⃣نگاه همسان سازی: به باور نو انديشان حـوزه، ميـان نگـرش اسـلام و بشـر نگـاه تقارب مندانه وجود دارد و خواهان تعامل آن دو با هم اند؛ 3⃣نگاه قرابت مندانه: ً گروهى كه حقوق بشر جديد را يا كلا و يا تا اندازه ای پذيرفته اند.
📌ادامه بحث جریان شناسی اجتماعی سیاسی روحانیت منظر چهارم: و منظر چهارم به نوع ترابط با جمهوری اسلامى مرتبط است كـه مىتـوان آنهـا را در تكثر های مختلفى بحث كرد: 1⃣روحانيت و انقلاب اسلامى در فاصله سال های ۱۳۴۲ تا ۱۳۵۷ سه جريان متغير و متداخل ولـى قابـل تشـخيص در بـين روحانيت بوجود آمد: 🔸الف) جريان نخسـت: كـه پرنفـوذ ترين جريـان بـود كـه از علمـا و محتـاط و غير سياسى تشكيل مى شد به اعتقاد اعضای اين جريان، روحانيت بايد از كـار دوری گزيند و به مسايل معنوی، تبليغ كلام خدا، تحصيل در حوزه ها و آموزش علمای نسـل آينـده بپردازد. 🔹اينان تنها در پاره ای از اوقات و بنا بـه دلايلـى بـرای پـا در ميـانى يـا چيـزی شـبيه آن، ممكن بود به نوعى حركت دست زنند. رهبران انجمن حجتيه - به لحاظ فكری و يا از روی تقيه- اين گونه مى انديشيدند و بر ايـن بـاور بودنـد كـه را اساسـاً نمى تـوان بـه غير معصوم سپرد و بايـد بـا دولـت كنـونى مماشـات نصـيحت گرايانه داشـت. 🔸البتـه، رويكـرد تاريخى در روزگار پس از نيز چنين اقتضايى داشت.
5⃣منظر پنجم: روحانيت و نظام حوزه های علميه تكثر هايى كه از مسائل صنفى روحانيـت و حوزه هـای علميـه بـر مـى خيـزد: معمـولاً در ميـان ، سه رويكرد عمومى، نسبت به تحفظ يا تحول دربـاره مسـائل صـنفى حـوزه وجـود دارد. برخى از وضع موجود حمايت مى كنند؛ برخى ضمن انتقاد از وضع موجود با اصلاحات حداقلى موافقند؛ و بالاخره اين كه برخى از اصلاحات حداكثری حمايت مى كنند كه در ذيل به مهم ترين مسائل مناقشه خيز صنفى اشاره شده است: الف) استقلال حوزه 🔻شايد بتوان گفت كه اكثريت قريب به اتفاق حوزويـان بـه حـوزه از حمايت هـای دولت و عدم وابستگى به حكومت معتقد باشـند و ايـن را تأثيرگـذارترين مؤلفـه در آزادگـى انديشه قلمداد مى كنند؛ زيرا دولت يكى از قوای سه گانه است و مشكلات بسياری را متوجه حوزه خواهد كرد و با وابسته شدن حـوزه بـه نظـام حـاكم عمـا از آن عليـه انحرافات احتمالى دولت خواهد كاست. 🔸 درواقع استقلال مالى روحانيت در شـيعه و فرهنـگ ظلم ستيزی حاكم برآن و تكيه بر عنصر جهاد و شهادت را بايد از جمله دلايل قدرت علما در نام برد (زیبا کلام، ۱۳۷۲، ۷۲_ ۸۰، نیز نک، مطهری، مشکل اساسی در سازمان روحانیت) 🔹 به اعتقاد برخى چون اساس حكومت مبتنى بر نظام ولايـى و احكـام اسـلام اسـت و در رأس آن فقيـه عـادلى قـرار دارد، اگر شخص رهبری و نهاد ولايت فقيه اين امر را به دست بگيـرد، عـين حـوزه است. آنچه بيشتر علما و حوزويان با آن مخالفت اند اتكای حوزه به جهت اقتصادی به دولـت و ارتزاق از آن ناحيه است، نه وابستگى به رهبـری و نهـاد كـه در نظـر عـده ای شـايد بهترين شيوه ارتباط و حاكميت قلمداد شود.
🔻نتيجه گيری🔻 روحانيت حوزه های علميه در دوره پس از انقلاب اسـلامى را مى تـوان از منظرهـای مختلفـى سنخبندی كرد كه پنج منظر مهم آن در اين مقاله آورده شده است: نخستين منظر در ارتباط با تكثر هايى است كه ريشـه در رخـداد های علمـى و انديشـه های اجتمـاعى گذشـتۀ حوزه هـای علميه دارند هم چـون رويكـرد روحانيـت بـه چگـونگى كشـف معرفـت دينـى و نـوع تعامـل تقريب گرايانه يا تقليل گرايانه با اهل سنت؛ دومين سنخ بندی به رويـارويى آنـان بـا و مسائل دنيای جديد مرتبط است؛ منظر سوم درباره توجه يا عدم توجه روحانيون به امر است؛ چهارم، تكثر هايى كه از نوع ارتباط آنان بـا سرچشـمه مى گيرنـد و بالاخره پنجمين گونه تكثرها برآمده از مسائل صنفى روحانيت و حوزههای علميه است. نتيجۀ حاصل از اين جريانى كه با توجـه بـه مصـاحبه های گونـاگون و تحليـل محتوای كيفى آنها به دست مىآيد را در مؤلفه های زير مى توان خلاصه كرد: 1⃣بخش گسترده ای از روحانيت - در دوران شكوهمند - بـه دانش هـايى كه پيش از اين چندان مورد اهتمام نبود، اما برای نهادی با اهميت ماننـد در پاسخگويى به مسائل مهم جامعه ضرورت داشت، دست يافته است؛ 2⃣روحانيت ايران در سايۀ تفكرات امـام خمينـى و مفسـران وی توانسـته اسـت بـا ايجـاد همزيستى ميان ظرفيت های تفكر دينى و ظرفيت های دنيای تجدد، با توجه به الزامـات زمان و مكان به الگويى كه بر منابع و ذخاير دينى مبتنى است دست يابد؛ 3⃣نگاه تقريب گرايانۀ به مذاهب اسلامى، جهت يك پـارچگى جهـان اسلام، در ميان اكثر روحانيون، نگاه غالب در حوزه های علميه است؛ 4⃣در روش شناسى معرفـت دينـى در منبـع دانسـتن عقـل و نقـل، اگرچـه شـاهد افـراط و تفريط هايى هستيم، اما حاكميت اعتقاد به هر دو منبع به صورت اعتدالى در منطق فهـم دين صورت خشنود كنند های در حوزه های علميه دارد؛ 5⃣ در توجه به امر ، به رغـم اينكـه تكثر هـای مختلفـى در حـوزه وجـود دارد، امـا طيـف افـرادی كـه امـر سياسـى را در قالـب نظـم سياسـى جديـد تحليـل مـى كننـد و مى كوشند با در هم آميختن قواعد نظم مدرن با حكومت اسلامى، بر چارچوب نظريۀ و نظام جمهوری اسلامى پا فشاری كنند، چشم گير است؛ 6⃣درباره مسائل صنفى و حوزه های علميه نيز رويكرد های مختلفى وجـود دارد، اما مهم ترين دغدغه ای كه در ميان علما و بزرگان حوزه وجود دارد و اكثريت آنان را در برمىگيرد، مسائلى همچون حوزه، عـدم وابسـتگى آن بـه حاكم، مسائل مربوط به نظام آموزشى از قبيل متون درسـى ، اسـتاد محـوری، تكثيـر موسسه ها و مراكز اقماری و پيرامونى حوزه است كه به رغم آثار و بركاتى كه دارنـد، اصل و مركز را تحت الشعاع قرار داده . 🇮🇷 را به دوستان خود معرفی کنید. @rahroshaan 🔸🔹🌿🔸🔹