📌 #رئیسجمهور_مردم
روایت مراغه
بخش هفتم
پیکر شهید مالک رحمتی وارد محل برگزاری مراسم شد؛
شعار مردم: «مالک اشتر آذربایجان»
ادامه دارد...
عطا حکمآبادی | از #تبریز
جمعه | ۴ خرداد ۱۴۰۳ | ساعت ۱۰:۳۸ | #آذربایجان_شرقی #مراغه
ــــــــــــــــــــــــــــــ
🇮🇷 #راوینا | روایت مردم ایران
@ravina_ir
✉️ با ما همراه باشید و به دیگران معرفی کنید:
📎 بلـه | ایتــا
📌 #رئیسجمهور_مردم
روایت مراغه
بخش هشتم
فرزند مراغه به آغوش مردمش بازگشت.
در مورد شور و اشتیاق مردم به حضور در این مراسم همین بس که فقط هقهق گریه میشنوم. مردم گریههایشان را گره میزنند به «یا حسین»های بلند و دسته جمعی.
ادامه دارد...
محمد حیدری | از #تبریز
جمعه | ۴ خرداد ۱۴۰۳ | ۱۰:۴۵ | #آذربایجان_شرقی #مراغه
ــــــــــــــــــــــــــــــ
🇮🇷 #راوینا | روایت مردم ایران
@ravina_ir
✉️ با ما همراه باشید و به دیگران معرفی کنید:
📎 بلـه | ایتــا
📌 #رئیسجمهور_مردم
روایت مراغه
بخش نهم
داشت از حال و هوای شهر برای پدر شهید میگفت. از پارچه سیاههای کوچه و خیابان ، از ایستگاههای صلواتی، از پوستر و بنرها ...
در برابر هر جمله پدر شهید مظلومانه سرش را با حزن تکان میدهد. بندهی خدا بیمار است و تازه چند ساعت است که فهمیده مالک، پسرش، پر کشیده است. از دیشب دوستانِ پسر داشتند آرامآرام آمادهاش میکردند.
ادامه دارد...
عطا حکمآبادی | از #تبریز
جمعه | ۴ خرداد ۱۴۰۳ | ساعت ۱۰:۵۰ | #آذربایجان_شرقی #مراغه
ــــــــــــــــــــــــــــــ
🇮🇷 #راوینا | روایت مردم ایران
@ravina_ir
✉️ با ما همراه باشید و به دیگران معرفی کنید:
📎 بلـه | ایتــا
📌 #رئیسجمهور_مردم
روایت مراغه
بخش دهم
به دلیل ازدحام جمعیت ۲۰ دقیقه است که درب آمبولانس باز نمیشود.
ادامه دارد...
عطا حکمآبادی | از #تبریز
جمعه | ۴ خرداد ۱۴۰۳ | ساعت ۱۳:۰۰ | #آذربایجان_شرقی #مراغه
ــــــــــــــــــــــــــــــ
🇮🇷 #راوینا | روایت مردم ایران
@ravina_ir
✉️ با ما همراه باشید و به دیگران معرفی کنید:
📎 بلـه | ایتــا
📌#رئیسجمهور_مردم
خداحافظ
دستهایش را پشت کمرش حلقه کرده بود و زیر چشمی دلنوشتهها را میپایید. خودکار را برداشتم و رفتم به طرفش.
_بفرمایید شما هم یک چیزی بنویسید.
هول شد و عقب عقب رفت.
_من؟ نه من چی بنویسم. اصلاً خطم خوب نیست.
گفتم:«حرف دل زدن که خط خوب و بد نمیشناسه.»
خودکار را گرفت. بغضش ترکید و خودش را انداخت روی مقوا.
با خط درشت نوشت: خداحافظ
مریم برزویی
پنجشنبه | ۳ خرداد ۱۴۰۳ | #خراسان_رضوی #سبزوار
ــــــــــــــــــــــــــــــ
🇮🇷 #راوینا | روایت مردم ایران
@ravina_ir
✉️ با ما همراه باشید و به دیگران معرفی کنید:
📎 بلـه | ایتــا
📌 #رئیسجمهور_مردم
از شهداد تا مشهد
بخش هفتم
مسجدها، حسینیه ها، حوزه های علمیه، مدرسه ها و حتی خانه های مردم، شده اند میزبان زائرها.
نمی توان زائرهای امام رضا(ع) را از جمعیت تشییع کنندگان تفکیک کرد، خیلی ها هیچ وقت نمی خواستند سیاسی باشند اما چه شد که سیاسی ترین آدم کشور، مرزهای سیاست را از بین برد و همه را بی قرار و زائر مشهد کرد؟
ساکن حسینیه شده ایم، حسینیه ای که سهم هر زائر یک پتو و یک بالشت است اما پر است از صفا و صمیمیت، ترک و کرمانی و کرجی و شمالی کنار هم می نشینند و از خاطرات مشهد آمدنشان می گویند.
مثل زن ترکی که از سلماس آذربایجان آمده؛ می پرسم که چرا تشییع تبریز را نرفته؟ می گوید شوهرش پلیس است و سرکار بوده و نتوانسته برود اما آنقدر پای تلویزیون اشک ریخته که شوهرش داوطلبانه راهی مشهد شده، از شهرشان تا مشهد ۲۴ ساعت سوار ماشین و اتوبوس بوده اند، فقط برای یک تشییع که تابوت را از دور می شود دید و برای زیارتی که فقط می توان از دور سلام داد.
چطور می شود که یک رجل سیاسی، مرز عواطف و عقاید را این گونه متحول می کند؟!
ادامه دارد...
مهدیه سادات حسینی | از #کرمان
پنجشنبه | ۳ خرداد ۱۴۰۳ | ساعت ۱۲:۹۰ | #خراسان_رضوی #مشهد
ــــــــــــــــــــــــــــــ
🇮🇷 #راوینا | روایت مردم ایران
@ravina_ir
✉️ با ما همراه باشید و به دیگران معرفی کنید:
📎 بلـه | ایتــا
📌 #رئیسجمهور_مردم
روایت مراغه
بخش یازدهم
پیکر شهید دفن شده است. خانوادهی شهید آمدهاند کنار مزارش برای آخرین وداع.
میثم مطیعی روضهی قتلگاه میخواند و مردم هایهای گریه میکنند. انگار هیچکس هنوز باور نکرده است که دیگر مالک رحمتی در بینشان نیست.
ادامه دارد...
عطا حکمآبادی | از #تبریز
جمعه | ۴ خرداد ۱۴۰۳ | ساعت ۱۳:۱۵ | #آذربایجان_شرقی #مراغه گلزار شهدای الزهرا
ــــــــــــــــــــــــــــــ
🇮🇷 #راوینا | روایت مردم ایران
@ravina_ir
✉️ با ما همراه باشید و به دیگران معرفی کنید:
📎 بلـه | ایتــا
شهادت برایت زود بود.mp3
4.74M
📌 #رئیسجمهور_مردم
📌 #شهید_جمهور
شهادت برایت زود بود
توی تحقیقم میرسم به اینجا که از حوالی سال٩٨ رفته رفته درآمد ایران از منابع گردشگری کم و کمتر شده و سال ١٣٩٩ دیگر صفر شده، دلیلش را کرونا فرض میکنم که حتماً هم موثر بوده. ولی توی سال ١٤٠٠ که هنوز کرونا به خصوص در دیگر قسمت های دنیا خیلی رنگ نباخته از حوالی پائیز یک گروه قانونهایی که دو سه سال است تصویب شدهاند میافتند روی مدار اجرا و جاری میشوند.
📃 متن کامل
✍ سید علیمحمد حسینی | #اصفهان
ــــــــــــــــــــــــــــــ
🇮🇷 #راوینا | روایت مردم ایران
@ravina_ir
✉️ با ما همراه باشید و به دیگران معرفی کنید:
📎 بلـه | ایتــا
📌#رئیسجمهور_مردم
خاک کارخونههای مازندران رو جارو کرد
سینی حلوا را گرفتم به طرفش. تشکر کرد و انگشت لرزانش را چسباند به لبه سینی. بعد گذاشت روی لبهایش و صلوات فرستاد. از لهجهاش پیدا بود، اهل این طرفها نیست.
پرسیدم:«اینجا مهمون هستید؟» گفت: «آره، مازندرانیام. داشتیم میرفتیم مشهد که خبر رو شنیدیم دیگه رمق نموند برامون. اومدیم سبزوار خونه اقوام.» لبخندی زدم و گفتم:«آقای رئیسی چند وقت قبل مهمون شهر شما بود درسته؟» سرش را انداخت پایین.
«خدا منو ببخشه چقدر بدش رو میگفتم قبل این که از کاراش خبردار بشم. بزرگی کرد برا شهر ما.»
پرسیدم: «چطور؟»
بغضش را قورت داد و گفت:«خاک کارخونههای مازندران رو جارو کرد.»
مریم برزویی
پنجشنبه | ۳ خرداد ۱۴۰۳ | #خراسان_رضوی #سبزوار
ــــــــــــــــــــــــــــــ
🇮🇷 #راوینا | روایت مردم ایران
@ravina_ir
✉️ با ما همراه باشید و به دیگران معرفی کنید:
📎 بلـه | ایتــا
راوینا | روایت مردم ایران 🇮🇷
📌 #رئیسجمهور_مردم
روایت تبریز
بخش شصتوهفتم
تا شهدا را بیاورند می روم سری به قطعهی مدافعان حرم بزنم. آن نزدیکیها چند موتور پشت هم ریسه شده و جوانهای دورش با لباس سپاهی توجهم را جلب می کنند. سن بالاترشان را پیدا میکنم تا صحبت کنم. میگوید من نمیتوانم خوب حرف بزنم. «افشین» را صدا می کند.با افشین از هر دری حرف میزنم، حرفهایش می رسد به مردمی بودن آقای آلهاشم به اینکه همیشه در دسترس بود.جوان است حدود بیست ساله. سوالی را که دیروز از پسر همسن و سالش شنیدم میپرسم: «چرا مسئولین ما مواظب خودشان نیستن؟ حیف نبود؟ ماشین ضد گلوله چه ایرادی داره؟» بدون تأمل میگوید: «مسئولی که بین مردم احساس امنیت نمی کنه ماشین ضدگلوله سوار می شه. مسئولای ما مردم رو خانواده خودش میدونن و از طرف مردم احساس خطر نمیکنن.»
تشکر می کنم از همراهیاش با گفتگو. برمی گردد پشت سرش و داد میزند: «علی!بیا صحبت کن!»
علی حرف را میکشاند سمت مهربانی و شوخ طبعی حاج آقا. از نزدیک با حاج آقا دیدار داشته است. ریش و قیچی را می سپرم به خودش که هر چه به ذهنش می رسد تعریف کند. لبخند می زند. دست روی ریش تنکش می کشد: «یک جمعه پیشش بودیم. حرف یکی از دوستان را که تازه ارتقای درجه گرفته بود پیش کشیدیم:حاج آقا! یکی از دوستامون می خواد سنبل بزنه رو شونهاش. حاج آقا نگاه کرد به دور و برش و گفت: کجاست؟ بگین بیاد. درجه را گرفت، صلوات فرستاد و روی دوشش نصب کرد. بعدش رفیق ما رو محکم در آعوش فشار داد.»
توصیههای حاج آقا دقیقا یاد علی مانده است. اسمشان را گذاشته «خاصا سوز»:
«پسرم این لباسی که تنت کردی بهش وفادار باش! کاری نکن وقتی خاکت کردن با انگشت نشونت بدن. ساده باش! خاکی باش! کارتو درست انجام بده.»
دست آخر میخوام ازشون عکس بگیرم میگویند اجازه ندارند. به نمایندگی از خودشان عکس موتورهایشان را میگیرم و میروم سمت جمعیت.
ادامه دارد...
لیلا طهماسبی
پنجشنبه | ۳ خرداد ۱۴۰۳ | ساعت ۱۰:۰۰ | #آذربایجان_شرقی #تبریز وادی رحمت
ــــــــــــــــــــــــــــــ
🇮🇷 #راوینا | روایت مردم ایران
@ravina_ir
✉️ با ما همراه باشید و به دیگران معرفی کنید:
📎 بلـه | ایتــا
بی حاشیه.mp3
7.61M
📌 #رئیسجمهور_مردم
📌 #شهید_جمهور
بی حاشیه
توی مناظرات انتخاباتی بود. نشسته بودیم پای تلویزیون و تند تند تخمه میشکستیم. انگار مسابقات کشتی یا بوکس میدیدیم. منتظر بودیم هر کس یک حرف بگوید و طرف مقابل دو تا جوابش را بدهد. به تو گفتند بیسواد شش کلاس درس خوانده، گفتند امام رضا را جناحی نکن، گفتند اصول حرف زدن با دنیا را بلد نیستی.
✍ لیلا جوانی | #اصفهان
ــــــــــــــــــــــــــــــ
🇮🇷 #راوینا | روایت مردم ایران
@ravina_ir
✉️ با ما همراه باشید و به دیگران معرفی کنید:
📎 بلـه | ایتــا