#زندگی_زیر_یک_سقف
نسخههای شیرین برای روابط تلخ
سرزنش نکنید
💞 نکوهش اشتباهات همسر، باعث نافرمانی میشه و تأثیری در تغییرمثبت شرایط و رفتارش نداره.
مادر همسرتون نباشید
💞 با شوهرتون مثل مادرش رفتار نکنین و مواردی رو که بارها به فرزندتون توصیه میکنید، به اون نگید.
دخالت نکنید
💞 اگه شوهرتون کارهای شخصیش رو اشتباه انجام داد دخالت نکنین، اجازه بدین خودش متوجه اشتباهش بشه.
مقایسه منفی نکنید
💞 با مقایسه منفی شوهرتون با دیگران، اون احساس بازنده بودن میکنه. تنها در صورتی همسرتون رو مقایسه کنید که مرد، برنده باشه.
دستور ندید
💞 دستور دادن باعث کدورت و بیمیلی به انجام کار میشه، به جای دستوردادن، با محبت، شوق انجام کاری رو تو همسرتون ایجاد کنید.
با محبت صحبت کنید
💞 توجه کلامی به همسرتون رو جدی بگیرین و علاوه برگفتن جملات محبتآمیز، اونو به زیبایی صدا بزنید.
همسرتون رو تأیید کنید
💞 موقع بحث اگه با شوهرتون مخالف بودید، اونو تکذیب نکنین و جبهه نگیرید. برای اینکه بحث طولانی نشه، موضوع صحبت رو عوض کنید و زمان دیگهای با آرامش صحبت کنید.
❣ @rkhanjani
💜
🌸💜
#رمان_راز_درخت_کاج... 🌲🍃
#قسمت_نهم
از بیمارستان عیسی بن مریم خارج شدیم. شب از نیمه گذشته بود.
پاکبانان شهرداری، جاروهای بلندشان را به زمین می کشیدند و تیز صدا میداد. آن شب یک ماشین دربست کرده بودیم تا بتوانیم به همه ی بیمارستانها سر بزنیم.
توی ماشین نشسته بودیم که شهرام با حالت بچگی اش گفت: مامان، نکند او را #دزدیده باشند؟
مادرم او را تکان داد که ادامه ندهد. من انگار آنجا نبودم. فقط جواب دادم: ها،خدا نکند. انگار با حرف شهرام، زمین زیر پایم تکان خورد. ناخداگاه فکرم سراغ حرف ها و کارهای زینب رفت.
یکدفعه یاد نوشته های روی دفتر زینب افتادم: انی خود را باختم.
#اینجا_جای_من_نیست. باید بروم، باید بروم.
خانه ی زینب کجا بود؟ کجا میخواست برود؟
شهلا با ترس گفت: مامان، صبح که به حمام رفتیم، زینب به من گفت: حتما #غسل_شهادت کن!
مادرم با عصبانیت به شهرام و شهلا نهیب زد که توی این موقعیت، این حرف ها چیست که می زنید؟ جای اینکه مادرتان را دلداری بدهید، بیشتر توی دلش را خالی میکنید؟
من باز هم جوابی ندادم،اما فکرم پیش #وصیت_نامه_های زینب بود؛ آن هم دو تا وصیت نامه. یعنی چه؟ تا آن شب همه ی این حرف ها و حرکات برایم عادی بود، اما حالا پشت هر کدام از اینها حرفی و حدیثی بود.
آن شب آن چنان در میان افکار عجیب و غریب گرفتار شده بودم که وجیهه مظفری با رسیدن به بیمارستان دیگر، چند بار صدایم کرد تا مرا به خودم آورد.
گاهی گیج بودم و گاهی دلم میخواست فریاد بزنم و تا می توانم توی خیابانهای تاریک بدوم و همه ی مردم را خبر کنم که دخترم را #گم کرده ام و کمکم کنند تا او را پیدا کنم. وحشت همه ی وجودم را گرفته بود؛ از تاریکی، از سکوت، از بیمارستان، از اورژانس.
آن شب از همه چیز میترسیدم. سر زدن به بیمارستان ها نتیجه ای نداد. اذان صبح شد، اما ما هنوز سرگردان دور خودمان می چرخیدیم.
آن شب سخت ترین و طولانی ترین شب زندگی من، مادرم و بچه هایم بود. صبح از درد ناچاری به پزشکی قانونی مراجعه کردیم؛ جایی که اسمش هم ترسناک است و تن هر مادری را می لرزاند. اما در آنجا هم رد و نشانی از #گمشده ی من نبود.
دختر#چهارده_ساله من در #اولین_روز_سال_جدید به #مسجد رفته و برنگشته بود.
زینب من آنچنان بی نشان شده بود که انگار هیچ وقت نبوده است؛ هیچ وقت. دختری که تا بعد از ظهر بغلش می کردم، می بوسیدمش،باش حرف میزدم، نگاهش میکردم، آن شب مثل یک خیال شده بود؛ خیالی دور از دسترس.
#نویسنده_معصومه_رامهرمزی
#ادامه_دارد....
@rkhanjani
بهترین چیزی که در زندگی میتوان نگه داشت، یکدیگر است♥️
#سبک_زندگی
———🌻⃟————
@rkhanjani
✍ آیت الله جاودان :
👈 یکی از راه های نجات انسان از #گناه ، پناه بردن به امام #زمان ع است . ايشان به انتظار نشسته اند تا كسی دستش را به سمتشان دراز كند ، تا ايشان او را هدايت كنند .
@rkhanjani
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌑 صلوات خاصه حضرت علیّ بن موسی الرّضا علیه السلام-
✅«اللّهمّ عجّل لولیّک الفرج»
#۲۳ذیقعده
#زیارتی_مخصوص
@rkhanjani
📢 اگر مخلوق به خداوند توجه کند، خداوند هم او را یاد خواهد کرد؛ «فَاذْكُرُوني أَذْكُرْكُم»
◀️ حضرت امام سجاد(ع) در دعای وداع ماه رمضان میفرمایند: خدا راهها و بابهای ویژهای برای شما باز کرده است که یکی از آن راهها، دعوت به "ذکر" و توجه به خودش است. «أين التُّراب و ربُّ الأرباب»! ما کجا و توجه به خدا کجا؟! خدای متعال با محبت و لطافت، این در را باز کرده، ولی ما اصلاً متوجهِ عظمت این باب نیستیم.
◀️ خیلی مهم است که مخلوق به خدا توجه کند؛ آنوقت، توجهِ هیچ، موجب توجهِ به همه چیز میشود که او به ما عنایت و لطف کند و به یاد ما باشد؛ "فَاذْكُرُوني أَذْكُرْكُم"»
@rkhanjani
بسم الحبیب
🍁نقاب نغمه
#قسمت_دوم
#موسیقی
اهم اهم ...
یک دو سه صدا میاد؟🔊🔊🔊
بله بله صدا میاد🤓
خب دوباره ما مُزاحمان همیشگی تشریف آوردیم
مزاحم چیه!! شما مراحمین🤗🤭
راستی ادامه ی قسمت قبل در مورد موسیقی حرف میزدین چیشد؟🤔 من هنوز خیلی چیز ها برام مبهمه🤔
اوه دوباره پات رو گذاشتی رو پدال گاز که😉
نگران نباش ما اومدیم تا بحث قسمت قبل رو ادامه بدیم😁😇😇
خب حالا میشه من یک سوال بپرسم 🤔؟
چرا نشه شما دوتا بپرس🥰🥰
😅توی قسمت قبل گفتین که موسیقی اصوات امیخته با ملودی هستند خب الان آیا همه ی این اصوات حرام اند؟ خب ما هر روز جدا از اهنگ و صدای گیتار و...آواز پرندگان رو می شنویم آیا این دوتا با هم یکسان اند ؟
خب آفرین به موضوع خوبی اشاره کردی حالا بزن بریم تا جونم برات بگه که:
شاید در یک تقسیم بندی بتوان موسیقی را به دو دسته موسیقی طبیعی که همان اصوات و نغمه های طبیعت مثل صدای باد یا آواز پرندگان و دیگری موسیقی هنری که شامل آهنگ هایی انسان با وسایل مصنوعی مثل گیتار و ویولن می سازد تقسیم کرد .
آهنگ های طبیعی دارای سیر ملایم و یکنواختی هستند بنابراین برای انسان جذاب و دلنشین هستند و بر نشاط واقعی انسان می افزایند.
❌ اما موسیقی های اینگونه نیستند ❌
بلکه دارای ارتعاشات و زیر و بم های گوناگونی هستند که سلسله اعصاب انسان را تحت تاثیر خود قرار می دهند . و چون یکنواخت نیستند ممکن است اثرات زیان باری را برای انسان به همراه داشته باشند .
در بعضی مراکز انرزی درمانی ثابت شده که موسیقی آثار بسیاری بر روح و احساسات انسان می گذارد که ممکن است سودمند و هم زیان بار باشد .
حالا باید بدونید که موسیقی ها از نظر حکم فقهی به دو نوع موسیقی ای که گوش دادن آن حلال است ( اما حلیّت و جواز دلیل بر تجویز آن نیست ) و حرام تقسیم می شوند.
"که موسیقی های طرب انگیز و غنایی جزء موسیقی های حرام شناخته می شوند"
پس ملاک حلیت شنیدن موسیقی رسانه و تلویزیون و فلان نیست بلکه شناخت موسیقی بحثی موضوعی است و مکلف باید با تطبیق ویژگی های غنا؛ موسیقی حرام را تشخیص دهد.
حالا اینکه موسیقی های غنایی چطور موسیقی هایی هستند و چه ویژگی هایی دارند و چرا از نظر اسلام حرام هستند و به طور کلی به اثرات موسیقی بر جسم و روح انسان می پردازیم🤓😎
ادامه دارد.....
#تولیدی #انواع_موسیقی_غنا
#موسیقی #غنا
@rkhanjani
نسیم فقاهت و توحید
#رمان_راز_درخت_کاج... 🌲🍃 #قسمت_نهم از بیمارستان عیسی بن مریم خارج شدیم. شب از نیمه گذشته بود. پاک
#رمان_راز_درخت_کاج... 🌲🍃
#قسمت_دهم
#فصل_دوم
#بیداری
نفهمیدم که چند دقیقه یا چند ساعت خوابیدم، ولی در خواب احساس درد و سنگینی می کردم.
#روز_دوم_عید سال 1361بود، اما چه عیدی! زینب راست گفت که عید نداریم.
از خواب که بیدار شدم سرم سنگین بود و تیر می کشید. توی هال و پذیرایی قدم می زدم.
گلخانه پر از گلدان های گل بود.
گلدان هایی که همیشه دیدنشان مرا شاد میکرد و غم دوری بچه هایم که در جبهه بودند، تسکین می داد.
اما آن روز گل های گلخانه هم مثل من غمگین و افسرده بودند. وحشت #گم شدن دخترم حادثه ای نبود که فراموش شود.
اول، وحشت جنگ و حالا وحشتی بزرگتر از آن.
در طی یک سال و نیمی که از جنگ می گذشت، خانواده ی من روی آرامش را به خود ندیده بودند.
در به دری و آوارگی از خانه و شهرمان، و مهر #جنگ_زدگی که به پیشانی ما خورده بود، از یک طرف، دوری از چهارتا بچه هایم که در جبهه بودند و هر لحظه ممکن بود آنها را از دست بدهم،از طرف دیگر؛ رفت و آمد بابای بچه ها بین ماهشهرو اصفهان و حالا از همه بدتر، گم شدن دخترم که قابل مقایسه با هیچ کدام از آنها نبود.
احساس می کردم #گم_شدن زینب مرا از پای در آورده است . معنی #صبر را فراموش کرده بودم.
پیش از #جنگ با یک حقوق کارگری خوش بودیم همین که هفت تا بچه ام و شوهرم در کنارم بودند و شب ها سرمان جفت سر هم بود، راضی بودم. همه ی خوشبختی من تماشای بزرگ تر شدن بچه هایم بود.
لعنت به صدام که خانه ی ما را خراب و آواره مان کرده و باعث و باعث شد که بچه هایم از من دور شوند.
روز دوم گم شدن زینب دیگر چاره ای نداشتم، باید به کلانتری میرفتم همراه با مادرم به کلانتری شاهین شهر رفتم و ماجرای گم شدن زینب را اطلاع دادم.
آن ها مرا پبش رئیس آگاهی فرستادند.
رئیس آگاهی شخصی به نام عرب بود.
وقتی همه ی ماجرا را تعریف کردم، آقای عرب چند دقیقه سکوت کرد و بعد طوری که من #وحشت نکنم گفت: مجبورم موضوعی را به شما بگوییم.با توجه به اینکه همه ی خانواده ی شما اهل جبهه و جنگ هستند و زینب هم دخترمحجبه و فعال است، احتمال اینکه دست #منافقین در کار باشد وجود دارد.
آقای عرب گفت: طی سال گذشته موارد زیادی را داشتیم که شرایط شما را داشتند و هدف #منافقین قرار گرفتند.
#نویسنده_معصومه_رامهرمزی
#ادامه_دارد....
@rkhanjani
📌 کعبه از دل آب ظهور میکند
📖 «وَ اَلْأَرْضَ بَعْدَ ذلِکَ دَحاها* أَخْرَجَ مِنْها ماءَها وَ مَرْعاها؛ زمین را بعد از آن گسترش داد. و از آن آب بیرون آورد و چراگاهها پدید کرد.»*۱
👈 «دَحو» به معنای گسترش است و برخی نیز آن را به معنای تکان دادن چیزی از محلِ اصلیاش تفسیر کردهاند. منظور از دحوالارض (گسترده شدن زمین) این است که در آغاز، تمام سطح زمین را آبهای حاصل از بارانهای سیلابیِ نخستین فراگرفته بود. این آبها، به تدریج در گودالهای زمین جای گرفتند و خشکیها از زیر آب سَر برآوردند و روزبهروز گستردهتر شدند.*۲
🌏 بنابراین دحوالارض را میتوان زادروزی برای شروع دورهای جدید برای خلقت زمین دانست.
📚 ۱. سوره نازعات، آیه ۳۱ و ۳۰
۲. تفسیر نمونه، ج ۲۶، ص۱۰۰
@rkhanjani
📌 کعبه از دل آب ظهور میکند
🗣 سنان میپرسید و امام رضا جواب میدادند.
_ چرا کعبه در وسط زمین قرار گرفته؟
_ چون كعبه جايی است كه زمين از زير آن پهن شده و اولین نقطهای است که از زير آب بيرون آمده و همهٔ بادهای دنيا از زير ركن شامی آن میوزد و آن اولين بقعهای است كه در زمين بنا نهاده شده و آغاز پيدايش زمين است و بعد آرام آرام خشكیها پديدار شدند...*۱
🔰 دحوالارض در ظاهر، سالروز گسترش زمین از زیر کعبه در جهان ماده است ولی حقیقتِ دحوالارض که گسترش معنویت، عدالت و امنیت است با وقوع ظهور منجی رخ خواهد داد.
🔆 همانطور که کعبه نخستین جایی بود که آشکار شده و سرآغاز گسترش زمین شد، در روز ظهور نیز سرآغازی بر حرکت امام عصر خواهد شد.
📚 ۱. عيون اخبار الرضا، ج ۲، ص ۱۷۶، باب ۳۳
@rkhanjani
✍امیرالمؤمنین علیه السلام:
نخستین رحمتی که از آسمان به زمین نازل شد، در بیست و پنجم ذی القعده روز دحوالارض بوده است. کسی که در این روز روزه بگیرد و شبش را به عبادت بایستد، به عبادت صد سال رسیده است.
📚مراقبات، ص۱۸۶
@rkhanjani
بسم الحبیب
🍁نقاب نغمه
#موسیقی
#قسمت_سوم
سلام سلام با ادامه بحث موسیقی با شما هستیم🤚
قسمت قبل درمورد موسیقی حرام گفتیم که مهمترین نوعش غنا بود.
درسته؟!😉
حالا به نظرت از چه کسی اولین بار این موسیقی غنایی صادر شد!؟
👿اولین کسی که مرتکب غنا شد، شیطان بود از آن به بعد غنا به مرور رواج پیدا می کند .
همچنین در روایتی از امام صادق(علیه السلام ) آمده است:
وقتی آدم سلام الله علیه رحلت کرد ابلیس و قابیل با رحلت او خوشحال شدند . آن دو در اجتماع شرکت کردند و به نشانه ی شادی برای مرگ آدم از تنبور و وسایل لهو (آلات دموسیقی ) استفاده کردند.
🔱پس هر کس در روی زمین از این وسایل لذت می برد از پیروان آنان می باشند.
در متون دینی ما حول موسیقی از واژه های مثل غنا؛ طرب؛ترجیع الصوت؛قول زور؛حداء؛ لهو؛ مزمار(نی و فلوت) معزف(تار) ، عود،طبل، تنبور و... مانند آن به کار رفته است.
‼️درسیره اهل بیت علیهم السلام هم هیچگونه موید و تجویزی در باب موسیقی وجود ندارد مگر موارد بسیار نادر .( مثل دروغ و غیبت که حرام هستند و در بعضی موارد ضروری مثل حفظ جان و اصلاح بین و.... از حرمت خارج می شوند؛ موسیقی هم اگر شرایط موسیقی حرام که می گوییم 👇 را نداشته باشد مباح میشود ).
⁉️❌حالا موسیقی حرام و غنایی چه موسیقی میباشد؟
✅موسیقی در فقه معمولا با عنوان غنا بیان شده .اجمالا غنا صدای موزون و خوش آهنگ است که خواه از گلوی انسان درآید و خواه از آلات موسیقی.
غنا یعنی صدای امتداد یافته که در گلو غلت بخورد و موجب طرب شود. طرب یعنی نوعی از خود رهیدگی و سبکی، خواه از سر شادی باشد و یا از سر غم. بسیاری از نغمه ه
و نوحه ها و بسیاری از قرائت های قرآن هم غنا هستند.که بسیار در روایات نهی شده است.
✅خیلی از روایات هم در تعریف قول زور محتوا و مضمون باطل و طرب انگیز بودن و مناسب مجالس عیش و نوش و مجالس لهو لعب بودن همراهی با آلات لهو و موسیقی را دلیل حرمت موسیقی و کار خوانندگی میدانند.
⚠️⚠️⚠️ابوبصیر از اصحاب امامصادق(ع) نقل کرده است که من خدمت امامصادق(ع) بودم. مردی آمد و گفت: یابن رسولالله! در همسایگی من کسانی هستند که مطرب و آوازهخوان میآورند، من گاهی به دستشوییای که پشت دیوار همسایه قرار گرفته، میروم. صدای آوازهخوان را میشنوم و بیش از مقدار لازم آنجا توقف میکنم و از شنیدن آن صدا لذت میبرم، آیا این کار من ناپسند است؟
امام صادق(ع) فرمود: این کار را مکن. مرد گفت: آقا من که نه خودم به مجلس آنها میروم و نه آنها را به خانه خود میآورم، تنها صدای آنها را در دستشویی خانهام میشنوم.
امام فرمود: آیا این آیه از قرآن را نخواندهای: «ان السمع و البصر و الفؤاد کل اولئک کان عنه مسئولا» (اسراء - 36) همانا گوش و چشم و دل همگی ( در برابر خدا) مسئولند.
مرد گفت: یابن رسولالله! این آیه را تا به حال نشنیده بودم، اینک در محضر شما از این گناه استغفار میکنم و تصمیم میگیرم که دیگر این گناه را مرتکب نشوم.
امام فرمود: برو غسل توبه کن و چند رکعت نماز بخوان بعد از نماز استغفار کن و از خدا بخواه که تو را بیامرزد و اگر با آن حال میمردی چه گرفتاریها که داشتی.
⚠️⚠️⚠️پس مهمترین دلیل حرمت موسیقی غنایی ضرری است که بر اذهان مترتب و فساد غنا میشود .
همچنین آثاری که طبق روایات غنا در جامعه به لار خواهد داشت مثل: رواج بی غیرتی و بی حیایی در جامعه؛ رواج بی بند و باری ها فحشا ( مثل خیلی از این پارتی ها و مجالس مختلف و آثار منفی آن بر خانواده ها). کم شدن اعتماد به نفس و بی ارادگی و زیاد شدن جوانمرگی و.......
❓❓حالا ضرر موسیقی بر روح چیه مگ که انقدر مخربه؟!🤔
بهت میگم....
ادامه دارد....
#تولیدی
#موسیقی #غنا
#انواع_موسیقی_غنا
@rkhanjani
#رمان_راز_درخت_کاج...🌲🍃
#قسمت_یازدهم
من که تا آن لحظه جرئت فکر کردن به چنین چیزی را نداشتم، با اعتراض گفتم: مگر دختر من چند سالش است یا چه کاره است که #منافقین دنبالش کنند؟ او یک دختر #چهارده_ساله است که کلاس اول دبیرستان درس می خواند. کاره ای نیست، آزارش هم به کسی نمی رسد.
رییس آگاهی گفت: من هم از خدا می خواهم که حدسم اشتباه باشد، اما با شرایط فعلی، امکان این موضوع هست.
آقای عرب پرونده ای تشکیل داد و لیست اسامی همه ی دوستان و آشنایان و جاهایی که رفته بودیم و یا نرفته بودیم را از ما گرفت. او به من قول داد که با تمام توانش دنبال زینب بگردد.
از آگاهی که به خانه برگشتیم، آقای روستا و خانمش آمده بودند. آقای روستا همکار شرکت نفتی بابای بچه ها بود و خانه شان چند کوچه با ما فاصله داشت.
خبر #گم_شدن زینب دهان به دهان گشته بود و آنها برای همدردی و کمک به خانه ی ما آمده بودند. مادرم همه ی اتفاق هایی را که شب گذشته پیش آمده بود، برای آقای روستا تعریف کرد.
مادرم وسط حرفهایش گریه می کرد و میگفت که چه نذرهایی کرده تا زینب صحیح و سالم پیدا شود. آقای روستا به شدت ناراحت بود و نمی دانست چه بگوید که باعث تسلی دل ما بشود. او بعد از سکوتی طولانی گفت: از این لحظه به بعد، من در خدمت شما هستم. با ماشین من به هر جا که لازم است برویم و دنبال زینب بگردیم.
همان روز، خانم کچویی هم به خانه ی ما آمد. او هم مثل رییس آگاهی به #منافقین سوءظن داشت. شب قبل، بعد از صحبت تلفنی با شهلا، جرات نکرده بود این موضوع را بگوید. از قرار معلوم،طی چند ماه گذشته بعضی از مردم #حزب_اللهی که بین آن هادانشجو و دانش آموز و بازاری هم بودند، به دست #منافقین #ترور شده بودند.
برای منافقین، مرد و زن، دختر و پسر، پیر یا جوان فرقی نداشت. کافی بودکه این آدم ها طرفدار #انقلاب و #امام باشند.
#نویسنده_معصومه_رامهرمزی
#ادامه_دارد...
@rkhanjani