فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌺🌷سلام علیکم
🌷🍃چهارشنبه پاییزیتون
🌼🍃پراز عطر گلهای بهشتی
🌷🍃الهـی خـدا
🌼🍃پـشت و پنـاهتـون بـاشـه
🌷🍃یه روز عالی ،یه روز موفق
🌼🍃یه روز پربرکت ،یه روزشـاد
🌷🍃و پـر از آرامـش و سلامتی
🌼🍃رو بـراتـون مقدر کنـه
🌼🍃صبح تون بخیر و پر برکت
#روضه_حضرت_زهرا سلام الله علیها
روضه وزبانحال حضرت زهرا سلام الله علیها
بالینمه گل پیک اجل گلدی عم اوغلی
باغلاگوزمی فاطمه دینجلدی عم اوغلی
باغلاگوزمی فاطمه دینجلدی عم اوغلی
شیشه عمری دیین وقتیده رحلت داشنا
جمع ائدیب بالالاری گنه یغدی باشینا
هریه بیر نوعی وصیت ایلدی
امام زمان اقا
مولا علی یه بیرنوع وصیت امام حسن آقیا بیرنوع وصیت ایلدی امام حسین آقایا بیرنوع وصیت ایلدی دورازمجلس ومحفل لیمیز
اگر بیر خانواده ده ننه جوان ئوله
یتیم بالاسی قالا هریه بیرنوع وصیت ایلدی
ولی آخرین لحظه ده زینبه غم خانه نی خلوت ایلدی
زینب بالا گل
ایلش بالا گل ایلش بالا گل ایلش بالا
نیندی عاشقان زهرا
ال اورگینین باشنازینبین اوسارالان رنگینه دقت ائلدی
دئدی قیزم اولورم بالا عمرمون آخرلریدی
گتمئلیم بالا اما زینب نچه وصیتیم وار سنه
سعی ایله بالا چوخ باشه قاره باغلاما
مرتضی ایوده اولان وقته اماندی آغلاما
بالا قیزم زینب بابان علینی سنه
تاپشورورام
مرتضی اوده اولاندا اماندی آغلاما
قلبی داغلیدی بالا سعی ایله سنده
داغلاما
عشقینن اغلیانلار هردن
بیرباخیر ننه نین یوزونه ننه بوسوزنه سوزیدی دیورسن ننه ،،ننه باشوادولانم ننه ای وای نظرونده مجسم ایله ننه رو به قبله ایلشیب دوردیاشیندابالایاوصیت
ایلیه حتما بیلیرسوز ننه بالا نی آتایا
تاپشوراراما دیر علینی سنه تاپشورورام بالا ننه گوزم اوسته ای ننه
اوپ یوزون حالین سوروش غرق اولماسین گوز یاشینه
یغ باشاقارداشلارون گونده دولاندیرباشینه
بن عباس نقل ایلیوربعدازشهادت فاطمه زهرا مولا علی هرگون گیدردی قبرستان بقیعه بیرگئجه همراه مولا علی گلدیم اوخلقه تاننمیان قبرین یانینا گوردوم الله علی یوزون قویئدی زهرانین قبرینه ایله یانا یانا آغلادی مولانی اما بیر لحظه هوش آپاردی علینی گوردیم
مولا گوزلرین آشدی بیله سراسیمه
دوردی ایاقا بن عباس قیدک اووه
علی جان هرگئجه دعا ایلئردوون الله صبح اچلمیا صبح کمین قالاسان زهرانین
قبرینین یانندا علی بوگئجه نیه ایستیرسن تزگئدسن ایوه علی آغلادی بن عباس زهرانی یوخودازیارت ایلدیم
یاالله ایله گوردیم دیر عم اوغلی یوبانما گیلن علی گیت ایوه
علی گئدایوه
زهرامگرایوده نه خبر وارعم اوغلی گئدایوه
بالالارم یوخودان دوربلار
خانملخ ایله قلبی یانان
واریازهرا علی گیتدی ایوه دورازخانوادلراگر ایوده یتیم بالا اولا چتین اولار خدای ناکرده یتیم بالااولاآتاگیده ایوه ه حتما
بیرباخاربالالارن یوزونه بالادایوزون قویاربابا نین یوزونه اگرباباخوشحال اولابالاینان
درددل الراماگوره باباناراحت اوننه سیز بالا بیر گوشئه ده الرین قویار اورگینین باشناسادات مجلس امام زمان منی باغشلا مولا گوردی زینب الین قو یوب اورگینین باشنا یواش یواش گلدی بالانین یاننا قیزم زینب نیه بئله ناراحت
سن نیه بئله رنگون سارالوب گوردی زینب آغلادی ای دردی
اولانار ای امیدنن زهراقاپوسنا گلئنر
نئیه بیله آغلرسان بابابیرخواهشیم واربابا باشوادولانیم ای بابامظلوم بابا قهرمان باباقیزم دردون ندی ای هئیتی لرعاشقان زهرا
ننه سیز بالانین دردی نه اولار اوبالاجابالا اللرین سالدی مولا نین بوینونا یواش یواش دیرننه می گویلوم ایستیر بابا
ورصفا منن صورا سارالموش گلشنه
قیزیم آتاون علینی وصیت ایلدی
زینبه علینی سفارش ایلدی قیزم مننن صورا علینین قلبین داغلاما کمکی اولماز قیزم علینین قولونان یاپشان اولماز
ایله مواظبدی زینب روگیمنن بیرسوز سوشدی دیرم زهراجان علی یوزون قویدی
قبروه آغلادی آغلادی بیلدون بالان حسین زینب بیداراولوب دوزنمدون قبریده اما دئیرم نیلدی رقیه یاالله پس نئیلدی اسراکربلاگوزلری باخیراویارالی باشا
سعی ائیله منن صوراچوخ باشه قاره باغلاما
مرتضی ایوده اولان وقته اماندی آغلاما
داغلئیدی قلبی اونون سعی ایله سنده داغلاما
اوپ یوزون حالین سوروش غرق
اولماسین گوز یاشینه
یغ باشاقارداشلارون گونده دولاندیر باشینه
ویرصفا بوسارالموش گلشنه منن صورا
هم باجی اول سن حسینه هم
ننه منن صورا
قوی باشی اوستونده سوهر
گئجه منن صورا
یوخدور طاقتی عطشانلیقا قارداشیوین
قویما حسینیم بیر گئجه عطشان قالامندن سورا
سیرایله صنعت سبحانه دئنن یازهرا
گویده باخ بهرفروزانه دئنن یازهرا
یرده باخ بهرخروشانه دئنن یازهرا
سجده قیل قدرت یزدانه دئنن یازهرا
4_5933713137235657768.mp3
4.32M
#زمینه ای جانسوز (دشتی)
آرزومه ای خدا،پرواز از این خونه كنم
قبل رفتن گیسوی،زینبم و شونه كنم
می روم از این دنیا
می شود علی تنها
من میگم رفتنیم،زینب میگه بازم بمون
ای پرستو بمون و ،بازم برای من بخون
می روم از این دنیا
می شود علی تنها
تا پای جون دادنم،من واسه جونت سپرم
تار مویی نشه كم،از سر تو تاج سرم
بشكند اگر دستم
یاور علی هستم
بین زهرا و علی،آتش در فاصله شد
محسنم اصغر شد و ،دومی هم حرمله شد
می كشه منو آخر
داغ غربت حیدر
دشمن هیزم آورده
فاطمه مگه مُرده
4_5816626328677386053.mp3
1.82M
#روضه شهادت حضرت زهرا سلام الله علیها
ای خاک بقیع بر کف،بهرت گهر آوردم
سرمایه ي عمرم را،باچشم تر آوردم
*میخواد بدن فاطمه شو دفن کنه.علی القاعده احتیاج به دونفر داره.یکی باید وارد قبر بشه.یکی باید بدن رو سرازیر درقبر کنه،فاطمه محرمی جز علی نداره،همین که بدن فاطمه شو سرازیر درقبر کرد.*
که ناگه از لحد نوری بر آمد
نمایان دستی از پیغمبر آمد
*دوتا دست شبیه به دستای پیغمبر بیرون آمد.کنایه از اینکه علی جان،امانتم رو رد کن. زهرا جانم... اگر بدن فاطمه رو بلافاصله برداشت علی ِ مرتضی، غسل داد.کفن کرد.دفن نمود.اما...،بدن میوه ی دلش كربلا سه روز و دوشب روی خاک ماند.بدون غسل وکفن.نه...نه...،بدون کفن نبود.*
کفنی داشت زخاک و کفنی داشت زخون
تانگویند حسین بن علی بی کفن است
#روضه_حضرت_زهرا علیهاسلام
بریم درِ خانه ی حبیبه ی خدا ، فاطمه زهرا سلام الله علیها ... عرض ادب کنیم ...
رسم مراسمات اینه آخرین شب بریم درِ خانه حبیبه ی خدا ... بی بی جانم ... هر چه کردیم ، امشب دیگه چشممون به دستهای توئه فاطمه جانم ...
کدوم دست ؟!... بمیرم ...
علی مرتضی مشغول غسل بود ...
أسما میگه من آب میریختم ، علی بدن رو غسل میداد ... یه وقت دیدم دست از غسل کشید ... سر به دیوار گذاشت ، ناله میزنه ، گریه میکنه ...
آقا از فراقت فاطمه گریه میکنی؟! حق داری ... اما خودت فرمودی دل شبه ، اینگونه ناله نزنید ... بلند بلند گریه نکنید ... چی شده اینطور ناله میزنید؟!
فرمود أسما ... فاطمه ی من تا زنده بود ، بازوی ورم کردشو نشونم نداد ...
شبی که آن تنِ عفت حجاب را شستم
به اشک و خون دل آن دُرّ ناب را شستم
مجال غسل نمی یافتم ز اشک روان
شبی که بضعه ی ختمی مَآب را شستم (بمیرم برا دلت علی جانم ...)
به سینه خونِ دلم موج زد در آن دل شب
که زخمِ سینه ی از خون خضاب را شستم
زهرا جان ...
خدا داند دلم چون گریه میکرد
به حالم دشت و هامون گریه میکرد
ندیدم زخم پهلو را من آن شب
ولی دیدم کفن خون گریه میکرد
زهرا جان ....
نازنین بدنِ حبیبه ی خدارو در دل شب غسل داد ... حنوط کرد ... کفن نمود ... اما هنوز آخرین بند کفن رو نبسته ... یتیمان فاطمه رو صدا زد ... هَلُمُّوا تَزَوَّدُوا مِنْ أُمِّكُمْ ... یعنی بیایید و از دیدار مادر توشه بردارید ... حسنین اومدند ... خودشونو روی سینه ی مادر انداختند ... ناله میزنند ... کَلِّمینی مادر ...
علی مرتضی میفرماید ، خدارو شاهد میگیرم ، فاطمه مهربانی کرد ، دستاشو از کفن بیرون آورد ... حسنین رو در آغوش گرفت ...
چه منظره ای شد نمیدونم... همین قدر بگم هاتفی ندا داد ... یاعلی بردار حسنین را ... ملائکه ی آسمان طاقت ندارند این منظره رو ببینند ...
حسین ..... حسین ... حسین ...
بگیم ملائکه ... شما نتوانستید ببینید حسین روی سینه ی مادر افتاده ... چه حالی پیدا کردید کربلا ... لحظه ای که دیدید ... الشِمرُ جاٰلِسٌ عَلیٰ صَدرِه
#حاج مهدی سماواتی
#روضه و توسل به حضرتِ صدیقۀ طاهره زهرایِ مرضیه سلام الله علیها
عرشیان دور سر زهرا فقط پر می زنند
بهر مستی از شراب ناب کوثر می زنند
معنیِ آب حیات آب وضوی فاطمه ست
خضر و عیسی نیز از این باده ساغر می زنند
آسمانها موقعِ سجده به ذات کبریا
با توسل بوسه بر جا پایِ کوثر می زنند
هرچه خیرات است در عالم زِ خیر فاطمه ست
خیرهایِ عالم از خیرالنسا سر می زنند
مثل سلمان باش در عرض ادب بر فاطمه
چون که سلمان ها همیشه با وضو در می زنند
در مدینه شأن زهرا را ولی نشناختند
با تبر بر ریشۀ یاسِ پیمبر می زنند
باغ را آتش زدند و یاس بین شعله سوخت
شعله با این کارها بر عرش داور می زنند
تا که می بینند زهرا آمده در پشت در
بی ادب ها، بی وضوها با لگد در می زنند
بدتر از این موقعی که در به شدت باز شد
خانمی را پیش چشم خیس شوهر می زنند
هرچه میگوید نزن نامرد! بارم شیشه است
حضرتِ صدیقه را از بغض ، بدتر می زنند
تازه بعد از اینهمه ظلم و جفا بر فاطمه
می نشینند و فقط طعنه به حیدر می زنند
مادرِ سادات دارد می رود از خانه و
اهل عالم در غمش بر سینه و سر می زنند
*اجازه بدید روضه مُ اینجور بگم .. فرستاد دنبالِ سلمان ، فرمود به سلمان بگید بیاد ، ما دلمون براش تنگ شده .. به عجله آمد خانۀ بی بی .. حضرت فرمود سلمان کم به ما سر میزنی ؟.. عرضه داشت خانم ، دیگه بعد از پیغمبر سخته برام قدم تو این خانه بگذارم .. فرمود سلمان جبرئیل برام از بهشت طعام آورده رطب آورده ، سهمِ تواَم کنار گذاشتم ..
دانه ای از رطبِ بهشتی به سلمان داد ، بعد شروع کرد برا سلمان حرف زدن .. سلمان دردهامُ به علی نمی تونم بگم .. انقدر بدون شب تا به صبح ناله میزنم از درد خوابم نمیبره .. سلمان ، بد منو زدن .. سلمان ، نمیدونی با من چه کردن .. سلمان ، این حرفا رو من به علی نزدم ، اما بهت میگم در تاریخ بماند .. آه .. آه .. من باید از اون ضربه ها همون موقع میمردم ، اما گفتم خدایا یه جونی بده از علی دفاع کنم .. آخ مدافعِ حرمِ علی .. فاطمه جان ..
اشاره داشت بی بی به اون مسئلۀ کوچه .. خودشُ رسوند با اون بدنِ زخمی به اون جمعیت .. همه رو کنار زد شالِ کمرِ علی رو گرفت جانبازِ امیرالمومنین .. فرمود بمیرم نمیزارم آقامُ ببرید .. سلمان ریختن سرم .. یکی با تازیانه میزد .. خدا لعنت کنه قنفذُ .. انقد با قلافِ شمشیر به صورتم زد .. دستم از علی کوتاه شد ..
مَردم این زدنِ زهرا انتشار پیدا کرد .. بسط پیدا کرد .. حقیقتِ ضربه هایِ به زهرا کربلا تجلی پیدا کرد .. راوی میگه دیدم ریختن سرِ زینب .. انقد بی بی رو با لگد زدن .. انقد بی بی رو تازیانه زدن .. اونجا صدا زد مادرشُ .. وا اُماه ...*
حسین ...
«صل الله علیک یا مولا یا اباعبدالله»
#حاج_حسین_سازور
#روضه_حضرت_زهرا_سلام_الله_علیها
4_6051109986598126962.mp3
2.61M
#مناجات و توسل جانسوز با امام زمان روحی له الفدا ب
ابرِ بهارم یابن الزهرا
تا کی ببارم یابن الزهرا ...
ای آخرین مسافر دنیا کجایی ؟..
ای یوسف صحراییِ زهرا کجایی
شاها نظر به ما کن ، لطفی بر این گدا کن
در یک قنوتِ وترت ، آقا ما رو دعا کن ...
«یابن الحسن کجایی ...»
_
دلم هوای دیدنت کرد
یا طَّلْعَةَ الرَّشِيدَةَ برگرد
ای روشنی بخش دلم تو آفتابی
کی می شود بی پرده بر دنیا بتابی؟
یه سر اگه شد آقا ، بیا به روضۀ ما
تا از شرارِ آهت ، آتیش بگیره اینجا
_
همراه خود ای بی قرینه
یه شب ما رو ببر مدینه ...
شاید مرا یک شب کنارِ خود نشانی
بالایِ قبرِ مادرت روضه بخوانی ..
روضه از آن جوانی ، که شد قدش کمانی
هم شد مویش سپیدُ ، هم رویش اَرغوانی
#مناجات_امام_زمان_عجل_الله_تعالی
دعای_ندبه
*صاحب عزای حضرتِ .....
#روضه وتوسل به حضرت زهرا سلام الله علیها اجرا شده
اللهُمَّ الْعَنْ أوّلَ ظالِم ظَلَمَ حَقَّ مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد ، وَآخِرَ تَابِع لَهُ عَلَى ذلِكَ اللهُمَّ الْعَنْ الْعِصَابَةَ الَّتِي جَاهَدَتِ الْحُسَيْنَ وَ شَايَعَتْ وَ بَايَعَتْ وَ تَابَعَتْ عَلیٰ قَتْلِهِ اَللَّهُمَّ الْعَنْهُمْ جَمِيعاً.
صاحب عزای حضرت خیرالنساء بیا
ای بانیِ شکسته دلِ روضه ها بیا
دردِ فراق تو به خدا میکُشد مرا
رحمی نما به حالِ دلِ این گدا بیا
ما در میانِ بحرِگنه غوطه میخوریم
آقا نجاتمان بده از این بلا بیا
مشغول خویش و بنده ی دینار و درهمیم
فکری به حال نوکرِ زهرا نما بیا
ای سُفره دارِ واسعه ی هَل أتی بیا
ای آخرین نگارِ دل آرای فاطمه بیا
آقا بحقِ چادرِ خاکیِ مادرت
آقا بحقِ داغِ دلِ مرتضی بیا
*چه خبره خونه ی امیرالمومنین ؟گفت: زهرا...!*
خرمایِ نخلستانِ من خرمایِ ختمت شد
همسایه ها خوردند وخندیدند و رفتند
آخرَش شرح غمم روی زبانها افتاد
همه گفتند که خیبرشکن از پا افتاد
زهراجان! رفتی و تمام بدنم میلرزد
پهلوانِ تو زمین خورد و از نا افتاد
غسل جسم تو بُوَد سخت تر از هر کاری
کوه پاشیده شد و بر روی دریا افتاد
دوسه ماه است که رخسارِ تو با پوشیه است
چشمِ من بر رخ نیلیِ تو حالا افتاد
محرمت بودم و نامحرمِ زخمِ بدنت
این چه زخمی ست که بر بازویِ تو جا افتاد
با یتیمانِ تو هم ناله شده جَبرائیل
ولوله در وسطِ عرشِ مُعلیٰ افتاد
با چه رویی بدنت را بدهم بر پدرت
لبم از شرم زِ هر صحبت و نجوا افتاد
*امیرالمؤمنین میومد بالای قبر زهرا، زهراشو صدا میزد..میگفت: زهرا جان! چرا جواب سلام علی رو نمیدی؟زهراجان !هر موقع سلام میکردم تو به من جواب میدادی. بعد خود مولا می فرمود: چطور جواب بدی وقتی بدنت زیر خروارها خاک دفن شده. ابن عباس میگه با امیرالمومنین میومدم سر مزار زهرا ،علی اونقدر گریه میکرد که بیهوش میشد یه شب دیدم سریع بلند شد. گفتم آقا چی شد؟ فرمود: خوابیدم، خوابِ زهرا رو دیدم ..گفت: زودتر برو خونه حسینم بیدار شده بهانهٔ مادر گرفته.. چه کنه علی با این بچه ها؟ میومدخونه میدید چادرنماز مادرشونو گذاشتن دارن گریه میکنن صدا میزد.. اسماء این وسایلا رو جمع کن بچه هام دارن دق میکنن. اسماء همه وسایل زهرا رو جمع کرد.علی دوباره اومد دید بچه ها یه گوشه نشستن دارن گریه میکنن.. گفت: چی شده ؟ اسماء گفت: آقا! وسایلا رو جمع کنم در و دیوار و چه کنم ؟همین جا بود که مادرشون رو بین در و دیوار شهید کردند...
زهرای مرضیه به امیرالمؤمنین فرمود:بیا بالا سر قبرم برام قرآن بخون من با صوت قرآن تو به آرامش می رسم.. زهرا سلام الله با صوت امامش به آرامش رسید ..اما من به خانمی رو هم میشناسم. تا صدای قرآن خوندن حسین از بالای نیزه ها بلند شد یه وقت دیدن زینب پریشان شد ...به خدا اون لب ودندانی که دارین سنگ میزنید پیغمبر بوسیده..به خدا مزد قرآن خوندن چوب وسنگ نیست...حسین....!
#اَللّهُمَّ_عَجِّل_لِوَلیِّکَ_الفَرَج
#مناجات_امام_زمان_عجل_الله_تعالی
#روضه_حضرت_زهرا_سلام_الله_علیها
#حجت_الاسلام_یونس_سمیعی
#حضرت_زهرا
نخ تسبیح زهرا عروة الوثقی حیدر بود
علی دنیای زهرا بود و او دنیای حیدر بود
گواهی می دهم زهرا فقط همتای حیدر بود
خدا هم مثل زهرا خیره بر سیمای حیدر بود
زمین و آسمان از نور زهرا نور می گیرند
تمام کائنات از زینبش دستور می گیرند
درخت آفرینش را وجود او شکوفا کرد
خدا روز ازل با عشق زهرا را تماشا کرد
نفس هایش مرا عیسی تر از صدها مسیحا کرد
نبی حق داشت عمری از خدا دختر تقاضا کرد
چه باید گفت از زهرا از آن انسان بی تکرار
نگو زهرا ، بگو دار و ندار و حیدر کرار
کسی غیر از خدا و مرتضی نشناخت زهرا را
کسی غیر از خدا و فاطمه نشناخت مولا را
خدا از باقی خاک و گل او ساخت دنیا را
یقین دارم که زهرا روز محشر می خرد ما را
ملائک روز و شب گرم طواف خانه اش بودند
عوالم میهمان سفره ی شاهانه اش بودند
احسان نرگسی رضاپور
4_5852701373904193011.mp3
2.69M
#لعن_الله_قاتلیک_یا_فاطمة_الزهرا
سینه زنی سنگین ویژۀ ایام فاطمیه و شهادت حضرت صدیقۀ طاهره زهرایِ مرضیه سلام الله علیها
ز غربت و غم،عزیزِ دلم،پر مکش ز برم
بمان تو دمی، کنارِ علی، بی تو خون جگرم
گنجینۀ زندگیِ من
با رفتنت میکُشی تو مرا
رحمی نما بر حالِ من
باور ندارم فراق تورا...
با قلب خسته، پهلو شکسته، زهرا مرا با خود ببر
بی تو غریبم، من بی حبیبم، تنها مرا با خود ببر
زهرایِ من، زهرایِ من...
_
گُلم تو بگو، شدی ز چه رو ،ناتوان و حزین
شد از چه کبود، رخت مَهِ من،گشته ای تو غمین
نیلوفرِ پر پر من،وای من از زخم روی تنت
جانی نماده برایِ علی،برگو چگونه کنم کفنت...
آه ای نگارم، صبر و قرارم، برگرد و بی تابم نکن
خیلی غریبه، ماهِ مدینه، از غصه ات آبم نکن
زهرایِ من، زهرایِ من...
_
دعایِ شبم، نوایِ لبم، ذکرِ یازهراست
بیا و ببین، چگونه علی، بعد تو تنهاست
آرامشِ لحظه های من،دلخوشیِ روزگارِ علی
ای قُوَّتِ بازوهایِ من،یا فاطمه ذوالفقارِ علی
بشکسته بالم، آشفته حالم، یا فاطمه یا فاطمه
ماه هِلالم، بنما حَلالَم، یا فاطمه یا فاطمه
با قلب خسته، پهلو شکسته، زهرا مرا با خود ببر
بی تو غریبم، من بی حبیبم، زهرا مرا با خود ببر
زهرایِ من، زهرایِ من...
#کربلایی_جواد_مقدم
#روضه_حضرت_زهرا_سلام_الله_علیه
4_5843446501065361473.mp3
1.83M
#لعن_الله_قاتلیک_یا_فاطمة_الزهرا
قسمت_دوم زمزمه و توسل ویژۀ ایام فاطمیه و شهادت حضرت صدیقۀ طاهره زهرایِ مرضیه سلام الله علیها
بازم شالِ روضه،می شینه رو دوشم
ببین که شبیهِ،تو مشکی میپوشم
کجا روضه داری؟ کجا روضه خونی؟
کجا هی صدا میزنی مادرت رو؟
تو هم مثل مولا ،شبا بین نخلا
رو شونۀ چاه ، میذاری سرت رو
میگن مادرت موندنی نیست
میگن روزِ مولا سیاهِ
یکی نیست بگه مادر ما، بی گناهِ
#حاج_محمد_طاهری
#روضه_حضرت_زهرا_سلام_الله_علیها
#لعن_الله_قاتلیک_یا_فاطمة_الزهرا
قسمت_اول روضه و توسل ویژۀ ایام فاطمیه و شهادت حضرت صدیقۀ طاهره زهرایِ مرضیه سلام الله علیها
دوباره در دلم آشوبِ عالم آمده است
قیامت آمده یا که مُحَرَّم آمده است
عزای کیست که حتی خودِ مُحَرَّم هم
به سر زنان و پریشان و درهم آمده است
عزایِ اشرفِ اولادِ آدم است،آری
عزایِ بِنتِ نبیِ مُکَرم آمده است
تمامِ خلق دُچارِ مُحَرَّم اند،ولی
برای فاطمه دلهایِ مَحرَم آمده است
*اصلا نترس،هرکی میاد تو مجلس حضرت زهرا راحت بگه:آی مادر!...اگه مَحرَم نبودی اینجا راهت نمیدادن... آی مادر*
برای فاطمه دلهایِ مَحرَم آمده است
دوباره فاطمیه آمد و یقین دارم
در این حسینیه، صاحب عزا هم آمده است
وضویِ گریه بگیر و بیا که در روضه
عزیزِ فاطمه، با قامتِ خم آمده است
رواست مُردن از این غم،که پُشتِ دَربِ بهشت
برای سوختنِ گُل، جهنم آمده است
*اگر یه نفر میگفت: زهرا تازه بابا از دست داده،بیاید شاخه ی گل ببرید اینقدر گل جمع نمیشد،اما تا گفتن: بیایید هیزم بیارید همه دسته دسته هیزم آوردن*
#حاج_محمد_طاهری
#روضه_حضرت_زهرا_سلام_الله_علیها
#•ستاره ای که مَلَک را...
#روضه و توسل به حضرت زهرا سلام الله
بسم الله الرحمن الرحیم
ستاره ای که مَلَک را رهی به بامش نیست
کدام چرخ که در محور نظامش نیست
چه شاه بانویی آنکه جز شه مردان
ز نسل پاک امامان یکی امامش نیست
چه شاه بانویی آنکه فخر مریم نیز
به جز تفاخر خدمت برای مامش نیست
کسی که پا سر زانوی مرتضی بنهد
کدام قلۀ هستی که زیر گامش نیست
کسی که خَم شده احمد به بوسه بر دستش
شعور عقل شناسندۀ مقامش نیست
به محض دیدن بابا که باغبانش بود
کدام عِطر که در غنچۀ سلامش نیست
مگو کدام فضیلت ندارد آن بانو
بگو کدام فضیلت که ذیلِ نامش نیست
کسی که عقلِ خطیبان ز خطبه اش شد مات
کسی که جز ادب وحی در کلامش نیست
ز انبیاء که همه تشنه اند کوثر را
بگو کدام لبی جرعه نوشِ جامش نیست
در آفتابِ قیامت بسوزد از حسرت
سری که در کَنَفِ ذِلِ مُستدامش نیست
*قیامت هر جوری شده خودم رو به چادرت میرسونم...*
ز تلخ و شور جهان بی شکایتی بگذشت
که جز حلاوت ذکر خدا به نامش نیست
فدای سادگی خانه ی مُحقّرِ او
که هیچ آئینه همتای خشتِ خامش نیست
سه روز روزۀ آن اَبر با سخاوت بین
که غیر آب سَرِ سفرۀ طعامش نیست
حرم اگر چه ندارد مزار گمشده اش
ولی به نزد خدا کس به احترامش نیست
فدایِ غربت آن استخوان شکستۀ عشق
که غیرِ لطف و کَرَم جابرِ عظامش(۱) نیست
_
دعای خیر او آنقدر بر مردم محبت کرد
که دشمن گفت: زهرا حق ما را هم رعایت کرد
زمین از آن زمانی که تنش را در خود جای داد
به لطف آب غسلِ فاطمه کسبِ شرافت کرد
علی در خانه بود و رفت زهرا پشتِ در
یعنی به نرخِ دادنِ فرزند و جان حفظ اِمامت کرد
همان کس که طناب آورد و دستانِ علی را بست
طناب خیمه های کربلا را نیز غارت کرد
تنی را مادری در گودی مقتل رها کردُ
سری را در تنور خانۀ خولی زیارت کرد
___
۱_جابر العظم..
یعنی ای شکسته بند استخوانهای شکسته ..
#کربلایی_سید_مهدی_حسینی
#روضه_حضرت_زهرا_سلام_الله_علیها
#فاطمیه
#داغ تو را بهانه گرفتم...
#روضه و توسل به حضرت زهرا سلام الله علیها ویژۀ ایام فاطمیه
"اللّهُمَّ صَلِّ عَلیٰ فاطِمَةَ وَ اَبیها وَ بَعْلِها وَ بنیها وَالسِّرِّ الْمُسْتَوْدَعِ فیها بِعَدَدِ ما اَحاطَ بِه عِلْمُک"
داغ تو را بهانه گرفتم گریستم
از قبر تو نشانه گرفتم گریستم
*یعنی میشه یه کسی اینقده غریب باشه هزار و چهارصد سالِ بچه هاش دارن دنبال قبرش می گردن...*
یک گوشه از محلّه ی غَمْ آشنای تو
با یادت آشیانه گرفتم گریستم
*یعنی چی؟ یعنی همین کاری که شماها می کنید، می گردید ببینید روضۀ بی بی کجاست... محلۀ غم آشنای تو، یعنی حسینه ها و مجالس روضه ها...
هر جا روضه هست میرم میشینم روضه ات رو گوش میدم، آرام آرام زمزمه میکنم: مادرِ جَوُون مرگم...
ان شاالله یه روز همۀ ما دق کنیم، چه جور تحمل کنیم یه بی سر و پا سَرِ مادرِ ما داد زد... وای مادر! وای مادر! وای نَنه، وای نَنه...*
یک گوشه از محلّه ی غَمْ آشنای تو
با یادت آشیانه گرفتم گریستم
از کوچه های شهر گذشتم یکی یکی
وقتی سراغ خانه گرفتم گریستم
با ماجرای هیزم و آتش دلم شکست
یک روضه مَحرمانه گرفتم گریستم
*گفت: علی جان! هیچ کسی رو خبر نکن، شب غسلم بده، شب کفنم کن، مخفیانه و محرمانه گرفت روضه رو علی...
اسماء تو آب بریز، من بدنِ زهرا رو شستشو بدم...
وقتی کسی که مجروح بوده و از دنیا بره، اول باید جراحتها رو بشورن، خونهارو پاک کنن... گفت: فاطمه جان!... برای شستن تو از کجا شروع کنم...*
لازم نشد سوال کنم رفته ای کجا
از ردّ تازیانه گرفتم گریستم
مقتل نوشته شانه ات از کار مانده بود
بر موی خود که شانه گرفتم گریستم
#شاعر محمد حسن بیات لو
* اسماء میگه: من آب می ریختم، علی شستشو میداد، دیدم از زیرِ بدن بی بیخونابهجاریه
#حاج_حسن_خلج
#روضه_حضرت_زهرا_سلام_الله_علیها
4_5846201632391432767.mp3
3.18M
#لعن_الله_قاتلیک_یا_فاطمة_الزهرا
سینه زنی سنگین زیبا ویژۀ ایام فاطمیه و شهادت حضرت صدیقۀ طاهره زهرایِ مرضیه سلام الله علیها
چشمای کم سوتُ نبند ، الهی دردت به سرم
تو خستهای آره ولی ، من از تو هم خستهترم
الهی دردت به سرم ، خونجگری خونجگرم
دیدم تو خواب تابوتتُ ، رو شونه دارم میبرم
میخوای ، پاشی نمیتونی
برای کی داری ، لالایی میخونی؟
یه روسری بستی دورِ سرت
درد داره کمرت، سوخته بال و پرت، زهرا
سه ماهه که، افتادی نیمهجون
با یه قدّ کمون؛ پیرهنت پرِخون، زهرا
« گریه نکن دنیامُ غم میگیره
الهی که علی برات بمیره »
کاش میتونستی سرتو، بذاری رو شونهی من
وخیمه حالت فاطمه، که تر شده گونهی من
علیِ مظلومُ ببخش ، نگار دردونۀ من
که خونۀ امنی نبود ، برایِ تو خونۀ من
اشکهات ، دلم رو خون کرده
دلم پُر از غصّه ، دلت پر از درده
تو رو خدا با غما خو نگیر
از علی رو نگیر؛ دست به پهلو نگیر، زهرا
به جز تو دردم رو به کی بگم؟
حالا داری تو هم، رو میگیری ازم، زهرا
« گریه نکن دنیامُ غم میگیره
الهی که علی برات بمیره »
علیکَ بِالغریب میگی، داری وصیت میکنی
خوب میدونم دربارۀ ٫ چی داری صحبت میکنی
باشه تا زندهام عزیز ٫ هوای زینبُ دارم
هر شب بالاسر حسین ٫ یه کاسۀ آب میذارم
واسهم، روضه نخون جونم
منم شبیه تو، روضهشُ میدونم
میخوای بگم کربلا سرشو
از کجا سرشو، از قفا سرشو، زهرا
رو نیزهها میبَرَن سرشو
میبُرن سرشو؛ میشکنن سرشو، زهرا
« گریه نکن دنیامُ غم میگیره
الهی که علی برات بمیره »
#سید_رضا_نریمانی
#روضه_حضرت_زهرا_سلام_الله_علیها
#فاطمیه
#روضه_حضرت_زهراسلام_الله_علیها
#مناجات_امام_زمان_علیه_السلام
مناجات _ متن روضه
بیا تا کی نهادی سر به صحرا یااباصالح
بتاب ای آفتاب عالم آرا یااباصالح
ای خورشید پشت ابرها...
ببین عالم با مصیبت مادرت تاریک شده...
بیا و عالم رو روشن کن امام زمان...
صدای غربت مولا ز چاه کوفه می آید
علی تنهاست ای تنهای تنها یااباصالح
امام زمان...
بیا ای وارث حیدر که زخم پهلوی زهرا
به شمشیر تو می گردد مداوا یااباصالح
ای یادگار علی...
بیا انتقام مادر رو بگیر...
خدا میدونه با کشتن مادرمون...
یک داغی به دلمون گذاشتند...
تا شما نیایید...
داغ دل ما مرهمی نداره...
آقا جان ما دیگه طاقت نداریم...
بیا از قنفذ کافر غلاف تیغ را بستان
که جایش مانده بر بازوی زهرا یااباصالح
امام صادق فرمودند...
ِ
وَ کانَ سَبَبُ وَفاتِها أنَّ قُنْفُذاً مَوْلی عُمَرَ لَکَزَها بِنَعْلِ السَیفِ بِأمْرِه
(سند:دلائل الامامه ص134)
سبب شهادت مادرمون زهرا...
ضرباتی بود که قنفذ ملعون زد...
بزار این عبارت امام صادق رو ترجمه کنم...
بدونی با مادرمون چه کردند...
لَکَزَها به ضربه محکمی میگن که به بدن اصابت کنه...
نَعْلِ السیْف هم به اون قطعه آهن سنگینی میگن که...
ته غلاف شمشیر قرار داره...
حالا میخوام تصور کنی...
یک خانم بارداری که...
خودش به سختی راه میره...
آیا طاقت غلاف شمشیر رو داره یا نه؟؟
آی غیرتی ها...
وقتی نانجیب دومی اشاره کرد...
گفت قنفذ...
بزن زهرا رو...
قنفذ بی حیا...
چنان با غلاف شمشیر، مادرمون رو زد که...
امام صادق میفرماید...
فَأسْقَطَتْ مُحسناً وَ مَرِضَتْ مِنْ ذلِکَ مَرَضاً شَدیداً
محسنش کشته شد و...
از اون به بعد ديگه مادر توی بستر بیماری افتاد...
يکبار، فشار در و ديوار مرا کشت
زبانحال مادرمون...
يکبار، فشار در و ديوار مرا کشت
قنفذ بخدا باعث قتل دگرم بود
اما آی کربلایی ها...
آماده اید بریم کربلا...
ناله داری بسم الله...
اگه تو مدینه...
نانجیب اشاره کرد...
گفت قنفذ دست زهرا رو کوتاه کن...
بزن زهرا رو...
کربلا هم عمر سعد ملعون...
اشاره کرد...
گفت حرمله چرا آروم نشستی...
مگه سفیدی زیر گلوی علی رو نمیبینی...
بزن داغش رو به دل حسین بزار...
یا زهرا...
یکدفعه ابی عبدالله نگاه کرد...
دید علی اصغرش...
داره بین زمین و آسمان...
دست و پا میزنه...
تسلای دل امام زمان بگو یاحسین.
کوفیان! این قصد جنگیدن نداشت
این گلوی تشنه بُبریدن نداشت
لالهچینان دستتان بُبریده باد
غنچهٔ پژمردهام چیدن نداشت
با سهشعبه غرقِ خونش کردهاید
گرچه حتی تاب بوسیدن نداشت
گریهام دیدید و خندیدید، وای!
کشتن ششماهه خندیدن نداشت
باذکرصلوات به روح خانم فاطمه زهراسلام علهیا
#لعن_الله_قاتلیک_یا_فاطمة_الزهرا
#حضرت زهرا سلام الله علیها
#زبانحال پیامبر (ص) هنگام دفن حضرت زهرا (س)
یا علی من تاپشوران سرو چمن آرادی بو؟
قامتی سروی ندن خمدور اگر زهرادی بو
بو منه محبوبه وامّ ابیها نامیدور
نور چشم اشک ریزیم قلبیمه آرامیدور
قامتی چون سرو موزون زلفی مشکین فامیدور
ای عجب آیا همان سرو چمن آرادی بو؟
من دئموشدوم فاطمه آرام جانیمدور منیم
قلبیمین بیر پاره سی روح و روانیمدور منیم
روح روحیم ، جسم جسمیم قانی قانیمدور منیم
خلق اوچون مشکات نور خالق یکتادی بو؟
من دئموشدوم فاطمه مرضیّه دور زهرا لقب
حبّ و بغضی لطف و قهر ذات خلّاقه سبب
ائتمیوبدور بی وفا امّت مراعات ادب
هر شکایت امّتیمندن ایلسه با جادی بو
اولماسیدی نور زهرا بدو خلقتده اگر
خلد و حور العینی خلق ائتمزدی حیّ دادگر
خلقتی حوریّه دور معناده صورتده بشر
حور و فردوس برین صورت ولی معنادی بو
تاپشوراندا من دئدوم بو لعل شادابی سنه
بو امانت دور نئجه وئردوم ائله قیتر منه
قیتروب گتدون نچه یردن شکسته مخزنه
واقعاً من تاپشوران اول لؤ لؤ لا لادی بو؟
آیه نورین قیزیم مصداقیدور معناسینه
رشک ائدوردی قامت طوبا قد رعناسینه
اهل ظلمت نور محضین ظلم ائدوب اعضاسینه
سینه سینده زخمی وار چوخ چوخ ملال افزادی بو
ای «حسینی» بو نه سوزدور الده عنوان ایلدون
زلف زینب تک دل جمعی پریشان ایلدون
قائم موعود قلبین غصبه دن قان ایلدون
یازما ال ساخلا ملال انگیز بیر طغرادی بو
#حضرت_زهرا
# مرحوم استاد حسینی ( سعدی زمان)
#ای شفاعتکننده....
#روضه وتوسل به حضرت زهرا سلام الله علیها اجرا شده فاطمیه
اَللّهُمَّ صَلِّ عَلی فاطِمَة وَ اَبیها وَ بَعْلِها وَ بَنیها وَ سِرِّ الْمُسْتَوْدَعِ فیها بِعَدَدِ ما اَحَاطَ بِهِ عِلْمُکَ
*اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى صِدِّیقَةُ شَهِیدَة، ذَاتِ الْأَحْزَانِ الطَّوِيلَةِ فِي الْمُدَّةِ الْقَلِيلَةِ، الْمَجْهُولَةِ قَدْرُها وَ الْمَخْفِيَّةِ قَبْرُها، الْمَدْفُونَةِ سِرُّها وَ الْمَمْنُوعَةِ اِرثُهِا، وَ الْمَکْسُورَةِ ضِلْعُهَا، المَقتُولَةِ وَلَدُهَا...*
ای شفاعت کننده فردا
السلَّام علیکِ یا زهرا
فاطمه ای حبیبه ي داور
فاطمه ای بهشت پیغمبر
بانوی بانوان هر دو جهان
مفتخر از کنیزیات هاجر
ای که معنای لیلةالقدری
درک کرده فقط تو را حیدر
به حسین و به زینبین و حسن
بهترین، مهربان ترین مادر
ای به وصف تو سوره ي انسان
ای به مدح تو سوره ي کوثر
من گناهکارم و پشیمانم
ای که هستی شفیعه محشر
نَفَسِ پاک توست انسانساز
چادرت میشود مسلمانساز
ای کرامت همیشه عادتِ تو
ای به کون و مکان سیادتِ تو
به نمازت خدای فخر کند
عرشیان عاشقِ عبادت تو
ای تو تنها مدافع مولا
جان فدای تو و رشادت تو
بدست تو بوسه زد نبی و
زنی کور شد چشمش از حسادت تو
من سیهپوش ماتمت هستم
آمدم تا که در شهادت تو
بر غروب مدینه گریه کنم
بر جراحات سینه گریه کنم
یاس بودی و ارغوان گشتی
ای بهار علی خزان گشتی
ای رخت ماهِ آسمان علی
پشت ابر سیه نهان گشتی
از اثرِ ضربه های قنفذ بود
که تو در کوچه نیمه جان گشتی
قدر تو خاکیان ندانستند
عازم روضه ي جنان گشتی
صبر مبهوت مانده از صبرت
سینه ي عاشقان بود قبرت
*مي خوام برات روضه بخونم بدوني اين مادرِ جَوُون رو چه جوري زدن، سادات منو ببخشن...*
گیر کرد و به خانه راه نداشت
وسط کوچهها پناه نداشت
او سَرِ جنگ با مدینه نداشت
بین نامحرمان پناه نداشت
بر روی خاک بیصدا افتاد
مادر ما مجالِ آه نداشت
غیر دیوار کوچهها آن روز
فاطمه هیچ تکیهگاه نداشت
به چه جرمی چرا کتک خورده
به خدا مادرم گناه نداشت
کاشکی به مغیره میگفتیم
که زمین خوردنش نگاه نداشت
کاش میشد غلاف کاری با
زن تنهای پا به ماه نداشت
در خانه مانده عطر خوشِ ربنای تو
امروز زندهام به هوای دعای تو
همسایه ها به مجلس ختمت نیامدند
من بودم و همين دو سه تا بچه هاي تو
خيلي به مجتباي تو بر خورد فاطمه
فامیل کم گذاشت برای عزای تو
جاي تمام شهر خودم گريه مي كنم
از بس که خالی است در این خانه جای تو
مرا ببخش که نگذاشت غربتم
یک ختمِ با شکوه بگیرم براي تو
از دست گریه های تو راحت شدند این محل
شکوه نمیکنند به من از صدای تو
دیگر به تیغ فتنه کوفه نیاز نیست
خون مرا نوشته مدینه به پای تو
اگر میتوانی بمانی بمان
عزیزم تو خیلی جوانی بمان
*امام حسن ميگه: دستم تو دستِ مادرم بود، خوشحال مي اومديم، يه وقت يه نانجيبي جلوي مادرم ايستاد، كجا داري ميري؟ امام حسن ميگه: تا چشمام رو بستم و باز كردم ديدم مادرم رويِ زمين افتاده... عجب دست سنگيني داشت نامرد، ديدم مادرم هي به خودش ميپيچه، اينقدر نامرد دستش سنگين بود ديدم گوشواره هاي مادرم شكست روي زمين افتاد...
#اَللّهُمَّ_عَجِّل_لِوَلیِّکَ_الفَرَج
#روضه_حضرت_زهرا_سلام_الله_علیها
#کربلایی_حسین_سیب_سرخی
4_6028484876271882053.mp3
22.54M
|⇦•گرفت راهِ زنی را...
#روضه وتوسل به حضرت زهرا سلام الله علیها اجرا شده ۱۴۰۱
گرفت راهِ زنی را به کوچه راهزنی
در آن محله که بسیار رهگذر دارد
بگو به دشمن مولا مرام ما این نیست
زمان جنگ بیاید اگر هنر دارد
کشید و برد...زد و رفت
من نمیدانم ..
حسن دقیق تر از این ماجرا خبردارد
شبا سر به سجده میذارم فقط
تا این سِر بمونه بازم سَر به مُهر
غرورِ من و حرمتِ تو شکست
از اون کوچه اون ضربه اون وقتِ ظهر
به ما کاش اون روز نمی رسید
نامرد اصلاً انگار من و ندید
چون ترسیده بود از قیامِ تو
جوری سیلی زد که قدت خمید
اگر چه داغِ این جسارت
می مونه تو دلِ من همیشه
نمیدونست با این کبودی
نور خدا خاموش نمیشه
«آی مادر...مادر....»
دلیل دارد اگر ضربه سخت و سنگین بود
عفیفه بود و سرش بین کوچه پایین بود
*مادر ما رو بی هوا زدند.. یه آقایی صدا می زد:...*
تمام غصه ام این است پشت پا بخوری
تو هم شبیه خودم نیزه بی هوا بخوری
*بریم علقمه...یه پهلوونی زمین خورده....
بریم علقمه....یه آقایی صورت به خاک گذاشته...هی صدا می زد: آقا !بی هوا زدنم
آقا! من فکرم پیش خیمه هات بود...
گفت: اباالفضل....!*
خیلی گران تمام شد این آب خواستن
یک مشک از قبیلهٔ ما یک عمو گرفت
از آن به بعد بود صداها ضعیف شد
از آن به بعد بود که راه گلو گرفت
صدا بزن:حسین....*
#اَللّهُمَّ_عَجِّل_لِوَلیِّکَ_الفَرَج
#روضه_حضرت_زهرا_سلام_الله_علیها
#کربلایی_مهدی_رسولی