eitaa logo
کانال سردار سپهبد شهید 🌷حاج قاسم سلیمانی شهرستان نجف اباد
62 دنبال‌کننده
9هزار عکس
4.8هزار ویدیو
39 فایل
این کانال اطلاع رسانی وترویج گفتمان انقلاب اسلامی واسلام ناب است و زمینه سازان ظهور حضرت 💐❤️مهدی❤️ یاوران رهبر انقلاب این زمان هستند 🌷❤️خون که درتن ماست هدیه به رهبر ماست 🌷❤️ #لبیک یاحسین #لبیک یا صاحب الزمان #لبیک یا خامنه ای بهترین ره
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از تبیین
💥☄💥☄💥☄💥☄💥 ☄ ⭕️جایگاه تفکر در آموزه‌های اسلام 🔹 به عنوان یک مکتب الهی، همواره انسان را به در امور مختلف رهنمون می کند، تا سبب ارتقای بینش او شود و یا اینکه از گذشتگان عبرت گرفته و زندگی خود را سر و سامان دهد. انسان برای خود یک سری معلومات و مجهولاتی دارد که در اثر تفکر می تواند از حجم مجهولات خود کم کرده، و بر میزان معلوماتش اضافه نماید. امام خمینی (ره) در این راستا می فرماید: «تفکر فرایندی است که در طی آن سلسله ای از امور معلوم و مشخص در کنار هم قرار می گیرند تا امری مجهول را، واضح و روشن سازند». [۱] 💠جایگاه تفکر در اسلام 🔹 نیز است و در آیات و روایات فراوانی در فرصت های مختلف امر به تفکر کرده است؛ چون حاصل تفکر دانایی است. نیز یک امر پسندیده می باشد؛ زیرا فرد عالم و دانا در تصمیم گیری ها و جهت گیری های خود عاقلانه تر و سنجیده تر عمل می کند و کمتر دچار لغزش و اشتباه می شود. [۲] 💠تفکّر در آیات 🔹قرآن کریم در آیات متعدد و موضوعات مختلف انسان ها را به اندیشه و فراخوانده است. بسیاری از آیات، ، اندیشه ورزان و آنان که در مقام هستند را به بهترین صورت، تمجید کرده و گریزان از حقیقت را سخت مورد نکوهش قرار داده اند. از جمله محورهای اساسی که قرآن، انسان را به تفکر در مورد آنها تشویق می کند، عبارتند از: 🔸یک. تفکّر در جهان خلقت 🔹 در آیات مختلف امر به در آسمان ها و زمین کرده است، به عنوان مثال: «إِنَّ فِي خَلْقِ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَاخْتِلَافِ اللَّيْلِ وَالنَّهَارِ لَآيَاتٍ لِأُولِي الْأَلْبَابِ؛ [آل عمران، ۱۹۰] همانا در خلقت آسمان ها و زمین و رفت و آمد شب و روز، نشانه هایی از (حکمت) است برای خردمندانی که بیندیشند.» 🔸دو. تفکّر در احکام و آیات الهی 🔹خداوند حتی در جایی که آیات خود را تبیین و روشن کرده است نیز بحث تفکر را پیش می کشد و اهمیت آن را به خلق گوشزد کرده و می فهماند که چه جایگاهی در اسلام دارد و تقلید کور کورانه را نمی پذیرد: «كَذَٰلِكَ يُبَيِّنُ اللَّهُ لَكُمُ الْآيَاتِ لَعَلَّكُمْ تَتَفَكَّرُونَ؛ [بقره، ۲۱۹] خداوند آیاتش را به روشنی بیان می کند، باشد که شما در آن و تعقل کنید.» 🔸سه. تفکّر در تحولات تاریخی 🔹اطلاع از زندگی و سرگذشت ملت های گذشته، انگیزه ها و عواملی که باعث پیشرفت یا عقب ماندگی آنان شده، عقل انسانی را پرورش می دهد و انسان می گیرد، از این رو قرآن سفارش به تفکّر در می کند: «قُلْ سِيرُوا فِي الْأَرْضِ ثُمَّ انْظُرُوا كَيْفَ كانَ عاقِبَةُ الْمُكَذِّبِينَ؛ [انعام، ۱۱] بگو، روی زمین گردش کنید؛ سپس بنگرید سرانجام تکذیب کنندگان آیات الهی چه شد؟!» 💠تفکّر در روایات 🔹در و مختلفی امر به شده و اهمیت جایگاه آن نیز بیان شده است حتی در برخی روایات تفکّر از عبادت برتر دانسته شده است؛ زیرا تفکّر در عبادت انسان نیز تاثیر می گذارد و  را تغییر می دهد. امیرالمؤمنین علیه السلام می فرمایند: «اندیشه و فکر، انسان را به نیکویی و عمل به آن می کشاند». [۳] امام صادق علیه السلام می فرمایند: «بیشترین عبادت ابوذر، تفکّر و عبرت گرفتن بود». [۴] این روایت به خوبی بر ما روشن می کند، که با چه درجه ای از ایمان را می توان به دست آورد و به کمالات رسید. 🔹هر اندازه تفکّر بیشتر راه گشا باشد، ثواب و عاقبت به خیری بیشتری را به ارمغان می آورد. ، دارای درجات و مراتبی است. گاهی اثر یک لحظه تفکّر یک هفته انسان را جلو می اندازد، گاهی یک ماه، گاهی یکسال و گاهی یک عمر. هرچه عمیق تر باشد حرکت و پیشرفت بیشتری به وجود می آورد، مانند یک لحظه تفکّر «حر بن یزید ریاحی» در زمین کربلا که او را از جهنمی بودن رها کرد و به مراتب بالای بهشت رساند. [۵] در نتیجه از جایگاه والایی برخوردار است و سبب می شود انسان به درجات مادی و معنوی برسد و سعادت خود را تامین نماید، که از راههای دیگر، امکان دسترسی به این آثار مهم وجود ندارد. پی نوشت‌ها ؛ [۱] شرح چهل حدیث، ص۱۹۱ [۲] میزان الحکمة، ج۱۰، ح۱۶۲۰۹ [۳] کافی، ج۲، ص۵۵ [۴] خصال، ص۴۲ [۵] شرح چهل حدیث، ص۱۸۹ نویسنده: علی اعظمی منبع: وبسایت اندیشه برتر حوزه @tabyinchannel
هدایت شده از تبیین
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️در «عصر ظهور» رشد عقلى و تكامل علمى انسان در چه سطحی است؟ 🔹نقش اصلى دعوت در گسترش دانايى و آموزش و تجربه و تعليم است و از شاخه هاى و شناخت به شمار مى رود. پيامبران به ها راه و رسم زندگى و و نتيجه آن را آموختند. از سوى ديگر چون هدف از خلقت انسان و تكامل و شناخت اوست، بايد روزى اين هدف تحقق يابد و روزگارِ دانش هاى راستين و پيروزى بر مجهولات فرا رسد. 🔹از اين رو در كه روزگار تحقق همه آرمان هاى انسانى و الهى است، انسان به مى رسد و در ابعاد گوناگون دانايى، از جهان شناسى، انسان شناسى و خداشناسى، عروج لازم را مى يابد. در دوران (عجل الله تعالى فرجه) همه مسائل بشرى به هدف اصلى و مرز نهايى مى رسد، 🔹و در پس اعصار و قرون زیاد به محضر استاد و معلمى راه مى يابد كه نكته اى از ديد ژرف‌نگر و حقيقت بينِ او پوشيده نيست، و هدف او پرده بردارى از و مجهولات است و تا سرحد امكان و توانِ انسان ها، آنان را به مى رساند. اين موضوع از مهم ترين برنامه ها و اقدام هاى (عجل الله تعالى فرجه) است و از اين رهگذر دو محور اساسى تحقق مى پذيرد: 1⃣با گسترش شناخت و كشف اسرار كائنات، پايه هاى استوار مى گردد. 2⃣ و دانايى، تشكيل جامعه انسانى و بسامان و مرفه را ممكن مى سازد. 🔹 (صلى الله عليه و آله) فرمود: « ... تَاسِعُهُمُ الْقَائِمُ الَّذِی يَمْلَأُ اللهُ عَزَّ وَ جَلَّ بِهِ الْأَرْضَ نُوراً بَعْدَ ظُلْمَتِهَا وَ عَدْلًا بَعْدَ جَوْرِهَا وَ عِلْماً بَعْدَ جَهْلِهَا ... » [۱]؛ (نهمين از آنان (عج) است كه خداوند به دست او سرزمين تاريك [زندگى] را نورانى و روشن مى كند و از پر می کند پس از [دورانِ] ظلم، و علم و را فراگير مى سازد پس از [دورانِ] جهل و نادانى ... ). (عليه السلام) فرمود: «إِذَا قَامَ‏ قَائِمُنَا وَضَعَ‏ اللهُ يَدَهُ‏ عَلَى‏ رُءُوسِ الْعِبَادِ فَجَمَعَ بِهَا عُقُولَهُمْ وَ كَمَلَتْ بِهِ أَحْلَامُهُمْ» [۲]؛ ( ما به هنگام رستاخيزِ خويش، نيروهاى عقلانى توده ها را تمركز می دهد و و دريافت هاى خلق را به كمال می رساند). پی نوشت‌ها؛ [۱] كمال الدين و تمام النعمة، ابن بابويه، اسلاميه‏، تهران‏، ۱۳۹۵ق، چ دوم‏، ج ‏۱، ص ۲۶۰، باب ۲۴ [۲] الخرائج و الجرائح‏، قطب الدين راوندى، مؤسسه امام مهدى (عج)، قم‏، ۱۴۰۹ق، چ اول‏، ج ‏۲، ص ۸۴۰ 📕موعود شناسی و پاسخ به شبهات، رضوانی، علی اصغر، مسجد مقدس جمکران، قم، ۱۳۹۰ش، چ هفتم، ص ۶۲۳ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
هدایت شده از تبیین
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️امام علی (ع) در خطبه ۱۵۴ نهج البلاغه، به كداميك از فضائل «اهل بیت (علیهم السلام)» اشاره نموده است؟ 🔹 (ع) در بخشی از خطبه ۱۵۴ به بيان بخشى از فضايل (عليهم السلام) پرداخته، چنين مى فرمايد: «نَحْنُ الشِّعَارُ وَ الْأَصْحَابُ، وَ الْخَزَنَةُ وَ الْأَبْوَابُ، وَ لَا تُؤْتَى الْبُيُوتُ إِلَّا مِنْ أَبْوَابِهَا، فَمَنْ أَتَاهَا مِنْ غَيْرِ أَبْوَابِهَا سُمِّيَ سَارِقاً». (ما پيامبر خدا (ص) و او و و وى هستيم که تنها باید از درِ خانه به آن وارد شد، و هر كس كه از غير در وارد شود سارقش مى نامند!)؛ 🔹اشاره به اين كه ما از همه به (ص) نزديكتريم [توجه داشته باشيد كه شعار به معناى لباس زيرين است كه با پوستِ تن تماس دارد] و و آن حضرت به ما رسيده است و هر كس مى خواهد به تعليمات آن وجودِ مقدّس و هاى او راه يابد بايد از طريق ما وارد شود. اين تعبيرات در واقع برگرفته از روايات خود (ص) درباره (ع) عموماً و (ع) خصوصاً مى باشد، احاديثى مانند كه تمام مسلمين را تا روز قيامت به و (ع) ارجاع مى دهد، و حديث «اَنَا مَدِينَةُ الْعِلْمِ وَ عَلِىٌّ بَابُهَا فَمَنْ اَرَادَ الْعِلْمَ فَلْيَأْتِ الْبَابَ؛ [۱] من شهر علمم و (ع) درِ آن است، هر كس علم میخواهد بايد از در آن وارد شود». 🔹در ادامه (ع) مى فرمايد: «فِيهِمْ كَرَائِمُ [۲] الْقُرْآنِ، وَ هُمْ كُنُوزُ الرَّحْمنِ إِنْ نَطَقُوا صَدَقُوا، وَ إِنْ صَمَتُوا لَمْ يُسْبَقُوا». (آيات كريمه قرآن درباره آنها [پيامبر و اهل بيتش (عليهم السلام)] نازل شده، آنها خداى رحمانند، اگر سخن بگويند راست مى گويند و اگر سكوت كنند كسى بر آنها پيشى نمى گيرد). جمله «فِيهِمْ كَرَائِمُ الْقُرْآنِ» ممكن است به همان معنا باشد كه گفته شد، يا به اين معنا كه آيات كريمه «قرآن» و آن نزد آنهاست. مطابق اين تفسير، جمله مزبور اشاره اى به مفهوم است كه مى گويد: (عليهم السلام) هرگز از جدا نمى شوند. 🔹تعبير به (گنج ها) اشاره به اين است كه و نزد آنهاست؛ زيرا هميشه اشياء نفيس را در گنج ذخيره مى كنند. جمله «إِنْ نَطَقُوا صَدَقُوا» يكى از اوصاف برجسته (عليهم السلام) را كه همان است، و با آيه «كُونُوا مَعَ الصَّادِقِينَ» [۳] هماهنگ است، بازگو مى كند. جمله «إِنْ صَمَتُوا لَمْ يُسْبَقُوا» اشاره به اين است كه آنها هرگز به معناى ناتوانى در پاسخگويى نيست، بلكه به مقتضاى و است، لذا كسى نمیتواند بر آن پيشى بگيرد، يا اينكه ابهت آنها به قدرى است كه هرگاه سكوت كنند، كسى را ياراى سخن و اظهار وجود در برابر آنها نيست. به هر حال، اين كه در (ص) است، جایگاه آنها را از ديگران ممتاز مى سازد و مقام علمى آنها را نشان میدهد. 🔹سپس براى تأكيد اين مطلب كه هدف نيست، مى افزايد: «فَلْيَصْدُقْ رَائِدٌ أَهْلَهُ، وَ لْيُحْضِرْ عَقْلَهُ، وَ لْيَكُنْ مِنْ أَبْنَاءِ الْآخِرَةِ، فَإِنَّهُ مِنْهَا قَدِمَ، وَ إِلَيْهَا يَنْقَلِبُ». ( بايد به افراد خود راست بگويد و و را حاضر سازد و از باشد [دنیاطلب نباشد]؛ چرا كه از آنجا آمده و به آنجا باز مى گردد). واژه «رائد» در اصل به معناى كسى است كه در پيشاپيش قافله حركت مى كند و براى يافتن آب و چراگاه جستجو مى نمايد. اگر چنين كسى باشد، اهل قافله خود را گرفتار خطر مى سازد؛ انتخاب اين تعبير در جمله ياد شده اشاره به اين نكته لطيف است كه اگر من (عليهم السلام) را براى شما شرح مى دهم به منزله كسى هستم كه ضرورى ترين وسيله زندگى را براى پيروانش فراهم مى سازد. پی نوشت‌ها؛ [۱] اين حديث مشهورى است كه در كتب معروف اهل سنت مانند المستدرك على الصحيحين، أبو عبدالله حاكم نيشابوری؛ المعجم الكبير، طبرانی، و غير آنها نقل شده است. [۱] «كرائم» جمع «كريمه» است و اشاره به آيات مباركى است كه در شأن اهل بيت (عليهم السلام) نازل شده است. [۳] سوره توبه، آيه۱۱۹. این آیه دستور مى دهد كه اهل ايمان در هر عصر و زمان و مكان بايد با راستگويان همراه و همگام باشند و اين آيه طبق روايات متعددى كه در منابع شيعه و سنى وارد شده به امامان معصوم (عليهم السلام) تفسير شده است. 📕پيام امام اميرالمؤمنين(ع)‏، مكارم شيرازى، ناصر، دار الكتب الاسلاميه‏، چ اول‏، ج۶، ص۸۹. منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
هدایت شده از تبیین
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️چند نوع «علم» در جهان وجود دارد و کدام یک از آنها اصیل است؟ 🔹«دانش هاى انسانى» را مى توانيم از يك نظر به دو بخش تقسيم كنيم: «علوم تجربى» و «علوم نظرى». شكّى نيست كه روشن ترين دانش هاى ما محسوب مى شوند؛ زيرا حقايق مربوط به آن را در آستانه «حس» مى بينيم؛ امّا اشتباه است اگر تصوّر كنيم و به تنهايى و بدون مى تواند، چهره حقايق را آنچنان كه هست به ما نشان دهد؛ 🔹چرا كه ـ بر خلاف تصوّر بعضى ـ قطعى ترين راه درك واقعيّات نيست. به عنوان مثال با اين كه حسّ بينايى قوى ترين و مثبت ترين حسّ ماست، باز گرفتار اشتباهات زيادى مى شود كه انواع مختلفى از آن امروز تحت عنوان خطاهای باصره براى ما روشن است. پى بردن به خطاهاى حواس، مفهومش به كمك طلبيدن در اين زمينه است. 🔹بعلاوه ، هم از نظر مكان و زمان، و هم محدود به ظواهر اشيا و موجودات اين جهان مى باشد؛ به همين دليل همه مسائل را نمى توان در آزمايشگاه ها به آزمايش گذاشت؛ مسائل مربوط به گذشته، به خصوص گذشته دور، مسائل مربوط به علّت و معلول جهان و انگيزه ها و مسائل ديگرى از اين قبيل، همه را بايد با كمك حل كرد. 🔹در ميان ، علومى داريم كه نظرى خالص نيستند، بلكه نظرى آميخته به تجربه اند، به اين معنا كه پايه هاى آن را از مشاهده يا تجربه مى گيريم و سپس روى آن بناهايى به كمك مى گذاريم. هم اكنون داريم كه در اين رده جاى مى گيرد. تاريخ بشرى، تاريخ طبيعى، علم هيئت، روانشناسى و روانكاوى و نيز ديرين شناسى، اينها علومى هستند كه پايه هايى از مشاهده و يا آزمايش داشته و بر اساس آن بناهاى عريض و طويلى ساخته اند. 📕پيدايش مذاهب، مكارم شيرازى، ناصر، مدرسه امام على بن ابى طالب(ع)، قم‏، ۱۳۸۴ش، چ اول‏، ص ۲۸۲ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
هدایت شده از تبیین
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️چند نوع «علم» در جهان وجود دارد و کدام یک از آنها اصیل است؟ 🔹«دانش هاى انسانى» را مى توانيم از يك نظر به دو بخش تقسيم كنيم: «علوم تجربى» و «علوم نظرى». شكّى نيست كه روشن ترين دانش هاى ما محسوب مى شوند؛ زيرا حقايق مربوط به آن را در آستانه «حس» مى بينيم؛ امّا اشتباه است اگر تصوّر كنيم و به تنهايى و بدون مى تواند، چهره حقايق را آنچنان كه هست به ما نشان دهد؛ 🔹چرا كه ـ بر خلاف تصوّر بعضى ـ قطعى ترين راه درك واقعيّات نيست. به عنوان مثال با اين كه حسّ بينايى قوى ترين و مثبت ترين حسّ ماست، باز گرفتار اشتباهات زيادى مى شود كه انواع مختلفى از آن امروز تحت عنوان خطاهای باصره براى ما روشن است. پى بردن به خطاهاى حواس، مفهومش به كمك طلبيدن در اين زمينه است. 🔹بعلاوه ، هم از نظر مكان و زمان، و هم محدود به ظواهر اشيا و موجودات اين جهان مى باشد؛ به همين دليل همه مسائل را نمى توان در آزمايشگاه ها به آزمايش گذاشت؛ مسائل مربوط به گذشته، به خصوص گذشته دور، مسائل مربوط به علّت و معلول جهان و انگيزه ها و مسائل ديگرى از اين قبيل، همه را بايد با كمك حل كرد. 🔹در ميان ، علومى داريم كه نظرى خالص نيستند، بلكه نظرى آميخته به تجربه اند، به اين معنا كه پايه هاى آن را از مشاهده يا تجربه مى گيريم و سپس روى آن بناهايى به كمك مى گذاريم. هم اكنون داريم كه در اين رده جاى مى گيرد. تاريخ بشرى، تاريخ طبيعى، علم هيئت، روانشناسى و روانكاوى و نيز ديرين شناسى، اينها علومى هستند كه پايه هايى از مشاهده و يا آزمايش داشته و بر اساس آن بناهاى عريض و طويلى ساخته اند. 📕پيدايش مذاهب، مكارم شيرازى، ناصر، مدرسه امام على بن ابى طالب(ع)، قم‏، ۱۳۸۴ش، چ اول‏، ص ۲۸۲ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
هدایت شده از تبیین
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️آیا عقیده «انتظار» در انسان ذاتی است یا بر اثر شرایط خاصی در او پدید می آید؟ 🔹برخلاف گفته هاى كسانى كه فكر مى كنند بذر اصلى «انتظار ظهور يك » را، شكستها و ناكامی ها و نابسامانی ها در سطح افكار مى پاشد، عشق به اين موضوع مربوط به اعماق وجود آدمى است، گاهى به گونه پر رنگ، و گاهى كمرنگ. به تعبير ديگر: انسان از دو راه ـ از راه ، و از راه ـ سرانجام در برابر چنين مسئله اى قرار مى گيرد و سروش اين ظهور را با دو زبان و مى شنود. 🔹و به عبارت روشن تر: ايمان به جزئى «عشق به آگاهى» و «عشق به زيبايى» و «عشق به نيكى» (سه بُعد از ابعاد چهارگانه روح انسان) است، كه بدون چنان ظهورى اين عشق‌ها به ناكامى مى گرايد و به شكست محكوم مى شود. شايد اين سخن نياز به توضيح بيشترى داشته باشد و آن اينكه: مى دانيم «عشق به تكامل» شعله جاويدانى است كه سراسر وجود انسان را در بر گرفته، او مى خواهد بيشتر بداند؛ بيشتر از زيبايی ها ببيند؛ بيشتر از نيكيها بهره ببرد و خلاصه آنچه مايه پيشرفت و برترى مى داند بيشتر فراهم سازد. 🔹هيچگاه پيدايش اين انگيزه ها را نمى توان با عوامل اجتماعى، و روانى، و وراثت، و تربيت، پيوند داد، گرچه اين عوامل در تضعيف يا دامن زدن به آنها سهم مهمى دارند، ولى اصل وجود آنها، جزء بافت روان انسانهاست و جزء ابعاد اصلى روح او، به دليل اينكه هيچ جامعه و هيچ ملّتى هرگز از اين انگيزه ها تهى نبوده است. خلاصه، علاقه انسان به پيشرفت و تكامل، به دانايى و زيبايى، به نيكى و ، علاقه اى است، اصيل، هميشگى و جاودانى، و انتظار ظهور يك آخرين نقطه اوج اين علاقه است. 🔹چگونه ممكن است عشق به تكامل همه جانبه در درون جان انسان باشد و چنان نداشته باشد! مگر پياده شدن تكامل جامعه انسانى بدون آن امكان پذير است! بنابراين، حتى كسانى كه در زندگانى گرفتار شكست و بحرانى نبوده اند، چنين احساسى را در درون جان خود دارند... از سوى ديگر، همانطور كه اعضاى پيكر انسان به تكامل و پيشرفتِ وجود او كمك مى كنند و عضوى در بدن نمى يابيم كه مطلقاً نقشى در اين حركتِ تكاملى نداشته باشد، خصايص روانى انسان نيز چنين اند؛ يعنى هر كدام نقش مؤثرى در پيشرفت هدف هاى اصيل او دارند. 🔹مثلاً، «ترس از عوامل خطرناك» كه در هر انسانى وجود دارد سپرى است براى حفظ او در برابر خطر. «خشم» به هنگامى كه انسان منافع خود را در معرض تهديد مى بيند، وسيله اى است براى افزايش قدرت دفاعى و بسيجِ تمام نيروهاى ذخيره جسمى و روحى براى نجات منافعش از خطر؛ بنابراين، عشق به تكامل، عشق به صلح و عدالت، نيز وسيله اى است براى رسيدن به اين هدف بزرگ و به منزله موتور نيرومندى است كه چرخ هاى وجود انسان را در اين راه به حركت دائمى وا مى دارد، و او را براى رسيدن به جهانى مملو از و كمك مى كند. 🔹از سوى ديگر، احساسات و دستگاه هايى كه در جسم و جان وجود دارد نمى تواند هماهنگ با مجموعه عالَم هستى نباشد؛ زيرا همه جهان هستى يك واحدِ به هم پيوسته است، و وجود ما نمى تواند از بقيه جهان جدا باشد. از اين بهم پيوستگى به خوبى مى توانيم نتيجه گيرى كنيم كه هر عشق و علاقه اصيلى در وجود ما هست، دليل بر آن است كه «معشوق» و «هدف» آن نيز در جهان وجود دارد و اين عشق وسيله اى است كه ما را به او نزديك مى سازد. 🔹يعنى اگر تشنه مى شويم و عشق به آب داريم دليل بر آن است كه «آبى» وجود دارد كه دستگاه آفرينش تشنگى آن را در وجود ما قرار داده است. اگر علاقه اى به جنس مخالف داريم دليل بر وجود جنسى مخالف در بيرون ماست؛ و اگر عشق به زيبايى و دانايى داريم دليل بر اين است كه زيباييها و دانايی هايى در جهان هستى وجود دارد. و از اينجا به آسانى نتيجه مى‌گيريم كه اگر انسانها را مى كشند كه جهان را پر از و و و كند، دليل بر آن است كه چنان نقطه اوجى در تكامل جامعه انسانى امكان پذير و عملى است كه و در درون جان ماست. 🔹عموميت اين اعتقاد در همه مذاهب نيز نشانه ديگرى بر اصالت و واقعيت آن است؛ زيرا چيزى كه زائيده شرايط خاص و محدودى است نمى تواند اين چنين عمومى باشد، تنها هستند كه از چنين عموميتى برخوردارند، و اينها همه نشانه آن است كه از زبان عواطف و سرشت آدمى اين نغمه در جان او سر داده شده كه سرانجام ، جهان را در زير پرچم و قرار خواهد داد. 📕مسئله انتظار، مکارم شیرازی، ناصر، مطبوعاتی هدف، قم، بی تا، ص ۵ الی ۷ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel