eitaa logo
کانال سردار سپهبد شهید 🌷حاج قاسم سلیمانی شهرستان نجف اباد
62 دنبال‌کننده
9هزار عکس
4.8هزار ویدیو
39 فایل
این کانال اطلاع رسانی وترویج گفتمان انقلاب اسلامی واسلام ناب است و زمینه سازان ظهور حضرت 💐❤️مهدی❤️ یاوران رهبر انقلاب این زمان هستند 🌷❤️خون که درتن ماست هدیه به رهبر ماست 🌷❤️ #لبیک یاحسین #لبیک یا صاحب الزمان #لبیک یا خامنه ای بهترین ره
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از تبیین
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️اهمیّت «صله رحم» در اسلام تا چه حدّ است؟ 🔹 نسبت به ، کمک، حمایت و محبت نسبت به اهمیت فوق العاده اى قائل شده، و و بریدن رابطه از خویشان و بستگان را شدیداً نهى کرده است. اهمیت تا آنجا است که (صلی الله علیه و آله) مى فرماید: «صِلَةُ الرَّحِمِ تَعْمُرُ الدِّیارَ وَ تَزِیدُ فِی الأَعْمارِ وَ إِنْ کانَ أَهْلُها غَیْرَ أَخْیار» [۱] ( با شهرها را آباد مى سازد، و بر مى افزاید هر چند انجام دهندگان آن از نیکان هم نباشند). 🔹و در سخنان (عليه السلام) مى خوانیم: «صِلْ رَحِمَکَ وَ لَوْ بِشَرْبَة مِنْ ماء وَ أَفْضَلُ ما یُوصَلُ بِهِ الرَّحِمُ کَفُّ الأَذى عَنْه» [۲] ( خویش را حتى با جرعه اى از آب محکم کن و بهترین کار براى ، دست کشیدن از آزار و مزاحمت آنان است!). زشتى و ، به حدى است که (عليه السلام) به فرزند خود نصیحت مى کند که از مصاحبت با پنج طایفه بپرهیزد، یکى از آن پنج گروه کسانى هستند که کرده اند؛ فرموده است: « ... وَ إِیّاکَ وَ مُصاحَبَةَ الْقاطِعِ لِرَحِمِهِ فَإِنِّی وَجَدْتُهُ مَلْعُوناً فِی کِتابِ اللهِ» [۳] (بپرهیز از معاشرت با کسى که کرده که قرآن او را ملعون و دور از رحمت خدا شمرده است). 🔹در سوره محمّد (صلی الله علیه و آله) آیات ۲۲ و ۲۳ مى فرماید: «فَهَلْ عَسَیْتُمْ إِنْ تَوَلَّیْتُمْ أَنْ تُفْسِدُوا فِی الأَرْضِ وَ تُقَطِّعُوا أَرْحامَکُمْ - أُولئِکَ الَّذینَ لَعَنَهُمُ اللهُ فَأَصَمَّهُمْ وَ أَعْمَىٰ أَبْصَارَهُمْ»؛ (پس اگر [از خدا و پیامبر] روی گردان شوید آیا از شما جز این انتظار می رود که در زمین کنید و [بر سر مال و منال دنیا] نمایید؟ - آنان [که روی گردانند] کسانی هستند که خدا لعنتشان کرده و گوش [دل] شان را کر و چشم [بصیرت] شان را کور کرده است). کوتاه سخن این که: نسبت به و برهم زنندگان پیوند خویشاوندى تعبیرات شدیدى دارد، و نیز آنها را سخت مذمت کرده است. 🔹از (صلی الله علیه و آله) سوال شد: مبغوض ترین عمل در پیشگاه خداوند کدام است؟ در پاسخ فرمود: «شرک به خدا». پرسیدند بعد از آن؟ فرمود: . [۴] علت این که نسبت به نگهدارى و حفظ این همه پافشارى کرده، این است که: همیشه براى ، ، ، و عظمت بخشیدن به یک ، چه از نظر اقتصادى یا نظامى، و چه از نظر جنبه هاى معنوى و اخلاقى، باید از واحدهاى کوچک آن شروع کرد، با پیشرفت و تقویت تمام واحدهاى کوچک، اجتماع عظیم، خود به خود اصلاح خواهد شد. 🔹 براى عظمت مسلمانان از این روش به نحو کامل ترى بهره بردارى نموده است، دستور به اصلاح واحدهایی داده که معمولاً افراد از و و عظمت بخشیدن به آن روگردان نیستند، زیرا تقویت بنیه افرادى را توصیه مى کند که خونشان در رگ و پوست هم در گردش است، اعضاى یک اند، و پیداست هنگامى که اجتماعات کوچک نیرومند شد، عظیم آنها نیز عظمت مى یابد و از هر نظر قوى خواهد شد. شاید حدیثى که مى گوید: «، باعث آبادى شهرها مى گردد» [۵] به همین معنى اشاره باشد.  پی نوشت‌ها؛ [۱] بحارالانوار، ج ۴۷، ص ۱۶۳؛ [۲] همان، ج ۷۱، ص ۸۸؛ [۳] همان، ج ۷۱، ص ۱۹۶؛ [۴] همان، ج ۶۹، ص ۱۰۶، ح ۴ و ص ۱۹۶، ح ۲۰؛ [۵] همان، ج ۴۷، ص ۱۶۳ و ۲۱۱ 📕تفسیر نمونه، آيت الله العظمی مکارم شيرازى، دار الکتب الإسلامیه، چاپ پنجاه و پنجم، ج ۱، ص ۱۹۵ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
هدایت شده از تبیین
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️امام علی (علیه السلام) چه ویژگی هایی را برای «دوست واقعی» برمی شمارد؟ 🔹 (عليه السلام) در حکمت ۱۳۴ با اشاره به بعضى از شرايط مهم دوستى، مى فرمايد: «لَا يَكُونُ الصَّدِيقُ صَدِيقاً حَتَّى يَحْفَظَ أَخَاهُ فِي ثَلَاثٍ: فِي نَكْبَتِهِ، وَ غَيْبَتِهِ، وَ وَفَاتِهِ» ( انسان، دوست نخواهد بود مگر اين كه خود را در سه حالت فراموش نكند: به هنگامى كه دنيا به او پشت مى كند و در زمانى كه غايب است و پس از مرگش). شك نيست كه در زندگى خود نيازمند به است كه در به او كمك كنند و در زمان راحتى مونس انسان باشند؛ زيرا با داشتن از يك سو و ، به تنهايى قادر به رسيدن به همه آنها نيست، 🔹از سوى ديگر ايجاب مى كند كه براى خود انتخاب كند؛ ولى اين ياران اند؛ گروهى مانند كه دائماً انتظار دارند در مقابل خدمتى، به آنان شود و طبيعى است كه هر وقت از دوست خود بهره اى نداشته باشند او را براى هميشه رها مى كنند. گروه ديگرى هستند كه گرچه در برابر هر خدمت انتظار خدمتى دارند، ولى را فراموش نمى كنند و به پاس آنها دوست خود را در مشكلات يارى مى دهند، اما هنگامى كه تصور مى كنند پاداش خدمت هاى پيشين او را داده اند رهايش مى سازند. 🔹گروه سومى نيز هستند كه دوستى آنها بر اساس است و صفا و ، نه نتيجه خدمت و كارى شبيه تجارت. آنها به هنگام قدرت به دوستان خود خدمت مى كنند و انتظار پاسخى از آنها ندارند و به همين دليل به هنگام بروز مشكلات براى دوستان خود هرگز آنها را رها نمى سازند و همچنان به و دوستى وفادارند. (عليه السلام) در اين كلام پربارش اشاره به اين گروه مى كند كه و واقعى اند؛ آنها در سه زمان خود را فراموش نمى كنند؛ به هنگام : آنها در چنين زمانى در كنار خود مى ايستند، به او مى كنند، تسلى خاطر مى دهند، و وفادارند. 🔹«نكبت» در اصل به معناى انحراف از مسير است، همان گونه كه در قرآن مجيد آمده «وَ إِنَّ الَّذِينَ لَا يُؤْمِنُونَ بِالآخِرَةِ عَنِ الصِّرَاطِ لَنَاكِبُونَ» [۱] (امّا كسانى كه به آخرت ايمان ندارند از اين راه منحرف مى شوند). از اين رو هنگامى كه دنيا به كسى پشت كند از آن تعبير به مى كنند، و از آنجا كه بروز ، مصائب و مصداق نكبت است بسيارى از ارباب لغت، را به معناى بلا و تفسير كرده اند. شاعر نيز مى گويد: «دوست آن باشد كه گيرد دست دوست - در پريشان حالى و درماندگى»؛ 🔹اضافه بر اين، بعضى هستند كه در حضور دوست، به سبب شرم و حيا رسم دوستى را به جا مى آورند، ولى به هنگامى كه آنها غائب باشند خود را از آن خلاص مى كنند و به اصطلاح «حفظ الغيب» ندارند، و از آن فراتر هنگامى كه از برود و دست او از همه چيز كوتاه گردد و اميد خدمتى از او نداشته باشند او را مى كنند، نه به سراغ همسر و فرزند او مى روند كه اگر مشكلى دارند حل كنند، نه در جمع دوستانِ زنده، از او مى كنند و نه براى او انجام مى دهند. 🔹 (عليه السلام) مى فرمايد: كسى است كه در اين سه حالت دوستش را فراموش نكند. البته فراوان اند و كه در كلام حكيمانه فوق بگنجند اندك اند. در حديثى در «غرر الحكم» از (عليه السلام) آمده است كه مى فرمايد: «اَلصَّدِيقُ اَلصَّدُوقُ مَنْ نَصَحَكَ فِی عَيْبِكَ وَ حَفِظَكَ فِی غَيْبِكَ وَ آثَرَكَ عَلَى نَفْسِهِ» [۱] ( كسى است كه تو را براى تو بگويد و دهد و در غيبتت مراتب دوستى را حفظ كند و تو را [در حل مشكلات] بر خود مقدم شمرد). پی نوشت؛ [۱] غرر الحكم و درر الكلم‏، تميمى آمدى، دار الكتاب الإسلامی‏، چ۲، ص۱۰۴، قصار ۱۹۲۶ 📕پيام امام امير المؤمنين(ع)‏، مكارم شيرازى، ناصر، دار الكتب الاسلاميه‏، تهران‏، ۱۳۸۶ش، چ۱، ج۱۳، ص۱۱۱ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
هدایت شده از تبیین
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️از ديدگاه امام علی (عليه السلام) «متّقين» در معاشرت های خود با مردم چه اهداف مقدّسی را دنبال می کنند؟ 🔹 (علیه السلام) در بخشی از خطبه ۱۹۳ «نهج البلاغه» مى فرمايد: «بُعْدُهُ عَمَّنْ تَبَاعَدَ عَنْهُ زُهْدٌ وَ نَزَاهَةٌ؛ وَ دُنُوُّهُ مِمَّنْ دَنَا مِنْهُ لِينٌ وَ رَحْمَةٌ، لَيْسَ تَبَاعُدُهُ بِكِبْرٍ وَ عَظَمَةٍ، وَ لَا دُنُوُّهُ بِمَكْرٍ وَ خَدِيعَةٍ» (دورى از كسانى كه دورى مى كنند به سبب و حفظ پاكى است، و نزديكی شان به كسانى كه نزديك مى شوند و رحمت است، نه اينكه دورى شان از روى تكبّر و خودبزرگ بينى باشد و نزديكی شان براى مكر و خدعه [و بهره گيرى مادى]). 🔹 (عليه السلام) در ذكر اين اوصاف به نكته مهمى اشاره مى كند و آن اينكه: در پيوندهاى اجتماعى، دوستى ها و دشمنى ها، برقرار ساختن رابطه ها يا قطع كردن ارتباط كه در تعامل افراد جامعه نسبت به يكديگر اجتناب ناپذير است، را دنبال مى كنند؛ 🔹اگر از كسى دور مى شوند به جهت اوست، و يا براى آن است كه نزديك شدن به او آنها را گرفتار زرق و برق مى سازد كه آنها به آن مبتلا گشته اند. از سوی دیگر نزديك شدن آنان به افراد براى اين است كه جاهلی را كنند يا تنبيه غافلى و يا به انسان های ضعيف و دردمند است؛ به عكس كه دورى آنها از افراد به سبب است و نزديك شدن براى گرفتن بهره هاى و فريب دادن و است. 📕پيام امام امير المؤمنين(ع)‏، مكارم شيرازى، ناصر، دارالكتب الاسلامية‏، تهران‏، ۱۳۸۶ش، چ اول‏، ج ۷، ص ۵۹۱ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
هدایت شده از تبیین
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️آیا هر گونه «سخن درگوشى» در اسلام حرام است؟ 🔹 تنها به معنى «سخنان درگوشى» نیست، بلکه هر گونه و مخفیانه را نیز شامل مى شود؛ زیرا در اصل، از ماده «نجوة» - بر وزن دفعة - به معنى «سرزمین مرتفع» گرفته شده است، بدین جهت که سرزمین هاى مرتفع از اطراف خود جدا هستند، و از آنجا که و از اطرافیان جدا مى شود، به آن گفته اند. بعضى معتقدند: همه اینها از ماده «نجات» به معنى «رهایی» گرفته شده است؛ زیرا یک نقطه مرتفع از هجوم سیلاب در امان است، و یک «مجلس سرّى» یا از اطلاع دیگران برکنار مى باشد. 🔹به هر حال در «آیه ۱۱۴ سوره نساء» مى خوانیم: (در غالب جلسات محرمانه و مخفیانه آنها که بر اساس نقشه هاى شیطنت آمیز بنا شده خیر و سودى نیست)؛ «لا خَیْرَ فی کَثیر مِنْ نَجْواهُمْ». پس از آن براى این که گمان نشود هرگونه و یا جلسات سرّى مذموم و ممنوع است، به چند مورد به عنوان مقدمه بیان یک قانون کلى، به صورت استثناء در ذیل آیه اشاره کرده، مى فرماید: (مگر کسى که در خود، توصیه به و به دیگران، یا انجام ، و یا در میان مردم نماید)؛ «إِلاّ مَنْ أَمَرَ بِصَدَقَة أَوْ مَعْرُوف أَوْ إِصْلاح بَیْنَ النّاس». 🔹و (این گونه اگر به خاطر و ریاکارى نباشد، بلکه منظور از آن کسب بوده باشد، خداوند براى آن مقرر خواهد فرمود)؛ «وَ مَنْ یَفْعَلْ ذلِکَ ابْتِغاءَ مَرْضاتِ اللهِ فَسَوْفَ نُؤْتیهِ أَجْراً عَظیما». اصولاً «نجوا»، و «تشکیل جلسات سرّى» در قرآن (سوره مجادله آيه ۱۰) به عنوان یک معرفى شده است، مى فرماید: «اِنَّمَا النَّجْوى مِنَ الشَّیْطانِ»؛ (نجوا از است). زیرا این کار غالباً براى اعمال نادرست صورت مى گیرد، چرا که انجام کار خیر، مفید و مثبت معمولاً چیز محرمانه و مخفیانه اى نیست که مردم بخواهند با سخنان درگوشى آن را انجام دهند. 🔹ولى از آنجا که گاهى پیش مى آید که انسان مجبور مى شود در از روش استفاده کند، این استثناء مکرر در قرآن آمده است. در «آيه ۹ سوره مجادله» مى خوانیم: «یا أَیُّهَا الَّذِیْنَ آمَنُوا اِذا تَناجَیْتُمْ فَلا تَتَناجَوا بِالإِثْمِ وَ الْعُدْوانِ وَ مَعْصِیَةِ الرَّسُولِ وَ تَناجَوا بِالْبِرِّ وَ التَّقْوى»؛ (اى کسانى که ایمان آورده اید هنگامى که مى کنید براى گناه، ستم و نافرمانى پیامبر نجوا نکنید، و تنها براى و نجوا داشته باشید). اساساً اگر در حضور جمعیت انجام پذیرد، را برمى‌انگیزد، و گاهى حتى در میان دوستان ایجاد مى کند؛ به همین دلیل، بهتر است جز در موارد ضرورت از این موضوع استفاده نشود و فلسفه حکم مزبور در نیز همین است. 🔹البته گاهى ایجاب مى کند از استفاده شود، و از جمله است که در آیه فوق به عنوان از آن یاد شده است. و یا کردن که گاهى اگر آشکارا گفته شود، طرف، در برابر جمعیت شرمنده مى شود، و شاید به همین علت از پذیرش آن امتناع ورزد و مقاومت کند، که در آیه فوق از آن تعبیر به شده است. و یا در موارد «اصلاح بین مردم» که گاهى گفتن مسائل، جلو اصلاح را مى گیرد، و باید با هر کدام از طرفین دعوا جداگانه و به صورت صحبت شود تا پیاده گردد. در این سه مورد و آنچه مانند آن است، ضرورت اقتضاء مى کند کار مثبت در زیر چتر قرار گیرد. 🔹قابل توجه این که: موارد سه گانه فوق، همه در عنوان مندرج است؛ زیرا آن کس که امر به معروف مى کند، زکات علم مى پردازد، و آن کس که اصلاح ذات البین مى نماید، زکات نفوذ و حیثیت خود را در میان مردم اداء مى کند، چنان که از (عليه السلام) نقل شده: «اِنَّ اللهَ فَرَضَ عَلَیْکُمْ زَکاةَ جاهِکُمْ کَما فَرَضَ عَلَیْکُمْ زَکاةَ ما مَلَکَتْ أَیْدِیْکُمْ» [۱] (خداوند بر شما کرده است و خود را بپردازید، همان طور که بر شما واجب کرده زکات مال خود را بدهید). و از (صلی الله علیه و آله) نقل شده که به «ابو ایوب» فرمود: «آیا نمیخواهى تو را از صدقه اى آگاه کنم که خدا و پیامبرش آن را دوست مى دارند: هنگامى که مردم با یکدیگر دشمن شوند، آنها را ده و زمانى که از هم دور گردند آنها را به هم نزدیک کن». [۲] پی نوشت‌ها؛ [۱] وسائل الشيعه، ج۱۶، ص۳۸۱، چ آل البيت [۲] كنزالعمال، ج۳، ص۵۹، مؤسسة الرسالة بيروت، ۱۶ جلدى 📕تفسیر نمونه، آيت الله العظمی، مکارم شيرازى، دارالکتب الإسلامیۀ، چ۳۶، ج۴، ص۱۶۵ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
هدایت شده از تبیین
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️امام حسن مجتبی (عليه السلام) دارای چه ويژگی های شخصيتی بودند؟ 🔹 (علیه السّلام)، از چهره‌ های برجسته است که و روشنگر راه هدایت است. (صلّی اللّه علیه و آله) در سخنان زیادی علاقه خویش را به فرزندشان (علیه السّلام) بیان کرده و از دیگران نیز خواستند تا او را دوست بدارند. تعبیرهایی نظیر: «اَللّهُمَّ إِنِّی قَدْ أَحْبَبْتُهُ فَأُحِبُّهُ وَ أُحِبُّ مَنْ یُحِبُّهُ». [۱] «مَنْ أَحَبَّنِی فَلْیُحِبُّهُ وَ لِیَبْلُغِ الشَّاهِدُ مِنْکُمْ الْغَائِبَ». [۲] «مَنْ أَحَبَّ الْحَسَنَ وَ الْحُسَیْنَ فَقَدْ أَحَبَّنِی وَ مَنْ أَبْغَضَهُمَا فَقَدْ أَبْغَضَنِی». [۳] «مَنْ سَرَّهُ أَنْ یَنْظُرَ إِلَی سَیِّدِ شَبَابِ أَهْلِ الْجَنَّةِ فَلْیَنْظُرْ إِلَی الْحَسَنِ بْنِ عَلِیٍّ». [۴] نمونه‌ هایی از کلماتی است که (صلّی الله علیه و آله) درباره فرزندشان (علیه السّلام) فرموده‌ است. 🔹درباره ویژگیهای عبادی (علیه السلام) مطالبی نقل شده است. از جمله درباره آن حضرت که پیاده انجام شده، آمده است که: «إِنِّی لَأَسْتَحْیِ مِنْ رَبِّی أَنْ أَلْقَاهُ وَ لَمْ أَمْشِ إِلَی بَیْتِهِ، فَمَشَی عِشْرِینَ مَرَّةً مِنَ الْمَدِینَةِ عَلَی رِجْلَیْهِ». [۵] (من شرم دارم که خداوند را ملاقات کنم در حالی که به خانه او نرفته باشم. پس بیست بار از مدینه با پای پیاده به زیارت خانه خدا رفت). در نقل دیگری آمده است که آن حضرت بیست و پنج بار با پای پیاده به سفر حج رفت. [۶] «ابن سعد» در نقل خود پانزده بار ذکر کرده است. [۷] 🔹 و در راه خدا، یکی دیگر از ویژگی‌ های اخلاقی آن امام بزرگوار است که زبانزد خاص و عام بوده است. زمانی که «اسماعیل بن یسار» همراه «عبدالله بن انس» برای گرفتن پول به شام، نزد معاویه رفته و چیزی به دست نمی‌ آورند، اسماعیل در شعری خطاب به دوستش «ابن انس» می‌ گوید: «لعمرک ما إلی حسن رحلناو لا زرنا حسینا یا بن انس» [۸] (به جان تو سوگند ای فرزند انس که ما به سوی [امام] (علیه السّلام) نرفته و به زیارت حسين (علیه السّلام) نشتافته بودیم). مقصود او چنین بود که اگر زیارت این دو برادر است که زائر با دست پر باز می‌ گردد. 🔹در نقلی آمده است که شخصی حضور (علیه السّلام) رسید و اظهار نیاز کرد. حضرت به او فرمود: نیازهایت را بنویس و به من ده. زمانی که او نوشت و آورد، (عليه السلام) دو برابر نیازش پرداخت. [۹] و در روایت دیگری آمده است که (عليه السلام) در طول زندگی خود، سه بار و هر بار نیمی از تمامی ما یملک خود را در راه خدا بخشید. [۱۰] 🔹«ابو هارون نامی» گوید: در سفر حج به مدینه رفتیم، گفتیم سری به فرزند رسول خدا (صلّی الله علیه و آله) بزنیم و سلامی بر او بکنیم. نزد آن بزرگوار رفتیم و از سفر خود گفتیم. وقتی بازگشتیم، برای هر کدام ما چهارصد فرستاد. نزد آن حضرت برگشته گفتیم که وضعمان خوب است. حضرت فرمود: «لَاتُرَدُّوا عَلَیَّ مَعْرُوفِی». [۱۱] به (علیه السّلام) گفتند: «فِیکَ عَظَمَةٌ»؛ (شما عظمت خاصی دارید). امام فرمود: «لَا بَلْ عِزَّةٌ، قَالَ اللهُ تَعَالَی: فَلِلّهِ الْعِزَّةُ وَ لِرَسُولِهِ وَ لِلْمُؤْمِنِینَ» [۱۲] (این عظمت نیست بلکه عزت است، خداوند فرموده است: عزت برای خدا، پیامبرش و مؤمنان است). 🔹 (عليه السلام) در مدت هشت نه سالی که پس از صلح در مدینه بودند، مرتب با شیعیان کوفه که برای حج به حجاز می‌آمدند دیدار داشتند. طبیعی است که آنها حضرت را به عنوان امام خود پذیرفته و در کار دین‌داری خود از آن حضرت بهره می‌ بردند. مردی از شامیان گوید: روزی در مدینه شخصی را دیدم با چهره‌ ای آرام و بسیار نیکو و لباسی در بر کرده که به طرز زیبایی آراسته و سوار بر اسب. درباره او پرسیدم. گفتند: (عليه السلام) است، 🔹خشمی سوزان سر تا پای وجودم را فرا گرفت و بر (عليه السلام) حسد بردم که چگونه او چنین پسری دارد. پیش او رفته و پرسیدم آیا تو فرزند علی هستی؟ وقتی تأیید کرد، سیل دشنام و ناسزا بود که از دهان من به سوی او سرازیر شد. پس از آن که به ناسزاگویی پایان دادم از من پرسید: آیا غریب هستی؟ گفتم: آری. فرمود: با من بیا، اگر مسکن نداری به تو می‌ دهم و اگر پول نداری به تو می‌ کنم و اگر نیازمندی، سازم. من از او جدا شدم در حالی که در روی زمین محبوبتر از او نزد من کسی نبود. [۱۳] 📕حیات فکری و سیاسی امامان شیعه (علیهم‌ السلام)، جعفریان، رسول، موسسه انصاریان، قم، ۱۳۸۱ ش، چاپ ششم، ص ۱۶۵ با مقداری تلخیص منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel