eitaa logo
کانال سردار سپهبد شهید 🌷حاج قاسم سلیمانی شهرستان نجف اباد
71 دنبال‌کننده
8.7هزار عکس
4.8هزار ویدیو
39 فایل
این کانال اطلاع رسانی وترویج گفتمان انقلاب اسلامی واسلام ناب است و زمینه سازان ظهور حضرت 💐❤️مهدی❤️ یاوران رهبر انقلاب این زمان هستند 🌷❤️خون که درتن ماست هدیه به رهبر ماست 🌷❤️ #لبیک یاحسین #لبیک یا صاحب الزمان #لبیک یا خامنه ای بهترین ره
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از تبیین
⭕️در مادّیات به پایینتر از خود نگاه کن، نه به بالاتر 💠حضرت آیت الله العظمی بهجت (ره): 🔹اوائل امر بلشویکی و حکومت کمونیستی در شوروی سابق، آقایی در ضمن سخنرانی گفته بود: در امور مادی و دنیوی به بالادست خود نگاه نکنید، بلکه به پایین دست خود نظر کنید. همین یک کلمه برایش مایه دردسر شده بود، گویا این سخن با مرام کمونیستی نمی‌ساخت. این کلام که در کلمات قصار حضرت امیر (ع) آمده، معجزه است و به‌ کلی نظام کمونیستی را مردود می‌ شمارد، که می‌فرماید: «أُنْظُرْ إِلی مَنْ هُوَ دُونَک وَ لا تَنْظُرْ إِلی مَنْ هُوَ فَوْقَک؛ به پایین دست خود نگاه کن، نه به بالا دست خود». [۱] 🔹درست است که در بعضی مادیات و ثروت‌ها بالاتر از تو هستند، اما آیا عمر او، صحت او، توسعه او از لحاظ اولاد و… هم از تو بیشتر است، یا اینکه تو در این امور و امور دیگر از نعمت‌های ظاهری و باطنی از او برتری؟! همه چیز را من‌حیث‌المجموع باید نگاه کرد، خداوند علیم و حکیم همه بلاها را با عدل و ترازوی مساوات تقسیم کرده است؛ «أَلْمَصائِبُ بِالسوِیةِ مَقْسُومَةٌ بَینَ الْبَرِیةِ؛ گرفتاری‌ها و ابتلائات به‌ صورت مساوی و یکسان میان مردم تقسیم شده است». [۲] 🔹هر کسی کاسه‌ای از ابتلائات دارد که مطابق وجود و استعداد اوست، و کاسه‌ های اشخاص از بلایا پر شده است، ولی خدا همه را دوست دارد. آیا در برابر طوفان‌ های حوادث، ما را در وسط دریا در کشتی رها کرده است، و یا همواره به فکر ماست؟! در توصیه‌ های رسول اکرم (ص) به ابوذر (ره) آمده است: «خدا همه چیز را در همه وقت می‌بیند و هیچ چیز از او پوشیده نیست». پی نوشت‌ها؛ [۱] ر.ک: بحار، ج۶۷، ص۱۷۳ و ۳۱۸؛ ج۶۹، ص۴۲؛ ج۷۵، ص۱۹۸ و... [۲] مستدرک‌الوسائل، ج۲، ص۴۸۱ منبع: وبسایت مرکز تنظیم و نشر آثار آیت‌ الله العظمی بهجت (ره) @tabyinchannel
هدایت شده از تبیین
⭕️حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها: 🔸خِيارِكُم أليَنُكُم مَناكِبَهُ و أكرَمُهُم لِنِسائِهِم؛ 🔹بهترين شما كسانى اند كه با مردم نرم ترند و زنان خويش را بيشتر گرامى مى دارند. 📕دلائل الإمامه، ص ۷۶ @tabyinchannel
هدایت شده از تبیین
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️چرا در قرآن پاره ای از آیات تکرار شده است، و همچنین چرا بعضی از داستان ها در موارد متعدّد آورده شده است؟! 🔹باید توجّه داشت در مدّت ۲۳ سال بر حسب موقعیّت‌ها و حوادث و پیشامدهاى مختلف نازل شده است. «قرآن کریم» یک کتاب خشک قانونى و یا یک کتاب کلاسیک نیست که قوانین و مسائل علمى را بطور دسته بندى شده بیان نماید. قرآن کتاب ارشاد و تبلیغ و هدایت است و هدف آن این است که حقایق زندگى انسانى و دستورات لازم براى رسیدن به کمال انسانى را بیان کند و از راه نفوذ در روح‌ها و افکار مردم و موضع قوانین اجتماعى صحیح، جامعه اى به وجود آورد که کمال مادّى و معنوى را دارا باشد. براى تأمین چنین هدفى، «قرآن مجید» درباره تمام موضوعات مورد لزوم سخن گفته است. قرآن تدریجاً و در حوادث مختلف و براى پاسخگویى به نیازهاى گوناگون در طول ۲۳ سال نازل شده است. 🔹امّا در مورد تکرار: در به دو نوع تکرار برمى خوریم: ۱) تکرار پاره اى از تاریخ ها. ۲) تکرار پاره اى از آیاتى که بیان کننده «واقعیّت خاصّى» است. در مورد داستان هاى تاریخى باید توجّه کنید که هدف اساسى قرآن از ذکر تاریخ گذشتگان، توجّه دادن مردم به قوانین مسلّم زندگى است که بر زندگى انسان هاى پیشین حکومت داشته است. «قرآن» مى خواهد مردم را با این قوانین آشنا کند و آنها را توجّه دهد که علل ترقّى و پیشرفت و یا انحطاط جوامع و ملل گذشته چه بوده است؟ خوددارى آنها از قبول دعوت پیامبران چه نتایج خطرناکى به بار آورده و رواج ظلم و ستم با آنها چه کرده و کدام عامل بود که آنها را به انقراض و سقوط کشانید و بالاخره نقاط ضعف و قوّتشان چه بوده است؟ 🔹 در داستانها مردم را به این قوانین و حقایق متوجّه ساخته و همچنین عاقبت نافرمانى افراد گردنکش و جبّار را نشان داده است. همین حقیقت ایجاب نموده که قرآن سرگذشت جوامع گذشته را زیر و رو کند و جنبه‌هاى مختلف آن را نشان دهد. بنابراین، اگر «قرآن» در موارد مختلفى مثلا از بنى اسرائیل و یا آفرینش آدم سخن میگوید، در هر مورد به قسمت و فراز خاصّى از این موضوع اشاره مى کند و مى خواهد در هر مورد، مردم را به نکته خاصّى توجّه دهد که در مورد دیگر به آنان توجّه نداده است. این حقیقتى است که با دقّت در داستان هاى قرآن به دست مى آید. در موارد دیگرى که پاره اى از آیات قرآن تکرار شده، مثلا تکرار آیه شریفه «فَبِاَىَّ آلاَءِ رَبَّکُمَا تُکَذِّبَانِ» در «سوره الرّحمن» باید توجّه داشت این تکرارى براى نتیجه گیرى از تأثیر خاصّ روانى در روحیّه خوانندگان و شنوندگان قرآن است. 🔹خداوند وقتى براى بیدار ساختن روح و فکر یک جمعیّت سخن مى گوید، گاهى بر روى موضوعاتى که جنبه روانى و عاطفى خاصّى دارد تکیه مى کند و آن را تکرار مى نماید؛ مثلا، در همین سوره «الرّحمن» خداوند در مقام شمردن نعمت هاى مهمّى است که در آفرینش انسان و تشکیل جامعه و تمدّن انسانى و ادامه آن، نقش اساسى دارد؛ و همچنین در این سوره نعمت هاى بزرگى بیان مى شود که در زندگى جهان دیگر براى انسان فراهم شده است، خداوند در خلال شمردن این نعمت‌ها که به منظور تحریک عواطف بشر است، آیه «فَبِاَىَّ آلاَءِ رَبِّکُمَا تُکَذِّبَانِ» را تکرار می‌کند و از این راه در خلال شمردن این نعمت‌ها حسّ حق شناسى انسان را بیدار میکند و او را به خضوع در برابر حقیقت وا می‌دارد و وجدان و عواطفش را تحریک میکند. 🔹بنابراین، این نوع تکرار هم در جاى خود از نظر ارشاد و هدایت لازم است و مخلّ به فصاحت و بلاغت قرآن نیست، بلکه از محسّنات کلام نیز به شمار میرود؛ زیرا موجب تأکید و تأثیر بیشتر می‌گردد. این قبیل تکرار در ادبیّات فارسى و عربى فراوان است و شواهد بسیارى از قصاید عرب در دست است که مشتمل بر تکرار یک «بیت» و یا یک «مصراع» و یا یک «جمله» میباشد. از جمله در قصیده اى که «عدَّىّ بن ربیعه» دایى «إمْرء القِیس» در مرثیه برادرش «کُلیبْ» سروده است، جمله «عَلى أنْ لَیْسَ عِدْلا مِنْ کَلیبْ» بیست مرتبه تکرار شده است. در اشعار ادباى بزرگ فارسى زبان نیز نمونه هاى زیادى دارد. 📕پاسخ به پرسشهای مذهبی، آیات عظام مکارم شیرازی و جعفر سبحانی، مدرسة الإمام علی بن أبیطالب (ع)، چ دوّم، ص ۵۴۱ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
هدایت شده از تبیین
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️باطن «اخلاص» و «ریا» چیست؟ 🔹 دارای شئون و آثاری مثل و است، و اين عقل همان نوری است كه وسيله شناخت و پرستش خدا و در نهايت بهشتی شدن انسان میشود. [۱] هرگاه اين نور بدون هيچ مانع و خسوفی تابش داشت، حالت و ايجاد می‌شود، و هرگاه اين عقل به سبب پيروى از ، مكسوف و پوشيده شد، حالت و بيدار می‌شود. شيخ كلينى (ره) از امام صادق (ع) روايت كرده است: «لَيْسَ بَيْنَ الْإِيمَانِ وَ الْكُفْرِ إِلَّا قِلَّةُ الْعَقْلِ قِيلَ وَ كَيْفَ ذَاكَ يَا ابْنَ رَسُولِ اللهِ قَالَ إِنَّ الْعَبْدَ يَرْفَعُ رَغْبَتَهُ إِلَى مَخْلُوقٍ فَلَوْ أَخْلَصَ نِيَّتَهُ لِلهِ لَأَتَاهُ الَّذِی يُرِيدُ فِی أَسْرَعَ مِنْ ذَلِك‏». [۲] آری مرز ايمان و كفر چيزى جز نيست؛ چون انسان به منظور جلب توجه ديگران عبادت می‌كند در حالی كه اگر اين عبادت را برای خدا خالصانه انجام دهد، خداوند زودتر او را به مطلوبش می‌رساند. شبيه اين روايت نيز از امام باقر (ع) نقل شده كه حضرت فرق بين حق و باطل را «كم ‏عقلی» بيان فرمود. 🔹پس ، است و كسی كه عاقل نيست، مخلص نخواهد بود؛ در نتيجه «ريا» می‌كند. چنانكه عاقل، رياكننده نيست و «رياكار» عاقل نخواهد بود. حذيفة بن يمان می‌گويد: از رسول خدا معنای اخلاص را پرسيدم، حضرت فرمود: «من از جبرئيل و او از خدا سؤال كرد. خدای سبحان فرمود: سرّی است كه در دل محبوب خود قرار ميدهم». [۳] بنده سالك وقتی دوستدار خدای سبحان شد، تابع و پيرو چيزى است كه بر زبان دوست و حبيب خدا نازل شود، و آن كسی نيست جز وجود اقدس رسول اكرم (ص). پيروى او سبب محبوبيت خدای تعالی می‌شود. آرى پيروى از محبوب، محبوبيت می آورد؛ چنانكه خدای سبحان ميفرمايد: «قُلْ إِنْ کُنْتُمْ تُحِبُّونَ اللهُ فَاتَّبِعُونی يُحْبِبْکُمُ الله». [آل عمران، ۳۱] در اين صورت، وعده قرب ولایی عملی می‌شود. چون خود وعده فرموده: هر كس به وسيله «نوافل» تقرب جويد، لاجرم محبوب حق تعالی شده به مقامی می‌رسد كه خدا، گوش، چشم و دست وی می‌شود. [۴] 🔹پس «اخلاص» كه اساس در نيت است، حكمتی ملكوتی دارد، كه كسى جز محبوب خدا به آن نمی‏رسد و كسى را خدا دوست ندارد، مگر آنكه نوافل و فرايض را انجام دهد. «ريا»، يعنی اينكه به مردم نشان دهد برای خدا كار ميكنم، در حالی كه برای خدا كار نكند، و معنای «سُمعه» آن است كه به گوش ديگران ميرساند كه برای خدا كار ميكنم، در حالی كه نكند. ريا و سُمعه اگر در متن عمل عبادی باشد، عمل باطل است. لذا در عبادات، نيت را شرط ميكنند و ريا را مبطل عمل می‏دانند. در بعضی از نصوص آمده است كه اگر كسى كار خيری را انجام داد و برای مردم بازگو كرد، مقداری از ثواب آن كم ميشود. اگر چند بار گفت، كم كم بی ‏ثواب ميگردد. مثل اينكه باغبانی زحمت بكشد گُلی را فراهم كند، سپس برگهای لطيف اين گل را مكرر لمس كند اين گل كم كم پژمرده ميشود. عمل خيری كه انسان انجام داد، اگر يكبار برای ديگران گفت، مثل آن است كه يكبار به برگ گل دست بزند، ده بار گفت مثل اينكه ده بار برگ گل را لمس كند، سرانجام، گل به صورت تفاله‌ای درمی‌آيد. 🔹 در عبادات لازم است ولی در مسائل غير عبادی (توصليات) دستوری نيست كه حتماً برای خدا كاری را انجام دهد. ولی اگر همين توصلی را رنگ عبادی داده در آن ريا كند، خود را گرفتار كرده است. مثلا لازم نيست دست آلوده را با قصد قربت بشويد، بلكه برای پاك شدن، صرف شستن كافی است. ولی اگر شخص نشان دهد كه اين عمل را برای رضای خدا ميكنم، شرك و معصيت محسوب ميشود؛ زيرا او مى توانست عمل را مثل ساير توصّليات انجام دهد، اما اگر خواست ثواب ببرد، بايد به قصد قربت باشد. پس شريك قرار دادن حرام است؛ زيرا اگر كسى در گوشه ‏ای از كارهای خود غير خدا را شريك قرار داد، در آن قسمت ديگر عبد خدا نيست. در نتيجه عمل او به خاطر ناقص بودن مورد قبول پروردگار نبوده و او بنده خدا نيست. در خطبه شعبانيه از رسول خدا (ص) رسيده است كه خدا را با نيتهای صادق و قلب طاهر بخوانيد. امام صادق (ع) ميفرمايد: قلب طاهر قلبی است كه در آن خاطره ‏ای غير [از] خاطره «الله» نباشد. پی نوشت‌ها؛ [۱] سئل عن الصادق(ع) ما العقل؟ قال: «مَا عُبِدَ بِهِ الرَّحْمنُ، وَ اكْتُسِبَ بِهِ الْجِنَان‏» (كافی ج۱ ص۱۱) [۲] همان ص۲۸ [۳] روض الجنان و روح الجنان فى تفسيرالقرآن، ابوالفتوح رازى، بنياد پژوهشهاى اسلامى آستان قدس رضوى، ج۲، ص۱۹۰ [۴] «وَ إِنَّهُ لَيَتَقَرَّبُ إِلَيَّ بِالنَّافِلَةِ حَتَّى أُحِبَّهُ فَإِذَا أَحْبَبْتُهُ كُنْت‏...» (كافى، ج۲، ص۳۵۲) 📕حکمت عبادات، جوادی آملی، عبدالله، محقق: شفیعی، حسین، مركز نشر اسراء، چ۱۵، ص۷۵ منبع: وبسایت آیت الله مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
هدایت شده از تبیین
⭕️عظمت حادثه دفاع مقدس را از چند زاویه می توان مشاهده کرد 🔹[بنده] یک جنبه‌ هایی را می خواهم عرض کنم. ما می خواهیم عظمت این حادثه (دفاع مقدس) معلوم بشود؛ عظمت این حادثه را از چند زاویه، از چند دیدگاه می شود مشاهده کرد: یکی از زاویه‌ی آن چیزی است که از آن دفاع می‌شد؛ چون بحث است؛ [یعنی] ما از چه دفاع می کردیم؛ این یک. [اگر] از این زاویه نگاه کنیم، بخش مهمّی از عظمت این واقعه روشن خواهد شد. یکی از این زاویه است که این در مقابل چه کسی انجام می گرفت؛ چه کسی کرده بود که لازم بود دفاع صورت بگیرد؛ این هم یک زاویه‌ی دیگری است که به نظر من مهم است. 🔹دیدگاه و زاویه‌ی سوّم این است که این دفاع به وسیله‌ی چه کسی انجام گرفت، دفاع‌ کنندگان چه کسانی‌ بودند؛ این هم یک چیز بدیع و مهمّی است... زاویه‌ی چهارم این است که آثار و دستاورد های این دفاع چه بود. حالا من این چهار جهت را ذکر کردم که البتّه از جهات دیگر هم میشود نگاه کرد. پس یکی اینکه بحث کنیم یعنی فکر کنیم، مطالعه کنیم که دفاع از چه انجام می گرفت؛ دوّم اینکه دفاع در مقابل چه کسی انجام می گرفت؛ سوّم اینکه دفاع به وسیله‌ی چه کسانی انجام می گرفت؛ چهارم اینکه نتیجه‌ی این دفاع چه شد. هر کدام از اینها به نظر من خیلی مهم است؛ [درباره‌‌‌‌‌ی] هر کدام فکر کنیم، مطالعه کنیم خیلی مهم است. بیانات مقام معظم رهبری ۱۴۰۲/۰۶/۲۹ منبع: وبسایت دفتر حفظ و نشر آثار معظم له @tabyinchannel
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌺امنیت بزرگترین نعمته و اولین قربانی نا امنی خودمون(مردم) هستیم. 🛑 پس موارد مشکوک امنیتی همه موضوعات را چه خوبه به اطلاعات بسیج بدیم که همیشه در کنار مردمه. مرکز اطلاعات بسیج استان اصفهان با تلفن ۱۱۴ خادم امنیت شماست.
هدایت شده از تبیین
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️«دفاع مقدس» 🔹به اعتقاد مقامات وقت ایران، انگیزه از حمله به ایران فراتر از تصرف بخشی از خاک این کشور و یا مناقشات مرزی بر سر اروند رود یا اختلاف بر سر جزایر سه‌گانه در خلیج فارس و امثال آن بوده، و صدام قصد براندازی و نابودی حکومت نوپای در ایران را داشته است. غیر از صدام که مدعی بود ظرف سه روز تهران را فتح خواهد کرد، برخی مقامات دیگر عراقی از جمله طه یاسین رمضان معاون اول نخست وزیر عراق در شروع جنگ اعلام کرد: «این جنگ به پایان نخواهد رسید، مگر اینکه رژیم حاکم بر ایران به طور کلی منهدم شود». 🔹از سوی دیگر به مردم عادی و شهروندان غیر نظامی حملات هوایی و زمینی کرده و مال و جان و ناموس مسلمانان را در یک کشور اسلامی مورد قرار داده است. بنابراین ارتش جمهوری اسلامی ایران و نیز سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و نیروهای بسیج مردمی در برابر عراق، صرفاً دفاع از مرز جغرافیایی و آب و خاک یک کشور نیست؛ بلکه دفاع از انقلاب اسلامی و دفاع از اسلام است که در قالب یک حکومت در یکی از کشورهای جهان بر امور جامعه مسلمین تسلط یافته است. همچنین دفاع نیروهای مسلح ایران در برابر عراق، دفاع از مال و جان و ناموس مسلمانان در برابر متجاوزان است. از این‌رو، این ، امری دینی و الهی و تکلیف شرعی است و در چارچوب وظایف دینی مسلمانان قابل تعریف است. 🔹سخنان (ره) که در سال ۱۳۶۶ بیان شده به خوبی نشانگر نوع نگاه ایرانیان به تقابل عراق و سایر کشورهای متخاصم با ایران است: «هیهات که خمینی در برابر تجاوز دیو سیرتان و مشرکان و کافران به حریم قرآن کریم و عترت رسول خدا و امت محمد (صلی‌ الله‌ علیه‌ و‌ آله‌ و سلّم) و پیروان ابراهیم حنیف ساکت و آرام بماند و یـا نظـاره‌گر صحنه‌هـای ذلت و حقـارت مسلمانان باشد. من خون و جان ناقابل خویش را برای ادای واجـب حق و فریضـه از مسلمانـان آمـاده نمـوده‌ام و در انتظـار فوز عظیـم شهادتـم». [۱] 🔹همچنین پیام دیگر (ره) به خوبی بر این نوع نگاه گواهی می‌دهد: «ملت عزیز ایران هم، که در تمامی صحنه‌ها خود را ملزم به ادای تکلیف الهی و دفاع از دستاوردهای آن می‌دانند، باید متوجه باشند که امروز پر کردن جبهه‌های نبرد از نیروهای آموزش دیده و آمادگی از اسلام و ایران برای همه قشرها از اهم واجبات الهی است که هیچ چیز دیگر مانع از انجام آن نمی‌شود؛ که بحمدالله مردم به این وظیفه شرعی و مقدس خود به خوبی عمل کرده و می‌کنند... از ملت عزیز می‌خواهم که جبهه‌ها و پشت جبهه‌ها را گرم نگه دارند، تا با لطف و عنایت خداوند متعال و دعای خیر حضرت ولی امر - ارواحنا فداه - شاهد موفقیت بیشتر در انجام فریضه الهی باشیم». [۲] 🔹اولین‌ بار (ره)، رهبر مذهبی و سیاسی وقت ایران، در ۲۲ بهمن سال ۱۳۶۰ به مناسبت سومین سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی، اصطلاح را در خلال سخنانی به کار برد، اما این عبارت ناظر به جنگ ایران و عراق نبود و دایره‌ای گسترده‌تر را دربرمی‌گرفت: «چنان‌ که اینجانب و مسؤولین جمهوری اسلامی مکرراً اعلام نموده‌ایم، ملت و دولت جمهوری اسلامی ایران تسلیم احکام مقدس قرآن و اسلام‌اند؛ و به حکم قرآن مجید خود را برادر ایمانی تمام ملت‌ های اسلامی و کشورهای مختلف از حیث فرهنگ و جغرافیا می‌دانند؛ و صلح‌جویی و زندگانی مسالمت‌ آمیز را با تمام دولت‌ها و ملت‌ها طالب می‌ باشند و تا دولتی به حریم کشور آنان تجاوز نکند و متعهد به احکام اسلام باشد، آن را برادر خود می‌ دانند؛ و از همه کشورها و ملت‌ها می‌ خواهند که با هم متعهد و یک‌صدا در مقابل تجاوزگران، هر کس باشد، قیام کنند و خود را از چنگ جهانخواران نجات دهند؛ و نیز به حکم اسلام از تجاوز به حقوق و حدود خود کرده و تجاوزگر را تأدیب نمایند و در این صورت است که هیچ قدرتی به فضل خداوند متعال نمی‌تواند آنان را از این باز دارد...». [۳] پی نوشت‌ها؛ [۱] امام خمینی، صحیفه امام، ج۲۰، ص۳۱۸ [۲] همان، ص۳۳ [۳] همان، ج۱۶، ص۴۷ منبع؛ ویکی فقه @tabyinchannel
هدایت شده از تبیین
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️امام علی (ع) چه وصیتی درباره «اصلاح ذات البین» فرموده اند؟ 🔹امام علی (ع) در بخشی از نامه ۴۷ نهج البلاغه (به مخاطبان خود، از فرزندانشان گرفته تا تمام کسانی که تا قيامت اين وصيت نامه به دست ايشان مى رسد، شامل می شود) پس از توصیه به تقوا و نظم، مى فرمايد: «أُوصِيكُمَا وَ جَمِيعَ وَلَدِي وَ أَهْلِي وَ مَنْ بَلَغَهُ كِتَابِي، بِتَقْوَى اللهِ وَ نَظْمِ أَمْرِكُمْ وَ صَلاَحِ ذَاتِ بَيْنِكُمْ، فَإِنِّي سَمِعْتُ جَدَّكُمَا يَقُولُ: صَلاَحُ ذَاتِ الْبَيْنِ أَفْضَلُ مِنْ عَامَّةِ الصَّلاَةِ وَ الصِّيَامِ؛ [شما را به] توصيه مى كنم؛ زيرا من از جدّ شما (ص) شنيدم كه مى گفت: اصلاح ميان از تمام نمازها و روزه ها برتر است». اما «اصلاح ذات البين» كه امام علی (ع) از پيغمبر اكرم (ص) نقل فرموده كه از نماز و روزه هم بالاتر است دليل روشنى دارد؛ زيرا اگر مسأله در ميان و رفع كدورت ها و زدودن دشمنى ها و تبديل آن به و دوستى نباشد، منجر به تشتت و تزلزل ميان آنها مى شود و به تعبير قرآن به فشل و سستى مى انجامد. 🔹به همين دليل «اصلاح ذات البين» از برترين عبادت ها شمرده شده است. حتى در روايتى به منزله «جهاد فى سبيل الله» عنوان گرديده كه «جَعَلَ النَّبِىُّ (ص) اَجْرَ المُصْلح بَيْنَ النّاسِ كَاَجْرِ المُجاهِدِ عِنْدَ النّاسِ؛ [۱] پيغمبر اكرم (ص) پاداش كسى را كه در ميان مردم و صفا برقرار سازد، همچون كسى كه در راه خدا جهاد مى كند، قرار داد». بى شك جهاد موجب عزّت اسلام است و كسى كه ميان مردم تفاهم ايجاد مى كند و جامعه اسلامى را به وحدت و اتّحاد سوق مى دهد كار او هم موجب عزت اسلام و مسلمانان است. امام صادق (ع) مى فرمايد:  «صَدَقَةٌ يُحِبُّهَا اللهُ إِصْلاَحُ بَيْنِ النَّاسِ إِذَا تَفَاسَدُوا وَ تَقَارُبُ بَيْنِهِمْ إِذَا تَبَاعَدُوا؛ [۲] بخششى را كه خداوند دوست دارد، همان ميان مردم است، هنگامى كه ميان آنها فسادى شود و نزديك ساختن آنها به يكديگر است به هنگامى كه از هم دور شوند». 🔹اين حديث از امام صادق (ع) معروف است كه به مفضل (يكى از ياران خود) دستور داده بود: «إِذَا رَأَيْتَ بَيْنَ اثْنَيْنِ مِنْ شِيعَتِنَا مُنَازَعَةً فَافْتَدِهَا مِنْ مَالِي؛ هنگامى كه بين دو نفر از پيروان ما مشاجره اى ببينى [كه مربوط به امور مالى باشد] از مال من بپرداز [و آنها را با هم صلح ده]»؛ لذا در روايتى مى خوانيم كه روزى دو نفر از شيعيان با هم اختلافى داشتند، مفضل آنها را به منزل خود دعوت و چهارصد درهم به مدعى پرداخت كرد و نزاع را خاتمه داد، سپس به آنها گفت: بدانيد اين از مال من نبود. [بلكه] از مال امام صادق (ع) بود كه براى حل اين گونه مشكلات در اختيار من گذارده است. [۳] 🔹اين بحث را با حديث ديگرى از احاديث فراوانى كه در اين زمينه وارد شده پايان مى دهيم: رسول خدا (ص) فرمود: «ألا أُخْبِرُكُمْ بِأفْضَل مِنْ دَرَجَةِ الصِّيامِ وَ الصَّلاةِ وَ الصَّدَقَةِ؟ إصْلاحُ ذاتِ الْبَيْنِ فَإنَّ فَسادَ ذاتِ الْبَيْنِ هِيَ الْحالِقَةُ؛ آيا به شما خبر بدهم به چيزى كه از درجه روزه و نماز و صدقه [و زكات] بالاتر است؟ آن است؛ زيرا فساد و اختلاف در ميان مردم نابوده كننده است». مرحوم علاّمه مجلسى پس از نقل روايت نبوى كه در كلام امام (ع) به آن اشاره شده، از امالى شيخ طوسى نقل مى كند كه پس از ذكر اين روايت مى نويسد: «منظور از «عَامَّةِ الصَّلاَةِ وَ الصِّيَامِ» در اينجا نمازها و روزه هاى مستحب است». [۵] گويا اين توضيح شيخ طوسى به قرينه روايت معتبرى از پيغمبر اكرم (ص) است كه فرمود: «هيچ كس بعد از انجام واجبات، عملى بهتر از اصلاح در ميان مردم انجام نداده است». [۶] پی نوشت‌ها؛ [۱] الكشف و البيان عن تفسير القرآن، ثعلبى نيشابورى، چ اول، ج ‏۹، ص ۸۰ [۲] الكافی، كلينى، دار الكتب الإسلامية، چ چهارم، ج ۲، ص ۲۰۹ [۳] همان، ح ۳ و ۴ [۴] مجموعة ورّام‏، ورام بن أبي فراس، مكتبة فقيه‏، ‏چ اول‏، ج ‏۱، ص ۳۹ [۵] بحار الأنوار، دار إحياء التراث العربی، چ دوم، ج ۷۳، ص ۴۴ [۶] الأمالي، طوسى، دار الثقافة، ‏چ اول‏، ص ۵۲۲ 📕پيام امام اميرالمومنين(ع)‏، مكارم شيرازى، ناصر، دار الكتب الاسلامية‏، چ اول‏، ج ۱۰، ص ۲۶۵ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
هدایت شده از تبیین
⭕️بصیرت 🔹یکی از کارهای این است که محاسبات مسئولان کشور و مؤثّران فکری کشور و در درجه‌ی بعد آحاد ملّت را تغییر بدهد و در محاسبات اینها اثر بگذارد؛ مثل اینکه شما فرض بفرمایید بتوانید در رایانه‌ی یک شخصی یک بدافزار را وارد کنید که همه‌ی چیزهایی را که این رایانه به شما خواهد داد، عوضی بدهد، غلط بدهد؛ در رایانه‌ی عمومی و کلّی مدیریّت یک کشور، در اندیشه‌ی آنها، در محاسبات آنها گاهی دشمن تأثیر می گذارد. 🔹یک ملّت آزاد آن ملّتی است که این تأثیر را نپذیرد، به معنای واقعی کلمه آزادانه بیندیشد، آزادانه فکر کند و با شجاعت عمل کند و دنبال منافع ملّی خودش برود. خب، این به چه چیزی احتیاج دارد؟ به . اگر ما بصیرت نداشته باشیم، اگر ما بینش درست، چشم باز، لازم نداشته باشیم، نه درست منافع حقیقی‌ مان را تشخیص می دهیم، نه درست راه رسیدن به این منافع را تشخیص می دهیم، نه درست آدمی را که باید این بار بزرگ را بر دوش بگیرد، می‌ شناسیم. 🔹وقتی نبود مثل انسانی است که چشم ندارد، راه را نمی بیند؛ بصیرت برای یک کشور، یک ملّت و آحاد یک مجموعه، به این اهمّیّت است. اگر چنانچه این مختصّات در یک کشوری، در یک ملّتی وجود داشت، آن وقت آن ملّت به نتایج مطلوب خود خواهد رسید؛ البتّه این یک الزاماتی را برای همه‌ی مجموعه‌ها به وجود می‌آورد؛ در نظام اسلامی یکایک شماها باید ببینید، بیندیشید، فکر کنید، بشناسید، تشخیص بدهید و عمل کنید؛ احساس تکلیف بکنید و مراقب باشید که در محاسبات فکری شما، تأثیر نگذارد. بیانات مقام معظم رهبری ۹۸/۰۸/۰۸ منبع: وبسایت‌دفترحفظ‌ونشرآثارمعظم‌له @tabyinchannel
هدایت شده از تبیین
⭕️ عليه‌السلام: 🔸قالَ لُقمانُ عليه السلام لاِبنِهِ: « ... يا بُنَيَّ، اِحذَرِ الحَسَدَ فَلا يَكونَنَّ مِن شَأنِكَ، وَاجتَنِب سوءَ الخُلُقِ فَلا يَكونَنَّ مِن طَبعِكَ، فَإِنَّكَ لا تَضُرُّ بِهِما إلاّ نَفسَكَ، و إذا كُنتَ أنتَ الضّارَّ لِنَفسِكَ كَفَيتَ عَدُوَّكَ أمرَكَ، لِأَنَّ عَداوَتَكَ لِنَفسِكَ أضَرُّ عَلَيكَ مِن عَداوَةِ غَيرِكَ. 🔹لقمان عليه السلام به پسرش گفت: « ... اى پسرم! از بر حذر باش، كه در شأن تو نيست، و از دورى كن، كه از سرشت تو نيست؛ زيرا تو به وسيله آن دو، جز به خودت ضرر نمى زنى؛ و هر گاه به خودت ضرر رساندى، دشمنت را از پرداختن به كار تو كفايت مى كنى، زيرا دشمنى‌ تو با خودت، از دشمنى ديگرى زيانبارتر است». 📕بحارالأنوار، ج ۱۳ ص ۴۲۰ ح ۱۴ @tabyinchannel
هدایت شده از تبیین
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️چرا از «سوء ظن» نهی شده است؟ 🔹هرگاه «بدگمانى» به صورت يك حالت درونى درآيد، از مهمترين رذايل اخلاقى محسوب شده، و موجب از هم پاشيدن خانواده ها، و گروهها و جوامع انسانى می شود. نخستين ثمره شوم «بدگمانى»، عدم اعتماد است و با از بین رفتن اعتماد، همكارى غير ممكن مى شود، و با از ميان رفتن همكارى، جامعه انسانى تبدیل به جهنم سوزانی مى شود كه همه از يكديگر ترسیده و در فكر خنثى كردن فعاليت هاى يكديگرند. 🔹به همين دليل «اسلام» كه براى اعتماد متقابل افراد و امت ها اهميت فوق العاده اى قائل است، از مسأله «بدگمانى» به شدت نهى كرده است، و آنچه را که سبب بدگمانى مى شود ممنوع شمرده و به عكس از آنجا كه «حسن ظن» سبب جوشش محبت، اعتماد، همكارى و پيشرفت و تعالى می شود، آن را از صفات و اعمال برجسته شمرده و با تعبيرات بسيار محكم به سوى آن دعوت می نماید. بى شك ممكن است در بعضی موارد حسن ظن خساراتی را به همراه داشته باشد، اما هرگز خسارات آن با پيامدهاى شوم سوء ظن قابل مقايسه نيست. 📕اخلاق در قرآن‏، مكارم شيرازى، ناصر، مدرسة الامام على بن ابى طالب (ع)،‏ چ اول‏، ج ۳، ص ۳۲۱ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
هدایت شده از تبیین
⭕️رضایت و خوشنودی امام زمان (عج) 🔹چقدر سخت است، اگر برای ما این امر ملکه نشود که در هر کاری که می‌خواهیم اقدام کنیم و انجام دهیم، ابتدا و عجل‌ الله‌ تعالی‌ فرجه‌ الشریف را در نظر نگیریم و رضایت و خوشنودی او را جلب ننماییم! 📕در محضر بهجت، ج١، ص٨٩ منبع: وبسایت مرکز تنظیم و نشر آثار آیت‌ الله العظمی بهجت @tabyinchannel
هدایت شده از تبیین
⭕️ یک آیه 🔸ذَٰلِكَ الْكِتَابُ لَا رَيْبَ ۛ فِيهِ ۛ هُدًى لِلْمُتَّقِينَ؛ 🔹در [وحی بودن و حقّانیّت] این کتابِ [با عظمت] هیچ شکی نیست؛ سراسرش برای پرهیزکاران هدایت است. 📕قرآن کریم، سوره بقره، آيه ۲ @tabyinchannel
هدایت شده از تبیین
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️شیوه غلبه امام زمان (عج) بر مخالفان 🔹«بیشتر مردم با رغبت به (عج) ایمان می‌آورند». یکی از موضوعات مهمی که در مورد ظهور (عج) مطرح است، چگونگی‌ غلبه‌ آن حضرت بر مخالفان خویش است که در ادامه به بررسی آن می‌ پردازیم. روایاتی که از ائمه معصومین علیهم‌ السلام به دست ما رسیده، حکایت کننده از این واقعیت است که مردم‌ به‌ خاطر ظلم‌ هایی که در طول تاریخ از مستکبران دیده‌اند، بعد از ظهور، مشتاقانه‌ به‌ سمت‌ آن حضرت حرکت می‌کنند، به گونه‌ای که مجذوب‌ فضایل‌ امام‌ زمان (عج) و یارانش می‌ شوند. به تعبیر پیامبر اکرم (ص) همانند زنبور عسل که به ملکه خود پناهنده می‌شوند، مردم نیز به حضرت پناه می‌برند [۱] و حکومت حضرت بر شرق و غرب عالم گسترش می‌یابد و نور اسلام جوامع بشری را روشن می‌کند. 🔹هنگام‌ ظهور امام زمان (عج) ملکی از بالای سر او ندا می‌دهد که این (عج) خلیفه خداست، پس از او تبعیت کنید؛ در نتیجه مردم مقابل او خاضع می‌شوند و محبت او را درک میکنند و حکومت او بر شرق و غرب عالم حاکم میشود، تابوت سکینه بنی‌اسرائیل را از غار انطاکیه بیرون کشیده و نسخه‌های اصلی تورات را از کوه‌های اطراف شام استخراج کرده و به واسطه آن با یهودیان احتجاج و استدلال می‌کند و اکثر آنان مسلمان می‌شوند. [۲] امیرالمومنین امام علی (ع) فرمودند: «زمانی‌ که‌ منادی‌ از آسمان صدا می‌زند که حق با آل محمد (ص) است، (عج) می‌کند و چنان اسمش بر زبان‌ها می‌افتد و محبتش بر دل ها می‌ نشیند که غیر از اسم او اسمی بر زبان‌ها جاری نمیشود». [۳] 🔹بهترین دلیل برای امکان تحقق حوادث آینده، وقوع حوادثی شبیه به آن، در گذشته است. تاریخ بشریت شاهد سقوط صدها حکومت مقتدر بوده است و در آینده نیز شاهد آن خواهد بود. به‌ طور مثال در دوران معاصر، حکومت سلطنتی در ایران که به پیشرفته‌ ترین امکانات زمان خود مجهز بود، در مقابل اراده امام خمینی (ره) ـ که یکی از شاگردان مکتب اهل‌ بیت علیهم السلام بود ـ تسلیم شد و بدون درگیری قابل‌توجهی فرو پاشید و از بین رفت، و حتی نام امام خمینی (ره) به‌ سرعت بر سر زبان‌ها افتاد و یکی از محبوب‌ ترین و پرکاربرد ترین نام‌های دوران معاصر شد. نمونه دیگر آن‌ هم فروپاشی نظام کمونیستی شوروی بود که بیش از ۷۰ سال، بخش قابل‌ توجهی از مردم جهان را در کام اسارت نظامی و ایدئولوژیک خود فرو برده بود. این حکومت ستمگر نیز که حتی حق خداپرستی که در ذات انسان‌ها قرار دارد را از مردم سلب می‌کرد، خود به‌ خود از بین رفت. 🔹با توجه به این دو مثال می‌توان گفت: این امر در مورد (عج) که حجت خداوند بر بندگان و مظهر تجلی قدرت الهی است و مورد تأیید و یاری پروردگار می‌باشد، بسیار سهل و آسان است به‌ طوری‌که حتی شک نیز در آن راه ندارد. در صورتی ‌که کار به درگیری نظامی با مخالفان برسد، حضرت و یارانش در مقابل سلاح‌ های پیشرفته دشمنان از دو مزیت ویژه بهره می‌برند. اول: علاوه بر اینکه شخص (عج) عالم‌ ترین‌ فرد زمان‌ خود است و نه تنها از تمام دانش بشر آگاهی دارد، بلکه دامنه علم حضرت بسیار فراتر از دانش بشر در آن زمان است؛ بسیاری از یاران حضرت هم از بزرگترین دانشمندان زمان خود هستند [۴] که به علوم و فنون مختلف اشراف دارند و با سلاح علم دانش می‌توانند بر فنّاوری‌ های پیشرفته غلبه کنند. 🔹دوم: امدادهای‌ الهی [۵] است که نصیب حضرت و یارانش میشود، و بی‌تردید وقتی خداوند گروهی را یاری کند، فتح و پیروزی نصیب آنان خواهد بود. اما در مورد کیفیت مقابله حضرت و یارانش با سلاح‌ های پیشرفته، نمی‌توان به طور قطع به مطلبی اشاره کرد، زیرا هم امکان دارد که (عج) با استفاده از علم خود یا حتی بهره‌ گیری از امدادهای الهی تمام سلاح‌ های مدرن را از کار بیاندازد و جنگ با سلاح‌های قدیمی صورت گیرد، و یا اینکه حضرت تجهیزات مدرن‌تری را در اختیار داشته باشد که به کمک آن‌ها بر دشمنان غلبه کند. نتیجه اینکه در دوره آخرالزمان اکثر مردم که از ظلم و ستم به ستوه آمده‌اند، به (عج) می‌ پیوندند و علم سرشار حضرت و یارانش به همراه امدادهای الهی باعث غلبه و پیروزی ایشان بر مستکبران و متجاوزان است. پی‌نوشت‌ها ؛ [۱] إثبات‌ الهداة‌ بالنصوص‌ والمعجزات‏، ج۵، ص۲۷۱ [۲] ینابیع‌ الموده (تحقیق سیدجمال‌ اشرف‌ حسینی)، ج۳، ص۲۴۴ [۳] کنزالعمال (تحقیق شیخ‌ بکری‌ حیانی و همکاران)، ج۱۴، ص۵۸۸ [۴] نجم‌ الثاقب، ص۱۹۳ [۵] همان، ص۱۵۲ نویسنده: کمالی منبع: وبسایت رهروان ولایت @tabyinchannel
هدایت شده از تبیین
⭕️توکّل و یاد خدا 🔹به چیزی غیر از و برای انسان، آرامش حاصل نمی‌شود؛ و چیزی غیر از اعراض (رویگردانی) از یاد خدا و ، زندگی را تلخ و ناگوار نمی‌کند. 📕در محضر بهجت، ج ۲، ص۲۴۶ منبع: وبسایت‌ مرکز تنظیم‌ و نشر آثار ‌آیت‌ الله‌ العظمی‌ بهجت (ره) @tabyinchannel
هدایت شده از تبیین
⭕️در دوران دفاع مقدس از چه چیزی دفاع می‌شد؟ 🔹امّا اینکه [در دوران دفاع مقدس] «از چه چیزی دفاع می‌شد». در از انقلاب اسلامی، از جمهوری اسلامی که محصول دفاع انقلاب اسلامی بود، و از تمامیّت ارضی کشور دفاع می‌شد؛ این سه عنوان مهمّی بودند که دفاع از اینها انجام می گرفت. طرف مقابل به این سه چیز حمله کرده بود. البتّه هدف جبهه‌ی اساسی و مهمّ دشمن، مسئله‌ی تمامیّت ارضی نبود - این هدف صدّام بود - هدف آنها بود؛ آنها می خواستند این انقلابِ بی‌نظیر و کبیر و مهمّی را که به برکت جانفشانی مردم در ایران اتّفاق افتاده بود سرکوب کنند. چرا می گوییم بی‌نظیر؟ 🔹برای خاطر اینکه یک پدیده‌ای بود که نظیر آن پیش از این در انقلاب های بزرگ اتّفاق نیفتاده بود؛ مردمی بود، دینی بود، اصیل و غیر وابسته بود، مربوط به یک ملّت بود، عمومی بود؛ مثل کودتاها و مثل انقلاب های احزاب و مانند آنها نبود. این توانسته بود نظام وابسته و فاسد حاکم بر کشور را برطرف کند، برکنار کند و یک نظام جدید، یک سخن نو را در این کشور حاکم کند؛ [یعنی] ؛ جمهوری یعنی مردم‌سالاری، اسلامی یعنی دین: مردم‌سالاری دینی؛ حرف نویی بود در دنیا.  🔹در تاریخ، حکومت های دینی داشته‌ایم، [ولی] بحث مردم‌سالاری در آن نبود؛ حکومت های مردم‌سالار - یا واقعی، یا صوری و اسمی - داشته‌ایم، [امّا] بحثی از دین در آن نبود. حکومتی و نظامی که در آن، دین و دنیا، دنیا و آخرت، مردم و خدا دخالت دارند و سازنده‌ی آن هستند، یک چنین چیزی بی‌سابقه بود؛ این اتّفاق افتاده بود، می خواستند این را منکوب کنند، مقهور کنند و را از بین ببرند؛ هدفشان این بود. تا الان هم هدف همین است؛ تا الان هم [به] بهانه‌ های مختلفی وجود پیدا می‌کند، امّا آنهایی که با جمهوری اسلامی طرفند، مقابلند، دشمنی می کنند، مسئله‌ شان «جمهوری اسلامی» است، مسائل فرعی و حاشیه‌ای در درجه‌ی بعد قرار دارند؛ مسئله‌ی اصلی این است؛ آن روز هم این بود. بیانات مقام معظم رهبری ۱۴۰۲/۰۶/۲۹ منبع: وبسایت دفتر حفظ و نشر آثار معظم له @tabyinchannel
هدایت شده از تبیین
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️از ديدگاه امام علی (ع) در خطبه ۱۵۱ نهج البلاغه، پيامبر (ص) چه تأثيراتی بر جامعه جاهليّت آن زمان گذاشتند؟ 🔹 (ع) در خطبه ۱۵۱ «نهج البلاغه» پس از حمد و ثنای الهی به سراغ شهادت بر يكتايى خدا و رسالت (ص) مى رود و مى فرمايد: «وَ أَشْهَدُ أَنْ لَا إِلهَ إِلَّا اللهُ، وَ أَشْهَدُ أَنَّ مُحَمَّداً عَبْدُهُ وَ رَسُولُهُ، وَ نَجِيبُهُ وَ صَفْوَتُهُ؛ گواهى مى دهم جز خداوندِ يكتا معبودى نيست و شهادت مى دهم كه (ص)، بنده و فرستاده و برگزيده و انتخاب شده اوست». بسيارى از شارحان «نهج البلاغه»، كلمات «نجيبه» و «صفوته» را به يك معنا تفسير كرده [به معناى منتخب و برگزيده] و تأكيدِ يكديگر دانسته اند؛ ولى با توجه به اين كه «نجيب» به معناى «نفيس» و پرارزش است. تفاوتى ميان اين دو واژه وجود دارد، كه اوّلى در واقع، زمينه ساز دوّمى است؛ زيرا هنگامى كه چيزى نفيس و پرارزش شد به هنگام انتخاب، آن را بر مى گزينند. 🔹در ادامه آن حضرت به دو وصف ديگر اشاره كرده، مى فرمايد: «لَا يُؤَازَى فَضْلُهُ، وَ لَا يُجْبَرُ فَقْدُهُ؛ در فضل و برترى همتا ندارد و فقدانِ او قابل جبران نيست». به يقين چيزى كه در فضيلت همتا ندارد، هنگامى كه از دست برود جانشينى نخواهد داشت. در هفتمين و آخرين وصف به آثار وجودى آن حضرت در شرايط عصر جاهليّت اشاره كرده، مى فرمايد: «أَضَاءَتْ بِهِ الْبِلَادُ بَعْدَ الضَّلَالَةِ الْمُظْلِمَةِ، وَ الْجَهَالَةِ الْغَالِبَةِ، وَ الْجَفْوَةِ الْجَافِيَةِ؛ به بركت وجود او شهرهايى كه غرق در ضلالت و ظلمت بود و جهل بر افكارِ مردمش غلبه داشت و قساوت و سنگدلى بر آنها چيره شده بود روشن گشت»، و در ادامه مى افزايد: «وَ النَّاسُ يَسْتَحِلُّونَ الْحَرِيمَ، وَ يَسْتَذِلُّونَ الْحَكِيمَ؛ يَحْيَوْنَ عَلَى فَتْرَةٍ، وَ يَمُوتُونَ عَلَى كَفْرَةٍ!؛ در زمانى كه مردم حرام را حلال مى شمردند، دانشمندان را تحقير مى كردند، در دوران غيبتِ اولياى الهى، قدم به عرصه حيات مى گذاشتند و در كفر و بى دينى جان مى سپردند». 🔹اين اوصاف هفتگانه كه در عبارات كوتاهى درباره عصر جاهليّت بيان شده، ترسيم گويايى از آن زمان است. گمراهى و جهل و قساوت، حلال شمردن حرام و تحقير دانشمندان، نداشتن رهبر و سرانجام، بى ايمان از دنيا رفتن. گمراهى آنها چنان تاريك و ظلمانى بود كه به جنايات خود افتخار مى كردند، كشتن و زنده به گور كردن فرزندان، نشانه غيرت، و غارتگرى دليل شجاعت شمرده مى شد. جهل و خرافات، آنچنان بر جامعه آنها سايه افكنده بود كه خدايانشان را با دست خود مى ساختند؛ گاه از سنگ و چوب و گاه از مواد غذايى و سپس در زمان قحطى همانها را مى خوردند. قساوت و سنگدلى آنچنان بود كه كينه ها را از نسلى به نسلى منتقل مى ساختند و خونريزى و آدمكشى براى آنها يك امر ساده بود، و همچنين مفاسد ديگر. در اين زمان مى توان به عظمت خدمات (ص) و اهميّت رسالتِ ایشان در آن محيط تاريك و ظلمانى پى برد، كه در مدت كوتاهى از آن قومِ وحشى و خرافى و جاهل، قومى متمدّن و عالم و آگاه ساخت. 📕پيام امام اميرالمؤمنين (ع)‏، مكارم شيرازى، ناصر، دار الكتب الاسلاميه‏، چ اول‏، ج ۶، ص ۲۰ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
هدایت شده از تبیین
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️امام صادق (عليه السلام) از چه جايگاه علمی و اخلاقی در جامعه اسلامی برخوردار بودند؟ (بخش دوم) 🔸درباره‌شخصیت‌علمی (عليه السلام) شواهد فراوانی وجود دارد. به نظر شیعه، نصب ایشان به مقام امامت از جانب خداوند متعال بوده، و این بدان معناست که آن حضرت دارای شرایط لازم برای احراز این منصب بوده است. حضرت در میان اهل سنت، از نظر روایت حدیث و فقاهت و افتاء، از موقعیت شامخی برخوردار بوده‌اند، به طوری که او را از شیوخ مسلّم و از محدثان بزرگ زمان خود به شمار آورده‌ اند. 🔹درباره شخصیت (عليه السلام) عبارات زیادی از علما و اندیشمندان نقل شده که استاد اسد حیدر قسمت معظمی از آنها را در کتاب ارزشمند خود «الامام الصادق (عليه السلام) و المذاهب الاربعة» گرد آورده [۱] و طبعاً در اینجا نیازی به تکرار آنها نیست. کثرت دانش اندوزانی که در محفل درس امام جعفر صادق (علیه السلام) حاضر می‌ شدند و یا از آن حضرت حدیث نقل می‌ کردند، نشان دهنده عظمت شخصیت علمی ایشان می‌ باشد. «حسن بن علی الوشاء» می‌گفت: «در مسجد کوفه نهصد نفر را دیده که حدّثنی (عليه السلام) می‌ گفتند». [۲] برخی منابع، شمار کسانی را که از آن حضرت تلمذ کرده و حدیث شنیده‌ اند، حدود چهار هزار نفر یاد کرده‌ اند. [۳] 🔹«سفیان ثوری» - که در منابع اهل سنت به زهد و علم شهرت دارد - همراه «نصیر بن کثیر» نزد (عليه السلام) زانوی ادب زده و از آن حضرت بهره علمی و اخلاقی برده است. [۴] نصیر با سفیان در موسم حج نزد حضرت آمد و گفت: «می‌ خواهم به حج بروم. چیزی به من تعلیم ده تا به وسیله آن نجات پیدا کنم. امام (علیه السلام) دعایی به آنها تعلیم فرمود». [۵] در موارد دیگری نیز عاجزانه از حضرت می‌ خواست تا برای او حدیثی نقل کند. در این میان کسانی نیز بودند که با نقل احادیث کاذبی از امام صادق (ع)، قصد تضعیف آن حضرت را داشتند. 🔹از این موارد که بگذریم، (عليه السلام) در عصر خود، به ویژه در نگاه دانشمندان جامعه، از عظمت فراوانی برخوردار است. «ابو زهره» در این زمینه می‌ نویسد: «علمای اسلام با تمام اختلاف نظرها و تعدد مشرب‌ هایشان، در فردی غیر از (عليه السلام) و علم او اتفاق نظر ندارند». [۶] همچنین «شهرستانی» نویسنده کتاب مشهور «ملل و نحل» درباره شخصیت علمی و اخلاقی آن حضرت می‌ نویسد: «او در امور و مسائل دینی از دانشی بی‌‌پایان، و در حکمت از ادبی کامل و نسبت به امور دنیا و زرق و برق‌ های آن از زهدی نیرومند برخوردار بود و از شهوت‌ های نفسانی دوری می‌ گزید». [۷] 🔹«ابوحنیفه» افزون بر این که از امام باقر (عليه السلام) بهره‌ ها برده [۸] از امام صادق (عليه السلام) نیز حدیث نقل می‌ کند؛ چنانکه روایات او از امام صادق (عليه السلام) در کتاب «الآثار» وی فراوان دیده می‌ شود. [۹] او خود درباره (عليه السلام) می‌ گفت: «من هرگز فقیه‌ تر از جعفر بن محمد (ع) ندیده‌ ام، او مسلّم اعلم امّت اسلامی است». [۱۰] «ابن خلکان»، از مورخان مشهور، درباره آن حضرت می‌ گوید: «او یکی از امامان دوازده‌ گانه‌ امامیه و از بزرگان اهل بیت رسول خدا (صلی الله علیه و آله) بود؛ به جهت صدق سخنانش به لقب (عليه السلام) شهرت یافت و فضل او مشهورتر از آن است که نیازمند توضیح باشد». [۱۱] همچنین شیخ مفید درباره آن حضرت می‌ گوید: «علمای اسلام از احدی به اندازه آن حضرت حدیث نقل نکرده‌ اند». [۱۲] ... پی نوشت: [۱] الامام الصادق(ع) و المذاهب الاربعه، ج ۱، ص ۵۱ - ۶۲ [۲] الامام الصادق(ع)، ابو زهره، دارالثقافة العربیه، بی تا، ص ۱۲۹؛ و... [۳] کشف الغمه، ج ۲، ص ۱۶۶ [۴] العقد الفريد، ابن عبد ربه الأندلسی، دارالكتب العلميه، چ‌ ۱، ج ۳، ص ۱۷۵؛ و... [۵] تاريخ جرجان‏، سهمى، حمزه بن يوسف‏، عالم الكتب‏،‏ چ ۴، ص ۵۵۴؛ و... [۶] الامام الصادق(ع)، ص ۶۶؛ و... [۷] الملل و النحل‏، الشهرستانی، محمد بن عبد، الشريف الرضی، ‏چ ۳، ج ۱، ص ۱۴۷؛ و... [۸] جامع المسانید، خوارزمی، دارالکتب العلمیه، بی تا، ج ۲، ص ۳۴۹ [۹] الامام الصادق(ع)، ص ۳۸ [۱۰] جامع المسانید، همان، ج ۱، ص ۲۲۲؛ و... [۱۱] وفيات الأعيان و أنباء و أبناء الزمان، ابن خلكان، رضی، قم، ۱۹۶۹م، ج ۸، ص ۱۰۵ [۱۲] کشف الغمه، ج ۲، ص ۱۶۶ 📕حیات فکری و سیاسی امامان شیعه (ع)، جعفریان، رسول، موسسه انصاریان، قم، چ ۶، ص منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
هدایت شده از تبیین
⭕️خصوصیات پیغمبر اکرم (ص) 🔹 (ص) در رفتار خود مدبرانه عمل کرد و سرعت عمل داشت. نگذاشت در هیچ قضیه‌ای وقت بگذرد. قناعت و طهارت شخصی داشت و هیچ نقطه ضعفی در وجود مبارکش نبود. او معصوم و پاکیزه بود؛ این خودش مهمترین عامل در اثرگذاری است. ما باید یاد بگیریم؛ مقدار زیادی از این حرفها را باید به بنده بگویند؛ من باید یاد بگیرم؛ مسؤولان باید یاد بگیرند. اثرگذاری با عمل، به مراتب فراگیرتر و عمیقتر است از اثرگذاری با زبان. 🔹او قاطعیت و صراحت داشت. پیغمبر (ص) هیچ وقت دو پهلو حرف نزد. البته وقتی با دشمن مواجه می‌شد، کار سیاسىِ دقیق می‌کرد و دشمن را به اشتباه می‌انداخت. در موارد فراوانی، (ص) دشمن را غافلگیر کرده است؛ چه از لحاظ نظامی، چه از لحاظ سیاسی؛ اما با مؤمنین و مردم خود، همیشه صریح، شفّاف و روشن حرف می‌زد و سیاسی‌ کاری نمی‌کرد و در موارد لازم نرمش نشان می‌داد... بیانات مقام معظم رهبری ۸۰/۰۲/۲۸ منبع: وبسایت دفتر حفظ و نشر آثار معظم له @tabyinchannel
هدایت شده از تبیین
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️امام علی (علیه السلام) درباره شایستگی و نجابت پیامبر اکرم (صلی الله عليه و آله) در دوران کودکی و بزرگسالی چه بیانی دارند؟ 🔹امام علی (عليه السلام) در خطبه ۱۰۵ «نهج البلاغه»، اشاره به نعمت پرفيض ظهور (صلى الله عليه و آله) كرده و او را به اوصاف برجسته اش مى ستايد. مى فرمايد: (... در كودكى شايسته ترين مخلوق و در بزرگسالى نجيب ترين و شايسته ترين آنان بود. اخلاقش از همه پاكان، پاكتر و باران جود و سخايش از همه بادوام تر بود)؛ «.... خَيْرَ البَرِيَّةِ طِفْلاً، وَ أَنْجَبَهَا كَهْلاً [۱]، وَ أَطْهَرَ الْمُطَهَّرِينَ شِيمَةً [۲]، وَ أَجْوَدَ الْمُسْتَمْطَرِينَ دِيمَةً [۳]». 🔹در این فراز از خطبه، ابتدا سخن از دوران طفوليّت آن بزرگوار است، كه حتّى در آن زمان از نظر ظاهر و باطن ممتاز بود؛ به گونه اى كه طبق نقل كتاب «مناقب» ابن شهر آشوب، ابن عباس مى گويد: «پيامبر اكرم (صلى الله عليه و آله) در آن زمان با كودكان [هم سنّ و سال خود] دوستى و رفاقت داشت. آنها از روى نادانى گاه آلوده به سرقت چيزى مى شدند، ولى آن حضرت هرگز دست به سوى اموال مردم دراز نمى كرد؛ آنها از نظر ظاهر گاه آلوده بودند، ولى آن حضرت همواره پاك و تميز بود». [۴] باز در همان كتاب آمده است كه: «گاهى براى «عبدالمطّلب» در سايه كعبه فرشى مى گستراندند و هيچكس به احترام او بر آن فرش نمى نشست؛ فرزندانش در اطراف فرش مى نشستند، تا او خارج شود؛ ولى (صلى الله عليه و آله) در همان زمان مى آمد و روى فرش عبدالمطّلب (عليه السلام) مى نشست! عموهايش مى خواستند او را دور كنند؛ عبدالمطلب (عليه السلام) مى گفت: فرزندم را رها كنيد! «فَوَ اللهِ إِنَّ لَهُ لَشَأْناً عَظِيماً»؛ (به خدا سوگند! او مقام والايى دارد)». [۵] 🔹و نيز از ابوطالب (علیه السلام) در مورد خُلق و خُوى (صلی الله علیه و آله) در زمان طفوليّت و نوجوانى اين دو بيت نقل شده است. مى گويد: وَ لَقَدْ عَهَدْتُكَ صَادِقاً - فِی القَولِ لاَ تَتَزَیَّدُ - مَازِلتَ تَنطِقُ بِالصَّواب - وَ أَنْتَ طِفْلٌ أَمْرَدُ (من همواره تو را راستگو ديدم كه سخنى به گزاف نمى گويى. تو همواره سخن به صواب مى گفتى؛ در حالى كه هنوز در سنّ نوجوانى بودى). [۶] و از عجايب اينكه در حالات شيرخوارگى (صلى الله عليه و آله) نوشته اند: «هنگامى كه او را به دايه اش «حليمه» سپردند، او تنها از پستان راست وى شير مى نوشيد و اصلاً تمايلى به پستان چپ نشان نمى داد! گويى مى خواست عدالت را رعايت كند و سهم فرزند «حليمه» را نيز در نظر بگيرد». [۷] 🔹و در ادامه، امام علی (علیه السلام) اشاره به نجابت و كرامت (صلى الله عليه و آله) در بزرگسالى مى كند، چيزى كه بر كسى پوشيده نيست و تاريخ شاهد صدق آن است. تواضع، محبّت، هوش و درايت آن حضرت، عفو و گذشت او زبانزد خاصّ و عامّ بود؛ هر چه داشت بى دريغ در اختيار نيازمندان قرار مى داد و باران جود و بخشش او، پردوام بود. او از همه سخاوتمندتر بود، به گونه اى كه هرگز درهم و دينارى نزد او باقى نمى ماند و اگر چيزى اضافه مى آورد و به نيازمندى برخورد نمى كرد كه به او ببخشد، آرام نمى گرفت و در منزل نمى آسود، تا آن را به نيازمندى برساند. او افراد با فضيلت را گرامى مى داشت و در صله رحم كوشا بود. عذر خطاكاران را مى پذيرفت و در لباس و غذا بر غلامان پيشى نمى گرفت. پی نوشت‌ها؛ [۱] «كهل» به معناى فرد ميانسال است و بعضى گفته اند اين واژه به كسى كه سى سال به بالا داشته باشد، اطلاق مى شود و به معناى پير نيست. [۲] «شيمه» به معناى اخلاق است و جمع آن «شِيَم» (بر وزن ستم) است. [۳] «ديمه» به معناى بارانى است كه به صورت طولانى و نرم نرم و بدون رعد و برق مى بارد. [۴] مناقب آل أبيطالب (ع)، ابن شهر آشوب مازندرانى، علامه‏، قم‏، ۱۳۷۹ق، چ اول‏، ج ۱، ص ۳۳ تا ۳۵؛ السيرة النبوية، الحميرى المعافرى، دار المعرفة، بى تا، ج ۱، ص ۱۶۸ [۵] مناقب آل أبيطالب (ع)، همان [۶] التوحيد، ابن بابويه، جامعه مدرسين‏، قم‏، ۱۳۹۸ق، چ اول‏، ص ۱۵۸ [۷] اين حديث را ابن شهر آشوب در مناقب آل أبيطالب (ع)، همان، ج ۱، ص ۳۲ آورده است. 📕پيام امام اميرالمؤمنين (ع)‏، مكارم شيرازى، ناصر، دار الكتب الاسلامية‏، تهران‏، ۱۳۸۶ش، چ اول‏، ج ۴، ص ۴۴۶ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
هدایت شده از تبیین
⭕️ولادت پیامبر (ص) مبدا برکات‌ 🔹ولادت‌ها مختلف است: یک تولدی است که مبدا خیرات است، مبدا برکات است، مبدا کوبیدن ظالم است، مبدا خاموش شدن آن بتکده‌ها و آتشکده‌ هاست، مثل ولادت (ص) که گفته شده است که «آتشکده پارس» خاموش شد و کنگره‌ های طاق کسری ریخته شد - حالا ریخته شدن و خاموش شدنش با تاریخ، گفته شده - لکن مطالب این است که دو قوه بوده است آن وقت که یکی قوه حکومت جائر بوده است؛ و یکی هم قوای روحانی آتش‌پرست؛ و به آمدن (ص) [این دو قوه شکست‌]؛ تولد ایشان مبدا شکست این دو قوه است. یکی طاق کسری که کنگره‌ هایش، کنگره‌ های ظالمانه‌اش ریخت. اینکه می‌ گویند «انوشیروان عادل» این از اساطیر است! یک مرد ظالم سفاکی بوده است، منتها شاید پیش سلاطین دیگر وقتی گذاشتند، به او گفتند عادل! و الّا کجایش انوشیروانْ عادل بوده است؟! 🔹به تولد (ص)، این پایه‌ها؛ یعنی مبدا ریختن‌ پایه‌ های ظلم و خاموش شدن آتش های دوگانه‌ پرستی و شرک و آتش‌ پرستی [فرو ریخت‌]؛ آن دو قوه‌ای که در آن وقت بوده است، با آمدن ایشان هر دو مبدا شکست، این دو اصل؛ یعنی توحید، در عالم به واسطه رسول اکرم (ص) توحید بسط پیدا کرد و ان شاء الله می‌کند. و نبوت اصلًا آمده است، نبی اصلش مبعوث است برای اینکه قدرتمند هایی که به مردم ظلم می‌ کنند پایه‌های ظلم آنها را بشکند؛ و این کنگره‌های ظلم که به زحمتِ این بیچاره‌ها، به خون دل این بیچاره‌ها، به استثمار گرفتن این مردم ضعیف، این پایه‌ های قصر بالا رفته و کنگره‌ هایش کنگره‌ هایی بوده است که [پایه‌های ظلم‌] بوده است، آمدن (ص) برای شکستن این کنگره‌ها و فرو ریختن این پایه‌های ظلم بوده است؛ و از آن طرف، چون بسط توحید است، این جاهایی که مبدا ستایش غیر خدا بود و آتش‌ پرستی بوده است، آنها را منهدم کرده است و آتش ها را خاموش کرده است. بیانات‌ حضرت‌ امام در جمع ایرانی های مقیم خارج؛ نوفل لوشاتو ۵۷/۰۸/۰۴ منبع: سایت جامع امام خمینی (ره) @tabyinchannel
هدایت شده از تبیین
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️امام صادق (عليه السلام) از چه جايگاه علمی و اخلاقی در جامعه اسلامی برخوردار بودند؟ (بخش سوم) 🔸درباره‌شخصیت‌علمی (عليه السلام) شواهد فراوانی وجود دارد. به نظر شیعه، نصب ایشان به مقام امامت از جانب خداوند متعال بوده، و این بدان معناست که آن حضرت دارای شرایط لازم برای احراز این منصب بوده است. حضرت در میان اهل سنت، از نظر روایت حدیث و فقاهت و افتاء، از موقعیت شامخی برخوردار بوده‌اند، به طوری که او را از شیوخ مسلّم و از محدثان بزرگ زمان خود به شمار آورده‌ اند. 🔹منصور عباسی که همواره درگیر مبارزه با علویان بود، می‌ کوشید تا شخصیت فقهی (ع) را با مطرح کردن برخی از فقهای اهل سنت مثل «مالک بن انس» کمرنگ جلوه دهد. او به مالک می‌گفت: «به خدا تو عاقل‌ترین مردم هستی... اگر عمر من باقی بماند، فتاوا و اقوال تو را همانند مصحف نوشته، به تمام آفاق فرستاده و مردم را مجبور به پذیرش آن می‌ کنم». [۱] این حرکت «منصور» ناشی از علاقه وی به مالک نبود؛ بلکه بر آن بود تا با برجسته کردن مالک، آتش کینه و حسد خود را نسبت به امام صادق (ع) و دیگر علمای مخالف فرو نشاند. 🔹منصور به منظور ایراد خدشه به شخصیت علمی و فقهی امام (عليه السلام)، به هر وسیله‌ای توسل می‌ جست، چنانکه ابوحنیفه را واداشت تا رو در روی امام ایستاده و با وی به بحث بپردازد، تا در صورت پیروزی ابوحنیفه، امام صادق (عليه السلام) را در صحنه علم و دانش اسلامی تحقیر کند. ابوحنیفه خود جریان این داستان را چنین نقل کرده است: «منصور به من گفت: مردم توجه عجیبی به (عليه السلام) پیدا کرده و سیل جمعیت به طرف او سرازیر شده است؛ تو چند مسأله از مسائل مشکل را آماده کرده و حل آنها را از جعفر (عليه السلام) بخواه و چون او نتوانست جواب مسائل تو را بدهد، از چشم مردم خواهد افتاد. من نیز چهل مسأله بسیار پیچیده و مشکل آماده کردم. آنگاه (عليه السلام) و ابوحنیفه در حیره و در حضور منصور با هم ملاقات می‌ کنند. 🔹ابوحنیفه لحظه ورود خود به مجلس منصور را چنین توصیف می‌ کند: هنگامی که وارد مجلس شدم (عليه السلام) را دیدم که هیبت و عظمت شخصیت وی حتی خود منصور را تحت الشعاع قرار داده بود، سلام کرده و در جای خود قرار گرفتم. آنگاه منصور خطاب به من چنین گفت: مسائل خود را بر ابوعبدالله (علیه السلام) عرضه کن. من مسائلی را که با خود آورده بودم، یکی پس از دیگری از آن حضرت می‌ پرسیدم و او در پاسخ می‌ فرمود: درباره این مسأله عقیده شما چنین است و اهل مدینه چنین می‌ گویند و ما چنین می‌ گوییم. نظر آن حضرت در پاره‌ ای از مسائل طرح شده با نظر ما و در پاره‌ ای دیگر با نظر اهل مدینه و در مواردی با نظر هر دو مخالف بود. بدین ترتیب چهل مسأله به آن حضرت عرضه و جواب آنها دریافت شد. پس از پایان مناظره، ابوحنیفه بی‌ اختیار آخرین سخن خود را با اشاره به (عليه السلام) چنین ادا کرد: «أَنَّ أَعْلَمَ اَلنَّاسِ أَعْلَمُهُمْ بِاخْتِلاَفٍ اَلنَّاسِ؛ دانشمندترین مردم کسی است که به آراء و نظرهای مختلف علما در مسائل، احاطه داشته باشد». [۲] ... پی‌نوشت‌ها؛ [۱] تذکرة الحفاظ، الذهبی، شمس الدین، دار الاحیاء التراث العربی، ج ۱، ص ۲۰۹ [۲] تهذیب الکمال، أبوالحجاج المزی، يوسف بن الزكی عبدالرحمن، مؤسسه الرساله، ج ۵، ص ۷۹-۸۰؛ الکامل فی ضعفاء الرجال، أبو أحمد الجرجانی، دار الفكر، ج ۲، ص ۵۵۶؛ و... 📕حیات فکری و سیاسی امامان شیعه (ع)، جعفریان، رسول، موسسه انصاریان، قم، چ ۶، ص منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
هدایت شده از تبیین
⭕️شخصیت والای پیامبر اعظم (صلّی الله علیه و آله و سلّم) 🔹درباره‌ (ص) حقیقتاً زبان بنده و امثال بنده قاصر است از بیان، و ذهن و دل بنده و امثال بنده قاصر است از فهم درباره‌ شخصیّت والای آن بزرگوار؛ حقیقتاً اینجور است. بنده فقط یک کلمه از این کتاب قطور فضل (ص) را مختصراً عرض می کنم و آن، این است که این خورشید تابان عالم هستی، به گردن همه‌ آحاد بشریّت حق دارد؛ بنده این را می خواهم عرض بکنم. همه‌ آحاد بشریّت، چه مؤمنین به این دین و چه غیر آنها، مدیون پیامبر اعظم (ص) و به معنای واقعی کلمه متعلَّق دِین آن بزرگوار هستند؛ چرا؟ 🔹این حقّ عظیمی که این بزرگوار بر گردن بشریّت دارد چیست؟ آن، این است که (ص) نسخه‌ درمان همه‌ دردهای عُمده‌ی بشریّت را به بشر عرضه کرد؛ این یک واقعیّت است. خدای متعال می فرماید که «کِتابٌ اَنزَلنَاهُ اِلَیکَ لِتُخرِجَ النّاسَ مِنَ الظُّلُماتِ اِلَى النّور‌»؛‌ [۱] ظلمات چیست؟ ظلمات همه‌ آن چیزهایی است که زندگی بشر را در طول تاریخ، تیره و تار کرده، تلخ کرده، زهرآلود کرده؛ اینها ظلمات است. جهل، ظلمت است؛ فقر، ظلمت است؛ ظلم، ظلمت است؛ تبعیض، ظلمت است؛ غرق شدن در شهوات، ظلمت است؛ مفاسد اخلاقی، آسیب‌ های اجتماعی، همه‌ اینها ظلماتند. اینها همه ظلمت هایی هستند که بشر در طول تاریخِ طولانیِ زندگیِ خود از اینها رنج دیده. بی‌ ایمانی ظلمت است، بی‌ هدفی ظلمت است؛ اینها دردهای عمیق بشر است. 🔹 (ص) نسخه‌ درمان این دردها را - هم نسخه‌ معرفتی را، هم نسخه‌ی عملی را - به بشر عرضه کرد. اگر می خواهید از این دردها خلاص بشوید، علاجش اینها است. این (ص) و ، علاج دردهای بشریّت است؛ این را (ص) به بشر عرضه کرده. لذا امیرالمؤمنین (ع) درباره‌ی پیغمبر (ص) می فرماید: «طَبیبٌ دَوّارٌ بِطِبِّهِ قَد اَحکَمَ مَراهِمَهُ وَ اَحمىٰ مَواسِمَه»؛ [۲] این پزشکِ ماهر حاذق، هم مرهمها را فراهم کرده - آن دارویی که روی زخم می گذارند که زخم بهبود پیدا کند - هم وسیله‌ی داغ کردن را؛ که در گذشته وقتی یک زخمی به وسیله‌ی مرهم خوب نمی‌شد، آن را داغ می کردند خوب می‌شد. هر دو را دارد: هم مرهم را، هم وسیله‌ی داغ کردن را؛ اینها را در قرآن به بشریّت عرضه کرده. اگر می خواهید خوب زندگی کنید، این جوری عمل کنید. پی نوشت‌ها؛ [۱] سوره‌ ابراهیم، بخشی از آیه‌ ۱؛ « ...کتابى است که آن را به سوى تو فرود آوردیم تا مردم را به اذن پروردگارشان از تاریکی‌ها به سوى روشنایى بیرون آورى‌...». [۲] نهج‌البلاغه، خطبه‌ ۱۰۸ بیانات مقام معظم رهبری ۱۴۰۲/۰۷/۱۱ منبع: وبسایت‌دفترحفظ‌ونشرآثارمعظم‌له @tabyinchannel
هدایت شده از تبیین
⭕️امیرالمومنین‌ امام‌ على عليه السلام: 🔸مَن كَثُرَ كلامُهُ كَثُرَ خَطَؤُهُ، و مَن كَثُرَ خَطَؤُهُ قَلَّ حَياؤهُ، و مَن قَلَّ حَياؤهُ قَلَّ وَرَعُهُ، و مَن قَلَّ وَرَعُهُ ماتَ قَلبُهُ، و مَن ماتَ قَلبُهُ دَخَلَ النّارَ. 🔹هر كه سخن بسيار گويد، خطايش بسيار شود و هر كه بسيار خطا كند، شرم و حيايش كم شود و هر كه كم شرم و حيا شود، پارسايى اش كاهش يابد و هر كه پارسايى اش كم شود، دلش بميرد و هر كه دلش بميرد، به آتش رود. 📕نهج البلاغه،حکمت ۳۴۹ @tabyinchannel