eitaa logo
کانال سردار سپهبد شهید 🌷حاج قاسم سلیمانی شهرستان نجف اباد
71 دنبال‌کننده
8.7هزار عکس
4.8هزار ویدیو
39 فایل
این کانال اطلاع رسانی وترویج گفتمان انقلاب اسلامی واسلام ناب است و زمینه سازان ظهور حضرت 💐❤️مهدی❤️ یاوران رهبر انقلاب این زمان هستند 🌷❤️خون که درتن ماست هدیه به رهبر ماست 🌷❤️ #لبیک یاحسین #لبیک یا صاحب الزمان #لبیک یا خامنه ای بهترین ره
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از تبیین
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️معلم در اسلام چه جایگاهی دارد؟ (بخش اول) 🔹از منظر اسلام فراگيرى علم و دانش واجب عينى است، و در پاره اى قسمت ها واجب كفايى محسوب مى شود؛ يعنى بخشى از علوم را همگان بايد فرا گيرند و آن بخش كه جنبه تخصّصى دارد و فراگيرى آن براى همه ميسّر نيست، واجب كفايى مى باشد. تعليم علوم نيز همين گونه است، بخشى از آن توسّط كسانى كه از آن آگاهند بايد به همگان تعليم داده شود، در حالى كه تعليمِ بخشى ديگر هم واجب كفايى است. بر این اساس و تمام علومى كه قوام جامعه بشرى از نظر معنوى و مادّى بدان بستگى دارد، گاه به صورت واجب عينى، و گاه به صورت واجب كفايى لازم و ضرورى است، و به همين دليل هيچ مسلمانى نمى تواند خود را از پيشرفت هاى علمى روز جدا سازد، بلكه براى تقويت پايه‌هاى‌ حكومت‌ اسلامى، بايد بيشترين سعى و تلاش براى تعليم و تعلّم آن صورت گيرد، و به يقين اگر مسلمانان در اين زمينه كوتاهى كنند و مايه عقب افتادگى كشورهاى اسلامى گردند در پيشگاه خدا مسئولند! 🔹قرآن مجيد، نخستين معلّم را خداوند، و نخستين شاگرد را حضرت آدم (ع)، و نخستين علمى كه به او تعليم داده شد علم الاسماء مى شمرد‌. (به احتمال قوى منظور از آن، آگاهى بر اسرار افرينش و موجودات جهان است). تنها آدم (ع) نبود كه خداوند به او تعليم داد، بلكه به يوسف نبی (ع) تعليم تعبير خواب داد: «وَ عَلَّمْتَنِى مِنْ تَأوِيلِ الاَحَادِيثِ» [یوسف، ۱۰۱]، و به حضرت سليمان (ع)، زبان پرندگان آموخت: «وَ قَالَ يَا اَيُّهَا النّاسُ عُلِّمْنَا مَنْطِقَ الطَّيْرِ» [نمل، ۱۶]، و به داود نبی (ع) زره ساختن را: «وَ عَلَّمْنَاهُ صَنْعَةَ لَبُوسٍ لَكُمْ» [انبیاء، ۸۰]، و به خضر نبی (ع)، علم و آگاهى فراوانى داد: «وَ عَلَّمْنَاهُ مِنْ لَدُنّا عِلْماً» [کهف، ۶۵]، و به فرشتگان، علوم فراونى بخشيد: «سُبْحانَكَ لا عِلْمَ لَنا اِلاّ ما عَلَّمْتَنا» [بقره، ۳۲]، و به انسانها، نطق و بيان آموخت: «عَلَّمَهُ الْبَيَانَ» و از همه بالاتر اينكه به پيامبر اسلام (ص)، علوم و دانش هايى كه هرگز تحصيل آن از طرق عادى براى او ممكن نبود آموزش داد: «وَ عَلَّمَكَ مَالَمْ تَكُنْ تَعْلَمُ» [نساء، ۱۱۳]؛ 🔹فرشته بزرگ الهى يعنى پيك وحى (جبرئيل) نيز تعليمات فراوانى به پيامبر اکرم (ص) داد: «عَلَّمَهُ شَدِيدُ الْقُوَى». [۱] پيامبران نيز به نوبه خود در زمره بزرگترين معلّمان جهان اند كه علوم و دانش هاى فراوانى را در زمينه دين و دنيا به نسل بشر آموختند؛ قرآن درباره پيامبر اسلام (ص) - كه بزرگترين پيامبر الهی است - مى فرمايد: «وَ يُعَلِّمُهُمُ الْكِتَابَ وَ الْحِكْمَةَ؛ و به مردم، كتاب [قرآن] و حكمت مى آموزد». [جمعه، ۲] همين برنامه را هر پيامبرى در مورد امت خويش اجرا كرد و علمِ دين و دنيا را به آنها آموخت. علما و دانشمندان - كه وارثان پيامبران اند - بعد از آنها به كرسى تعليم نشستند و علم و دانش را به انسانها آموختند، و مقامشان از نظر قرآن آنقدر والا و بالا است كه قرآن کریم درباره آنها مى گويد: «يَرْفَعِ اللهُ الَّذِينَ آمَنُوا مِنْكُمْ وَ الَّذِينَ اُوتُوا الْعِلْمَ دَرَجَاتٍ؛ خداوند كسانى را كه ايمان آورده اند و كسانى را كه علم به آنها داده شده است، درجات عظيمى مى بخشد». [مجادله، ۱۱] ... پی نوشت: [۱] غالب مفسّران «شديد القوى» را به جبرئيل (ع) تفسير كرده اند؛ ولى بعضى آن را ذات پاك خداوند مى دانند، قرآن کریم، سوره نجم، آيه ۵ 📕پيام قرآن‏، مكارم شيرازى، ناصر، دار الكتب الاسلاميه‏، چ نهم، ج ۱۰، ص ۲۶۲ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
هدایت شده از تبیین
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️معلم در اسلام چه جایگاهی دارد؟ (بخش دوم و پایانی) 🔹در روايات اسلامى آنقدر والاست كه خدا و فرشتگان و همه موجودات ـ حتّى مورچه در لانه خود و ماهيان در درياها ـ بر كسى كه به مردم نیکی بیاموزد درود مى فرستند؛ چنانكه در حديثى از رسول خدا(ص) آمده است: «اِنَّ اللهَ و مَلَائِكَتَهُ حَتَّى النَّمْلَةِ فِى حُجْرِهَا وَ حَتّى الْحُوتِ فِى الْبَحْرِ يُصَلُّونَ عَلَى مُعَلِّمِ النّاسِ الْخَيْرَ». [۱] همين مضمون در احاديث متعدد ديگرى نيز وارد شده است. در حديث ديگرى از همان حضرت مى خوانيم: «اَلَا اُخْبِرُكُمْ بِاَجْوَدِ الاَجْوَادِ؟ اللهُ اَلاَجْوَدُ الاَجْوَادِ! وَ اَنَا اَجْوَدُ وُلْدِ آدَمَ! وَ اَجْوَدُكُمْ مِنْ بَعْدِى رَجُلٌ عَلِمَ عِلْماً فَنَشَرَ عِلْمَهُ يُبْعَثُ يَومَ الْقِيَامَةِ اُمَّةً وَاحِدَةً!؛ آيا به شما خبر دهم كه بخشنده ترين بخشنده ها كيست؟ بخشنده ترين بخشنده ها خداست، و من بخشنده ترين فرزندان آدم هستم؛ و بعد از من از همه شما بخشنده تر كسى است كه و دانشى را فرا گيرد، و آن را نشر دهد و به ديگران بياموزد، چنين كسى روز قيامت به تنهايى به صورت امّتى برانگيخته خواهد شد!». [۲] 🔹تعبير به امّت به خوبى نشان مى دهد كه گسترش وجودى معلّمان به موازات گسترش تعليمات آنها در ميان جامعه بشرى صورت مى گيرد، و هر قدر شاگردان بيشترى را تعليم و تربيت كنند به همان نسبت شخصيّت معنوى و اجتماعى آنها گسترده تر مى شود و گاه به اندازه يك امّت مى گردد. اهميّت نشر علم و دانش و فرهنگ در اسلام تا آن حدّ است، كه در حديثى معروف، مجلس علم را، باغى از باغ هاى بهشت شمرده است. جالب اينكه در اسلام هر كارى كه مقدّمه فراگيرى علم، يا مناسبتى با آن داشته باشد، عبادت شمرده شده است. در حديثى از پيامبر اكرم (ص) مى خوانيم: «مُجَالَسَةُ الْعُلَمَاءِ عِبَادَةٌ؛ همنشينى با عبادت است». [۳] در حديث ديگرى از امام موسى کاظم (ع) مى خوانيم: «اَلنَّظَرُ اِلَى وَجْهِ الْعَالِمِ حُبّاً لَهُ عِبادَةٌ؛ نگاه به صورت عالم از روى محبّت، عبادت است». [۴] 🔹در حديث ديگرى پيامبر اکرم (ص) به ابوذر فرمود: «اَلْجُلُوسُ سَاعَةً عِنْدَ مُذَاكَرَةِ الْعِلْمِ خَيْرٌ لَكَ مِنْ عِبَادَةِ سَنَةٍ، صِيَامٍ نَهَارُهَا، وَ قِيَامٍ لَيْلُهَا وَ النَّظَرُ اِلَى وَجْهِ الْعَالِمِ خَيْرٌ لَكَ مِنْ عِتْقِ اَلْفِ رَقَبَةٍ؛ يك ساعت در جلسه مذاكره علم شركت كردن، براى تو بهتر از عبادت يكسال است كه روزها روزه باشى و شب ها مشغول عبادت شوى، و نگاه به صورت عالم، براى تو بهتر است از آزاد كردن يك هزار برده!». [۵] احاديث در اين زمينه فراوان و پربار است كه ذكر همه آنها، به طول مى انجامد، سخن را كوتاه مى كنيم و اين بحث را با حديثى از لقمان حكيم - كه سخنانش در قرآن مجيد در كنار سخنان خدا قرار گرفته - به پايان مى بريم، او به فرزندش فرمود: «يا بُنَىَّ جَالِسِ الْعُلَمَاءَ ... فَاِنَّ اللهَ عَزَّوَجَلَّ يُحيِى الْقُلُوبَ بِنُورِ الْحِكْمَةِ كَمَا يُحْيِى الاَرْضَ بِوَابِلِ السَّمَاءِ؛ فرزندم! با همنشين شو...، زيرا خداوند دلها را به نور دانش روشن مى كند، آنگونه كه زمين را با قطره هاى درشت باران زنده مى كند». [۶] پی نوشت‌ها؛ [۱] كنز العمال فى سنن الأقوال و الأفعال، متقی هندی، چ ۵، ج ۱۰، ص ۲۵۵، ح ۲۸۷۳۶ [۲] همان، ص ۲۶۷، ح ۲۸۷۷۱ [۳] كشف الغمة فی معرفة الأئمة، اربلى، چ ۱، ج ‏۲، ص ۲۶۸ [۴] الجعفريات، ابن اشعث، چ۱، ص ۱۹۴ [۵] جامع الأخبار، شعيری، مطبعة، چ۱، ص ۳۸ [۶] روضة الواعظين و بصيرة المتعظين، فتال نيشابورى، چ۱، ج ‏۱، ص ۱۱ 📕پيام قرآن‏، مكارم شيرازى، ناصر، دار الكتب الاسلاميه‏، چ نهم، ج ۱۰، ص ۲۶۲ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
هدایت شده از تبیین
⭕️معلومات همراه با مهار نفس و امانتداری 🔹مهم در دانشجویی و در دانشیاری و در استادی و در شاگردی و در [و] در این است که یک همراه علم باشد. عالِم تربیت شده به تربیت انسانی، که همان تربیت اسلامی است. کوشش کنید که هر قدمی که برای علم برمی‌دارید، برای عمل ظاهری و برای اعمال باطنی، ایجاد تقوا در خودتان، ایجاد استقامت، امانت در خودتان بکنید که وقتی از دانشگاه ان شاء الله بیرون می‌آیید یک انسانی باشید که هم معلومات داشته باشید و هم امانتدار باشید. برای معلوماتتان، هم امانتدار باشید و هم تزکیه نفس کرده باشید؛ نفس خودتان را مهار کرده باشید. 🔹نفس انسان سرکش است، و سرکشی آن انسان را به زمین می‌زند. همان طوری که اگر انسان سوار یک اسب سرکش باشد و مهار نداشته باشد این اسب سرکش انسان را به هلاکت می‌رساند، نفس انسان بدتر از هر سرکشی است. سرکشی نفس، انسان را به هلاکت می‌رساند. هر قدمی که برای تعلیم و تعلم برمی‌دارید، همراه آن قدم، قدمی باشد برای مهار کردن نفستان که از این سرکشی که دارد و آزادی که برای خودش فرض می‌کند که هیچ مهاری در کار نباشد؛ خودتان مهار کنید نفس خودتان را. بیانات‌ حضرت‌ امام ۵۸/۴/۱۷ منبع: سایت جامع امام خمینی (ره) @tabyinchannel
هدایت شده از تبیین
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️جهل بسیط چه تفاوتی با جهل مرکب دارد؟ 🔸 و نادانی، در مقابل و دانستن قرار می‌گیرد که به دو زیر مجموعه و تقسیم می‌شود. 🔹 بدین معنا است که انسان چیزى را نداند، اما متوجه این جهل و نادانى خودش باشد، مانند ما ‌که هنوز نمی‌دانیم در کره مریخ موجود زنده‌‏اى وجود دارد یا نه، و به این ناآگاهى خود نیز آگاهیم که در این صورت تنها با یک جهل مواجهیم. گفتنی است که جهل بسیط، ضد علم نیست، بلکه تقابل میان آن دو، تقابل ملکه و عدم ملکه است و ممکن است به علم منجر شود. 🔹 به مواردی گفته می‌شود که انسان چیزى را نداند و متوجه این نادانى خویش نباشد، بلکه اعتقاد دارد که در موضوع مورد نظر، آگاهی لازم را دارد، مانند کسانى که اعتقادات فاسد دارند و خیال می‌‏کنند به حقایق آگاه‌‏اند، در حالی‌که در واقع نادان‌‏اند. [۱] این نوع از نادانی را بدان جهت، جهل مرکّب نامیده‏‌اند که در واقع مرکّب از دو جهل و نادانی است. یکى جهل به واقعیت، و دیگری جهل نسبت به نادانی خویش. جهل مرکّب مقابل علم است به تقابل تضادّ، و ممکن نیست که با وجود آن علم حاصل شود. [۲] 🔹در پایان ذکر این نکته لازم است که جهل مرکب بسیار خطرناک‌تر از جهل بسیط است؛ چرا که به گفته آن شاعر پارسی‌گو: آنکس که نداند و بخواهد که بداند - جان و تن خود را ز جهالت برهاند؛ آنکس که نداند و نداند که نداند - در جهل مرکب ابدالدهر بماند. پی نوشت‌ها؛ [۱] فرهنگ نامه اصول فقه، ص ۳۸۸ [۲] فرهنگ اصطلاحات منطقى، ص ۹۱ منبع: اسلام کوئست @tabyinchannel
🔴اللّهم اِنّی اَعوذُ بِکَ مِن عِلمٍ لایَنفَع... خدایا پناه می‌برم به تو از علمی که نافع نیست... اگر بَشَر رو انسان‌تر و "آدم" نکنه هیچ نفعی در اون نیست. ✍احسان خراشادی 🦋کانال الله اکبر @allahoak_bar
هدایت شده از تبیین
⭕️آنچه که جمهوری اسلامی را در مقابل تهاجم دشمن حفظ می‌کند... 🔹در دنیای مادی برای اینکه بتوانند را از تهاجم به خود منصرف کنند، را تقویت می‌کنند. آن روزی که ابرقدرت‌های متعددی وجود داشت، آنها برای اینکه خود را از شر سلاح اتمیِ طرف مقابل حفظ کنند، سلاح اتمی تولید می‌ کردند؛ در حالی‌که می‌ دانستند این سلاح هرگز مصرف نخواهد شد؛ اما برای اینکه خودشان را مصون نگه دارند، سلاح اتمی را به عنوان تهدید حفظ می‌کردند. اقتدار خود را در داخل تأمین می‌کردند، برای اینکه در مقابل دشمن از خودشان صیانت و حفاظت کنند. اقتداری که ما می‌توانیم در داخل به‌وجود بیاوریم، با بمب اتمی و سلاح هسته‌یی و تقویت نیروی نظامی نیست. البته تقویت نیروی نظامی در حد متعارف لازم است؛ 🔹اما آنچه می‌تواند ما را در مقابل تهاجم همه‌ جانبه‌ی در سطوح مختلف حفظ کند، همین فهرستی است که عرض کردم: تقویت ، تقویت، تقویت ، تسلط بر فنون روز، پیشاهنگ شدن در تولید علم، شکوفایی استعدادهای آحاد ملت و جوانان در رشته‌های مختلف - چه علوم انسانی، چه علوم طبیعی، چه انواع گوناگون علوم تجربی - همبستگی ملی و تقویت همدلی در میان مردم؛ اینهاست که می‌تواند یک ملت را تقویت کند؛ می‌تواند هم دنیای خودشان را آباد کند، هم آنها را از آسیب دشمنان محفوظ نگه دارد. اینها وسیله‌یی است برای حفظ و صیانت؛ ما باید اینها را دنبال کنیم و خود را متعهد به انجام آن بدانیم. بیانات مقام معظم رهبری ۸۴/۰۲/۱۱ منبع: وبسایت دفتر حفظ و نشر آثار معظم له @tabyinchannel
هدایت شده از تبیین
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️امام علی (ع) در خطبه ۱۵۴ نهج البلاغه، به كداميك از فضائل «اهل بیت (علیهم السلام)» اشاره نموده است؟ 🔹 (ع) در بخشی از خطبه ۱۵۴ به بيان بخشى از فضايل (عليهم السلام) پرداخته، چنين مى فرمايد: «نَحْنُ الشِّعَارُ وَ الْأَصْحَابُ، وَ الْخَزَنَةُ وَ الْأَبْوَابُ، وَ لَا تُؤْتَى الْبُيُوتُ إِلَّا مِنْ أَبْوَابِهَا، فَمَنْ أَتَاهَا مِنْ غَيْرِ أَبْوَابِهَا سُمِّيَ سَارِقاً». (ما پيامبر خدا (ص) و او و و وى هستيم که تنها باید از درِ خانه به آن وارد شد، و هر كس كه از غير در وارد شود سارقش مى نامند!)؛ 🔹اشاره به اين كه ما از همه به (ص) نزديكتريم [توجه داشته باشيد كه شعار به معناى لباس زيرين است كه با پوستِ تن تماس دارد] و و آن حضرت به ما رسيده است و هر كس مى خواهد به تعليمات آن وجودِ مقدّس و هاى او راه يابد بايد از طريق ما وارد شود. اين تعبيرات در واقع برگرفته از روايات خود (ص) درباره (ع) عموماً و (ع) خصوصاً مى باشد، احاديثى مانند كه تمام مسلمين را تا روز قيامت به و (ع) ارجاع مى دهد، و حديث «اَنَا مَدِينَةُ الْعِلْمِ وَ عَلِىٌّ بَابُهَا فَمَنْ اَرَادَ الْعِلْمَ فَلْيَأْتِ الْبَابَ؛ [۱] من شهر علمم و (ع) درِ آن است، هر كس علم میخواهد بايد از در آن وارد شود». 🔹در ادامه (ع) مى فرمايد: «فِيهِمْ كَرَائِمُ [۲] الْقُرْآنِ، وَ هُمْ كُنُوزُ الرَّحْمنِ إِنْ نَطَقُوا صَدَقُوا، وَ إِنْ صَمَتُوا لَمْ يُسْبَقُوا». (آيات كريمه قرآن درباره آنها [پيامبر و اهل بيتش (عليهم السلام)] نازل شده، آنها خداى رحمانند، اگر سخن بگويند راست مى گويند و اگر سكوت كنند كسى بر آنها پيشى نمى گيرد). جمله «فِيهِمْ كَرَائِمُ الْقُرْآنِ» ممكن است به همان معنا باشد كه گفته شد، يا به اين معنا كه آيات كريمه «قرآن» و آن نزد آنهاست. مطابق اين تفسير، جمله مزبور اشاره اى به مفهوم است كه مى گويد: (عليهم السلام) هرگز از جدا نمى شوند. 🔹تعبير به (گنج ها) اشاره به اين است كه و نزد آنهاست؛ زيرا هميشه اشياء نفيس را در گنج ذخيره مى كنند. جمله «إِنْ نَطَقُوا صَدَقُوا» يكى از اوصاف برجسته (عليهم السلام) را كه همان است، و با آيه «كُونُوا مَعَ الصَّادِقِينَ» [۳] هماهنگ است، بازگو مى كند. جمله «إِنْ صَمَتُوا لَمْ يُسْبَقُوا» اشاره به اين است كه آنها هرگز به معناى ناتوانى در پاسخگويى نيست، بلكه به مقتضاى و است، لذا كسى نمیتواند بر آن پيشى بگيرد، يا اينكه ابهت آنها به قدرى است كه هرگاه سكوت كنند، كسى را ياراى سخن و اظهار وجود در برابر آنها نيست. به هر حال، اين كه در (ص) است، جایگاه آنها را از ديگران ممتاز مى سازد و مقام علمى آنها را نشان میدهد. 🔹سپس براى تأكيد اين مطلب كه هدف نيست، مى افزايد: «فَلْيَصْدُقْ رَائِدٌ أَهْلَهُ، وَ لْيُحْضِرْ عَقْلَهُ، وَ لْيَكُنْ مِنْ أَبْنَاءِ الْآخِرَةِ، فَإِنَّهُ مِنْهَا قَدِمَ، وَ إِلَيْهَا يَنْقَلِبُ». ( بايد به افراد خود راست بگويد و و را حاضر سازد و از باشد [دنیاطلب نباشد]؛ چرا كه از آنجا آمده و به آنجا باز مى گردد). واژه «رائد» در اصل به معناى كسى است كه در پيشاپيش قافله حركت مى كند و براى يافتن آب و چراگاه جستجو مى نمايد. اگر چنين كسى باشد، اهل قافله خود را گرفتار خطر مى سازد؛ انتخاب اين تعبير در جمله ياد شده اشاره به اين نكته لطيف است كه اگر من (عليهم السلام) را براى شما شرح مى دهم به منزله كسى هستم كه ضرورى ترين وسيله زندگى را براى پيروانش فراهم مى سازد. پی نوشت‌ها؛ [۱] اين حديث مشهورى است كه در كتب معروف اهل سنت مانند المستدرك على الصحيحين، أبو عبدالله حاكم نيشابوری؛ المعجم الكبير، طبرانی، و غير آنها نقل شده است. [۱] «كرائم» جمع «كريمه» است و اشاره به آيات مباركى است كه در شأن اهل بيت (عليهم السلام) نازل شده است. [۳] سوره توبه، آيه۱۱۹. این آیه دستور مى دهد كه اهل ايمان در هر عصر و زمان و مكان بايد با راستگويان همراه و همگام باشند و اين آيه طبق روايات متعددى كه در منابع شيعه و سنى وارد شده به امامان معصوم (عليهم السلام) تفسير شده است. 📕پيام امام اميرالمؤمنين(ع)‏، مكارم شيرازى، ناصر، دار الكتب الاسلاميه‏، چ اول‏، ج۶، ص۸۹. منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
هدایت شده از تبیین
⭕️گویا به‌ کلی از «عینُ‌ الله‌ الناظِرَة» غافلیم! 🔹 عصمت و طهارت علیهم‌ السلام بندگانی هستند که و شان مُطرِد (فراگیر) است؛ یعنی با داشتن نه خطا می‌کنند و نه خطیئه. عجل‌ الله‌ تعالی‌ فرجه‌ الشریف «عَيْنُ اللهِ النَّاظِرَةُ وَ أُذُنُهُ السَّامِعَةُ وَ لِسَانُهُ النَّاطِقُ فِی خَلْقِهِ وَ يَدُهُ الْمَبْسُوطَة؛ چشم بینا، گوش شنوا، زبان گویا و دست گشاده خداوند» [۱] است و از ، ، و ما اطلاع دارد؛ مع‌ذلک گویا ما علیهم‌ السلام و به‌ خصوص عجل‌ الله‌ تعالی‌ فرجه‌ الشریف را حاضر و ناظر نمی‌دانیم، بلکه گویا ـ مانند عامه ـ اصلاً زنده نمی‌دانیم و به‌ کلی از آن حضرت هستیم. 📕در محضر بهجت، ج۱، ص۲۲ [۱] ر.ک: بحار‌الانوار، ج‌۲۶، ص‌۲۴۰؛ ج ‌۴۰، ص ‌۹۵؛ توحید صدوق، ص‌۱۶۷؛ معانی‌الاخبار، ص‌۱۶. منبع: وبسایت مرکز تنظیم و نشر آثار آیت‌ الله العظمی بهجت (ره) @tabyinchannel