eitaa logo
پاسخگو
885 دنبال‌کننده
460 عکس
111 ویدیو
12 فایل
مجموعه پرسش و پاسخ های (پایه های 1 تا 10) حوزوی؛ تحت اشراف جمعی از اساتید سطوح عالی حوزه علمیه قم مدیر کانال: @Salooni
مشاهده در ایتا
دانلود
❓پرسش 56: لطفا مفهوم منصوب به نزع خافض و دلیل استعمال آن در ادبیات عرب را بیان کنید؟ ✍️پاسخ: 🌀حذف در موارد منصوب بنزع خافض از آنجا که کثرت استعمال داشته است به جهت و در گفتار بوده است. مثلا در «ذهبت الشام» به جهت اینکه زیاد به شام میرفته اند و استعمال برای خبر دادن از این امر زیاد بوده است به جهت تخفیف و تسهیل در تلفظ، حرف جر را حذف کرده اند و معنا برایشان به دلیل وجود قرینه، واضح بوده است. 🌀قابل توجه است که در زبان فارسی مشابه این حذف به جهت سهولت و اختصار وجود دارد مانند «رفتم قم» که در اصل «رفتم به قم» است. این شیوه محاوره است از آنجا که متکلم معنا را بدون آوردن حرف به جهت وجود قرینه قابل فهم مخاطب میداند لذا تمایل به حذف دارد مانند «طبق دستور مصرف کنید» یا «ظرف یک روز اطلاع دهید» که دراصل «برطبقِ» و «در ظرفِ» بوده است. (نکته ای از حذف حرف اضافه دستور زبان فارسی، پرویز خانلری، ص318) 🔹🔸🔹🔸🔹🔸🔹🔸🔹🔸🔹 ✳️نکات تکمیلی: 1️⃣ قواعد زبان عربی از استعمالات عرب به دست آمده است و معیار سنجش اعتبار قواعد عربی، استعمالات عرب است. به همین جهت دلایلی که برای برخی استعمالات عرب بیان شده است عمومیت و خصوصیتشان منوط به استعمال عرب است و نمی توان خلاف استعمال عرب آن را گسترش داد. همچنین از آنجا که زبان یک امر بسیار پیچیده و گسترده است و اعراب قبایل مختلفی بودند نباید توقع داشت این مناسبات همه استعمالات را شامل گردد. این نکته ای است که عدم توجه کافی به آن موجب شده برخی طلاب گمان کنند قواعد عربی اعتبار درستی ندارد و مناسبات بیان شده به بیان نادرست ساختگی است درصورتی ادبا تلاش داشتند ساختار استعمالات عرب را تا حد ممکن کشف کنند. 2️⃣ منصوب بنزع خافض در جایی است که بین فعل یا شبه فعل و مفعول آن، حرف جر حذف شده باشد؛ لذا در مواردی که یا نباشد، نمی توان منصوب بنزع خافض دانست. 3️⃣ منصوب بنزع خافض در «أن» و «أنّ» و غیر آن است به این نحو که ماده فعل و کلمه منصوب به نزع خافض را نمی توان غیر آن استعمال کرد. 4️⃣مرحوم موارد منصوب بنزع خافض سماعی مطرح شده را حمل بر قاعده می کند و دیگر حرف جر محذوف در نظر نمی گیرد چرا که موارد منصوب به نزع خافض قلیل است ولی تضمین دراستعمالات عرب رایج است. مانند «لاقعدن صراطک المستقیم» که «اقعدن»ّ را متضمن «الزمن»ّ میداند. یعنی «لاقعدن و الزمن صراطک المستقیم.» مواردی را هم منصوب بنابر از باب تشبیه به غیر مختص دانسته است. 📚الحدائق الندية في شرح الفوائد الصمدية ؛ صفحهٔ304 📚 شرح رضی، جلد2، صفحهٔ190 https://eitaa.com/saluni
❓پرسش ۱۶۴: منصوب به نزع خافض چیست؟؟ ✍پاسخ: 🔰معنای منصوب به نزع خافض: به معنی کندن و به معنای می‌باشد و منصوب به نزع خافض، اسمى است که به و توسط منصوب شده است. 🔰اقسام: منصوب به نزع خافض دو قسم است: 🍀 مانند «الطریق» در «كما عسل الطريق الثعلب) که در اصل «فى الطريق» بوده و چون فى حذف شده، منصوب آمده است. 🍀 مانند«انک قائم» در «عجبت انك قائم» كه در اصل «من انك قائم بوده» و چون من حذف شده، انك قائم محلا منصوب شده و به تاويل قيامك برده مى‌شود. 🔅استعمال منصوب به نزع خافض در مواردی و در مواردی است که برای یادگیری آن به کتب مفصل مراجعه شود. 🔰دلیل استعمال منصوب بنزع خافض: 🌀حذف در موارد منصوب بنزع خافض از آنجا که داشته است به جهت و در گفتار بوده است. 🍀مثال: استعمال «ذهبت الشامَ» که «ذهبت الی الشام» بوده است از این موارد است. قابل توجه است که در مشابه این حذف به جهت سهولت و اختصار وجود دارد مانند «رفتم قم» که در اصل رفتم به قم است. این نوع تخفیف یک شیوه آسانسازی تکلم است و از آنجا که متکلم معنا را بدون آوردن حرف به جهت وجود قرینه قابل فهم مخاطب میداند لذا تمایل به حذف دارد مانند «طبق دستور مصرف کنید» یا «ظرف یک روز اطلاع دهید» که دراصل «برطبقِ» و «در ظرفِ» بوده است. 🔅نکته۱: از استعمالات عرب به دست آمده است و معیار سنجش اعتبار آن، است. به همین جهت دلایلی که برای برخی استعمالات عرب بیان شده است عمومیت و خصوصیتشان منوط به استعمال است و نمی توان خلاف استعمال عرب آن را گسترش داد. همچنین از آنجا که زبان یک امر بسیار پیچیده و گسترده است و اعراب قبایل مختلفی بودند نباید توقع داشت این مناسبات همه استعمالات را شامل گردد. این نکته ای است که عدم توجه کافی به آن موجب شده برخی طلاب گمان کنند اعتبار درستی ندارد و مناسبات بیان شده به بیان نادرست ساختگی است درصورتی تلاش داشتند ساختار استعمالات عرب را تا حد ممکن کشف کنند. 🔅نکته۲: منصوب بنزع خافض در جایی است که بین یا و آن حرف جر حذف شده باشد لذا در مواردی که فعل یا شبه فعل نیست نمی توان منصوب بنزع خافض دانست. 🔅نکته۳: کلمه ای که منصوب به نزع خافض است آن نزع خافض نیست بلکه فعل یا شبه فعلی است که متعلق به آن بوده است. 🔅نکته۴: مرحوم موارد منصوب به نزع خافض سماعی مطرح شده را حمل بر قاعده می کند و دیگر حرف جر محذوف در نظر نمی گیرد چرا که موارد منصوب به نزع خافض قلیل است ولی تضمین دراستعمالات عرب رایج است. 🍀مثال: در «لاقعدن صراطک المستقیم» کلمهٔ «اقعدنّ» متضمن «الزمنّ» است. یعنی «لاقعدن و الزمن صراطک.» مواردی را هم منصوب بنابر از باب به دانسته است. 🔅نکته۵: منصوب بنزع خافض مختص نیست بلکه فعلی که یک مفعول بی واسطه و مفعول دوم را با حرف جر میگرفته را نیز عرب با حذف حرف جر استعمال کرده است. 🍀مثال: در «استغفرالله ذنبا» حرف جر حذف شده است زیرا استغفر با حرف جر لام یا من می آید. 📚الحدائق الندية في شرح الفوائد الصمدية؛ ص304 📚نکته ای از حذف حرف اضافه دستور زبان فارسی، پرویز خانلری، ص318 📚شرح رضی، ج۲، ص۱۹۰ •┈••✾••┈••┈••✾••┈••┈••✾••┈••┈••✾••┈••┈••✾••┈•• به کانال بپیوندید ⬇️ https://eitaa.com/joinchat/780861721C8c93ba02f5 ╭❀❓❀╮ @saluni ╰❀📚❀╯