❓پرسش 47:
چرا با این که «ملائکة» مؤنث لفظی است، ضمیر آن به صورت مذکر رجوع می کند؟!
✍پاسخ:
💢کلمۀ «ملائکة» #جمع_مکسر است. در جمع مکسر، گاهی #فعل به ظاهر و گاهی به #ضمیر آن اسناد داده می شود:
🔴هنگامی که فعل به ظاهر آن اسناد داده شود، واجب است فعل به صورت #مفرد بیاید اما از حیث #تذکیر و #تأنیث، هر دو وجه در فعل جایز است.
🌱مثال1(آیه50 سورهٔ انفال): وَ لَوْ تَرى إِذْ يَتَوَفَّى الَّذينَ كَفَرُوا الْمَلائِكَةُ يَضْرِبُونَ وُجُوهَهُمْ وَ أَدْبارَهُمْ وَ ذُوقُوا عَذابَ الْحَريقِ ⬅️ یتوفی مفرد مذکر است.
🌱مثال2(آیهٔ28 سوره نحل): الَّذينَ تَتَوَفَّاهُمُ الْمَلائِكَةُ ظالِمي أَنْفُسِهِمْ فَأَلْقَوُا السَّلَمَ ما كُنَّا نَعْمَلُ مِنْ سُوءٍ بَلى إِنَّ اللَّهَ عَليمٌ بِما كُنْتُمْ تَعْمَلُونَ ⬅️ تتوفی مفرد مؤنث است.
🔵هنگامی که فعل به ضمیر آن اسناد داده شود، دو وجه جایز است: رعایت معنای کلمه و یا اعتبار جماعت.
🌱مثال1: الرجال ذهبوا
🌱مثال2: الرجال ذهبت
🔅نکته: کلمۀ ملائکه از حیث معنی نه مذکر است. در این موارد، عرب از حیث معنایی به آن فعل مذکر اسناد می دهد.
🔆نتیجه: اگر فعل به ظاهر کلمۀ «ملائکة» اسناد داده شود، می تواند به صورت مفرد مذکر یا مفرد مؤنث بیاید و اگر به ضمیر آن اسناد داده شود می تواند به صورت مفرد مؤنث یا جمع مذکر استمعال شود.
#اسناد_فعل_به_جمع_مکسر
#تذکیر_و_تأنیث
#صرف_ساده
#صرف #ادبیات_عرب
https://eitaa.com/saluni
❓پرسش 56:
لطفا مفهوم منصوب به نزع خافض و دلیل استعمال آن در ادبیات عرب را بیان کنید؟
✍️پاسخ:
🌀حذف #حرف_جر در موارد منصوب بنزع خافض از آنجا که کثرت استعمال داشته است به جهت #تخفیف و #سهولت در گفتار بوده است. مثلا در «ذهبت الشام» به جهت اینکه زیاد به شام میرفته اند و استعمال برای خبر دادن از این امر زیاد بوده است به جهت تخفیف و تسهیل در تلفظ، حرف جر را حذف کرده اند و معنا برایشان به دلیل وجود قرینه، واضح بوده است.
🌀قابل توجه است که در زبان فارسی مشابه این حذف به جهت سهولت و اختصار وجود دارد مانند «رفتم قم» که در اصل «رفتم به قم» است. این شیوه محاوره است از آنجا که متکلم معنا را بدون آوردن حرف به جهت وجود قرینه قابل فهم مخاطب میداند لذا تمایل به حذف دارد مانند «طبق دستور مصرف کنید» یا «ظرف یک روز اطلاع دهید» که دراصل «برطبقِ» و «در ظرفِ» بوده است. (نکته ای از حذف حرف اضافه دستور زبان فارسی، پرویز خانلری، ص318)
🔹🔸🔹🔸🔹🔸🔹🔸🔹🔸🔹
✳️نکات تکمیلی:
1️⃣ قواعد زبان عربی از استعمالات عرب به دست آمده است و معیار سنجش اعتبار قواعد عربی، استعمالات عرب است. به همین جهت دلایلی که برای برخی استعمالات عرب بیان شده است عمومیت و خصوصیتشان منوط به استعمال عرب است و نمی توان خلاف استعمال عرب آن را گسترش داد. همچنین از آنجا که زبان یک امر بسیار پیچیده و گسترده است و اعراب قبایل مختلفی بودند نباید توقع داشت این مناسبات همه استعمالات را شامل گردد. این نکته ای است که عدم توجه کافی به آن موجب شده برخی طلاب گمان کنند قواعد عربی اعتبار درستی ندارد و مناسبات بیان شده به بیان نادرست ساختگی است درصورتی ادبا تلاش داشتند ساختار استعمالات عرب را تا حد ممکن کشف کنند.
2️⃣ منصوب بنزع خافض در جایی است که بین فعل یا شبه فعل و مفعول آن، حرف جر حذف شده باشد؛ لذا در مواردی که #فعل یا #شبه_فعل نباشد، نمی توان منصوب بنزع خافض دانست.
3️⃣ منصوب بنزع خافض در «أن» و «أنّ» #قیاسی و غیر آن #سماعی است به این نحو که ماده فعل و کلمه منصوب به نزع خافض را نمی توان غیر آن استعمال کرد.
4️⃣مرحوم #رضی موارد منصوب بنزع خافض سماعی مطرح شده را حمل بر قاعده #تضمین می کند و دیگر حرف جر محذوف در نظر نمی گیرد چرا که موارد منصوب به نزع خافض قلیل است ولی تضمین دراستعمالات عرب رایج است. مانند «لاقعدن صراطک المستقیم» که «اقعدن»ّ را متضمن «الزمن»ّ میداند. یعنی «لاقعدن و الزمن صراطک المستقیم.» مواردی را هم منصوب بنابر #ظرفیت از باب تشبیه به #ظرف غیر مختص دانسته است.
#منصوبات #منصوب_بنزع_الخافض
#نحو
#ادبیات_عرب
📚الحدائق الندية في شرح الفوائد الصمدية ؛ صفحهٔ304
📚 شرح رضی، جلد2، صفحهٔ190
https://eitaa.com/saluni
❓پرسش 68:
در عبارت فوق☝️، لفظ «فعل جامد» نوشته شده❗️آیا فعل هم جامد و مشتق دارد⁉️
#فعل #فعل_جامد
#صرف #ادبیات_عرب
https://eitaa.com/joinchat/780861721C8c93ba02f5
❓پرسش 98:
آیا به #فعل «وفی یفی» #نون_تأکید ملحق می شود؟
#ادبیات_عرب
#صرف
🌿〰️🌺〰️🌿〰️🌸〰️🌿〰️🌺〰️
دوستانتون رو به پاسخگو(سلونی) دعوت کنید🔻🔻🔻
https://eitaa.com/joinchat/780861721C8c93ba02f5
╭━❀❓❀━╮
@saluni
╰━❀📚❀━╯
❓پرسش 98:
آیا به #فعل «وفی یفی» #نون_تأکید ملحق می شود؟
✍🏽پاسخ:
#نون_تأکید که به #فعل_امر و #فعل_مضارع متصل می گردد، #نون_ثقیله یا #نون_خفیفه ای است که به هر فعل امری می تواند متصل گردد اما برای تاکید #فعل_مضارع با نون ثقیله یا خفیفه، باید فعل مضارع یکی از خصوصیات زیر را دارا باشد:
☀️معنای #طلب داشته باشد.
☀️#شرط برای #إما واقع شده باشد.
☀️#جواب_قسم مثبت باشد.
☀️بعد از #مای_زائده و موارد دیگری که در کتب ادبی ذکر شده باشد.
🔆 گاهی در موارد دیگری غیر از موارد مذکور، موکد شدن فعل مضارع به نون تأکید اتفاق میفتد اما این امر در غایت شذوذ است.
🍀مثال: «و ليت شعري و أشعرنّ إذا ما قرّبوها منشورة و دعيت»
❇️ بنابر این، فعل «وفی یفی» نیز مانند سایر افعال، در امر و مضارع آن (در صورت داشتن یکی از شرایط فوق) ، نون تأکید به آن متصل می گردد. و صرف مضارع معلوم آن مانند «یهدیَنَّ» و صرف مضارع مجهول از آن مانند «أُوتیَنَّ» می باشد.
در مضارع معلوم فعل وفی فاء الفعل حذف گردیده و یفی استعمال می گردد.
صرف مؤکد آن به نون ثقیله ⬅️ یفِیَنَّ یَفِیَانِّ یفُنَّ تفِیَنَّ تفِیَانِّ ....
اما در مضارع مجهول از آن واو حذف نمی گردد.
صرف مؤکد آن به نون ثقیله ⬅️ یوفَیَنَّ یوفیانِّ یوفَوُنَّ...
#نون_تاکید_خفیفه #نون_تاکید_ثقیله
#البهجة_المرضیه #علوم_العربیه
#ادبیات_عرب #صرف
📚البهجة المرضية على الفية ابن مالك، ص: 402
📚علوم العربية، ج1، ص: 294
🌿〰️🌺〰️🌿〰️🌸〰️🌿〰️🌺〰️
دوستانتون رو به پاسخگو(سلونی) دعوت کنید🔻🔻🔻
https://eitaa.com/joinchat/780861721C8c93ba02f5
╭━❀❓❀━╮
@saluni
╰━❀📚❀━╯
❓پرسش117:
راه یافتن #ریشه افعال و کلمات، خصوصا کلمات #معتل چگونه است؟
✍🏽پاسخ:
💠 مقدمه:
برای تشخیص دقیق ریشه، توجه به این نکات ضروری است:
🔅اولین قدم در تعیین ریشه کلمه، تشخیص #کلمه و تشخیص نوع آن از حیث #فعل یا #اسم یا #حرف بودن است که این کار از طریق علایم اسم و فعل و حرف و همچنین #وزن_کلمه حاصل می شود.
🔅 تشخیص ریشه کلمه در #حروف کاربرد چندانی ندارد و بیشتر در فعل و گاهی در اسم محل بحث قرار می گیرد.
🔅برای تشخیص ریشه کلمه، فراگیری #قواعد_عمومی_اعلال، #قواعد_اختصاصی ابواب ثلاثی و... ، ضروری است.
💠 روشهای تشخیص ریشه کلمات:
برای تشخیص ریشه کلمات، راههای مختلفی وجود دارد که هر کدام از این راهها در مواردی کارآمد و در مواردی ناکارآمد است. این راهها عبارتند از:
1️⃣استفاده از #سالتمونیها: حروف زائد یکی از حروف «س همزه ل ت م و ن ی ه ا» هستند که به صورت رمزگونه، به آن «سألتمونیها» یا «هم یتسائلون» گفته می شود؛ لذا مثلا حرف «ش» یا «ک» و... هیچ وقت زائد نیستند.(البته باید دقت شود حروف زائد همواره یکی از این ده حرف است اما این ده حرف همیشه زائد نیستند)
🍀مثال: در کلمۀ «ضارب» حروف «ض ر ب» اصلی هستند زیرا از ده حرف مذکور نیستند یا مثلا در کلمۀ «قُبَعثَری» حروف «ق ب ع ث ر» یقینا اصلی هستند و تنها حرفی که زائد است حرف آخر است زیرا تعداد حروف اصلی حداکثر 5حرف است و تنها حرفی از کلمه که میتواند زائد باشد همین الف آخر است.
2️⃣استفاده از #هم_خانواده : یکی از راه های متداول برای تشخیص حروف اصلی، کنار هم گذاشتن کلمات هم خانواده است که در این صورت حروف مشترک در همۀ آن ها اصلی و ما بقی زائد هستند. البته باید توجه شود که برای دقت این کار، باید هم خانواده های متعدد بررسی شود.
🍀مثال: در کلمۀ «محمود»، از آن جا که هم خانواده کلمات «حمید، حامد، احمد و...» می باشد، حروف « ح م د » که مشترک بین هم خانواده ها است اصلی و حروف «م و» زائد هستند.
3️⃣ #مشابه_یابی : یکی از روش ها برای شناسایی سریع ریشه یا احتمالات ریشه ها، مشابه یابی فعل یا اسم محل بحث با افعال و اسم های مشابه آن است.
🍀مثال: در کلمه قرآنی «خُضتم» که ممکن است برای شما آشنا نباشد، از راه مشابه یابی این کلمه که شبیه فعل «قلتُم»است، خیلی راحت می توان حروف اصلی آن را شناسایی کرد و گفت چون شبیه قلتم است، پس حروف اصلی آن نیز «خ و ض» است. یا در مواجهه با کلمه قرآنی «سیحوا» که فعل امر است، از راه مشابه یابی آن با فعل رایج «بیعوا» می توان به راحتی حروف اصلی ان را تشخیص داد. اگرچه این تشخیص ها صرفاً حدس است و باید صحت سنجی شود.
4️⃣استفاده از اوزان موجود در زبان عربی: اوزان افعال، اوزان خاصی هستند لذا بعضی احتمالات که نتیجه اش وزنی است که در عربی برای فعل یا اسم وجود ندارد کنار می رود.
🍀مثال: در کلمۀ «قُدَعمَل» احتمال دارد حرف «م» زائد باشد اما با توجه به این که وزن «فعلمل» در عربی وجود ندارد، این احتمال کنار میرود.
5️⃣کمک گرفتن از نرم افزار: این روش به زودی در پیام مستقلی برای شما بیان خواهد شد که کار شما را بسیار تسهیل می کند.
🔆نکتۀ1: بعضی اوقات احتمالات مختلفی وجود دارد که با توجه به معنای کلمه، تشخیص دقیق ممکن است. به عبارت دیگر، پیدا کردن دقیق ریشه، در برخی از موارد صرفاً به کمک علم صرف، ممکن نیست بلکه گاهی لازم است برای تشخیص دقیق ریشه از علم لغت نیز بهره گرفت. به عنوان مثال فعل «رَضِیَ یَرضَی» طبق تجزیه صرفی ممکن است از ریشه رضو یا رضی باشد و اینکه دقیقا از کدام ریشه است با رجوع به لغت مشخص میشه
🔆نکتۀ2: با توجه به مطالب فوق، ریشه کلمات، قابل تشخیص است اما این کار نیاز به تمرین فراوان دارد؛ لذا عدم تشخیص ریشه در ابتدای کار نباید باعث نگرانی و نا امیدی شما شود.
#ریشه_کلمات
#صرف #لغت
#ادبیات_عرب
🌼🌸🌺🌼🌸🌺🌼🌸🌺🌼🌸🌺🌼🌸🌺🌼🌸🌺
دوستانتون رو به پاسخگو(سلونی) دعوت کنید🔻
https://eitaa.com/joinchat/780861721C8c93ba02f5
╭❀❓❀╮
@saluni
╰❀📚❀╯
❓پرسش 129:
در کتاب #سیوطی بیان شده که «هل» ، مشترک بین #اسم و #فعل است در حالی که در باب #اشتغال میفرماید که هل بر سر فعل می آید. آیا این دو مطلب متناقض است؟
✍پاسخ:
در این مطلب که هل مختص جمله فعلیه است یا می شود در حالت اختیار بر جمله اسمیه هم داخل شود، اختلاف نظر وجود دارد:
🔰 مشهور ادبا قائل اند که اختیارا هل بر جمله اسمیه داخل نمی گردد؛ لذا #ابن_هشام این مطلب را از افتراقات هل نسبت به همزه استفهام دانسته است.
به همین جهت که هل مختص جمله فعلیه است در صورت داخل شدن بر #مشتغل_عنه(در ضرورت و شعر) وجوب نصب پیدا می کند.
🍀در مثال: «هل زیدا ضربته؟»
«زید»، اسم منصوب و معمول فعل مقدر قبل از آن است که در نتیجه هل بر سر آن فعل مقدر درآمده است.
🔰منظور #سیوطی در باب اشتغال از اینکه هل مختص به فعل است این است که در صورتی که فعلی باشد، حتما هل بر سر فعل در می آید اما اگر فعل نباشد و هر دو رکن اسم باشند هل بر سر اسم نیز در می آید.
🍀مثال: «هل زید قائم؟»
🔰البته #کسایی با رای #سیبویه و مشهور، مخالفت کرده و قائل است اختیارا نیز می تواند هل بر سر اسمی که بعد از ان فعل است دربیاید؛ لذا «هل زید قام» یا «هل زیدا ضربت» اختیارا نیز جایز است.
#هل #اعراب_اسم_مابعد_هل
#البهجة_المرضیة
#نحو #ادبیات_عرب
📚شرح التسهيل المسمى تمهيد القواعد بشرح تسهيل الفوائد، ج4، ص1676
📚الإيضاح في شرح المفصل، ج2، ص234
📚مغني اللبيب، ج2، ص350
📚الحدائق الندية في شرح الفوائد الصمدية، ص927
📚البهجة المرضية على الفية ابن مالك، ص16
🌼🌸🌺🌼🌸🌺🌼🌸🌺
دوستانتون رو به پاسخگو(سلونی) دعوت کنید🔻
https://eitaa.com/joinchat/780861721C8c93ba02f5
╭❀❓❀╮
@saluni
╰❀📚❀╯
❓پرسش۱۴۹:
این مطلب که قصر با #مفعول_معه و #مفعول_مطلق_تأکیدی واقع نمی شود را توضیح دهید؟
✍پاسخ:
در وجه اینکه قصر #فعل با #مفعولمعه واقع نمی گردد و مثلاً «ما جئت الا و زیدا» صحیح نیست، مرحوم #رضی چنین بیان کرده است که:
🌀حکم مابعد «الّا» ، نفیا و اثباتاً مخالف ماقبل آن است؛ لذا ما بعد «الّا» در معنا منفصل است و «الّا» موذن انفصال است. همچنین «واو» نیز موذن انفصال مابعد از ماقبل است.
🌀اگر قصر بین فعل و مفعول معه واقع گردد یعنی فعل در معمولی که بعد از دو حرف فاصل قرار گرفته، عمل کرده است و از آنجا که هر دو حرف موذن انفصال هستند، عمل فعل بعد از این دو مستهجن و قبیح است لذا قصر فعل با مفعول معه واقع نمی گردد.
🌀به همین دلیل است که #عطف_نسق نیز بعد الا واقع نمی گردد؛ لذا «جاء زید الا و عمرو.» صحیح نیست برخلاف سایر توابع که بعد الا واقع می گردد.
🌀از خلال بیانات مرحوم رضی می توان به وجه عدم قصر فعل با #مفعول_مطلق_تأکیدی نیز پی برد. مفعول مطلق تاکیدی فعل خود را به همان منوال که هست از جهت نفی و اثبات، تاکید می کند؛ لذا اگر بعد از الا قرار گیرد حکم مخالف فعل برای آن ثابت می گردد چرا که اقتضای الا این است حکم مخالف ماقبل برای مابعد ثابت می نماید در صورتی که این امر با مفعول مطلق تاکیدی بودن نمی سازد لذا قصر فعل با مفعول مطلق تاکیدی نیز واقع نمی گردد.
#قصر
#بلاغت
#ادبیات_عرب
📚شرح الرضي على الكافية، ج2، ص102
📚المدرس الأفضل فيما يرمز و يشار إليه في المطول، ج4، ص404
📚حاشية الدسوقي على مختصر المعاني، ج2، ص293
🚀🇮🇷🚀🇮🇷🚀🇮🇷🚀🇮🇷🚀🇮🇷🚀🇮🇷🚀
به کانال #سلونی بپیوندید ⬇️
https://eitaa.com/joinchat/780861721C8c93ba02f5
╭❀❓❀╮
@saluni
╰❀📚❀╯
❓پرسش ۱۶۴:
منصوب به نزع خافض چیست؟؟
✍پاسخ:
🔰معنای منصوب به نزع خافض:
#نزع به معنی کندن و #خافض به معنای #جارّ میباشد و منصوب به نزع خافض، اسمى است که به #تقدير #حرف_جر و توسط #فعل_لازم منصوب شده است.
🔰اقسام: منصوب به نزع خافض دو قسم است:
🍀#اسم_صريح مانند «الطریق» در «كما عسل الطريق الثعلب) که در اصل «فى الطريق» بوده و چون فى حذف شده، منصوب آمده است.
🍀#اسم_مؤول مانند«انک قائم» در «عجبت انك قائم» كه در اصل «من انك قائم بوده» و چون من حذف شده، انك قائم محلا منصوب شده و به تاويل قيامك برده مىشود.
🔅استعمال منصوب به نزع خافض در مواردی #قیاسی و در مواردی #سماعی است که برای یادگیری آن به کتب مفصل #نحوی مراجعه شود.
🔰دلیل استعمال منصوب بنزع خافض:
🌀حذف #حرف_جر در موارد منصوب بنزع خافض از آنجا که #کثرت_استعمال داشته است به جهت #تخفیف و #سهولت در گفتار بوده است.
🍀مثال: استعمال «ذهبت الشامَ» که «ذهبت الی الشام» بوده است از این موارد است.
قابل توجه است که در #زبان_فارسی مشابه این حذف به جهت سهولت و اختصار وجود دارد مانند «رفتم قم» که در اصل رفتم به قم است. این نوع تخفیف یک شیوه آسانسازی تکلم است و از آنجا که متکلم معنا را بدون آوردن حرف به جهت وجود قرینه قابل فهم مخاطب میداند لذا تمایل به حذف دارد مانند «طبق دستور مصرف کنید» یا «ظرف یک روز اطلاع دهید» که دراصل «برطبقِ» و «در ظرفِ» بوده است.
🔅نکته۱: #قواعد_زبان_عربی از استعمالات عرب به دست آمده است و معیار سنجش اعتبار آن، #استعمالات_عرب است. به همین جهت دلایلی که برای برخی استعمالات عرب بیان شده است عمومیت و خصوصیتشان منوط به استعمال است و نمی توان خلاف استعمال عرب آن را گسترش داد. همچنین از آنجا که زبان یک امر بسیار پیچیده و گسترده است و اعراب قبایل مختلفی بودند نباید توقع داشت این مناسبات همه استعمالات را شامل گردد. این نکته ای است که عدم توجه کافی به آن موجب شده برخی طلاب گمان کنند #قواعد_عربی اعتبار درستی ندارد و مناسبات بیان شده به بیان نادرست ساختگی است درصورتی #ادبا تلاش داشتند ساختار استعمالات عرب را تا حد ممکن کشف کنند.
🔅نکته۲: منصوب بنزع خافض در جایی است که بین #فعل یا #شبه_فعل و #مفعول آن حرف جر حذف شده باشد لذا در مواردی که فعل یا شبه فعل نیست نمی توان منصوب بنزع خافض دانست.
🔅نکته۳: کلمه ای که منصوب به نزع خافض است #عامل_نصب آن نزع خافض نیست بلکه فعل یا شبه فعلی است که #جار_و_مجرور متعلق به آن بوده است.
🔅نکته۴: مرحوم #رضی موارد منصوب به نزع خافض سماعی مطرح شده را حمل بر قاعده #تضمین می کند و دیگر حرف جر محذوف در نظر نمی گیرد چرا که موارد منصوب به نزع خافض قلیل است ولی تضمین دراستعمالات عرب رایج است. 🍀مثال: در «لاقعدن صراطک المستقیم» کلمهٔ «اقعدنّ» متضمن «الزمنّ» است. یعنی «لاقعدن و الزمن صراطک.» مواردی را هم منصوب بنابر #ظرفیت از باب #تشبیه به #ظرف_غیر_مختص دانسته است.
🔅نکته۵: منصوب بنزع خافض مختص #فعل_لازم نیست بلکه فعلی که یک مفعول بی واسطه و مفعول دوم را با حرف جر میگرفته را نیز عرب با حذف حرف جر استعمال کرده است.
🍀مثال: در «استغفرالله ذنبا» حرف جر حذف شده است زیرا #مفعول_دوم استغفر با حرف جر لام یا من می آید.
#منصوب_به_نزع_خافض
#نحو
#ادبیات_عرب
📚الحدائق الندية في شرح الفوائد
الصمدية؛ ص304
📚نکته ای از حذف حرف اضافه دستور زبان فارسی، پرویز خانلری، ص318
📚شرح رضی، ج۲، ص۱۹۰
•┈••✾••┈••┈••✾••┈••┈••✾••┈••┈••✾••┈••┈••✾••┈••
به کانال #سلونی بپیوندید ⬇️
https://eitaa.com/joinchat/780861721C8c93ba02f5
╭❀❓❀╮
@saluni
╰❀📚❀╯
❓پرسش۱۷۱:
#اسم در اصل #معرب است ولی به خاطر شباهت به #حروف #مبنی می گردد. این شباهتها را توضیح دهید؟
✍پاسخ:
🌀مقدمه: یکی از مباحث #ادبیاتعرب، #معرب یا #مبنی بودن #اسم است. اگر اسم معرب باشد، آخر آن اسم با تغییر #عوامل، تغییر میکند اما اگر اسم مبنی باشد، تغییر #عامل در آن تاثیر ندارد. به همین جهت شناخت #اسم_معرب از #اسم_مبنی اهمیت دارد.
🌀برای مبنی شدن اسم، ملاکهایی بیان شده است از آن جمله این است که اسم در صورتی که شباهت نزدیک به حرف(مُدنی) داشته باشد مبنی میگردد و این شباهت ها را به شباهت وضعی، معنوی، افتقاری و استعمالی تقسیم کرده اند که توضیح آن به شرح ذیل است:
🔹شباهتوضعی: مراد از #شباهت_وضعی این است که اسم، یک یا دو حرفی وضع شده باشد همانطور که اصل در #حروف این است که یک یا دو حرفی وضع شوند
🍀مثال: #ضمیر_متصل_مرفوعی «تُ» و «نا» در فعل «جئتَنا» ، اسم و مبنی است.
🔸شباهتمعنوی: مقصود از #شباهت_معنوی این است که اسم (علاوه بر معنای اسمی خود) متضمن یک #معنای_حرفی گردد.
🍀مثال: اسم «متی» مبنی است زیرا متضمن معنای «إن» شرطیه است و به همین خاطر مبنی گردیده است.
🔹شباهت افتقاری: مراد از #شباهت_افتقاری این است که اسمی برای استعمال حتما نیازمند به آمدن #فعل یا یک #جمله دیگر باشد همانطور که حرف هیچگاه به تنهایی استعمال نمی گردد و نیازمند کلمه دیگری برای رساندن معنای خود است.
🍀مثال: #اسم_موصول مثل «الذی» که شباهت افقاری به حروف دارد و به تنهایی استعمال نمی گردد بلکه باید با #جمله_صله استعمال گردد لذا #اسماء_موصول همه مبنی هستند.
🔸شباهت استعمالی: اگر اسمی مانند حرف در استعمال این ویژگی را دارد که #عامل واقع می شود ولی #معمول واقع نمی گردد ،مبنی میگردد؛ این شباهت را #شباهت_استعمالی می گویند.
🍀مثال: حرف برای استعمال شدن حتما نیاز دارد در کنار اسم یا فعل قرار بگیرد تا معنای خود را برساند و به تنهایی حرف معنایی ندارد. فعل ها مثل «هیهاتَ» که به معنی دور شد است و از آنجا که عمل می کند ولی اسم یا فعلی در آن عمل نمی کند و این از ویژگی حروف است لذا مبنی است.
همچنین اگر اسمی نه عامل باشد و نه معمول که شباهت به #حروف_عاطله دارد نیز مبنی گردد و این شباهت را نیز استعمالی مینامند.
🍀مثال: #اسم_صوت ها که نه عامل اند و نه معمول اینها به همین جهت که شباهت به حروف دارند مبنی میگردند.
#معرب_و_مبنی
#نحو
#ادبیات_عرب
📚شرح الرضي على الكافية، رضى الدين استر آبادى، محمد بن حسن، تاريخ وفات پديدآور: 686 ه. ق
📚البهجة المرضية على الفية ابن مالك، سيوطى، عبد الرحمن بن ابى بكر، تاريخ وفات پديدآور: 911 ه. ق
📚شرح ابن عقيل، ابن عقيل، عبد الله بن عبد الرحمن، تاريخ وفات پديدآور: 769 ه. ق
•┈••✾••┈••┈••✾••┈••┈••✾••┈••┈••✾••┈••┈••✾••┈••
به کانال #سلونی بپیوندید ⬇️
https://eitaa.com/joinchat/780861721C8c93ba02f5
╭❀❓❀╮
@saluni
╰❀📚❀╯