eitaa logo
پاسخگو
886 دنبال‌کننده
460 عکس
111 ویدیو
12 فایل
مجموعه پرسش و پاسخ های (پایه های 1 تا 10) حوزوی؛ تحت اشراف جمعی از اساتید سطوح عالی حوزه علمیه قم مدیر کانال: @Salooni
مشاهده در ایتا
دانلود
❓پرسش 37: مرحوم در ، بارها کلمه را با «ال» استعمال کرده اند. آیا ایشان اشتباه کرده یا این استعمال صحیح است؟ ✍پاسخ: 💢کلمۀ «غیر» همواره است که به جهت وجود ابهام ذاتى معنوى آن، دائم الإضافه می باشد(اگرچه در شرایطی لفظ مضاف الیه حذف می گردد.) با این وجود، در شرایطی قبول «ال» می کند. برای مثال صیغۀ 14،«متکلم مع الغیر» گفته می شود. 💢اضافۀ «ال» به غیر در صورتی که مضاف الیه آن ملفوظ باشد خطاست اما این استعمال خطا در زبان عربی شایع است و کتاب به این خطای شایع اشاره کرده است. 💢اضافۀ «ال» به غیر در صورتی که مضاف الیه آن ملفوظ نباشد محل اختلاف نحویین است برخی این استعمال را صحیح می دانند. در این صورت: 🔵یکی از وجوه این است که «ال» را عهد و «غیر» را به معنای «مغایر» دانسته اند که در شروح و ذیل عبارت «الباء في قوله بالنسبة متعلق بالغير » به این مطلب اشاره شده است. 🔵وجه دیگر این است که «ال» تعریف نیست و معاقبه للاضافه است( به این قسم از ال، ، ، و دیگران اشاره کرده اند.) برای مثال در کلمۀ «المأوی» در آیه شریفۀ «فَإِنَّ الْجَنَّةَ هِيَ الْمَأْوى‏» ضمیر «ه» در «مأواه» حذف شده و به جای آن «ال» آمده است. به این مطلب در کتاب النحو_العربي اشاره شده است. 📚ملخص قواعد اللغه العربیه جلد1، صفحۀ102 📚المعجم المفصل في النحو العربي، جلد‏2 ، صفحهٔ725 https://eitaa.com/saluni
❓پرسش117: راه یافتن افعال و کلمات، خصوصا کلمات چگونه است؟ ✍🏽پاسخ: 💠 مقدمه: برای تشخیص دقیق ریشه، توجه به این نکات ضروری است: 🔅اولین قدم در تعیین ریشه کلمه، تشخیص و تشخیص نوع آن از حیث یا یا بودن است که این کار از طریق علایم اسم و فعل و حرف و همچنین حاصل می شود. 🔅 تشخیص ریشه کلمه در کاربرد چندانی ندارد و بیشتر در فعل و گاهی در اسم محل بحث قرار می گیرد. 🔅برای تشخیص ریشه کلمه، فراگیری ، ابواب ثلاثی و... ، ضروری است. 💠 روشهای تشخیص ریشه کلمات: برای تشخیص ریشه کلمات، راههای مختلفی وجود دارد که هر کدام از این راهها در مواردی کارآمد و در مواردی ناکارآمد است. این راهها عبارتند از: 1️⃣استفاده از : حروف زائد یکی از حروف «س همزه ل ت م و ن ی ه ا» هستند که به صورت رمزگونه، به آن «سألتمونیها» یا «هم یتسائلون» گفته می شود؛ لذا مثلا حرف «ش» یا «ک» و... هیچ وقت زائد نیستند.(البته باید دقت شود حروف زائد همواره یکی از این ده حرف است اما این ده حرف همیشه زائد نیستند) 🍀مثال: در کلمۀ «ضارب» حروف «ض ر ب» اصلی هستند زیرا از ده حرف مذکور نیستند یا مثلا در کلمۀ «قُبَعثَری» حروف «ق ب ع ث ر» یقینا اصلی هستند و تنها حرفی که زائد است حرف آخر است زیرا تعداد حروف اصلی حداکثر 5حرف است و تنها حرفی از کلمه که میتواند زائد باشد همین الف آخر است. 2️⃣استفاده از : یکی از راه های متداول برای تشخیص حروف اصلی، کنار هم گذاشتن کلمات هم خانواده است که در این صورت حروف مشترک در همۀ آن ها اصلی و ما بقی زائد هستند. البته باید توجه شود که برای دقت این کار، باید هم خانواده های متعدد بررسی شود. 🍀مثال: در کلمۀ «محمود»، از آن جا که هم خانواده کلمات «حمید، حامد، احمد و...» می باشد، حروف « ح م د » که مشترک بین هم خانواده ها است اصلی و حروف «م و» زائد هستند. 3️⃣ : یکی از روش ها برای شناسایی سریع ریشه یا احتمالات ریشه ها، مشابه یابی فعل یا اسم محل بحث با افعال و اسم های مشابه آن است. 🍀مثال: در کلمه قرآنی «خُضتم» که ممکن است برای شما آشنا نباشد، از راه مشابه یابی این کلمه که شبیه فعل «قلتُم»است، خیلی راحت می توان حروف اصلی آن را شناسایی کرد و گفت چون شبیه قلتم است، پس حروف اصلی آن نیز «خ و ض» است. یا در مواجهه با کلمه قرآنی «سیحوا» که فعل امر است، از راه مشابه یابی آن با فعل رایج «بیعوا» می توان به راحتی حروف اصلی ان را تشخیص داد. اگرچه این تشخیص ها صرفاً حدس است و باید صحت سنجی شود. 4️⃣استفاده از اوزان موجود در زبان عربی: اوزان افعال، اوزان خاصی هستند لذا بعضی احتمالات که نتیجه اش وزنی است که در عربی برای فعل یا اسم وجود ندارد کنار می رود. 🍀مثال: در کلمۀ «قُدَعمَل» احتمال دارد حرف «م» زائد باشد اما با توجه به این که وزن «فعلمل» در عربی وجود ندارد، این احتمال کنار میرود. 5️⃣کمک گرفتن از نرم افزار: این روش به زودی در پیام مستقلی برای شما بیان خواهد شد که کار شما را بسیار تسهیل می کند. 🔆نکتۀ1: بعضی اوقات احتمالات مختلفی وجود دارد که با توجه به معنای کلمه، تشخیص دقیق ممکن است. به عبارت دیگر، پیدا کردن دقیق ریشه، در برخی از موارد صرفاً به کمک علم صرف، ممکن نیست بلکه گاهی لازم است برای تشخیص دقیق ریشه از علم لغت نیز بهره گرفت. به عنوان مثال فعل «رَضِیَ یَرضَی» طبق تجزیه صرفی ممکن است از ریشه رضو یا رضی باشد و اینکه دقیقا از کدام ریشه است با رجوع به لغت مشخص میشه 🔆نکتۀ2: با توجه به مطالب فوق، ریشه کلمات، قابل تشخیص است اما این کار نیاز به تمرین فراوان دارد؛ لذا عدم تشخیص ریشه در ابتدای کار نباید باعث نگرانی و نا امیدی شما شود. 🌼🌸🌺🌼🌸🌺🌼🌸🌺🌼🌸🌺🌼🌸🌺🌼🌸🌺 دوستانتون رو به پاسخگو(سلونی) دعوت کنید🔻 https://eitaa.com/joinchat/780861721C8c93ba02f5 ╭❀❓❀╮ @saluni ╰❀📚❀╯
❓پرسش 129: در کتاب بیان شده که «هل» ، مشترک بین و است در حالی که در باب میفرماید که هل بر سر فعل می آید. آیا این دو مطلب متناقض است؟ ✍پاسخ: در این مطلب که هل مختص جمله فعلیه است یا می شود در حالت اختیار بر جمله اسمیه هم داخل شود، اختلاف نظر وجود دارد: 🔰 مشهور ادبا قائل اند که اختیارا هل بر جمله اسمیه داخل نمی گردد؛ لذا این مطلب را از افتراقات هل نسبت به همزه استفهام دانسته است. به همین جهت که هل مختص جمله فعلیه است در صورت داخل شدن بر (در ضرورت و شعر) وجوب نصب پیدا می کند. 🍀در مثال: «هل زیدا ضربته؟» «زید»، اسم منصوب و معمول فعل مقدر قبل از آن است که در نتیجه هل بر سر آن فعل مقدر درآمده است. 🔰منظور در باب اشتغال از اینکه هل مختص به فعل است این است که در صورتی که فعلی باشد، حتما هل بر سر فعل در می آید اما اگر فعل نباشد و هر دو رکن اسم باشند هل بر سر اسم نیز در می آید. 🍀مثال: «هل زید قائم؟» 🔰البته با رای و مشهور، مخالفت کرده و قائل است اختیارا نیز می تواند هل بر سر اسمی که بعد از ان فعل است دربیاید؛ لذا «هل زید قام» یا «هل زیدا ضربت» اختیارا نیز جایز است. 📚شرح التسهيل المسمى تمهيد القواعد بشرح تسهيل الفوائد، ج‏4، ص1676 📚الإيضاح في شرح المفصل، ج‏2، ص234 📚مغني اللبيب، ج‏2، ص350 📚الحدائق الندية في شرح الفوائد الصمدية، ص927 📚البهجة المرضية على الفية ابن مالك، ص16 🌼🌸🌺🌼🌸🌺🌼🌸🌺 دوستانتون رو به پاسخگو(سلونی) دعوت کنید🔻 https://eitaa.com/joinchat/780861721C8c93ba02f5 ╭❀❓❀╮ @saluni ╰❀📚❀╯
❓پرسش۱۷۱: در اصل است ولی به خاطر شباهت به می گردد. این شباهت‌ها را توضیح دهید؟ •┈••✾••┈••┈••✾••┈••┈••✾••┈••┈••✾••┈••┈••✾••┈•• به کانال بپیوندید ⬇️ https://eitaa.com/joinchat/780861721C8c93ba02f5 ╭❀❓❀╮ @saluni ╰❀📚❀╯
❓پرسش۱۷۱: در اصل است ولی به خاطر شباهت به می گردد. این شباهت‌ها را توضیح دهید؟ •┈••✾••┈••┈••✾••┈••┈••✾••┈••┈••✾••┈••┈••✾••┈•• به کانال بپیوندید ⬇️ https://eitaa.com/joinchat/780861721C8c93ba02f5 ╭❀❓❀╮ @saluni ╰❀📚❀╯
❓پرسش۱۷۱: در اصل است ولی به خاطر شباهت به می گردد. این شباهت‌ها را توضیح دهید؟ ✍پاسخ: 🌀مقدمه: یکی از مباحث ، یا بودن است. اگر اسم معرب باشد، آخر آن اسم با تغییر ، تغییر می‌کند اما اگر اسم مبنی باشد، تغییر در آن تاثیر ندارد. به همین جهت شناخت از اهمیت دارد. 🌀برای مبنی شدن اسم، ملاک‌هایی بیان شده است از آن جمله این است که اسم در صورتی که شباهت نزدیک به حرف(مُدنی) داشته باشد مبنی می‌گردد و این شباهت ها را به شباهت وضعی، معنوی، افتقاری و استعمالی تقسیم کرده اند که توضیح آن به شرح ذیل است: 🔹شباهت‌وضعی: مراد از این است که اسم، یک یا دو حرفی وضع شده باشد همان‌طور که اصل در این است که یک یا دو حرفی وضع شوند 🍀مثال: «تُ» و «نا» در فعل «جئتَنا» ، اسم و مبنی است. 🔸شباهت‌معنوی: مقصود از این است که اسم (علاوه بر معنای اسمی خود) متضمن یک گردد. 🍀مثال: اسم «متی» مبنی است زیرا متضمن معنای «إن» شرطیه است و به همین خاطر مبنی گردیده است. 🔹شباهت افتقاری: مراد از این است که اسمی برای استعمال حتما نیازمند به آمدن یا یک دیگر باشد همان‌طور که حرف هیچگاه به تنهایی استعمال نمی گردد و نیازمند کلمه دیگری برای رساندن معنای خود است. 🍀مثال: مثل «الذی» که شباهت افقاری به حروف دارد و به تنهایی استعمال نمی گردد بلکه باید با استعمال گردد لذا همه مبنی هستند. 🔸شباهت استعمالی: اگر اسمی مانند حرف در استعمال این ویژگی را دارد که واقع می شود ولی واقع نمی گردد ،مبنی می‌گردد؛ این شباهت را می گویند. 🍀مثال: حرف برای استعمال شدن حتما نیاز دارد در کنار اسم یا فعل قرار بگیرد تا معنای خود را برساند و به تنهایی حرف معنایی ندارد. فعل ها مثل «هیهاتَ» که به معنی دور شد است و از آنجا که عمل می کند ولی اسم یا فعلی در آن عمل نمی کند و این از ویژگی حروف است لذا مبنی است. همچنین اگر اسمی نه عامل باشد و نه معمول که شباهت به دارد نیز مبنی گردد و این شباهت را نیز استعمالی می‌نامند. 🍀مثال: ها که نه عامل اند و نه معمول اینها به همین جهت که شباهت به حروف دارند مبنی می‌گردند. 📚شرح الرضي على الكافية، رضى الدين استر آبادى، محمد بن حسن‏، تاريخ وفات پديدآور: 686 ه. ق‏ 📚البهجة المرضية على الفية ابن مالك‏، سيوطى، عبد الرحمن بن ابى بكر، تاريخ وفات پديدآور: 911 ه. ق‏ 📚شرح ابن عقيل‏، ابن عقيل، عبد الله بن عبد الرحمن‏، تاريخ وفات پديدآور: 769 ه. ق‏ •┈••✾••┈••┈••✾••┈••┈••✾••┈••┈••✾••┈••┈••✾••┈•• به کانال بپیوندید ⬇️ https://eitaa.com/joinchat/780861721C8c93ba02f5 ╭❀❓❀╮ @saluni ╰❀📚❀╯
❓پرسش۱۷۵: تفاوت کلمه در حالت و را بیان کنید؟ ✍پاسخ: 🌀 در شرح خود، در توضیح کلام درباره غیر می فرماید: اصل در معنای ، بیان مغایرت با است که این مغایرت دو قسم است: گاهی مغایرت ذاتی است. 🍀مثال: در «مررت برجل غیر زید» مغایرت زید و رجل ذاتی است. گاهی مغایرت در صفت است. 🍀مثال: در «دخلت بوجه غیر الذی خرجت به» مغایرت وجه قبل از خروج و وجه حین خروج قصد شده که مغایرت در وصف است. 🌀 از آنجا که نیز بیان مغایرت مابعد با ماقبل می کند از جهت نفی و اثبات، لذا مابعد و ، هر دو به نحوی دلالت بر مغایرت با ماقبل خود می کنند و در برخی مواضع حمل بر یکدیگر می شوند. معنی حمل غیر بر إلا این است که دلالت بر مغایرت مجرور خود با ماقبل می کند به نحو نفی واثبات نه به نحو مغایرت ذاتی یا صفتی. إلا نیز در موضعی که حمل برغیر می گردد دلالت بر مغایرت ذاتی یا صفتی می کند نه مغایرت نفی و اثباتی. 🍀مثال: در آیه «لو کان فیهما آلهة إلا الله لفسدتا»، إلا دلالت دارد برمغایرت ذاتی مابعد با ماقبل دارد یعنی آلهه ای که الله نیستند و غیر الله هستند. 🌀درباره غیر و الا و مابعدشان در جایی که حمل بر دیگری شده اند اینگونه است که از آنجا که إلا است در موضعی که حمل بر غیر شده است نیز اعراب نمی پذیرد و اعراب مستحق غیر به مابعد الا داده می شود همچنین در موضعی که غیر به معنای إلا آمده است از آنجا که است و اعراب می پذیرد و مابعدش مجرور شده است و اعراب دارد اعرابی که مابعد الا می گرفت به خود غیر عاریة داده می شود به همین دلیل است در صورت بر مابعد غیر اعرابی آن نیز جائز است 🍀مثال: در مثال «ما جائنی القوم غیر زید و عمرو» اعراب بنابر جائز است و اعراب بنابر زید جایز است. 📚شرح رضی علی الکافیه، جلد2، صفحه125 •┈••✾••┈••┈••✾••┈••┈••✾••┈••┈••✾••┈••┈••✾••┈•• به کانال بپیوندید ⬇️ https://eitaa.com/joinchat/780861721C8c93ba02f5 ╭❀❓❀╮ @saluni ╰❀📚❀╯