❓پرسش 87:
نقش کلمهٔ بعد از اسم اشاره، چیست؟
✍🏽پاسخ:
اسمی که بعد از #اسم_اشاره قرار گرفته است، گاهی #مشار_الیه و گاهی غیر مشار الیه است:
🌀لفظ بعد از اسم اشاره در صورتی که غیر از مشار الیه باشد، بر حسب #عوامل نقش می گیرد.
🍀مثال: «ذلِكَ تَخْفيفٌ مِنْ رَبِّكُم» که «تخفیف» در این آیه مبارکه #خبر و #مرفوع است.
🌀در صورتی که لفظ مابعد اسم اشاره، همان مشارالیه اسم اشاره باشد، نقش آن #تابع و #اعراب آن مانند اسم اشاره است. ( در مورد این که این تابع، #بدل یا #عطف_بیان یا #نعت بوده یا جواز چند وجه از این موارد، بین #ادبا اختلاف است.)
🍀 مثال: در جملهٔ«قالت ألا ليتما هذا الحمام لنا»، کلمهٔ «حمام» مشارالیه و تابع «هذا» در اعراب است.(2)
🔅توضیح بیشتر: در صورتی که مابعد اسم اشاره، مشارالیه باشد، نقش آن تابع است. در این فرض⬇️
🔹برخی قائلند اگر آن اسم #مشتق باشد نعت و اگر #جامد باشد بدل یا عطف بیان است.(3) در صورتی که آن اسم جامد غیرِمؤول به مشتق باشد نعت بودن منتفی است و مردد بین بدل و عطف بیان است که برخی در اینصورت هر دو نقش را جایز دانسته اند.
🔸مرحوم #رضی، فرقی بین عطف بیان و بدل قائل نیست و عطف بیان را بدل می داند؛ لذا طبق نظر ایشان تفاوتی بین این دو نقش نیست.
🔹 همچنین طبق نظر #مشهور_نحاة که قائل اند بدل مقصود از نسبت است و عطف بیان برای توضیح بیشتر متبوع می آید، در صورتی که مشارالیه مقصود اصلی از حکم باشد بدل است و در صورتی که برای توضیح بیشتر متبوع آمده باشد عطف بیان است و با توجه به اینکه غالبا متکلم از آوردن اسم اشاره غرض خاصی دارد که نشان می دهد مقصود اصلی از حکم همان اسم اشاره است و مشارالیه را برای توضیح بیشتر آورده است می توان گفت در این موارد اسم مذکور بعد از اسم اشاره عطف بیان است و بدل نیست.
#نقش_کلمهٔ_بعداز_اسم_اشاره #تجزیه_و_ترکیب
#ادبیات_عرب
#نحو
📚1- أوضح المسالك إلى ألفية ابن مالك، ج1، ص305
📚2- النحو العربي، ج1، ص 226
📚3- بداءة النحو، ص61
🌿〰️🌺〰️🌿〰️🌸〰️🌿〰️🌺
دوستانتون رو به پاسخگو(سلونی) دعوت کنید🔻🔻🔻
https://eitaa.com/joinchat/780861721C8c93ba02f5
╭━❀❓❀━╮
@saluni
╰━❀📚❀━╯
❓پرسش ۱۶۴:
منصوب به نزع خافض چیست؟؟
✍پاسخ:
🔰معنای منصوب به نزع خافض:
#نزع به معنی کندن و #خافض به معنای #جارّ میباشد و منصوب به نزع خافض، اسمى است که به #تقدير #حرف_جر و توسط #فعل_لازم منصوب شده است.
🔰اقسام: منصوب به نزع خافض دو قسم است:
🍀#اسم_صريح مانند «الطریق» در «كما عسل الطريق الثعلب) که در اصل «فى الطريق» بوده و چون فى حذف شده، منصوب آمده است.
🍀#اسم_مؤول مانند«انک قائم» در «عجبت انك قائم» كه در اصل «من انك قائم بوده» و چون من حذف شده، انك قائم محلا منصوب شده و به تاويل قيامك برده مىشود.
🔅استعمال منصوب به نزع خافض در مواردی #قیاسی و در مواردی #سماعی است که برای یادگیری آن به کتب مفصل #نحوی مراجعه شود.
🔰دلیل استعمال منصوب بنزع خافض:
🌀حذف #حرف_جر در موارد منصوب بنزع خافض از آنجا که #کثرت_استعمال داشته است به جهت #تخفیف و #سهولت در گفتار بوده است.
🍀مثال: استعمال «ذهبت الشامَ» که «ذهبت الی الشام» بوده است از این موارد است.
قابل توجه است که در #زبان_فارسی مشابه این حذف به جهت سهولت و اختصار وجود دارد مانند «رفتم قم» که در اصل رفتم به قم است. این نوع تخفیف یک شیوه آسانسازی تکلم است و از آنجا که متکلم معنا را بدون آوردن حرف به جهت وجود قرینه قابل فهم مخاطب میداند لذا تمایل به حذف دارد مانند «طبق دستور مصرف کنید» یا «ظرف یک روز اطلاع دهید» که دراصل «برطبقِ» و «در ظرفِ» بوده است.
🔅نکته۱: #قواعد_زبان_عربی از استعمالات عرب به دست آمده است و معیار سنجش اعتبار آن، #استعمالات_عرب است. به همین جهت دلایلی که برای برخی استعمالات عرب بیان شده است عمومیت و خصوصیتشان منوط به استعمال است و نمی توان خلاف استعمال عرب آن را گسترش داد. همچنین از آنجا که زبان یک امر بسیار پیچیده و گسترده است و اعراب قبایل مختلفی بودند نباید توقع داشت این مناسبات همه استعمالات را شامل گردد. این نکته ای است که عدم توجه کافی به آن موجب شده برخی طلاب گمان کنند #قواعد_عربی اعتبار درستی ندارد و مناسبات بیان شده به بیان نادرست ساختگی است درصورتی #ادبا تلاش داشتند ساختار استعمالات عرب را تا حد ممکن کشف کنند.
🔅نکته۲: منصوب بنزع خافض در جایی است که بین #فعل یا #شبه_فعل و #مفعول آن حرف جر حذف شده باشد لذا در مواردی که فعل یا شبه فعل نیست نمی توان منصوب بنزع خافض دانست.
🔅نکته۳: کلمه ای که منصوب به نزع خافض است #عامل_نصب آن نزع خافض نیست بلکه فعل یا شبه فعلی است که #جار_و_مجرور متعلق به آن بوده است.
🔅نکته۴: مرحوم #رضی موارد منصوب به نزع خافض سماعی مطرح شده را حمل بر قاعده #تضمین می کند و دیگر حرف جر محذوف در نظر نمی گیرد چرا که موارد منصوب به نزع خافض قلیل است ولی تضمین دراستعمالات عرب رایج است. 🍀مثال: در «لاقعدن صراطک المستقیم» کلمهٔ «اقعدنّ» متضمن «الزمنّ» است. یعنی «لاقعدن و الزمن صراطک.» مواردی را هم منصوب بنابر #ظرفیت از باب #تشبیه به #ظرف_غیر_مختص دانسته است.
🔅نکته۵: منصوب بنزع خافض مختص #فعل_لازم نیست بلکه فعلی که یک مفعول بی واسطه و مفعول دوم را با حرف جر میگرفته را نیز عرب با حذف حرف جر استعمال کرده است.
🍀مثال: در «استغفرالله ذنبا» حرف جر حذف شده است زیرا #مفعول_دوم استغفر با حرف جر لام یا من می آید.
#منصوب_به_نزع_خافض
#نحو
#ادبیات_عرب
📚الحدائق الندية في شرح الفوائد
الصمدية؛ ص304
📚نکته ای از حذف حرف اضافه دستور زبان فارسی، پرویز خانلری، ص318
📚شرح رضی، ج۲، ص۱۹۰
•┈••✾••┈••┈••✾••┈••┈••✾••┈••┈••✾••┈••┈••✾••┈••
به کانال #سلونی بپیوندید ⬇️
https://eitaa.com/joinchat/780861721C8c93ba02f5
╭❀❓❀╮
@saluni
╰❀📚❀╯