eitaa logo
پاسخگو
886 دنبال‌کننده
460 عکس
111 ویدیو
12 فایل
مجموعه پرسش و پاسخ های (پایه های 1 تا 10) حوزوی؛ تحت اشراف جمعی از اساتید سطوح عالی حوزه علمیه قم مدیر کانال: @Salooni
مشاهده در ایتا
دانلود
❓پرسش 87: نقش کلمهٔ بعد از اسم اشاره، چیست؟ ✍🏽پاسخ: اسمی که بعد از قرار گرفته است، گاهی و گاهی غیر مشار الیه است: 🌀لفظ بعد از اسم اشاره در صورتی که غیر از مشار الیه باشد، بر حسب نقش می گیرد. 🍀مثال: «ذلِكَ تَخْفيفٌ مِنْ رَبِّكُم‏» که «تخفیف» در این آیه مبارکه و است. 🌀در صورتی که لفظ مابعد اسم اشاره، همان مشارالیه اسم اشاره باشد، نقش آن و آن مانند اسم اشاره است. ( در مورد این که این تابع، یا یا بوده یا جواز چند وجه از این موارد، بین اختلاف است.) 🍀 مثال: در جملهٔ«قالت ألا ليتما هذا الحمام لنا»، کلمهٔ «حمام» مشارالیه و تابع «هذا» در اعراب است.(2) 🔅توضیح بیشتر: در صورتی که مابعد اسم اشاره، مشارالیه باشد، نقش آن تابع است. در این فرض⬇️ 🔹برخی قائلند اگر آن اسم باشد نعت و اگر باشد بدل یا عطف بیان است.(3) در صورتی که آن اسم جامد غیرِمؤول به مشتق باشد نعت بودن منتفی است و مردد بین بدل و عطف بیان است که برخی در اینصورت هر دو نقش را جایز دانسته اند. 🔸مرحوم ، فرقی بین عطف بیان و بدل قائل نیست و عطف بیان را بدل می داند؛ لذا طبق نظر ایشان تفاوتی بین این دو نقش نیست. 🔹 همچنین طبق نظر که قائل اند بدل مقصود از نسبت است و عطف بیان برای توضیح بیشتر متبوع می آید، در صورتی که مشارالیه مقصود اصلی از حکم باشد بدل است و در صورتی که برای توضیح بیشتر متبوع آمده باشد عطف بیان است و با توجه به اینکه غالبا متکلم از آوردن اسم اشاره غرض خاصی دارد که نشان می دهد مقصود اصلی از حکم همان اسم اشاره است و مشارالیه را برای توضیح بیشتر آورده است می توان گفت در این موارد اسم مذکور بعد از اسم اشاره عطف بیان است و بدل نیست. 📚1- أوضح المسالك إلى ألفية ابن مالك، ج‏1، ص305 📚2- النحو العربي، ج‏1، ص 226 📚3- بداءة النحو، ص61 🌿〰️🌺〰️🌿〰️🌸〰️🌿〰️🌺 دوستانتون رو به پاسخگو(سلونی) دعوت کنید🔻🔻🔻 https://eitaa.com/joinchat/780861721C8c93ba02f5 ╭━❀❓❀━╮ @saluni ╰━❀📚❀━╯
❓پرسش ۱۶۴: منصوب به نزع خافض چیست؟؟ ✍پاسخ: 🔰معنای منصوب به نزع خافض: به معنی کندن و به معنای می‌باشد و منصوب به نزع خافض، اسمى است که به و توسط منصوب شده است. 🔰اقسام: منصوب به نزع خافض دو قسم است: 🍀 مانند «الطریق» در «كما عسل الطريق الثعلب) که در اصل «فى الطريق» بوده و چون فى حذف شده، منصوب آمده است. 🍀 مانند«انک قائم» در «عجبت انك قائم» كه در اصل «من انك قائم بوده» و چون من حذف شده، انك قائم محلا منصوب شده و به تاويل قيامك برده مى‌شود. 🔅استعمال منصوب به نزع خافض در مواردی و در مواردی است که برای یادگیری آن به کتب مفصل مراجعه شود. 🔰دلیل استعمال منصوب بنزع خافض: 🌀حذف در موارد منصوب بنزع خافض از آنجا که داشته است به جهت و در گفتار بوده است. 🍀مثال: استعمال «ذهبت الشامَ» که «ذهبت الی الشام» بوده است از این موارد است. قابل توجه است که در مشابه این حذف به جهت سهولت و اختصار وجود دارد مانند «رفتم قم» که در اصل رفتم به قم است. این نوع تخفیف یک شیوه آسانسازی تکلم است و از آنجا که متکلم معنا را بدون آوردن حرف به جهت وجود قرینه قابل فهم مخاطب میداند لذا تمایل به حذف دارد مانند «طبق دستور مصرف کنید» یا «ظرف یک روز اطلاع دهید» که دراصل «برطبقِ» و «در ظرفِ» بوده است. 🔅نکته۱: از استعمالات عرب به دست آمده است و معیار سنجش اعتبار آن، است. به همین جهت دلایلی که برای برخی استعمالات عرب بیان شده است عمومیت و خصوصیتشان منوط به استعمال است و نمی توان خلاف استعمال عرب آن را گسترش داد. همچنین از آنجا که زبان یک امر بسیار پیچیده و گسترده است و اعراب قبایل مختلفی بودند نباید توقع داشت این مناسبات همه استعمالات را شامل گردد. این نکته ای است که عدم توجه کافی به آن موجب شده برخی طلاب گمان کنند اعتبار درستی ندارد و مناسبات بیان شده به بیان نادرست ساختگی است درصورتی تلاش داشتند ساختار استعمالات عرب را تا حد ممکن کشف کنند. 🔅نکته۲: منصوب بنزع خافض در جایی است که بین یا و آن حرف جر حذف شده باشد لذا در مواردی که فعل یا شبه فعل نیست نمی توان منصوب بنزع خافض دانست. 🔅نکته۳: کلمه ای که منصوب به نزع خافض است آن نزع خافض نیست بلکه فعل یا شبه فعلی است که متعلق به آن بوده است. 🔅نکته۴: مرحوم موارد منصوب به نزع خافض سماعی مطرح شده را حمل بر قاعده می کند و دیگر حرف جر محذوف در نظر نمی گیرد چرا که موارد منصوب به نزع خافض قلیل است ولی تضمین دراستعمالات عرب رایج است. 🍀مثال: در «لاقعدن صراطک المستقیم» کلمهٔ «اقعدنّ» متضمن «الزمنّ» است. یعنی «لاقعدن و الزمن صراطک.» مواردی را هم منصوب بنابر از باب به دانسته است. 🔅نکته۵: منصوب بنزع خافض مختص نیست بلکه فعلی که یک مفعول بی واسطه و مفعول دوم را با حرف جر میگرفته را نیز عرب با حذف حرف جر استعمال کرده است. 🍀مثال: در «استغفرالله ذنبا» حرف جر حذف شده است زیرا استغفر با حرف جر لام یا من می آید. 📚الحدائق الندية في شرح الفوائد الصمدية؛ ص304 📚نکته ای از حذف حرف اضافه دستور زبان فارسی، پرویز خانلری، ص318 📚شرح رضی، ج۲، ص۱۹۰ •┈••✾••┈••┈••✾••┈••┈••✾••┈••┈••✾••┈••┈••✾••┈•• به کانال بپیوندید ⬇️ https://eitaa.com/joinchat/780861721C8c93ba02f5 ╭❀❓❀╮ @saluni ╰❀📚❀╯