eitaa logo
روایتگری شهدا
25.7هزار دنبال‌کننده
11.7هزار عکس
5.2هزار ویدیو
72 فایل
🔰 #مقام_معظم_رهبری: 🌷 #شهدا را برجسته کنید،سیمای #منوّر اینها را درست در مقابل چشم جوانها نگه دارید. 🛑لطفا برای نشر مطالب با #مدیر_کانال هماهنگ باشید.🛑 📥مدیر کانال(شاکری کرمانی،راوی موسسه روایت شهدا،قم) 📤 @majnon313
مشاهده در ایتا
دانلود
✍محسن ، کودکی متفاوتی داشت. سوالاتی که از بچگی می پرسید و مسائلی که به آنها اهمیت می داد قدری متفاوت از سوالات رایج بچه های همسن و سال خودش بود. ♻️از مادر می پرسید: این امام زمانی که میگن چه شکلی هستند؟! اگر بیایند چه می شود؟! بعد می گفت: خوش به حال کسانی که اون زمان، وقتی آقا بیاد هستند. 💢خوش به حال کسانی که در می جنگند. از همان ابتدا هم عجیبی به امام عصر علیه السلام داشت... علاقه ای که به یک شیدایی عمیق منتهی شد. 📚منبع : هفته نامه یالثارات الحسین علیه السلام، شماره 630 🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊 💥روایتگری شهدا ✅ @shahidabad313 🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
۳۰ تا چهل بعدا می اید 🌷☀️🌷☀️🌷☀️🌷☀️🌷☀️🌷☀️🌷☀️🌷 در این قسمتها می خوانید: ❤️ آقا🌷 (علیه السلام) با گوشت و پوست و خون او آميخته شده بود❤️ 💚زندگي لذت بخش در كنار مولا علی(ع) ❤️ 💚زندگي در💥 را دوست داشت💚 ❤️پسر بسيار و و بود❤️ 💚طلبه لوله کش،با حالات معنوی❤️ ❤️ مثل بسيجي هاي زمان بسيار و بسيار بود❤️ 💎به🕌مسجد هندي ها داشت. اين🕌 توسط☀️ و به حالتي برقرار بود. براي همين بيشتر مواقع در اين🕌#نماز مي خواند.خلوت هاي داشت.☀️ و برخي و را هيچ گاه نمي كرد💎 🌷 يك انسان بسيار عادي بود.مثل بقيه تنها او بود🌷 🍁 و عجيبي به خدا داشت🍁 ☀️☀️ 💥اهل خلوت معنوی و ذکر💥 💚ماجرای دست سوخته هادی و طهارت درونی💚 🌷@shahidabad313 🌷☀️🌷☀️🌷☀️🌷☀️🌷☀️🌷☀️🌷☀️🌷
🍃 (۲)✨ 💚هادی انسان دیگری شد❤️ 🌷 ادامه داد: ببين من برايم نيست. اينكه به من بگن يا اصلا برام نداره. من مي خوام علمي رو به دست بيارم كه لااقل براي اون دنياي من باشه. 🌷@shahidabad313 💢از طرفي ما داريم توي🕌 و فعاليت ميكنيم، هر چقدر ما كامل تر باشه بهتر مي تونيم بچه ها و جوان ها رو كنيم. ⚘@pmsh313 💢مي دانستم که بيشتر اين حرف ها را تحت 🌷 مي زد. زماني که 🌷 بود اين حرف ها را شنيده بودم. 🌷 هم بارها در حوزه ي علميه ي (عج) به ديدن🌷 مي رفت.از وقتي🌷 از رفت،🌷 انسان ديگري شد. به حوزه ي علميه از همان زمان در 🌷 ديده شد. 🌷@shahidabad313 💢حرفي نداشتم بزنم. گفتم:🌷، مي دوني درس هاي به مراتب از سخت تره؟ مي دوني بعدها گرفتاري برات ايجاد مي شه؟ اگه به فكر هستي، از فكر بيا بيرون. 🌷 لبخندي زد و گفت: من همه شغلي رو كردم. هستم و از#لذت مي برم. 💢اگر پيدا كردم، مي رم مي كنم. مي رم يه وا ميكنم! 🌷@shahidabad313 💢خلاصه اون شب احساس كردم كه🌷 تحقيقاتش رو انجام داده و عزمش رو براي ورود به جمع (علیه السلام) كرده. ⚘@pmsh313 💢فردا با هم به سراغ مسئول حوزه ي علميه ي رفتيم. مسئول پذيرش سؤالاتي را پرسيد. 🌷@shahidabad313 🌷 هم گفت: ۲۳ سال دارم. دارم و هم به زودي مي گيرم. 📍بعد از انجام به#🌷هادي گفتند: از در كلاس ها كنيد تا ببينيم$شرايط شما چطور است. 🌷@shahidabad313 🌷 با ناراحتي گفت: من فردا عازم هستم. خواهش مي كنم بدهيد كه... 📍 گفت: قرار نيست از روز اول كنيد.بعد از خواهش و تمناي🌷، با كربلاي او شد. 🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊 💥روایتگری شهدا ✅ @shahidabad313 🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
💚وابستگی به نجف❤️ 👈ايام حضور🌷 در☀️ به چند دوره تقسيم مي شود. حالات و احوال او در اين سه سال حضور او بسيار متفاوت است. زماني تلاش داشت تا يك در كنار پيدا كند و درآمد داشته باشد.كار برايش مهيا شد، بعد از مدتي ثابت با حقوق مشخص را رها كرد و به دنبال انجام براي مردم و به رضاي پروردگار بود. 🌷@shahidabad313 🌷 كم كم به حضور در☀️ و در كنار☀️(علیه السلام) بسيار وابسته شد. وقتي به بر مي گشت، نمي توانست را كند. انگار گمگشته اي داشت كه مي خواست سريع به او برسد.ديگر در مثل يك بود. ⚘@pmsh313 ♨️حتي حضور در🕌 و بين بچه ها و رفقاي قديمي او را سير نمي كرد.اين را وقتي بيشتر حس كردم كه مي گفت: حتي وقتي به☀️ مي روم و از حضور در آنجا مي برم، دلم براي☀️ تنگ مي شود.مي خواهم زودتر به كنار(علیه السلام) برگردم. 🌷@shahidabad313 🔹️اين را از مطالعاتي كه داشت می توانستم بفهمم.🌷 در ابتدا براي خواندن كتاب هاي به سراغ آثار مقدماتي رفت. آداب الطلاب آقاي را مي خواند و... ⚘@pmsh313 🔹️رفته رفته به سراغ آثار بزرگان رفت. با مطالعه ي آثار و زندگي اين اشخاص، روزبه روز او تغيير مي كرد. 🔹️من ديده بودم كه رفاقت هاي🌷 كم شده بود! بر خلاف اوايل حضور در☀️، ديگر كم حرف شده بود. او با بسياري از دوستان در حد يك شده بود. 🌷@shahidabad313 💎به🕌مسجد هندي ها داشت. اين🕌 توسط☀️ و به حالتي برقرار بود. براي همين بيشتر مواقع در اين🕌#نماز مي خواند.خلوت هاي داشت.☀️ و برخي و را هيچ گاه نمي كرد. ⚘@pmsh313 💎اين اواخر به مرحوم(ره) خاصي پيدا كرده بود. ايشان را مي خواند و به اين#عمل مي كرد.يادم هست كه مي گفت:(ره) عجيب به☀️#وابسته بود.زماني كه ايشان در#بستري بود مي گفت مرا به☀️ ببريد من مي شود. 🌷@shahidabad313 🌷 اين جملات را مي خواند و مي گفت: من هم خيلي به اينجا شده ام،☀️ همه ي ما را گرفته است، هيچ مكاني جاي☀️ را براي من نمي گيرد. 💥اين سال آخر هر روز يك⏲ را به مي رفت.نمي دانم در اين يك⏲ چه مي كرد، اما هر چه بود براي او ايجاد مي كرد. اين را هم از خودش(ره)و(ره) فراگرفته بود. 🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊 💥روایتگری شهدا ✅ @shahidabad313 🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
💚ديدگاهش دنيوي نبود❤️ 🍃 ✨ ✔️راوی:خانواده شهید 🌟خواهرش مي گفت: گاهي از☀️ زنگ می زد مي گفت به چيزي نياز پيدا کرده، ما سريعاً برايش تهيه مي کردم و مي فرستاديم. که آمده بود آلوچه و چيزهاي ترش خريده بودم! رفت آنها را آورد سر سفره تا با آنها کند! 🌷@shahidabad313 🍭مي گفت: آنقدر در☀️ چيزهاي شيرين خورده ام كه الآن دوست دارم چيزهاي ترش بخورم. به خاطر همين خوردني هاي ترش برايش به☀️ مي فرستادم. ⚘@pmsh313 ⚡آخرين باري که به آمد، و تقريباً آبان ماه سال 1393 بود. رفتار و اخلاق🌷 خيلي تغيير كرده بود. احساس مي كرديم خيلي بزرگتر شده. 🌷@shahidabad313 ⚡آن دفعه با مقدار زيادي نقد آمده بود! هر روز از بيرون مي رفت و شبها بر مي گشت.بعد هم به دنبال خريد لوازم مورد نياز نيروهاي مردمي بود. طراحي، تهيه ي و و ... از كارهاي او بود. ⚘@pmsh313 ⚡مقدار زيادي پارچه ي زرد با خودش آورده بود. ما کمکش کرديم و آنها را بريديم.پارچه ِ ها باريك باريك شد.🌷 اسامي☀️(علیها السلام) را رويشان چاپ کرد و از آن ها سربندهاي قشنگي درآورد. همه ي آن سربندها را با خودش به☀️ برد. 🌷@shahidabad313 ⚡در آخرين حضورش در، حدود هشتاد نفر از بچه هاي کانون🕌 به رفتند.در آن سفر🌷 هم حضور داشت، زحمات زيادي کشيد. او يکي از بهترين نيروهاي اجرايي بود. اين آخرين خاطره ي رفقاي مسجدي با🌷 رقم زده شد.🌷 وقتي در☀️ مشغول و بود، مانند ديگر اين توانايي را در خودش ديد که تشکيل دهد و مسئوليت خانواده ي جديدي را به دوش بگيرد. ⚘@pmsh313 ⭐به اطرافيان گفته بود اگر مورد خوبي سراغ دارند به او معرفي کنند.🌷 هم مثل همه ملاک هايي براي در ذهنش داشت.ملاک هاي او بر خلاف برخي، ملاک هاي خاص و خدايي بود. ديدگاهش دنيوي نبود. او به فراتر از اين چيزها مي انديشيد. 🌷@shahidabad313 🌷 دلش مي خواست همسرش داشته باشد. مي گفت دوست ندارم همسرم به شبکه هاي اجتماعي و تلويزيون و... داشته باشد.🌷 اخبار را پيگيري مي كرد، اما به راديو و تلويزيون و نداشت.وقتش را پاي سريال ها و فيلم ها نمي كرد. مي گفت خيلي از اين برنامه ها وقت را مي دهد. ⚘@pmsh313 💢از نظر او بدون اين ها زيباتر بود. چند جايي هم در☀️ براي رفته بود اما...بار آخر با پدرش كرد و گفت: بايد با من به☀️ بياييد. من رفته ام و از من خواسته اند با خانواده ات به بيا. 🌷@shahidabad313 📌روزهاي آخر كارهاي خودش را هماهنگ كرد. حدود هزاران براي خريد. چندين هزار و هم طراحي و چاپ کرد و با خودش برد.خواهرش مي گفت: آخرين بار وقتي🌷 به☀️ رفت، يک با دست خط کاملاً معمولي که پاک نويس هم نشده بود داخل پيدا كرديم. ⭐در آنجا نوشته بود: حجاب هاي امروزي بوي☀️ (علیها السلام) نمي دهد حجابتان را زهرايي کنيد.پيرو خط باشيد. اگر دنبال اين باشيد، به آن چيزي که مي خواهيد مي رسيد همان طور که من رسيدم. راهپيمايي نُه دي يادتان نرود. 🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊 💥روایتگری شهدا ✅ @shahidabad313 🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
💚زندگينامه❤️ 💚تاثیر شخصیتی از شاگردی علامه جعفری(ره)❤️ 💚معلمی فداکار و اهل ورزش❤️ 💚هميشه از خدا ميخواســت🌟 بماند❤️ 💚سالهاست كه ☀️ و در فكه مانده تا خورشيدي باشد براي راهيان نور❤️ 💢ابراهيم در اول ارديبهشــت ســال 1336 در محله🌷 الله سعيدي(ره) حوالي ميدان خراسان ديده به هستي گشود.او چهارمين فرزند خانواده بشــمار ميرفت. با اين حال پدرش، مشــهدي محمد حسين، به او خاصي داشت.او نيز خويش را به درستي شناخته بود. پدري که با شغل بقالي توانسته بود فرزندانش را به بهترين نحو نمايد. 💢ابراهيم نوجوان بودکه تلخ يتيمي را چشــيد. از آنجا بود که همچون مردان بزرگ، زندگي را به پيش برد. دوران دبســتان را به💼 مرحوم آیت الله رفت و دبيرســتان را نيز در مدارس ابوريحان و کريمخان زند. 💢ســال 1355 توانســت به دريافت نائل شود. از همان سالهاي پاياني دبيرستان مطالعات غير درسي را نيز شروع كرد.حضور در وحدت اســامي و همراهي و شاگردي استادي نظير علامه محمد تقي جعفري(ره)بسيار در رشد شخصيتي ابراهيم موثر بود. 💢در دوران پيروزي انقلاب شجاعتهاي بسياري از خود نشان داد.او همزمــان بــا بــه کار در بازار تهران مشــغول بود. پس از انقلاب در سازمان و بعد از آن به آموزش و پرورش منتقل شد. 💢ابراهيــم در آن دوران همچون معلمي فداکار به تربيت فرزندان اين مرز و بوم مشغول شد.او اهل ورزش بود. با ورزش پهلوانان يعني ورزش باســتاني شــروع کرد.در واليبال وکشــتي بي نظيربود. هرگز در هيچ ميداني پا پس نکشيد و مردانه مي ايستاد. 💢مردانگــي او را ميتوان در ارتفاعات ســر به فلک کشــيده بازي دراز و گيلان غرب تا دشتهاي سوزان جنوب مشاهده کرد. حماســه هاي او در اين مناطق هنــوز در اذهان ياران قديمي جنگ تداعي ميکند. 💢در والفجر مقدماتي پنج روز به همراه بچه هاي گردانهاي کميل و حنظله درکانالهاي فكه مقاومت کردند. اماتسليم نشدند. ســرانجام در 22 بهمن سال 1361 بعد از فرســتادن بچه هاي باقيمانده به عقب، تنهاي تنها با خدا همراه شد. ديگركسي او را نديد. 💢او هميشه از خدا ميخواســت🌟 بماند، چرا كه گمنامي صفت ياران محبوب خداست.خدا هم دعايش را مســتجاب كرد. ابراهيم سالهاست كه☀️ و در فكه مانده تا خورشيدي باشد براي راهيان نور. 🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷 ☀️روایتگری شهدا ✅ @shahidabad313 🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷
🍃هر وقت که می رفت تبلیغ، یک کیسه نان خشک و پنیر هم با خودش می برد. فکر میکردم میخواهد در محل تبلیغش زندگی کند و با خودم کلنجار می رفتم که شیخ مهدی اهل این کارها و فیلم بازی کردن برای نبود، هر طور در خانه می کرد، بیرون هم همین بود، حالا چی شده که این کار را میکند؟! 🍃همین سوال باعث شد تا در یکی از سفرهای تبلیغی اش به زور همراهش بروم. وقتی به محل تبلیغ که روستای کوچکی بود رسیدیم تازه دو زاری ام افتاد. شیخ مهدی همیشه عادت داشت بین کارهایی که میخواهد انجام دهد، سخت ترین ها را انجام بدهد برای همین در تبلیغ هم روستاهایی را انتخاب می کرد که بر اثر تبلیغات ذهنیت منفی ای به دین و روحانیت داشتند تا آنجا که حتی حاضر نبودند نان خالی به بفروشند و شیخ مهدی مجبور بود تا با همان نان خشک و پنیر روزگارش را بگذراند اما این هیچ تاثیری در تبلیغ او نداشت. 🍃 برای اهالی آن روستا در تبلیغ و تبیین دین آنچنان سنگ تمام می گذاشت که یادم هست وقتی ایام تبلیغ تمام شدمردم همان روستا آمدند و با اشک و آه و به اصرار از او خواستند تا باز هم به آنجا برود اما شیخ مهدی بنایش این بود که در آن روستا کارش را کرده و را در اهالی ایجاد کرده، بقیه کار را یک نفر دیگر باید بیاید انجام دهد. 🍃برای همین سال بعد با وقت تبلیغی بعد می رفت به یک روستای صفر کیلومتر دیگر و روز از نو روزی از نو. بیخود نبود که شیخ مهدی شاه آبادی فرزند بزرگ استاد حضرت امام رضوان الله علیهم آنطور چشم خدا را گرفت که با خلعت فاخر شهادت او را برای خودش جدا کرد. 🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊 ☜【 روایتگری_شهدا】 ✅ @shahidabad313 🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊