eitaa logo
روایتگری شهدا
23.7هزار دنبال‌کننده
12.4هزار عکس
5.7هزار ویدیو
84 فایل
🔰 #مقام_معظم_رهبری: 🌷 #شهدا را برجسته کنید،سیمای #منوّر اینها را درست در مقابل چشم جوانها نگه دارید. 🛑لطفا برای نشر مطالب با #مدیر_کانال هماهنگ باشید.🛑 📥مدیر کانال(شاکری کرمانی،راوی موسسه روایت شهدا،قم) 📤 @majnon313
مشاهده در ایتا
دانلود
📖 💐 شهیدی ڪه قرض های تفحص ڪننده خود را با دستان خود پرداخت ڪرد. 🌷 🌷 🔻بخش اول 🔸می گفت: اهل تهران بودم و پدرم از بازار تهران.... 🔹علیرغم مخالفت شدید خانواده و به خاطر عشقم به ، حجره ی پدر را ترڪ ڪردم و به همراه بچه های لشڪر ۲۷ محمد رسول الله (ص) راهی مناطق عملیاتی شدم ... 🔸یڪبار رفتن👣 همان و پای ثابت گروه تفحص شدن همان☺️... بعد از چند ماه، خانه ای در اهواز اجاره ڪردم و را هم با خود همراه ڪردم ... 🔹یڪی دو سالی گذشته بود و من و همسرم این مدت را با مختصر گروه تفحص می گذراندیم ... سفره ی ساده ای پهن می شد اما دلـ💞ـمان، از یاد خدا شاد بود و زندگیمان، با عطر عطرآگین ... تا اینڪه... 🔸 زنگ خورد و خبر دادند ڪه دو پسر عمویم ڪه از بازاری های تهران بودند برای ڪاری به اهواز آمده اند و ما خواهند شد ... 🔹آشوبی در دلم پیدا شد ... حقوق بچه ها چند ماهی می شد ڪه از تهران نرسیده بود و من این مدت را با گرفتن از بازار گذرانده بودم ... نمی خواستم شرمنده ی اقوامم شوم ... 🔸با همان حال به محل ڪارم رفتم و با بچه ها عازم شدیم .... 🔹بعد از زیارت و توسل به شهدا ڪار را شروع ڪردیم و بعد از ساعتی و پلاڪ شهیدی نمایان شد ... ... فرزند سید حسین... اعزامی از ساری... گروه غرق در به ادامه ی ڪار پرداخت اما من ... 🔸استخوان های مطهر شهید را به انتقال دادیم و ڪارت شناسایی شهید به من سپرده شد تا برای استعلام از لشڪر و خبر به خانواده ی شهید، به بنیاد شهید تحویل دهم ... ✍️ منبع: مشرق نیوز ... 🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊 💥روایتگری شهدا ✅ @shahidabad313 🆔 @majnon313 🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊 🌹 🕊🕊🕊 ✨اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ 💖✨وآلِ مُحَمَّدٍ 💖✨وعَجِّلْ فَرَجَهُمْ
الهجران عقوبه العشق هجران، تاوان #عشق است! حضرت علی (ع) 🍀دلتنگیهای این روزها دی ۱۳۶۵ ارتفاعات قلاویزان مهران همراه #سید_محمد_هاتف دوست و برادر عزیزی که با هم #عقد_اخوت بستیم 🍀بهمن ۱۳۶۵ در عملیات کربلای ۵ در #شلمچه #سید_محمد جاودانه شد 🍀حدود ۱۵ سال بعد  #غریب و بی کس، بر سر باقی مانده پیکرش  ستاد #معراج شهدای تهران حمید داوود آبادی 🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊 💥روایتگری شهدا ✅ @shahidabad313 🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
💚سعادت با کتاب❤️ ✔️راوی: خواهر شهید 👈سال هاي آخر☀️ را به مي آمد.هميشه با ورود به ابتدا به☀️ مي رفت و موقع بازگشت به☀️ هم به☀️ مي رفت. 🌷@shahidabad313 💢در شب هاي☀️ با هم به🕌 و دعاي مي رفتيم.برخي شبها نيز با هم به🕌 و دعاي مي رفتيم. چه شبها و روزهايي بود. ديگر تكرار نمي شود. ⚘@pmsh313 🌷 در كنار كارهاي و به كارهاي هنري هم مشغول شده بود.يادم هست كه در رايانه ي شخصي او تصاوير بسيار زيبايي ديدم كه توسط خود🌷 كار شده بود؛ تصاوير🌷 كه توسط فتوشاپ آماده شده بود. 🌷@shahidabad313 💢بودن در آن روزها كنار🌷 براي ما دنيايي از بود.در اين آخرين#رفتار و او خيلي تغيير كرده بود؛ معنوي تر شده بود.يك شب از برادرم سؤال كردم چطور اين قدر كردي؟ ⚘@pmsh313 🌟گفت: كتابي هست به نام واقعاً اگر كسي مي خواهد به يا به_سعادت برسد، بايد هر يك از اين را بخواند.بعد خودش را آورد و از روي براي ما مي خواند و مي گفت به اين توصيه ها كنيد تا به برسيد. 🌷@shahidabad313 📌مثلاً، يك مي گفت: سعي كنيد شما بيشتر از حرف زدن باشد.هر حرفي مي خواهيد بزنيد كنيد كه آيا دارد يا نه؟! بي دليل نزنيد كه خيلي از صحبت هاي ما به و و ... مي شود. ⚘@pmsh313 🍁شب بعد درباره ي و#حرف زد.اينكه در شوخي ها كسي را نكنيم. افراد را به خاطر و ... مورد قرار ندهيم.البته خودش هم قبل از همه اين موارد را مي كرد. 🌷@shahidabad313 🍁شب ديگر درباره ي اين كرد كه در و سرتان را بالا نگيريد. با صداي بلند در جلوي#حرف نزنيد.سعي كنيد سر به زير باشيد. اگر با زياد و بي دليل كند، و او از دست مي رود. يك در و اوست. ⚘@pmsh313 🍀روز بعد به و رفت تا مقداري وسايل لازم براي را تهيه كند.آن وقتي به آمد يك براي ما آورده بود. را به ما داد. هنوز اين را داريم و به توصيه ي🌷 آن را مي خوانيم و سعي در كردن آن داريم. 🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊 💥روایتگری شهدا ✅ @shahidabad313 🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
26.47M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
‌‌‌‌‌‌‌┄✦۞✨✺‌﷽‌‌‌✺✨۞✦┄ آخرین عشق است🕊🌹 ❣الهے اگر جز سوختگان را به ضیافت عنداللهی نمی‌خوانی، ما را بسوز آنچنان که هیچ‌کس را آنگونه نسوخته باشے . پایان نیست، آغاز است، تولدے دیگر است در جهانی فراتر از آنکه عقل زمینی به ساحت قدس آن راه یابد. تولد ستاره‌اے است که پرتو نورش عرصه زمان را در می‌نوردد و زمین را به نور رَب‌ُالاَرباب اشراق مے بخشد.  قلبی است که خون حیات را در شریان‌های سپاه حق می‌دواند و آن را زنده نگه مے دارد. ✍، سیّد مرتضے آوینی🌹 💎اینجا آرامگاه ، سلیمانے است . نائب الزیاره تمام دوستان هستم.🌷🌷🌷 🌹🕊 🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊 ☜【 روایتگری_شهدا】 ✅ @shahidabad313 🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
🏷  ✫⇠بہ روایت همسر(غاده جابر) ✫⇠قسمت : بیست و نهم 🍃می گفت: هر چیزی از عشق زیبا است تو به ملکیت توجه می کنی من مال خدا هستم ،همه این وجود مال خدا هست برایش نوشتم:کاش یکدفعه پیر بشوی من منتظر پیرشدنت هستم که نه کلاشینکف تو را از من بگیرد و نه جنگ و او جواب داد که: این خودخواهی است 🍃اما من خودخواهی تو را دوست دارم این فطری است اما چطور مشکلات حیات را تحمل نمی کنی ؟ من تو را می خواهم محکم مثل یک کوه ،سیال و وسیع مثل یک دریا ابدیت، تو می گویی ملک ؟ ملکیت ؟تو بالاتر از ملکی من از شما انتظار بیشتر دارم . 🍃من می بینم در وجود تو کمال و جلال و جمال را تو باید در این خط الهی راه بروی تو روحی ، تو باید به بروی ، تو باید کنی،چطور تصور کنم افتادی در زندان شب تو طائر قدسی ، می توانی از فراز همه حاجز ها عبور کنی می توانی در تاریکی پرواز کنی 🍃هر چند تا روزی که مصطفی شهید شد ، تا شبی که از من خواست به شهادتش راضی باشم ،نمی خواستم شهید بشود آن شب قرار بود مصطفی تهران بماند گفته بود روز بعد بر می گردد ، عصر بود و من در ستاد نشسته بودم ، در اتاق عملیات آن جا در واقع اتاق مصطفی بود و وقتی خودش آنجا نبود کسی آن جا نمی آمد ولی ناگهان در اتاق باز شد ،من ترسیدم ، فکر کردم چه کسی است ، که مصطفی وارد شد تعجب کردم ، قرار نبود برگردد. او مرا نگاه کرد ،گفت: مثل این که خوشحال نشدی دیدی من برگشتم ؟ من امشب برای شما برگشتم . 🍃گفتم: نه مصطفی ! تو هیچ وقت برای من برنگشتی برای کارت آمدی مصطفی با همان مهربانی گفت: امشب برگشتم بخاطر شما از احمد سعیدی بپرس ، من امشب اصرار داشتم به اهواز برگردم ، نبود تو می دانی من در همه عمرم از هواپیمای خصوصی استفاده نکرده ام ، ولی امشب اصرار داشتم برگردم ،با هواپیمای خصوصی آمدم که این جا باشم من خیلی حالم منقلب بود گفتم: مصطفی من عصر که داشتم کنار کارون قدم می زدم احساس کردم آنقدر دلم پر است که می خواهم فریاد بزنم خیلی گرفته بودم 🍃احساس کردم هر چه در این رودخانه فریاد بزنم ، باز نمی توانم خودم را خالی کنم مصطفی گوش می داد ، گفتم: آنقدر در وجودم عشق بود که حتی اگر تو می آمدی نمی توانستی مرا تسلی دهی او خندید و گفت :تو به عشق بزرگتر از من نیاز داری و آن است... ☀️  @shahidabad313 ╰━━🌷🕊🌼🕊🌷━━╯