#مهربانی_یک_کودک_که_بعدا_شد: یک فرمانده جاویدالاثر
روزی از مدرسه به خانه میآید، در حالی که گونهها و دستهای سرخ و کبودش، حکایت از عمق سرمایی میکند که در جانش رسوخ کرده است. پدرش همان شب تصمیم میگیرد که پالتویی برایش تهیه کند. دو روز بعد با پالتویی نو و زیبا به مدرسه میرود. غروب که از مدرسه برمیگردد با شدت ناراحتی، پالتو را به گوشه اتاق میافکند. همه اعضای خانواده با حالت متعجب به او مینگرند، و مهدی در حالی که اشک از دیدگانش جاری است، میگوید: “چگونه راضی میشوید من پالتو بپوشم در حالیکه دوست بغلدستی من در کنارم از سرما بلرزد...
تا اینکه پدرآقامهدی یک کاپشن هم برای دوستش خرید و برای اینکه دوستش ناراحت نشه سر صف مدرسه هردو کاپشن به آقامهدی ودوستش هدیه دادند...
#شهید_باکری
#شهید_مهدی_باکری
#الله_بنده_سی
#جاویدالاثر
#آقای_شهردار
#مهندس
@shahidbakeri31
#مهندس
هیچ کس تو جبهه نمی دانست #مهندس است. شهیدصیادشیرازی فرمانده ارتش می گفت: من تا سالها نمی دانستم این جوان متواضع و فروتن ؛ اما زیرک وفعال؛ مهندس است.واو رافقط به عنوان یک بسیجی ساده می شناختم. او بجز بسیجی هایش در دل ارتشی ها هم نفوذ کرده بود.موقع ادغام نیروهای س پ ا ه و ارتش برای شرکت در بعضی عملیات ها، برادران ارتشی برای بودن در کنار او باهم رقابت می کردند😊
#شهیدباکری
#شهید_مهدی_باکری #فرماندهیدرجنگماامامتبود #فرقهستبینبرووبیا
#آقای_شهردار #مهندس #الله_بنده_سی #عملیات_بدر
@shahidbakeri31
#من و #تو و #آن_بسیجی_یكی_هستیم؛ اسم و رسم برای راحتی كار است!!
روایتی خواندنی از سردار شهید مهدی باكری فرمانده لشكر 31 عاشورا بر گرفته از كتاب«پا به پای شهدا : شناسایی شب اول خیلی سخت بود. دوربین دید در شب، یكی داشتیم كه نوبتی از آن استفاده می كردیم. عراقی ها هم راه به راه سنگر كمین زده بودند. درگیر شدیم و دو نفر هم اسیر شدند. سختی های كار را برایش گفتم. گفت: حالا كه اینطور است من هم می آیم.
گفتم: #فرمانده_لشكر_كه_نباید_بیاید_جلو! وظیفه ماست كه برویم. گفت: حرفش را هم نزن. داخل این جنگ اگر هم میبینی اسم و رسم برای ما درست كرده اند، فقط برای راحتی كار است وگرنه من و تو و آن بسیجی یكی هستیم!!
آمدنش خطرناك بود، ولی آمد. آن شب شناسایی مان موفق بود.
#شهید_باکری
#شهید_مهدی_باکری
#فرمانده_بسیجی
#مهدی_عادی_نبود
#الله_بنده_سی
#آقای_شهردار
#خدایا_مرا_پاکیزه_بپذیر
@shahidbakeri31
#بیت_المال
#شهید_مهدی_باکرے
#آقا_مهدى_باكرى براى بيت المال اهميت زيادى قائل بود و هيچ چيزى او را بيش از بی دقتى در حفظ #بيت_المال رنج نمی داد. آقاى باقر طريقت در اين باره میگويد:
روزى مهدى، آقا مهدى به من زنگ زد و گفت: «چند صد نفر از خواهران را بفرست به سد دِز، تعدادى پتو آنجا هست كه يك بار مصرف شده اند اگر آنها را بشويند قابل استفاده خواهند شد. ما هم صد و چند نفر از خواهران حزب اللهى را فرستاديم، نزديك به يك ماه و نيم آنجا ماندند و حدود يكصد هزار تخته پتو را كه دور انداخته شده بودند، شُستند. همچنين تعداد زيادى چادر صحرايى بود كه آن قسمت از چادر كه با خاك تماس داشت پوسيده بود. عدهاى چادردوز پيدا كرديم و چادرها را دوختند و دوباره قابل استفاده كردند.
#آقامهدیچنینبود....
#شهید_باکری
#شهید_مهدی_باکری
#شهدا_و_بیتالمال
#آقای_شهردار
#الله_بنده_سی
#خدایا_مرا_پاکیزه_بپذیر
@shahidbakeri31
#فرماندهای_که_عاشق_بسیجیها_بود..
یکی از همرزمان شهید عالی مقام؛ مهندس مهدی باکری فرمانده دلاور لشکر31 عاشورا می گوید : « آقا مهدی #دوشنبهها و #پنجشنبهها را #روزه می گرفت ، یکروز در جبهه حاج عمران ، ناهار قرارگاه مرغ بود ، آقا مهدی که با سر و وضعی خاکی و و خسته از خط برگشته بود ، به سر سفره آمد و تا چشمش به غذا افتاد ، گفت آیا #بسیجیها هم الآن مرغ می خورند ؟ و وقتی با سکوت همرزمان خود مواجه شد ، مرغ را کنار گذاشت و به خوردن برنج اکتفا کرد..
#بلهآقامهدیچنینبود...
#شهیدباکری
#شهید_مهدی_باکرے
#الله_بنده_سی
#آقای_شهردار
#مهندس
#خدایا_مرا_پاکیزه_بپذیر
#بسیجی
#جاویدالاثر
#عملیات_بدر
#فرمانده_لشکر۳۱عاشورا
@shahidbakeri31
ﻧﺤﻮﻩ_ﺷﻬﺎﺩﺕ_شهید_مهدی_باکری:
ﺑﻌﺪ ﺍﺯ #ﺷﻬﺎﺩﺕ ﺑﺮﺍﺩﺭﺵ ﺣﻤﻴﺪ ﻭ ﺑﺮﺧﻲ ﺍﺯﻳﺎﺭﺍﻧﺶ، ﺭﻭﺡ ﺩﺭ ﻛﺎﻟﺒﺪ ﻧﺎﺁﺭﺍﻣﺶ ﻗﺮﺍﺭ ﻧﺪﺍﺷﺖﻭﻣﻌﻠﻮﻡ ﺑﻮﺩ ﻛﻪ ﺑﻪ ﺯﻭﺩﻱ ﺑﻪ ﺟﻤﻊ ﺁﻧﺎﻥ ﺧﻮﺍﻫﺪ
ﭘﻴﻮﺳﺖ، ﭘﺎﻧﺰﺩﻩ ﺭﻭﺯ ﻗﺒﻞ ﺍﺯﻋﻤﻠﻴﺎﺕ ﺑﺪﺭ ﺑﻪﻣﺸﻬﺪ ﻣﻘﺪﺱ ﻣﺸﺮﻑ ﺷﺪ ﻭ ﺑﺎ ﺗﻀﺮﻉ ﺍﺯ
ﺁﻗﺎﻋﻠﻲ ﺑﻦ ﻣﻮﺳﻲ ﺍﻟﺮﺿﺎ(ﻉ)ﺧﻮﺍﺳﺘﻪ ﺑﻮﺩ ﻛﻪ
ﺧﺪﺍﻭﻧﺪ ﺗﻮﻓﻴﻖ #ﺷﻬﺎﺩﺕ ﺭﺍ ﻧﺼﻴﺒﺶ ﻧﻤﺎﻳﺪ😔ﺳﭙﺲ ﺧﺪﻣﺖ ﺣﻀﺮﺕ ﺍﻣﺎﻡ ﺧﻤﻴﻨﻲ(ﺭﻩ) ﻭﺣﻀﺮﺕ ﺁﻳﺖ ﺍﻟﻠﻪ ﺧﺎﻣﻨﻪ ﺍﻱ ﺭﺳﻴﺪ ﻭ ﺑﺎ ﮔﺮﻳﻪ ﻭﺍﺻﺮﺍﺭ ﻭ ﺍﻟﺘﻤﺎﺱ ﺩﺭﺧﻮﺍﺳﺖ ﻛﺮﺩ ﻛﻪ ﺑﺮﺍﻱ #ﺷﻬﺎﺩﺗﺶ ﺩﻋﺎ ﻛﻨﻨﺪ...
ﺳﺮﺍﻧﺠﺎﻡ ﺍﻳﻦ ﻓﺮﻣﺎﻧﺪﻩ ﺩﻻﻭﺭ ﺩﺭ ﻋﻤﻠﻴﺎﺕ ﺑﺪﺭ با رمز #یافاطمهالزهرا(س)
ﺩﺭ ﺗﺎﺭﻳﺦ 25 ﺍﺳﻔﻨﺪ 1363 ، ﺩﺭ ﻧﺒﺮﺩﻱ ﺩﻟﻴﺮﺍﻧﻪ،
ﺑﺮﺍﺛﺮ ﺍﺻﺎﺑﺖ #ﺗﻴﺮ_ﻣﺴﺘﻘﻴﻢ ﻣﺰﺩﻭﺭﺍﻥ ﺑﻌﺜﯽ،
ﻧﺪﺍﻱ ﺣﻖ ﺭﺍ ﻟﺒﻴﻚ ﮔﻔﺖ ﻭ ﺑﻪ ﻟﻘﺎﻱ ﻣﻌﺸﻮﻕ
ﻧﺎﻳﻞ ﮔﺮﺩﻳﺪ.وبه دریا پیوست.
#آقامهدی نمیدونم دقیقا کجایی؟ امامیدونم به #اروند پیوستی و #دریا شدی... ویک وجب از خاک کشور را اشغال نکردی...دریایی بودی ودریا شدی..آقامهدی امیدوارم دراین روزشهادتت هوای تمام دوستدارانت راداشته باشید ودعاگویشون باشید که همه التماس دعا دارند...
#شهید_مهدی_باکری
#سالروز_شهادت
#فرمانده_لشکر۳۱عاشورا
#جاویدالاثر #مهندس #الله_بنده_سی
#خدایا_مرا_پاکیزه_بپذیر
#به_وقت_دلتنگی
#یافاطمهالزهراسلامعلیها
#یک_غریبه_دلتنگ_یاران (شهیدان)
۲۵اسفند۹۹ بوقت ۲۵اسفند۶۳ #سالروزشهادتشهیدمهدیباکری ___صلوات
#به_امید_دیدار
یاعلی
@shahidbakeri31
#آقامهدیاینچنینبودکهشهیدشد!!! آیاماهم اینچنین هستیم واقعا؟؟؟!!!
#با_افراد_مستضعف و #کمدرآمد ترجیح میداد رفت و آمد کند...
آقامهدی، #شهردار که بود پایین منطقه فرودگاه قدیم چند خانواده را شناسایی کرد و با حقوق 2800 تومانی که میگرفت، چند خانواده را تحت پوشش قرار داده بود. با افراد مستضعف و کمدرآمد حتی در فامیل، ترجیح میداد رفت و آمد کند. به بچههای یتیم در پرورشگاه ارومیه عنایت و محبت خاصی داشت. میگفت شرایط زندگیمان طوری که بتوانیم دو تا از آنها را بیاوریم خانه و سرپرستی کنیم خیلی خوب است...
#شهید_مهدی_باکری
#آقا_مهدی_چنین_بود
#آقای_شهردار
#شهردار
#الله_بنده_سی
#سادگی_فرمانده
#بیادعا #مردمی #مردم_ضعیف #انتخابات #انقلابی #دلسوز #رایماسرنوشتسازهست
#چون_مدیون_خون_شهداییم
#راه_شهدا_را_ادامه_بدهیم
#صلوات
@shahidbakeri31
مي گفت: اطلاعاتي بايد آموزش ببينه... جوري که کار با قطب نما و دوربين مادون و گراگيري و از اينحرفا . ملکهي ذهنش بشه..بچه ها را برديم بيابان. بيست کيلومتري قرارگاه؛ خودشان برگشتند .براي اين که ثابت کنند کارشان را بلدند، دو تا موتور و وسايل تدارکات و يک ضبط صوت هم از تدارکات برداشتند😊 بي سر و صدا!! به مسئول تدارکات کارد مي زدي، خونش در نمي آمد. آقا مهدي هم خوش حال بود و مي خنديد😊 گفت: با اينا کاري نداشته باشين...
#شهید_مهدی_باکری
#الله_بنده_سی
#فرمانده_لشکر۳۱_عاشورا
@shahidbakeri31
#فرمانده_نجیب
وصیت به مادرم و خواهران و برادرانم و اهل فامیل:
بدانید اسلام تنها راه نجات و سعادت ماست،همیشه به یاد خدا باشید و فرامین خدا را عمل کنید،پشتیبان و از ته قلب مقلد امام باشید،اهمیّت زیاد به دعاها و مجالس #یاداباعبدالله و #شهدا بدهید
#یاد_اباعبدالله
#یاد_شهدا
#وصیت_شهدا
#شهید_مهدی_باکرے
#فرمانده_لشکر۳۱_عاشورا
#الله_بنده_سی
#اللهم_عجل_لوليك_الفرج
#بر_شهدا_صلوات
@shahidbakeri31
#خاطره
سوار بر ماشین داشتیم می رفتیم جایی.
هوا به شدت گرم بود،
اما جرأت نمی کردم کولر روشن کنم!
#بالاخره طاقت گرما رو نیاوردم و کولر ماشین رو روشن کردم!
یهو آقا مهدی نگام کرد و گفت:
#الله_بنده_سی!
می دونی کولر رو که روشن می کنی، مصرف بنزین بیت_المال بالا میره؟
خاموش کن!
#قیامت چه جوابی داریم به شهدا بدیم؟
مگه بچه ها توی سنگر، زیر کولر نشستند که تو کولر روشن می کنی؟
#شهید_مهدی_باکری
#فرمانده_لشکر ۳۱عاشورا
#صلوات
@shahidbakeri31
#خاطره
سوار بر ماشین داشتیم می رفتیم جایی.
هوا به شدت گرم بود،
اما جرأت نمی کردم کولر روشن کنم!
#بالاخره طاقت گرما رو نیاوردم و کولر ماشین رو روشن کردم!
یهو آقا مهدی نگام کرد و گفت:
#الله_بنده_سی!
می دونی کولر رو که روشن می کنی، مصرف بنزین بیت_المال بالا میره؟
خاموش کن!
#قیامت چه جوابی داریم به شهدا بدیم؟
مگه بچه ها توی سنگر، زیر کولر نشستند که تو کولر روشن می کنی؟
#شهید_مهدی_باکری
#فرمانده_لشکر ۳۱عاشورا
#صلوات
@shahidbakeri31