بسم الله قاصم الجبارین
نوشت با خون که《ضاقَ صَدري》، نوشت با او قرار دارم
که دوستانم تمام رفتند و منتظر بیشمار دارم
چه شام پر نور رازگونی، چه فصل سرسرد واژگونی
که زمهریر است و من در آتش، بهار دارم، بهار دارم
دویدم و کو به کو دویدم، به وقت شام آخرش رسیدم
زیارت و جمعه و شهادت، چقدر گل در کنار دارم
خوش است آئین سربهداری، خوش است یک عمر بیقراری
بسوز دست و سر و تنم را، که سر به دامان یار دارم
اگرچه افتد به خاک دستم، علم به دوشش همیشه هستم
شهید زندهست آی دشمن، هنوز من با تو کار دارم
به نیزه جاری أنالحق من، به شطّ خون است زورق من
شبیه خود بین این جوانان هزارها در هزار دارم
#فائزه_زرافشان
#پویش_شعر_سردار_دلها
#شاعران_جوان_میبد
@shere_meybod
بسم الله قاصم الجبّارین
زمستان است و صبح سرد، داغى در بغل دارد
خبر تلخ است اما طعم احلى من عسل دارد
دل شاعر پر از درد است، اما باز هم امشب
قراری سبز با شعر شهادت، با غزل دارد
گلوی واژه ها را می فشارد بغض سنگینی
غزل مرثیه در هجران مردی بی بدل دارد
تو آن تک بیت نابی که به دیوان وطن باقی است
خوشا خط و زبانی که تو را ضرب المثل دارد
زبان چشمهایت را نمیفهمند عاقل ها
نگاهت معنی حی علی خیرالعمل دارد
تو رفتی و علی تنهاتر از پیش است، میدانم
نرو ای مالک اشتر، جهان صدها جمل دارد
به قطره قطره های خون پاکت لاله روییدست
زمین، گلپونه های پیکرت را در بغل دارد
قلم گردد اگر دست علمداران و سرداران
علم هرگز نمی افتد ستونی بی خلل دارد
تسلایی به غیر از انتقامت نیست در این غم
به هوش ای دشمن این هشدارها ضرب الاجل دارد
#سیدداوود_دهقانی
#علی_برزگری_خانقاه
#مهدی_کارگر_شورکی
#محمدرضا_اسلامی
#زهرا_دهقانی
#فائزه_زرافشان
#پویش_شعر_سردار_دلها
#شاعران_جوان_میبد
@shere_meybod
هدایت شده از شعر هیأت
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
با بستن سربند تو آرام شدند
در جادۀ عشق، خوشسرانجام شدند
از داغ غمت، خوشا شهیدانی که
با پهلوی تیرخورده گمنام شدند
#فائزه_زرافشان
✅ @ShereHeyat
💠 سیزدهمین بداههسرایی شعرای انقلابی شهرستان میبد در سوگ عمار انقلاب ؛ علامه مصباح یزدی (رضوان الله علیه) 💠
میان ظلمت دوران ما، نور خدا بودی
چراغ روشن انوار مصباح الهدی بودی
زلالِ راهت از دارالعباده سوی دارالعلم
کویر تشنه را سرچشمهای هستیفزا بودی
رواقِ فکرِ تو روشن، چراغِ زهد تو گیرا
که عمری همنشین مرقدِ آئینهها بودی
به باغ گونههایت خنده جاری بود تا بودی
چنان دریای جوشان از صفا، بیانتها بودی
برای "أَیْنَ عَمّار" ولیّ امر دورانت
چنان پیمانهای لبریز از "قالوا بَلی" بودی
شکستی، ضرب دیدی، ایستادی تا دم آخر
که با امواجی از توفان تهمت آشنا بودی
برای دستبوسی ولایت خم شدی، تنها
تویی که در غبار فتنهها قبلهنما بودی
مسیر پاک ما اندیشههای گرم و گیرایت
و دشمن میرود از دیدگاهت رو به نابودی
خدا قسمت کند یک سیب از اندیشههای تو
و یک یاقوت از قلبت که بی رنگ و ریا بودی
شبیه یک عقیق سرخ بر دستان ما رفتی
وداعت با قنوت آمیخت، غرق ربّنا بودی
میان خیمهی مولا، به لطفت یاد کن از ما
سحرهایی که بر سجّادهی سبز دعا بودی*
۹۹/۱۰/۱۷
#سیدداوود_دهقانی_فیروزآبادی
#ابوالفضل_امامی
#علی_برزگری_خانقاه
#مهدی_کارگر_شورکی
#وحید_کریم_بیکی
#مسلم_زارع
#فائزه_زرافشان
#کارگروه_شعر_آئینی_انقلابی
#جبهه_فرهنگی_انقلاب_اسلامی_میبد
#shere_meybod
بسم الله الرحمن الرحیم
💠 بداهه سرایی شاعران انجمن اوج هنر یزد به مناسبت شهادت مظلومانه ی امّ ابیها ، حضرت فاطمه سلام الله علیها 💠
باز از آتش و پروانه خبر آوردند
خبر از غربت شب های سفر آوردند
نیمه شب بود دلی در دل شب می نالید
چشمهایی خبر از اشک پدر آوردند
ناله ی «وا ابتاه» و حرم آل الله
خائنان اجر تو را خوش به ثمر آوردند
دست هاشان قلم از سوره ی "تَبَّت" باشد
که به کاشانه ی گل ، زخمِ تبر آوردند
تا که دودش همه جا گیر شود آن آتش
چند تایی به میان هیزم تر آوردند
از حرم دور شدند و به سقیفه رفتند
جای یک دسته ی گل تیغ و تبر آوردند
گونه ها را نم باران ، نم باران ، باران
بنشانید که دل را به شرر آوردند
بالِ پروانه میانِ در و دیوار بسوخت
قدسیان پشتِ درِ سوخته پَر آوردند
باد و طوفان زده بر باغ محمّد(ص) ، اکنون
گل پرپر شده را خون به جگر آوردند
آسمان بود و زمین بود و علی(ع) و زهرا(س)
خبر از بی کَسیِ شاهِ بشَر آوردند
جای گل بهر تسلای دل دخت نبی(ص)
آتش و غلغله و فتنه و شر آوردند
بعد از آن لحظه سوال است یتیمان علی(ع)
با چه حزنی شب خود را به سحر آوردند؟!
لشکر یک تنه ی شیرخدا ، نامردان
در پی کشتن تو چند نفر آوردند؟!
داشت باغ فدک از نام تو شأن و شرفی
گرچه در حقّ تو امّا و اگر آوردند
مدعی های دروغین خلافت به خدا
لکّه ای ننگ به دامان بشر آوردند
عشق، ققنوس شد و در تب آتش پر زد
لای خاکستر و خون، درّ و گهر آوردند
سنگ بر آینه خورد و دل احساس شکست
این خبر را به دو صد دیده تر آوردند
خبر از کوچه و سیلی و کل یاس کبود
پیش چشمان پر از خون پسر آوردند
لاله های علوی داغ به دل ها دارند
خبر از دفن شقایق به سحر آوردند
روی لب نام تو را زمزمه دارد باران
چشم ها پیش غمت ، گونه ی تر آوردند
با دلی سوخته و بال و پری سوخته تر...
داغ تازه ست که بر داغ جگر آوردند
این چه عطری ست که در شهر پریشان شده است
خبر از معرکه ی عشق مگر آوردند؟
قبر مخفی شما داغ دلم شد هر بار
که تن لاله ی جاوید الاثر آوردند
آسمان شعر شد آن لحظه که تابوت تو را
به رواقِ غزلِ اوج هنر آوردند
#عالیه_مهرابی
#اخوان_رحیمی
#فاطمه_امیری
#فاطمه_پوررضایی
#آذردخت_
#سیدعلی_میری_رکن_آبادی
#اکبر_علی_بیکی
#آصفه_کریم_الدینی
#فائزه_زرافشان
#اسماعیل_پارسا
#غلامی_فاطمه
#صدیقه_کاظمی_پناه
#محمدرضا_اسلامی
#سلمان_صالحی_نیا
#ذریه_طباطبایی
#محمدکاظم_افتخاری_پور
#سیدداوود_دهقانی
#زهرا_جوانمردی
#فاطمه_یزدانی
#علی_برزگری
#محمدحسین_سلمانی_ندوشن
@shere_meybod
AUD-20210310-WA0031.mp3
10.34M
یا حمید بحق محمد (ص)
بدون معجزه دل می بری از آدم و عالم
سلام بر تو محمد (ص) ، سلام حضرت خاتم
درودها به حضورت رسیده اند ، یکایک
نفس به نام نکویت معطّر است ، دمادم
چه گویمت که ثناخوان توست حضرت عیسی (ع)
چه خوانمت که دعاگوی توست حضرت آدم (ع)
تویی که آیه ی نوری به قلب روشن قرآن
تویی شکفته ترین گل به باغ سوره ی مریم
بر التهاب جهان ، بارش نگاه تو درمان
به زخم های زمین ، فصل خنده های تو مرهم
بلند باد مقامت که عطر ناب اذانی
تویی که چشمه ی ایمان ، تویی که جان جهانی
#فائزه_زرافشان
@shere_meybod
#وداع_با_رمضان
#غزل
🔹بیخبر گذشت🔹
عطر بهار از سر کوه و کمر گذشت
پروانهوار آمد و پروانهتر گذشت
آبیتر از زلالی ترتیلها رسید
جاریتر از طنین دعای سحر گذشت
پیمانههای لب به لب از تشنگی کجاست؟
دورِ شکستهحالی چشمانِ تر گذشت
من زندهام به شادی این دست خاطرات
من زندهام به گرمی اینگونه سرگذشت
کو آسمان؟ کجاست رهایی؟ کجاست ماه؟
دردا دو روز عمر که بیبالوپر گذشت
زُل میزند به لحظۀ دلتنگی غروب
نخلی که روزگار بر او بیثمر گذشت
یک مصرع است و قصۀ هر سالۀ من است:
در خواب بودم و رمضان بیخبر گذشت
خوش باد حال آنکه در این ماه زنده شد
خوش باد حال آنکه در این ماه درگذشت
📝 #فائزه_زرافشان
🌐 shereheyat.ir/node/5514
✅ @ShereHeyat
@shere_meybod
گودال قتلگاه همین جاست، اینجا که بزم زخم و جنون است
اینجا که شروهخوان عزیزان، اینجا که دشت شیون و خون است
تَق تَق صدای تیر میاید ، جای اذان نفیر میاید
دشمن رسیده تا لب مقتل، آه این صدای پای قشون است
باید چه کرد این همه غم را، خون را ، شهید را و حرم را
شاهِ چراغ، حال دلم را ، از من سراغ گیر که چون است
درد آمده که مرد بگرید، بر جسمهای سرد بگرید
مرهم به غیر اشک ندارد، زخمی که از شماره فزون است
جز آه در بساط ندارم، آهی که کاخ ظلم بسوزد
با این شرار خانهبرانداز، دشمن به حدّ مرگ زبون است
#فائزه_زرافشان
@shere_meybod
بر شانه غمی نشسته چون بار گران
میسوزم و اندوه ندارد پایان
آخر به کدام جرم گلگون شدهای
ای کودک یک سالهی بینام و نشان
#فائزه_زرافشان
@shere_meybod
سجادهی گلگون تو مهد اعجاز
آغوش تو رو به آسمانها شد باز
از شاهچراغ پر زدی تا به کجا؟
ای چادر خونین تو بال پرواز
#فائزه_زرافشان
@shere_meybod
#شهید_آرمان_علیوردی
جوون لالهگون پرپر من
عقیق زخمی انگشتر من
غریب کشتن، غریب افتادی رو خاک
بخواب آروم علیّاکبر من
#فائزه_زرافشان
@shere_meybod
#میلاد_حضرت_صدیقه_طاهره_سلاماللهعلیها_مبارک
بگو به راه تو عطر سحر بیفشانند
فرشتگان خدا بال و پر بیفشانند
درختهای جهان را صدا بزن بانو
که پیش مقدم سبزت ثمر بیفشانند
و نخلها به هوایت به پای خاستهاند
مدینه را رطبی تازهتر بیفشانند
زمین بهشت، زمین دشت نور خواهد شد
غباری از سر کویت اگر بیفشانند
به قدر ارزنی از لطف تو نمیکاهد
بهار، عشق، غزل، هر قدر بیفشانند
بر این قریحهی بیجان که خاک درگه توست
به یمن نام تو ای کاش، زر بیفشانند
#فائزه_زرافشان
@shere_meybod
#قرآن_عزیز
رسیده است به دستم دوباره تازهبراتش
هزار شکر که باز است بابهای نجاتش
سری مباد تهی از تجلیّات خیالش
مباد جام دلی خالی از زلال حیاتش
هجوم ظهر کویر است، هان مسافر حیران
درآ به سایهی طوبی، به خیمهی حجراتش
نگاه کن به بلندای آسمانی آیات
که ریسه ریسه شکفته، شکوه ذات و صفاتش
خزان غم منشیند به شانهات که دمادم
بهار میوزد از آیههای صبر و صلاتش
به تلخکامی خود خو مکن، دل ای دل غمگین
که سورههای سرور است شاخههای نباتش
نشستهام سر سجادهی سکوت و تماشا
مگر سحر برسد جانفزاترین نفحاتش
نه صرف روح معانی، نه واژههای حجازی
مرا اسیر خودش کرده از جمیع جهاتش
به دست فاتحهاش زنده کرد باز دلم را
که بسته بود به اعجاز او حیات و مماتش
#فائزه_زرافشان
@shere_meybod
لشکری از باد
او لشکری از ابر و باد و آسمان دارد
هنگامۀ جنگ است و او دشمنکُشان دارد
او را سپاهی هست از ریگ بیابانها
او صف به صف، سربازهایی بینشان دارد
خاکستری بر جاست از اهریمنان، انگار
هر دانه شن در سینهاش آتشفشان دارد
تاریخ مبهوت است، دشمن از کجا خورده
این تیرهای غیب جا در لامکان دارد
آری، همان که وعدۀ نصرت به ما داده
یاریگرانی از کران تا بیکران دارد
صحرا به صحرا، پرچمش در باد میگوید:
هر کس که آمد زیر این بیرق، امان دارد
در راه دین، این سرزمین تنها نمیماند
تا چشم بر بالابلند آسمان دارد
✍🏻 #فائزه_زرافشان
🏷 #شعر_ضد_استکباری | #طوفان_طبس
🇮🇷 @Shere_Enghelab
@shere_meybod
من را به آبروی عزادارها ببخش
آقا به آه سینهزنانت مرا ببخش
من سر به زیر آمدهام، پا به پای اشک
یا معطی السوال، تو هم بیصدا ببخش
آقا مرا به رنگ شفقگون و در همِ
زلفی که غرق خون شده بر نی رها ، ببخش
من را به آه حسرت آن مادری که رفت
بی طفل شیرخوارهاش از کربلا ببخش
من را به ماهرویی پیغمبری که گشت
گلگون به زخمهای تنش نینوا ، ببخش
آقا مرا به حرمت دستی که رفت و رفت
شد دستگیر عالمیان از بلا ببخش
حقا که روسیاهتر از من ندیدهای
ای روسفید عالم و خون خدا ،
ببخش
#فائزه_زرافشان
@shere_meybod
#طوفان_الاقصی
این آیههای سورهی حشر است، هان به گوش!
در صور میدمند، هلا خفتگان، به هوش!
بالا بلندِ مأذنهها با اذان خوش است
زیباتر آنکه مسجدالاقصی زند خروش
میدان پر از تلألو " اللهُ اکبر " است
مهلت تمام! زوزهی بیدادها خموش!
سردار، صبح سورهی اسری دمیده است
جای تو خالی است در این بزمِ نوش نوش
طوفان شدهست، جان برادر، کجاستی؟
دستی برآر تا که بگیری علم به دوش
بسیار زخم دیده و سر خم نکرده است
جانم به استقامت این خاک سختکوش
این فتح ناب، از نفحات شهادت است
بوی بهار میدهد این دشت لالهپوش
#فائزه_زرافشان
@shere_meybod
هدایت شده از راحیل
#شهید_سید_رضی_موسوی
دیماه! بر جراحت دلها نمک نپاش
دیماه! ماه رفتن سردارها نباش
ای بغض تلخ، راه نفس بر گلو مبند
ای اشک شور، صورت ما را نده خراش
بالابلند مقبرهای دست و پا کنید
در خون تپیده قامت یک نخل خوشتراش
کشتند تا نباشد و خون میکند به پا
در رزمگاه سوریه فانوس زخمهاش
***
خوش بستهاید بار سفر را به کوی دوست
ما نیز همرکاب شما میشدیم، کاش!
#فائزه_زرافشان
https://eitaa.com/faeze_zarafshan