eitaa logo
تاریخ تشیع
177 دنبال‌کننده
2.7هزار عکس
4.5هزار ویدیو
28 فایل
کانال تاریخ تشیع همراه با عالیترین مطالب در حوزه های تاریخ، علوم سیاسی، اجتماعی، هنر، ادبیات، نجوم، دانستنیها، فایلها + پی دی اف تمامی مطالب معتبر هستند همراه با مرجع، منابع آورده می شوند. نظرات وپیشنهادات مدیرکانال: @uwiyut
مشاهده در ایتا
دانلود
🔰خطبه شریفه حضرت امام حسن مجتبی علیه أفضل الصلاة والسلام درباره صلح با ⁉️آیا حضرت علیه السلام با عمل صلح نسبت به معاویه، آن‌ غاصب را شرعی می‌دانست؟ ⁉️ آیا حضرت امام حسن علیه السلام با صلح معاویه، از خود دست کشیدند؟ ✅جواب شبهات‌تان راجع به مسئله صلح حضرت امام حسن علیه السلام و معاویه را در آن‌حضرت بیابید! 📝روزى امام حسن عليه السّلام در اجتماع مردم و معاويه بر منبر نشسته و پس از حمد و ثناى الهى فرمودند: اى مردم، معاويه پنداشته من او را شايستۀ خلافت مى‌دانم و خود را نه! دروغ بافته است، كه من به تصريح قرآن و نصّ نبوىّ بر تمام مردم از خودشان شايسته ترم، بخدا اگر مردم با من نموده و اطاعتم كرده و مى‌دادند آسمان و زمين ايشان را از باران و بركات خود بهره مند مى‌ساخت، و تو اى معاويه هرگز در آن به طمع نمى‌افتادى، و حال اينكه رسول خدا صلَّى الله عليه وآله فرموده: «امّت كار خود را به مردى واگذار نكرد در حالى كه ميانشان داناتر از او هست، جز آنكه پيوسته كارشان ميل به پستى و زوال دارد تا آنكه به آئين گوساله پرستى افتند» 🔸و بنى اسرائيل هارون را ترك گفته و به افتادند با اينكه مى‌دانستند كه هارون خليفۀ موسى بود، و اين امّت علىّ عليه السّلام را ترك گفتند با اينكه خود شنيدند كه رسول خدا صلَّى الله عليه وآله به علىّ عليه السّلام فرمودند: «تو در نزد من در منزلت همچون هارونى در نزد موسى؛ جز امر نبوّت كه پس از من ديگر پيامبرى نيست» 🔹و خود شخص رسول خدا از قوم خود به گريخت با اينكه ايشان را به خدا مى‌خواند، و اگر داراى اعوان و انصارى بود كه فرار نمى‌كرد، و من نيز اگر يار و داشتم هرگز با تو قرار داد صلح نمى‌بستم. 🔸 و حال آنكه خداوند عمل هارون را در سكوت جايز شمرده وقتى او را خوار و زبون داشته و نزديك بود او را به‌قتل رسانند، و او نيز هيچ يار و ياورى عليه ايشان نيافت، و خداوند رسول خود را در فرار از قوم مخيّر نمود هنگامى كه هيچ يار و ياورى عليه ايشان نيافت، و همچنين است كار من و پدرم؛ هنگامى كه امّت ما را تنها گذاشته و با ديگرى بيعت نمودند و ما يار و ياورى نيافتيم از جانب خداوند جايز است، و هر آينه اين سنّت و مثالهايى است كه مو به مو تكرار مى‌شود. 🔘اى مردم! اگر شما ميان شرق و غرب عالم را در جستجوى كسى زير پا نهيد كه زادۀ رسول خدا باشد جز من و برادرم كسى را نخواهيد يافت. 📚 كتاب سليم بن قيس ج٢ ص ٩٣٨ 📄اسکن yon.ir/CDX55 📚 الاحتجاج الطبرسي ج٢ ص ٦٦ 📄اسکن yon.ir/ByF7g 📚 بحار الأنوار ج٤٤ ص٢٢ 📄اسکن yon.ir/GbHCR 🗓٢۵ ربیع الاول سالروز علیه السلام با
هدایت شده از تاریخ تشیع
🔰خطبه شریفه حضرت امام حسن مجتبی علیه أفضل الصلاة والسلام درباره صلح با ⁉️آیا حضرت علیه السلام با عمل صلح نسبت به معاویه، آن‌ غاصب را شرعی می‌دانست؟ ⁉️ آیا حضرت امام حسن علیه السلام با صلح معاویه، از خود دست کشیدند؟ ✅جواب شبهات‌تان راجع به مسئله صلح حضرت امام حسن علیه السلام و معاویه را در آن‌حضرت بیابید! 📝روزى امام حسن عليه السّلام در اجتماع مردم و معاويه بر منبر نشسته و پس از حمد و ثناى الهى فرمودند: اى مردم، معاويه پنداشته من او را شايستۀ خلافت مى‌دانم و خود را نه! دروغ بافته است، كه من به تصريح قرآن و نصّ نبوىّ بر تمام مردم از خودشان شايسته ترم، بخدا اگر مردم با من نموده و اطاعتم كرده و مى‌دادند آسمان و زمين ايشان را از باران و بركات خود بهره مند مى‌ساخت، و تو اى معاويه هرگز در آن به طمع نمى‌افتادى، و حال اينكه رسول خدا صلَّى الله عليه وآله فرموده: «امّت كار خود را به مردى واگذار نكرد در حالى كه ميانشان داناتر از او هست، جز آنكه پيوسته كارشان ميل به پستى و زوال دارد تا آنكه به آئين گوساله پرستى افتند» 🔸و بنى اسرائيل هارون را ترك گفته و به افتادند با اينكه مى‌دانستند كه هارون خليفۀ موسى بود، و اين امّت علىّ عليه السّلام را ترك گفتند با اينكه خود شنيدند كه رسول خدا صلَّى الله عليه وآله به علىّ عليه السّلام فرمودند: «تو در نزد من در منزلت همچون هارونى در نزد موسى؛ جز امر نبوّت كه پس از من ديگر پيامبرى نيست» 🔹و خود شخص رسول خدا از قوم خود به گريخت با اينكه ايشان را به خدا مى‌خواند، و اگر داراى اعوان و انصارى بود كه فرار نمى‌كرد، و من نيز اگر يار و داشتم هرگز با تو قرار داد صلح نمى‌بستم. 🔸 و حال آنكه خداوند عمل هارون را در سكوت جايز شمرده وقتى او را خوار و زبون داشته و نزديك بود او را به‌قتل رسانند، و او نيز هيچ يار و ياورى عليه ايشان نيافت، و خداوند رسول خود را در فرار از قوم مخيّر نمود هنگامى كه هيچ يار و ياورى عليه ايشان نيافت، و همچنين است كار من و پدرم؛ هنگامى كه امّت ما را تنها گذاشته و با ديگرى بيعت نمودند و ما يار و ياورى نيافتيم از جانب خداوند جايز است، و هر آينه اين سنّت و مثالهايى است كه مو به مو تكرار مى‌شود. 🔘اى مردم! اگر شما ميان شرق و غرب عالم را در جستجوى كسى زير پا نهيد كه زادۀ رسول خدا باشد جز من و برادرم كسى را نخواهيد يافت. 📚 كتاب سليم بن قيس ج٢ ص ٩٣٨ 📄اسکن yon.ir/CDX55 📚 الاحتجاج الطبرسي ج٢ ص ٦٦ 📄اسکن yon.ir/ByF7g 📚 بحار الأنوار ج٤٤ ص٢٢ 📄اسکن yon.ir/GbHCR 🗓٢۵ ربیع الاول سالروز علیه السلام با
⁉️سوال فلسفه صلح امام حسن علیه السلام چه بود ؟ ✅ پاسخ: ❗️امام مجتبى در پاسخ شخصى که به صلح آن حضرت اعتراض کرد، عوامل و موجبات اقدام خود را چنین بیان نمود: 🔷من به این علت حکومت و زمامدارى را به معاویه واگذار کردم که اعوان و یارانى براى جنگ با وى نداشتم. اگر یارانى داشتم ، شبانه روز با او مى جنگیدم تا کار یکسره شود. من کوفیان را خوب مى شناسم و بارها آنها را امتحان کرده ام. ❗️آنها مردمان فاسدى هستند که اصلاح نخواهند شد، نه وفا دارند، نه به تعهدات و پیمان هاى خود پایبندند و نه دو نفر با هم موافقند. بر حسب ظاهر به ما اظهار اطاعت و علاقه مى کنند، ولى عملاً با دشمنان ما همراهند.» 📚بحار الانوار ج44 ص147 ❗️پیشواى دوم که از سستى و عدم همکارى یاران خود به شدت ناراحت و متاثر بود، روزى خطبه اى ایراد فرمود و طى آن چنین گفت: «در شگفتم از مردمى که نه دین دارند و نه شرم و حیا. واى بر شما معاویه به هیچ یک از وعده هایى که در برابر کشتن من به شما داده، وفا نخواهد کرد. اگر من با معاویه بیعت کنم، وظایف شخصى خود را بهتر از امروز مى توانم انجام بدهم، ولى اگر کار به دست معاویه بیفتد، نخواهد گذاشت آیین جدم پیامبر را در جامعه اجرا کنم. ❗️به خداسوگند (اگر به علت سستى و بی وفایى شما) ناگزیر شوم زمامدارى مسلمانان را به معاویه واگذار کنم، یقین بدانید زیر پرچم حکومت بنى امیه هرگز روى خوش و شادمانى نخواهید دید و گرفتار انواع اذیت ها و آزارها خواهید شد. 🗯هم اکنون گویى به چشم خود مى بینم که فردا فرزندان شما بر در خانه فرزندان آنها ایستاده و درخواست آب و نان خواهند کرد؛ آب و نانى که از آن فرزندان شما بوده و خداوند آن را براى آنها قرار داده است، ولى بنى امیه آنها را از در خانه خود رانده و از حق خود محروم خواهند ساخت». ❗️آنگاه امام افزود: «اگر یارانى داشتم که در جنگ با دشمنان خدابا من همکارى مى کردند، هرگز خلافت را به معاویه واگذار نمی کردم، زیرا خلافت بر بنى امیه حرام است....». 📚جلائ العیون،ج1 ص345 ❗️امام مجتبى که ماهیت پلید حکومت معاویه را بخوبى مى شناخت، روزى در مجلسى که معاویه حاضر بود، سخنانى ایراد کرد و ضمن آن فرمود: «سوگند به خدا، تا زمانى که زمام امور مسلمانان در دست بنى امیه است، مسلمانان روى رفاه و آسایش نخواهند دید». 📚شرح نهج البلاغه،ابن ابی الحدید،ج16 ص28 ❗️و این، هشدارى بود به عراقیان که بر اثر سستى و به امید راحتى و آسایش، تن به جنگ با معاویه ندادند، غافل از اینکه در حکومت معاویه هرگز به امید و آرزوى خود دست نمى یابند. 📚سیره پیشوایان،ص130 ⭕ این بیانات پرده از چهره این رویداد تاریخی بر می دارد و نشان می دهد که: 1⃣ امام خواهان صلح نبود بلکه بخاطر فقدان یاور و سستی مردم کوفه صلح را پذیرا شد 2⃣ صلح نشانه حسن روابط با معاویه و پیروان او نبوده است و همانطور که پیامبر گرامی در حدیبیه ناچارا با مشرکین کفار سازش کرد ، امام حسن نیز بنا بر دلائل گفته شده ناچارا با معاویه سازش کرد. 📚راهنمای حقیقت،ص609 پس اجمالا میتوان : و را از دلایل اصلی اجبار امام حسن مجتبی به صلح با معاویه دانست . و به قول یکى از بزرگان: اگر علیه السلام در زمان بود مى کرد و اگر علیه السلام در زمان بود مى کرد. گواه روشن این مطلب این است که: خود امام حسین(علیه السلام) بعد از برادرش امام حسن(علیه السلام) حدود ده سال در برابر معاویه صبر کرد و اقدام به مبارزه و جنگ ننمود، ولى به محض این که شنید معاویه از دنیا رفته و فرزند وى یزید به جاى او نشسته، مبارزه را شروع کرد و از آغاز با ردّ قطعى بیعت او، به وى اعلان جنگ داد و از پاى ننشست تا در صحنه جانبازى کربلا آخرین قطرات خون خود را در راه سربلندى و عظمت اسلام و کوتاه کردن دست هاى آلوده و جنایتکار بنى امیّه نثار کرد.
سیدعلی ⚫️: . مباهله (ص) با ، در روز بیست و چهارم الحجّه سال دهم روی داد در تاریخ مباهله نقطه در تاریخ است. در آن روز بار ديگر نور در هستی درخشیدن گرفت و در سال نهم ، حقانیت ( ص) و اهل بیت آن را براي چندمین بار به تماشا نشستند و روز ، بعنوان یکی ديگر از روزهای و در تاریخ ثبت شد. معنای لغوی اساسا از« بَهل» به معنی رها کردن و برداشتن و از چیزی است، ولی به معنای لعنت کردن و کردن است. « مباهله» ؟ و را روز گویند. شرح اجمالی (ص) با ، در روز و الحجّه سال دهم روی داد. ( ص) طی نامه ای اهالی را به آئین دعوت کرد اما مردم حاضر به پذیرفتن نبودند به همین دلیل گروهی از همراه با چند تن از و مثل« عاقب» و« سید» براي تحقيق پیرامون و و گفتگو و با وی به آمدند.👇👇👇👇👇👇👇👇👇 آن ها به خدمت رسیدند و را آغاز کردند، آن ها طی های خود (ع) را معرفی نمودند و دلیل آن ها همان تولد بدون بود. در جواب آن ها می دارد که داستان پیش مانند داستان است که وی را از آفرید👇👇👇👇👇 یعنی درصورتی که پدر نداشت هم و نداشت و درصورتی که بنا باشد که را بخاطر آن خصوصیت خدا بدانند، باید در مورد هم چنين داشته باشید، بلکه اولی است. درحالی که هر دو نفر هستند و با خود آن ها را بطور غیر معمول است. وفد این جواب را که مستدل و بود نپذیرفتند و بنابراین به ، آن ها را به« مباهله» دعوت کرد. به این صورت که آن ها خود مثل و و را بخوانند و اینها هم چنين کنند و هم قرار بگیرند و هر دو گروه دست به دعا بردارند و در و نمایند و طرف ديگر را کنند و لعنت را بر قرار بدهند. هنگامی که آن ها را به دعوت کرد و آن ها اطمینان خاطر و قدم را دیدند از وی یک زمان خواستند تا در این مورد . آن ها به خود برگشتند و درباره پیشنهاد با هم‌دیگر کردند. آن ها گفت: فردا بنگرید درصورتی که با و خود براي مباهله آمد، از با وی جلوگیری کنید ولی درصورتی که با خود آمد با وی کنید. در روز 24 قبل از آنکه کند، عبا بر مبارک گرفت و حضرت و و و را داخل در زیر نمود و گفت: هر را بوده است که مخصوص ترین بوده اند به او، اینها من هستند پس از ایشان برطرف کن و را و پاک کن ایشان را کردنى. پس نازل شد و در ایشان آورد. پس حضرت ( ص) آن چهار را بیرون برد از براى زیرا نگاه بر ایشان افتاد و آن و آثار مشاهده کردند ننمودند و استدعاى و قبول نمودند و در این روز هم حضرت ( ع) در حال خود را به داد و اِنَّما وَلِیُّکُمُ اللّهُ در شانش شد. در فَمَنْ حَاجَّک فِیهِ مِنْ بَعْدِ ما جاءَک مِنَ الْعِلْمِ فَقُلْ تَعالَوْا نَدْعُ أَبْناءَنا وَ أَبْناءَکمْ وَ نِساءَنا وَ نِساءَکمْ وَ أَنْفُسَنا وَ أَنْفُسَکمْ ثُمَّ نَبْتَهِلْ فَنَجْعَلْ لَعْنَتَ اللَّهِ عَلَی الْکاذِبِینَ پس هر که با تو، پس از و که به تو رسیده است، در او( عیسی) به و برخیزد (و از قبول حقّ شانه خالی کند) بگو: بیائید و و۱زنانمان و و را (کسی که به منزله خودمان است) و را بخوانیم، بعد( به درگاه خدا) و زاری کنیم و لعنت را بر قرار دهیم. واژۀ« نَبتَهل» از « ابتهال» به معنای بازکردن ها و ها براي است. این ، به معروف گشته است. ، یعنی و دو گروه یکدیگر، به درگاه و تقاضای و براي طرف مقابل که از نظر وی اهل است.
📗قانون جهاد در اسلام برای دفع تهاجم وضع شده است. 🔺البته اصالت و تقدم و اولویت با  می‌باشد. 🔸🔶 صلحی که معنایش همزیستی شرافتمندانه و عادلانه است. 👈👈 اما اگر ملتی و امتی مورد تجاوز دشمن قرار گیرد، در آن صورت چاره ای جز اقدام به  و جنگ دفاعی نیست🗡🗡. ✔️  به همین دلیل است که دفاع برای هر کشور و ملت و امتی واجب است و باید آنقدر نیرومند باشد تا بتواند جلوی تجاوز و تجاوزگر را بگیرد.
✅البته دین  ، دین صلح و طرفدار صلح است و قرآن هم می‌فرماید: (وَالصُّلْحُ خَيْرٌ)، : بهتر_است 👈👈اما اگر طرف مقابل  است و می‌خواهد به شکلی شرافت انسانی را پایمال کند، 👈👈و ما اگر تسلیم بشویم ذلت را متحمل شده ایم و بی شرافتی را به شکل دیگری متحمل شده ایم، بنابراین اسلام می‌گوید:  صلح، در صورتی که طرف مقابل آماده و موافق صلح باشد، اما در صورتی که طرف مقابل می‌خواهد بجنگد، اسلام می‌گوید: جنگ و دفاع.🗡🗡🗡🗡
✍ایشان طبق آموزه‌های الهی، را از ستوده تر و بهتر معرفی می‌کند. 🗞و به  چنین سفارش می‌کند: 👈در میدان نبرد، بسیار اتفاق افتد که نیروی دشمن، سفره ی اندازد و پرچم دوستی و آشنایی بر فرازد، 🏳 ✍همین که مطابق آزمایش‌های ، به راستی گفتار دشمن اعتماد کردی و  #خدا و مصلحت کشور را در صلح یافتی، 👈 بی درنگ صلح کن؛👉 ✅  زیرا صلح هر چه باشد از جنگ ستوده تر و بهتر است... 📚نهج البلاغه، ، نامه ۵۳، صفحه۵۸۶؛ 📕 ابن شعبه حرانی، تحف العقول، صفحه ۱۴۵؛ 📗شیخ محمدباقر محمودی، نهج السعادة، جلد ۵، صفحه ۱۱۳.
دوستان عزیز!! مولای متقیان قبل از آغاز جنگ فرمودند:.... ✍ما امید داریم، اگر آن‌ها اجابت کنند و بپذیرند؛ و اگر نپذیرند، «باید به آخرین علاج یعنی اقدام نمود 📚 ابن خلدون، العبر، ترجمه ی محمد پروین گنابادی، جلد ۲، صفحه ۸۱۹؛ 📗محمدبن یوسف صالحی شامی، سبل الهدی، جلد ۱۲، صفحه ۱۶۰. 📕 طبری،  جلد ۶، صفحه ۲۴۱۸؛ 📒سیف بن عمر الضبی الاسدی، الفتنة ووقعة الجمل، صفحه ۱۵۰.
✍  چرا امام حسن پیشنهاد صلح را می‌پذیرد؟⁉️ 📜با توضیح این نکته این باور در ذهن‌ها شفاف خواهد شد که گردش معادلات اجتماعی به سود باعث پذیرش است. 🔰🔰🔰
🔺البته نه آن مقدار که معاویه سپاه خویش را حریف موقعیت سپاه ببیند،. 👈👈 که اگر چنین بود پیش قدم به صلح نمی شد و بر آن اصرار نمی ورزید. 💫💫💫💫💫💫💫 🔶 بلکه تا آن مقدار پیش رفته است که صلابت سپاه حق را شکسته و را بر آینده امیدوار ساخته است... 🔰🔰🔰🔰🔰 🔷  که اگر از راه سازش درآید چه بسا بتواند موقعیت مضطرب خویش را استقرار نهد. 💢💢💢💢💢💢💢 🔶به همین جهت با به کار گیری تزویر جهت شکستن صلابت تشکل همسو اصرار بر دارد.
🔷  اما در زمان  «ع» این زمینه برای فراهم آمد که به آید، 📜 تلخ ترین زهر ( ) را بر کام مجتبی حسن علیه السلام بچکاند... 🔸🔸🔸 🚨 در عین حال پذیرش صلح از جانب به گونه بود که بتواند اهداف نسبی خویش را تأمین نماید.... 🌀🌀🌀 🔶🔻 و چون برای حفظ و توسعه موقعیت خویش اصرار بر داشت، ↩️  این هنگام فرصت مناسبی برای امام فراهم آورده بود، که طاغی زمان را به تعهدات صلح وادار سازد که مواد گواه براین مطلب است.