eitaa logo
شهدا و ایثارگران صفادشت
219 دنبال‌کننده
21.7هزار عکس
4.8هزار ویدیو
9 فایل
این کانال بمنظور ترویج فرهنگ ایثار و شهادت، زنده نگه داشتن یاد و خاطره شهدا، و تجلیل از ایثارگران به ویژه خانواده محترم و معزز شهدا تشکیل شده است. آدرس کانال در تلگرام https://t.me/shohadasafadasht ارتباط با ادمین: @shohadayad72
مشاهده در ایتا
دانلود
🌺🌺🌼🌹🌼🌺🌺 ... واسه ... ... ... ... ... ... ... و ... چی میشه منم یه برم یعنی اینقدر بدم که دیدار نیستم ... میگن اگه کسی بهتون بد کرد شما با جواب بدید آی ... من بدم من بد شما که همیشه ، اینبار هم کنید منو کنید بیام اونجا بکشم کم چیزی نیست که ... یه مثل شما روی اون خاک گذاشته کم چیزی نیست یه ، اونجا به نیمه شب پرداخته یه واسه دوری تازه به دنیا اومدش کرده ولی واسه خاطر امنیت منو و امثال من بر نگشته یه دست برده تو تا از دفاع کنه یه رعنا واسه خاطر و جون داده یه لب تشنه یه گرسنه به ترکش خرده و تنها یه اسیر شده چند که دستاشونو و به خاک سپردنشون یه بغض داره یه دلتنگه یه ... و در آخر یکی مثل من و امثال من هیچکدوم از اینا رو ندونست دلم واسه همه چیزایی که از اونجا تعریف میکنن و من حتی یه هم ندیدم دارم اینجا بال بال میزنم ولی انگار خبری نیست ... نمیرسه ... ... دارید .. شاید اومدم و شدم بازم میگید نه ؟؟ ! شاید دیگه شدم بازم میگید نه ؟؟ شاید اونجا به خدا شدم بازم میگید نه؟؟ الو ... ؟؟؟؟ خسته ام تاریک کدر شده هوا است بالا نمی آید وقتش رسیده کنید حرف است ... اما توان قصه نیست ... ... ... منتظر و متن های دیگر دوستان ، هستیم . 🌺🌼🌹🌼🌺🌼🌹🌼🌺 کانال شهدا و ایثارگران صفادشت ✅👉 @shohadasafadasht97
💐🕊🌸🌺🌸🕊💐 همسر شهید از سختی‌های سال 63 می‌گفت. روایت می‌‌کرد: وقتی سراغ را از من ‌گرفت بردمش بهشت زهرا (س) قبر را نشانش دادم و گفتم اینجاست و دیگر خانه نمی‌آید. مات به سنگ قبر خیره شد و هیچ چیز نگفت . برگشتیم خانه . شب شده بود و سردی هوا خودش را در شب بهتر نشان می‌داد . وقتی کمی سردش شد شروع کرد به بهانه آوردن و گفت : مامان الان زیر آن سنگ توی این سرما می‌کند . برویم را بیاوریم خانه تا شود . حالا دیگر مانده بودم جواب این حرفش را چگونه بدهم. گریه می‌کرد و پا می‌کوبید که الان شده برویم و بیاوریمش خانه. کلافه شده بودم. یک پسر چند ساله بیشتر از این نمی‌تواند نبودن را درک کند. سختی‌هایی از این دست زیاد کشیدیم تا بچه‌ها با پدر کنار آمدند. روای : همسر سلامتی و 💐🕊🌸🌺🌸🕊🌸🌺🌸 @shohadasafadasht
🌷🕊🥀🌹🥀🕊🌷 از سختی‌های سال 63 می‌گفت . روایت می‌‌کرد : وقتی سراغ را از من ‌گرفت بردمش بهشت زهرا (س) و قبر را نشانش دادم و گفتم اینجاست و دیگر نمی‌آید . مات به سنگ قبر خیره شد و هیچ چیز نگفت . برگشتیم خانه شب شده بود و هوا خودش را در شب بهتر نشان می‌داد . وقتی کمی شد شروع کرد به بهانه آوردن و گفت : مامان الان زیر آن توی این سرما می‌کند . برویم را بیاوریم خانه تا شود . حالا دیگر مانده بودم جواب این حرفش را چگونه بدهم . گریه می‌کرد و پا می‌کوبید که الان شده برویم و بیاوریمش خانه . کلافه شده بودم . یک چند ساله بیشتر از این نمی‌تواند نبودن را درک کند . سختی‌هایی از این دست زیاد کشیدیم تا بچه‌ها با پدر کنار آمدند . روای : شادی روح و سلامتی یادگاران 🌷🕊🥀🌹🥀🕊🌷 eitaa.com/shohadasafadasht
🥀🕊🌹🌴🌹🕊🥀 سلام بر سلام بر امیدوارم حالت در در کنار و خوب باشد . می دانم که جان ازآن بالا ما رو می بینی و برامون دعا می کنی ، ولی کاش‌ بابا بودی ، مهربان و گرمت را در می گذاشتی ، رو پاک می کردی شبهای بدون تو برای ما همیشه بوده دوستانم با می روند خرید و من به خودم می گویم تو هم کنارم همیشه هستی و مواظب منی و این بهترین است که دارم . من به تو می کنم می توانستی مثل خیلیها موقع به نروی و همیشه ما باشی ولی چون تو را خریداری کرده بود ، نیروی ایمانی در وجودت گذاشت و باعث شد که بگویی (( اجازه نخواهم داد این به و من و حمله کنند )) و چقدر زیبا رفتن را سرودی و میدان کردی . خوبم ، همینکه نگاهم کنی سرد زمستان برایم و خواهدشد ..... میگن هر کس که دلش تنگ بود آدرس را به او بدهید ، من به همه و دوستانم ، آدرس تو را می دهم ... از همینجا بوسه ای را نثارت می کنم تا برای ما نشود بدان که ما را تا رسیدن به 🌹 🌹🌴 🌹🌴🌹 🥀🕊🌹🌴🌹🕊🥀
💐🕊🌸🌺🌸🕊💐 از سختی‌های سال 63 می‌گفت. روایت می‌‌کرد: وقتی سراغ را از من ‌گرفت بردمش بهشت زهرا (س) قبر را نشانش دادم و گفتم اینجاست و دیگر خانه نمی‌آید. مات به سنگ قبر خیره شد و هیچ چیز نگفت . برگشتیم خانه . شب شده بود و سردی هوا خودش را در شب بهتر نشان می‌داد . وقتی کمی سردش شد شروع کرد به بهانه آوردن و گفت : مامان الان زیر آن سنگ توی این سرما می‌کند . برویم را بیاوریم خانه تا شود . حالا دیگر مانده بودم جواب این حرفش را چگونه بدهم. گریه می‌کرد و پا می‌کوبید که الان شده برویم و بیاوریمش خانه. کلافه شده بودم. یک پسر چند ساله بیشتر از این نمی‌تواند نبودن را درک کند. سختی‌هایی از این دست زیاد کشیدیم تا بچه‌ها با پدر کنار آمدند. روای : همسر سلامتی و 🥀🍀🍃🕊🍃🍀🥀 کانال شهدا و ایثارگران صفادشت
🥀🕊🌹🌴🌹🕊🥀 سلام بر سلام بر امیدوارم حالت در در کنار و خوب باشد . می دانم که جان ازآن بالا ما رو می بینی و برامون دعا می کنی ، ولی کاش بابا بودی ، مهربان و گرمت را در می گذاشتی ، رو پاک می کردی شبهای بدون تو برای ما همیشه بوده دوستانم با می روند خرید و من به خودم می گویم تو هم کنارم همیشه هستی و مواظب منی و این بهترین است که دارم . من به تو می کنم می توانستی مثل خیلیها موقع به نروی و همیشه ما باشی ولی چون تو را خریداری کرده بود ، نیروی ایمانی در وجودت گذاشت و باعث شد که بگویی (( اجازه نخواهم داد این به و من و حمله کنند )) و چقدر زیبا رفتن را سرودی و میدان کردی . خوبم ، همینکه نگاهم کنی سرد زمستان برایم و خواهدشد ..... میگن هر کس که دلش تنگ بود آدرس را به او بدهید ، من به همه و دوستانم ، آدرس تو را می دهم ... از همینجا بوسه ای را نثارت می کنم تا برای ما نشود بدان که ما را تا رسیدن به 🌹 🌹🌴 🌹🌴🌹 کانال شهدا و ایثارگران صفادشت eitaa.com/shohadasafadasht
🌺🍃🌸🍃🌼🍃🌺 هوای دل یک پدر را فقط یک می‌تواند داشته باشد، دل یک هم تنها می‌تواند هوای دست یک را بکند؛ ناز یک در خانه فقط برای خریدار دارد و نیاز یک پدر هم تنها به گفتن یک « خسته نباشی » برطرف می‌شود. انتظار یک برای دیدن چهره که همواره به او زده و برای او هر تلاشی کرده است، در تصور هم دشوار به نظر می‌رسد چه رسد به اینکه در واقعیت محقق شود؛ بهانه و میلاد حضرت معصومه سلام‌الله علیها بیش از همه برای که حالا فرزند شده‌اند، دلتنگی کودکانه‌ای را به همراه دارد که با یادآوری خاطرات شیرین با بودن تداعی می‌شود، بهانه‌گیری حضور حالا دیگر به صحبت با قاب عکس‌هایش بدل شده است و بهای و ایران‌زمین، فرارسیدن روزی برای که پدری نیست تا به آن‌ها بگوید : 🌼 🌺 کانال شهدا و ایثارگران صفادشت eitaa.com/shohadasafadasht
🌺🍃🌸🍃🌼🍃🌺 هوای دل یک پدر را فقط یک می‌تواند داشته باشد، دل یک هم تنها می‌تواند هوای دست یک را بکند؛ ناز یک در خانه فقط برای خریدار دارد و نیاز یک پدر هم تنها به گفتن یک «خسته نباشی » برطرف می‌شود. انتظار یک برای دیدن چهره که همواره به او زده و برای او هر تلاشی کرده است، در تصور هم دشوار به نظر می‌رسد چه رسد به اینکه در واقعیت محقق شود؛ بهانه و میلاد مسعود حضرت معصومه سلام‌الله علیها بیش از همه برای که حالا فرزند شده‌اند، دلتنگی کودکانه‌ای را به همراه دارد که با یادآوری خاطرات شیرین با بودن تداعی می‌شود، بهانه‌گیری حضور حالا دیگر به صحبت با قاب عکس‌هایش بدل شده است و بهای و ایران‌زمین، فرا رسیدن روزی برای که پدری نیست تا به آن‌ها بگوید: 🌼 🌺 کانال شهدا و ایثارگران صفادشت https://eitaa.com/shohadasafadasht
💐🕊🌸🌺🌸🕊💐 از سختی‌های سال 63 می‌گفت. روایت می‌‌کرد: وقتی سراغ را از من ‌گرفت بردمش بهشت زهرا (س) قبر را نشانش دادم و گفتم اینجاست و دیگر خانه نمی‌آید. مات به سنگ قبر خیره شد و هیچ چیز نگفت . برگشتیم خانه . شب شده بود و سردی هوا خودش را در شب بهتر نشان می‌داد . وقتی کمی سردش شد شروع کرد به بهانه آوردن و گفت : مامان الان زیر آن سنگ توی این سرما می‌کند . برویم را بیاوریم خانه تا شود . حالا دیگر مانده بودم جواب این حرفش را چگونه بدهم. گریه می‌کرد و پا می‌کوبید که الان شده برویم و بیاوریمش خانه. کلافه شده بودم. یک پسر چند ساله بیشتر از این نمی‌تواند نبودن را درک کند. سختی‌هایی از این دست زیاد کشیدیم تا بچه‌ها با پدر کنار آمدند. روای: همسر سلامتی و کانال شهدا و ایثارگران صفادشت https://eitaa.com/shohadasafadasht
🕊🏴🌹🌴🌹🏴🕊 خودت گفتی شبیه باش من مثل مادرت دیدم یک لحظه یادم رفت اسمِ من است که خوردم را هم تار دیدم تسلیت باد. کانال شهدا و ایثارگران صفادشت https://eitaa.com/shohadasafadasht