eitaa logo
شهدا و ایثارگران صفادشت
219 دنبال‌کننده
21.7هزار عکس
4.8هزار ویدیو
9 فایل
این کانال بمنظور ترویج فرهنگ ایثار و شهادت، زنده نگه داشتن یاد و خاطره شهدا، و تجلیل از ایثارگران به ویژه خانواده محترم و معزز شهدا تشکیل شده است. آدرس کانال در تلگرام https://t.me/shohadasafadasht ارتباط با ادمین: @shohadayad72
مشاهده در ایتا
دانلود
🌹🌷🌹🌷🌹🌷🌹🌷🌹🌷🌹 🌹🕊بسم رب الشهدا و الصدیقین🕊 دل ڪه شود، است ڪه آسمانیت می ڪند و اگر بال داشته باشی دیگر آسمــان، طعم می گیرد دلها را راهی ڪربلای ها می کنیم و دست بر سینه، به زیارت #"شهــــــداء" می رویم... 🍀بِسمِ اللّٰهِ الرَّحمٰن الرَّحیم🍀 ❤️اَلسَّلامُ عَلَیڪُم یَا اَولِیاءَ اللہ وَ اَحِبّائَهُ اَلسَّلامُ عَلَیڪُم یَا اَصفِیَآءَ اللہ و َاَوِدّآئَهُ اَلسَلامُ عَلَیڪُم یا اَنصَارَ دینِ اللهِ اَلسَلامُ عَلَیڪُم یا اَنصارَ رَسُولِ اللہِ اَلسَلامُ عَلَیڪُم یا اَنصارَ اَمیرِالمُومِنینَ اَلسَّلامُ عَلَیڪُم یا اَنصارَ فاطِمَةَ سَیِّدَةِ نِسآءِ العالَمینَ اَلسَّلامُ عَلَیڪُم یا اَنصارَ اَبے مُحَمَّدٍ الحَسَنِ بنِ عَلِےّ الوَلِےّ النّاصِحِ اَلسَّلامُ عَلَیڪُم یا اَنصارَ اَبے عَبدِ اللهِ، بِاَبے اَنتُم وَ اُمّے طِبتُم وَ طابَتِ الاَرضُ الَّتی فیها دُفِنتُم، وَ فُزتُم فَوزًا عَظیمًا فَیا لَیتَنے کُنتُ مَعَڪُم فَاَفُوزَ مَعَڪُم...❤️ 🌹 🌹 کانال شهدا و ایثارگران صفادشت ✅👉 @shohadasafadasht97
🌴🥀🌹🕊🌹🥀🌴 به جوانان بگویید : امروز چشم به شماست . بپاخیزید، اسلام و خود را دریابید ... را به من ببخش دلم می خواهد 🌷 🌷🕊 🌷🕊🌷 🌴🥀🌹🕊🌹🥀🌴 eitaa.com/shohadasafadasht
🌹🕊🥀🌴🥀🕊🌹 گذری بر زندگی در هفتمین روز از مهرماه 1328 در محله دوگاهه پایین‌بازار رودبار به آمد. پس از گذراندن دوران برای ادامه تحصیل به تهران رفت و در دبیرستان امیرکبیر به ادامه تحصیل پرداخت و توانست از این دبیرستان مدرک تحصیلی را اخذ کند. در سال 1346 به استخدام درآمد و پس از طی آموزش‌های نظامی و در آزمون‌های زبان انگلیسی، مهارت‌های و ، انجام دوره‌های و مقدماتی با پاپ و اف-33 در دانشکده در مرداد 1347برای تکمیل دوره و با پیشرفته شکاری به همراه دو نفر از دانشجویان به پایگاه هوایی ویلیامز شهر فنیکس ایالت آریزونای آمریکا اعزام شد. وی پس از بازگشت از این دوره آموزشی در سال 1348 به عنوان افسر تاکتیکی فعالیت خود را آغاز کرد . ...
🌹🕊🥀🌴🥀🕊🌹 گذری بر زندگی عاشق بود و با توجه به مسئولیت‌های مهمی که به عهده داشت هرگز از فعالیت‌های دور نشد و جرأت و جسارت در عملیاتی از وی استادی و برجسته ساخته بود. نیروی هوایی ارتش جمهوری اسلامی که در سن 25 سالگی جنگنده F-5 و در 27 سالگی با درجه جزو نیروی هوایی ارتش ایران شد. به دلیل آگاهی‌های بالای علمی، مهارت فنی و تخصصی در تاکتیکی و عملیاتی در کمترین زمان توانست به سطح ارتقا یابد . او مسئولیت‌هایی در بوشهر، دزفول، تبریز و ستاد نیروی هوایی تهران داشت و سرپرست و صاحب پست‌های راهبردی معلم خلبانی، رئیس شعبه اطلاعات و عملیات فرماندهی گردان 23 شکاری و افسر ناظر اجرای طرح‌های عملیاتی معاونت طرح و برنامه نهاجا بود . ...
🌴🌹🕊🌷🕊🌹🌴 او همیشه قبل از در آینه خود را می نگریست و محاسنش را شانه می کرد این بار برای مدتی در آینه خیره شد و گفت : داداشی شدم ، یقین دارم ساعتهای آخره ... اینو که گفت پشتم کشید ، مطمئن بودم که این پیش بینی های محسن درست از آب در می آید. حاج احمد متوسلیان بیسیم زد و گفت برید کمک عباس شعف ، بی ریخته . کار آنقدر شده بود که در نهایت حاج احمد مجبور شده بود محسن وزوایی علمدار رشید خود را برای حل مشکل گردان میثم که نیروهای آن از هر سو زیر شدید توپ خانه قرار گرفته بودند روانه خط مقدم کند . با روشن شدن هوا ، اوضاع منطقه بسیار تر از ساعت های اولیة حمله شد ، چرا که هواپیما های دشمن بر فراز غرب کارون و سر پل تصرف شده توسط تیپ 27 محمد رسول الله به در آمده بودند و نیروهای در حال تردد را بمباران می کردند. محسن وزوایی همچنان برای رهایی گردان میثم در تلاش بود که گلوله توپی در کنار او شد . یکی از نیروهای پیام تیپ 27 می گوید : «از پشت بیسیم شنیدیم عباس شعف فرمانده گردان میثم می خواهد با حاج صحبت کند .» حاج همت گفت : «احمد سرش شلوغ است کارت را به من بگو » عباس شعف گفت : « نه ! باید مطلب را به خود حاجی منتقل کنم » همین موقع حاج احمد گوشی بیسیم را از گرفت . صدای را شنیدم که می گفت : « حاجی ... آتیش سنگینه ... آقا محسن ... » صدای اش بلند شد و دیگر نتوانست حرف بزند. دیدم توی صورت حاج احمد از خون دویده است . گوشی را توی مشت خود فشرد . چشمان حاجی به اشک نشست یک نفس عمیق کشید و زیر لب گفت : « محسن ، خوشا به ! »‌ 🌹 🕊 شادی روح و کانال شهدا و ایثارگران صفادشت https://eitaa.com/shohadasafadasht
نه همراهی داشت و نه خدم و حشمی... خانه اش در جنوب شهر بود و از ماشین شاسی بلند و لاکچری خبری نبود هیچ کجا عکسش را بیلبورد نکرده بودند و اسمش را کسی نشنیده بود... هیچچچ جشنواره ای از او تقدیر نکرده بود و تا حالا روی سن دعوت نشده بود... اما هیچکدام از اینها او را متوقف نکرده بود او راه نمی‌رفت می‌کرد بر فراز فرش قرمز قطعه شهدا برای زیارت دو پسر شهیدش... مادران شهدا غرس کنندگان نهال هستند...🌷 🌷
🌹🕊🥀🌴🥀🕊🌹 گذری بر زندگی در هفتمین روز از مهرماه 1328 در محله دوگاهه پایین‌بازار رودبار به آمد. پس از گذراندن دوران برای ادامه تحصیل به تهران رفت و در دبیرستان امیرکبیر به ادامه تحصیل پرداخت و توانست از این دبیرستان مدرک تحصیلی را اخذ کند. در سال 1346 به استخدام درآمد و پس از طی آموزش‌های نظامی و در آزمون‌های زبان انگلیسی، مهارت‌های و ، انجام دوره‌های و مقدماتی با پاپ و اف-33 در دانشکده در مرداد 1347برای تکمیل دوره و با پیشرفته شکاری به همراه دو نفر از دانشجویان به پایگاه هوایی ویلیامز شهر فنیکس ایالت آریزونای آمریکا اعزام شد. وی پس از بازگشت از این دوره آموزشی در سال 1348 به عنوان افسر تاکتیکی فعالیت خود را آغاز کرد . ...
🌹🕊🥀🌴🥀🕊🌹 گذری بر زندگی عاشق بود و با توجه به مسئولیت‌های مهمی که به عهده داشت هرگز از فعالیت‌های دور نشد و جرأت و جسارت در عملیاتی از وی استادی و برجسته ساخته بود. نیروی هوایی ارتش جمهوری اسلامی که در سن 25 سالگی جنگنده F-5 و در 27 سالگی با درجه جزو نیروی هوایی ارتش ایران شد. به دلیل آگاهی‌های بالای علمی، مهارت فنی و تخصصی در تاکتیکی و عملیاتی در کمترین زمان توانست به سطح ارتقا یابد . او مسئولیت‌هایی در بوشهر، دزفول، تبریز و ستاد نیروی هوایی تهران داشت و سرپرست و صاحب پست‌های راهبردی معلم خلبانی، رئیس شعبه اطلاعات و عملیات فرماندهی گردان 23 شکاری و افسر ناظر اجرای طرح‌های عملیاتی معاونت طرح و برنامه نهاجا بود . ...
🌹نه همراهی داشت و نه خدم و حشمی... خانه اش در جنوب شهر بود و از ماشین شاسی بلند و لاکچری خبری نبود هیچ کجا عکسش را بیلبورد نکرده بودند و اسمش را کسی نشنیده بود... هیچ جشنواره ای از او تقدیر نکرده بود و تا حالا روی سن دعوت نشده بود... اما هیچکدام از اینها او را متوقف نکرده بود او راه نمی‌رفت می‌کرد بر فراز فرش قرمز قطعه شهدا برای زیارت دو پسر شهیدش... 📎نسال الله منازل الشهداء مادران شهدا غرس کنندگان نهال هستند... هدیه به روح مطهر شهید کانال شهدا و ایثارگران صفادشت https://eitaa.com/shohadasafadasht
🌹🕊🥀🌴🥀🕊🌹 گذری بر زندگی قهرمان وطن در هفتمین روز از مهرماه 1328 در محله دوگاهه پایین‌ بازار رودبار به آمد. پس از گذراندن دوران برای ادامه تحصیل به تهران رفت و در دبیرستان امیرکبیر به ادامه تحصیل پرداخت و توانست از این دبیرستان مدرک تحصیلی را اخذ کند. در سال 1346 به استخدام درآمد و پس از طی آموزش‌های نظامی و در آزمون‌های زبان انگلیسی، مهارت‌های و ، انجام دوره‌های و مقدماتی با پاپ و اف-33 در دانشکده پرواز، در مرداد 1347 برای تکمیل دوره و با پیشرفته شکاری به همراه دو نفر از دانشجویان به پایگاه هوایی ویلیامز شهر فنیکس ایالت آریزونای آمریکا اعزام شد. وی پس از بازگشت از این دوره آموزشی در سال 1348 به عنوان افسر تاکتیکی فعالیت خود را آغاز کرد . ...
🌹🕊🥀🌴🥀🕊🌹 عاشق بود و با توجه به مسئولیت‌های مهمی که بر عهده داشت هرگز از فعالیت‌های دور نشد و جرأت و جسارت در عملیاتی از وی استادی و برجسته ساخته بود. نیروی هوایی ارتش جمهوری اسلامی که در سن 25 سالگی جنگنده F-5 و در 27 سالگی با درجه جزو نیروی هوایی ارتش ایران شد. به دلیل آگاهی‌های بالای علمی، مهارت فنی و تخصصی در تاکتیکی و عملیاتی در کمترین زمان توانست به سطح ارتقا یابد. او مسئولیت‌هایی در بوشهر، دزفول، تبریز و ستاد نیروی هوایی تهران داشت و سرپرست و صاحب پست‌های راهبردی معلم خلبانی، رئیس شعبه اطلاعات و عملیات، فرماندهی گردان 23 شکاری و افسر ناظر اجرای طرح‌های عملیاتی معاونت طرح و برنامه نهاجا بود. ...
🍃چندبار دیگر تقویم را چک می‌کنم، درست بود! انگار ذهنم درست می‌گفت او فرزند بود! سندش جمعه پنجم اسفند بود. مصادف با شب رسول اکرم خانواده احمدی جوان، صاحب طفلی شدند. پدر خانواده بنا بر حدیث و اینکه عید مبعث بود نامش را محمد گذاشت. و از اینجا روزگارِ آغاز می‌شود. 🍃سال‌ها با عجله جلو می‌روند و را با خود می‌برند. بزرگ می‌شود، مرد می‌شود و خودش را وقف کار می‌کند. از تکریم خانواده تا شب‌های که برنامه مفصلی داشتند. محمد همه جوره ایستاده بود، بی‌هیچ گله و شکایتی، فقط برای ! و خدا چه زیبا آنها که از مال‌ها و جان‌ها و می‌گذرند را مژده داده است... 🍃محمد هم در این محفل راه داشت. زمانی پرونده‌اش تکمیل شد که هوای در سرش افتاد. نمی‌شد کنترلش کرد. مدام از شرایط آنجا می‌گفت، را می‌خواست! مادر که راضی شد از پی آن برآمد که حلالیت بگیرد. همه می‌دانستند که قرار نیست هر رفتی برگشتی داشته باشد ولی که این قاعده و قانون‌ها سرش نمی‌شد... 🍃حلال کردند و فهمیدند بار دیگر او را به اسم محمد احمدی جوان نمی‌بینند بلکه پیکری خوابیده در را با نام می‌بینند. و قصه در سوریه همین‌گونه رقم خورد. شب جمعه همزمان با تاسوعای حسینی وقت بود. باز هم ! 🍃رزق‌هایی که از این شب‌ها به دستش می‌رسید تمامی نداشت! حالا رزق در این شب و مناسبتی که همیشه برایش از جان مایه می‌گذاشت نصیبش شده بود. چند روز در بستر خوابید و درد کشید، دقیق نمی‌دانم. ولی خوب می‌دانم شب جمعه بود که جام را به کامش ریختند و سند پرواز را به نامش زدند. و امروز سالی است که از پروازش می‌گذرد. ♡ ♡ ✍نویسنده: 🥀به مناسبت سالروز 📅تاریخ تولد: ۵ اسفند ۱۳۶۸ 📅تاریخ شهادت: ۱۳ آذر ۱۳۹۴ 🥀مزار شهید: شهرستان تنگستان 🕊محل شهادت: سوریه کانال شهدا و ایثارگران صفادشت https://eitaa.com/shohadasafadasht