eitaa logo
🏴سرای شعر محتشم🏴
490 دنبال‌کننده
6 عکس
4 ویدیو
11 فایل
📍کانال شعر حضرات معصومین علیهم صلوات الله ❤️امام صادق علیه السلام:❤️ ✍️ من قال فینا بیت شعر بنی الله له بیتا فی الجنه هر کس در راه ما و برای ما یک بیت شعر بسراید، خداوند برای او خانه ای در بهشت، بنا می کند. 📔وسائل الشیعه @stayashura99 ۱۴۰۲/۰۳/۲۳
مشاهده در ایتا
دانلود
📍با کلیک روی هشتک های زیر مطلب خود را پیدا کنید: ( اشعار در کانال لزوما متناسب با ایام نیست و صرفا اشعار برگزیده و مناسب با هشتک مورد نظر بارگذاری می‌شود تا جامع شعر خوبی تنظیم شود برای عزیزان مداح) 📍عبد و معبود 📍امام زمان علیه السلام 📍امام حسن عسکری علیه السلام 📍امام هادی علیه السلام 📍امام جواد علیه السلام 📍امام رضا علیه السلام 📍امام کاظم علیه السلام 📍امام صادق علیه السلام 📍 امام باقر علیه السلام 📍امام سجاد علیه السلام 📍امام حسین علیه السلام 🔗حضرت رقیه سلام الله علیها 🔗حضرت ابالفضل 🔗حضرت علی اکبر علیه السلام 🔗حضرت علی اصغر علیه السلام 🔗حضرت زینب سلام الله علیها 🔗حضرت سکینه سلام الله علیها 🔗حضرت مسلم 🔗حضرت عبدالله بن الحسن 📍امام حسن مجتبی علیه السلام 📍امام علی علیه السلام 📍 حضرت زهرا سلام الله علیها 📍حضرت رسول صل الله علیه و آله وسلم (درحال تکمیل...) @stayashura1402
به سبک: رسیدم به جایی  که حس می کنم آخر ماجرامه بمون تا  دوباره   عزیزم قد و قامتت رو ببینم میدونم  که ناچار   کنار تن پاره پاره ت می شینم دل من شبیه تن تو شده اربا اربا زمین خوردنم رو ندیده کسی تا به حالا میترسم که اسب اشباهی بره بین دشمن تو اسمت علیّه، اینا از علی کینه دارن میریزن سرت هرکی با هرچی داره علی جون یکی نیزه شو توو  تنت جا میذاره علی جون ### شبیهِ پیمبر   تویی وارث پهلوونیه حیدر بفهمن کی هستی  میترسم بریزن سر تو یه لشگر به گوشم دیگه بانگ الله اکبر نمیاد اذانم! شدی قطعه قطعه صدات در نمیاد سرت رو میگیرم تنت روی خاکا میمونه تنت رو میگیرم سر تو چرا جا میمونه اگه عمه زینب نبود ای علی مرده بودم عبام و برا بردن تو نیاورده بودم شاعر:محسن ناصحی   @stayashura1402
گله ای نیست اگر غصه ی بی‌ حد داریم خلوتی هست که در گوشه ی مشهد داریم ما نرفتیم هنوز از حرمش دلتنگیم چشم امّید به دیدارِ مجدد داریم گفته سر میزند آنگونه که از سلمانی این قراریست که با صاحب مرقد داریم ما گنهکارترین ها وسط صحن رضا آنچه در خلد برین خلق ندارد داریم روضه میخوانم از آن شاه که در اندوهش دیده ای در طلب اشک مقید داریم ای اباصلت! عبا را نکشد کاش به سر از عبا ما چه قدر خاطره ی بد داریم شاه بر شانه ی خم، پیکر خود را میبرد با عبا داشت علی اکبر خود را میبرد @stayashura313
تو رو خدا پاشو علی اکبرم دست منو بگیر با هم بریم حرم دیگه توون نداره این پاهام ببین داره میلرزه این دستام چه ریختی و پاشیه جلو چشمام علی... با این همه علی چیکارکنم حالا چیجوری جات کنم میون این عبا بلند شو عمه ت اومده از را ه به احترام زینب کبری "مدافع حرم" پاشو از جا علی... شبیه مرتضی شکسته شد سرت ببین ک پیر شدم کنارِ پیکرت ای تکه تکه تکیه گاه من پاره ی ماه من پناه من شد مقتل تو قتلگاه من علی... التماس دعا
اگر بناست ببخشد مرا خدای علی سزاست آن که ببخشد فقط برای علی کمیت توبه ی من بی کمیل می لنگد نجات داده مرا بارها دعای علی هر آن که خواند علی را، خدا نگاهش کرد رضای حضرت حق است در رضای علی هوای طفل زمین خورده را پدر دارد فدای این پدر مهربان، فدای علی برای روز پدر، کاش در نجف بودم که باز سر بگذارم به زیر پای علی پیام حق به همه، روز سَدُّ الابواب است که نیست هیچ کسی محرمم سوای علی خوشا به حال نبی، وقت خلوتش با رب شنید در شب معراج خود، صدای علی علی نخوانده خودش را خدا قبول ولی چه شد که خواند خودش را "علی"، خدای علی کنون که سفره ی احسان مرتضی پهن است بگیر کرب و بلا، از کرم سرای علی علی حواله دهد تا بخوانم از نوه اش همان که شد بدنش جمع در عبای علی همان که پیکر رعنایش ارباً اربا شد فدای آن تن صد چاک و ناله های علی حسین پیش علی اکبرش زمین افتاد شکست قامت ارباب در عزای علی @stayashura313
گوشه چشمی اگر از جانب دلبر برسد دست من نیز به آن چشمه ی کوثر برسد اگر از شانه ی من بار گنه بردارید پای این بنده هم از عرش فراتر برسد باز هم توبه شکستم! بگذارید فقط باز هم فرصت یک توبه ی دیگر برسد همه ی ترس من این است که هنگام گناه عُمر این بنده ی آلوده به آخر برسد بس که آلوده ام «أبکی لِخروج نفسی» وای از آن لحظه ی سختی که اجل سر برسد خیلی از تنگی و ضیق لحدم می ترسم وحشت بیشتر آن است که مُنکر برسد همه ی خواهشم این است که در موقع مرگ سر این بنده روی دامن حیدر برسد مطمئنّم که در آن لحظه ی سخت و حسّاس حضرت فاطمه با آل پیمبر برسد چادر مادر ما کار خودش را بکند بگذارید فقط لحظه ی محشر برسد مثل هر دفعه به ارباب توسّل کردم حتماً ارباب به داد دل نوکر برسد مثل یک باز شکاری طرف میدان رفت قصدش این بود به داد علی اکبر برسد .... به روی نیزه ی لشکر, جگرش را می دید تکه تکه بدن گل پسرش را می دید @stayashura313
این حریم ذکرم، یارب و یا کریم است دستم اگرچه خالی‎ست، خرجیم با کریم است کم می‎شود مگر از این سفره هر چه بردند؟ وقتی طرف حساب شاه و گدا، کریم است بیهوده زائرانش دست کرم ندارند هرکس شد آشنای این آشنا کریم است تضمین ذکر "یا من یعطی الکثیر" من اوست گرچه زیاده خواهم، او منتها کریم است با این لباس پاره، فوراً مرا بغل کرد من باورم نمی‎شد، اینقدرها کریم است نوکر غریب باشد، مولا نمی‎پسندد گفته سه جا می‎آیم ، آقای ما کریم است اصلا ً بهشت یعنی در این حرم نشستن امروز با رضاییم، فردا خدا کریم است باب الجواد بودیم، دیدیم کاظمینیم باب الرضا نوشته، ابن الرضا کریم است هر جا که روضه بوده، بالا نشسته زهرا آنکس که برده من را، تا کربلا کریم است بردند مثل نذری، هرعضوی از علی را این جسم قطعه قطعه، روی عبا کریم است @stayashura313
رحمت واسعۀ حی تعالاست حسین سایۀ رحمت او بر سر دنیاست حسین ما همه عبد خدا، اوست اباعبدالله ما عبیدیم، همه سرور و مولاست حسین زینت دوش نبی، نور دو چشمان علی ضربان دل صدیقۀ کبراست حسین تا دم آخر خود فکر گنهکاران بود ایهاالناس ببینید چه آقاست حسین همۀ خواسته‌اش بود که دستی گیرد ورنه از دست کسی آب نمی‌خواست حسین چون پدر داغ پسر دید، خودش می‌میرد کشتنش نیزه و شمشیر نمی‌خواست حسین @stayashura313
اربا اربا یعنی پا نشی دیگه عصای دست بابا نشی دیکه یه جوری بپاشه از هم بدنت که رو دست بابا جا نشی دیگه اربا اربا یعنی کینه رو بیاد شمشیراشون تا روی ابرو بیاد یه جوری داغتو رو دل بذارن که بابات سمت تو با زانو بیاد اربا اربا یعنی پرپرت کنن تیغا رو راهی پیکرت کنن اربا اربا یعنی اکبر باشی و دشمنا هزار تا اصغرت کنن اربا اربا یعنی پاییزت کنن کشته‌ی شمشیرای تیزت کنن بعد از این که تیکه تیکه کردنت بشینن دوباره ریزریزت کنن اربا اربا یعنی زیر جوشنت پاره پاره بشه حتی پیرهنت وقتی نیزه ها میکوبن بشینه روی هرکدوم یه تیکه از تنت اربا اربا یعنی اونقد بزنن که زنا ناله‌ی ممتد بزنن پسرت رو جلوی چشمای تو بزنن بد بزنن بد بزنن اربا اربا یعنی نزدیک فرات پسرت رو بکشن جلو چشات بشینی گریه کنی گریه کنی دشمنات هو بکشن به گریه هات محمد_نجاری وحید_عظیم_پور ___________ ♦️کانال سرای شعر محتشم| خوش‌ آمدید ♦️ ♻️انتشار مطالب آزاد است♻️ @stayashura313
باد آمد سحاب را گم کرد اشک از دیده خواب را گم کرد رفت از دست در افق امید تشنه کامی سراب را گم کرد در ستیغ و محاق نیزه و تیر شمسِ حق ماهتاب را گم کرد خضر عشاق گرم دیدن بود سیل اشک آمد آب را گم کرد علی اکبر که بر زمین افتاد آسمان آفتاب را گم کرد آنچنان زخم روی زخم آمد که عدو هم حساب را گم کرد خواست تا خیمه پر کشد اما شیر زخمی عقاب را گم کرد پدر آمد به یاریش برود من بمیرم رکاب را گم کرد پسر بوتراب بین تراب نوه ی بوتراب را گم کرد جلد قرآن خویش پیدا کرد برگه های کتاب را گم کرد _______ ♦️کانال سرای شعر محتشم| خوش‌ آمدید ♦️ ♻️انتشار مطالب آزاد است♻️ @stayashura313
باد آمد سحاب را گم کرد اشک از دیده خواب را گم کرد رفت از دست در افق امید تشنه کامی سراب را گم کرد در ستیغ و محاق نیزه و تیر شمسِ حق ماهتاب را گم کرد خضر عشاق گرم دیدن بود سیل اشک آمد آب را گم کرد علی اکبر که بر زمین افتاد آسمان آفتاب را گم کرد آنچنان زخم روی زخم آمد که عدو هم حساب را گم کرد خواست تا خیمه پر کشد اما شیر زخمی عقاب را گم کرد پدر آمد به یاریش برود من بمیرم رکاب را گم کرد پسر بوتراب بین تراب نوه ی بوتراب را گم کرد جلد قرآن خویش پیدا کرد برگه های کتاب را گم کرد ___________ ♦️کانال سرای شعر محتشم| خوش‌ آمدید ♦️ ♻️انتشار مطالب آزاد است♻️ @stayashura313