eitaa logo
سیدابراهیم(شهیدصدرزاده)
818 دنبال‌کننده
4.6هزار عکس
1.9هزار ویدیو
73 فایل
🔴کانال رسمی دانشجوی شهید مدافع حریم اسلام #مصطفی_صدرزاده با نام جهادی #سید_ابراهیم #خادمین_کانال مدیرت کانال @Hazrat213 انتقاد و پیشنهاد @b_i_g_h_a_r_a_r
مشاهده در ایتا
دانلود
سیدابراهیم(شهیدصدرزاده)
🎇🎇🎇🎇🌿🌹🌿🎇🎇🎇🎇 💠 طمع بردگى جاویدان است. 📒 #نهج_البلاغه #حکمت180 @syed213 🎇🌹🕊 🎇🌿🌹 🎇🎇🎇🎇
✅ شرح و تفسیر حکمت ۱۸۰ نهج‌البلاغه...👇🏻👇🏻👇🏻 ✨ حقیقتِ طمع، به است که در دست است و شخص طماع براى رسیدن به آن هر گونه و را مى‌پذیرد و به همین دلیل همچون برده‌اى است در برابر کسى که طمع از او دارد و طماع غالباً این صفت رذیله را با خود حفظ مى‌کند، از همین رو امام(علیه السلام) آن را نوعى شمرده است. 🔹 افراد طمع کار انسان هاى ، ، و و چون اعتماد به نفس ندارند سعى مى‌کنند از طریق به دیگران به مقصود خود برسند. 🔺در مقابل این صفت رذیله فضیلتى است که از آن به عنوان «یأس عَمّا فی أیدِى النّاسِ; از آنچه در دست دیگران است» تعبیر شده و به بیان دیگر به آنچه خود دارد. 🔸 در احادیث اسلامى به این موضوع اشاره شده است. در مورد اصل طمع مرحوم کلینى بابى در جلد دوم کافى عنوان کرده و احادیث نابى در ذیل آن آورده است؛ از جمله از امام باقر (علیه السلام) نقل مى‌کند که فرمود: «چه بد انسانى است آن کس که طمعى دارد که وى را به هر سو مى‌کشاند و چه بد انسانى است کسى که علاقه به چیزى دارد که سبب ذلت او مى‌شود». ❇️ در مورد قطع امید از آنچه در دست مردم است امام على بن الحسین(علیهما السلام)مى‌فرماید: «تمام خوبى‌ها را در قطع امید از آنچه در دست مردم است دیدم». 💠 حدیثى از امام صادق(علیه السلام) مى‌خوانیم در جواب این سؤال که چه چیز ایمان را در قلب راسخ و ثابت مى‌دارد مى‌فرماید: «الْوَرَعُ» ( و ) و در پاسخ این پرسش که چه چیز ایمان را از قلب انسان خارج مى‌کند مى‌فرماید: «الطَّمَعُ». 🔸 شخص طماع در واقع نه اعتمادى به دارد و نه ایمان درستى به او، به همین دلیل دست نیاز به سوى این و آن دراز مى‌کند. 🔺 از این فراتر حدیثى است که از رسول خدا(صلى الله علیه وآله)نقل شده و مى‌فرماید: «طمع علم و دانش را از دل‌هاى دانشمندان دور مى‌سازد». 👆🏻 دلیل آن این است که علم و دانش نیاز به و دارد در حالى که شخص طماع چون اسیر خواسته‌هاى خویش است نمى‌تواند درست بیندیشد و چه بسا براى رسیدن به مقصود خود کارهاى خلاف ارباب قدرت و مقام را توجیه کند و به بیان دیگر، طمع نوعى مستى و تخدیر فکر مى‌آورد و به طمّاع اجازه نمى‌دهد درست بیندیشد. 💠 براى این که بدانیم «طمع» کار انسان را به چه جایى مى‌رساند کافى است تاریخ طمع کاران را مطالعه و بررسى کنیم. ❇️ «اشعب» یکى از طمع‌کاران معروف عرب است که در میان آنها به صورت ضرب.المثل در آمده است. در حالات او نوشته‌اند: «روزى شخصى را دید که مشغول بافتن زنبیلى است به او گفت خواهش مى‌کنم آن را بزرگ‌تر بباف گفت به تو چه مربوط است؟ گفت شاید روزى صاحب آن بخواهد براى من هدیه‌اى بفرستد و بیشتر در این زنبیل جاى بگیرد. نیز درباره او گفته‌اند: از اشعب طمع‌کارتر سگ او بود، زیرا روزى عکس ماه را در وسط چاهى دید خیال کرد گرده نانى است براى به چنگ آوردن آن خود را در چاه پرت کرد و مرد. 🔹 ابن ابى الحدید قبل از نقل این دو داستان در شرح نهج البلاغه این شعر پرمعنا را نقل کرده است: "خویشتن‌دارى پیشه کن و آزادمنش زندگى نما و طمع‌کار مباش چرا که چیزى جز طمع‌ها گردن انسان‌ها را قطع نکرده است. ✨ این سخن را با حدیثى از پیغمبر اکرم پایان مى‌دهیم: 🔺 یکى از یاران آن حضرت به نام «ابو ایوب خالد بن زید» خدمتش رسیده عرض کرد: اى رسول خدا! اندرزى به من ده; اندرزى کوتاه تا بتوانم آن را حفظ کنم (و به آن عمل نمایم) پیامبر اکرم(صلى الله علیه وآله) فرمود: «پنج چیز را به تو سفارش مى‌کنم: از آنچه در است مأیوس باش و کن که این همان بى نیازى حقیقى است و از بپرهیز که فقر و تنگدستى حاضر است و را که مى‌خوانى آنچنان بخوان که گویى آخرین نماز توست و مى‌خواهى با دنیا وداع کنى و از کارهایى که ناچار مى‌شوى از آن کنى بپرهیز و آنچه براى خود دوست دارى براى نیز دوست بدار». @syed213
سیدابراهیم(شهیدصدرزاده)
🎇🎇🎇🎇🌿🌹🌿🎇🎇🎇🎇 💠  از آن زمان که حق به من نشان داده شده هرگز در آن شک و تردید نکردم. 📒 #نهج_البلاغه #
✅ شرح و تفسیر حکمت ۱۸۴ نهج‌البلاغه...👇🏻👇🏻👇🏻 ✨ آگاهى بر چیزى درجات دارد که وابسته به طرق دریافت آن است؛گاه انسان چیزى را با درک مى ‌کند و گاه با ، زمانى با و و هنگامى با . یا ادله بسیار محکمى همچون است، شهودى که از همه اینها برتر است یا و که از حاصل مى‌گردد. 🔺 گاه نیز ممکن است در ادامه راه بر اثر با مواجه شود. 🔹 از این گذشته افرادى که چیزى را درک مى‌کنند با هم متفاوتند؛ 🔸 گاه افراد ضعیفى هستند که با کم‌ترین شبهه‌اى متزلزل مى‌شوند 🔸 و گاه افراد قوى و نیرومندى که هیچ شبهه‌اى آنها را تکان نمى‌دهد. 💠 از سوى سوم معلمانى که چیزى به انسان مى‌آموزند نیز مختلف‌اند؛ 🍃 گاه معلّم فرد عادى است 🍃 و گاه امام معصوم یا پیغمبر خدا؛ ✅ در آموخته‌هایى از فردى عادى ممکن است شک و تردید نفوذ کند; ولى آنچه را انسان از استاد معصومى آموخته از شک و تردید مصون خواهد بود. ✨ تمام این جهات در حد اعلا در روح و جان على (علیه السلام) وجود داشت؛ هم مشاهده او نسبت به حق از طریق بود و هم او اجازه و به وى نمى‌داد و هم استاد و معلم او شخصى همچون اسلام بود که مستقیما مطالب را از منبع وحى دریافت مى‌کرد. 🔺 به همین دلیل امام (علیه السلام) مى‌گوید: "از آن روزى که حق به من نشان داده شد هرگز در آن تردید نکردم." ❇️ افزون بر این‌ها بسیار مى‌شود که تزلزل ایمان انسان از نشأت مى‌گیرد؛ 🔺 مثلاً در داستان معروف «عمربن‌سعد» آمده است که وقتى در برابر شهید کردن سالار شهیدان، امام حسین، وعده فرماندارى رى به او داده شده به قدرى براى او جالب بود که حتى در شک کرد و گفت: مى‌گویند خداوند بهشت و دوزخى آفریده اگر راست گفته باشند این عمل را انجام مى‌دهم و توبه مى‌کنم و اگر دروغ گفته باشند به مقام بلندى در دنیا مى‌رسم و از آنجا که امام (علیه السلام) از این امور پاک و منزه بود هرگز شبهه‌اى در وجود مبارکش راه نیافت و چه بسیار افرادى در صدر اسلام و بعد از رحلت پیامبر اکرم(صلى الله علیه وآله) براى جاذبه‌هاى مال و ثروت و مقام ایمان خود را از دست دادند و گرفتار شبهات شدند. 🔹 در حدیثى از امام صادق (علیه السلام) مى‌خوانیم که از آن حضرت سؤال کردند چه چیزى ایمان را در انسان ثابت نگه مى‌دارد؟ امام (علیه السلام) فرمود: «آن چیزى که را در انسان مى دارد و است و آن چیزى که ایمان را از او مى‌کند است». 🔺 از اینجا نتیجه مى‌گیریم که اگر بخواهیم در عقاید خود راسخ باشیم باید علاوه بر این که آنها را از دریافت داریم را نیز فراموش نکنیم؛ مبادا طوفان و کاخ ایمان ما را متزلزل و ویران سازد. ✳️ مطالعه خطبه‌هاى نهج‌البلاغه نیز شاهد صادق این گفتار است، زیرا مى‌بینیم همه جا امام (علیه السلام) با قاطعیت تمام در مورد مسائل مختلف از اعتقادات گرفته تا اخلاق و اعمال و احکام سخن مى‌گوید و این قاطعیت نشانه اعتقاد قطعى و تزلزل ناپذیر امام(علیه السلام) در تمام این مسائل است. 💠 این سخن را با کلام دیگرى از امام امیرمؤمنان (علیه السلام) در خطبه ۱۸۹ نهج البلاغه که برگرفته از قرآن مجید است پایان مى‌دهیم. 🔺 امام (علیه السلام) در آن خطبه مى‌فرماید: «بعضى از ایمان‌ها ثابت و مستقر در دل‌هاست و بعضى دیگر ناپایدار و عاریتى است که در میان قلب و سینه تا سرآمدى معلوم قرار دارد» 👆🏻 گویى این سخن اشاره به آیه ۹۸ سوره انعام است که مى‌فرماید: «و کسى است که شما را از یک انسان آفرید (و شما از نظر ایمان یا آفرینش دو گروه مختلف هستید:) پایدار و ناپایدار» 🔺 یکى از تفسیرهاى این آیه شریفه همان است که در کلام امام صادق (علیه السلام) آمده که مى‌فرماید: «مستقر به معناى ایمان ثابت است و مستودع ایمان عاریتى است». @syed213
سیدابراهیم(شهیدصدرزاده)
🎇🎇🎇🎇🌿🌹🌿🎇🎇🎇🎇 💠 به علت ناسپاسى افراد، از کار نیک مضایقه نکنید، چرا که (در مقابل) گاه کسى از تو سپاسگ
✅ شرح و تفسیر حکمت ۲۰۴ نهج‌البلاغه...👇🏻👇🏻👇🏻 ✨ مى‌دانیم مردم دو گروهند: 1⃣ افراد پر توقع و ناسپاس که همواره دارند؛ ولى به هنگامى که از آن بهره‌مند شدند مى‌کنند. 2⃣ در برابر آنها گروه دیگرى هستند که در برابر نیکى‌ها ، حتى گاه از نیکى‌هایى که در حق دیگران شده سپاسگزارى مى‌کنند. از آنجا که کار نیک جاذبه فوق‌العاده‌اى دارد اگر کسانى که در حقشان نیکى شده ناسپاسى کنند، افراد دیگرى هستند که سپاسگزار باشند و جالب توجه این که سپاسگزارى کسانى که از کار نیک بهره‌اى نبردند بسیار از سپاسگزارى کسانى است که از آن بهره‌مند شده‌اند، چرا که آنها که بهره‌مند شده‌اند سپاسگزارى دارند. به علاوه ممکن است به کارهاى نیک آینده سپاسگزارى کنند، اما کسانى که از آن بهره‌‌اى نمى‌گیرند از به افراد نیکوکار احترام مى‌گذارند. 🔸 گذشته از همه اینها، مى‌دانیم همه نیکى‌ها از سوى ؛ قدرت بر انجام کار نیک و توفیق به آن و تمایلات درونى درباره آن همه از سوى خداست که ما با استفاده از اختیار خود آنها را به کار مى‌گیریم و کار نیک انجام مى‌دهیم. در عین حال، خداوند از نیکوکاران سپاسگزارى مى‌کند و این از هر سپاسگزارى است. 🔹 در حدیثى از پیغمبر گرامى اسلام مى‌خوانیم که مى‌فرماید: «دست خداى متعال بالاى سر کسانى است که در برابر نعمت‌هایشان ناسپاسى مى‌شود و رحمت خود را بر سر آنها مى‌گستراند». ❇️ از جمله امورى که مى‌تواند خاطر انسان در برابر ناسپاسى‌ها شود این است که بدانیم این موضوع منحصر به ما نیست؛ این ناسپاسى‌ها در برابر پیامبران بزرگ خدا با آن همه زحمت‌هایى که براى هدایت مردم کشیدند به ویژه در برابر پیامبر اسلام و ائمه معصومان (علیهم السلام) به شکل گسترده‌اى انجام شد. 🔺 بنابراین نباید این گونه ناسپاسى‌ها ما را در انجام کار خیر و کند. 🔸 حدیثى از رسول اکرم (صلى‌الله‌علیه‌وآله) نقل شده است که مى‌فرماید: «روز قیامت که مى‌شود بنده‌اى را در صحنه محشر حاضر مى‌کنند و در حضور خداى متعال مى‌ایستد و خداوند دستور مى‌دهد او را به سوى آتش دوزخ ببرند. عرضه مى‌دارد: خداوندا! دستور دادى مرا به سوى دوزخ ببرند در حالى که قرآن مى‌خواندم (و به قرآن عمل مى‌کردم) خدا مى‌فرماید: بنده من، نعمت‌هایى به تو عرضه داشتم و تو شکر نعمت نگزاردى. عرضه مى‌دارد: پروردگارا! تو فلان نعمت را به من دادى و من فلان گونه شکر آن را ادا کردم و نعمت دیگرى به من دادى شکر آن را نیز گزاردم و پیوسته نعمت‌ها را ذکر مى‌کند و شکرگزارى آنها را. خداى متعال مى‌فرماید: بنده من راست مى‌گویى؛ ولى تو شکرگزارى در برابر کسى که واسطه نعمت بر تو بود نداشتى و من به ذات مقدسم سوگند خورده‌ام که شکر بنده‌اى را نپذیرم که در برابر واسطه نعمت من به خلقم شکرگزار نباشد.» 🔺 از این حدیث و احادیث متعدد دیگر روشن مى‌شود که شکر خالق از شکر مخلوق جدا باشد: زیرا غالباً نعمت‌هاى الهى از سوى به انسان مى‌رسد. ✅ از همه مهم‌تر است که از سوى رسول اکرم و امامان معصوم (علیهم السلام) به ما رسیده که بیش از همه باید شکرگزار آنها باشیم و شاید سلام و درود ما به پیشگاه آنها بخشى از این شکرگزارى محسوب شود. همچنین باید در برابر اساتید و آنهایى که ما را با این منابع هدایت آشنا کرده‌اند شکرگزار باشیم و در برابر پدر و مادر که خداوند توصیه آنها را در قرآن مجید کرده است. ✨ همچنین تمام کسانى که به نوعى به ما یا کرده‌اند؛ در هر لباس و مقامى که باشند شکرگزار باشیم. ❇️ به یقین این شکرگزارى‌ها افزون بر این که باعث مى‌شود، نیکوکاران را به کار نیک بیشتر تشویق و غیر نیکوکاران را در این زمره وارد مى‌کند و اگر مى‌بینیم در دنیاى امروز طى مراسمى از افراد برتر در هر رشته و هر برنامه‌اى قدردانى مى‌کنند و لوح سپاس به آنها مى‌دهند براى همان آثار مثبتى است که این کار در پیشرفت جامعه دارد. @syed213