2.92M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔰چرا ایران در توسعه عقل شکست خورد؟
آیا دینزدگی سبب پسرفتِ عقلانیت و فلسفه شد؟
🔶شوکران بیستویکم با دکتر کریم مجتهدی
🔸فیلسوف، غربشناس، استاد پیشکسوت دانشگاه تهران، چهره ماندگار فلسفه، عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی، دارای مدال طلای جهانی ابنسينا
📺 پخش: دوشنبه، ۲۰ آبان ۱۳۹۸، ساعت ۲۱، شبکه چهار
🔹مجتهدی در ۱۸سالگی به فرانسه رفت و در دانشگاه «سوربن» پاريس به تحصيل فلسفه در دوره كارشناسی ارشد و دكترا پرداخت. سال ۱۳۴۳ به ايران بازگشت و در دانشگاه تهران مشغول تدريس شد. او بیش از نیم قرن است که به تدریس و پژوهش فلسفی اشتغال دارد.
#فلسفه
#سنت
#تجدد
#عدالت
#غرب
#اندیشه
#عقلانیت
#دین
⚜ @lotfi74
🔰چه کتاب ها که سوزانده شده اند!
✍ رضا تسلیمی
🔸در رسانه ها تصویر یکی از مبلغین طب سنتی منتشر شده است که یکی از کتاب های مرتبط با پزشکی مدرن را می سوزاند. چنین عملی به یقین محکوم و ناپسند است زیرا نمادی است از نابودی اندیشه و همچنین حذف و طرد تفکر و دیدگاه رقیب.
سال ها است دو اردوگاه پزشکی مدرن و طب سنتی در حال نزاع با یکدیگر هستند و هر یک بر ضد دیگری فعالیت می کند. اما اگر بخواهیم با نگاهی عینی تر و بی طرفانه تر به تاریخ این نزاع بنگریم این پزشکی مدرن بوده است که در طی چند قرن اخیر اغلب مظاهر و نمادهای طب سنتی را به نابودی کشانده است.
اکنون مدت ها است که عقاید و روش های سنتی نابود می شوند و فرهنگ ها و عقاید به نام علم جدید و فرهنگ مدرن قلع و قمع می گردند.
سنت ها، فرهنگ ها و مناسک تحت فرآیند یکسان سازی قرار دارند و از محتوی متمایز خویش خالی می شوند.
علم جدید و پزشکی مدرن حکمت های قبایل را به سخره گرفته و شیوه های آیینی را قطعه قطعه کرده اند.
ظهور پزشکی مدرن و قدرت گرفتن آن تنها در سایه جهل و خرافه نامیدن طب سنتی و روش های قدیمی ممکن شده است و علم جدید تنها با توسل به نابودی فرهنگ ها و سنت ها و خالی کردن آنها از معنی به سیطره رسیده است.
در نتیجه، اگرچه سوزاندن کتاب مرتبط با پزشکی مدرن اشتباهی بزرگ تلقی می شود اما این عمل بارها در قرون جدید، به اشکال مستقیم و غیر مستقیم و با نام تجدد تکرار شده است و پزشکی مدرن خود با استفاده از چنین شیوه هایی به سالها سیطره طب سنتی پایان داده و بر کرسی نشسته است.
و در نهایت این که:
در روزگار ما، کیست که بتواند یقه ی پزشکی مدرن را بچسبد؟ هیچ کس. بازار تمام قد در پشت او ایستاده است.
#پزشکی
#یکسان_سازی
#سنت
⚜ @taammolat74
🔰 نهضت علمی مبتنی بر آموزه فقاهت
✍️ رسول لطفی
🔸انسان ایرانی در کشاکش #سنت و #تجدد زمانه در جستوجوی بازتعریف #هویت خویش است. انسان ایرانی که مخ وجودی او را سراسر دین و مذهب و سنت پر کرده است، اتمسفر #عصر_جدید بر زیست او حاکم شده و #مدرنیته چون پیراهنی بدقواره به تن انسان ایرانی میماند که تناسبی با او ندارد. این احاطه تا تسخیر اندیشههای ما پیش رفته است! تا آنجا که حتی دانش و حکمت و #فقاهت ما را از محتوا تهی کرده و روش علمی ما را به استعمار کشانیده است.
🔹امروز اما در#جنگ_اندیشهها نیازمند احیا #نهضت_انقلاب_علمی صادقین(علیهم السلام) هستیم. بی شک یکی از مهمترین کارهایی که باید صورت گیرد تحلیل نظری و صورتبندی مفهومی سیره تحول علمی عصر صادقین است. نهضتی که از امام باقر(ع) پایهگذاری شد و در عصر رضوی(علیه السلام) به اوج رسید. بر همین اساس لازم است کمی از تحلیل سیاسی معصومین فاصله گرفته به تبیین و ترویج #تحلیل_اجتماعی_تاریخ بپردازیم. مدلسازی و استخراج شیوههای انقلاب علمی مبتنی بر تجربه زیسته این ائمه میتواند چراغ راهی در این عصر ظلمانی باشد. و این رسالت سنگینی است که بر دوش ماست.
🔸یکی از آموزههای مهم در فرهنگ دینی ما جایگاه اساسی دارد مساله تفقه و فقاهت است. به نظر میرسد مبتنی بر آموزه فقاهت میتوان طرحی نو برای نهضت علمی جدید متناسب با ارزشمندی ایدئولوژی اسلام برافراشت. از دستورات امام صادق(ع) این است که فرمودند: «لا خیر فی من لا یتفقه من اصحابنا» این آموزه به نظر میرسد به لایه فرهنگی از آموزه فقاهت میپردازد و یکی از مولفههای اصلی خیر و نیکی داشتن و ثمربخش بودن اصحاب خویش را ( بلکه انسانی که به دنبال زیست بهتر است) در تفقه میداند.
🔹گره خوردن ارزشمند بودن شخص به تفقه داشتن ما را به تامل و تدبر در باب چیستی فقاهت رهنمون میسازد. به راستی فقاهت چیست که ارزشمندی شخص مومن معتقد با آن رقم میخورد؟! و روشن است که فقاهت و تفقه به معنای فقه خواندن مرسوم نیست بلکه آموزه فقاهت به معنای فهم عمیق است. بنابراین از دستورات اصلی سیاستگذاری فرهنگی در جامعه باید پیادهسازی آموزه فقاهت باشد. آموزه فقاهت بدین معنا که انسانهای جامعه باید به فهم عمیق نائل شوند تا ارزشمند گردند. ارزشمندی جامعه مبتنی بر فهم عمیق آن افراد آن جامعه است و الا به تعبیر امام صادق(ع) هیچ خیر و صلاحی در این جامعه نخواهد بود.
🔸اگر جامعه به این استعلاء برسد که در امور زندگی خویش در جستوجوی فهم عمیق باشد که مصداق بارز آن فهم عمیق از دین است، بیشک میتوان به انقلاب علمی در عصر جدید فکر کرد. بیشک در عصر مدرن که همه چیز را در شتاب و سرعت میداند و در #عصر_اطلاعات انسانها را غرق در دادههای بی حاصل میکند، بار آوردن جامعهای فقیه امری دشوار است و نیازمند فعالیت جدی #نخبگان و متفکران دارد...
⚜️ @fekrat_net
⚜️ @taammolat74
تاملات
🔰امر مقدس در غرب 📍در سالیان اخیر، در اروپا شاهد توهین به پیامبر(ص) بودیم که واکنشهایی را نیز در پ
✔️ [ادامه...]
🔸باید توجه داشت که #مدرنیته امروز خود به یک سنت متصلب تبدیل شده است و دیگر نمیتوان مسائلی از این دست را مثل سابق ذیل منازعه میان #سنت و مدرنیته طرح و بررسی کرد. اگر چنین بحثی برای اوان شکلگیری مدرنیته موضوعیت داشت، اکنون دیگر موضوعیت ندارد، زیرا خود مدرنیته اینک به یک سنت متصلب و بهشدت محافظهکار تبدیل شده است. مدرنیته امروزه به شعارها و آرمانهایش مثل باز بودن آینده، دیگر اعتنایی ندارد و به آنها پشت کرده و به انگاره پایان رسیده است.
🔹مدرنیته و غرب در ذات خودش #توتالیتر است. غرب اسیر منطق یوروسنتریسم یا اروپامحوری است، یعنی خودش را محور عالم دانسته، تمام جهان را حول محور خود تفسیر میکند. غرب اسیر خودبنیادی است. غرب اسیر منطق شرقشناسی– در معنای ادوارد سعیدی- است. غرب وقتی از #عقلانیت حرف میزند، فقط به یک معنا و مفهوم از عقل و عقلانیت قائل است و هیچ درک دیگری برای شیوههای دیگر عقلانیت قائل نیست. این عقلانیت صرفا عقلانیت منطقمحور وگزارهمحور متافیزیکی است و شیوههای دیگر عقلانیت را به رسمیت نمیشناسد.
🔸 علیرغم همه انتقاداتی که دکتر شجاعیزند به غرب دارند و من به این اعتبار در جبهه ایشان هستم، اما از اینجا راه خود را جدا میکنم که جهان اسلام امروز فاقد یک #نظام_اُنتولوژیک و یک #نظام_اپیستمیکی است که بتواند در برابر غرب کنونی، با تمامی تعارضها و پارادوکسهایش قدعلم کند. فقط در مقام نفی است و در مقام ایجاب هنوز افق تازهای را خلق نکرده است، هنوز به فهم جدید و اُنتولوژی و نظام معرفتشناسانهای جدید متناسب با جهان معاصر دست پیدا نکرده است.
🔹 تعریض بنده به غرب این نبود که چرا بر مدار ایدئولوژیک حرکت میکند. خیر؛ اعتقاد مبناییام این است که زندگی انسانی بدون ایدئولوژی اساسا ممکن نیست. انسان هیچگاه بدون #ایدئولوژی نبوده است و نخواهد بود. غرب را متهم کردم که چرا ایدئولوژیاش را پنهان میکند. مساله، پنهان کردن ایدئولوژی است. مساله، طرح ایده و نظریه پایان ایدئولوژی است و دلیل آن هم از میدان بهدر کردن رقباست. نگفتم که میتوان دولت، #توسعه و #فرهنگ غیرایدئولوژیک داشت که شما میفرمایید اگر آنها ایدئولوژیکند ما هم ایدئولوژیک هستیم. ما ایدئولوژیک هستیم و آن را هم پنهان نمیکنیم و معتقدیم حیات انسانی بدون دین یا ایدئولوژی اساسا ناممکن است.
🔗 برای مطالعه این مناظره جنجالی و پر محتوا اینجا کلیک کنید.
⚜️ @Taammolat74
تاملات
📍 یادداشت | فرهنگ یا سیاست؟ نقطه تمایز بنیادین انجمن حجتیه با اسلام سیاسی ناب؟ ▪️اگر بخواهیم به تفا
🔸 گفتمان انقلاب اسلامی از همان آغاز، تقابل خود را با «#نظام_سلطه» تعریف کرد. این گفتمان، هوشمندانه تشخیص داد که در پس بسیاری از بحرانهای اجتماعی، فرهنگی و دینی، ریشهای عمیقتر نهفته است: ساختارهای قدرت جهانی که در لباس #استعمار و #استثمار، بهصورت مستقیم یا غیرمستقیم بر جوامع مسلط شدهاند.
🔹 در مقابل، گفتمان انجمن حجتیه نقطه تقابل خود را بر محور مبارزه با جریانهای مذهبی مخالف، نظیر #بهائیت، تعریف کرد. این گفتمان با محدود کردن خود به حوزه #فرهنگ، از دیدن تصویر کلانتر بازماند و عملاً در برابر پرسشهای بزرگتری نظیر روابط قدرت، استعمار و استثمار تاریخی سکوت پیشه کرد.
🔸 انقلاب اسلامی بهدرستی دریافت که استعمار و #نظام_سلطه، تنها در اشغال نظامی یا سلطه اقتصادی خلاصه نمیشوند، بلکه این نظامها در لایههای عمیقتر فکری و فرهنگی نیز نفوذ دارند. این تشخیص، جهتدهی انقلاب اسلامی را مشخص کرد و به آن برتری روششناختی داد. چرا که بدون درک عمیق روابط قدرت و نظامهای سلطهگر، هر حرکتی محصور در جریانهای محدود خواهد شد و در نهایت توسط همان روابط قدرت هضم خواهد شد.
🔹 انقلاب اسلامی نه یک #رخداد سیاسی صرف، بلکه نوعی «#گشودگی» به حقیقت وجود بود. این گشودگی، جهان را بهمثابه میدانِ امکانهای نو دید، جایی که حقیقتِ وجودی انسان فراتر از مناسبات قدرتِ تحمیلشده توسط نظام سلطه تعریف میشود. #انقلاب، در پی آن بود که این حقیقت را از اعماق #تاریخ و فرهنگ بیرون کشیده و آن را در میدان جهان احضار کند.
🔸در این نگاه، جهان یک منظره بسته و قطعی نیست؛ بلکه امکانِ #مقاومت، تغییر، و خلق در آن همواره جاری است. در این افق، اسلام ناب، صرفاً یک ایدئولوژی مذهبی نیست، بلکه نحوی از بودن در جهان است که در برابر ساختارهای سلطه و ازخودبیگانگی انسان، مقاومت میکند. انجمن حجتیه در «پنهانشدن از حقیقت» سکنی گزید. آنها به جای مواجهه با افق جهان، در سایههای #سنتِ بسته و ایستا پناه گرفتند.
💢 فارغ از ارزیابی اینکه کدام ایده موفق شده و توانسته پیشبرنده باشد؛ انقلاب اسلامی، #شجاعت_زیستن در میان امکانها را داشت، اما حجتیه بنابه هر دلیلی، در پشت دیوارهای فهم محدود خود باقی ماند. آنچه انقلاب اسلامی را یگانه میسازد، این است که توانست حقیقت را از پستوهای تاریخ بیرون کشیده و آن را به میدان آورد. حقیقتی که نه در سکون، بلکه در پویایی و مبارزه با سلطه، شکل میگیرد. این حقیقت، افقی گشوده است که هنوز هم ما را به اندیشیدن و عمل دعوت میکند.
⚜️ @Taammolat74
تاملات
📍 یادداشت | امکان گسست از وضعیت بیافقی کنش انقلابی در مواجهه با ساختارهای ناامیدساز سلسله یادداشت
آیا ما آمادهایم این امکان را به مثابه یک #دعوت وجودی بفهمیم؟ یا باز هم، همچون دیگر بیانیهها، در دام مواجههای تشریفاتی، بروکراتیک و خنثی خواهیم افتاد؟
🔸ما با وضعیت پیچیدهای روبهرو هستیم؛ حوالت امروز حوزه، به نحوی تراژیک با ساختارهای ناامیدساز درآمیخته است. از در و دیوار حوزه، نه #امید، که رکود و تکرار میبارد. ساختارهایی که آدمها را در وضعیت ایستا، محافظهکار و بیافق نگاه میدارند و هر گونه امکان تحول را مسدود میسازند. این ساختارها، همانند مکانیسمهای فکری و نهادی، به تولید مداوم «ناامیدی ساختاری» مشغولاند.
🔹در چنین شرایطی، ما نیازمند آن چیزی هستیم که #آلن_بدیو از آن به عنوان «کنش گسستساز» یاد میکند؛ کنشی که بتواند از دل #نظم موجود، گسستی اصیل و رهاییبخش خلق کند. یک دگرگونی در شیوه #تفکر، زیست، تعلیم و حتی رؤیاپردازی در حوزه. بیانیه رهبری از همین منظر، همچون دعوتی به تولد دوباره حوزه است. اما این دعوت، خود به خود محقق نخواهد شد. برای اینکه این امکان، به فعلیت برسد، باید زمینههای یک کنش وجودی گسترده فراهم گردد. این وظیفه، بر دوش نیروهای انقلابی و #نخبگان حوزهای است که در پی بسط و بومیسازی این پیاماند.
🔸نباید بیانیه در لایههای مدیریتی دفن شود. باید آن را به گفتوگوی عمومی بدل کرد. باید با زبان مردمی، هنرمندانه و اندیشمندانه، مضمون آن را به عرصه #فرهنگ عمومی حوزه کشاند. ما به روایتی نیاز داریم که قدرت برانگیختن، تحریک فکری و آفرینش تخیل اجتماعی داشته باشد. همچنین بخشی از نخبگان حوزه یا به انزوا رفتهاند یا در حسرت تحول، دلزده شدهاند. باید ادبیاتی نو پدید آوریم که قدرت #رجعت، بازگشت و بازاندیشی را در آنان زنده کند. ادبیاتی که هم ریشه در #سنت دارد و هم امکان پرواز به #آینده را در خود حمل میکند.
💢بیانیه رهبری ما را در برابر یک #انتخاب بنیادین قرار میدهد: یا حوزه را به مثابه یک نهاد زنده بازاندیشی کنیم، یا به تعبیر رهبری، این نهاد به حاشیه رانده میشود، اگر نه بمیرد. این سخن، هشدار نیست؛ اعلام پایان یک دوره و آغاز امکان یک دوره نوین است. پس آنچه امروز نیاز داریم، صرفاً تحلیل متن بیانیه نیست، بلکه #طراحی یک حرکت است: حرکتی که بتواند از دل فروبستگیها، امکانهای تازه بودن را کشف کند و گسستی در وضعیت بیافقی ایجاد نماید.
⚜️ @Taammolat74