eitaa logo
تبیین
2.7هزار دنبال‌کننده
5هزار عکس
428 ویدیو
34 فایل
🔺اهداف: 🔹تهذیب نفس 🔹امام شناسی و مهدویت 🔹روشنگری و بصیرت‌افزایی 🔹ارتقاء بینش دینی و سیاسی 🔹دشمن شناسی و جنگ نرم 🔹ارتقاء مهارت‌های تربیتی 🔹و... 🔸هدف ارائه‌ی الگوست؛ با شبکه‌های اجتماعی کسی متفکر نمی‌شود، باید #کتاب خواند.
مشاهده در ایتا
دانلود
⭕️حجاب اسلامی وسیله‌ی مصونیّت زن است، نه محدودیت او 🔹...تا آنجایی که ما خبر داریم، و اطّلاع داریم، تا ۱۵۰ سال قبل یا ۱۲۰ سال قبل، البتّه به معنای اسلامی در آنجا (غرب) نبود، امّا ، برهنگی و ، مثل امروز در وجود نداشت. اینکه این چه است که را به این سمت کشانده و هدفش چیست، جای بحث های طولانی و مفصّل دارد؛ امّا الان واقعیّت این است: مظهر مصرف، ، در مقابل مردان و وسیله‌ی هیجان جنسیِ نوع مرد و جنس مرد است. 🔹بقیّه‌‌ی حرف هایی که می زنند، مثل قضیّه‌ی و این حرفها، همه حرف است و ظاهر قضیّه است، باطن قضیّه آن است... به‌ وسیله‌ی در را بر روی آن مسیری که جنس را به این نقطه‌ی انحراف برساند بسته؛ اجازه نداده. وسیله‌ی است؛ وسیله‌ی محدودیّت زن نیست. بیانات مقام معظم رهبری ۹۶/۱۲/۱۷ منبع: وبسایت‌دفترحفظ‌و‌نشرآثارمعظم‌له @tabyinchannel
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️اهمیت «بسم الله الرحمن الرحیم» در روایات اسلامی چگونه بیان شده است؟ 🔹در روايات اسلامى به قدرى به  اهميّت داده شده است كه آن را چيزى هم رديف معرفى مى كند. چنانكه در حديثى از (ع) نقل شده است كه فرمود: « به اسم اعظم خدا نزديكتر است از مردمك چشم به سفيدى آن». [۱] در حديث ديگرى از (ع) آمده است: «از سياهى چشم به سفيدى آن نزديكتر است». [۲] اهميّت شروع به تا آن حد است كه از بعضى روايات استفاده مى شود كه در صورت ترك آن ممكن است انسان مشمول مجازات هاى الهى گردد؛ 🔹چنانكه در حديثى میخوانيم: عبدالله بن يحيى وارد مجلس (ع) شد و در برابر او تختى بود؛ حضرت دستور فرمود: روى آن بنشيند. ناگهان تخت واژگون شد و او به زمين افتاد و سرش شكست و خون جارى شد. حضرت دستور داد آب آوردند و خون را شستند، سپس فرمود: «نزديك بيا»، بعد دست مبارك را بر آن گذاشت نخست احساس درد شديدى كرد، و بعد شفا يافت! سپس فرمود: «شكر خدايى را كه گناهان شيعيان ما را در دنيا با حوادث ناگوارى كه براى آنها پيش مى آيد مى شويد و پاك مى كند!»؛ 🔹عبدالله عرض كرد: اى اميرمؤمنان! مرا آگاه كرديد؛ اگر بفرماييد من چه گناهى مرتكب شده ام كه اين حادثه ناگوار برايم پيش آمد تا ديگر تكرار نكنم خوشوقت مى شوم. فرمود: «هنگامى كه نشستى  نگفتى، مگر نمیدانى (ص) از ذات پاك پروردگار براى من چنين نقل فرموده: هركار بااهميّتى كه در آن گفته نشود و بى عاقبت است». عبدالله گفت: «فدايت شوم من بعد از اين هرگز آن را ترك نمیکنم». (ع) فرمود: «در اين صورت بهره مند و خواهى شد». [۳] 🔹ولى مى دانيم يا «بسم الله» كه فوق العاده به آن نزديك است تنها الفاظى نيست كه بر زبان جارى شود؛ و چنين نيست كه فقط با تلفظ به آنها مشكلات حل گردد، درهاى خيرات و بركات گشوده شود و نابسامانى ها سامان يابد؛ بلكه به آنها شرط است. يعنى بايد در و انسان پياده شود، به هنگامى كه اين جمله را بر زبان جارى مى كند تمام وجود خويش را در پناه خدا ببيند و از ذات پاك اش با تمام هستى خويش مدد طلبد. اين نكته نيز قابل توجّه است كه نه تنها در ، كه در نيز تأكيد شده است با شروع كنند؛ همانگونه كه در نامه (ع) به بلقيس آمده. 🔹در حديثى از (ع) میخوانيم كه فرمود: « را ترك مكن ولو يك شعر بنويسى»؛ [۴] سپس افزود: «قبل از اسلام نامه هاى خود را با جمله «بِسمِكَ اللّهُمَّ» آغاز مى كردند، هنگامى كه آيه «إنَّهُ مِن سُلَيمان و إنَّه بسمِ الله الرّحمنِ الرّحيم» نال شد، نامه هاى خود را با «بسم الله» آغاز كردند». در حديث ديگرى میخوانيم كه (ع) به يكى از كارگزاران خود مسائل متعدّدى را خاطر نشان ساخت. بعد به او فرمود: «حال بگو ببينم چه میگويى؟» او نتوانست آنچه را شنيده بود تكرار كند، 🔹امام دوات را پيش كشيد و نوشت «بسم الله الرحمن الرحيم ان شاء الله به خاطر داشته باش كه همه كارها به دست خدا است...». او میگوید: من اين ماجرا را كه ديدم تبسّم كردم. حضرت فرمود: «چرا تبسّم كردى؟» عرض كردم: خير است. فرمود: «توضيح بده» گفتم: فدايت شوم اين كار شما مرا به ياد حديثى كه يكى از اصحاب از جدّت (ع) نقل كرد، انداخت. او هنگامى كه دستور براى انجام كارى میداد؛ مى نوشت: «بسم الله الرحمن الرحيم به خاطر داشته باش ان شاء الله...» سپس مطالب مورد نياز را مى نوشت، لذا تبسّم كردم. امام (ع) به من فرمود: «اگر بگويم ترك كننده مانند ترك كننده نماز است راست گفته ام». [۵] 🔹اهميّت تا آن اندازه است كه در حديثى از (ص) میخوانیم:  «هنگامى كه به كودك بگويد: بسم الله الرحمن الرحيم ـ و او تكرار كند ـ خداوند فرمان آزادى از دوزخ براى كودك و پدر و مادرش و معلّم مى نويسد». [۶] اين سخن را با گفتارى كه در ميان جمعى از مفسّران مشهور است پايان ميدهيم. معانى تمام كتب آسمانى در جمع است، و معانى تمام قرآن در و معانى تمام سوره حمد در و معناى بسم الله در همان جمع است! [۷] 🔹تمركز مفاهيم قرآن و كتب آسمانى در «باء» «بسم الله» ممكن است از اين جهت باشد كه در عالم آفرينش و در عالم تشريع، همه با استمداد از ذات پاك خدا تحقّق مى يابد، چرا كه علة العلل در تمام عوالم او است، و مى دانيم «باء» «بسم الله» براى استعانت و يارى جستن از خدا است و اين مطلبى است شايان دقت و تأمل. • پی نوشت‌ها در منبع موجود است منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
⭕️حضرت آیت‌الله بهجت قدس‌سره: 🔹با همۀ بیداری و توطئه‌های در خوابیم، پس کی بیدار می‌شویم تا ببینیم علیه ما چه می‌کند؟! 📕در محضر بهجت، ج١، ص٣٠ منبع: وبسایت مرکز تنظیم و نشر آثار آیت‌ الله العظمی بهجت (ره) @tabyinchannel
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️«تولی» و «تبری» از منظر روایات چه اهمیّتی دارند؟ (بخش چهارم و پایانی) 🔸احاديث بسيار فراوانى در كتب اسلامى اعم از شيعه و اهل سنّت در زمينه «حبّ فى الله» و «بغض فى الله» و و آمده است، و به قدرى در اين باره داده شده كه در كمتر چيزى نظير آن ديده مى شود. بى شك اين اهمّيّت به خاطر آثار مثبتى است كه پيوند «دوستى با اولياء الله و دوستان خدا»، و «بيزارى از دشمنان حق» دارد؛ اين آثار مثبت هم در ظاهر مى شود و هم در و هم در و . 💠اين احاديث نشان مى دهد كه بايد در طريق «تهذيب نفس» و «سير و سلوك الى الله»، هر كس و مقتدايى را برگزيند. در اينجا به بخشى از اين احاديث كه از كتب مختلف گلچين شده است اشاره مى شود: 9⃣در حديث قدسى مى خوانيم: به (عليه السلام) فرمود: «هرگز براى من انجام داده اى؟ موسى عرض كرد: آرى! براى تو نماز خوانده ام، روزه گرفته ام، انفاق كرده ام و به ياد تو بوده ام؛ فرمود: امّا نماز براى تو نشانه [ايمان] است و روزه سپر آتش و انفاق سايه اى در محشر و ذكر خدا نور است؛ كدام را براى من به جا آورده اى اى موسى؟! عرض كرد خداوندا! خودت مرا در اين مورد راهنمايى فرما! فرمود: آيا هرگز به خاطر من كسى را داشته اى و به خاطر من كسى را داشته اى؟ [در اينجا بود كه] (عليه السلام) دانست برترين اعمال و [دوستى براى خدا و دشمنى براى خدا] است». [۱] 🔟اين بحث را با حديث ديگرى از (عليه السلام) پايان مى دهيم (هر چند احاديث در اين زمينه، بسيار فراوان است)، فرمود: «مَنْ اَحَبَّ لِله وَ اَبْغَضَ لِله وَ اَعْطى لِلّهِ وَ مَنَعَ لِلّهِ فَهُوَ مِمَّنْ كَمُلَ إِيمانُهُ» [۲] (كسى كه «به خاطر » بدارد و به خاطر خدا بدارد و به خاطر خدا ببخشد و به خاطر خدا ترك بخشش كند، او از كسانى است كه كامل شده است!». 💠از احاديث دهگانه بالا استفاده مى شود كه در حساب مهمّى براى و باز شده است؛ تا آنجا كه به عنوان و نشانه و برتر از نماز و روزه و حجّ و جهاد و انفاق فى سبيل الله معرّفى شده و صاحبان اين صفت، پيشگامان در بهشتند و دارند كه انبياء و شهداء به حال آنها غبطه مى خورند. اين تعبيرات، پرده از نقش مهمّ مسأله و و در تمام برنامه هاى دينى و الهى بر مى دارد. 🔹دليل آن هم روشن است، زيرا انسان پيشوايان بزرگ را به خاطر و و و اعمال صالحه ديگر، دوست مى دارد، با اين حال چگونه ممكن است به آنان تأسّى نكند و همگام و همدل و همرنگ نشود! اين همان است كه علماى اخلاق از آن به عنوان يك اصل اساسى در ياد كرده اند، و پيروى و كردن به را شرط موفّقيّت در سير و مى دانند. يكى از دلايل مهمّى كه در هر مورد و در هر مناسبت از انبياى الهى سخن مى گويد و پيغمبر اكرم و را دستور مى دهد كه به ياد آنها و تاريخ و زندگانى شان باشند، همين است كه از آنان بگيرند و راه و را در تاريخ زندگى آنها بجويند. 🔹اين نكته شايان توجّه است كه معمولاً داراى روح قهرمان پرورى هستند؛ يعنى هركس مى خواهد به شخص بزرگى عشق بورزد و او را در زندگى خود قرار دهد و در ابعاد مختلف زندگى به او اقتدا كند. انتخاب چنين قهرمانى در و شكل دادن به زندگى او تأثير فراوانى دارد و با تغيير شناخت اين قهرمانها، زندگى ممكن است دگرگون شود. بسيارى از افراد يا ملّت ها كه دستشان به دامان نرسيده، قهرمانان خيالى و افسانه اى براى خود ساخته اند و در ادبيّات و فرهنگ خود جايگاه مهمّى براى آنها قائل شده اند. 🔹محيط زندگى اجتماعى و تبليغات مطلوب و نامطلوب در گزينش قهرمانها مؤثّر است. اين قهرمانها ممكن است مردان الهى، رجال سياسى، چهره هاى ورزشى و يا حتّى بازيگران فيلمها بوده باشند. هدايت اين تمايل فطرى بشر به سوى و «الگوهاى والاى انسانى» مى تواند كمك مؤثّرى به پرورش در فرد و جامعه بنمايد. مسأله در حقيقت، در همين راستا است؛ و به همين دليل آيات و روايات اسلامى اهمّيّت فوق العاده اى براى آن قائل شده است و بدون آن بقيّه برنامه ها را ناقص و حتّى در خطر مى شمرد. پی نوشت‌ها؛ [۱] بحارالانوار، دار احیاء التراث العربی، چ۲، ج۶۶، ص۲۵۲، باب۳۶ [۲] همان، ص۲۳۸ 📕اخلاق در قرآن‏، آيت الله العظمى ناصر مكارم شيرازى، مدرسه الامام على بن ابى طالب(ع)، قم، چ۱، ۱۳۷۷ش، ج۱، ص۳۷۵ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
⭕️جهاد اکبر؛ ‌قوت اراده در جوانی 🔹اگر در انسان شد، شد؛ اگر در جوانی خدای نخواسته مهذب نشد، بسیار مشکل است که در زمان و پیری که است و ، اراده انسان ضعیف می‌شود و جنود ابلیس در باطن انسان قوی، ممکن نیست دیگر آن وقت. اگر هم ممکن باشد بسیار مشکل است؛ از حالا به فکر باشید. 📕صحیفه امام خمینی (ره)، ج ۲، ص ۴۰ @tabyinchannel
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️در عصر ظهور کدام گروه از مردمان از حوادث آخرالزمان در امانند؟ آیا تر و خشک با هم می‌ سوزند؟ یا شیعیان و پیروان واقعی تحت حمایت خدا و نایب برحقش هستند؟ (بخش اول) 🔸ائمه معصومین علیهم السلام برای نجات از فتنه راهکارها و برنامه های ویژه ای ارائه فرموده اند: «قرائت یا حفظ نمودن سوره کهف، تسبیح و تقدیس خداوند، توکل بر خداوند، قرائت سوره فاتحه الکتاب در هنگام رویت وی و...»؛ لازم به ذکر است مواردی مانند قرائت یا حفظ نمودن سوره کهف می بایست قبل از خروج انجام شود تا در هنگام خروج دجال از شر فِتَنِ وی در امان بود. در احادیث دارد: دجال در همه شهرها و مکان ها گردش می نماید، مگر مکه و مدینه که در اکثر احادیث مذکور است، و در برخی احادیث و روایات نیز شهرهایی مانند: بیت المقدس، طرطوس، آبادان، قم و نواحیش، کوفه و حوالیش و یا مساجدی چون: مسجد الحرام و مسجد مدینه و مسجد طور سینا و مسجد الأقصی که دجال به آنها راه نیافته و به عنوان مکان هایی امن برای مسلمین معرفی شده اند. 💠راهکارهای عملی «دجّال ستیزی»: 🔹قرآن محوری: «فَأقْرَؤُوا ما تَیَسَّرَ مِنَ القُرآنِ: آن مقدار که می‌توانید از قرآن تلاوت کنید». ، اصلی‌ ترین دشمن و دشمن عجل الله تعالی فرجه الشریف در فرجام زمان است. قرآن و امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف، هر دو یک حقیقت واحدند، دارای رسالت و آرمان‌ های مشترکند و دجّال، دشمن این دو حقیقت واحد و با تمام آرمان‌ های قرآنی و مهدوی سر ستیز و جنگ دارد. از این رو یکی از مهمترین راهکارهای عملی دجّال ستیزی، رویکرد حقیقی و عملی به قرآن، و در یک کلام «قرآن محوری» است. بذر فطرت، با آب ادب و حکمت جوانه می‌زند و بادوام جرعه نوشی از چشمه سار معرفت و معنویت به بار می‌نشیند، و این در حالی است که سرچشمه معرفت و معنویت و منبع ادب و حکمت، است؛ «بدانید که این اندرز دهنده‌ای است که در اندرز آن رنگ فریب نیست، و راه نماینده‌ای است که گمراه نمی‌کند، سخن گویی است که دورغ نمی‌گوید. 🔹هرکس با همنشینی کند، چون برخیزد چیزی بر او افزوده شده و چیزی از او کاسته شده است. به هدایتش افزوده شده و از کور دلی‌اش کاسته گشته است». این در حالی است که ، اصلی ترین دشمن اینها دشمنی هزار رنگ و هزار چهره‌ و فریبکار است. راه نماینده‌ای گمراه کننده، سخن‌ گویی کذاب و دروغ‌زن است. ظلمت و گمراهی و کور دلی‌ پیروان و همنشینانش افزوده و از هدایت و فضیلت و نورانیت آنها کاسته می گردد. احساس زیبای رها شدن از فتنه‌ی زمینیان و پر گشودن به سوی آسمان و هم‌پروازی با فرشتگان، از آرزوهای فرادنیایی هر انسانی برای داشتن یک زندگی نورانی و خدایی است. فرار از جلوه‌ فروشی‌ های هزار رنگ دجّالی و گشودن راهی به سوی هدایت‌ های ویژه‌ی ، هنر رادمردان برگزیده الهی است. در پرتو انس با معارف قرآن و عملی ساختن دستور العمل‌ های الهی آن، تحقق می‌یابد. 🔹سعادتمندان، استفاده‌ چند منظوره از محیط خانه و خانواده دارند. بهترین بهره‌ برداری‌ها از یک مسکن خاکی، تبدیل آن به خانه‌ای افلاکی، فرودگاهی نورانی و عروج‌ گاهی ربانی است که تنها از انس خانه و خانواده با رقم می خورد: «خانه‌ای که در آن خوانده می‌شود و از خداوند بلندپایه در آن یاد می‌گردد، برکتش بسیار می‌گردد، فرشتگان در آن حضور می‌یابند، شیاطین آنجا را ترک می کنند و آن خانه برای آسمان نشینان چنان می‌درخشد که ستاره برای زمینیان. و خانه‌ای که در آن قرآن خوانده نمی‌ شود و نامی از خداوند والا به میان نمی‌آید، کم برکت می‌شود، فرشتگان از آنجا می‌روند و شیاطین حضور می‌یابند». بر این اساس تلاوت قرآن در هر خانه‌ای باعث فراری شدن شیاطین از حریم آن خانه می‌گردد. این است رمز فاصله گرفتن خانه و اهل آن از دجّال و شیاطین او. چرا که مهمترین نشانه‌ی خانه‌ های پیروان دجّال، لبریزی و سرشاری آن خانه‌ها از حضور شیاطین است: «بُیوتُهُم مَملُوَّةً من شَیاطینَ: خانه‌ های پیروان دجّال از شیاطین لبریز می‌گردد». منبع؛ پرسمان @tabyinchannel
⭕️پیامبر اکرم صلی الله عليه و آله:  🔸«طُوبى لِمَنْ طابَ خُلْقُهُ وَ طَهُرَتْ سَجِيَّتُهُ وَ صَلُحَـتْ سَريرَتُهُ وَ حَسُنَتْ عـَلانِيَتُهُ وَ اَنْفَقَ الْفَضْلَ مِنْ مالِهِ وَ اَمْسَكَ الْفَضْلَ مِنْ قَوْلِهِ وَ اَنْصَفَ النّاسِ مِـنْ نَفْسِهِ».  🔹خوشا براى‌كسى‌كه «اخلاقش نيكو»، «خصلتهايش پاكيزه»، «درونش صالح و بيرونش نيكو» باشد، مال اضافى خود را «انفاق» كند، سخنان اضافه را نگه دارد (و نگويد) و با مردم نسبت به خودش باانصاف رفتار كند. 📕اصول كافى، ج ۲، ص ۱۴۴ @tabyinchannel
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️از منظر عقل، آیا «دوستان» بر رفتار و اخلاق انسان تاثیر می گذارند؟ 🔸مى گويند: بهترين دليل بر امكان چيزى وقوع آن است؛ در موضوع مورد بحث، مشاهده نمونه هاى عينى كه با سرچشمه انواع مى شود و معاشرت با در و جان انسان اثر مى گذارد، بهترين دليل است. اين تشبيه قديمى كه و بد، همانند بيماری هاى است، كه به سرعت به نزديكان و همنشينان سرايت مى كند، تشبيه صحيح گويايى است؛ مخصوصاً در مواردى كه بر اثر كمى سنّ و سال يا كمى معلومات و يا سستى ايمان و اعتقاد مذهبى، زمينه هاى روحى براى پذيرش آماده است. معاشرت اين گونه افراد با سمّ مهلك و كشنده اى است. بسيار ديده شده است كه خوب و بد بر اثر ها بكلّى دگرگون شده و آنها تغيير يافته است؛ و اين امر دلائل مختلفى از نظر روانى دارد: 1⃣از جمله مسائلى كه روانكاوان در مطالعات خود به آن رسيده اند، وجود در انسانها است؛ يعنى افراد آگاهانه يا ناآگاه آنچه را در و خود مى بينند حكايت مى كنند؛ بطور ناآگاه شادى در اطرافيان خود مى پاشند، و « افسرده كند انجمنى را». ، دوستان خود را مأيوس و ، همنشينان خود را بدبين بار مى آورند، و همين امر سبب مى شود كه دوستان با سرعت در يكديگر تأثير بگذارند. 2⃣مشاهده و زشتى و آن، از آن مى كاهد و كم كم به صورت يك امر عادى در مى آيد؛ و مى دانيم يكى از عوامل مؤثّر در و زشتی ها، احساس قبح آن است. 3⃣تأثير در انسانها غير قابل انكار است؛ و همنشينان خود را معمولا زير بمباران مى گيرند، و همين امر سبب مى شود كه گاه در نظر آنان تزيين يابد و را بكلّى دگرگون سازد. 4⃣معاشرت با ، را در انسان تشديد مى كند و سبب مى شود كه نسبت به همه كس بدبين باشد، و اين يكى از عوامل در پرتگاه گناه و است. روشنى اين موضوع، يعنى سرايت حسن و قبح اخلاقى از دوستان به يكديگر سبب شده كه شعرا و ادبا نيز در اشعار خود هر كدام به نوعى درباره اين مطلب دادِ سخن بدهند. 🔹در يك جا مى خوانيم: «كم نشين با كه صحبت بد - گر چه پاكى، تو را كند ؛ آفتاب ار چه روشن است آن را - پاره اى ابر ناپديد كند». در جاى ديگر آمده است: «با كم نشين كه بد مانى - خو پذير است ». اشعار در اين زمينه بسيار فراوان است و اين بحث را با شعر معروفى از سعدى كه با تكرار هرگز كهنه نشده است پايان مى دهيم: «گِلى خوشبوى در حمام روزى - رسيد از دست محبوبى به دستم ؛ بدو گفتم كه مشكى يا عبيرى - كه از بوى دل آويز تو مستم ؛ بگفتا من گِلى ناچيز بودم - و ليكن مدّتى با گُل نشستم ؛ كمال همنشين در من اثر كرد - وگرنه من همان خاكم كه هستم». 📕اخلاق در قرآن‏، آيت الله العظمى ناصر مكارم شيرازى، مدرسه الامام على بن ابى طالب(ع)، قم، چ۱ اول، ۱۳۷۷ش، ج ۱،ص ۱۶۲ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel