🔰امام حسین علیهالسلام به شخصی از اهل کوفه در نامهای میفرمایند:
« مَنْ طَلَبَ رِضَى اللَّهِ بِسَخَطِ النَّاسِ كَفَاهُ اللَّهُ أُمُورَ النَّاسِ وَ مَنْ طَلَبَ رِضَى النَّاسِ بِسَخَطِ اللَّهِ وَكَلَهُ اللَّهُ إِلَى النَّاس»؛ هر کس بهدنبال خوشنودی خدا باشد؛ هرچند با ناخشنودی مردم، خدا از کارهای مردم او را کفایت مینماید و هر کس طالب خشنودی مردم باشد؛ هرچند با ناخشنودی و غضب خدا، خداوند او را به مردم واگذار مینماید.
🔺مردم رضا و سخط و خشنودی و ناخشنودی هایی دارند و خداوند هم رضا و سخط و خشنودی و نارضایی هایی دارد. گاهی این رضا و سخط ها در برابر هم قرار میگیرد و امکان اجتماع ندارد، در این هنگام تزاحم، رضا و سخط چه کسی را به حساب بیاوریم؟
🔺بهطور طبیعی آن کس که برای ما اهمیت داشته باشد او را مقدم میداریم و بهطور طبیعی بتها و معبودهای حاکم بر ما از پدر و مادر و همسر و فرزند و دوست و مردم خواهند بود، مگر آنکه از آنها رنجیده باشیم و یا به #عشق بزرگتری از خداوند دست یافت یافته باشیم.
🔺در این بیان، امام حسین به یک راهحل دیگری که جمع بین آنهاست هدایت میفرماید و آنهم این است که با #رضایت_خداوند، آن ذات مقدس قدرت راضی کردن و یا کفایت کردن مردم را دارد؛ ولی با #رضایت_مردم، قدرتی بر راضی ساختن خدا در میان نیست.
🔅زیرا خداوند از حمایت این بتپرست دست برمیدارد و او در میان مردمی با هوسهای گوناگون گرفتار میشود، خواستههای متناقض آنها، او را به او به #بن_بست میکشاند.
پس طلب #رضای_حق، کفایت رنج مردم را خواهد داشت، چه با قدرت حق و چه با وسعت سینهی تو و #فراغت_قلبی تو؛ ولی طلب رضای مردم بنبست تعارض و رها شدگی و تنهایی و #واگذاری از جانب خدا را خواهد داشت و #ضعف_روحی و تنگی سینه، تو را به گرفتاریها، حساس مبتلا خواهد ساخت.
🔆مردم زیاد هستند و پرتوقع و خدا یکی است و بینیاز، یوسف به دوستش در زندان تعلیم میفرمود: «أَ أَرْبابٌ مُتَفَرِّقُونَ خَيْرٌ أَمِ اللَّهُ الْواحِدُ الْقَهَّار» آیا خدایان پراکنده بهتر هستند، یا خدای یکتای نیرومند.
این #بن_بست_رضایت_مردم برای هر کس که بخواهد آزمودنی و آموختنی است؛ گذشته از بنبست و گذشته از دنیای بیرون و نعمتها و رنجها، راحتی و رنج انسان در واقع از قدرت و ضعف خود، از تعلق و وابستگی و یا فراغت و آزادی او سرچشمه میگیرد. درنتیجه، با چشمپوشی از خدا و بریده بریده شدن پیوندها، آدمی به #پرخاش و حساسیت و آشفتگی و افسردگی خواهد رسید و از توهم و از خیال هم رنج خواهد برد، تا چه رسد به واقعیتی که سرشار از تحول و در رنج است.
🔺طلب رضای خدا، قدرت و فراغت و کفایت او را دارد و چشمپوشی از او و رضای او، تعارض و تناقض و سخط و رنج و موهوم و خیالی و یا واقعی پرتحول را خواهد داشت.
📖#کتاب_چهل_حدیث_از_امام_حسین ع ؛ علی صفایی حائری صفحه 79-81.
قال الحسین (ع):
🔘إِنَّ الْبَخِيلَ مَنْ يَبْخَلُ بِالسَّلَام.
🔘لِلسَّلَامِ سَبْعُونَ حَسَنَةً تِسْعٌ وَ سِتُّونَ لِلْمُبْتَدِئِ وَ وَاحِدَةٌ لِلرَّاد
🔘 إِنَّ أَعْجَزَ النَّاسِ مَنْ عَجَزَ عَنِ الدُّعَاءِ وَ إِنَّ أَبْخَلَ النَّاسِ مَنْ بَخِلَ بِالسَّلَام
🔆بخیل کسی است که #سلام بخل بورزد.
🔆برای سلام هفتاد خوبی و پاداش هست، شصت و نه تا برای آنکه آغاز میکند و یک خوبی برای کسی که جواب میدهد و بهخوبی بازمیگرداند.
🔆ناتوانترین مردم کسی است که از دعا ناتوان باشد و بخیلترین مردم کسی است که به سلام بخل کند.
🔺 سلام میتواند #عادت باشد، در نتیجه این عادت، بهتدریج از باد خود خالی میشود و جز پوستهای از آن باقی نمیماند و میتواند اعلام وضعیت تو باشد، که در مقصد و روش و راه، با سلام همراه هستی و همراهی میکنی و در گفتار و رفتار و پندار بهسلامت میگویی و میخواهی و میپنداری. تو اعلام میکنی که من با تمامی وجودم یعنی با زبان و ذهن و قلب و عمل و برخوردهایم برای تمامی وجود تو، این سلامت را و این آرامش را خواستارم و بهسلامت موقعیتها و برخوردها و نعمتها و بازدهی تو فکر میکنم و نمیخواهم آلودگی و آفتی در این وسعت وجود تو از من، خانه کند و دامنگیر شود.
🔺این اعلام وضعیت از دو طرف و از شرایط و خواستههای این دو طرف میتواند سلم و دوستی و #هماهنگی و همدلی را برساند. با سلام و جواب هماهنگی و همراهی در مقاصد و در راه و روش روش کار اعلام میشود. #سخاوت این است که تو برای چنین سلامتی و هماهنگی و دوستی، کوشا باشی و سرمایه بگذاری و با هر کس که برخورد میکنی این سلامت و دوستی را بیاوری و بیماریها و آفتهای او را پاک کنی و خستگیها و رنجهای او را بزدایی.
🔺و حداقل این است که این سلم و سلام را بخواهی و برای آن #دعا کنیم، آن کس که نمیکوشد و نمیخواهد و نه دعا میکند، #بخیل عاجزی خواهد بود که وجودش و رفتارش فتنه و مشکل بار میآورد و آفت میبارد.
🔺 نکته دوم در خوبیهایی است که با سلام همراه است و سهم بیشتر برای کسی است که #آغاز کرده و یک سهم برای کسی است که جواب دادهاست. این تقسیم باعث #مسابقه و پیش گرفتن خواهد شد، تا در نیت و اقدام و برخورد، سلام و سلم و سلامت را بر همه بریزی و همه را زیر پوشش بگیری.
ازاینگذشته این تقسیم به خاطر شروع کردن و سنت گذاشتن خواهد بود؛ چون آن کس که #سنت خوبی را پایه میگذارد، بهره هر آن که بدان عمل میکند، برای او خواهد بود و از بهرههای بسیار فقط یک سهم را نخواهد داشت.
#کتاب_چهل_حدیث_از_امام_حسین علیهالسلام، علی صفائی حائری ص 137-139.
🔰قال الحسین (ع): إِنَّ الْمُؤْمِنَ اتَّخَذَ اللَّهَ عِصْمَتَهُ وَ قَوْلَهُ مِرْآتَهُ فَمَرَّةً يَنْظُرُ فِي نَعْتِ الْمُؤْمِنِينَ وَ تَارَةً يَنْظُرُ فِي وَصْفِ الْمُتَجَبِّرِينَ فَهُوَ مِنْهُ فِي لَطَائِفَ وَ مِنْ نَفْسِهِ فِي تَعَارُفٍ وَ مِنْ فِطْنَتِهِ فِي يَقِينٍ وَ مِنْ قُدْسِهِ عَلَى تَمْكِينٍ.
امام حسین علیهالسلام فرمود:
خداوند کنترل و نگهداری #مؤمن را به دست گرفته، پس گفته خدا آینهی مؤمن است. گاهی به #نشانه_مؤمنین توجه میکند و گاهی در توصیف #گردن_کشان نظر مینماید. مؤمن از خداوند در لطیفهها و عنایتها غرق است و از نفس خودش در آشنایی و آگاهی است. از #زیرکی خود در یقین استوار است و از پاکی و قدس حق بر تمکین و اطاعت پابرجاست.
🔹با شروع جلوههای #محبت و ایمان، خداوند مباشر و متولی دل مؤمن میشود و او را نگهداری و #کنترل مینماید. مؤمن برای حفاظت خویش، از گفتههای خدا و از لطائف و عنایتها بهرهمند است. این گفتهها چه شرححال خوبان و یا توصیف گردن گردنکشان باشد، برای دل مؤمن راهنماست، او را برمیانگیزد تا به خوبیها آراسته شود و از نقطه ضعفها و آفتها فاصله بگیرد.
🔸مؤمن از لطیفهها و عنایتهای خدای مهربان خود، که در صورت بلا و رنجها و چه در چهره محبتها و مهربانیها، به #شناخت خودش و قوتها و ضعفهایش دست مییابد و بهیقین و اطمینان و به تمکین و اطاعت راه مییابد.
شناخت نقطه ضعفها و قوتها در هنگام لطف و قهر، آشکار و مشخص میشود. ولی یقین احتیاج به زیرکی و فطانت دارد، تا احتمالات را بشکافد و نشانهها را ببیند و با تطابق ها بهیقین برسد و با نفی شبهات و اشکالات، قداست و تسبیح حق را بیابد و از تمکین و اطاعت مرکب بگیرد و بر آن استوار بنشیند.
🔹در این کلام، لطائف، با آگاهی (تعارف) و با یقین و با تمکین (اطاعت) مرتبط است و اینهم با عصمت و نگهداری مؤمن همراه است. آدمی با عنایت و نگهداری خدا با با لطافتها و خوبیهای او آشنا میشود و از آنچه دیگران به چشم و از آنچه دیگران به چشم میآیند و به کفر میرسند، نشانههای حضور و تربیت و نگهداری را میبیند و نقطه ضعفها و #تعلقات آفتهای خود را میشناسد و ایمان و نفسانیت او این تعارف و آشنایی را فراهم مینماید و با داد و ستد خود، این نور را میتابانند تا مؤمن با فطانت و زیرکی خود، از نشانههای آشنا بهیقین برسد و حتی در نهانخانه دل خود، بر خدا اعتراضی نداشته باشد و با تسبیح و تنزیه او، به تقدیس او رسیده باشد و با این تسبیح، با بر حمد و بر اطاعت استوار شده باشد و با این تقدیس به تمکین و قرار بر طاعت نشسته باشد.
🔅راستی که روانی و روشنی کلام میتواند ابهام و محرومیت ما را به دنبال بیاورد.
#کتاب_چهل_حدیث_از_امام_حسین ؛ علی صفایی حائری؛ صفحه 75-77.
🔰قال الحسین (ع): «يا شيعة آل ابى سفيان ان لم يكن لكم دين و كنتم لا تخافون المعاد فكونوا أحرارا» .
امام حسین علیهالسلام فرمود:
ای پیروان و هواداران آل ابوسفیان، اگر دین ندارید و از معاد و بازگشت ترسی در شما نیست، پس آزاد باشید.
🔹آدمی گاهی محدود و اسیر است، تاآنجاکه به حریت و #آزادی میرسد و با غریزهای از غریزهای جدا میگردد. آدمی اگر پس از حریت و آزادی و حریت شکل داد و با دین، خود را مهار کرد که با #عبودیت، این نیروی فعال را به کار گرفت، به مرحله بالاتر از طبیعت خود رسیدهای است که دین شکل انسان آزاد است و انسان پساز آزادی به دین میرسد و با عبودیت به نزدیکترین راه تا رشد و قرب دست مییابد. قدر و استمرار آدمی، او را به دین و عبودیت میخواند و حریت و آزادی او را شکل میدهد و تبخیر هرز را به حرکت و نور میرساند.
🔸در این کلام پرنور، این نکته روشن گردیده که حریت و آزادگی، مرحلهای نازلتر از دینداری و خداترسی است، میفرماید: اگر دین ندارید و از معاد و پاداشها هیچ نمیترسید، پس حریت و آزادگی در دنیای خود را داشته باشید.
🔹اما این نکته برای ما سنگین است، چون خیال میکنیم آدمی پساز رهایی از #مذهب و خرافات، به آزادگی و آزادی اندیشه و روشنی فکر میرسد، درحالیکه دین به آزادی آدمی جهت و شکل میدهد. آب راکد پساز تبخیر و آزادی رسید، ولی به هرز هم رفت و بیحاصل مانده، مگر اینکه این وسعت تبخیر کنترل شود و توربینها را حرکت دهد و نور و روشنی بیاورد.
🔸دین، در پی این تشکل شکل یافتن آزادی و جهت دادن به آزادی است. آدمی پساز آزادی و قیام از سر هستی به #دین میرسد، به سوخت و محبت و اطاعت و عبودیت میرسد و عشق به خدا و ترس از کارهای خود را تجربه میکند و این عشق و دینداری و این ترس و حذر، او را به راه و مقصد و نجات از هرزگی و پوچی میرساند. در این عمق کمی درنگ کن!
#کتاب_چهل_حدیث_از_امام_حسین ؛ علی صفایی حائری . صفحه 83-84.
☑️قال الحسین (ع): من قبل عطائك فقد اعانك على الكرم؛
حضرت اباعبدالله علیهالسلام فرمود:
کسی که بخشش تو را بپذیرد، تو را بر کرامت و بزرگواری کمک نموده و یاری دادهاست.
🔘در نگاه ما، دست بالاتر دستی است که میدهد. #دست_گیرنده، دست پایین و #منت_پذیر است. در تربیت امامان شیعه این نکته در حوزه بخشش، مطرح است، که تو به دست خدا با خدا میدهی و با او سودا میکنی و #دست_خدا بالاترین دست هاست. پس آنجاکه دست تو به #دست_فقیر میخورد، دست خود را میبوسی و بر چشم میگذاری و منت میپذیری.
▪️ در سخنی دیگر امام حسین و در وصیت امام علی ع به امام حسن علیهالسلام، این نکته مطرح بود که اگر تو در راه درازی گرفتار باشی و بارهای سنگین و زیادی داشته باشید که نشود آنها را رها کرد که پساز چندی به آنها نیاز هست و نشود آنها را با خود برد که سنگین و کمرشکن است، در این فرض چه میکنی؟
اگر کسی بیاید و بر تو منت بگذارد و بار تو را بردارد و در روز نیاز به لحظهی گرفتاری، به تو بازگرداند، پیداست که منت میپذیری و دست او را دست کمک و یاری میشناسی و از او سپاسگزار هم خواهی بود.
✔️در این بیان صحبت از طرف گیرنده و دست خدا نیست و صحبت از گرفتن بار و بازگرداندن درهنگام نیاز نیست، سخن از انسانی است که میخواهد از #ذلت_ها به کرامتها بازگردد. میخواهد از #ضعف_ها و زبونی ها، به قدرت و عزتها را بیابد، این گرفتار طالب را اگر کسی دستگیری کند و در داد و ستد و بدهبستان، او را از ضعفها برهاند و بارور سازد و بر تمرین کرامت و بزرگواری و ریاضت و آمادهسازی، یاری دهد چه حقی بر او خواهد داشت، حضرت میفرماید کسی که عطا و بخشش تو را میپذیرد در واقع اوست که تو را به قدرت و عزت رسانده و تو را یاری داده و اهانت نمودهاست.
📚#کتاب_چهل_حدیث_از_امام_حسین علیهالسلام؛ علی صفائی حائری؛ صفحهی 173-174.